Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۸۱ (دوره جديد
P. 14
صفحه - Page 14 - 14شماره 1647
جمعه 13تا پنجشنبه 19مهرماه 1397خورشیدی
«آل احمد که از َم َر َده ( ُمریدا ِن) سخن خلیل ملکی و پیش بینی
خا ّص ِ خمینی شده بود ،امسال داهیانه وی درباره جه ّنمی که پیش
روی دکتر مص ّدق بود ،تأ ّمل بیشتری
به م ّکه مش ّرف شد .این مسافرتدکتر مح ّمد مص ّدق؛ آسیب شناسی یک شکست را نسبت به شخص ّیت و عقاید وی
در حقیقت [برای او] شفابخش طلب م یکند ،خصوصاً اینکه با همه
تحولات سیاسی سالهای اخیر و
بوده» (نامهها ،صص .)215-214 فروپاشی دیوارهای تع ّصب و تنگ
نظری ،هنوز نیز کسانی هستند که
آل احمد در این سفر در نامهای بخش ()11 * نگاهی به کارنامة سیاسی دکتر مح ّمد مص ّدق در پناه نام مص ّدق ،استقلال اندیشه
به آیت الله خمینی – به سال و نظر را «گناه کبیره» م یدانند و با
1343-خود را «فقیـ ِر گوش «روح تودهای» (بقول ملکی) هنوز
بزنگ و بفرمان و فرمانبـردار» علی میرفطروس * دکتر جلال متینی * ناشر :شرکت کتاب ،آمریکا1384 ، نیز در فضای سالهای 30نَف َـس
میکشند! بنابراین ،مسئله دیروز
نامیده بود( .علی میرفطروس، خلیل ملکی ،مسئله امـروز ما
ملاحظاتی در تاریخ ایران ،ص .)106 =خلیل ملکی بزرگترین متف ّکری است که در «ح ّمام فین ِ سیاست ایران» ،توسط دل ّاکان حزب توده ،رگ زده شد. نیز هست.
از دکتر مص ّدق ،بُت نسازید! خلیل ملکی پس از انشعاب از
حزب توده ( )1326و تأسیس حزب
در نامه 18اردیبهشت 1346 =خلیلملکیبانجابتوفضیلتیاستثنائی،هیچگاه،نهخودرا«به ُرخ»کشیدونهکوشیدتابه«وجاهتم ّلی»نائلآید. زحمتکشان با همکاری دکتر مظفر
خطاب به دکتر امیر پیشداد (یکی بقائی ( )1330و سپس تشکیل
«نیروی سوم» ( )1331بسا ِن
از رهبران جامعه سوسیالیستهای =خلیل ملکی :از مص ّدق بُت نسازیـد! شریفترین ،آگاهترین و صدیقترین
ایرانی در اروپا)، یا ِر وفادار مص ّدق تا آخرین لحظات
در کنار وی باقی ماند .در واقع ا ّولین
« انتقادی که دارم مربوط به مقالات اصلی درباره ملّی شدن
سالم بشری -نه راضی کردن همه برخی عقاید و عملکردهای سیاسی میگشتند تا نیروی جانشینی پیدا این است که از دکتر مص ّدق بُتی از مرگش بود»)3( . صنعت نفت ایران به قلم خلیل ملکی
کنند .تفرقه و تش ّتت ،مانع این بود ساخته میشود و اشتباهات جریانی که به ه ّمت خلیل ملکی و نه فریفته بودن نسبت به عوام -را خلیل ملکی را مرور میکنیم: در روزنامه «شاهد» منتشر شده بود،
که آلترناتیو پیدا شود و جانشین رژیم اساسی او را به احزاب نسبت از حزب توده انشعاب کرد -اساساً ملاک و معیار دانستهام»( .نامهها، ا ّما او با نجابت و فضیلتی استثنائی،
درباره امپریالیسم آمریکا گردد .اگر منظور [از امپریالیسم] میدهید که گویا – به مناسبت -یک جریان فرهنگی بود که اعضاء ص )336 هیچگاه ،نه خود را «به ُرخ» کشید
انحصارات نفت و غیر ،باشد ،البته ،ضعف ایدئولوژیک احزاب طرفدار شناخته شده آن عبارت بودند از :این سخن ملکی ،یادآو ِر سخن در نامه 29دسامبر ، 1963 و نه کوشید تا به «وجاهت ملّی»
فریدون تولّلی ،رسول پرویزی ،جلال «کارل پوپر» است که در روایت از « ...آنچه در کنگره [جامعه موضوع دیگری است .آن هم راهش ،جبهه م ّلی بوده که مص ّدق مو ّفق
آل احمد ،محمد علی خنجی ،حسین سقراط میگوید« :سیاستمدار یا سوسیالیستهای ایران در اروپا] فحش دادن نیست( .نامهها ،ص نشده است .الب ّته موضوع ،مف ّصل نائل آید.
