Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۷۷ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪1643‬‬                                                     ‫مرد دغدغ ‌ههای بزرگ‬                                                                 ‫ردپای رابینسون‬
‫جمعه ‪ 7‬تا پنجشنبه ‪ 13‬سپتامبر ‪2018‬‬

      ‫م ‌یترسم‪ ،‬پس هستم!‬

                                                                                  ‫تصویری از دنیس دیدرو به همراه روی جلد دانشنامه‬

                       ‫ادگار آل ‌نپو‬                                              ‫تئوری‌هایش تأثیرات خیلی مهمی‬              ‫واضح است کسی که در اروپای‬                 ‫انیمیشن رابینسون کروزو‬
                                                                                  ‫روی درا ‌منویسی فرانسه گذاشته است‪.‬‬        ‫قرن هجدهم فریاد بزند «مردم هرگز‬
‫=من اعتقاد غریبی به احم ‌قها دارم‪.‬‬         ‫از کسی که در ابتدای جوان ‌یاش‬          ‫اما مه ‌متر از اینها همیشه اسم دیدرو‬      ‫آزاد نخواهند شد‪ ،‬مگر آنکه سلاطین و‬       ‫خودش در ساحل جزیر‌های که کسی‬            ‫رابینسون کروزو داستان پسری است‬
‫دوستانم اسمش را گذاشت ‌هاند «اعتماد‬        ‫در ‪ 20‬سالگی به جای اینکه بگذارد‬        ‫بعد از «ولتر» و «روسو» به عنوان‬           ‫کشیشان هر دو به دار آویخته شوند»‪،‬‬        ‫در آنجا زندگی نمی‌کرد‪ ،‬از کشتی‬          ‫که خیلی به دریا و دریانوردی علاقه‬
                                           ‫احساس او هوایی بخورد‪ ،‬کف ‌شها را‬       ‫سومین شخصیت مهم و اثرگذار «عصر‬            ‫از جایی بهتر از زندان باستیل سر در‬                                               ‫دارد؛ به خاطر همین یک شب بدون‬
                       ‫به نفس»‪.‬‬            ‫بکند و به دنبال فصول از سر گ ‌لها‬      ‫روشنگری» آورده م ‌یشود‪ .‬دیدرو با‬                                                                       ‫پیاده م ‌یشود‪.‬‬      ‫آنکه کسی بفهمد از خانه فرار م ‌یکند‬
‫=کسی که از «ترسو بودن» یا «ترسو‬            ‫بپرد‪ ،‬با سرودن شعری احوالش را چنین‬     ‫نوشتن کتاب «دایره المعارف» (فرهنگ‬                                 ‫نم ‌یآورد!‬       ‫داستان رابینسون کروزو خیلی زود‬          ‫و با کشتی به لندن م ‌یرود و سر از‬
‫به نظر رسیدن» می‌ترسد‪ ،‬گرچه‬                                                       ‫مستدل صنایع و حرف)‪ ،‬لایق‌ترین‬             ‫دنیس دیدرو متولد ‪ 5‬اکتبر ‪1713‬‬            ‫در انگلستان و اروپا به یک اسطوره‬        ‫دریا در م ‌یآورد ولی در دریا دزدهای‬
‫این خصلت به او بیاید‪ ،‬انسان واقعاً‬                              ‫روایت کرده‪:‬‬       ‫فرد برای قرار گرفتن اسمش کنار اسم‬         ‫میلادی‪ ،‬پسر یک چاقوساز فرانسوی‬           ‫تبدیل شد‪ .‬موفقیت فوق‌العاده این‬         ‫دریایی او را به اسارت م ‌یگیرند‪ .‬بعد از‬
                                                                                  ‫بزر ‌گترین متفکران نهضت روشنگری‬           ‫کاتولیک متعصب بود‪ .‬همین تعصب‬             ‫کتاب باعث نگارش کتا ‌بهای دیگری‬         ‫چند سال از دست دزدها فرار م ‌یکند‬
