Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۷۱ (دوره جديد
P. 12

‫خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط‬         ‫داریوشهمایونروزنام ‌هنگاریبرجسته‪،‬‬                                                                        ‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪171‬‬
                                         ‫موجود در خاورمیانه‪ ،‬بسیاری از آنها‬       ‫نظری ‌هپردازی جستجوگر و نوجو‪ ،‬و‬                                                                           ‫جمعه ‪ 5‬تا پنجشنبه‪ 11‬مردادماه ‪1397‬خورشیدی‬
                                         ‫همچنان معتبرند و گویی همین امروز‬         ‫سیاستمداری مل ‌یگرا و میه ‌ندوست‬
                                         ‫نگاشته شده‌اند‪ .‬مقالات قدیم ‌یوی‬         ‫بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات‬      ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)79‬‬
                                         ‫در دهه‌های سی تا پنجاه خورشیدی‬
                                         ‫همچنین بازتاب مستند موقعیت‬                    ‫منطق ‌های و جهانی آگاهی داشت‪.‬‬                          ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1260‬‬
                                         ‫سیاسی و اجتماعی ایران هستند‪.‬‬             ‫وی سال‌های طولانی در روزنامه‌های‬
     ‫داریوش همایون‬                       ‫از همین رو ما به بازنشر گلچینی از‬        ‫معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران‬              ‫احمد احـرار‬                  ‫هنگامی که در کوره‌راههای جنگل‬        ‫میرزا کوچک خان‪ ،‬نامۀ کاپیتان‬
                                         ‫آثار داریوش همایون می‌پردازیم که‬         ‫اصلی روزنامه‌ی «آیندگان» بود‬                                                  ‫پراکنده شدند با عملیات غافلگیرانه‬    ‫ویکهم را در جلسه‌ای با سرکردگان‬
‫(‪۵‬مهر‪،۱۳۰۷‬تهران‪۸-‬بهمن‪،۱۳۸۹‬ژنو)‬           ‫در سال‌های تبعید پس از انقلاب ‪۵۷‬‬         ‫که صفح ‌ه‌ای نوین در تاریخچه‌ی‬           ‫یعنی مب ّرزین افکار من ّورۀ وطن را‬                                        ‫نهضت به بحث گذاشت و در حالی‬
                                         ‫با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک‬           ‫روزنامه‌نگاری ایران گشود‪.‬همایون‬          ‫می‌شنوی که بر فضایل نجیبۀ تو‬                             ‫بر آنها بتازد‪.‬‬   ‫که برخی از آنان مقابله با قوای‬
                                         ‫داشت‪ .‬مقالاتی که در این ستون‬             ‫مهارت روزنامه‌نگاری و تسلط خود‬                                                ‫در این جنگ و جدال‪ ،‬دکتر‬              ‫اعزامی را اقدامی غیر عقلایی و‬
                                         ‫م ‌یخوانید‪ ،‬از آرشیو کیهان لندن‬          ‫بر زبان فارسی را با ایده‌های سیاسی‬                      ‫آفرین می‌خوانند‪.‬‬      ‫حشمت گرفتار شد که او را محاکمه‬       ‫خلاف مصلحت می‌دانستند‪ ،‬او طبق‬
