Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۷ (دوره جديد

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪167‬‬
‫جمعه ‪ 29‬ژوئن تا پنجشنبه ‪ 5‬ژوئیه ‪2018‬‬

‫در خدمت و خیانت روسو‬ ‫سخنان‬ ‫لاله و لادن‬

‫نفی عقل و رمانتیسم رادیکال او عمل ًا‬ ‫دولت فرانسه خودش و کتابش را مورد‬ ‫هیچکی به هیچکی نبود (یعنی‬ ‫بزرگان‬ ‫و آشناهایشان خداحافظی کردند و‬ ‫لاله بیژنی م ‌یخواست برود سراغ‬
‫با مفهوم قرارداد اجتماع ‌یاش متناقض‬ ‫تفقد مبسوطی قرار داد‪ .‬ایراد بزرگ‬ ‫قرن هیجدهم بود)! عصر روشنگری‬ ‫خودشان را به تیغ جراحان سپردند‪.‬‬ ‫روزنام ‌هنگاری‪ .‬لادن بیژنی م ‌یخواست‬
‫روسو این بود که اهل دستاوردهای‬ ‫تازه م ‌یخواست آغاز شود و اهالی اروپا‬ ‫=زندگی سراسر آموزش است‪ ،‬زیرا‬ ‫اول اعضای تیم بیهوشی دست به کار‬ ‫وکالت را انتخاب کند‪ .‬لاله م ‌یخواست‬
‫است‪.‬‬ ‫پژوهشی نبود‪ .‬به قول خودش در‬ ‫عزمشان را جزم کرده بودند که به حول‬ ‫زندگی همواره در پیشرفت است‪.‬‬ ‫شدند و بعد جراحان پلاستیک‪ .‬دست‬ ‫در تهران بماند ولی لادن م ‌یخواست‬
‫روسو چون آیین راحت و باحالی‬ ‫کتاب «اعترافات» از هندسه متنفر‬ ‫و قوۀ الهی‪ ،‬مسأله اخلاق را بگذارند‬ ‫آخر هم نوبت پزشکان مغز و اعصاب بود‬ ‫برگردد شیر ا ز ‪ .‬شا ید یکی‌شا ن‬
‫داشت‪ ،‬سریعاً پرطرفدار شد و همه‬ ‫بود‪ ،‬استعداد ریاضی نداشت و از بین‬ ‫کنار‪ .‬یکی از کله گند‌ههای جنبش‬ ‫لابرلاید‬ ‫که فقط توانستند ‪ 80‬درصد کارشان را‬ ‫م ‌یخواست ازدواج کند و آن یکی هنوز‬
‫چسبیدند به «دلمداری» او‪ .‬این‬ ‫علوم هم تنها از اخترشناسی خوشش‬ ‫روشنگری (که همیشه کلاه گیس‬ ‫جلو ببرند‪ .‬هنوز جداسازی مغزها تمام‬ ‫تنهایی را ترجیح م ‌یداد‪ .‬تصمی ‌مهای‬
‫طرفداران تصمیم گرفتند یک عاطفۀ‬ ‫می‌آمد که گویا از آن هم درست سر‬ ‫م ‌یگذاشت) جناب روسو بود که بعدها‬ ‫=بجویید تا بیابید‪ ،‬آن را که باز‬ ‫نشده بود که خونریزی لادن شروع‬ ‫هرکدام از ‪ 2‬خواهر دو قلو در پایان‬
‫افسارگسیختگی را جانشین عقل کنند‪.‬‬ ‫«ویل دورانت» دو جلد از تاریخ تمدنش‬ ‫نجویید‪ ،‬نیابید‪.‬‬ ‫م ‌یشود‪ .‬بدن بیشتر از مدت کوتاهی‬ ‫دهه دوم زندگی‪ ،‬با دیگری فرق م ‌یکرد‪.‬‬
‫از این رو بود که به رمانتی ‌کها مشهور‬ ‫در نمی‌آورد‪.‬‬ ‫را به «روسو و انقلاب» اختصاص داد‪.‬‬ ‫نمی‌تواند این وضع را تحمل کند‪.‬‬ ‫هرچه هم بزرگتر م ‌یشدند‪ ،‬سایه یکی‬
