Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۸۱ (دوره جديد
P. 14

‫صفحه ‪ - Page 14 - 14‬شماره ‪1647‬‬
                                                                                                                                                                                 ‫جمعه ‪ 13‬تا پنجشنبه‪ 19‬مهرماه ‪1397‬خورشیدی‬

‫«آل احمد که از َم َر َده ( ُمریدا ِن)‬                                                                                                                                            ‫سخن خلیل ملکی و پیش بینی‬
‫خا ّص ِ خمینی شده بود‪ ،‬امسال‬                                                                                                                                                     ‫داهیانه وی درباره جه ّنمی که پیش‬
                                                                                                                                                                                 ‫روی دکتر مص ّدق بود‪ ،‬تأ ّمل بیشتری‬
‫به م ّکه مش ّرف شد‪ .‬این مسافرتدکتر مح ّمد مص ّدق؛ آسیب شناسی یک شکست‬                                                                                                             ‫را نسبت به شخص ّیت و عقاید وی‬
‫در حقیقت [برای او] شفابخش‬                                                                                                                                                        ‫طلب م ‌یکند‪ ،‬خصوصاً اینکه با همه‬
                                                                                                                                                                                 ‫تحولات سیاسی سال‌های اخیر و‬
‫بوده» (نامه‌ها‪ ،‬صص ‪.)215-214‬‬                                                                                                                                                     ‫فروپاشی دیوارهای تع ّصب و تنگ‬
                                                                                                                                                                                 ‫نظری‪ ،‬هنوز نیز کسانی هستند که‬
‫آل احمد در این سفر در نامه‌ای‬          ‫بخش (‪)11‬‬                             ‫* نگاهی به کارنامة سیاسی دکتر مح ّمد مص ّدق‬                                                          ‫در پناه نام مص ّدق‪ ،‬استقلال اندیشه‬
‫به آیت الله خمینی – به سال‬                                                                                                                                                       ‫و نظر را «گناه کبیره» م ‌یدانند و با‬
‫‪ 1343-‬خود را «فقیـ ِر گوش‬                                                                                                                                                        ‫«روح تود‌های» (بقول ملکی) هنوز‬
‫بزنگ و بفرمان و فرمانبـردار»‬           ‫علی میرفطروس‬                         ‫* دکتر جلال متینی * ناشر‪ :‬شرکت کتاب‪ ،‬آمریکا‪1384 ،‬‬                                                    ‫نیز در فضای سال‌های ‪ 30‬نَف َـس‬
                                                                                                                                                                                 ‫می‌کشند! بنابراین‪ ،‬مسئله دیروز‬
‫نامیده بود‪( .‬علی میرفطروس‪،‬‬                                                                                                                                                       ‫خلیل ملکی‪ ،‬مسئله امـروز ما‬