                                                                                  ‫خویش در هم آمیخت و از دهه‌ی ‪۳۰‬‬           ‫تخریب آسان بود‪ .‬امروز باید‬           ‫و اعدام کردند اما داستان جنگل‬        ‫عادت دست به تسبیح برد و استخاره‬
                                                             ‫انتخاب شد‌هاند‪.‬‬      ‫خورشیدی به این سو‪ ،‬نوشت ‌ههایی از‬        ‫تعمیر و ترمیم کرد‪ .‬باید آباد ساخت‪.‬‬                                        ‫کرد و گفت «انگلیس ‌یها دو راه پیش‬
                                                                                                                           ‫قیام برضد استبداد‪ ،‬مقاومت بر علیه‬                        ‫ادامه یافت‪...‬‬    ‫پای من گذاشته‌اند‪ .‬تسلیم به دولت‬
 ‫جنگ با وسائل ديگر‬                                                                                                         ‫استیلای اجانب‪ ،‬مبارزه با عناصر‬                  ‫***‬                       ‫یا مهاجرت به عتبات با گرفتن تأمین‬
                                                                                                                           ‫فاسدۀ داخلی‪ ...‬شجاعت و غیرت‬          ‫همزمان با وقایع گیلان‪ ،‬شیخ‬           ‫از دولت انگلیس؛ اما من راه سوم را‬
‫کیهان لندن شماره ‪ 12 - 1142‬بهمن ماه ‪1385‬‬                                                                                   ‫و حم ّیت و استقامت لازم داشت‪.‬‬        ‫محمد خیابانی نیز در تبریز َعلَم‬      ‫انتخاب می‌کنم‪ .‬نه تسلیم می‌شوم‬
                                                                                                                           ‫و اینک‪ ،‬امروز دورۀ استفاده از‬        ‫طغیان برافراشت و آذربایجان را‬        ‫و نه از گیلان می‌روم‪ .‬می‌مانم و‬
‫و ايرانيان به نام دفاع از «مليت ‌»ها به‬  ‫هر شرکت نفتی يا بانک يا دولتی که‬         ‫در کنار استراتژی تازه امريکا در‬          ‫زحمات ماضیه فرا می‌رسد‪ .‬در روی‬               ‫«آزادیستان» نام گذاشت‪.‬‬
‫جان يکديگر بيفتند‪ .‬مشکل آنها ايران‬       ‫صرفه خود را در نگهداری موقعيتش‬           ‫عراق که همه چشم‌ها را به خود‬             ‫خرابه‌های دیروزی باید عمارت فردا‬     ‫خیابانی‪ ،‬زاده تبریز بود‪ .‬اوایل‬                            ‫می‌جنگم‪».‬‬
‫نيست‪ ،‬رژيمی است که ايرانيان در‬           ‫در آمريکا ببيند در چشم پوشيدن از‬         ‫دوخته است استراتژی ديگری به‬                                                   ‫عمر‪ ،‬در مسجد کریم‌خان واقع‬           ‫جنگ نابرابر بین قوای قزاق با‬
‫دشمنی با خود ـ با يکديگر ـ اجازه‬         ‫سرماي ‌هگذاری در ايران ترديد نم ‌یکند‪.‬‬   ‫همان اهميت‪ ،‬بی سرو صدا شکل‬                                   ‫را بلند کرد‪.‬‬     ‫در محلۀ موسوم به «خیابان» نماز‬       ‫چریک‌های جنگل‪ ،‬همان گونه که‬
