Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۷۱ (دوره جديد
P. 14

‫صفحه ‪ - Page 14 - 14‬شماره ‪171‬‬
                                                                                                                                                                                                                  ‫جمعه ‪ 5‬تا پنجشنبه‪ 11‬مردادماه ‪1397‬خورشیدی‬

‫ايـن «دو سـنگ آسـيا» درك گردد‬          ‫دکترمح ّمدمص ّدق؛آسیبشناسییکشکست‬                                                                                                                                           ‫نوشـتن دربـارة زندگـی و کارنامة‬
‫و اگـر بپذيريـم كه سياسـت را «هن ِر‬                                                                                                                                                                               ‫مـردان سیاسـی ایـران‪ ،‬کار آسـانی‬
‫تح ّقـق ممكنـات» تعريـف كـرده­‬         ‫* نگاهی به کارنامة سیاسی دکتر مح ّمد مص ّدق بخش (‪)1‬‬                                                                                                                        ‫نیسـت و اگر این مردان سیاسـی‪ ،‬از‬
‫انـد‪ ،‬بـا توجـه بـه سـلطة سياسـي‬                                                                                                                                                                                  ‫همروزگاران ما باشـند‪ ،‬دشواری کار‪،‬‬
‫ـ نظامـي روسـيه و انگليـس در‬                          ‫* دکتر جلال متینی * ناشر‪ :‬شرکت کتاب‪ ،‬آمریکا‪1384 ،‬‬                                                                                                           ‫دوچنـدان م ‌یشـود چـرا کـه بخاطر‬
‫منطقه‪ ،‬بسـياري از سياسـتمداران و‬                                                                                                                                                                                  ‫فقـدان فاصلـه از رویدادهـا‪ ،‬ذهـن و‬
‫دولتمـردان ايـران در ايـن دوران بـه‬      ‫=ما میراث خوار یک تاریخ عصبی و عصبانی هستیم و چه بسا حال و آینده را فدای این عصبیّت ویرانساز کرد ­‌هایم‪.‬‬                                                                 ‫زبان نویسـنده ـ چه بسـا ـ م ‌یتواند‬
‫دنبـال تح ّقق «ممكنـات» بوده­اند و‬     ‫=در فضائی از عصب ّیت و احساسات و افسانه سازی و افسون که تاریخ عمیق ًا به تع ّصبات سیاسی آغشته است پرداختن‬                                                                  ‫آغشـته به غرض ورز ‌یها و تع ّصبات‬
‫نـه «مطلوبات» و آنان كه خواسـته­‬                                                                                                                                                                                  ‫سیاسـی ـ ایدئولوژیک باشـد‪ .‬در این‬
‫انـد در‌هاله­ـاي از آرمان گرائـي‬                        ‫      منصفانه به زندگی و کارنامة سیاسی دکتر مح ّمد مص ّدق‪ ،‬جرأت یا جسارت فراوانی طلب م ‌یکند‪.‬‬                                                             ‫میـان‪ ،‬زندگـی و کارنامـة سیاسـی‬