‫شدند‪ .‬رمانتیسم ادبی قرن نوزده چنان‬ ‫شهرت روسو بیشتر به خاطر یک‬ ‫ژان ژاک روسو ‪ 28‬ژوئن ‪1712‬‬ ‫سوفوکلس‬ ‫این نتیجه تصمیمی بود که خود دو‬ ‫برای آن دیگری سنگی ‌نتر م ‌یشد و این‬
‫در سرتاسر اروپا گل کرد که نفس تمام‬ ‫مورد تقسیم کاری است که انجام‬ ‫میلادی‪ ،‬در ژنو سوئیس به دنیا‬ ‫قلوها گرفته بودند؛ جدایی حتی اگر به‬ ‫مسأله تصمیمشان را برای جدایی از‬
‫مخالفان را برید و از بایرون و شلی و‬ ‫داد و گفت‪« :‬داوری کار قلب است‪،‬‬ ‫آمد‪ .‬چون پدر و مادرش به او خیلی‬ ‫=زینت منزل دوستانی هستند که‬ ‫قیمت مرگ یک ‌ی یا هر دویشان تمام‬ ‫هم جد ‌یتر م ‌یکرد‪ .‬ک ‌مکم همه حرف‬
‫هوگوو دیکنز گرفته تا کیپلینگ (شاعر‬ ‫نه مغز‪ ».‬و نظر به این که خودش‬ ‫محبت می‌کردند‪ ،‬اما او به ولگردی‬ ‫به آنجا رفت و آمد دارند‪.‬‬ ‫شود‪ .‬از ما‌هها قبل هم اخبار و شایعات‬ ‫و حدی ‌ثها زده شد و همه کنفران ‌سها‬
‫استعمار) و ویتمن (شاعر آزادی)‪ ،‬در‬ ‫تمام عمر به داوری و شستن و کنار‬ ‫در کوچ ‌هها می‌پرداخت و در همان‬ ‫مربوط به تصمیمشان نقل محافل بود‪.‬‬ ‫و جلسات و سؤال و جوا ‌بها به عمل‬
‫گذاشتن دیگران مشغول بود‪ ،‬همان‬ ‫وقت‌هایی که توی کوچ ‌هها می‌گشت‪،‬‬ ‫امرسون‬ ‫گروهی از متخصصان از همان ابتدا در‬ ‫‪ 3‬روز‌های منتهی شد که قرار بود در ‪4‬‬
‫تمام پهنۀ ادبیات گسترش یافت‪.‬‬ ‫ب ‌یجنب ‌هها که صحبتش شد‪ ،‬به این‬ ‫دست به یک سلسله کارهای وقیحی‬ ‫مورد شیوه عمل و توانایی تیم جراحی‬
‫بعضی‌ها به کل ادبیات رمانتیک‪،‬‬ ‫نتیجه رسیدند که او از مغزش خیلی‬ ‫م ‌یزد‪ .‬البته وقتی بزرگ شد وقیح‌تر‬ ‫=سخن گفتن یک نوع احتیاج است‬ ‫تردید داشتند‪ .‬گروهی اقدام به این‬ ‫مرحله اتفاق بیافتد‪.‬‬
‫گیر داد‌هاند که جنبش رمانتیسم بر‬ ‫شد‪ ،‬و همین کارهایش را عاقبت در‬ ‫و گوش دادن هنر‪.‬‬ ‫عمل را اشتباه و غیراخلاقی م ‌یدانستند‬ ‫ساعت ‪ 6/30‬روز ‪ 14‬تیر سال‪،1382‬‬
‫انقلاب فرانسه تأثیر فجیعی گذاشته‬ ‫کم استفاده م ‌یکرده است‪.‬‬ ‫کتابی به نام «اعترافات» انتشار داد‪.‬‬ ‫و عد‌های هم م ‌یگفتند که این عمل باید‬ ‫همه چیز در بیمارستان «را فلز»‬
‫و معتقدند که بازی با اسبا ‌بباز ‌یهایی‬ ‫روسو جداًم ‌یپنداشت که معصومیت‬ ‫همانطور که انتظار م ‌یرفت‪ ،‬این کتاب‬ ‫گوته‬ ‫در سنین کودکی دو قلوها انجام م ‌یشد‪.‬‬ ‫سنگاپور مرتب بود‪ 28 .‬نفر پزشک و‬
‫مثل «گیوتین» و «به سبک روبسپیر‬ ‫روستایی و جهل‪ ،‬تأمین کنندۀ‬ ‫فوراً جایگاهی را که استحقاقش را‬ ‫یک ساعت و نیم بعد از مرگ لادن‪ ،‬لاله‬ ‫‪ 100‬نفر پرستار‪ ،‬آماده جداسازی ‪2‬‬