‫دادند زمام کشور را به دست گيرد‬           ‫اکنون زمستان ملايم اروپا نيز به‬          ‫م ‌یگيرد‪ .‬امريکائيان دارند اندک اندک‬     ‫دموکراسی ایران در مشی‌ با‬            ‫جماعت اقامه می‌کرد‪ .‬در انقلاب‬        ‫پیش‌بینی شده بود‪ ،‬به شکست‬
‫و اجازه داد‌هاند ـ باز در دشمنی با‬       ‫ياری سياست تحريم (که با قطعنامه‬          ‫تک ‌ههای گوناگون استراتژی روياروئی با‬    ‫زحمت خودش به‌طرف تجدد و‬              ‫مشر و طیت با مشر و طه‌خو ا ها ن‬      ‫جنگلی‌ها انجامید‪ .‬استراسلسکی‬
                                                                                  ‫جمهوری اسلامی را درسر جای خود‬            ‫تکامل‪ ،‬یا به‌طور ساده‌تر و عمومی‌تر‬  ‫همراه شد‪ .‬در قیام تبریز برضد‬         ‫فاتحانه وارد رشت شد و میرزا‬
‫يکديگر ـ بيست و هشت سال بپايد‪.‬‬           ‫شورای امنيت درواز‌ههايش گشوده‬            ‫م ‌یگذارند‪ .‬اين استراتژی برای کسانی‬      ‫به جانب زندگی و بقا‪ ،‬تو را همیشه‬     ‫محمدعل ‌یشاه و استبداد صغیر لباس‬     ‫کوچک خان عق ‌بنشینی اختیار کرد‬
‫آنها که به عراق م ‌ینگرند و از گلزاری‬    ‫شد) م ‌یآيد؛ اما نم ‌یتوان احتمال يک‬     ‫که نگرانی اصل ‌یشان احتمال حمله به‬       ‫در پیش خود‪ ،‬در موضع ارشاد‪ ،‬در‬        ‫رزم پوشید و اسلحه برداشت و در‬        ‫به‌امید آن که در لاهیجان‪ ،‬با یاری‬
‫که آمريکائيان به رهبری يکی از بدترين‬     ‫سياست نه چندان آشکار پائين نگه‬           ‫خاک ايران است دست کم تا مدتی‬             ‫مقام هدایت دیده و باز تو را در عقب‬   ‫صف مجاهدین قرار گرفت‪ .‬پس از‬          ‫متحد وفادارش دکتر حشمت‌الاطباء‬
‫روسای جمهوری خود در آن گير‬                                                        ‫آرامش خاطری فراهم م ‌یکند و برای‬         ‫خود احساس کرده‪ ،‬پشتگرمی و‬            ‫پیروزی آزادیخواهان‪ ،‬از تبریز به‬      ‫تجدید قوا کند و دست به عملیات‬
‫افتاد‌هاند شادی م ‌یکنند از اين غافلند‬      ‫داشتن بهای نفت را نيز نفی کرد‪.‬‬        ‫کسانی که ايران را به چنين روزگار‬         ‫اطمینان بر تو را پیشه و آیین خود‬     ‫مجلس شورای ملی راه یافت و از‬         ‫تعرضی بزند‪ .‬در همین حال‪،‬‬
‫که هرچه عراق فروتر رود خطرات از‬          ‫استراتژی روياروئی با جمهوری‬              ‫تاسف آوری انداخت ‌هاند م ‌یبايد مايه‬     ‫قرار داده است‪ .‬یعنی تو زره و سپر‪،‬‬    ‫آنجا که ناطقی چیره‌دست بود‪ ،‬در‬       ‫هواپیماهای انگلیسی اعلامیه‌هایی‬
                                         ‫اسلامی تا مرز جنگ ـ وجنگ‬                 ‫نگرانی روزافزون باشد‪ .‬تا اينجا دو‬        ‫توسنان و سرنیزه ایران بوده‌ای‪ .‬ای‬    ‫دوران نمایندگی شهرت و اعتباری‬        ‫چاپی در شهر رشت و نیز در مناطق‬
   ‫هرگونه برای ايران بيشتر م ‌یشود‪.‬‬      ‫همواره به عنوان چاره آخر در خدمت‬         ‫اصل عمده اين استراتژی را م ‌یتوان‬        ‫آذربایجان لایموت! سرت را بلند دار‬    ‫پیدا کرد‪ .‬زمانی که مجلس دوم‬          ‫جنگلی که پناهگاه چریک‌ها بود بر‬
‫رژيم اسلامی نيز در اولويت دادن‬           ‫ديپلماسی ـ رويه (جنبه‌)های شومتری‬        ‫به روشنی بازشناخت‪ :‬نه مذاکره‪ ،‬نه‬                                              ‫از د ِر مخالفت با قبول اولتیماتوم‬    ‫زمین ریختند‪« :‬به عموم کارکنان و‬