                   ‫شجاعی نیست‪.‬‬             ‫«از همان بچگی جایی که دیگران‬           ‫است‪ .‬این کتاب در واقع مانیفست‬             ‫آباء و اجدادی‪ ،‬کار دستش داد‪ .‬اول‬         ‫با مضمو ‌نهایی دیگر شد؛ از همه مه ‌متر‬  ‫و سوار کشتی م ‌یشود‪ .‬توفان شدیدی‬
‫=چه بسیار کتاب‌های خوب که به‬               ‫بودند‪ ،‬نبودم‪ .‬آنچه را دیگران دیدند‪،‬‬    ‫متفکران و هنرمندان دوره روشنگری‬           ‫کاتولیک بودن را کنارگذاشت‪ ،‬بعد‬           ‫«سفرهای گالیور» بود که بعداً خودش‬       ‫م ‌یآید که در آن همه م ‌یمیرند و فقط‬
‫بوته فراموشی سپرده شدند‪ ،‬فقط به‬            ‫ندیدم‪ .‬سرچشمه لذت‌هایم با آنها‬         ‫بود‪ .‬شاید در این دوران ـ که پست‬           ‫دئیست شد و دست آخر فیلسوف‪.‬‬                                                       ‫او جان سالم به در م ‌یبرد‪ .‬رابینسون ‪28‬‬
                                           ‫مشترک نبود و غص ‌ههایم هم از جای‬       ‫مدرنیسم از سر وکول عالم بالا م ‌یرود ـ‬    ‫(دئیست‌ها معتقدند خدا مثل یک‬                    ‫الها ‌مبخش آثار متعددی شد‪.‬‬       ‫سال را در یک جزیره به تنهایی زندگی‬
  ‫خاطر شروع‌های به درد نخورشان‪.‬‬            ‫دیگری م ‌یآمدند‪ .‬نشد قلبم را بیدار‬     ‫نظریات دیدرو و رفقایش در این کتاب‪،‬‬        ‫ساعتساز‪ ،‬ساعت جهان را ساخته و‬            ‫ده‌ها فیلم و سریال هم براساس‬            ‫م ‌یکند تا اینکه جان یک بومی وحشی‬
‫=انسان حیوانی است که فریب‬                  ‫کنم تا از نغم ‌های مشترک با آنها لذت‬   ‫به نظرمان کمی ب ‌یخاصیت و بدیهی‬           ‫کوک کرده و دیگر لزومی به دخالت‌‬          ‫این داستان ساخته شده که شاید‬
                                           ‫ببرد و هر آنچه عاشقش شدم‪،‬خودم‬          ‫باشد‪ .‬اما ریشه همه باز ‌یهای قرن ‪21‬‬                                                ‫جال ‌بترین نمون ‌هاش سریال پرطرفدار‬             ‫آن جزیره را نجات م ‌یدهد‪.‬‬
                         ‫م ‌یدهد!‬                                                 ‫را م ‌یشود درون این کتاب پیدا کرد‪.‬‬                   ‫او در امور جهان نیست)‪.‬‬                                                ‫این سیاهپوست بومی چون اسمی‬
‫=مرزهایی که زندگی را از مرگ جدا‬                          ‫تنها عاشقش بودم»‪.‬‬        ‫دیدرو ‪ 25‬سال وقت گذاشت و این‬              ‫دیدرو فیلسوف بود و هی ‌چکس بیشتر‬                   ‫گمشدگان (‪ )Lost‬است‪.‬‬           ‫ندارد و آنروز روز جمعه (‪)Friday‬‬
‫م ‌یکنند‪ ،‬مبهم و سای ‌هوارند‪ .‬چه کسی‬       ‫چه توقعی جز افسردگی و غم و‬             ‫دایره المعارف ‪ 28‬جلدی را در سال‬           ‫از فیلسوف در مورد خدا فکر و صحبت‬         ‫ژا ‌نژاک روسو ـ فیلسوف و متفکر‬          ‫بود‪ ،‬اسم «جمعه» را رویش م ‌یگذارد!‬
‫م ‌یتواند بگوید کجا یکی پایان م ‌ییابد‬     ‫غصه دارید؟ فکر م ‌یکنید وقتی طرف‬       ‫‪ 1772‬میلادی تمام کرد‪ .‬کتاب در‬             ‫نمی کند‪ .‬به همین خاطر هم دیدرو‬           ‫قرن ‪ 18‬ـ در کتاب «امیل یا درباره‬        ‫این دو مرد که دوستی عمیق بینشان‬