‫ملاحظاتی در تاریخ ایران‪ ،‬ص ‪.)106‬‬       ‫=خلیل ملکی بزرگترین متف ّکری است که در «ح ّمام فین ِ سیاست ایران»‪ ،‬توسط دل ّاکان حزب توده‪ ،‬رگ زده شد‪.‬‬                                                         ‫نیز هست‪.‬‬
‫از دکتر مص ّدق‪ ،‬بُت نسازید!‬                                                                                                                                                      ‫خلیل ملکی پس از انشعاب از‬
                                                                                                                                                                                 ‫حزب توده (‪ )1326‬و تأسیس حزب‬
‫در نامه ‪ 18‬اردیبهشت ‪1346‬‬               ‫=خلیلملکیبانجابتوفضیلتیاستثنائی‪،‬هیچگاه‪،‬نهخودرا«به ُرخ»کشیدونهکوشیدتابه«وجاهتم ّلی»نائلآید‪.‬‬                                                ‫زحمتکشان با همکاری دکتر مظفر‬
‫خطاب به دکتر امیر پیشداد (یکی‬                                                                                                                                                    ‫بقائی ( ‪ )1330‬و سپس تشکیل‬
                                                                                                                                                                                 ‫«نیروی سوم» ( ‪ )1331‬بسا ِن‬
‫از رهبران جامعه سوسیالیست‌های‬                                                                                        ‫=خلیل ملکی‪ :‬از مص ّدق بُت نسازیـد!‬                          ‫شریف‌ترین‪ ،‬آگاه‌ترین و صدیق‌ترین‬
                 ‫ایرانی در اروپا)‪،‬‬                                                                                                                                               ‫یا ِر وفادار مص ّدق تا آخرین لحظات‬
                                                                                                                                                                                 ‫در کنار وی باقی ماند‪ .‬در واقع ا ّولین‬
‫« انتقادی که دارم مربوط به‬                                                                                                                                                       ‫مقالات اصلی درباره ملّی شدن‬
‫سالم بشری ‪ -‬نه راضی کردن همه برخی عقاید و عملکردهای سیاسی می‌گشتند تا نیروی جانشینی پیدا این است که از دکتر مص ّدق بُتی‬            ‫از مرگش بود»‪)3( .‬‬                             ‫صنعت نفت ایران به قلم خلیل ملکی‬
‫کنند‪ .‬تفرقه و تش ّتت‪ ،‬مانع این بود ساخته می‌شود و اشتباهات‬                  ‫جریانی که به ه ّمت خلیل ملکی و نه فریفته بودن نسبت به عوام ‪ -‬را خلیل ملکی را مرور می‌کنیم‪:‬‬           ‫در روزنامه «شاهد» منتشر شده بود‪،‬‬
‫که آلترناتیو پیدا شود و جانشین رژیم اساسی او را به احزاب نسبت‬                         ‫از حزب توده انشعاب کرد ‪ -‬اساساً ملاک و معیار دانسته‌ام»‪( .‬نامه‌ها‪،‬‬                         ‫ا ّما او با نجابت و فضیلتی استثنائی‪،‬‬
‫درباره امپریالیسم آمریکا گردد‪ .‬اگر منظور [از امپریالیسم] می‌دهید که گویا – به مناسبت‬                                 ‫‪ -‬یک جریان فرهنگی بود که اعضاء ص ‪)336‬‬                       ‫هیچگاه‪ ،‬نه خود را «به ُرخ» کشید‬
‫انحصارات نفت و غیر‪ ،‬باشد‪ ،‬البته‪ ،‬ضعف ایدئولوژیک احزاب طرفدار‬                ‫شناخته شده آن عبارت بودند از‪ :‬این سخن ملکی‪ ،‬یادآو ِر سخن در نامه ‪ 29‬دسامبر ‪، 1963‬‬                    ‫و نه کوشید تا به «وجاهت ملّی»‬
‫فریدون تولّلی‪ ،‬رسول پرویزی‪ ،‬جلال «کارل پوپر» است که در روایت از «‪ ...‬آنچه در کنگره [جامعه موضوع دیگری است‪ .‬آن هم راهش‪ ،‬جبهه م ّلی بوده که مص ّدق مو ّفق‬
‫آل احمد‪ ،‬محمد علی خنجی‪ ،‬حسین سقراط می‌گوید‪« :‬سیاستمدار یا سوسیالیست‌های ایران در اروپا] فحش دادن نیست‪( .‬نامه‌ها‪ ،‬ص نشده است‪ .‬الب ّته موضوع‪ ،‬مف ّصل‬                                                      ‫نائل آید‪.‬‬
                                       ‫ملک‪ ،‬ناصر وثوقی‪ ،‬هوشنگ ساعدلو‪ ،‬دولتمند باید ِخردمند باشد‪ .‬منظور تصویب شده و از مقاله‌ای در شماره ‪)164-163‬‬                                 ‫انشعاب از حزب توده‪ ،‬باعث‬
‫است و در این جا نمی‌توان [آن را‬                                                                                                                                                  ‫گردید تا در هجوم ز ّرادخانه عظیم‬
                                                                                                                                                                                 ‫تبلیغاتی حزب (با ده‌ها روزنامه‬