‫به برنامه اتمی و استراتژی تحليل‬          ‫نيز دارد‪ .‬دست تحريکات خارجی را‬           ‫جنگ؛ هم بازگذاشتن د‌رهای مذاکره‪،‬‬                    ‫و زنده و پاینده باش»‬      ‫روسیه درآمد و در برابر کابینۀ‬        ‫لیدرهای هیأت اتحاد اسلام اخطار‬
‫بردن آمريکا در عراق‪ ،‬و افغاتستان‪،‬‬        ‫در چهار سوی ايران بويژه در شمال‬          ‫هم جنگ با همه وسائل و در همه‬             ‫در این هنگام‪ ،‬عبدالمجید میرزا‬        ‫صمصا م‌ا لسلطنه مو ضع گر فت ‪،‬‬        ‫و ابلاغ می‌شود ـ چون زمامداران‬
‫همين اشتباه را م ‌یکند‪ .‬پيام ‌دهای‬       ‫باختری م ‌یتوان ديد‪ .‬از دست ‌ههای‬                                                 ‫عین‌الدوله والی آذربایجان بود و‬      ‫خیابانی در نطق هیجان‌انگیز خود‬       ‫دولت فخیمۀ انگلیس همیشه طالب‬
‫ازهم پاشيدن عراق که بر ايران و‬           ‫مسلحی که برای ورد به ايران آموزش‬                          ‫جبه ‌ههای ديگر‪.‬‬         ‫تهران‪ ،‬او را مح ّرک شیخ م ‌یانگاشت‪.‬‬  ‫سیاست روسیه تزاری را شدیداً‬          ‫استقرار امنیت و استحکام قوانین‬
‫همه منطقه سرريز خواهد کرد يک‬             ‫م ‌یبينند تا برنام ‌ههای تبليعاتی که‬     ‫فر ستا د ن نا و گر و ه ا ستینس‬           ‫این موضوع در روزنامه‌های طرفدار‬      ‫مورد انتقاد قرار داد و پس از انحلال‬  ‫مملکت ایران و مایل به ترقی و‬
‫مخاطره است‪ ،‬واکنش مسلم آمريکا‬            ‫بيشازهمهبرجدائ ‌یهایقومیتاکيد‬            ‫به آب‌های پيرامون خليج فارس‬              ‫دولت انعکاس یافت‪ .‬خیابانی در یکی‬     ‫مجلس‪ ،‬مدتی در خارج ب ‌هسر برد‪ .‬در‬    ‫تعالی آن م ‌یباشند‪ ،‬تصمیم نمود‌هاند‬
‫مخاطره ديگر است‪ .‬امريکائيان اگر کار‬      ‫م ‌یکنند‪ ،‬هيچ سلاحی نيست که برای‬         ‫و دستگير کردن «ديپلمات»‌های‬              ‫از سخنرانی‌هایش که به‌زبان ترکی‬      ‫بازگشت به ایران‪ ،‬روزنامه «تجدد» را‬
‫بر آنها سخت تر شود تا آنجا خواهند‬        ‫ضعيف کردن جمهوری اسلامی ـ و در‬           ‫جمهوری اسلامی در اربيل يک‬                ‫ایراد می‌کرد موضوع را به میان‬
‫رفت که ايران را هم به گودال سياه‬         ‫اين موارد ايران ـ به کار نيفتاده يا دست‬  ‫گوشه اين استراتژی است؛ فرار هشت‬
‫عراق بيندازند‪ .‬آنها دست روی دست‬                                                   ‫ميليارد سرمايه گذاری خارجی و‬             ‫شیخ محمد خیابانی‬                     ‫عبدالمجید میرزا عی ‌نالدوله‬
‫نخواهند گذاشت که آخون ‌دها بمب‬                    ‫کم از نظر دور مانده باشد‪.‬‬       ‫بستن حسا ‌بها و معاملات بان ‌کهای‬
‫اتمی داشته باشند و امپراتوری شيعه‬        ‫چنان که اشاره شد استراتژی تازه‬           ‫مهم ايران يک گوشه ديگر آن‪ .‬ناوگروه‬       ‫کشید و گفت «امشب نظر به موضوع‬        ‫در تبریز منتشر کرد و بالاخره‪ ،‬وقتی‬   ‫که در تصفیه امور گیلان با دولت‬
