Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۷ (دوره جديد
P. 12

‫خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط‬       ‫داریوشهمایونروزنام ‌هنگاریبرجسته‪،‬‬                                                                         ‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪167‬‬
                                        ‫موجود در خاورمیانه‪ ،‬بسیاری از آنها‬     ‫نظری ‌هپردازی جستجوگر و نوجو‪ ،‬و‬                                                                              ‫جمعه ‪ 8‬تا پنجشنبه‪ 14‬تیرماه ‪1397‬خورشیدی‬
                                        ‫همچنان معتبرند و گویی همین امروز‬       ‫سیاستمداری مل ‌یگرا و میه ‌ندوست‬
                                        ‫نگاشته شده‌اند‪ .‬مقالات قدیم ‌یوی‬       ‫بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات‬       ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)75‬‬
                                        ‫در ده ‌ههای سی تا پنجاه خورشیدی‬
                                        ‫همچنین بازتاب مستند موقعیت‬                  ‫منطق ‌های و جهانی آگاهی داشت‪.‬‬                           ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1256‬‬
                                        ‫سیاسی و اجتماعی ایران هستند‪.‬‬           ‫وی سال‌های طولانی در روزنامه‌های‬
     ‫داریوش همایون‬                      ‫از همین رو ما به بازنشر گلچینی از‬      ‫معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران‬               ‫احمد احـرار‬                     ‫در خان ‌هاش با رولور کمری انتحار کرد‪.‬‬    ‫ضربۀ نهائی را بر قرارداد ‪1919‬‬
                                        ‫آثار داریوش همایون می‌پردازیم که‬       ‫اصلی روزنامه‌ی «آیندگان» بود‬                                                      ‫نامۀ وی خطاب به وزیر جنگ‪ ،‬که‬             ‫خودکشی یک افسر ژاندارم‪ ،‬کلنل‬
‫(‪۵‬مهر‪،۱۳۰۷‬تهران‪۸-‬بهمن‪،۱۳۸۹‬ژنو)‬          ‫در سال‌های تبعید پس از انقلاب ‪۵۷‬‬       ‫که صفح ‌ه‌ای نوین در تاریخچه‌ی‬            ‫کرده و با مادرش و عیالش روبوسی و‬        ‫در آن علل خودکش ‌یاش را ذکر کرده‬
                                        ‫با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک‬         ‫روزنامه‌نگاری ایران گشود‪.‬همایون‬           ‫عیددیدنی کرده‪ ،‬به اطاق خود رفته‬         ‫بود‪ ،‬هرگز انتشار نیافت ولی محارم‬          ‫فض ‌لالله خان آ ‌قاِولی‪ ،‬وارد ساخت‪.‬‬
                                        ‫داشت‪ .‬مقالاتی که در این ستون‬           ‫مهارت روزنامه‌نگاری و تسلط خود‬            ‫در پشت میز تحریر خود نامۀ مفصلی‬         ‫وزارت جنگ که متن نامۀ افسر فقید‬          ‫در ماده سوم قرارداد آمده بود‪« :‬دولت‬
                                        ‫م ‌یخوانید‪ ،‬از آرشیو کیهان لندن‬        ‫بر زبان فارسی را با ایده‌های سیاسی‬        ‫نوشته و سر پاکت را مهر و لاک کرده‬       ‫را خوانده بودند بعدها تأکید کردند که‬     ‫انگلیس ب ‌هخرج دولت ایران افسران و‬
