Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۷ (دوره جديد
P. 12
خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط داریوشهمایونروزنام هنگاریبرجسته، صفحه - Page 12 - 12شماره 167
موجود در خاورمیانه ،بسیاری از آنها نظری هپردازی جستجوگر و نوجو ،و جمعه 8تا پنجشنبه 14تیرماه 1397خورشیدی
همچنان معتبرند و گویی همین امروز سیاستمداری مل یگرا و میه ندوست
نگاشته شدهاند .مقالات قدیم یوی بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران ()75
در ده ههای سی تا پنجاه خورشیدی
همچنین بازتاب مستند موقعیت منطق های و جهانی آگاهی داشت. ( کیهان لندن شماره ) 1256
سیاسی و اجتماعی ایران هستند. وی سالهای طولانی در روزنامههای
داریوش همایون از همین رو ما به بازنشر گلچینی از معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران احمد احـرار در خان هاش با رولور کمری انتحار کرد. ضربۀ نهائی را بر قرارداد 1919
آثار داریوش همایون میپردازیم که اصلی روزنامهی «آیندگان» بود نامۀ وی خطاب به وزیر جنگ ،که خودکشی یک افسر ژاندارم ،کلنل
(۵مهر،۱۳۰۷تهران۸-بهمن،۱۳۸۹ژنو) در سالهای تبعید پس از انقلاب ۵۷ که صفح های نوین در تاریخچهی کرده و با مادرش و عیالش روبوسی و در آن علل خودکش یاش را ذکر کرده
با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک روزنامهنگاری ایران گشود.همایون عیددیدنی کرده ،به اطاق خود رفته بود ،هرگز انتشار نیافت ولی محارم فض لالله خان آ قاِولی ،وارد ساخت.
داشت .مقالاتی که در این ستون مهارت روزنامهنگاری و تسلط خود در پشت میز تحریر خود نامۀ مفصلی وزارت جنگ که متن نامۀ افسر فقید در ماده سوم قرارداد آمده بود« :دولت
م یخوانید ،از آرشیو کیهان لندن بر زبان فارسی را با ایدههای سیاسی نوشته و سر پاکت را مهر و لاک کرده را خوانده بودند بعدها تأکید کردند که انگلیس ب هخرج دولت ایران افسران و
خویش در هم آمیخت و از دههی ۳۰ با میوزر یک تیر به شقیقۀ خود خالی تصمیم کمیسیون مشترک نظامی ،و ذخائر و مهمات سیستم جدید را برای
انتخاب شدهاند. خورشیدی به این سو ،نوشت ههایی از کرده رخت از دیار نیستی بسته به از آن بدتر ناسپاسی و نوکرمنشی وزیر تشکیل قوای متحدالشکل نظامی ،که
سرای جاویدان با یک نام عالی و پر جنگ ،که ب هجای تقدیر از افسری دولت ایران ایجاد آن را برای حفظ
حکومت تاراج و يارانه چنین غیور و برازنده ،او را مورد توهین نظم در داخله و سرحدات در نظر
افتخار م یشتابد. و بازخواست قرار داده بود که چرا به دارد ،تهیه خواهد کرد .ع ّده و مقدار
کیهان لندن شماره 11 - 1130آبان ماه 1385 بعد از ظهر همان روز که من با مسیو دلخواه انگلیس یها در آن کمیسیون ضرورت افسران و ذخائر و مهمات مزبور
زومر رئیس خود (شارژ دافر آلمان) رأی نداده است ،به مرگ و فنای آن ب هتوسط کمیسیونی که از متخصصین
بيچيزان يا مستضعفان اعلام کرد .در اقتصادزورگوئیکهنهبرنامهم یشناسد يکی ازنخستين قربانيان نظا مهای برای رجال و بزرگان کارت تبریک مرحوم انجامیده است .وی با این انگلیسی و ایرانی تشکیل خواهد شد
يک نظام سالم چنين خدمتی از راه نه الگوی روشنی ،تصمي مهای آنی و ايدئولوژيک ،اقتصاد است ــ صرفنظر م یگذاردیم ،در خیابان عی نالدوله سر اعتراض مردانه که ب هقیمت جانش و احتیاجات دولت را برای تشکیل قوۀ
آموزش و اشتغال انجام م یگيرد .ولی فردی در هر سطح نقش اصلی دارد، از آنکه ايدئولوژی چه باشد .توليد و کوچۀ معتمدالممال کراد پیاده شدیم تمام شد هموطنان خود را متوجه مزبوره تشخیص خواهند داد ،تعیین
آموزش مردم با موجوديت حکومت بسته به آنکه زور چه کسی يا گروهی مصرف و عرضه و تقاضا را نمی توان که کار تهای خودمان را درب منزل ساخت که انگلیس یها در زیر سرپوش
مذهبی بازی میکند و اشتغال، بچربد .اقتصاد فرماندهی قدرت توليدی درقال بهاريختــحتیدرقالب«لسه کلنل فض لاللهخان بگذاریم .ازدحام قرارداد ،چه سرنوشت خف تباری برای خواهد شد».