‫سر هم کنند و به هرکه آماده کشتن‬          ‫امريکا درهای گفتگو را با رژيم باز‬        ‫استینس‪ ،‬يک هواپيمابر اتمی (با پنج‬        ‫دیگر داشتم ولی مطالب جراید‬           ‫انقلابیون در روسیه پیروز شدند و‬      ‫معزی‌الیها کمک و همراهی نمایند‪.‬‬
‫عراق ‌یها و آمريکائ ‌یها باشد پول و‬      ‫می‌گذارد ولی برخلاف توصيه‌های‬            ‫هزار سرنشين) که ميان هشتاد تا نود‬        ‫تهران مرا وادار می‌نماید که امشب‬     ‫دولت انقلابی روی کار آمد‪ ،‬شیخ‬        ‫اینک به‌وسیلۀ این اعلامیه به‬
‫اسلحه برسانند‪ .‬عراق هرچه باشد‬            ‫کميسيون بيکر ـ هاميلتون ـ که تقريبا‬      ‫جنگنده ـ بمب افکن دارد و همراه‬           ‫مدتی به آنها اشتغال ورزم‪ .‬رعد‪،‬‬       ‫محمد خیابانی نیز که شور انقلابی‬      ‫عموم لیدرها و زمامداران هیأت‬
‫ويتنام نيست و آمريکا با ويتنام هم از‬     ‫سراسر ناديده گرفته شده است ـ گفتگو‬       ‫با رزمناو‌ها و ناوشکن‌ها و ناو‌های‬       ‫بیانات امین‌الملک را درج کرده‪،‬‬       ‫در سر داشت به‌بهانۀ مخالفت با‬        ‫اتحاد اسلام پیشنهاد می‌شود که‬
‫قدرت نيفتاد‪ .‬سران جمهوری اسلامی‬          ‫از موضع قدرت خواهد بود‪ .‬آمريکائيان‬       ‫اسکورت و زير دريائ ‌یهايش (نزديک‬         ‫ایران نیز با مقالۀ مخصوصی اظهار‬      ‫قرارداد ایران و انگلیس‪ ،‬برضد دولت‬    ‫باید قبل از غروب پنجشنبه دوم‬
‫همان بس است به دريائی که همين‬            ‫با اشتباهات باور نکردنی و برهم انباشته‬   ‫شانزده ناو جنگی و تدارکاتی) بيست‬         ‫رأی و وجود نموده‪ .‬تا کنون مقالات‬                                          ‫رجب مطابق سیزدهم برج َح َمل‬
‫سی سال پيش يک درياچه ايرانی بود‬          ‫خود در همه مراحل اشغال عراق‪ ،‬سه‬          ‫و دو هزار سرباز و خلبان و ناوی‬           ‫جراید تهران در نظر ما اهمیتی‬                        ‫مرکزی قیام کرد‪.‬‬       ‫قنسولگری دولت فخیمه را از تسلیم‬
‫بنگرند و درباره توانائ ‌یهای کشوری که‬    ‫ساله گذشته را بهترين دوران سياست‬         ‫امريکائی را با ص ‌دها موشک دوربرد‬        ‫نداشته و بعد از این هم نخواهد‬        ‫روزنامۀ تج ّدد در مخالفت با‬          ‫خود به دولت ایران و اعلیحضرت‬
‫تنها دو ناوگروه از دوازده ناوگروه خود‬    ‫خارجی تهاجمی جمهوری‌اسلامی‬               ‫«هشيار» به نزديک ايران آورده‪،‬‬            ‫داشت و بالاخره نور تبریز چشم این‬     ‫قرارداد وثوق‌الدوله نوشت‪« :‬مادامی‬    ‫شاهنشاه مطلع سازند‪ .‬قوای فخیمه‬
‫را به آنجا فرستاده است ـ همچنان‬          ‫گردانيدند‪ .‬امروز آنها در موقعيتی‬         ‫به تنهائی نيروی نظامی سهمگينی‬            ‫شب‌پره‌ها را خیره خواهد ساخت‪.‬‬        ‫که این قرارداد از تصویب مجلس‬         ‫انگلیس و دولت ایران در حمایت و‬
‫که درباره قدرت پوشالی خودشان ـ‬           ‫هستند که در هر گفتگو با جمهوری‬           ‫است‪ .‬اين ناوگروه بر نير‌وهائی به همان‬    ‫امین‌الملک می‌گوید عین‌الدوله‬        ‫نگذشته‪ ،‬ما آن قرارداد را بیش‬         ‫صیانت لیدرهایی که قبل از تاریخ‬
                                         ‫اسلامی و سوريه نيز که يک «دولت‬           ‫اندازه سهمگين ـ ناوگروه آیزنهاورـ‬        ‫در این کارها مداخلاتی دارد‪ .‬نه‬       ‫از یک ورق‌پاره چیز علیحده‬            ‫فوق تسلیم شوند اهتمام نموده و‬