                                           ‫به عنوان یک داستا ‌ننویس قرن نوزدهم‬    ‫طول همان ‪ 25‬سال‪ 43 ،‬نوبت به چاپ‬           ‫تمام عمرش را صرف این کرد که درباره‬       ‫تربیت» خود‪ ،‬شخصیت اصلی داستان‬           ‫ایجاد شده بود‪ ،‬سرانجام جزیره را ترک‬
           ‫و دیگری آغاز می‌شود؟‬            ‫(و البته داستا ‌ننویس و منتقد) اسم‬     ‫رسید‪( .‬البته این از بخت بلند دیدرو‬        ‫آموز‌ههای کلیسای آن روز فکر کرده و‬       ‫خود را در وضعیتی مشابه رابینسون‬
‫=اعتراضی ندارم که سهم زمین من‬              ‫یکی از مه ‌مترین کارهایش را م ‌یگذارد‬  ‫بود که همان سا ‌لها گوتنبرگ به فکر‬        ‫سؤا ‌لهای تازه در مورد مذهب‪ ،‬علم‪،‬‬        ‫م ‌یگذارد تا نشان بدهد که یک فرد‬         ‫م ‌یکنند و راهی انگلستان م ‌یشوند‪.‬‬
‫بسیار اندک است‪/‬شکوه نمی‌کنم‪/‬که‬             ‫«کلاغ» (احتمال می‌رود استرلینگ‬         ‫اختراع دستگاه چاپ افتاده بود) و در‬        ‫آزادی‪ ،‬اخلاق‪ ،‬هنر‪ ،‬اقتصاد و جنگ‬          ‫چطور به تنهایی می‌تواند از پس‬           ‫ظاهراً دانیل دوفوی انگلیسی‪ ،‬کتابش‬
‫خرابه‌ها از من شادتر و شیری ‌نترند‪/‬و‬       ‫در «رامکال» به همین مناسبت اسم‬         ‫آن ‪ 25‬سال‪ ،‬دیدرو ‪ 4‬بار به زندان رفت‪.‬‬      ‫مطرح کند‪ .‬با این حال دیدرو در پیدا‬                                               ‫را بر اساس تجرب ‌ههای واقعی یک ملوان‬
‫اینکه سا ‌لها عشق‪/‬با دقیقه‌ای نفرت‬         ‫کلاغش را «پو» انتخاب کرده باشد)‬        ‫از آغاز جلد دوم‪ ،‬ولتر و بقیه کار را رها‬   ‫کردن جواب برای بیشتر سؤا ‌لهایی که‬                       ‫کارهای خود برآید‪.‬‬       ‫اسکاتلندی به نام الکساندر سلکریک‬
‫فراموش می‌شود‪/‬فقط از این ناراحتم‪/‬‬          ‫چیزی غیر از سیاهی و ظلمات از دل‬        ‫کردند و دیدرو به تنهایی و با پشتکار‬       ‫م ‌یتراشید‪ ،‬کم م ‌یآورد؛ مثل ًا در مورد‬  ‫او خواندن داستان رابینسون کروزو‬         ‫نوشته است که در ‪ 1704‬پس از‬
‫که بر سرنوشت من تأسف می‌خوری‪/‬‬                                                     ‫کار را ادامه داد‪ .‬شعار دایره المعارف این‬  ‫آزادی یا جبرگرایی‪ ،‬هیچ وقت تکلیفش‬        ‫را به همگان توصیه م ‌یکرد و م ‌یگفت‬     ‫درگیری با ناخدای کشتی‪ ،‬به خواست‬
                                                              ‫آثارش دربیاید؟‬      ‫بود که علوم به هم مرتبط هستند و در‬                                                 ‫هر پسری برای مرد شدن باید این‬
    ‫برای من که تنها یک رهگذرم‪...‬‬                                                  ‫زندگی نقش دارند یا باید داشته باشند‪.‬‬                   ‫با خودش روشن نشد‪.‬‬
‫ادگار آلن‌پو در ‪ 6‬اکتبر ‪1896‬‬                                                                                                ‫دیدرو یکی از نویسند‌ههای مهم قرن‬                            ‫کتاب را بخواند‪.‬‬
                                                                                                                            ‫‪ 18‬هم هست؛ داستان و کتا ‌بهایی در‬
                ‫میلادی درگذشت‪.‬‬                                                                                              ‫مورد هنر ـ مخصوصاً تئاتر ـ نوشته و‬