‫و مطلوب خواهـي عمـل كننـد‪،‬‬             ‫=درتاریخمعاصرما‪،‬سرنوشتایرانرادومسألةاساسیرقمزدهاست‪،‬یکی‪،‬نفت‪،‬ودیگری‪،‬همسایگیبادولتروسیه(شوروی)‪.‬‬                                                                               ‫دکتـر مح ّمـد مصـ ّدق‪ ،‬بیـش از هـر‬
‫نـه تنهـا خـود‪ ،‬بلكـه جامعـة ايـران‬                                                                                                                                                                               ‫دولتمـرد یـا سیاسـتمدار دیگـری‪،‬‬
‫را بـه پرتگاه‌هـاي بي بازگشـت‬                                                 ‫=بی معنا نیست اگر بگوئیم‪ :‬تاریخ معاصر ایران با «نفت» نوشته شده است‪.‬‬                                                                 ‫موجـب بح ‌ثهـا و مجـادلات پایـان‬
‫سـوق داده انـد‪ ،‬وقايـع ‪ 28‬مـرداد‬                                                                                                                                                                                  ‫ناپذیـر اسـت آنچنـان کـه م ‌یتـوان‬
‫‪ 32‬و سرنوشـت دكتـر مصـدق و‬                                  ‫افزايش يابد‪.‬‬                  ‫مختلـف را ـ اعـم از موافـق و مخالـف‬     ‫هستند‪ ،‬و ارزش کتاب اردشیر زاهدی‬          ‫آنچنـان پـاک و بی بدیـل و بی عیب­‬      ‫گفـت کـه وقایـع ‪ 28‬مـرداد ‪،32‬‬
‫نتايـج بعـدي آن‪ ،‬نمونه­ـاي از ايـن‬     ‫پيشنهاد سرجان كدمن با مخالفت‬                       ‫ـ دربـارة موضـوع واحـد نقـل کنـد‪،‬‬       ‫نیـز در اینسـت کـه وی در جریانـات‬        ‫انـد کـه تـن بـه «امامـان معصـوم» و‬    ‫سـقوط دولت دکتر مص ّدق‪ ،‬تفرق ‌هها‬
‫«آرمان گرائي» و «مطلوب خواهي»‬          ‫شدید هيأت نمايندگي دولت ايران (به‬                  ‫چنـان کـه دربـارة سـ­یام تیـر ‪،1331‬‬     ‫منجـر بـه ‪ 28‬مـرداد ‪ ،32‬یکـی از‬          ‫«قهرمـان صحـرای کربلا» م ‌یزننـد‬       ‫و کینـه ورز ‌یهـای سیاسـی بعـداز‬
                                       ‫سرپرستي سيد حسن تقي زاده‪ ،‬وزير‬                     ‫انتخابات دورة هفدهم مجلس شورای‬          ‫بازیگـران اصلـی بـوده و خاطـرات‬          ‫(ماننـد میـرزا تقـی خـان امیرکبیـر‪،‬‬    ‫آن‪ ،‬زمینـه سـاز انقلاب اسلامی‬
                 ‫مي­توانـد باشـد‪.‬‬      ‫دارائي) روبرو گرديد بطوري كه اعلام‬                 ‫ملـی‪ ،‬موضوع کسـب اختیارات قانونی‬        ‫او پرتـ ِو تازه­ـای بـر ایـن جریانـات‬    ‫دکتـر مح ّمـد مص ّدق و دکتر حسـین‬
‫بعد از رضاشـاه‪ ،‬مسـألة اسـتيفاي‬        ‫شد كه دولت ايران قرارداد ‪1901‬‬                      ‫دکتـر مص ّدق‪ ،‬مسـافرت شـاه در نهم‬                                                ‫فاطمـی) و بر عکس‪« ،‬شـخص ّی ‌تهای‬                           ‫بوده اسـت!‬
‫حقوق ايران از شـركت نفت انگليس‬         ‫دارسي را ـ كيطرفه ـ لغو خواهد كرد‬                  ‫اسـفند به خارجه‪ ،‬ر ّد اولین پیشـنهاد‬                      ‫م ‌یتوانـد باشـد‪.‬‬      ‫نادلپسـند» مـان آنچنـان سـیاه و‬        ‫در ایـران‪ ،‬بـا وجـود یـک ُسـ ّنت‬