                                                                               ‫خویش در هم آمیخت و از دهه‌ی ‪۳۰‬‬            ‫با میوزر یک تیر به شقیقۀ خود خالی‬       ‫تصمیم کمیسیون مشترک نظامی‪ ،‬و‬             ‫ذخائر و مهمات سیستم جدید را برای‬
                                                            ‫انتخاب شد‌هاند‪.‬‬    ‫خورشیدی به این سو‪ ،‬نوشت ‌ههایی از‬         ‫کرده رخت از دیار نیستی بسته به‬          ‫از آن بدتر ناسپاسی و نوکرمنشی وزیر‬       ‫تشکیل قوای متحدالشکل نظامی‪ ،‬که‬
                                                                                                                         ‫سرای جاویدان با یک نام عالی و پر‬        ‫جنگ‪ ،‬که ب ‌هجای تقدیر از افسری‬           ‫دولت ایران ایجاد آن را برای حفظ‬
‫حکومت تاراج و يارانه‬                                                                                                                                             ‫چنین غیور و برازنده‪ ،‬او را مورد توهین‬    ‫نظم در داخله و سرحدات در نظر‬
                                                                                                                                          ‫افتخار م ‌یشتابد‪.‬‬      ‫و بازخواست قرار داده بود که چرا به‬       ‫دارد‪ ،‬تهیه خواهد کرد‪ .‬ع ّده و مقدار‬
‫کیهان لندن شماره ‪ 11 - 1130‬آبان ماه ‪1385‬‬                                                                                 ‫بعد از ظهر همان روز که من با مسیو‬       ‫دلخواه انگلیس ‌یها در آن کمیسیون‬         ‫ضرورت افسران و ذخائر و مهمات مزبور‬
                                                                                                                         ‫زومر رئیس خود (شارژ دافر آلمان)‬         ‫رأی نداده است‪ ،‬به مرگ و فنای آن‬          ‫ب ‌هتوسط کمیسیونی که از متخصصین‬
‫بيچيزان يا مستضعفان اعلام کرد‪ .‬در‬       ‫اقتصادزورگوئیکهنهبرنامهم ‌یشناسد‬       ‫يکی ازنخستين قربانيان نظا ‌مهای‬           ‫برای رجال و بزرگان کارت تبریک‬           ‫مرحوم انجامیده است‪ .‬وی با این‬            ‫انگلیسی و ایرانی تشکیل خواهد شد‬
‫يک نظام سالم چنين خدمتی از راه‬          ‫نه الگوی روشنی‪ ،‬تصمي ‌مهای آنی و‬       ‫ايدئولوژيک‪ ،‬اقتصاد است ــ صرفنظر‬          ‫م ‌یگذاردیم‪ ،‬در خیابان عی ‌نالدوله سر‬   ‫اعتراض مردانه که ب ‌هقیمت جانش‬           ‫و احتیاجات دولت را برای تشکیل قوۀ‬
‫آموزش و اشتغال انجام م ‌یگيرد‪ .‬ولی‬      ‫فردی در هر سطح نقش اصلی دارد‪،‬‬          ‫از آنکه ايدئولوژی چه باشد‪ .‬توليد و‬        ‫کوچۀ معتمدالممال ‌کراد پیاده شدیم‬       ‫تمام شد هموطنان خود را متوجه‬             ‫مزبوره تشخیص خواهند داد‪ ،‬تعیین‬
‫آموزش مردم با موجوديت حکومت‬             ‫بسته به آنکه زور چه کسی يا گروهی‬       ‫مصرف و عرضه و تقاضا را نمی توان‬           ‫که کار ‌تهای خودمان را درب منزل‬         ‫ساخت که انگلیس ‌یها در زیر سرپوش‬