بستگی به فضای اطمينان بخش برای جامعه را در دست گروه فرمانروا فر» يا اقتصاد بی بند و بار( بنيادگرائی زیاد به چشم خورد .ب همحض این که بر اساس این ماده از قرارداد،
سرماي هگذاری دارد که نظام سياسی تمرکز م یدهد ،اقتصاد زورگوئی نمونه بازارهم گفته اند) که بنا بر تعريف از علت ازدحام را پرسیدم گفتند کلنل ایران تهیه دیدهاند»... آیی ننام های تدوین شد که م یبایستی
ديگری جز آنچه کرکسان عمامه جمهوری اسلامی کاری به قدرت هر محدوديتی آزاد است .اقتصاد بيش فض لاللهخان خودکشی کرد .زانوهای ابوالقاسم ک ّحالزاده که با کلنل در یک کمیسیون مشترک ،مرکب
بسر درنظر داشتند و میتوانستند از هر امر اجتماعی ،موضوع آزمون و من یک دفعه تا شد و گوشۀ کوچه فض لاللهخان آشنایی نزدیک داشته از هفت افسر انگلیسی و هفت افسر
م یخواهد .حکومت انقلابی با نگاهی توليدی ندارد. خطا و ميدان عملگرائی است و در روی زمین نشستم .مسیو زومر شارژ است در خاطرات خود (دیدهها و
به درآم دهای نفت ،راه حل آسا نتری *** نتيجه مراقبت هميشگی م یخواهد. دافر آلمان و پیشخدمت سفارت که شنیدهها) مینویسد «واقعۀ مهم ایرانی ،بررسی و تصویب شود.
برگزيد .آنچه از تاراج خانوادههای آنچه در برابر چشمان ما م یگذرد بيهوده نيست که سهم رياضيات (و پهلوی سورچی نشسته بود من را از دیگری که پیش آمد و ارکان قرارداد دکتر محمدجواد شی خالاسلامی در
مافيائی و ريخت و پاش يک دستگاه تکامل فرايند ايدئولوژيک شدن اقتصاد روانشناسی) در بررس یهای اقتصادی روی زمین بلند کرده به درون درشکه 1919را متزلزل کرد موضوع انتحار «سیمای احمدشاه قاجار» م ینویسد:
حکومتی باد کرده و ناکارآمد دربارهای ايران در دست رئيس جمهوری تازه و بردند و به تاخت به سفارت رفته در کلنل فض لاللهخان آ قاولی بود .آقای «مادۀ 230آئیننامۀ تنظیمشده،
شخصیآخون دهازيادم یآمدبهصورت گرگان گرسن های است که به اندازه رو به افزايش است. آنجا دواهای چندی به من خوراندند کلنل فض لالله خان ،پسر دکتر اما نالله رتبههای ارشد نظامی (سرهنگی،
يارانه به مردم از پولدار و بی پول همان گرگان از اقتصاد سررشته دارند. اسلام با همه ادعاها که دين حکومت و از همان روز یک نوع مرض روحی به خان در اصفهان متولد شد و نوۀ سرتیپی ،سرلشکری) را که ظاهراً
برگشت .آخون دها اميدوار بودند بدين انقلاب اسلام ناب محمدی ،حسينی، است سخنی در کشورداری ،بويژه من دست داد که مدتها طول کشید... دختری دکتر باقرخان سیاح سپانلو برای 25درصد افسران ارتش جدید
ترتيب وفاداری مردم را خواهند داشت. امام زمانی ـ که بهتر است آن را همان اداره اقتصاد ندارد .هنگامی که رژيم روز دوم فروردین تشییع جنازۀ طبیب مظفرالدین شاه بود .من با ایران در نظر گرفته شده بود ،تنها به