‫در دول ‌تهـاي سـاعد‪ ،‬قـوام‪ ،‬رزم آرا‬    ‫زيرا كه منافع ايران را تأمين نمي­كند‪ .‬با‬           ‫مشـترک آمریـکا و ا نگلیـس‪ ،‬مسـألة‬       ‫نگارنـدة این مقال‪ ،‬نه دوران مص ّدق‬       ‫ناپـاک و نابکارنـد کـه فاقـد هرگونـه‬   ‫دیرپـای تاریخ نویسـی (مانند تاریخ‬
‫و دكتـر مح ّمـد مصـ ّدق نيـز دنبـال‬    ‫اين تهديد‪ ،‬دولت انگليس طي يادداشت‬                  ‫رفراندوم و جز اینها‪ ،‬آراء افراد مختلف‬   ‫را دیـده و نه شـاهد وقایـع و جریانات‬     ‫خصلـت انسـانی یـا عملکـرد مثبـت‬        ‫طبـری‪ ،‬تاریخ یعقوبی‪ ،‬تاریخ بیهقی‪،‬‬
                                       ‫تندي ضمن اعتراض به دولت ايران‪،‬‬                     ‫را‪ ،‬به شـرح یا بـه اجمال‪ ،‬نقل کرده تا‬   ‫مربـوط بـه «‪ 28‬مـرداد ‪ »32‬بـوده‬          ‫اجتماعـی م ‌یباشـند (مانند رضاشـاه‪،‬‬    ‫ُمـروج ال ّذهـب‪ ،‬اخبارالطـوال ‪ )...‬بـه‬
                        ‫گرديد‪.‬‬         ‫رضاشاه را به «اقدامات نظامي» تهديد‬                 ‫خواننـدگان‪ ،‬خود دربارة آنها به داوری‬    ‫اسـت‪ ،‬و بـا ایـن فاصلـه از رویدادهـا‪،‬‬    ‫محمدرضا شـاه‪ ،‬قوام السـلطنه‪ ،‬سـید‬      ‫علـت حملات قبایـل مختلـف و‬
‫گفتنی اسـت كه قـرارداد معروف‬           ‫كرد و حتي به آرايش ناوگان جنگي‬                                                             ‫سـا ‌لها پیـش دربـارة دکتـر مصـ ّدق‬      ‫حسـن تقی زاده‪ ،‬سـاعد‪ ،‬رزم آرا‪ ،‬و ‪)...‬‬  ‫ُگسسـ ‌تهای متعدد‪ ،‬تاریـخ و تاریخ‬
‫«گس ـ گلشـائيان» زمانـي از طرف‬         ‫خود در خليج فارس پرداخت و كوشيد‬                      ‫بپردازنـد» (مقدمـه‪ ،‬صفحـات قـ ر)‬      ‫و دوران حکومـت وی به نکاتی اشـاره‬        ‫مـا میـراث خـوا ِر یک تاریـخ عصبی و‬    ‫نویسـی نیـز رو بـه زوال گذاشـت‪.‬‬
‫دولـت سـاعد بـه مجلـس ارائه شـد‬        ‫تا اعراب جنوب ايران را به شورش و‬                   ‫بنابرایـن‪ ،‬مؤلف محترم‪ ،‬با فروتنی و‬      ‫کـرده اسـت (‪ )2‬و اینک با نیم نگاهی‬       ‫عصبانـی هسـتیم و چـه بسـا حـال و‬       ‫اسـتیلای دیرپـای حکومت‌هـای‬
‫كـه فقـط چهـار روز بـه پايـان دورة‬     ‫طغيان وادارد‪ .‬اين تهديدات و تحركيات‬                ‫تکیـه بر آگاهی و انصـاف خوانندگان‪،‬‬      ‫بـه آن نـکات و اشـارات‪« ،‬نگاهـی‬          ‫آینـده را فـدای این عص ّیت ویرانسـاز‬   ‫قبیلـ ‌های‪ ،‬نوعـی اخلاق و عصب ّیـ ِت‬
‫پانزدهـم مجلـس باقـي مانـده بـود‪.‬‬      ‫نظامي‪ ،‬رضاشاه را هراسان ساخت و با‬                  ‫آنـان را بـه ارزیابـی و داوری کارنامـة‬  ‫بـه کارنامـة سیاسـی دکتـر مح ّمـد‬        ‫کرد ­هایـم‪ ،‬وگرنـه رهائـی منابع نفتی‬   ‫ایلـی ـ قبیلـ ‌های را در جامعـة مـا‬
‫آيـا ايـن مسـأله‪ ،‬آگاهانه يـا عامدانه‬  ‫توجه به نيازهاي مالي دولت ايران‪ ،‬در‬                ‫سیاسـی دکتر مص ّدق‪ ،‬فـرا م ‌یخواند‪.‬‬     ‫مصـ ّدق»‪ ،‬نوشـتة دکتر جلال متینی‬         ‫خوزسـتان از چنـگ شـیخ خزعـل‬            ‫نهادینـه کـرد (‪ .)1‬در رفـت و آمدها‬
‫و ناشـي از هوشـياري سياسي ساعد‬         ‫مذاكرات بعدي‪ ،‬خود سرپرستي هيأت‬                                                                                                      ‫(تحـت الحمایه انگلیس) توسـط رضا‬        ‫و کشـاک ‌شهای حکوم ‌تهـای ایلی‪،‬‬