‫به تفصیل] طرح کرد‪ .‬بطور خلاصه‬                                                                                                                                                    ‫و نشریه‪ ،‬رادیو پیک ایران‪ ،‬رادیو‬
                                                                                                                                                                                 ‫مسکو و ‪ )...‬اندیشه‌های خلیل ملکی‬
‫و در حقیقت [این نامه] اعلام عقیده‬                                                                                                                                                ‫برای نسل‌های گذشته و حال‪،‬‬
                                                                                                                                                                                 ‫ناشناخته بماند و بقول ملکی‪« :‬زجر‬
‫و تذ ّکر بعضی از واقعی ّـات [است]‪:‬‬                                                                                                                                               ‫و شکنجــه روحی که همرزمان‬
                                                                                                                                                                                 ‫سابق من [یعنی تود ‌ها ‌یها] بر من‬
‫‪ -1‬دکتر مص ّدق به احزاب عقیده‬                                                                                                                                                    ‫تحمیل کرده‌اند‪ ،‬خیلی ُکشنده‬
                                                                                                                                                                                 ‫تر از شکنجـه‌های جسمانی‬
‫نداشت و ح ّتی خود را مافوق جبهه‬                                                                                                                                                  ‫است که (در زندان) به من‬
                                                                                                                                                                                 ‫داده‌اند و یا می‌توانند بدهند»‬
‫م ّلی و احزاب اعلام کرده بود و‬                                                                                                                                                   ‫(نامه‌ها‪ ،‬ص ‪« ... »)509-508‬من‬
                                                                                                                                                                                 ‫شخص ًا – همواره ‪ -‬عادت کرد ‌هام‬
‫موقع انتخابات [دوره هفدهم مجلس‬                                                                                                                                                   ‫که از بروتو ‌سها از پشت خنجر‬
                                                                                                                                                                                 ‫بخورم» (ص ‪ .)126‬این کینه و‬
‫شورای ملّی] موجب شد که جبهه‬                                                                                                                                                      ‫نفرت رفقای حزب توده نسبت به‬
                                                                                                                                                                                 ‫ملکی چنان بود که به روایت دکتر‬
‫م ّلی بکلّی تعطیل گردید‪ ،‬و پس از‬                                                                                                                                                 ‫مهرداد بهار‪ ،‬رفقای حزبی‌اش‬
                                                                                                                                                                                 ‫نقشـه قتل ملکی را در زندان‬
‫آن‪ ،‬من اصطلاح «نهضت م ّلی» را‬                                                                                                                                                    ‫فلک الافلاک کشیده بودند‪( .‬ص‬
                                                                                                                                                                                 ‫‪ )69‬در تجربه این رنج‌ها و شکنج‌ها‬
‫جانشین «جبهه م ّلی» ‪ -‬که دیگر‬                                                                                                                                                    ‫بود که خلیل ملکی زیر لب زمزمه‬