     ‫به ارزياب ‌یهای نادرست نيفتند‪.‬‬      ‫مشتری» جمهوری اسلامی است به‬              ‫افزوده م ‌یشود ‪ .‬دربرابر چنين قدرت‬       ‫امین‌الملک و نه تهران هنوز ما را‬     ‫نمی‌دانیم و ترتیب اثری به آن‬         ‫با ایشان با کمال اعتدال و احترام‬
‫کاميابی‌ها و ناکامی‌هائی که به‬           ‫گفته يک مقام امريکائی م ‌یبايد تنها‬      ‫نمائی‪،‬آتشباز ‌یهایکودکانهجمهوری‬          ‫نشناخته‌اند و هرگز ملتفت نخواهند‬                                          ‫رفتار خواهد نمود‪ .‬بخاطر داشته‬
‫تصادف روی می‌دهند زمينه‌های‬              ‫امتياز بدهند‪ .‬از اين پس قصد آن است‬       ‫اسلامی در خليج فارس که به نام‬            ‫شد که دست هیچکس در این قیام‬                        ‫قرارداد نمی‌دهیم»‪.‬‬     ‫باشید که اگر از روی جهالت و‬
‫بسيار سستی برای استراتژ ‌یهای دراز‬       ‫که رژيم آخوندی را چنان ضعيف‬              ‫رزماي ‌شهای گوناگون انجام م ‌یگيرد‬                                            ‫هدف قیام نیز در همین روزنامه‬         ‫نادانی از تسلیم خود به دولت عل ّیه‬
‫مدت هستند‪ .‬جمهوری اسلامی دو‬              ‫کنند که ناگزير از دادن امتيازات با‬       ‫اگر اثری داشته باشد برجست ‌هتر کردن‬                               ‫نیست‪.‬‬                                            ‫ایران امتناع ورزند به‌همین ترتیب‬
‫سه سالی‪ ،‬نه به دليل نيرومندی ذاتی‬        ‫اهميت شود‪ .‬سه ‌مگذاری غير مستقيم‬         ‫يک حقيقت است‪ .‬با همه سلا ‌حهائی‬          ‫هرگز تهران به مقاصد این قیام‬                       ‫چنین بیان می‌شد‪:‬‬       ‫که این کلمات اخطاریه بر سر شما‬
‫خود يا ناتوانی ذاتی آمريکا دست‬           ‫حکومت احمدی نژاد در اين استراتژی‬         ‫که جمهوری اسلامی از چين و کره‬            ‫پی نخواهد برد‪ ...‬ولی روزنامه ایران‪،‬‬  ‫«هنوز خون آذربایجان جاری‬             ‫فرود می‌آیند ممکن است که بمب‬
‫گشاد‌های يافت و تاخت و تا‌زهائی‬          ‫جای بالائی دارد‪ .‬گروه تازه سينه زنان‬     ‫شمالی و روسيه م ‌یخرد و با همه‬           ‫آن جریدۀ بی‌وفا‪ ،‬در آخر مقاله‬        ‫است‪ .‬امروز چشم تهران بر جسد‬          ‫و گلوله نیز بر سر شما ریخته شود‪.‬‬
‫کرد‪ .‬ولی آن فرصت اکنون دارد مايه‬         ‫حسينی که مقامات بالای کشور را‬            ‫گرفتاری امريکا در عراق‪ ،‬هيچ تغييری‬       ‫خودش یک حرف خیلی سقیم و‬              ‫مل ّمع آذربایجان افتاده و از دور‬     ‫ای اهالی گیلان! تکلیف خود را‬
‫ويرانی ايران م ‌یشود که خود رژيم نيز‬     ‫به غنيمت گرفت ‌هاند دارند ايران را به‬    ‫در موازنه نير‌وها در منطقه خليج فارس‬     ‫سخیفی را به زبان آورده است‪ .‬باید‬     ‫نظری ترحم‌انگیز بر پیکر سرخ‬          ‫نسبت به دولت و پادشاه خود در نظر‬
‫از آن سالم بدر نخواهد آمد‪ .‬آخون ‌دها‬     ‫جائی م ‌یبرند که شايد آمريکائيان نيز‬                                              ‫آن قلم لاابالی که این جسارت را‬       ‫و سفید آن می‌افکند‪ ...‬ولی ای‬         ‫آورده نگذارید لیدرهای خودتان شما‬