‫مراغ ­هـاي بـود؟ آيـا او مي­خواسـت‬     ‫را بر عهده گرفت و در نهايت پيشنهاد‬                                   ‫غوغای نفت‬                             ‫را مـرور م ‌یکنیـم‪.‬‬      ‫شـاه و سـر لشـگر زاهدی‪ ،‬و یا اهم ّيت‬   ‫جامعـة ایـران از یک عصب ّیت به یک‬
‫كـه در كشـمكش‌ها و بحث‌هـا و‬           ‫انگليس ‌يها را پذيرفت‪ .‬در اين قرارداد‬              ‫در تاريخ معاصر ما‪ ،‬سرنوشـت ايران‬        ‫دکتـر جلال متینـی ـ اسـتاد‬               ‫سياسـي ـ تاريخي اقدام قوام السلطنه‬     ‫عص ّبیـت دیگـر پرتاب شـده اسـت‪.‬‬
‫جدا ‌لهـاي مرسـوم مجلـس در بارة‬        ‫(كه به قرارداد ‪ 1933 /=1312‬معروف‬                   ‫را دو مسـألة اساسـي رقـم زده اسـت‪،‬‬      ‫زبان و ادبیات فارسـی‪ ،‬رئیس پیشـین‬        ‫در مذاكرات نفت با شـورو ‌يها‪ ،‬خروج‬     ‫تاریـخ اجتماعـی و سیاسـی ایـران‬
‫اينگونـه قراردادهـا‪ ،‬عمر چهـار روزة‬    ‫است) با اينكه ايران توانست به سهم‬                  ‫كيـي‪ :‬نفـت‪ ،‬و ديگـري همسـايگي با‬        ‫دانشـکدة ادبیـات مشـهد و سـردبیر‬         ‫سـربازان روسـي از ايـران و در نتيجه‪:‬‬   ‫ـ عمومـاً ـ بازتـاب ایـن عصب ّی ‌تهـا‬
‫مجلـس بپايـان رسـد تـا او از فشـار‬     ‫بيشتري دست يابد و منطقة عمليات‬                     ‫دولت روسـيه (و بعد اتحاد شـوروي)‪.‬‬       ‫فصلنامة معتبر ایرانشناسـی در آمریکا‬      ‫نجـات آذربايجـان‪ ،‬كمتـر از اهم ّيـت‬    ‫و عصبان ّیت‌هاسـت‪ .‬ایـن گذشـتة‬
‫دولـت انگليـس در تحميل قـرارداد‬        ‫شركت نفت را نيز از ‪ 500‬هزار مايل‬                   ‫بي معنـا نيسـت اگـر بگوئيـم تاريـخ‬      ‫ـ بـا تکیه بر اسـناد و مدارک مختلف‪،‬‬      ‫ملـي كـردن صنعـت نفـت نيسـت‪.‬‬           ‫ایلـی ـ قبیلـ ‌های‪ ،‬روان اجتماعـی ما‬
‫«گـس ـ گلشـائيان» رهائي يابد؟ در‬                                                          ‫معاصـر ايـران با «نفت» نوشـته شـده‬      ‫کوشـیده اسـت تـا تصویـری واقعـی‪،‬‬                                                ‫را شـکل داده و در عرصـة سیاسـت‪،‬‬
‫هـر حال‪ ،‬در این جریـان‪ ،‬مص ّدق در‬                                                                                                 ‫منصفانـه و معتدل از زندگی و کارنامة‬                                             ‫عامـ ِل مهمی در چگونگی کردارهای‬
‫نامـة خـود بـه مجلس شـورای م ّلی‪،‬‬
‫نـه از ر ّد قـرارداد الحاقـی « َگـس ـ‬                                                                                                                                                                                         ‫مـا به شـمار مـ ‌یرود‪.‬‬
‫گلشـائیان» سـخن بـه میـان آورد‬                                                                                                                                                                                    ‫بـا پیـروزی انقلاب کمونیسـتی‬
