Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۶ (دوره جديد
P. 12

‫خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط‬          ‫داریوشهمایونروزنام ‌هنگاریبرجسته‪،‬‬                                                                         ‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪166‬‬
                                       ‫موجود در خاورمیانه‪ ،‬بسیاری از آنها‬        ‫نظری ‌هپردازی جستجوگر و نوجو‪ ،‬و‬                                                                                ‫جمعه ‪ 1‬تا پنجشنبه‪ 7‬تیرماه ‪1397‬خورشیدی‬
                                       ‫همچنان معتبرند و گویی همین امروز‬          ‫سیاستمداری مل ‌یگرا و میه ‌ندوست‬
                                       ‫نگاشته شده‌اند‪ .‬مقالات قدیم ‌یوی‬          ‫بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات‬       ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)74‬‬
                                       ‫در ده ‌ههای سی تا پنجاه خورشیدی‬
                                       ‫همچنین بازتاب مستند موقعیت‬                     ‫منطق ‌های و جهانی آگاهی داشت‪.‬‬                          ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1255‬‬
                                       ‫سیاسی و اجتماعی ایران هستند‪.‬‬              ‫وی سال‌های طولانی در روزنامه‌های‬
     ‫داریوش همایون‬                     ‫از همین رو ما به بازنشر گلچینی از‬         ‫معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران‬               ‫احمد احـرار‬                  ‫و انگلیس در حال حاضر از هر زمان‬       ‫احمدشاه‪ ،‬این زمان در سفر فرنگ‬
                                       ‫آثار داریوش همایون می‌پردازیم که‬          ‫اصلی روزنامه‌ی «آیندگان» بود‬                                                   ‫گرمتر و نزدیکتر است و دو دولت‬         ‫ب ‌هسرم ‌یبرد‪.‬سفرشاهانهراوثو ‌قالدوله‬
‫(‪۵‬مهر‪،۱۳۰۷‬تهران‪۸-‬بهمن‪،۱۳۸۹‬ژنو)‬         ‫در سال‌های تبعید پس از انقلاب ‪۵۷‬‬          ‫که صفح ‌ه‌ای نوین در تاریخچه‌ی‬            ‫شدند‪ ،‬شاه جوان ب ‌هطور کاملا غیر‬     ‫در آستان شروع همکاریهای جدید‬          ‫با این هدف ترتیب داده بود که اولا‪،‬‬
                                       ‫با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک‬            ‫روزنامه‌نگاری ایران گشود‪.‬همایون‬           ‫منتظره چای طلبید‪ .‬قوری چای را‬        ‫به‌منظور اجرای اصلاحات مالی و‬         ‫وقتی مذاکرات محرمانه بین ایران و‬
                                       ‫داشت‪ .‬مقالاتی که در این ستون‬              ‫مهارت روزنامه‌نگاری و تسلط خود‬            ‫در یک سینی بزرگ نقره برایش‬           ‫اداری در ایران هستند‪ ،‬که آیندۀ‬        ‫انگلیس جریان دارد شاه در پایتخت‬
                                       ‫م ‌یخوانید‪ ،‬از آرشیو کیهان لندن‬           ‫بر زبان فارسی را با ایده‌های سیاسی‬        ‫آوردند و شاه‪ ،‬چند فنجان متوالی‬       ‫درخشانی را برای کشور اعلیحضرت‬         ‫نباشد و مخالفان قرارداد او را تحت‬
