Page 15 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۷ (دوره جديد
P. 15
صفحه 15ـ Page 15ـ شماره 167
جمعه 29ژوئن تا پنجشنبه 5ژوئیه 2018
کار به سوئد رفتم .در این فاصله یکی گفتگو با شیرین اردلان در مورد کمپین یک میلیون امضا؛ =«نتوانستیم یک
دو بار برای دیدن بچ ههایم به ایران آمار مشخص و دقیق از
رفتم که در سال ۹۰هنگام ورود در جوانه م یزنم به روی زخم بر تنم امضاکنندگان جم عآوری
فرودگاه ،جلوی مرا گرفتند .یکی دو کنیم چون بخش بزرگی
ساعت تمام وسایلم را گشتند ،یک شیرین اردلان؛ عکس از Finn Christensen از برگ ههای امضاشده در
برگه دادند و گفتند« :هفته دیگه یور شهایی که به خان ههای
به ساختمان وزارت اطلاعات در قبول کردم .قرار شد متن سخنرانی مهمانی ،عروسی ،هر جا که فکرش او به اسفندماه ۱۳۸۶و دشوار یهای خود نیز برای جم عآوری امضا کمک ما شد از بین رفت و خودمان
پاسداران بیا» .نزدیک دو سه ماه سفر پروین ضبط شود و نسخه ضبط م یکردند». هم بعد از آمارگیری بخشی
من به سوئد با وقفه انجام شد چون شده را به محل مراسم ببرم .پروین را بکنید اگر سه چهار تا خانم را دور حضور در مراسم جایزه اولاف پالمه از این برگ هها را نابود کردیم
با خبرنگاران سوئدی تماس گرفت. او به گفتگوهای رودرو با گروههای که به دست کسی نیافتد».
در کش و قوس بازجویی بودم». به هتل آنها رفتیم .به دلیل مخالفت هم م یدیدیم م یرفتیم و سر حرف را نیز اشاره م یکند« :به پروین گفته مختلف زنان و شهروندان برای آگاه =«بچ ههای ما بارها موقع
سرود تغییر برای برابری متصدی هتل برای رفتن به اتاق کردن آنها با تبعی ضهای قانونی اطلا عرسانی در جاهایی
خبرنگارها مجبور شدیم در لابی باز م یکردیم« :راستی اینو شنیدید؟ بودند که م یتواند با یک همراه برود. اشاره م یکند« :یادم هست خانمی مثل مترو یا دانشگاه
از او در مورد پشت صحنه هتل فیلمبرداری را انجام دهیم .اگر بود که حجاب سفت و سختی داشت، بازداشت شدند .تعدادی
شک لگیری سرود «تغییر برای فیلم سخنرانی را در یوتیوپ ببینید، از این کمپین خبر دارید؟ م یخواهید از من خواست و قبول کردم .سفارت از او پرسیدیم« :تو م یخواهی این از آنها هم در تظاهرات
برابری» ،آخرین سرود کمپین متوجه صداهای اطراف و مثلا زنگ حجاب را داشته باشی؟» م یگفت: دستگیر شدند .حاکمیت
جنبش زنان و شرایط اجرای آن یکی از یک میلیون امضاکننده این سوئد برای ما بلیت پرواز ایرفرانس «آره انتخاب خودمه ،دوست دارم». آن زمان شایع کرده بود که
در ایران م یپرسم .م یگوید« :هر تلفن هتل م یشوید. وقتی از او پرسیدیم« :دوست داری اینان خواستار ب یبند و باری
بار که تظاهرات یا گردهمایی برگزار دو روز بعد از ممنوع شدن خروج کمپین باشید که به مجلس میره؟» گرفت ،روی صندلی هواپیما نشسته شوهرت یک زن دیگه بگیره؟» گفت: و آزاد یهای دوره گذشته
م یشد یا سرود «یار دبستانی» را پروین از کشور ،این بار با پرواز «نه»؛ گفتیم« :در این دفترچه هم
م یخواندیم یا «ای ایران»؛ بچ ههای ایرا نایر به استکهلم آمدم .وقتی به پس از پایان جنگ ایران وعراق ،زنان بودیم و کمربندها را بسته بودیم که همی نها نوشته شده .آن را بخوان و هستند».