‫و نـه از م ّلـی شـدن نفـت‪ ،‬ولـی بـا‬                                                                                                                                                                               ‫در شـوروی سـابق (اکتبـر ‪)1917‬‬

‫سپهبد رزم آرا‬                                                                             ‫محمد ساعد مراغه ای‬                                                               ‫دکتر محمد مصدق‬

‫سـخنراني ‪ 4‬روزة حسـين م ّكـي در‬        ‫مربع به ‪ 100‬هزار مايل مربع كاهش‬                    ‫اسـت! مسألة نفت و خصوصاً استيفاي‬        ‫سیاسـی دکتر مصـ ّدق بدسـت دهد‪.‬‬           ‫جالب اسـت كه در قضية نفت شـمال‬         ‫نوعـی «تاریـخ حزبـی» و یـا «تاریخ‬
‫مجلس و در نتيجه‪ ،‬با پايان رسـيدن‬       ‫دهد و حق انحصاري شركت نفت‬                          ‫حقوق ايران از شركت نفت انگليس از‬                                                 ‫و نجـات آذربایجـان‪ ،‬دكتـر مصـ ّدق‪،‬‬     ‫ایدئولوژیـک» به عنصـر عصب ّیت در‬
‫عمـر مجلـس پانزدهم‪ ،‬اين قـرارداد‬       ‫انگليس را در ساختن لول ‌ههاي نفت‬                   ‫ديرباز آرزوي بسياري از سياستمداران‬              ‫روش تحقیق نویسنده‬                ‫شـخص قوام السـلطنه را بهتريـن و‬        ‫فرهنـگ سیاسـی مـا جـان تـازه ای‬
‫فرصـت تصويـب يـا رد نيافـت و بـه‬       ‫تا سواحل خليج فارس لغو كند‪ ،‬اما‬                    ‫ايـران بـوده (از رضاشـاه و محمـد‬        ‫روش دکتر جلال متینی در بررسی‬             ‫شايسـته ترين فـرد بـراي پيشـبرد‬        ‫بخشـید‪ .‬با چنین خصلتی اسـت که‬
                                       ‫تمديد مدت قرارداد به ‪ 30‬سال ديگر‪،‬‬                  ‫رضاشـاه تـا سـاعد و قوام السـلطنه‬       ‫کارنامة سیاسـی دکتر مح ّمد مص ّدق‪،‬‬       ‫مسـألة نفـت شـمال و ختـم غائلـة‬        ‫ما به تاریخ و شـخصی ‌تهای تاریخی‬
              ‫رأي گذاشـته نشد‪.‬‬         ‫اقدامات رضاشاه را با يك اشتباه بزرگ‬                ‫و رزم آراء و دكتـر مصـدق)‪ ،‬مثل ًا‬       ‫در واقـع بـه چالـش کشـیدن روایات‬         ‫آذربايجـان مي­دانسـت‪ ،‬هـر چنـد كـه‬
‫از ايـن گذشـته‪ ،‬بايـد اشـاره كنم‬       ‫همراه ساخت‪ .‬خطائي كه سيد حسن‬                       ‫رضاشـاه در جلسـة هيـأت وزيرانش با‬       ‫دسـت ا ّول (نوشـتة دکتـر مصـ ّدق)‬        ‫بعـد ـ در حـوادث منجـر بـه ‪ 30‬تيـر‬                  ‫مـان نـگاه م ‌یکنیم‪.‬‬
‫كـه اوليـن «تحریم مذاکـرات نفت»‬        ‫تقي زاده (وزير دارائي رضاشاه) از‬                   ‫عصبانيت‪ ،‬متن قرارداد ‪ 1901‬دارسي‬         ‫و یـاران و همـروزگاران وی اسـت‪ .‬او‬       ‫‪ 1331‬ـ اين دو سياستمدار كهنه كار‬       ‫اينكـه در کتـب تاريخـي مـا از‬
‫و سياسـت «موازنـة منفـي» (كـه‬          ‫نقش خود در آن بعنوان «آلت فعل»‬                     ‫را پـاره كـرد و در ميـان شـعل ‌ههاي‬     ‫کوشـش دارد تـا «نـکات پنهـان»را از‬                                              ‫بعضـي دولتمـردان و سياسـتمداران‬
‫بعدهـا بـه سياسـت اساسـي دكتـر‬                                                            ‫آتـش انداخـت و بـه دنبـال آن ـ از‬       ‫درون ایـن روایـات مختلف و متناقض‬             ‫در برابـر كيديگـر قـرار گرفتند‪.‬‬    ‫خدمتگـزار بـه نكيـي يـاد نشـده و‬