در دوره «سردار سازندگی» اقتصاد به صفت رهبران و شعارهايش بناميم اسلامی برقرارشد ميانمايگانی که راه بسیار مفصل و باشکوهی ب هعمل آمد کلنل فضلاللهخان آشنایی کامل کسانی اختصاص م یداد که مخصوصاً
تاراج و يارانه به اوجی رسيد که گمان و اينهمه بيهوده بر انقلاب خيانت را برای خمينی هموار کرده بودند و جنازه را تا بیرون دروازۀ حضرت داشتم زیرا از جهتی با من منسوب توسط ژنرال فرماندۀ ناحیه توصیه و
م یرفت بيشتر از آن از توانائی مردم و شده و مصادره شده اصرار نورزيم ـ زير نام اقتصاد توحيدی ،نمونه اقتصاد عبدالعظیم پیاده تشییع کردند .تمام بود ولی چون در زمان جنگ منشی سفارش شده باشند .اما بهموجب
سرزمين ايران بيرون باشد .اکنون گنج به گفته رهبرش انقلاب ارز شها بود فرماندهی سوسياليستی را گرفتند که افراد ژاندارم و افسران عالیرتبه بودند. سفارت آلمان بودم و ایشان هم از پیشین های که در هندوستان و مصر
بادآورد نفت ابعاد تازهای به اين هردو و اقتصاد را مال درازگوش م یشمرد تشت ورشکستگ یاش همانگاه از بام مستشاران انگلیسی که با ژنرال افسران ژاندارم طرفدار آلمانها بودند، ایجاد شده بود تقریباً مسلم بود
داده است که م یبايد هر ايرانی را به و برای خربزه روی نداده بود .رهبران افتاده بود .ميراث آن سياست اقتصادی، که همۀ این فرماندهان نظامی (که
هراس اندازد .در نخستين ماههای پس انقلاب برنام های برای اسلامی کردن پيدايش و نيرو گرفتن گروههای توصیۀ آنها این همه در سرنوشت
از انتخابات رياست جمهوری سخن از جامعه ايرانی داشتند نه رساندن ايران پرقدرتی بود که منابع عمده درآمد
گريز دو ميليارد دلار به دبی م یرفت به کشورهای توسعه يافته .درآمد نفت ملی را به انحصار خود درآوردند و با کلنل فض لالله خان آ قاِولی سردار منصور رشتی
که هزاران شرکت ايرانی در آن همه نيز البته بود و اجازه م یداد اقتصاد گذشت زمان بر قدرت سياسی ـ مالی
کار م یکنند .ولی به نظر آگاهان اين را در سادهترين صورتش بينگارند خود افزودند .در سا لهای «سازندگی»، دیکسن بودند پیاده تشییع کردند و هر وقت یکدیگر را ملاقات م یکردیم افسر ایرانی تأثیر داشت) از میان
ارقام تنها نوک کوه يخ است .هنگامی ـ خريد و فروش و دلالی و تقسيم گشايشی در نظام اقتصادی راه يافت و بیرون دروازه ژنرال دیکسن شخصاً چند دقیقهای دور از چشم اقوام صاحبمنصبان عالیرتبۀ انگلیسی
که از يک شعبه بانک صادرات چند غنائم؛ همان اندازه که در متن مقدس آخون دها به نمونه چين روی آوردند، عده را ب هخط کرده و سه تیر تفنگ و بچهها ،از سیاست روز صحبت
صد ميليون دلار اختلاس م یکنند و و رسال ههای مراجع مذهبی آمده است. که سختگيری سياسی را با بازکردن دست هجمعی خالی کردند و جنازه را م یکردیم .اواخر جنگ ایشان بیشتر برگزیده خواهند شد.