                                                                                 ‫خویش در هم آمیخت و از دهه‌ی ‪۳۰‬‬            ‫چای که نصف آن را از قند پر کرده‬                                            ‫تأثیر قرار ندهند‪ .‬ثانیاً با ترتیباتی که‬
                                                           ‫انتخاب شد‌هاند‪.‬‬       ‫خورشیدی به این سو‪ ،‬نوشت ‌ههایی از‬         ‫بود نوشید‪ .‬این طرز نوشیدن چای‪ ،‬و‬                       ‫نوید م ‌یدهد‪».‬‬      ‫نصر ‌تالدوله فراهم م ‌یساخت شخص‬
                                                                                                                           ‫آن را به شربتی تبدیل کردن‪ ،‬برای‬      ‫احمدشاه اما در سخنان خود‬              ‫شاه نیز در سفرش به لندن نسبت به‬
‫يک فرصت و بسيار خط ‌رها‬                                                                                                                                         ‫اشار‌های به قرارداد نکرد‪ .‬او در نطق‬

‫کیهان لندن شماره ‪ 27 - 1128‬مهرماه ‪1385‬‬

‫يک بازنده اصلی آزمايش اتم ‌یکره‬        ‫مردمانش در بينوائی و درماندگی‪ ،‬جز‬         ‫آزمايش بمب اتم ‌ی کره شمالی‬               ‫جرج ششم‬                                                                    ‫هارولد نیکلسون‬
‫شمالی چين است که سالها با تاکيد‬        ‫تبليعات حکومت چيزی نم ‌یدانند و‬           ‫که آن کشور را هشتمين قدرت‬
‫بر مذاکره و ديپلماسی جلو هر‬            ‫زير مغز شوئی هميشگی هستند‪.‬‬                ‫اتم ‌ی جهان کرد در تهران باخشنودی‬             ‫من تماشایی و حیر ‌تانگیز بود‪.‬‬    ‫تشریفاتی خود که به زبان فرانسه ایراد‬  ‫قرارداد متعهد شود و در بازگشت به‬
‫اقدامی‌که کره شمالی را باز دارد‬        ‫جهان می‌تواند به هر دشواری و‬              ‫تلقی شده است‪ .‬برپايه گزارش‌ها‬             ‫چند لحظه پیش از آن که شاه‬            ‫شد علاق ‌هاش را به پیشرفت ایران در‬           ‫کشور از آن جانبداری کند‪.‬‬
‫گرفت‪ .‬اکنون بمب کره شمالی روی‬          ‫ناراحتی که هست با توجه به آسيب‬            ‫ماموران جمهوری اسلامی‌در آن‬               ‫مجلس میهمانی را ترک گوید‪،‬‬            ‫مسیر دموکراسی ابراز داشت و گفت‬
‫چهره چين ترکيده است‪ .‬سخنان و‬           ‫پذيری باورنکردنی کره شمالی‪ ،‬وضع‬           ‫آزمايش حاضر بود‌هاند که با توجه‬           ‫ب ‌هدستور من ارکستری که مشغول‬        ‫«یکی از هدفهای عمدۀ مسافرتم‬           ‫موکب شاهانه از طریق قفقاز‪،‬‬
‫اقدامات خشمالود چينيان نم ‌یتواند‬                                                ‫به روابط نزديک دو دولت و مبادلات‬          ‫ترنّم آهنگهای موسیقی بود‪ ،‬سرود‬       ‫به کشور شما‪ ،‬مطالعۀ شخصی در‬           ‫رهسپار باطوم و سپس استانبول شد‪.‬‬
‫ورشکستگی سياستشان را بپوشاند‬                          ‫تازه را تحمل کند‪.‬‬          ‫تسليحاتی آنان باور کردنی است‪.‬‬                                                                                        ‫در استانبول از شاه جوان پذیرایی‬