‫مصـ ّدق در بـارة نفـت بـدل گرديد)‬                         ‫ياد كرده است‪.‬‬                   ‫طريـق مصطفـي فاتـح ـ بـه سـرجان‬         ‫اسـتخراج کند‪ .‬بنابراین‪ ،‬شـیوة مؤلف‬       ‫در چنیـن فضائـی از عصب ّیـت و‬          ‫يـا نسـ ‌لهاي بعـدي كمتـر آنـان‬
‫از نخسـت وزيري سـاعد آغـاز شـد‪.‬‬        ‫نكتـ ‌­هاي را كـه بايـد بـه آن توجـه‬               ‫كدمـن (رئيس شـركت نفت انگليس)‬           ‫محتـرم با ُسـ ّنت مـدح و مرثیـة رایج‬     ‫احساسات و افسانه سازی و افسون که‬       ‫را شـناخته­اند‪ ،‬ناشـي از همـان‬
‫او ضمـن مخالفت شـديد با تقاضاي‬         ‫داشـت اين اسـت كـه در ايـن هنگام‪،‬‬                  ‫پيغـام داد كـه‪« :‬ايران ديگـر نمي­تواند‬  ‫دربـارة دکتـر مصـ ّدق‪ ،‬تفاوت آشـکار‬      ‫«تاریـخ» عمیقـاً به تع ّصبات سیاسـی‬    ‫« َع َصب ّیت» و «سـياه و سـپيد ديدن‬
‫شـورو ‌يها در بارة امتياز نفت شمال‬     ‫ايـران در بيـن دو سـنگ آسـيای‬                      ‫تح ّمـل كند و ببيند درآمدهاي عظيم‬       ‫دارد و چه بسـا «خوشـایند» بسـیاری‬        ‫آغشـته اسـت‪ ،‬پرداختـن منصفانه به‬       ‫شـخصي ‌تها» و حاصل همان فضاي‬
‫(در سال ‪ ،)1323‬بررسي پيشنهادات‬         ‫قد ر ت‌هـا ي ا سـتعما ر ي ( ر و س‬                  ‫نفـت بـه جيـب خارجيـان سـرازير‬           ‫از دوسـتداران دکتـر مص ّدق نباشـد‪.‬‬      ‫زندگی و کارنامة سیاسی دکتر مح ّمد‬      ‫جادوئـي «يـزدان» و «اهريمـن»‬
‫شـرك ‌تهاي نفتـي كشـورهاي ديگر‬         ‫و انگليـس) قـرار داشـت و هرگونـه‬                   ‫شـود در حالـي كـه خـود‪ ،‬محـروم از‬       ‫دکتر متینی که خود‪ ،‬در سنین‬               ‫مصـ ّدق‪ ،‬جـرأت یـا جسـارت فراوانی‬      ‫اسـت‪ .‬از ايـن گذشـته‪ ،‬بخشـي از‬
‫را نيـز بـه بعـد از خـروج نيروهـاي‬     ‫قـراردادي بـا توجـه بـه موقعيـت و‬                  ‫آنهاسـت»‪ ...‬در واقع اولين گلوله براي‬    ‫جوانـی‪ ،‬ناظـر بسـیاری از رویدادهـا و‬                                            ‫نسـل‌هائي كـه در تاريـخ معاصـر‬
‫م ّتفقيـن از ايـران موكـول كـرد (در‬    ‫ملاحظـات سياسـي ايـن دو قـدرت‬                      ‫ملـي كـردن صنعـت نفـت از هميـن‬          ‫مباحثـات سیاسـی ایـن دوران بـود‪،‬‬                           ‫طلـب می‌کند‪.‬‬         ‫ايـران زيسـت ­هاند‪ ،‬قربانـي نوعـي‬
‫آن زمان سـي هزار سـرباز روسي در‬        ‫بـزرگ اسـتعماري انجـام مي­گرفـت‪.‬‬                                                           ‫کوشـش کـرده کـه «بـا بیطرفـی‪ ،‬بر‬         ‫در سـال‌های اخیـر کتاب‌هـای‬            ‫«تاريـخ ايدئولوژيـك» شـده­اند‪.‬‬
                                       ‫بنابراين مواضع سياسي سياستمداران‬                                  ‫لحظه شـليك شـد‪.‬‬          ‫اسـاس اسـناد و مـدارک‪ ،‬کارنامـة‬          ‫منصفانـه و ارزشـمندی دربـارة دکتـر‬     ‫در واقـع بخـش مهمـي از تاريـخ‬
            ‫ايـران مسـتقر بودند)‪.‬‬      ‫وقـت مي بايسـتي در كادر فشـارهاي‬                   ‫با تهديدات رضاشاه‪ ،‬سرجان كدمن‬           ‫سیاسـی دکتـر مصـ ّدق را در پانـزده‬       ‫مصـ ّدق و ‪ 28‬مـرداد ‪ 32‬منتشـر‬          ‫معاصـر ايران در سـيطره و سـيادت‬