‫مذهبی بازی می‌کند و اشتغال‪،‬‬             ‫بچربد‪ .‬اقتصاد فرماندهی قدرت توليدی‬     ‫درقال ‌بهاريختــحتیدرقالب«لسه‬             ‫کلنل فض ‌لالل‌هخان بگذاریم‪ .‬ازدحام‬      ‫قرارداد‪ ،‬چه سرنوشت خف ‌تباری برای‬                            ‫خواهد شد»‪.‬‬
‫بستگی به فضای اطمينان بخش برای‬          ‫جامعه را در دست گروه فرمانروا‬          ‫فر» يا اقتصاد بی بند و بار( بنيادگرائی‬    ‫زیاد به چشم خورد‪ .‬ب ‌همحض این که‬                                                 ‫بر اساس این ماده از قرارداد‪،‬‬
‫سرماي ‌هگذاری دارد که نظام سياسی‬        ‫تمرکز م ‌یدهد‪ ،‬اقتصاد زورگوئی نمونه‬    ‫بازارهم گفته اند) که بنا بر تعريف از‬      ‫علت ازدحام را پرسیدم گفتند کلنل‬                     ‫ایران تهیه دید‌هاند‪»...‬‬      ‫آیی ‌ننام ‌های تدوین شد که م ‌یبایستی‬
‫ديگری جز آنچه کرکسان عمامه‬              ‫جمهوری اسلامی کاری به قدرت‬             ‫هر محدوديتی آزاد است‪ .‬اقتصاد بيش‬          ‫فض ‌لالل‌هخان خودکشی کرد‪ .‬زانوهای‬       ‫ابوالقاسم ک ّحال‌زاده که با کلنل‬         ‫در یک کمیسیون مشترک‪ ،‬مرکب‬
‫بسر درنظر داشتند و می‌توانستند‬                                                 ‫از هر امر اجتماعی‪ ،‬موضوع آزمون و‬          ‫من یک دفعه تا شد و گوشۀ کوچه‬            ‫فض ‌لالل‌هخان آشنایی نزدیک داشته‬         ‫از هفت افسر انگلیسی و هفت افسر‬
‫م ‌یخواهد‪ .‬حکومت انقلابی با نگاهی‬                          ‫توليدی ندارد‪.‬‬       ‫خطا و ميدان عملگرائی است و در‬             ‫روی زمین نشستم‪ .‬مسیو زومر شارژ‬          ‫است در خاطرات خود (دیده‌ها و‬
‫به درآم ‌دهای نفت‪ ،‬راه حل آسا ‌نتری‬                ‫***‬                         ‫نتيجه مراقبت هميشگی م ‌یخواهد‪.‬‬            ‫دافر آلمان و پیشخدمت سفارت که‬           ‫شنیده‌ها) می‌نویسد «واقعۀ مهم‬                 ‫ایرانی‪ ،‬بررسی و تصویب شود‪.‬‬
‫برگزيد‪ .‬آنچه از تاراج خانواده‌های‬       ‫آنچه در برابر چشمان ما م ‌یگذرد‬        ‫بيهوده نيست که سهم رياضيات (و‬             ‫پهلوی سورچی نشسته بود من را از‬          ‫دیگری که پیش آمد و ارکان قرارداد‬         ‫دکتر محمدجواد شی ‌خالاسلامی در‬
‫مافيائی و ريخت و پاش يک دستگاه‬          ‫تکامل فرايند ايدئولوژيک شدن اقتصاد‬     ‫روانشناسی) در بررس ‌یهای اقتصادی‬          ‫روی زمین بلند کرده به درون درشکه‬        ‫‪ 1919‬را متزلزل کرد موضوع انتحار‬          ‫«سیمای احمدشاه قاجار» م ‌ینویسد‪:‬‬
‫حکومتی باد کرده و ناکارآمد دربا‌رهای‬    ‫ايران در دست رئيس جمهوری تازه و‬                                                  ‫بردند و به تاخت به سفارت رفته در‬        ‫کلنل فض ‌لالل‌هخان آ ‌قاولی بود‪ .‬آقای‬    ‫«مادۀ ‪ 230‬آئین‌نامۀ تنظیم‌شده‪،‬‬
‫شخصیآخون ‌دهازيادم ‌یآمدبهصورت‬          ‫گرگان گرسن ‌های است که به اندازه‬                      ‫رو به افزايش است‪.‬‬          ‫آنجا دواهای چندی به من خوراندند‬         ‫کلنل فض ‌لالله خان‪ ،‬پسر دکتر اما ‌نالله‬  ‫رتبه‌های ارشد نظامی (سرهنگی‪،‬‬