‫‪45‬‬                                      ‫‪6‬‬

‫‪7 254‬‬

‫‪89‬‬                                                                   ‫(سودوكو)‬                                               ‫‪ 15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬عمودی‪:‬‬

    ‫‪59‬‬                                             ‫‪3‬‬                                                                        ‫‪1‬ـ از سیاستمردان دوران قاجار و‬                                                                        ‫‪1‬‬
                                                                 ‫‪1‬‬                                                                   ‫صدر اعظم پیشین ایران‬
    ‫‪547‬‬                                                                                                                                                                                                                           ‫‪2‬‬
                                                                                                                            ‫‪2‬ـ خیابانی قدیمی و خاطر‌هانگیز در‬
‫‪13‬‬                                      ‫‪25‬‬                                                                                      ‫تهران ـ پایتخت کشوری است‬                                                                          ‫‪3‬‬
                                                                                                                                    ‫‪3‬ـ پرنده ـ نارس ـ عدالت‬
‫‪86‬‬                                              ‫‪2‬‬  ‫‪2‬‬                                     ‫‪4‬‬  ‫‪6‬‬                                                                                                                                     ‫‪4‬‬
                                                                                  ‫‪5‬‬                                         ‫‪4‬ـ از بین بردن ـ جانداری است ـ‬
‫‪693‬‬                                                ‫‪4‬‬                              ‫‪2‬‬                                                              ‫خورشیدی‬                                                                          ‫‪5‬‬
                                                          ‫‪6‬‬
    ‫‪7 14‬‬                                                                                                                    ‫‪ 5‬ـ از وسایل دوخت و دوز ـ شایسته‬                                                                      ‫‪6‬‬
                                                                                                                            ‫و سزاوار ـ قسمتی از بنا ـ گلی است‬
             ‫روحانی‬              ‫عمودی‪:‬‬         ‫‪11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬‬                                                      ‫‪ 6‬ـ از ابزار فنی ـ هادی ـ کسادی‬                                                                      ‫‪7‬‬
‫‪ 7‬ـ گلی است ـ اتصال‬                                                                                                         ‫‪ 7‬ـ کوچکی ـ کشوری است ـ شریان‬
‫‪ 8‬ـ مرطوب ـ پنهان از‬   ‫‪1‬ـ از شعرای برجسته‪،‬‬                                                                ‫‪1‬‬                 ‫‪ 8‬ـ پایتخت کشوری است ـ غلام ـ‬                                                                         ‫‪8‬‬
 ‫چشم ـ از نوشیدن ‌یها‬   ‫معروف و نوپرداز ایران‬
‫‪9‬ـ وسیلۀ براق کردن ـ‬   ‫‪2‬ـ واحد پول کشوری‬                                                       ‫‪2‬‬                                        ‫از فراورد‌ههای شیری‬                                                                       ‫‪9‬‬
                       ‫است ـ قصری معروف‬                                                                                     ‫‪9‬ـ تصمیم و عزم ـ اطلاعات و‬                                                                            ‫‪10‬‬
     ‫جاهل و ب ‌یاطلاع‬                                                                          ‫‪3‬‬
‫‪1 0‬ـ پیشینیا ن ـ‬                    ‫در اروپا‬                                                                                                      ‫آگاه ‌یها‬                                                                       ‫‪11‬‬
                       ‫‪3‬ـ حرف ندا ـ قدیمی‬                                                      ‫‪4‬‬                            ‫‪10‬ـ چوبۀ بلند ـ زبان موسیقی ـ‬                                                                         ‫‪12‬‬
  ‫سلاحی است مخ ّرب‬
‫‪11‬ـ کشوری است ـ تاج‬                  ‫ـ نقش‬                                                     ‫‪5‬‬                                                 ‫فلزی است‬                                                                         ‫‪13‬‬
                       ‫‪4‬ـ ِخنگ و ب ‌یاستعداد ـ‬                                                 ‫‪6‬‬                            ‫‪1 1‬ـ ا ز د ا ستا نسر ا یا ن و‬
                                                                                                                            ‫نمایشنامه‌نویسان معاصر و فقید‬                                                                         ‫‪14‬‬
                            ‫قسمتی از صورت‬                                                      ‫‪7‬‬                                                                      ‫سبزیجات ـ رودخانه‌ای‬
                       ‫‪ 5‬ـ جعبه داخل میز ـ‬                                                                                                            ‫ایران‬                           ‫در اروپا‬                                    ‫‪15‬‬
                       ‫از آنطرف اقبال است ـ‬                                                    ‫‪8‬‬                            ‫‪12‬ـ از شهرهای ایران ـ ناقل بیماری‬
                                                                                               ‫‪9‬‬                                                                      ‫‪11‬ـ پادشاه ـ اصل و نژاد‬                                ‫افقی‪:‬‬
                               ‫حرف خطاب‬                                                                                                             ‫ـ کافی‬                          ‫ـ پیامدها‬
                       ‫‪ 6‬ـ مؤ سسه عا لی‬                                                        ‫‪10‬‬                           ‫‪13‬ـ زن ـ درگیری و رزم ـ پادشاه‬                                                          ‫‪1‬ـ فاتح سومنات‬
                       ‫پژوهش و آموزش ـ‬                                                                                                                                ‫‪12‬ـ از شاهان ایران قبل از‬              ‫‪2‬ـ مرکز سیاسی و اداری‬
                                                                                                                                                    ‫هو ‌نها‬                      ‫حملۀ عر ‌بها‬                ‫هر کشور ـ نوعی موسیقی‬
                       ‫حل جدول شماره قبل‬                                                                   ‫‪11‬‬               ‫‪14‬ـ منهدم ـ نظم و ترتیب ـ مصون‬                                                   ‫‪3‬ـ از صور ماه ـ صحرایی‬
                                                                                                                            ‫‪ 15‬ـ از آثار خواندنی محمدعلی‬              ‫‪13‬ـ رایحه ـ بدی ـ خاطر‬
                                                                                                  ‫افقی‪:‬‬                                                               ‫‪14‬ـ مربی برجستۀ تیم ملی‬                                  ‫است‬
                                                                                                                                                  ‫جمالزاده‬            ‫کشتی آزاد که در مسابقات‬                ‫‪4‬ـ از قهرمانان شاهنامه ـ‬
                                                                                  ‫‪1‬ـ ا ز فو تبا لیست‌ها ی‬                                                             ‫جهانی ‪ 1965‬تیم ایران را‬                ‫نق ‌شها ـ از حرکات آب ـ‬
                                                                                    ‫معروف و قدیمی فرانسه‬                                           ‫حل جدول شماره قبل‬  ‫به قهرمانی جهان رسانید ـ‬
                                                                                                                                                                      ‫از وسایل حمل و نقل آبی‬                              ‫مایۀ حیات‬
                                                    ‫ب ‌یپایان ـ عاقبت و نتیجه‬     ‫‪2‬ـ از شعرای نوپرداز و‬                                                               ‫‪15‬ـ تکرار یک حرف ـ از‬                  ‫‪ 5‬ـ زیاد‌هطلبی ـ آسوده ـ‬
                                                   ‫‪ 8‬ـ از هنرپیشگان برجسته‬                      ‫فقید ایران‬                                                            ‫شاهان ایران قبل از یورش‬
                                                                                                                                                                                                                   ‫نابود کردن ـ جدید‬
                                                       ‫و فقید سینمای ایران‬        ‫‪3‬ـ من و تو ـ نوش ‌تافزاری‬                                                                            ‫تازیان‬                ‫‪ 6‬ـ پوشش ـ موسیقیدان‬
                                                   ‫‪9‬ـ عالیمرتبه و بالا ـ وی ـ‬     ‫است سنتی ـ سرمایۀ‬                                                                                                          ‫معروف دربار ساسانی ـ‬