‫بر تعهدات خارجی خود به درجاتی‬                                                                     ‫پديد نيامده است‪.‬‬         ‫کرده است عذر بخواهد و ترضیه‬          ‫آذربایجان غیور! ای فرزند مستقیم‬
‫که از حوصله اقتصاد و قدرت نظامی‬                             ‫بر ما نپسندند‪.‬‬        ‫اما حضور اين نيرو‌ها به همان‬                                                  ‫اسرای وطن! ای قهرمان بی‌پروای‬                   ‫را دچار فلاکت کنند»‪.‬‬
‫ايران بيرون است افزودند و مهم ترين‬                 ‫***‬                            ‫اندازه که آمادگی رزمی را م ‌یرساند‬                        ‫بدهد‪ .‬می‌گوید‪:‬‬      ‫آزادی! ای دموکراسی آذربایجان!‬        ‫تجهیز قوا و اقدام به ضد حمله‪،‬‬
‫قدر ‌تهای غربی را در کنار مهم ترين‬       ‫نمی بايد پنداشت که آمريکائيان‪ ،‬و‬         ‫دست ديپلماسی را نيرومند م ‌یکند‪.‬‬          ‫ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی‬         ‫سرت را بلند کن‪ .‬تخویفات‪ ،‬تعدیات‪،‬‬     ‫آن گونه که میرزا کوچک‌خان در‬
‫کشو‌رهای خاورميانه عربی در اتحادی‬        ‫بريتانيائ ‌یها‪،‬کهبهدلائلخودسختبه‬         ‫امريکائيان م ‌یخواهند هم ترس را‬          ‫اینرهکهتوم ‌یرویبهترکستاناست‬         ‫حملات‪ ،‬محاصره‌ها و قتل عام‌ها ترا‬    ‫نظر داشت‪ ،‬ممکن نشد‪ .‬تلفات‬
‫که مخالفت با رژيم آخوندی ـ صفوی‬          ‫دشمنی با جمهوری اسلامی و تقويت‬           ‫در دل آخون ‌دهای فرمانروا بيندازند‬       ‫بدبخت! تبریز قصد هیچ کعبه‌ای‬         ‫چاک چاک و زیر و رو کردند‪ ،‬ولی‬        ‫سنگینی بر جنگلی‌ها وارد آمده‬
‫ملاط اصلی آن است قرار دادند‪ .‬اکنون‬       ‫جبهه اعراب کمر بسته اند‪ ،‬و آلما ‌نها‬     ‫و هم جبه ‌های را که از اعراب سنی‬         ‫را نکرده است‪ .‬تبریز‪ ،‬این مرکز‬                                             ‫بود و با کناره گرفتن گروهی از‬
‫درجبه ‌ههایگوناگونکوچکوبزرگی‬             ‫که هر روز موضع سخ ‌تتری م ‌یگيرند‬        ‫در برابر جمهوری اسلامی ص ‌فآرائی‬         ‫سربلند آزادیستان‪ ،‬خودش کعبۀ‬                               ‫مغلوب‪ ،‬نه!‬      ‫سرکردگان و پراکنده شدن نیروها‬
‫که در اينجا و آنجا گشوده م ‌یشود‬         ‫با ايران دشمنی دارند‪ .‬آنها زما ‌نهای‬     ‫م ‌یکند دلگرمی بدهند‪ .‬حمله سربازان‬       ‫آمال آزادیخواهان است‪ .‬شما بروید‬      ‫افتادی‪ ،‬به زمین خوردی‪ ،‬ولی هر‬        ‫و تضعیف روحیۀ بر جای ماندگان‪،‬‬
‫جمهوری اسلامی خود را درگير جنگی‬          ‫دراز دوستان و متحدان ايران بودند‬         ‫امريکائی به مرکز تدارکاتی رژيم‬           ‫رباعی‌های نفرت‌انگیز خودتان را‬       ‫دفعه با نیروی تازه‌تری بلند شدی‪.‬‬     ‫امکان مقاومت وجود نداشت‪ .‬میرزا‬
‫م ‌یبيند که مانند انقلابی که آن را به‬    ‫و به مصلحت هيچ کدامشان نيست‬              ‫اسلامی در کردستان عراق که کارش‬           ‫بر خاکپای خائنین تقدیم نمائید‪.‬‬       ‫برخاستی و استقامت ورزیدی‪.‬‬            ‫تصمیم گرفت به جنگل بازگردد و‬