‫يارانه به مردم از پولدار و بی پول‬       ‫همان گرگان از اقتصاد سررشته دارند‪.‬‬     ‫اسلام با همه ادع‌اها که دين حکومت‬         ‫و از همان روز یک نوع مرض روحی به‬        ‫خان در اصفهان متولد شد و نوۀ‬             ‫سرتیپی‪ ،‬سرلشکری) را که ظاهراً‬
‫برگشت‪ .‬آخون ‌دها اميدوار بودند بدين‬     ‫انقلاب اسلام ناب محمدی‪ ،‬حسينی‪،‬‬         ‫است سخنی در کشورداری‪ ،‬بويژه‬               ‫من دست داد که مدتها طول کشید‪...‬‬         ‫دختری دکتر باقرخان سیاح سپانلو‬           ‫برای ‪ 25‬درصد افسران ارتش جدید‬
‫ترتيب وفاداری مردم را خواهند داشت‪.‬‬      ‫امام زمانی ـ که بهتر است آن را همان‬    ‫اداره اقتصاد ندارد‪ .‬هنگامی که رژيم‬        ‫روز دوم فروردین تشییع جنازۀ‬             ‫طبیب مظفرالدین شاه بود‪ .‬من با‬            ‫ایران در نظر گرفته شده بود‪ ،‬تنها به‬
‫در دوره «سردار سازندگی» اقتصاد‬          ‫به صفت رهبران و شعا‌رهايش بناميم‬       ‫اسلامی برقرارشد ميانمايگانی که راه‬        ‫بسیار مفصل و باشکوهی ب ‌‌هعمل آمد‬       ‫کلنل فضل‌الله‌خان آشنایی کامل‬            ‫کسانی اختصاص م ‌یداد که مخصوصاً‬
‫تاراج و يارانه به اوجی رسيد که گمان‬     ‫و اينهمه بيهوده بر انقلاب خيانت‬        ‫را برای خمينی هموار کرده بودند‬            ‫و جنازه را تا بیرون دروازۀ حضرت‬         ‫داشتم زیرا از جهتی با من منسوب‬           ‫توسط ژنرال فرماندۀ ناحیه توصیه و‬
‫م ‌یرفت بيشتر از آن از توانائی مردم و‬   ‫شده و مصادره شده اصرار نورزيم ـ‬        ‫زير نام اقتصاد توحيدی‪ ،‬نمونه اقتصاد‬       ‫عبدالعظیم پیاده تشییع کردند‪ .‬تمام‬       ‫بود ولی چون در زمان جنگ منشی‬             ‫سفارش شده باشند‪ .‬اما به‌موجب‬
‫سرزمين ايران بيرون باشد‪ .‬اکنون گنج‬      ‫به گفته رهبرش انقلاب ارز ‌شها بود‬      ‫فرماندهی سوسياليستی را گرفتند که‬          ‫افراد ژاندارم و افسران عالیرتبه بودند‪.‬‬  ‫سفارت آلمان بودم و ایشان هم از‬           ‫پیشین ‌های که در هندوستان و مصر‬
‫بادآورد نفت ابعاد تاز‌های به اين هردو‬   ‫و اقتصاد را مال درازگوش م ‌یشمرد‬       ‫تشت ورشکستگ ‌یاش همانگاه از بام‬           ‫مستشاران انگلیسی که با ژنرال‬            ‫افسران ژاندارم طرفدار آلمانها بودند‪،‬‬     ‫ایجاد شده بود تقریباً مسلم بود‬
‫داده است که م ‌یبايد هر ايرانی را به‬    ‫و برای خربزه روی نداده بود‪ .‬رهبران‬     ‫افتاده بود‪ .‬ميراث آن سياست اقتصادی‪،‬‬                                                                                        ‫که همۀ این فرماندهان نظامی (که‬
‫هراس اندازد‪ .‬در نخستين ما‌ههای پس‬       ‫انقلاب برنام ‌های برای اسلامی کردن‬     ‫پيدايش و نيرو گرفتن گروه‌های‬                                                                                               ‫توصیۀ آنها این همه در سرنوشت‬
‫از انتخابات رياست جمهوری سخن از‬         ‫جامعه ايرانی داشتند نه رساندن ايران‬    ‫پرقدرتی بود که منابع عمده درآمد‬
‫گريز دو ميليارد دلار به دبی م ‌یرفت‬     ‫به کشورهای توسعه يافته‪ .‬درآمد نفت‬      ‫ملی را به انحصار خود درآوردند و با‬        ‫کلنل فض ‌لالله خان آ ‌قاِولی‬                                                     ‫سردار منصور رشتی‬