‫انقلابی بودن» و «حکومت ترور» که‬ ‫خوشبخت ‌یاند؛ چون عاطفه و وجدان‬ ‫داشت در لیست سیاه کتاب‌های‬ ‫=اگر در پیشرفت‪ ،‬راز عجیبی باشد‪،‬‬ ‫هم در اثر خونریزی زیاد تمام کرد و‬ ‫خواهر دو قلویی بودند که دیگر طاقت‬
‫اولین بار در آن جا مطرح شده‪ ،‬زیاد‬ ‫است که انسان را به سوی حقیقت‬ ‫ممنوعۀ کلیسای کاتولیک به دست‬ ‫آن راز در فرص ‌تهای روزانه و استفاده‬ ‫همه سؤا ‌لهای ب ‌یپاسخ‪ ،‬جوابی برای‬ ‫سرهای به هم چسبیده همدیگر را‬
‫چیز رمانتیکی نیست‪ .‬از آن طرف‪،‬‬ ‫رهنمون می‌شود‪ ،‬نه عقل که عامل‬ ‫آورد‪ .‬خلاصه این شد که یک عده‬ ‫نداشتند‪ .‬دو قلوها آن روز روی صندلی‬
‫طرفداران روسو از رمانتیسم او دفاع‬ ‫تجمل مصنوعی و تباهی اخلاقی است‪.‬‬ ‫آدم ب ‌یجنبه معتقد شدند او یک آدم‬ ‫از آنها نهفته است‪.‬‬ ‫خودشان پیدا کردند‪.‬‬ ‫چرخدار نشستند‪ ،‬با همه دوست‌ها‬
‫م ‌یکنند و تأثیرپذیری انقلاب آمریکا از‬ ‫بنابراین تفکر نتیجه م ‌یگرفت که علوم‬ ‫روانی است که از انضباط اخلاقی‬
‫افکار روسو را پیش م ‌یکشند که منجر‬ ‫و حتی هنرها! پوچ و ب ‌یفاید‌هاند و تنها‬ ‫بی‌بهره است؛ حال آن که خودش‬ ‫ماردن‬
‫به تشکیل یک سیستم حکومتی جدید‬ ‫لذات گذرایی هستند برای به فراموشی‬ ‫فکر می‌کرد الگوتر از این حرف‌هاست‬
‫شد‪ .‬آنان جملۀ قشنگی هم دارند‪ ،‬که‬ ‫سپردن بدبخت ‌یهای زندگی متمدن‪.‬‬ ‫و باید به آموزش و پرورش دیگران‬ ‫=اجر نیکی شما در عمل نیک شما‬
‫می‌گویند‪ :‬لطافت انقلاب آمریکا به‬ ‫البته روسو هم مثل دیگر بزرگان‪ ،‬از‬ ‫هم بپردازد! لذا کتاب «امیل یا دربارۀ‬ ‫مستور است‪.‬‬
‫پریشا ‌نگویی در امان نبود؛ چون این‬ ‫تربیت» را نوشت که آن هم سرنوشتی‬
‫خشونت انقلاب فرانسه در!‬ ‫بهتر از کتاب قبلی نداشت‪ .‬در کار‬ ‫سیسرون‬
‫نگارش «امیل» و نیز در «قرارداد‬
‫اجتماعی» که بدون شک بزر ‌گترین و‬ ‫=هر کس خیال کند که چیزی در‬
‫مه ‌مترین کار روسو و از تأثیرگذارترین‬ ‫نوشته خود غیر از آنچه در روح اوست‬
‫کتب تاریخ است‪ ،‬او از فنلون متأثر‬
‫بود‪ .‬فنلون کشیشی بود که در عهد‬ ‫م ‌یگذارد‪ ،‬بسیار گمراه است‪.‬‬
‫لویی چهاردهم کتابی کنایه‌آمیز در‬
‫نفی استبداد نوشت به نام «تلماک»‪.‬‬ ‫آناتول فرانس‬
‫فنلون در این کتاب از فضای ب ‌ینظیر‬
‫اساطیر یونانی برای بیان مقصود خود‬ ‫=دستور ماندن در جهل ابدی این‬
‫بهره جسته بود (تلماک پسر اولیس‬ ‫است که شخص از عقاید خود راضی‬
‫مشهور در داستان «اودیسه» است)‪.‬‬
‫و به معلوماتش قانع باشد‪.‬‬