                                                                                          ‫سرانجام پذيرفت كه شركت نفت ‪30‬‬           ‫بخـش‪ ،‬همـراه ‪ 5‬پیوسـت‪ ،‬از نظـر‬           ‫شـده­اند کـه از آنجمل ­‌هانـد‪ :‬زندگـی‬  ‫«ايدئولوژ ‌يهـاي فريبـا» (خصوصـاً‬
‫«ادامه دارد»‬                                                                              ‫درصد از سهام را بطور رايگان به ايران‬    ‫خواننـدگان بگذرانـد‪ .‬الب ّتـه بـا توجـه‬  ‫سیاسـی مص ّدق در متـن نهضت ملّی‬        ‫حـزب توده) مانند آئينة شكسـته­اي‬
                                                                                          ‫واگذار كند و بابت هر تن نفت توليد‬       ‫بـه اهم ّیـت دوران نخسـت وزیـری‬          ‫ایـران‪ ،‬دکتـر فـؤاد روحانـی‪)1366( ،‬‬    ‫اسـت كـه تصاويـر كـج و معوجي از‬
‫‪1‬ـ مفهوم « َع َصبیّت» را از بحث جالب ابن خلدون دربارة پیدایش و زوال دول ‌تها گرفت ­‌هام‪.‬‬  ‫شده‪ ،‬دو شلينگ به ايران پرداخت‬           ‫دکتـر مصـ ّدق‪ ،‬صفحـات بیشـتری به‬         ‫خواب آشـفتة نفـت‪ ،‬دکتر محمد علی‬        ‫سياسـتمداران مـا به دسـت مي­دهد‪.‬‬
‫نگاه کنید به‪ :‬مق ّدمة ابن خلدون‪ ،‬ترجمة محمد پروین گنابادی‪ ،‬ج‪ ،1‬تهران‪ ،1362 ،‬صص ‪،248‬‬       ‫نمايد‪ .‬از اين گذشته متعهد شد كه‬         ‫ایـن دوره ـ در بخـش نهـم و دهـم‬          ‫مو ّحـد (‪ )1378‬و خاطـرات اردشـیر‬
                                                                                          ‫منطقة امتياز استخراج نفت را به ميزان‬    ‫کتاب ـ اختصاص داده شـده اسـت‪ .‬به‬         ‫زاهـدی (‪ .)1385‬علاوه بر داور ‌یهای‬                       ‫بقـول سـعدي‪:‬‬
                                                                ‫‪ 253‬و ‪294‬ـ‪.295‬‬            ‫قابل توجهي كاهش دهد و در عوض‪،‬‬           ‫علاوه‪ ،‬در هر مورد کوشـیده آراء افراد‬     ‫منصفانـه‪ ،‬اهم ّیـت دو کتـاب نخسـت‬      ‫‪...‬کهاينيكبختايننهشكلمناست‬
‫‪2‬ـ نگاه کنید به‪ :‬نشریة راه آزادی‪ ،‬شمارة ‪ ،39‬آلمان‪ ،‬بهمن و اسفند ‪1373‬؛ فصلنامة کاوه‪،‬‬       ‫خواست كه مدت امتياز‪ ،‬سي سال‬                                                      ‫در اینسـت کـه نویسـندگان آن از‬
‫شمارة ‪ ،82‬آلمان‪ ،‬بهار ‪1375‬؛ فصلنامة کاوه‪ ،‬شمارة ‪ ،92‬زمستان ‪79‬؛ نشریة تلاش‪ ،‬شمارة ‪،11‬‬                                                                                       ‫علاقمنـدان صدیـق دکتـر مصـدق‬           ‫ولكيـن قلــم‪ ،‬در كــف دشمن است‬
‫آذرـ دی ‪1381‬؛ نشریة تلاش‪ ،‬شمارة ‪ ،14‬خرداد ـ مرداد ‪ .1382‬مجموعة این «اشارات» در‬                                                                                                                                    ‫«شـخص ّیت‌های دلپذیـر» مـان‬
‫کتا ‌بهای زیر منتشر شده است‪ :‬گفتگوها‪ ،‬علی میرفطروس‪ ،‬آلمان‪1998 ،‬؛ هفت گفتار‪ ،‬آلمان‪،‬‬

                      ‫‪2001‬؛ برخی منظر‌هها و مناظر‌ههای فکری در ایران‪ ،‬آلمان‪.2004 ،‬‬
   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18