                                                              ‫لحظه و زمان‬                         ‫جاودانی‬                                                                                                               ‫آداب و رسوم‬
                                                   ‫‪10‬ـ تکرار یک حرف ـ‬             ‫‪4‬ـ زبان‌گرفتگی ـ چند‬                                                                                                       ‫‪ 7‬ـ تزئین شده ـ بانکی‬

                                                                    ‫هدایت‬                           ‫درس‬                                                                                                              ‫است ـ رویگردان‬
                                                   ‫‪11‬ـ از هنرپیشگان معروف‬         ‫‪ 5‬ـ گلی است ـ در بیابان‬                                                                                                    ‫‪ 8‬ـ شگرد ـ کوهستانی در‬
                                                                                                                                                                                                             ‫عربستان ـ در نانوای ‌یها پیدا‬
                                                         ‫و قدیمی تآتر ایران‬                    ‫فراوان است‬
                                                                                   ‫‪ 6‬ـ زبانی است ـ ثروتمند‬                                                                                                                   ‫م ‌یشود‬
                                                                                  ‫‪ 7‬ـ از اقوام ایرانی ـ راه‬                                                                                                  ‫‪9‬ـ پیکر ـ خیال بیهوده ـ‬
                                                                                                                                                                                                             ‫علامت جمع ـ شهری در‬

                                                                                                                                                                                                                             ‫استرالیا‬
                                                                                                                                                                                                             ‫‪10‬ـ فرزند شمشیر ـ از‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18