ملک ،ناصر وثوقی ،هوشنگ ساعدلو ،دولتمند باید ِخردمند باشد .منظور تصویب شده و از مقالهای در شماره )164-163 انشعاب از حزب توده ،باعث
است و در این جا نمیتوان [آن را گردید تا در هجوم ز ّرادخانه عظیم
تبلیغاتی حزب (با دهها روزنامه
به تفصیل] طرح کرد .بطور خلاصه و نشریه ،رادیو پیک ایران ،رادیو
مسکو و )...اندیشههای خلیل ملکی
و در حقیقت [این نامه] اعلام عقیده برای نسلهای گذشته و حال،
ناشناخته بماند و بقول ملکی« :زجر
و تذ ّکر بعضی از واقعی ّـات [است]: و شکنجــه روحی که همرزمان
سابق من [یعنی تود ها یها] بر من
-1دکتر مص ّدق به احزاب عقیده تحمیل کردهاند ،خیلی ُکشنده
تر از شکنجـههای جسمانی
نداشت و ح ّتی خود را مافوق جبهه است که (در زندان) به من
دادهاند و یا میتوانند بدهند»
م ّلی و احزاب اعلام کرده بود و (نامهها ،ص « ... »)509-508من
شخص ًا – همواره -عادت کرد هام
موقع انتخابات [دوره هفدهم مجلس که از بروتو سها از پشت خنجر
بخورم» (ص .)126این کینه و
شورای ملّی] موجب شد که جبهه نفرت رفقای حزب توده نسبت به
ملکی چنان بود که به روایت دکتر
م ّلی بکلّی تعطیل گردید ،و پس از مهرداد بهار ،رفقای حزبیاش
نقشـه قتل ملکی را در زندان
آن ،من اصطلاح «نهضت م ّلی» را فلک الافلاک کشیده بودند( .ص
)69در تجربه این رنجها و شکنجها
جانشین «جبهه م ّلی» -که دیگر بود که خلیل ملکی زیر لب زمزمه
نبود -کردم .در مجلس [هفدهم] میکرد:
نیز دیگر فراکسیون جبهه م ّلی نبود، «زبسکهمردم ِکدیده،دیدهمردمِ بد
بلکه فراکسیون نهضت ملّی بود .با کنونبهمردم ِکدیــدهسوءظندارم»
وجود تذ ّکرات مستم ّر و دائمی من، به جرأت میتوان گفت که خلیل
ملکی بزرگترین متف ّکری است که در
[مص ّدق] به حزب و حزب بزرگ «ح ّمام فین سیاست ایران» توسط
دل ّاکان حزب توده رگ زده شد.
عقیده نداشت .فقط بعد از [حوادث] بنابراین ،اشارهای کوتاه به شخص ّیت
و اندیش ههای خلیل ملکی ،هم ادای
9اسفند توانستم او را متقاعد کنم، دینی است به این اندیشمن ِد تنها،
و هم فرصتی است برای یادآور ِی
ا ّما متأسفانه به مناسبات دیگر ،کار برخی عقاید او به نسلی که با فاصله
از رویدادهای تاریخی ،اینک دوستدار
از کار گذشته بود. شناخت منصفانه تاریخ معاصر ایران
-2صحیح است که حزب است)1( .