مرکز فرهنگی زنان هم سرود دیگری سوئد رسیدم سی دی فیلم سخنرانی اگر با ازدواج مجدد مردان مخالفی،
خوانده بودند اما این زمان نیازمند پروین بلافاصله به دو زبان انگلیسی و بسیاری شوهرانشان را در جنگ از یک دفعه صدایمان کردند ،مامور اگر نم یخواهی بعد از طلاق فرزندت فیروزه رمضا نزاده -شیرین
سرود جدیدی بودیم که یک حرکت را از تو بگیرند ،اگر م یخواهی تو اردلان یکی از فعالین «کمپین یک
و انگیزهای ایجاد کند .از اردیبهشت سوئدی زیرنویس شد. دست داده بودند و در شهرهای امنیتی اجازه ورود به هواپیما نداشت هم به اندازه برادر ،شوهر و مردان میلیون امضا برای تغییر قوانین
ماه ۱۳۸۶شروع کردیم برای پیدا سال قبل ( )۲۰۰۶کوفی عنان خانوادهات حق نظر و انتخاب داشته تبعی ضآمیز علیه زنان» در ایران
کردن یک سرود تازه به مناسبت جایزه اولاف پالمه را گرفته بود .به کوچک بر روی زمی نهای کشاورزی و ما این موضوع را نم یدانستیم ،بلند باشی ،اگر م یخواهی ارثت با برادرت بوده است .او از تلا شهای خود و
سالگرد تظاهرات ۲۲خرداد ۱۳۸۵ من گفتند که آن سال فقط ۱۵ -۱۰ یکی باشه ،اگر م یخواهی بعد از خواهرش پروین اردلان برای جنبش
در این روز اولین تظاهرات زنان نفر در سالن حضور داشتند اما در راه کار م یکردند .ولی چون شوهر شدیم برویم که خلبان فرانسوی طلاق بچ هات را نزد خودت نگه داری برابر یخواهانه و دستیابی به مطالبات
برگزارشد ،ابتدا مجوز داشت ولی بعد ورود به سالن در خیابا نهای اطراف، زنان م یگوید .او فعالیت خود را از
مجوز آن را لغو کردند .برای اولین ایرانیان و شهروندان سوئدی زیادی مرده بود برادر یا پدرشوهر یا حتی ایرفرانس جلو آمد وعلت را پرسید. بیا این برگه را امضا کن». زمان شک لگیری مرکز فرهنگی زنان
بار شاهد حضور پلی سهای زن در آن را دیدم که مشتاقانه این مراسم را البته که میزان سواد و تحصیلات و آشنایی با دیگر فعالان جنبش زنان
تظاهرات بودیم که در میدان هفت پسرانشان آنها را بیرون کرده بودند ،پروین توضیح داد که ژورنالیست زنان در پیشبرد کار ما ب یتاثیر نبود آغاز و با انتشار مطالب و چند داستان
تیر با یورش به تظاهرکنندگان از دنبال م یکردند. اما من زن ب یسواد نانوایی را دیدم کوتاه در بولتن داخلی مرکز فرهنگی
اسپری فلفل و باتوم استفاده کردند. آن روز همه فعالان حقوق زن، آن زمان حتی از روی زمین هم به است و برای دریافت جایزه بنیاد که در کنار تنور نانوایی به سخنان زنان و بعدها در وبسایت «تغییر
تصمیم گرفته بودیم که سالگرد جرأت و حرکتی تازه پیدا کردند، ما گوش داد و پس از چند پرسش
آن روز دوباره به خیابا نها برویم و همان فیلم سخنرانی ،صدای زنان زن ارثی نم یرسید .یکی از قوانین اولاف پالمه که امسال به خاطر کوتاه فرم را امضا کرد و گفت برای برابری» ادامه داد.
م یدانستیم که مجوزی هم صادر ایران را به گوش تمام دنیا رساند. نم یخواهم دخترانم هم به سرنوشت با تشکیل کمپین یک میلیون
نخواهد شد ،این فکر پروین بود که همه فهمیدند که زنان ایرانی چه مندرج در کتابچه هم قانون ارث فعالی تهای فمینیست یاش به او تعلق من دچار شوند .گاهی پیش م یآمد امضا برای آگاهسازی زنان در مورد
سرودی برای آن روز داشته باشیم م یخواهند ،شاید اگر دریافت آن که در یک جمع ۵نفره ،قوانین قوانین تبعی ضآمیز در تهران و
که وقتی به خیابا نها م یرویم با هم جایزه به روال عادی به پروین داده و دیه و شهادت زنان بود که تاکید گرفته به سوئد دعوت شدهایم .خلبان را توضیح م یدادیم شاید یک نفر از دیگر شهرهای ایران از اعضای فعال
م یشد کمپین یک میلیون امضا تا آنها امضا م یکرد ولی ۵نفر را آگاه کمپین بود .او همچنین در کنار آزاده
بخوانیم. این حد در دنیا معرفی نم یشد .آن زیادی برآن داشتیم .این بود که چرا گفت« :بروید بنشینید» .مامور امنیت کرده بودیم و این مهم بود .هرچند فرامرزی ،سرود «تغییر برای برابری»
شعر را مازیارسمیعی سرود ،پیانو شب بود که کمپین یک میلیون امضا هیچوقت نتوانستیم به آن حد نصابی آخرین سرود کمپین یک میلیون
هم توسط ثمین باغچ هبان اجرا شد. زن نباید از شوهرش ارث ببرد؟ آن پرواز همراه با دو مامور امنیتی دم در
به دلیل ممنوع بودن ت کخوانی زنان، جهانی شد». که م یخواستیم برسیم. امضا را در تهران اجرا کرد.