‫و در اينجاست که پای جمهوری‬             ‫جمهوری اسلام ‌یاز هر نظر متفاوت‬           ‫سيمای جمهوری اسلام ‌یاقدام پيونگ‬
‫اسلام ‌ی به ميان م ‌یآيد‪ .‬اصرار چين‬    ‫است‪ .‬نشسته بر چهارمين يا سومين‬            ‫يانگ را توجيه کرده که چاره ديگری‬
‫و روسيه به مذاکره و باز هم مذاکره‪،‬‬     ‫منبع نفت و گاز جهان و بر گذرگاه‬
‫بيهودگی خود را به بدترين صورتی‬         ‫نفت و گاز خليج فارس‪ ،‬در مرکز يکی‬                              ‫نداشته است‪.‬‬
‫نشان داده است و هنگامی‌که باز‬          ‫از نا آرا ‌مترين و خطرناکترين مناطق‬       ‫در ظاهر رژيم اسلام ‌ی حق دارد‬
‫نوبت پرونده ايران برسد (که اکنون‬       ‫جهان‪ ،‬با دستی که بر تروريسم‬               ‫خشنود باشد‪ .‬يک کشور کوچک‬
‫طبعا از دستور بيرون رفته است)‬          ‫اسلام ‌یدارد و انگشتی که در هرجا‬          ‫دست به دهان و دچار قحطی توانسته‬
‫کمتر کسی سخنان آن دو کشور را‬           ‫م ‌یکند‪ ،‬همان سلاح اتم ‌یرا کم دارد‬       ‫است جامعه بين المللی را به بازی‬
                                       ‫که از اورشليم تا واشنگتن‪ ،‬پايتخ ‌تها‬      ‫گيرد و فشارهای امريکا را به چيزی‬
             ‫جدی خواهد گرفت‪.‬‬           ‫را به بدترين کابو ‌سها بيندازد‪ .‬اگر‬       ‫نگيرد و کارش را از پيش ببرد و‬
‫برخلاف احساس خشنودی مقامات‬             ‫کره شمالی جيره خوار چين است‪،‬‬              ‫اکنون هيچ قدرتی نيست که بتواند‬
‫رژيم‪ ،‬آزمايش کره شمالی‌ها کار‬          ‫جمهوری اسلامی‌ جيره خوارانی‬               ‫پاسخ شايسته گردنکشی خطرناکش‬
‫جمهور ‌یاسلام ‌ی را دشوارتر خواهد‬      ‫در اينجا و آنجا دارد که جز زبان‬           ‫را بدهد‪ .‬کره شمالی نه تنها م ‌یتواند‬
‫کرد‪ .‬چنان نيست که با پيوستن‬            ‫خشونت چيزی نمی‌دانند‪ .‬توانائی‬             ‫از اين پس عملا از هر حمل ‌های مصون‬

                                                                                                                           ‫احمدشاه در تالار شهرداری لندن؛ نصر ‌تالدوله در سمت چپ عکس و پرنس آلبرت (که پس از استعفای‬
                                                                                                                             ‫برادرش ادوارد هفتم با عنوان جرج ششم بر تخت سلطنت نشست) در کنار شاه ایران دیده م ‌یشوند‪.‬‬

‫پيونگ يانگ به باشگاه اتم ‌ی راه بر‬     ‫درد سرآفرينی جمهوری اسلامی‌‬               ‫باشد (هيچ کس دورادور هم در فکر‬            ‫ملی ایران را نواخت اما شهریار‬        ‫نهادهای دموکراتیک انگلستان بوده‬       ‫رسمی به‌عمل آمد و آنگاه‪ ،‬شاه و‬
‫آنها گشوده تر خواهد شد‪ .‬اکنون‬          ‫اتمی‌ با کره شمالی قابل مقايسه‬            ‫حمل ‌های نبوده و نيست) بلکه توانائی‬       ‫جوان‪ ،‬هنگامی که شوهرم او را به‬       ‫است تا بتوانم با اقتباس آنها کشورم‬    ‫همراهان به سویس و از آنجا به فرانسه‬