***
استالینی توده ،کارشکنی میکرد، مهمترین ویژگ یهای خلیل ملکی
عبارت بود از :استقلال اندیشه،
ا ّما صحیحتر ،اصطلاحی است که عقلان ّیت ،ایراندوستی ،اعتدال ،واقع
بینی ،اصلاح طلبی ،ادب سیاسی،
عا ّمه مردم آن را اختراع کردند، فرهن ِگ بحث وگفتگو ،شجاعت و
شرافت اخلاقی .و اینها ،در «جامعه
«توده نفتی» -یعنی ترکیب سیاست توده وار» ( )Société de Masse
-که تودهها قدرت اندیشیدن ندارند
انگلیس و حزب توده -کارشکنی و «رهبر» یا «حزب پیشتاز» به
جای آنان فکر م یکند و عصب ّیت و
میکرد ،و این ضعف ایدئولوژیک هیجان و عاطفه و احساسات ،عقل
و اندیشه سالم را مضروب م یکند و
ما نبود که موجب شکست شد، «سیاست» را -عموماً -با «س ّیاسی»
(حیله و نیرنگ) یکی م یدانند ،بسیار
ضعف ایدئولوژیک دکتر مص ّدق خطرناک و ناخوشایند بود .هم از
این روست که خلیل ملکی در طول
و تمام رهبران نهضت م ّلی بود زندگی سیاسی خویش نه به «کام»
رسید و نه به «نان» زیرا که بقول
که از کارشکنیهای حزب توده - مظفربقایی ،آی تالله کاشانی و خلیل ملکی همراه و همرزم اول ّیه او ،نادر نادرپور:
نفتی سر درنیاوردند و آلت دست
«ما ،نـان به نرخ ِ خو ِن جگر خوردیم
انگلیسها گردیدند و ما را -که
درباره روشنفکران و جلال از کارشکنیهای حزب توده پرده ابراهیم گلستان ،نادر نادرپور ،احمد زیــرا کــه نــرخ ِ روز ،ندانستیم»
آل احمد
برم یداشتیم -اغلب تخطئه کردند. آرام ،که صادق هدایت نیز -گاه چنانکه در جای دیگری نیز
«اخیراًجلال ال احمد کتابی نوشته 28 3-مرداد [ ]32اجتناب پذیر گفتهام ( ،)2من در تاریخ معاصر
که پیش از چاپ ،من آن را خواندم .او بود .عدم آگاهی رهبری [مص ّدق] -در مباحثات آنان حضور داشت. ایران فقط دو یا سه شخص ّیت
سیاسی را میشناسم که فضل
هم عین این اشتباه را م یکند که «فک ِر» موجب شکست شد .این موضوعی این جریان فرهنگی ،ابتدا با انتشار فرهنگی را با فضیلت اخلاقی،
با هم داشتند ،ا ّول ،محمد علی
روشنفکر باید «روشن» باشد .علاوه بر نیست که پس از گذشت زمان گفته هفته نامه «نیروی سوم» و سپس فروغی و بعد ،دکتر غلامحسین
صدیقی و خلیل ملکی با این تفاوت
آن ،آل احمد تص ّور کرده است که اگر باشیم .در آن زمان هم ،شرایط و با نشر ماهنامه «علم و زندگی» و که بقولی« :پیروزی ملکـی پس
روشنفکر خود را در خدمت فئودال یا عوامل شکست را برشمردیم و هم بعد« ،اندیشه نو» (به سردبیری ناصر
بورژوازی و یا استعمار و خلاصه در عوامل پیروزی را پیشنهاد کردیم. وثوقی) به تبلیغ و ترویج دیدگاههای
خدمت هیأت حاکمه قرار داد [دیگر] اسناد و مدارک و شواهد ،زیاد هست خویش پرداخت ،هر چند که در طول
روشنفکر نیست .باید توجه داشت که که حزب زحمتکشان (نیروی س ّوم) زمان ،تنها خلیل ملکی بود که در
قشر روشنفکر طبقه خاصی نیست، عرصه فعالی تهای سیاسی -تئوریک
روشنفکران – یعنی انتلکتوئ لها -در
عوامل پیروزی را برشمرده و پیشنهاد باقی ماند .م یتوان گفت که «نیروی
کرده ،هم در روزنامه [نیروی س ّوم] سوم» از نظر تئوریک ،مهمترین حزب
خدمت طبقات مختل فاند .در تمام قرن و هم بیشتر بطور شفاهی به خو ِد
نوزدهم ،بخش بزرگی از روشنفکران و دکتر مص ّدق اعلام کردیم .ا ّما ضعف و تنها مکتب فکری مستقل چپ در
هنرمندان در خدمت بورژوازی بودهاند ایدئولوژیک او و عدم آشنایی او برابر حزب توده وابسته به شوروی بود.