‫آلبرت هوبارد‬

‫=مضرترین مردم کسانی هستند که‬
‫روح مأیوس دارند‪.‬‬

‫ناپلئون‬

‫=هزاران راه به خوشبختی منتهی‬
‫می‌شود؛ اگر یکی از آنها مسدود شد‪،‬‬

‫راه دیگری انتخاب کنید‪.‬‬

‫یورسن‬

‫=«دوستی» همواره یک مسؤولیت‬
‫شیرین است؛ نه یک فرصت‬

‫جبران خلیل جبران‬

‫=«زیبایی» ناپایدار و «فضیلت»‬
‫جاودانه است‪.‬‬

‫گوته‬

‫‪21‬‬ ‫‪3‬‬

‫‪7 56‬‬

‫‪7 54‬‬ ‫‪21‬‬ ‫(سودوكو)‬

‫‪ 15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬عمودی‪:‬‬

‫‪84 3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪61‬‬ ‫‪1‬ـ از نویسندگان و پژوهشگران معاصر‬ ‫‪1‬‬
‫‪4‬‬ ‫و فقید ایران و مؤلف «جای پای شعر»‬
‫‪6‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪2‬ـ بی آلایش ـ صورت غذا ـ معتمدان‬ ‫‪2‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪98‬‬ ‫‪3‬‬ ‫و امان ‌تداران‬ ‫‪3‬‬
‫‪3‬ـ الفت ـ تهور ـ تکخال‬
‫‪4‬ـ پسوند تشبیه ـ ادوات و ابزار ـ تکرار‬ ‫‪4‬‬
‫یک حرف ـ فنا و مرگ‬
‫‪8 62‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 5‬ـ از موسیق ‌یشناسان ک ‌منظیر ایران و‬ ‫‪5‬‬
‫بنیانگذار مدرسۀ عالی موسیقی‬
‫‪7 518‬‬ ‫‪1 32‬‬ ‫‪ 6‬ـ از شعرای نوپرداز و معروف معاصر‬ ‫‪6‬‬
‫ایران ـ واحد پول کشوری است‬
‫‪78‬‬ ‫‪64‬‬ ‫‪ 7‬ـ در هر خانه پیدا م ‌یشود ـ مشاط ‌هگر‬ ‫‪7‬‬
‫‪ 8‬ـ رودخان ‌های در اروپا ـ از زبا ‌نهای‬
‫‪8‬‬
‫آسیایی ـ متقی‬
‫عمودی‪:‬‬ ‫‪11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬‬ ‫‪9‬ـ پادشاهان امپراتوری روم ـ شهری‬ ‫‪9‬‬
‫معروف و تاریخی در فرانسه ـ همیشگی‬
‫نگشوده‬ ‫‪1‬ـ پژ و هشگر و‬ ‫‪1‬‬ ‫‪10‬ـبرادربلاشاولپادشاهپارتـمدخل‬ ‫‪10‬‬
‫‪ 8‬ـ شهری زیبا و معروف‬ ‫روزنامه‌نگار قدیمی‪،‬‬ ‫‪11‬ـ طاق کسری ـ بهره ـ ماه نهم در‬
‫معروف و معاصر ایران‬ ‫‪2‬‬ ‫‪11‬‬
‫در آفریقا‬ ‫‪2‬ـ سلسل ‌هکوهی است ـ‬ ‫دوازده برج سال شمسی‬
‫‪9‬ـ از خیابانهای قدیمی‬ ‫‪3‬‬ ‫‪12‬ـ حرف خطاب ـ رباعی‌سرا و‬ ‫‪12‬‬
‫خواست ‌هها‬ ‫ریاضیدان بزرگ کشور ما با شهرتی‬
‫تهران ـ فوری‬ ‫‪3‬ـ گذشته ـ جای اصلی‬ ‫‪4‬‬ ‫‪13‬‬
‫‪10‬ـ پایه و اساس ـ‬ ‫عالمگیر‬
‫ـ رده‬ ‫‪13‬ـ نقاشخانه ـ دوران بهبود بعد از‬ ‫‪14‬‬
‫جدار‬ ‫‪4‬ـ شهری در ایران ـ‬
‫‪11‬ـ پاره کردن ـ ملعبه‬ ‫‪5‬‬ ‫بیماری‬ ‫‪15‬‬
‫کشوری است‬ ‫‪6‬‬ ‫‪14‬ـ ورزشی است ـ دلگرم‬
‫‪ 5‬ـ روش و مسیر ـ‬ ‫‪15‬ـ شهری در ایران ـ جن ‌گافزاری‬ ‫افقی‪:‬‬
‫سنتی ـ عصاره ـ وحشت‬
‫آرا ‌مبخش‬ ‫‪7‬‬ ‫‪1‬ـ فیلمسازی برجسته از ‪10‬ـ از نژادها ـ قسمتی از‬
‫‪ 6‬ـ از ما‌ههای شمسی ـ‬ ‫حل جدول شماره قبل‬
‫‪8‬‬ ‫کشور ما با شهرتی جهانی اندام ـ جواهر‬
‫بند ـ عددی است‬ ‫‪9‬‬
‫‪ 7‬ـ راز ـ لب به خوراک‬ ‫‪11‬ـ صوفی و قلندر ـ‬ ‫ـ حیوانی است‬