‫که هزاران شرکت ايرانی در آن همه‬         ‫نيز البته بود و اجازه م ‌یداد اقتصاد‬   ‫گذشت زمان بر قدرت سياسی ـ مالی‬
‫کار م ‌یکنند‪ .‬ولی به نظر آگاهان اين‬     ‫را در ساده‌ترين صورتش بينگارند‬         ‫خود افزودند‪ .‬در سا ‌لهای «سازندگی»‪،‬‬       ‫دیکسن بودند پیاده تشییع کردند و‬         ‫هر وقت یکدیگر را ملاقات م ‌یکردیم‬        ‫افسر ایرانی تأثیر داشت) از میان‬
‫ارقام تنها نوک کوه يخ است‪ .‬هنگامی‬       ‫ـ خريد و فروش و دلالی و تقسيم‬          ‫گشايشی در نظام اقتصادی راه يافت و‬         ‫بیرون دروازه ژنرال دیکسن شخصاً‬          ‫چند دقیقه‌ای دور از چشم اقوام‬            ‫صاحبمنصبان عالی‌رتبۀ انگلیسی‬
‫که از يک شعبه بانک صادرات چند‬           ‫غنائم؛ همان اندازه که در متن مقدس‬      ‫آخون ‌دها به نمونه چين روی آوردند‪،‬‬        ‫عده را ب ‌هخط کرده و سه تیر تفنگ‬        ‫و بچه‌ها‪ ،‬از سیاست روز صحبت‬
‫صد ميليون دلار اختلاس م ‌یکنند و‬        ‫و رسال ‌ههای مراجع مذهبی آمده است‪.‬‬     ‫که سختگيری سياسی را با بازکردن‬            ‫دست ‌هجمعی خالی کردند و جنازه را‬        ‫م ‌یکردیم‪ .‬اواخر جنگ ایشان بیشتر‬                      ‫برگزیده خواهند شد‪.‬‬
‫شش ميليارد دلار در وزارت نفت ناپديد‬     ‫اگر تا اين سا ‌لهای آخر گردونه به گل‬   ‫دست حجره درهم م ‌یآميخت ــ از‬             ‫به اب ‌نبابویه برده ب ‌هخاک سپردند‪»...‬‬  ‫مأمور خارج از تهران بودند و مدتی‬         ‫موقعی که مواد آئین‌نامه در‬
‫می‌شود دو ميليارد چيزی نيست‪.‬‬            ‫نشسته توسعه اقتصادی هنوز حرکتی‬         ‫يک سو آدمکش ‌یهای زنجير‌های و‬             ‫و این هم روایت عبدالله مستوفی‬           ‫هم رئیس ژاندارمری قم و خلجستان و‬         ‫کمیسیون مختلط نظامی خوانده‬
‫حکومت سپاه و بسيج و مهديه همراه‬         ‫م ‌یداشت بازمانده شش هفت دهه ای‬        ‫بست ‌نها و شکست ‌نها‪ ،‬از سوی ديگر‬         ‫در «تاریخ اداری و اجتماعی دورۀ‬          ‫کاشان و اطراف آنها بودند‪ .‬افسری بود‬      ‫شد دو تن از اعضای ایرانی کمیسیون‪،‬‬
‫و در رقابت با ائتلاف حوزه و حجره‬        ‫بود که سراسر جامعه برای توسعه و‬        ‫ريختن درآمد نفت در بساز و بفروشی‬          ‫قا جا ر یه » ا ز خو د کشی کلنل‬          ‫بسیار امین و درستکار و نظر به احاطۀ‬      ‫از آنجا که هر دو افسرانی غیور و‬
‫دست بر هر منبع درآمدی انداخته‬                                                  ‫و واردات‪ .‬بهره اقتصاد ايران از آن نمونه‪،‬‬  ‫فضل‌الله‌خان‪ ...« :‬بعد از آن که‬         ‫کاملی که به زبان انگلیسی و فرانسه‬        ‫تحصیلکردهبودندواحساسم ‌یکردند‬
‫است (هفت ميليارد دلار طر ‌حهای‬                       ‫توليد بسيج شده بود‪.‬‬       ‫فساد بيکرانه ماند‪ ،‬منهای رشد بنيه‬         ‫شوستر آمریکایی رفت و ژاندارمری‬          ‫داشت‪ ،‬فو ‌قالعاده مورد توجه افسران‬       ‫که رأی موافق دادن به چنین ماد‌های‬