                                         ‫که ايران يک افغانستان يا عراق ديگر‬       ‫رساندن پول و اسلحه به گرو‌ههای‬           ‫بگذارید تبریز این جهاد را بدون‬       ‫حوادث و وقایع از روی عزم و ارادۀ‬     ‫قزاق‌ها را به دنبال خود بکشاند و‬
     ‫قدرت رساند هيچ لزومی ندارد‪.‬‬         ‫شود و جامعه و اقتصاد ايران فرو پاشد‬      ‫تروريست عراق‪ ،‬از سنی و شيعه‪،‬‬                                                  ‫مغلول تو گذشتند ولی پس از مرگ‬
                                                                                  ‫بود يک قدرت نمائی ديگر است‪.‬‬                   ‫قصیده‌های شما انجام دهد»!‬       ‫و افول آنها تو زنده ماندی‪ ،‬زیستی‪...‬‬
                                                                                  ‫(به دشواری م ‌یتوان رفتار دستگاه‬                                              ‫و امروز صدای مطبوعات مرکز‪،‬‬
                                                                                  ‫حکومت بارزانی را در اربيل که عوامل‬
                                                                                  ‫سپاه پاسداران را زير نام دفتر ارتباطی‬
                                                                                  ‫جمهوری اسلامی در حمايت خود‬
                                                                                  ‫گرفته بود دريافت‪ ).‬عربستان و مصر و‬
                                                                                  ‫اردن و قطر م ‌یتوانند اطمينان دشته‬
                                                                                  ‫باشند که هيچ امتياز دادنی به رژيم‬

                                                                                                ‫تهران در کار نيست‪.‬‬
                                                                                  ‫در جبهه اقتصادی فشا‌رها از هر سو‬
                                                                                  ‫وارد م ‌یشود‪ .‬بان ‌کهای ايرانی با موانع‬
                                                                                  ‫روزافزون روبرويند که به معنی کندتر‬
                                                                                  ‫و گرانتر تمام شدن معاملات آنهاست‪.‬‬
                                                                                  ‫بستن حسا ‌بهای بانک صادرات و‬
                                                                                  ‫بانک سپه و خودداری پار‌های بان ‌کهای‬
                                                                                  ‫مهم جهانی از معامله با ايران يک جبهه‬
                                                                                  ‫فشار اقتصادی است‪ ،‬فرار سرمايه‬
                                                                                  ‫گذاران خارجی جبهه ديگری است‪.‬‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17