شش ميليارد دلار در وزارت نفت ناپديد اگر تا اين سا لهای آخر گردونه به گل دست حجره درهم م یآميخت ــ از به اب نبابویه برده ب هخاک سپردند»... مأمور خارج از تهران بودند و مدتی موقعی که مواد آئیننامه در
میشود دو ميليارد چيزی نيست. نشسته توسعه اقتصادی هنوز حرکتی يک سو آدمکش یهای زنجيرهای و و این هم روایت عبدالله مستوفی هم رئیس ژاندارمری قم و خلجستان و کمیسیون مختلط نظامی خوانده
حکومت سپاه و بسيج و مهديه همراه م یداشت بازمانده شش هفت دهه ای بست نها و شکست نها ،از سوی ديگر در «تاریخ اداری و اجتماعی دورۀ کاشان و اطراف آنها بودند .افسری بود شد دو تن از اعضای ایرانی کمیسیون،
و در رقابت با ائتلاف حوزه و حجره بود که سراسر جامعه برای توسعه و ريختن درآمد نفت در بساز و بفروشی قا جا ر یه » ا ز خو د کشی کلنل بسیار امین و درستکار و نظر به احاطۀ از آنجا که هر دو افسرانی غیور و
دست بر هر منبع درآمدی انداخته و واردات .بهره اقتصاد ايران از آن نمونه، فضلاللهخان ...« :بعد از آن که کاملی که به زبان انگلیسی و فرانسه تحصیلکردهبودندواحساسم یکردند
است (هفت ميليارد دلار طر حهای توليد بسيج شده بود. فساد بيکرانه ماند ،منهای رشد بنيه شوستر آمریکایی رفت و ژاندارمری داشت ،فو قالعاده مورد توجه افسران که رأی موافق دادن به چنین مادهای
لوله کشی نفت و گاز به فرماندهان جمهوری اسلامی در اين تازه توليدی کشور .اين سياست در بيشتر مالیه سرنگرفت ،عدهای را که ماژور سوئدی و مستشاران ژاندارمری بود. خیانت محض به ایران و مغایر با شئون
سپاه بخشيدهاند که آنها به پيمانکاران ترين مرحله تکامل خود م یخواهد دوران «اصلاحات» نيز دنبال شد و انگلیسی جم عآوری کرده بود تحویل ایشان در آوریل 1902میلادی از و شخصیت ایرانی است ،حاضر نشدند
ديگر بفروشند) کارخان هها را با واردات اقتصاد را نيز مانند فرهنگ ،سراسر سهمی که بسياری از تازه رسيدگان کلنل یالمارسن رئیس ژاندارمری ایران به اروپا عزیمت کرد و یک دوره پای گزارش کمیسیون را امضاء کنند
ب یحساببهتعطيلم یکشاند(واردات در پارگين ايدئولوژی خود فروبرد و به قدرت از غنائم گرفتند تاثير خود مملکتی دادند .فضلاللهخان افسر تحصیلات عالیه را در انگلستان دیده ولی بقیۀ همقطاران نظامی آنها امضاء
ايران اکنون به پنجاه ميليارد دلار به همان خلوص نظام سياسی سراسر را در بیتوانی جنبش اصلاحات رشید فهمیدهای از کار درآمده بود. و به ایران مراجعت کردند .افسری بود کردند .یکی از این دو افسر «مرحوم
رسيده است) و بجای ايران در اندونزی هرج و مرج و تباهی و سرکوبگری گذاشت .اکنون با روی کارآمدن گروه نم یدانم مهاجرت کرد یا نه ،در هر بسیار خو شاندام و بلندبالا ،صورت سرهنگ فض لاللهخان آ قاِولی» بود که
و ونزوئلا پالايشگاه م یسازد زيرا در برساند .پس از نزديک سه دهه ازهم تازه سپاهی و بسيجی و جمکرانی، حال همه او را دوست میداشتند سبزه و از جوانی عینک م یزد .در تحصیلات نظامی خود را در انگلستان
واردات بنزين سودهائی است که در پاشيدن نها دهای يک تمدن امروزين ــ اقتصاد اسلامی وارد مرحله تازهای از و آیندۀ خوبی برایش پیشبینی کمیسیونی که در کاخ ابیض برای تمام کرده بود .به همین جرم که
توليد داخلی به دست نم یآيد( .يارانه فراآمد دوران پس از انقلاب مشروطه ــ تاراج و هرج و مرج م یشود که تنها میکردند .در کابینۀ وثوقالدوله تشکیلات قوای ایران زیر نظر ژنرال شئون و مصالح مملکت خود را بر
بنزين اکنون به هفت ميليارد دلار در اکنون دوران پيروزی «ارز شها»ست. با درآم دهای استثنائی نفت م یتواند اکثر نقش ههای توسعه امنیه ب هتوسط دیکسن تشکیل شد ،عضویت داشت. منافع بریتانیا ترجیح داده است مورد
مردانی در پائين ترين پايگاه فرهنگی، او انجام میشد .گذشته از مزایای از طرف قزاقخانه هم آقای امیرموثق بازخواست شدید وزیر جنگ کابینۀ