‫لوله کشی نفت و گاز به فرماندهان‬         ‫جمهوری اسلامی در اين تازه‬              ‫توليدی کشور‪ .‬اين سياست در بيشتر‬           ‫مالیه سرنگرفت‪ ،‬عد‌های را که ماژور‬       ‫سوئدی و مستشاران ژاندارمری بود‪.‬‬          ‫خیانت محض به ایران و مغایر با شئون‬
‫سپاه بخشيد‌هاند که آنها به پيمانکاران‬   ‫ترين مرحله تکامل خود م ‌یخواهد‬         ‫دوران «اصلاحات» نيز دنبال شد و‬            ‫انگلیسی جم ‌عآوری کرده بود تحویل‬        ‫ایشان در آوریل ‪ 1902‬میلادی از‬            ‫و شخصیت ایرانی است‪ ،‬حاضر نشدند‬
‫ديگر بفروشند) کارخان ‌هها را با واردات‬  ‫اقتصاد را نيز مانند فرهنگ‪ ،‬سراسر‬       ‫سهمی که بسياری از تازه رسيدگان‬            ‫کلنل یالمارسن رئیس ژاندارمری‬            ‫ایران به اروپا عزیمت کرد و یک دوره‬       ‫پای گزارش کمیسیون را امضاء کنند‬
‫ب ‌یحساببهتعطيلم ‌یکشاند(واردات‬         ‫در پارگين ايدئولوژی خود فروبرد و‬       ‫به قدرت از غنائم گرفتند تاثير خود‬         ‫مملکتی دادند‪ .‬فضل‌الله‌خان افسر‬         ‫تحصیلات عالیه را در انگلستان دیده‬        ‫ولی بقیۀ همقطاران نظامی آنها امضاء‬
‫ايران اکنون به پنجاه ميليارد دلار‬       ‫به همان خلوص نظام سياسی سراسر‬          ‫را در بی‌توانی جنبش اصلاحات‬               ‫رشید فهمید‌های از کار درآمده بود‪.‬‬       ‫و به ایران مراجعت کردند‪ .‬افسری بود‬       ‫کردند‪ .‬یکی از این دو افسر «مرحوم‬
‫رسيده است) و بجای ايران در اندونزی‬      ‫هرج و مرج و تباهی و سرکوبگری‬           ‫گذاشت‪ .‬اکنون با روی کارآمدن گروه‬          ‫نم ‌یدانم مهاجرت کرد یا نه‪ ،‬در هر‬       ‫بسیار خو ‌شاندام و بلندبالا‪ ،‬صورت‬        ‫سرهنگ فض ‌لالل‌هخان آ ‌قاِولی» بود که‬
‫و ونزوئلا پالايشگاه م ‌یسازد زيرا در‬    ‫برساند‪ .‬پس از نزديک سه دهه ازهم‬        ‫تازه سپاهی و بسيجی و جمکرانی‪،‬‬             ‫حال همه او را دوست می‌داشتند‬            ‫سبزه و از جوانی عینک م ‌یزد‪ .‬در‬          ‫تحصیلات نظامی خود را در انگلستان‬
‫واردات بنزين سو‌دهائی است که در‬         ‫پاشيدن نها ‌دهای يک تمدن امروزين ــ‬    ‫اقتصاد اسلامی وارد مرحله تاز‌های از‬       ‫و آیندۀ خوبی برایش پیش‌بینی‬             ‫کمیسیونی که در کاخ ابیض برای‬             ‫تمام کرده بود‪ .‬به همین جرم که‬
‫توليد داخلی به دست نم ‌یآيد‪( .‬يارانه‬    ‫فراآمد دوران پس از انقلاب مشروطه ــ‬    ‫تاراج و هرج و مرج م ‌یشود که تنها‬         ‫می‌کردند‪ .‬در کابینۀ وثوق‌الدوله‬         ‫تشکیلات قوای ایران زیر نظر ژنرال‬         ‫شئون و مصالح مملکت خود را بر‬
‫بنزين اکنون به هفت ميليارد دلار در‬      ‫اکنون دوران پيروزی «ارز ‌شها»ست‪.‬‬       ‫با درآم ‌دهای استثنائی نفت م ‌یتواند‬      ‫اکثر نقش ‌ههای توسعه امنیه ب ‌هتوسط‬     ‫دیکسن تشکیل شد‪ ،‬عضویت داشت‪.‬‬              ‫منافع بریتانیا ترجیح داده است مورد‬
                                        ‫مردانی در پائين ترين پايگاه فرهنگی‪،‬‬                                              ‫او انجام می‌شد‪ .‬گذشته از مزایای‬         ‫از طرف قزاقخانه هم آقای امیرموثق‬         ‫بازخواست شدید وزیر جنگ کابینۀ‬