‫قدر ‌تهائی که بمب اتمی‌امام زمانی‬      ‫نيست و بسيار آسان تر م ‌یتواند از‬         ‫بالقوه فروش يک بمب اتم ‌یآماده يا‬         ‫هنگام پائین رفتن از پله‌ها بدرقه‬
‫را خطر مرگباری برای خود و همه‬          ‫بمب خود چه برای باجگيری و چه‬              ‫نزديک به آن را به مانن ‌دهای جمهوری‬       ‫می‌کرد‪ ،‬ناگهان پایش لغزید و بر‬           ‫را به شاهراه ترقی سوق دهم‪».‬‬                         ‫عزیمت کردند‪.‬‬
‫جهان م ‌یدانند ترس بيشتری از اين‬       ‫تروريسم بهره مند شود‪ .‬انگيز‌ههای‬          ‫اسلامی‌و حتی القاعده م ‌یيابد‪ .‬رژيم ‌ی‬    ‫روی زمین غلتید‪ .‬قبل از آن که‬         ‫روز بعد نیز‪ ،‬در میهمانی ناهار‬         ‫از شروع سفر شاه تا ورود او به‬
‫دارند که در برابر عمل انجام شده‬        ‫آن نيز بيشتر است زيرا اگر خطر‬             ‫که جمهوری اسلام ‌ی نيز در تباهی‬           ‫شوهرم به کمکش برسد و او را از روی‬    ‫شهردار لندن‪ ،‬شاه ایران سخنی‬           ‫لندن‪ ،‬دو ماه و سیزده روز طول کشید‪.‬‬
‫ديگری قرارگيرند‪ .‬چانه زد ‌نها و وقت‬    ‫آمريکا برای کره شمالی بيشتر در‬            ‫محض به پای آن نم ‌یرسد اکنون‬              ‫زمین بلند کند‪ ،‬پرنس آلبرت (بعدها‬     ‫از قرارداد ب ‌همیان نیاورد و هرچند‬    ‫در این فاصله‪ ،‬گزارشهای حاکی از‬
‫خريد ‌نهای رژيم اسلامی‪ ،‬ايران را‬       ‫«پارانويا»ی کسی مانند کيم جونگ‬                                                      ‫ادوارد هشتم پادشاه انگلستان) و من‬    ‫موضعگیری او‪ ،‬به‌عنوان کشور‬            ‫مخالفت با قرارداد در داخل کشور‪ ،‬و‬
‫يکبار ديگر نه تنها از بهترين فرصتی‬     ‫ايل واقعيت دارد‪ ،‬درگيری آمريکا با‬                ‫جهان را گروگان خود دارد‪.‬‬           ‫منتهای کوشش خود را ب ‌هکار بردیم‬     ‫مشروطه راجع به قراردادی که هنوز‬       ‫نیز ناخرسندی آمریکا و فرانسه از عقد‬
‫که پيش آمده بی بهره خواهد کرد‬          ‫جمهوری اسلامی‌امری هر روزه و در‬           ‫با علاقه سران رژيم به ظواهر که‬            ‫تا احساس خندۀ خودمان را با ماسکی‬     ‫تشریفات قانونی خود را طی نکرده‬        ‫چنین قراردادی بین ایران و انگلیس‬
‫بلکه مخاطراتی پيش خواهد آورد‬           ‫بيش از يک جبهه است‪ .‬آمريکائيان‬            ‫آشکار ترين پديد‌هها را با يک جمله‬         ‫از تأثر و همدردی بپوشانیم‪ .‬با این‬    ‫و از تصویب مجلس نگذشته بود‪ ،‬با‬        ‫به احمدشاه م ‌یرسید و او را نسبت‬
‫که شش سال جنگ بيهوده پس‬                ‫يکبار نيز سخن از حمله به کره شمالی‬        ‫انکار‪ ،‬و موضوع را «تمام» م ‌یکنند‬         ‫حال‪ ،‬شوهرم که متوجه قضیه بود‪،‬‬        ‫مبانی دموکراسی انطباق کامل داشت‬       ‫به قرارداد مشکوک و در تصمی ‌مگیری‬
‫از آزاد کردن خرمشهر به گردش‬            ‫در صورت دستياب ‌یاش به سلاح اتم ‌ی‬        ‫پذيرفته شدن اين تعبير ظاهری‬               ‫با نگاهی نسبتاً تند به ما فهماند که‬  ‫میزبانان انگلیسی را چندان خوش‬
‫نخواهد رسيد‪ .‬حکومت منتظر ظهور‬          ‫به ميان نياورد‌هاند‪ .‬در باره جمهوری‬       ‫مسلم به نظر م ‌یرسد‪ .‬آنها به گفته‬         ‫بهتر است مواظب رفتار خود باشیم‪.‬‬      ‫نیامد‪ .‬ب ‌هطوری که اظهارات موافقت‬                      ‫مر ّدد م ‌یساخت‪.‬‬