قرار شد من و آزاده فرامرز یها آن را بازجویی و اخراج از کار زمان این قانون در مجلس اصلاح شد هواپیما ایستاده بودند .آنها به خلبان البته بسیاری از زنان باسواد هم شیرین اردلان برای شرکت در
بخوانیمکهاگرپخششدبهت کخوانی شیرین اردلان پس از بازگشت به بودند که امضا نم یکردند .من با زنی مراسم دریافت جایزه بنیاد اولاف
صدای زن ایراد گرفته نشود. ایران از کارش اخراج شد .وی ادامه و این مسئله موفقیت بزرگی در آن گفتند« :این خانم ممنو عالخروجه صحبت کردم که باسواد بود وقتی پالمه در سال ۲۰۰۸بجای خواهرش
من و آزاده چند بار سرود را تمرین م یدهد «در بازجوی یهای پروین، قوانین را برایش توضیح دادم گفت: پروین که هنگام سفر در فرودگاه
کردیم ،روز ضبط ،قرار شد به یک عکس اورا در کنار همسر اولاف زمان برای ما محسوب م یشد ».باید بیاد ».خلبان پرسید چرا؟ «قانون خداست ،شوهر من خونه توسط نیروهای امنیتی ایران از سفر
استودیو ضبط برویم ،هر کدام از ما پالمه نشانش داده بودند و گفته داره ،ماشین داره ،خب بره یک زن بازمانده بود به سوئد رفت .وی پس
یک بخش از نشانی استودیو را دنبال بودند« :خودت نرفتی خواهرت رو «حجاب اجباری» و «حق گفتند« :پاسپورتش جعلیه!» خلبان از بازگشت به ایران کار خود را پس
کردیم ،من کوچه ،آزاده شماره و فرستادی .حالا با جایزهات چکار دیگه هم بگیره چه اشکالی داره!» از ۱۲سال سابقه در حوزه طراحی
آن دیگری خیابانش را م یدانست کردی؟» من آن زمان جایزه نقدی پاسپورت پروین را گرفت ،ورق زد و انتخاب پوشش» از شیرین اردلان م یپرسم آیا داخلی ساختمان از دست داد .سه
به این دلیل که حتی پای تلفن هم را نگرفتم .فقط لوح یادبود مراسم را آمار مشخصی از تعداد امضاهای سال بعد در سال ۲۰۱۱با ویزای
نم یتوانستیم در این مورد حرف گرفتم .به او گفته بودند« :به موقع به او با اشاره به اینکه در کتابچ ههای به مامور گیت پرواز که آنجا بود نشان جم عآوری در دست است؟ م یگوید: کار به سوئد رفت .شیرین اردلان
بزنیم.همه مکالمات ما شنود بود، حساب خواهرت هم م یرسیم». «نتوانستیم یک آمار مشخص و در این کشور با تمرکز بر حوزه
ممکن بود اجازه ندهند این سرود به پیش از اینکه به ایران برگردم مورد نظر بحث «حق انتخاب داد.او گفت« :پاسپورت ایرادی ندارد، دقیق از امضاکنندگان جم عآوری مشکلات زنان مهاجر و پناهجویان
برایم ترک کار زده بودند ،وقتی به کنیم چون بخش بزرگی از برگ ههای به ویژه پناهجویان افغان در ساخت
مرحله ضبط برسد. دنبال بیم هام رفتم گفتند« :م یتوانی پوشش» عنوان شده بود اما مشخصا امضا و مهر ویزا دارد ».پاسپورت را امضاشده در یور شهایی که به چند فیلم مستند با موضوع مهاجران
مسئول ضبط گفته بود «بیایید اختیاری خودت را بیمه کنی ولی خان ههای ما شد از بین رفت ،خودمان
ببینم چه م یخواهید ضبط کنید». هیچ حقی نداری» ،بعد از یک سال به منع «حجاب اجباری» اشارهای گرفت و به پروین داد .با این وجود هم بعد از آمارگیری بخشی از این مشارکت داشته است.