سال رسيده است). با «اخلاقيات ماران» به قول انگي سها، چندگاهی دوام بياورد. اخلاقی و معنوی ،از حیث قامت و پسر محمدباقرخان امیرتومان داماد وثوق «سردار منصور رشتی» قرار
اعلام برکناری رئيس يک بانک که ديگر به ارتباط با چاه جمکران نيز در همه اين دورهها طبيعت مافيائی قواره هم مرد برازندهای بود .خودکشی علاءالدوله عضو دیگر این کمیسیون گرفت و از شدت تأثر خاطر ،موقعی
خصوصی از سوی کسی نه کمتر از خرسند نيستند و مستقيما با خود خدا اقتصاد ،عنصر ثابت و مسلط آن بوده این افسر آرام باوقار متین ،که باید بود ...پس از آن که صورت مجلس این که برایش مسلّم شد که وزرای آتی
خود رياست جمهوری که زنگ پايان درگفتگویهميشگ یاند،دستهرچه است .ائتلافی از حجره و حوزه از همه گونه امیدواری به آینده و زندگی کمیسیون تهیه و تنظیم شد کلنل ایران (مثل همین سردار منصور) هر
فعاليت خصوصی بالاتر از موسسات گشادهتری م یيابند که جامعه ايرانی همان آغاز تقريبا همه موسسات بزرگ و ریاست و قدرت داشته باشد ،همه فض لالله خان از امضای آن خودداری تصمیمی را که انگلیس یها بگیرند،
کوچک در ايران است ،و انحلال را بر تصوير ذهنی خود شکل دهند. اقتصادی را مصادره کرد ،و دست بر کس را بهحیرت انداخت و بعدها کرد .م یگویند وزیر جنگ از این عمل ولو مضر و مغایر با شئون ملی باشد،
سازمان مديريت و برنامهريزی که جهش درآمد نفت که تا بشک های 78 نفت و واردات انداخت .سهم بخش معلوم شد که این انتحار بهسبب کلنل فضلاللهخان ناراحت شده و کورکورانه قبول و بر هموطنان خود
واپسيننشان ههایانتظامدرهزين ههای دلار هم رسيد ،موقتا به آنان امکان خصوصی مستقل در اداره اقتصاد اطلاع یافتن از چگونگی تشکیلات تحمیل خواهند کرد ،مرگ را بر
دولتی را از ميان م یبرد همه در سويه داده است که سياست اقتصادی سه رو به کاهش نهاد و بخش هرچه قشونی آیندۀ کشور بوده که افسر استیضاح کرده بوده است. زندگی در چنین کشوری که در آن
يک سياست اقتصادی است که در آن دهه گذشته را به بالاهائی برسانند که بزرگتری از درآمد نفت در اختيار نجیب وط نپرست نتوانسته است خود در هرحال ،صبح روز اول َح َمل خارجی م یرفت ف ّعال مایشاء گردد،
هر که زورش برسد هر چه بخواهد در فرو افتادن ناگزير خود ،شکستن افراد و نهادهائی مستقل از هر کنترل 1299مطابق با 21مارس 1920 ترجیح داد و در روز اول فروردین
م یکند .يک ناشايسته سالاری که سختتراستخوا نهارابهدنبالخواهد عمومی قرار گرفت .انحصارهای وارداتی را به آن راضی کند». کلنل بدواً لباس سلام خود را در بر 1299شمسی از شدت غم و اندوه
بی لياقتی خود را به چالش فسادش داشت .اين سياست را در دو واژه تاراج در هر رشته ،از سوئی سرازير شدن
فرستاده عرابه شکسته اقتصاد ايران درآم دهای سرشار را به خانوادههای
را به سرعتی که م یتواند به پرتگاهی و يارانه م یتوان خلاصه کرد. مافيائی تضمين کرد و از سوئی بخش
م یراند که از هم اکنون با سير نزولی حکومت آخوندی که با انقلاب غير دولتی و غير مافيائی را از صحنه
طبقه متوسط روی کار آمده بود راند .با اينهمه تا برآمدن گروه فرمانروای
درآمد نفت م یتوان ديد. (طبقه متوسط ما هم ويژه خودمان «پادگانی» در يک ساله گذشته ،هنوز
است) وظيفه خود را خدمت به م یشد نشان ههائی از نظام اقتصادی
پيش از انقلاب و نظار تها و برنامه
ريز یهای آن را در اينجا و آنجا ديد و
تک وتوکی موسسات بزرگ خصوصی
(با مقيا سهای ايران) م یتوانستند به
زندگی ادامه دهند.
گروه تازه که با شعار «از اين پس
نوبت ماست» به قدرت رسيد يک
نمونه اقتصادی را درنظر دارد که در
آن اقتصاد فرماندهی جايش را به
اقتصاد زورگوئی م یدهد و حوزه و
حجره با نها دهای نظامی و حکومتی در
کشاکش م یافتد .در اقتصاد فرماندهی
با همه ناکارائی آن برنام هريزی و الگوی
روشنیبرایتخصيصمنابع هست.در