‫اگر حقيقتا خيال ندارد با نابود کردن‬    ‫اسلام ‌ی به انداز‌های اين تهديد از منابع‬  ‫خودشان از هژده سال پيش دنبال‬              ‫شاه ایران از این واقعه‪ ،‬یعنی سقوط‬    ‫آمیزش نسبت به قرارداد در ضیافت‬        ‫احمدشاه روز سی و یکم اکتبر‬
‫هر چه می‌تواند‪ ،‬به ظهور شتاب‬           ‫و به صور ‌تهای گوناگون تکرار شده‬          ‫تکنولوژی هست ‌های بود‌هاند و سه سال‬       ‫از پلۀ تالار پذیرایی‪ ،‬آن هم در حالی‬  ‫وزیر امور خارجه انگلستان (شب دوم‬      ‫سال ‪( 1919‬هفتم آبان ماه ‪)1298‬‬
‫بخشد می‌تواند با مذاکره جدی و‬          ‫است که بيم آن م ‌یرود اندک اندک‬           ‫اروپا را بازی داد‌هاند و اکنون نمونه کره‬  ‫که سرود کشورش نواخته می‌شد‪،‬‬          ‫نوامبر) هم گره از ابروی میزبان‪ ،‬که‬    ‫وارد انگلستان شد و در ایستگاه‬
‫چشم پوشيدن از سلاح اتمی‌بهترين‬                                                   ‫شمالی را پيش رو دارند که تا پايان‬         ‫ب ‌ینهایت آشفت ‌هخاطر گشت و آن را‬    ‫بعد از مذاکرات و قرار و مدارهایش با‬   ‫را‌هآهن ویکتوریا مورد استقبال پادشاه‬
‫معامله ديپلماتيک را با آمريکائيان‬               ‫موضوعی پذيرفتنی شود‪.‬‬             ‫راه بروند‪ .‬مشکل شان مانند هميشه‬                                                ‫وزیر امور خارجۀ ایران (نصر ‌تالدوله)‬  ‫انگلستان (جرج پنجم) قرار گرفت‪.‬‬
‫که اکنون از هميشه آماده ترند انجام‬     ‫در پاسخ به تهديد اتمی‌ کره‬                ‫آن است که به ظواهر بسنده م ‌یکنند‬                        ‫ب ‌هفال بد گرفت‪»...‬‬   ‫انتظار حمایت ج ّدی از جانب میهمان‬     ‫همان شب‪ ،‬مجلس ضیافتی در کاخ‬
‫دهد‪ .‬آزمايش اتم ‌یکره شمالی اين‬        ‫شمالی کشوری را ـ از جمله ژاپن و‬           ‫و تفاو ‌تهای ايران و کره شمالی را در‬      ‫هارولد نیکلسون‪ ،‬مورخ مشهور‬                                                 ‫باکینگهامب ‌هافتخار«میهمانعالیقدر»‬
‫يک سود را برای رژيم اسلام ‌یدارد ـ‬     ‫کره جنوبی که مستقيما در خطرند‬                                                       ‫انگلیسی در کتاب خود «آخرین‬                      ‫عالیقدر داشت‪ ،‬نگشود‪.‬‬       ‫ترتیب یافت و دو پادشاه بر سر میز‬
‫اگر شعور و اراده اش را داشته باشند‪.‬‬    ‫ـ نم ‌یتوان يافت که در آينده قابل‬                                ‫نم ‌یيابند‪.‬‬        ‫دوران زندگی کرزن» می‌نویسد‪:‬‬          ‫فضای مجلس میهمانی را سالها‬
‫انتشار نامه جام زهر خمينی‬              ‫پي ‌شبينی به انديشه توليد سلاح اتم ‌ی‬     ‫کره شمالی هيچ چيز جز سلا ‌حهای‬            ‫ناظرانی که آن شب‪ ،‬وقتی لردکرزن‬       ‫بعد‪ ،‬همسر آمریکایی لرد کرزن در‬                 ‫شام بیاناتی مبادله کردند‪.‬‬
‫صرفنظر از انگيزه اصل ‌یاش که دفاع‬      ‫بيفتد‪ .‬جمهوری اسلامی‌هم اکنون‬             ‫کشتار جمعی ندارد و در گوشه دور‬            ‫کشید‌هاندام را با نشان حمایلی که‬     ‫خاطرات خود چنین توصیف کرد‪:‬‬            ‫جرج پنجم در نطق خود‪ ،‬ب ‌هطور‬