‫نبود ‪ -‬کردم‪ .‬در مجلس [هفدهم]‬                                                                                                                                                                             ‫می‌کرد‪:‬‬

‫نیز دیگر فراکسیون جبهه م ّلی نبود‪،‬‬                                                                                                                                               ‫«زبسکهمردم ِکدیده‪،‬دیدهمردمِ بد‬

‫بلکه فراکسیون نهضت ملّی بود‪ .‬با‬                                                                                                                                                  ‫کنونبهمردم ِکدیــدهسوءظندارم»‬

‫وجود تذ ّکرات مستم ّر و دائمی من‪،‬‬                                                                                                                                                ‫به جرأت می‌توان گفت که خلیل‬
                                                                                                                                                                                 ‫ملکی بزرگترین متف ّکری است که در‬
‫[مص ّدق] به حزب و حزب بزرگ‬                                                                                                                                                       ‫«ح ّمام فین سیاست ایران» توسط‬
                                                                                                                                                                                 ‫دل ّاکان حزب توده رگ زده شد‪.‬‬
‫عقیده نداشت‪ .‬فقط بعد از [حوادث]‬                                                                                                                                                  ‫بنابراین‪ ،‬اشاره‌ای کوتاه به شخص ّیت‬
                                                                                                                                                                                 ‫و اندیش ‌ههای خلیل ملکی‪ ،‬هم ادای‬
‫‪ 9‬اسفند توانستم او را متقاعد کنم‪،‬‬                                                                                                                                                ‫دینی است به این اندیشمن ِد تنها‪،‬‬
                                                                                                                                                                                 ‫و هم فرصتی است برای یادآور ِی‬
‫ا ّما متأسفانه به مناسبات دیگر‪ ،‬کار‬                                                                                                                                              ‫برخی عقاید او به نسلی که با فاصله‬
                                                                                                                                                                                 ‫از رویدادهای تاریخی‪ ،‬اینک دوستدار‬
              ‫از کار گذشته بود‪.‬‬                                                                                                                                                  ‫شناخت منصفانه تاریخ معاصر ایران‬

‫‪ -2‬صحیح است که حزب‬                                                                                                                                                                                     ‫است‪)1( .‬‬
                                                                                                                                                                                              ‫***‬
‫استالینی توده‪ ،‬کارشکنی می‌کرد‪،‬‬                                                                                                                                                   ‫مهمترین ویژگ ‌یهای خلیل ملکی‬
                                                                                                                                                                                 ‫عبارت بود از‪ :‬استقلال اندیشه‪،‬‬
‫ا ّما صحیح‌تر‪ ،‬اصطلاحی است که‬                                                                                                                                                    ‫عقلان ّیت‪ ،‬ایراندوستی‪ ،‬اعتدال‪ ،‬واقع‬
                                                                                                                                                                                 ‫بینی‪ ،‬اصلاح طلبی‪ ،‬ادب سیاسی‪،‬‬
‫عا ّمه مردم آن را اختراع کردند‪،‬‬                                                                                                                                                  ‫فرهن ِگ بحث وگفتگو‪ ،‬شجاعت و‬
                                                                                                                                                                                 ‫شرافت اخلاقی‪ .‬و این‌ها‪ ،‬در «جامعه‬
‫«توده نفتی» ‪ -‬یعنی ترکیب سیاست‬                                                                                                                                                   ‫توده وار» ( ‪)Société de Masse‬‬
                                                                                                                                                                                 ‫‪ -‬که تود‌هها قدرت اندیشیدن ندارند‬
‫انگلیس و حزب توده ‪-‬کارشکنی‬                                                                                                                                                       ‫و «رهبر» یا «حزب پیشتاز» به‬
                                                                                                                                                                                 ‫جای آنان فکر م ‌یکند و عصب ّیت و‬
‫می‌کرد‪ ،‬و این ضعف ایدئولوژیک‬                                                                                                                                                     ‫هیجان و عاطفه و احساسات‪ ،‬عقل‬
                                                                                                                                                                                 ‫و اندیشه سالم را مضروب م ‌یکند و‬
‫ما نبود که موجب شکست شد‪،‬‬                                                                                                                                                         ‫«سیاست» را ‪ -‬عموماً‪ -‬با «س ّیاسی»‬
                                                                                                                                                                                 ‫(حیله و نیرنگ) یکی م ‌یدانند‪ ،‬بسیار‬
‫ضعف ایدئولوژیک دکتر مص ّدق‬                                                                                                                                                       ‫خطرناک و ناخوشایند بود‪ .‬هم از‬
                                                                                                                                                                                 ‫این روست که خلیل ملکی در طول‬
‫و تمام رهبران نهضت م ّلی بود‬                                                                                                                                                     ‫زندگی سیاسی خویش نه به «کام»‬
                                                                                                                                                                                 ‫رسید و نه به «نان» زیرا که بقول‬
‫که از کارشکنی‌های حزب توده ‪-‬‬                                                ‫مظفربقایی ‪،‬آی ‌تالله کاشانی و خلیل ملکی‬                                                              ‫همراه و همرزم اول ّیه او‪ ،‬نادر نادرپور‪:‬‬
‫نفتی سر درنیاوردند و آلت دست‬
                                                                                                                                                                                 ‫«ما‪ ،‬نـان به نرخ ِ خو ِن جگر خوردیم‬
‫انگلیس‌ها گردیدند و ما را ‪ -‬که‬
‫درباره روشنفکران و جلال از کارشکنی‌های حزب توده پرده‬                                                                               ‫ابراهیم گلستان‪ ،‬نادر نادرپور‪ ،‬احمد‬            ‫زیــرا کــه نــرخ ِ روز‪ ،‬ندانستیم»‬
                                       ‫آل احمد‬
‫برم ‌یداشتیم ‪ -‬اغلب تخطئه کردند‪.‬‬                                                                                                   ‫آرام‪ ،‬که صادق هدایت نیز ‪ -‬گاه‬                 ‫چنانکه در جای دیگری نیز‬
‫«اخیراًجلال ال احمد کتابی نوشته ‪ 28 3-‬مرداد [‪ ]32‬اجتناب پذیر‬                                                                                                                     ‫گفته‌ام (‪ ،)2‬من در تاریخ معاصر‬
‫که پیش از چاپ‪ ،‬من آن را خواندم‪ .‬او بود‪ .‬عدم آگاهی رهبری [مص ّدق]‬                                                                   ‫‪ -‬در مباحثات آنان حضور داشت‪.‬‬                  ‫ایران فقط دو یا سه شخص ّیت‬
                                                                                                                                                                                 ‫سیاسی را می‌شناسم که فضل‬
‫هم عین این اشتباه را م ‌یکند که «فک ِر» موجب شکست شد‪ .‬این موضوعی‬                                                                   ‫این جریان فرهنگی‪ ،‬ابتدا با انتشار‬             ‫فرهنگی را با فضیلت اخلاقی‪،‬‬
                                                                                                                                                                                 ‫با هم داشتند‪ ،‬ا ّول‪ ،‬محمد علی‬
‫روشنفکر باید «روشن» باشد‪ .‬علاوه بر نیست که پس از گذشت زمان گفته‬                                                                    ‫هفته نامه «نیروی سوم» و سپس‬                   ‫فروغی و بعد‪ ،‬دکتر غلامحسین‬
                                                                                                                                                                                 ‫صدیقی و خلیل ملکی با این تفاوت‬
‫آن‪ ،‬آل احمد تص ّور کرده است که اگر باشیم‪ .‬در آن زمان هم‪ ،‬شرایط و‬                                                                   ‫با نشر ماهنامه «علم و زندگی» و‬                ‫که بقولی‪« :‬پیروزی ملکـی پس‬