مبلغی را هم به عنوان دستمزد دوندگی بیم ههای گذشت هام را به برگ هها را نابود کردیم که به دست آشنایی با قوانین تبعی ضآمیز و
خواسته بود ،مثل گروههای پارتیزانی بیمه اختیاری تبدیل کردم تا دفترچه نشده بود توضیح م یدهد« :یک ماموران امنیتی م یگفتند «ما حکم کسی نیافتد .بنابراین آمار میانگینی
سه نفری یکدیگررا پست به پست بیمه داشته باشم اما بجز چند کار از تعداد امضاهای جم عآوری شده گفتگوی رو در رو با زنان
دیدیم و از نشانی اولیه به خیابان دوم موقتی نتوانستم کار ثابتی پیدا کنم. سری از دوستان آن زمان ایراد داریم» .خلبان هم گفت« :بروید و در دست نداریم .ولی برای خیل یها شیرین اردلان از تجربیاتش در
و از خیابان به کوچه و از کوچه به البته همان زمان که برای دریافت توضیح دادیم ،بسیاری از زنان حوزه جنبش زنان و فعالیت در
پلاک و بالاخره به طبقه دوم رفتیم . جایزه به سوئد رفته بودم به من گرفتند که چرا در این دفترچ هها حک متان را بیاورید ».خدمه پرواز آشنا شدند شاید بتوان گفت حدود کمپین یک میلیون امضا به کیهان
درآنجا مسئول استودیو ضبط گفت گفتند م یتوانی برای ادامه تحصیل ۶۰۰هزار امضا جمع کردیم .اما لندن م یگوید« :وقتی با کمپین
«چند خ طاش رو بخونید ببینم در اینجا بمانی .اما قبول نکردم. به «حجاب» اشارهای نکرده اید .آن که خلبان را م یشناختند به ما اطلا عرسانی بالای یک میلیون نفر یک میلیون امضا آشنا شدم و
چیه» من و آزاده دو خط از شعر را پروین هم تا دو سال بعد از ایران کتابچه آشنایی با قوانین تبعی ضآمیز
خواندیم .آن آقا پرسید« :این شعر زمان به «انتخاب پوشش» تاکید گفتند« :این خلبان اگر ۲۴ساعت بود». را خواندم ،فرم درخواست تغییر
برای چه گروهیه؟» گفتیم «برای بیرون نرفت. م یپرسم این اطلا عرسان یها چگونه قوانین را امضا کردم .شیوه کار به
زنان برابریخواه و هواداران کمپین بع دها که پروین در سوئد بود چند م یکردیم .الان تعداد کسانی که هم طول بکشد تا مشکل حل نشود رودر رو انجام م یشد؟ م یخندد و این صورت بود که اگر علاقمند
بار برای دیدنش آمدم .آخرین بار ادامه م یدهد« :کوچه به کوچه ،کوه م یشدی م یتوانستی بلافاصله چند
یک میلیون امضا». یک نفر به من پیشنهاد ویزای کار به حجاب چادر اعتقاد دارند خیلی هواپیما را از باند بلند نم یکند ».آنها به کوه ،همه در کی فهایمان دفترچه کتابچه و فرم امضا را بگیری و تو
همانموقع گفت« :صبر کنید صبر در سوئد داد .شش ماه بعد با ویزای و فر مها را داشتیم ،دراتوبوس ،پارک، نیز جم عآوری امضا را شروع کنی
کنید» یک دفعه بلند شد ،آنموقع، کمتر از آن زمان است ،آن زمان به ما گفتند« :شما الان در خاک .هر کس علاوه براینکه مواد مندرج
هوا هم گرم بود رفت و پنجرهها را در کتابچه را م یخواند و فرم را امضا
بست و پردهها را هم کشید و گفت: نم یتوانستیم به راحتی در مجلسی فرانسه هستید همینجا م یتوانید م یکرد خودش هم م یتوانست به
اگاه یدهی و تبلیغ و جم عآوری
«حالا دوباره از اول بخونید». که ۱۰نفرشان چادری هستند یا در درخواست پناهندگی بدهید و این امضا بپردازد .یکی از بزرگترین
وقتی خواندیم گفت« :باشه من این موفقی تهای کمپین نه جم عآوری
رو براتون ضبط م یکنم .بعد از دوسه مترو و دانشگاه برویم بگوییم «بیا این ماموران نم یتوانند شما را از پرواز امضا بلکه آگاه ی دادن در مورد
بار تمرین در استودیو سرود را ضبط قوانین بود .معمولا از علاقمندان
کردیم ،ساعت هشت شب ،سرود را امضا کن که از فردا روسری و چادر بیرون کنند ».با این وجود پروین م یخواستیم که ابتدا جم عآوری
حاضر بود ،به ما یک سی دی داد. امضا را از خانه و اعضای خانواده
او قرار بود به ما یک فاکتور بدهد. را از سر برداریم!» یادم هست با گفت« :من که کاری نکردهام ،اگر خود شروع کنند .برای این کار هم
پول نقد هم پرداختیم تا مشک لساز فقط به تهران و شهرهای بزرگ اکتفا
نشود .یادم هست تخفیف زیادی به خانم ی در این مورد حرف زدم گفت :نم یگذارند نم یروم ».با پای خودش نکردیم ،به برخی از شهرهای کوچک
ما داد ،شاید نصف قیمتی که از روز کردنشین مثل مریوان و قروه رفتیم.