‫از خود در نبردی است که بر سر منافع‬     ‫ترکيه و مصر و عربستان سعودی را به‬         ‫افتاده‌ای از آسيا افتاده است و از‬         ‫سراسر سین ‌هاش را پوشانده بود در‬     ‫«هنوز هم هر وقت به‌یاد مجلس‬           ‫غیر مستقیم از قرارداد ایران و‬
‫درگرفته‪ ،‬هشدار بهنگام ‌یاست به کم‬      ‫انديشه در اين باره واداشته است‪ .‬کره‬       ‫سوی چين و کره جنوبی و آن سو‬               ‫کنار آن جوان چاق و عریض و کوتا‌هقد‬   ‫شامی م ‌یافتم که همسرم ب ‌هافتخار‬     ‫انگلستان سخن ب ‌همیان آورد و خطاب‬
‫خردان ناآگاهی که پهنه سياست‬            ‫شمالی عضو عهدنامه منع گسترش‬               ‫ت ‌رها‪ ،‬روسيه و ژاپن‪ ،‬در ميان گرفته‬       ‫م ‌ینگریستند‪ ،‬فقط این نکته را درک‬    ‫شاه فقید ایران ترتیب داد‪ ،‬نم ‌یتوانم‬
‫قدرت را با فضای تکيه و بازار اشتباه‬    ‫سلا ‌حهای هست ‌های نيست‪ .‬ايران از‬         ‫شده است (همه کشو‌رهائی نيرومند‬            ‫م ‌یکردند که نوعی حالت خوشبینی‬       ‫از خنده خودداری کنم‪ .‬پادشاه جوان‬               ‫به احمدشاه اظهار داشت‪:‬‬
‫گرفت ‌هاند و در اطمينان و يقينی که از‬  ‫نخستين امضا کنندگان بوده است‬              ‫و دارای سود پاگير در امنيت و آرامش‬        ‫کاذب بر فضای مجلس حکمفرماست‬          ‫سیمایی مو ّقر داشت و نسبتاً چاق‬       ‫«در مسافرت آن اعلیحضرت به‬
‫نادانی بر م ‌یخيزد ايران را چهار اسبه‬  ‫و با اقدامات رژيم اسلامی‌بنياد آن‬         ‫آسيای خاوری)‪ .‬ادامه زندگی حکومت‬           ‫و هیچکدام از دو ستارۀ تابناک بزم‬     ‫بود‪ ...‬در سر میز شام‪ ،‬شاه غذای خود‬    ‫انگلستان‪ ،‬ما دلیلی تازه بر وجود‬
                                                                                 ‫و مردمش بستگی به کم ‌کهای هر‬              ‫با حقایق زمان خود‪ ،‬با واقعی ‌تهای‬    ‫را با وقار و متانت خاصی میل کرد‪.‬‬      ‫رشت ‌ههای دوستی نزدیک که ایران و‬
             ‫به گردا ‌بها م ‌یرانند‪.‬‬        ‫عهدنامه را سست خواهد کرد‪.‬‬            ‫روزی چين از خواربار و سوخت دارد‪.‬‬          ‫سیاسی سال ‪ ،1919‬تطابق ندارند»‪.‬‬       ‫پس از آن که صرف شام ب ‌هپایان رسید‬    ‫انگلستان را در مدتی متجاوز از یک‬
                                                  ‫***‬                            ‫کشوری است بريده از جهان که‬                                                     ‫و میهمانان به تالار پذیرایی هدایت‬     ‫قرن ب ‌ههم پیوند داده است م ‌یبینیم‬
                                                                                                                                                                                                      ‫و این دیدار خجسته را بالاخص از این‬
                                                                                                                                                                                                      ‫جهت گرامی م ‌یداریم که روابط ایران‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17