‫روشنفکر خود را در خدمت فئودال یا عوامل شکست را برشمردیم و هم‬                                                                       ‫بعد‪« ،‬اندیشه نو» (به سردبیری ناصر‬

‫بورژوازی و یا استعمار و خلاصه در عوامل پیروزی را پیشنهاد کردیم‪.‬‬                                                                    ‫وثوقی) به تبلیغ و ترویج دیدگاه‌های‬

‫خدمت هیأت حاکمه قرار داد [دیگر] اسناد و مدارک و شواهد‪ ،‬زیاد هست‬                                                                    ‫خویش پرداخت‪ ،‬هر چند که در طول‬

‫روشنفکر نیست‪ .‬باید توجه داشت که که حزب زحمتکشان (نیروی س ّوم)‬                                                                      ‫زمان‪ ،‬تنها خلیل ملکی بود که در‬

                                       ‫قشر روشنفکر طبقه خاصی نیست‪،‬‬                                                                 ‫عرصه فعالی ‌تهای سیاسی‪ -‬تئوریک‬
                                       ‫روشنفکران – یعنی انتلکتوئ ‌لها ‪ -‬در‬
‫عوامل پیروزی را برشمرده و پیشنهاد‬                                                                                                  ‫باقی ماند‪ .‬م ‌یتوان گفت که «نیروی‬
‫کرده‪ ،‬هم در روزنامه [نیروی س ّوم]‬                                                                                                  ‫سوم» از نظر تئوریک‪ ،‬مهمترین حزب‬
‫خدمت طبقات مختل ‌فاند‪ .‬در تمام قرن و هم بیشتر بطور شفاهی به خو ِد‬
‫نوزدهم‪ ،‬بخش بزرگی از روشنفکران و دکتر مص ّدق اعلام کردیم‪ .‬ا ّما ضعف‬                                                                ‫و تنها مکتب فکری مستقل چپ در‬