اول گفته بود ،گفت« :این هم هدیه «من با برادرم راحت نیستم که پام از هواپیما بیرون آمد ،از خلبان تشکر خیلی از آنها با کمپین آشنا بودند.
من به کمپین شما» خودش هم فرم همینطور درشهرهای بزرگتر مانند
کمپین یک میلیون امضا را امضا کرد. ب یجوراب باشه حالا بیام تو خیابون کرد و از مسافران هم بابت تاخیر کرج ،رشت ،گرگان ،زنجان ،اصفهان،
آن شب وقتی به آپارتمان ۴۰ سنندج و … گروههای بسیار فعالی
متری پروین در میدان هفت تیر روسری رو بردارم؟!» آن زمان شرایط عذرخواهی کرد .با وجود اینکه داشتیم که به جم عآوری امضا
رفتیم بچ هها در آنجا جمع و در مشغول بودند .هر جا م یرفتیم
حال خواندن این سرود بودند ،یک خیلی سخت بود؛ حالا به همت نسل مشکلی برای رفتن من وجود نداشت کسی را م یدیدیم که از کمپین
پیروزی بزرگ به دست آورده بودیم، یک میلیون امضا چیزی شنیده و
سرود به سرعت برای همه جذابیت جدید یک مقدار حرف زدن راجع به من هم همراه با پروین از هواپیما یا حتی قبلا فرم آن را دیده و امضا
پیدا کرده بود .آن روز ،این سرود در کرده بود .بسیاری از امضاکنندگان
وبسایت “«تغییر برای برابری» در بیرون آمدم .آن روز ،پاسپورت پروین این موضوع آسانتر شده است».
سطح وسیعی بازپخش شد و میزان
بازدیدکنندگان آن به سرعت بالا دستگیری فعالان حقوق زنان و را گرفتند برگ های به او دادند و گفتند:
رفت». «سه روز دیگه بیا و پاسپورتت را جایزه اولاف پالمه
در جریان جم عآوری امضا برای تحویل بگیر ».پیش از پایان سه روز
کمپین یک میلیون امضا تعداد به او زنگ زدند و گفتند« :پاس شما
زیادی از فعالان جنبش زنان اینجا نیست ،نیا ما خودمون باهات
تماس م یگیریم ».آن زمان دوره دوم بازداشت و روانه زندان شدند.
شیرین اردلان در این مورد انتخابات حج تالاسلام محمد خاتمی
م یگوید« :بچ ههای ما بارها موقع بود ،چند خبرنگار از تلویزیون سوئد
اطلا عرسانی در جاهایی مثل مترو برای تهیه گزارش از حال و هوای
یا دانشگاه بازداشت شدند .تعدادی از انتخابات به ایران آمده بودند ،در این
آنها هم در تظاهرات دستگیر شدند ،فاصله از طرف بنیاد پالمه با پروین
حاکمیت ،آن زمان شایع کرده بود تماس گرفته و گفتند اگر نیایی
که اینان خواستار بی بند و باری و مجبور به لغو این برنامه هستیم و یا
آزاد یهای دوره گذشته هستند .م یتوانی فرد دیگری را برای دریافت
وقتی به خانه خواهر من حمله کرده جایزه معرفی کنی .پروین گفت کم ی
بودند به همسای هها گفته بودند اینجا زمان بدهید و مراسم را لغو نکنید
مرکز گلدکوئیست است ،کسانی که شاید فکر دیگری کردیم.
پروین از من خواست و من هم نم یدانستند هم باور م یکردند».