‫‪2‬ـ ا ز فو تبا لیست‌ها ی رودخان ‌های در اروپا‬

‫‪10‬‬ ‫مشهور و قدیمی فرانسه ‪12‬ـ واحد سنجش میزان‬

‫‪3‬ـ واهمه ـ خوراکی است ـ ‌الکتریسیته ـ خط کنگر‌هدار‬

‫حل جدول شماره قبل‬ ‫‪11‬‬ ‫عقاید ـ سیاحت و مسافرت ـ تداوم و برقراری‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪4‬ـ حرف ندا ـ پلی تاریخی ‪13‬ـ رطوبت ـ ُمل ـ عقیده‬

‫شهری در ایران ـ طمع‬ ‫‪1‬ـ کشوری در اقیانوس هند‬ ‫ـ شکل و ترکیب‬ ‫در ایران‬
‫‪9‬ـ عامل انتقال بیماری ـ‬ ‫‪2‬ـ چلیپا ـ خاندان ایرانی در‬
‫‪ 5‬ـ «نه» ب ‌هعربی ـ جواهری ‪14‬ـ تکنولوژی ـ با شما در‬
‫نوعی سگ‬ ‫دربار عباسیان‬
‫‪10‬ـ کشوری است‬ ‫‪3‬ـ علمی است ـ عقاید ـ‬ ‫است ـ هم نام ایزدی است یک دوره بوده است‬
‫‪11‬ـ پهلوان ـ جهان ـ‬
‫آرایش‬ ‫در دین زرتشتی و هم مظهر ‪15‬ـ واقعی ـ اجرای نوعی‬
‫گریبان‬ ‫‪4‬ـ از شعرای نوپرداز‪،‬‬
‫موسیقی کلاسیک‬ ‫جلال اهورا مزدا‬
‫معروف و فقید ایران‬
‫‪ 5‬ـ خداوند ـ درختی است‬ ‫‪ 6‬ـ گلی است ـ سریع و تیز‬
‫‪ 6‬ـ صمغی خوشبو برای دود‬
‫ـ تکخال‬
‫کردن ـ شعله آتش‬
‫‪ 7‬ـ ِگل ـ گیاهی است با‬ ‫‪ 7‬ـ کوشش ـ پایتخت‬
‫مصارف طبی ـ حرف تعجب‬
‫‪ 8‬ـ تکرار یک حرف ـ‬ ‫کشوری است ـ برجسته‬

‫و مشخص‬

‫‪ 8‬ـ برتر از گوهر ـ تابناک ـ‬

‫وسیله برقراری ارتباط‬

‫‪9‬ـ جا ند ا ر ی ا ست ـ‬

‫رستاخیز ـ ظرفی است‬