‫هنرمندان در خدمت بورژوازی بود‌هاند ایدئولوژیک او و عدم آشنایی او‬                                                                   ‫برابر حزب توده وابسته به شوروی بود‪.‬‬

‫و هنوز هم هستند ‪ ...‬موضوع روشنفکر بر سیاست جهانی روز‪ ،‬موجب‬                                                                         ‫در کنار کار سیاسی‪ ،‬دغدغه‬

‫بودن مربوط به چگونگی فکر او ‪ -‬که شکست گردید‪( .‬نامه‌ها‪ ،‬ص‬                                                                           ‫ا سا سی خلیل ملکی ‪ -‬ما نند‬

              ‫مت ّرقی یا غیر مت ّرقی باشد ‪ -‬نیست‪.)415-414 .‬‬                                                                        ‫محمدعلی فروغی‪ -‬فرهنگسازی‬

                                       ‫روشنفکر کسی است که با نیروی فکر‪،‬‬                                                            ‫و مهندسی اجتماعی بود‪ ،‬هم از این‬

‫کار م ‌یکند نه بازو ‪ ...‬من به جلال درباره جبهه ملی‬                                                                                 ‫روست که خلیل ملکی را ‪ -‬ابتدا ‪ -‬باید‬

‫توضیح دادم که روشنفکران رویهم رفته «‪ ...‬جبهه ملّی [د ّوم] به فر ِض‬                                                                 ‫فرهنگساز و نظریّه پرداز نامید تا یک‬

‫حالت روان شناسی خاص و مشترک رسیدن به قدرت‪ ،‬چه کار خواهد‬                                                                            ‫سیاستمدار‪ .‬خلیل ملکی به سه زبان‬

‫دارند ا ّما ایدئولوژی مشترک ندارند‪ .‬کرد؟ یکی از اعضاء شورای مرکزی‬                                                                  ‫انگلیسی‪ ،‬آلمانی و انگلیسی تس ّلط‬

‫او [آل احمد] در توضیح [تعریف] جبهه م ّلی [د ّوم] به من گفت‪ :‬این‬                                                                    ‫کامل داشت‪ .‬او دارای حدود ‪15‬‬
‫روشنفکر دچار مشکلات عجیبی شده هیأت حاکمه‪ ،‬احمق است‪ ،‬اگر‬
                                                                            ‫دکتر مح ّمد مص ّدق‬                                     ‫ترجمه و تألیف بود که از آن جمله‬
                                                                                                                                     ‫می‌توان از ترجم ‌ههای زیر نام برد‪:‬‬
‫نقش شخص ّیت د ر تا ر یخ ( اینست که سیاستمدار باید به ا ّول سوسیالیس ِم ماهانه انتخاب شده بود ‪( » ...‬نام ‌هها‪ ،‬صص ‪ )309-308‬حکومت را خودشان به دست ما‬
‫پلَخانُف)‪ ،‬قهرمان تاریخ (سیدنی نادانی‌اش آگاه باشد زیرا مسئولیت که «امپریالیسم آمریکا‪ ،‬دشمن « ‪ ...‬غرب زدگی آل احمد یک بسپارند‪ ،‬در مدت دو روز‪ ،‬اختلاف و‬
‫هوک)‪ ،‬انقلاب ناتمام (ایزاک دویچر)‪ ،‬سنگینی بر عهده دارد‪ .‬این مسئول ّیت شماره یک م ّل ‌تهاست» به نظر من سوءتفاهم عجیبی راه انداخته که گویا نفاق را به جائی می‌رسانیم که ناچار‬
‫فرهنگ اصطلاحات اجتماعی (توماس باید او را به در ِک قاصر بودن فهم وی شعار پوچ‪ ،‬تهی و خالی از معناست‪ .‬غرب‪ ،‬یکپارچه است و جنبه طبقاتی از بین می‌رویم» «رهبران جبهه‬
‫سوره)‪ ،‬کتاب سیاه گرسنگی (حوزه و بنابراین‪ ،‬به فروتنی رهنمون شود»‪ .‬همین «دشمن شماره یک م ّلت‌ها» ندارد و هر چه در غرب م ‌یگذرد بیماری م ّلی [د ّوم] ح ّتی در سطح قرن‬
‫آن عقلان ّیت سیاسی و صراحت در ایران با زور و فشار سعی کرد که مربوط به سرمایه داری و امپریالیسم نوزدهم نیز نیستند»‪( .‬نامه‌ها‪،‬‬       ‫دو کاسترو)‪.‬‬
              ‫از مهمترین ویژگی‌های خلیل گفتار و رفتار‪ ،‬باعث می‌شد تا خلیل جبهه م ّلی [د ّوم] را جانشین رژیم است و از هر آنچه غربی است باید ص ‪ 122‬و ‪)125‬‬
                                       ‫ملکی‪ ،‬صراحت کلام و عقلان ّیت ملکی‪ -‬به دور از تق ّیــه‌ها و شاه کند و آنچه در قدرت داشت به احتراز داشت» (نامه‌ها‪ ،‬ص ‪)450‬‬
‫«ادامه دارد»‬