               ‫سال رسيده است‪).‬‬          ‫با «اخلاقيات ماران» به قول انگي ‌سها‪،‬‬              ‫چندگاهی دوام بياورد‪.‬‬          ‫اخلاقی و معنوی‪ ،‬از حیث قامت و‬           ‫پسر محمدباقرخان امیرتومان داماد‬          ‫وثوق «سردار منصور رشتی» قرار‬
‫اعلام برکناری رئيس يک بانک‬              ‫که ديگر به ارتباط با چاه جمکران نيز‬    ‫در همه اين دور‌هها طبيعت مافيائی‬          ‫قواره هم مرد برازند‌های بود‪ .‬خودکشی‬     ‫علاءالدوله عضو دیگر این کمیسیون‬          ‫گرفت و از شدت تأثر خاطر‪ ،‬موقعی‬
‫خصوصی از سوی کسی نه کمتر از‬             ‫خرسند نيستند و مستقيما با خود خدا‬      ‫اقتصاد‪ ،‬عنصر ثابت و مسلط آن بوده‬          ‫این افسر آرام باوقار متین‪ ،‬که باید‬      ‫بود‪ ...‬پس از آن که صورت مجلس این‬         ‫که برایش مسلّم شد که وزرای آتی‬
‫خود رياست جمهوری که زنگ پايان‬           ‫درگفتگویهميشگ ‌یاند‪،‬دستهرچه‬            ‫است‪ .‬ائتلافی از حجره و حوزه از‬            ‫همه گونه امیدواری به آینده و زندگی‬      ‫کمیسیون تهیه و تنظیم شد کلنل‬             ‫ایران (مثل همین سردار منصور) هر‬
‫فعاليت خصوصی بالاتر از موسسات‬           ‫گشاد‌هتری م ‌یيابند که جامعه ايرانی‬    ‫همان آغاز تقريبا همه موسسات بزرگ‬          ‫و ریاست و قدرت داشته باشد‪ ،‬همه‬          ‫فض ‌لالله خان از امضای آن خودداری‬        ‫تصمیمی را که انگلیس ‌یها بگیرند‪،‬‬
‫کوچک در ايران است‪ ،‬و انحلال‬             ‫را بر تصوير ذهنی خود شکل دهند‪.‬‬         ‫اقتصادی را مصادره کرد‪ ،‬و دست بر‬           ‫کس را به‌حیرت انداخت و بعدها‬            ‫کرد‪ .‬م ‌یگویند وزیر جنگ از این عمل‬       ‫ولو مضر و مغایر با شئون ملی باشد‪،‬‬
‫سازمان مديريت و برنامه‌ريزی که‬          ‫جهش درآمد نفت که تا بشک ‌های ‪78‬‬        ‫نفت و واردات انداخت‪ .‬سهم بخش‬              ‫معلوم شد که این انتحار به‌سبب‬           ‫کلنل فضل‌الله‌خان ناراحت شده و‬           ‫کورکورانه قبول و بر هموطنان خود‬
‫واپسيننشان ‌ههایانتظامدرهزين ‌ههای‬      ‫دلار هم رسيد‪ ،‬موقتا به آنان امکان‬      ‫خصوصی مستقل در اداره اقتصاد‬               ‫اطلاع یافتن از چگونگی تشکیلات‬                                                    ‫تحمیل خواهند کرد‪ ،‬مرگ را بر‬
‫دولتی را از ميان م ‌یبرد همه در سويه‬    ‫داده است که سياست اقتصادی سه‬           ‫رو به کاهش نهاد و بخش هرچه‬                ‫قشونی آیندۀ کشور بوده که افسر‬                    ‫استیضاح کرده بوده است‪.‬‬          ‫زندگی در چنین کشوری که در آن‬
‫يک سياست اقتصادی است که در آن‬           ‫دهه گذشته را به بال‌اهائی برسانند که‬   ‫بزرگتری از درآمد نفت در اختيار‬            ‫نجیب وط ‌نپرست نتوانسته است خود‬         ‫در هرحال‪ ،‬صبح روز اول َح َمل‬             ‫خارجی م ‌یرفت ف ّعال مایشاء گردد‪،‬‬
‫هر که زورش برسد هر چه بخواهد‬            ‫در فرو افتادن ناگزير خود‪ ،‬شکستن‬        ‫افراد و نها‌دهائی مستقل از هر کنترل‬                                               ‫‪ 1299‬مطابق با ‪ 21‬مارس ‪1920‬‬               ‫ترجیح داد و در روز اول فروردین‬
‫م ‌یکند‪ .‬يک ناشايسته سالاری که‬          ‫سختتراستخوا ‌نهارابهدنبالخواهد‬         ‫عمومی قرار گرفت‪ .‬انحصا‌رهای وارداتی‬                    ‫را به آن راضی کند»‪.‬‬        ‫کلنل بدواً لباس سلام خود را در بر‬        ‫‪ 1299‬شمسی از شدت غم و اندوه‬
‫بی لياقتی خود را به چالش فسادش‬          ‫داشت‪ .‬اين سياست را در دو واژه تاراج‬    ‫در هر رشته‪ ،‬از سوئی سرازير شدن‬
‫فرستاده عرابه شکسته اقتصاد ايران‬                                               ‫درآم ‌دهای سرشار را به خانواد‌ههای‬
‫را به سرعتی که م ‌یتواند به پرتگاهی‬            ‫و يارانه م ‌یتوان خلاصه کرد‪.‬‬    ‫مافيائی تضمين کرد و از سوئی بخش‬
‫م ‌یراند که از هم اکنون با سير نزولی‬    ‫حکومت آخوندی که با انقلاب‬              ‫غير دولتی و غير مافيائی را از صحنه‬
                                        ‫طبقه متوسط روی کار آمده بود‬            ‫راند‪ .‬با اينهمه تا برآمدن گروه فرمانروای‬
          ‫درآمد نفت م ‌یتوان ديد‪.‬‬       ‫(طبقه متوسط ما هم ويژه خودمان‬          ‫«پادگانی» در يک ساله گذشته‪ ،‬هنوز‬
                                        ‫است) وظيفه خود را خدمت به‬              ‫م ‌یشد نشان ‌ههائی از نظام اقتصادی‬
                                                                               ‫پيش از انقلاب و نظار ‌تها و برنامه‬
                                                                               ‫ريز ‌یهای آن را در اينجا و آنجا ديد و‬
                                                                               ‫تک وتوکی موسسات بزرگ خصوصی‬
                                                                               ‫(با مقيا ‌سهای ايران) م ‌یتوانستند به‬

                                                                                              ‫زندگی ادامه دهند‪.‬‬
                                                                               ‫گروه تازه که با شعار «از اين پس‬
                                                                               ‫نوبت ماست» به قدرت رسيد يک‬
                                                                               ‫نمونه اقتصادی را درنظر دارد که در‬
                                                                               ‫آن اقتصاد فرماندهی جايش را به‬
                                                                               ‫اقتصاد زورگوئی م ‌یدهد و حوزه و‬
                                                                               ‫حجره با نها ‌دهای نظامی و حکومتی در‬
                                                                               ‫کشاکش م ‌یافتد‪ .‬در اقتصاد فرماندهی‬
                                                                               ‫با همه ناکارائی آن برنام ‌هريزی و الگوی‬
                                                                               ‫روشنیبرایتخصيصمنابع هست‪.‬در‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17