                                                                            ‫سیاسی او بود‪ .‬ملکی‪ -‬به قول خود‪ -‬مصلحت جوئی‌ها و عوامفریبی‌های شاه فشار آورد‪ .‬اگر جبهه م ّلی [د ّوم]‬
‫«ملاحظات خود را بدون پرده پوشی رای ِج روشنفکران و رهبران سیاسی مو ّفق نشد‪ ،‬تقصیر آن «دشمن شماره ‪ -1‬این بخش‪ ،‬خلاص ‌های از عقاید خلیل ملکی است که – عموماً ‪ -‬از‬
‫و با صراح ِت خا ّص ِ «ترک‌های آن دوران‌ـ خطر کند و از مسائلی یک» نبود‪ ،‬آزادی‌های نسبی اخیر نام ‌ههای وی استخراج شده است‪ ،‬در متن کتاب (دکترمح ّمد مص ّدق؛ آسیب‬
‫آذربایجانی» اعلام می‌کرد» (نامه‌ها‪ ،‬سخن بگوید که بقول نیما‪« :‬آب در ایران و تغییر و تحولات در املاک شناسی یک شکست) با مراجعه به مقالات و خاطرات سیاسی خلیل ملکی‪،‬‬
              ‫ص ‪ .)230‬او درباره عقلان ّیت سیاسی‪ -‬خوابگــه مورچگان ریخته بود»‪ .‬بزرگ [اصلاحات ارضی] همه در از عقاید و اندیش ‌ههای وی‪ ،‬بیشتر سخن گفت ‌هایم‪.‬‬
                                       ‫با طنزی که گویا ناظر بر دکتر محمد با چنان عقلانیت سیاسی و دلیری تحت فشار «دشمن شماره یک» ‪ -2‬برخی منظر‌هها ‪ ،....‬ص ‪57‬‬
‫رفتار بود که او ح ّتی به ملاقات شاه است‪ .‬آنها [امپریالیست‌ها] مدت‌ها ‪ -3‬نام ‌ههای خلیل ملکی‪ ،‬به کوشش امیر پیشداد و محمدعلی همایون‬
                                                                                                                                   ‫مص ّدق است‪ -‬م ‌یگوید‪:‬‬
                                       ‫از شاه مأیوس شدند‪ ،‬در به در کاتوزیان‪ ،‬ص ‪.2‬‬                                    ‫«من برای سیاستمدار‪ ،‬همواره عقل رفت و ‪...‬‬
   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18