و هنوز هم هستند ...موضوع روشنفکر بر سیاست جهانی روز ،موجب در کنار کار سیاسی ،دغدغه
بودن مربوط به چگونگی فکر او -که شکست گردید( .نامهها ،ص ا سا سی خلیل ملکی -ما نند
مت ّرقی یا غیر مت ّرقی باشد -نیست.)415-414 . محمدعلی فروغی -فرهنگسازی
روشنفکر کسی است که با نیروی فکر، و مهندسی اجتماعی بود ،هم از این
کار م یکند نه بازو ...من به جلال درباره جبهه ملی روست که خلیل ملکی را -ابتدا -باید
توضیح دادم که روشنفکران رویهم رفته « ...جبهه ملّی [د ّوم] به فر ِض فرهنگساز و نظریّه پرداز نامید تا یک
حالت روان شناسی خاص و مشترک رسیدن به قدرت ،چه کار خواهد سیاستمدار .خلیل ملکی به سه زبان
دارند ا ّما ایدئولوژی مشترک ندارند .کرد؟ یکی از اعضاء شورای مرکزی انگلیسی ،آلمانی و انگلیسی تس ّلط
او [آل احمد] در توضیح [تعریف] جبهه م ّلی [د ّوم] به من گفت :این کامل داشت .او دارای حدود 15
روشنفکر دچار مشکلات عجیبی شده هیأت حاکمه ،احمق است ،اگر
دکتر مح ّمد مص ّدق ترجمه و تألیف بود که از آن جمله
میتوان از ترجم ههای زیر نام برد:
نقش شخص ّیت د ر تا ر یخ ( اینست که سیاستمدار باید به ا ّول سوسیالیس ِم ماهانه انتخاب شده بود ( » ...نام هها ،صص )309-308حکومت را خودشان به دست ما
پلَخانُف) ،قهرمان تاریخ (سیدنی نادانیاش آگاه باشد زیرا مسئولیت که «امپریالیسم آمریکا ،دشمن « ...غرب زدگی آل احمد یک بسپارند ،در مدت دو روز ،اختلاف و
هوک) ،انقلاب ناتمام (ایزاک دویچر) ،سنگینی بر عهده دارد .این مسئول ّیت شماره یک م ّل تهاست» به نظر من سوءتفاهم عجیبی راه انداخته که گویا نفاق را به جائی میرسانیم که ناچار
فرهنگ اصطلاحات اجتماعی (توماس باید او را به در ِک قاصر بودن فهم وی شعار پوچ ،تهی و خالی از معناست .غرب ،یکپارچه است و جنبه طبقاتی از بین میرویم» «رهبران جبهه
سوره) ،کتاب سیاه گرسنگی (حوزه و بنابراین ،به فروتنی رهنمون شود» .همین «دشمن شماره یک م ّلتها» ندارد و هر چه در غرب م یگذرد بیماری م ّلی [د ّوم] ح ّتی در سطح قرن
آن عقلان ّیت سیاسی و صراحت در ایران با زور و فشار سعی کرد که مربوط به سرمایه داری و امپریالیسم نوزدهم نیز نیستند»( .نامهها، دو کاسترو).
از مهمترین ویژگیهای خلیل گفتار و رفتار ،باعث میشد تا خلیل جبهه م ّلی [د ّوم] را جانشین رژیم است و از هر آنچه غربی است باید ص 122و )125
ملکی ،صراحت کلام و عقلان ّیت ملکی -به دور از تق ّیــهها و شاه کند و آنچه در قدرت داشت به احتراز داشت» (نامهها ،ص )450
«ادامه دارد»
سیاسی او بود .ملکی -به قول خود -مصلحت جوئیها و عوامفریبیهای شاه فشار آورد .اگر جبهه م ّلی [د ّوم]
«ملاحظات خود را بدون پرده پوشی رای ِج روشنفکران و رهبران سیاسی مو ّفق نشد ،تقصیر آن «دشمن شماره -1این بخش ،خلاص های از عقاید خلیل ملکی است که – عموماً -از
و با صراح ِت خا ّص ِ «ترکهای آن دورانـ خطر کند و از مسائلی یک» نبود ،آزادیهای نسبی اخیر نام ههای وی استخراج شده است ،در متن کتاب (دکترمح ّمد مص ّدق؛ آسیب
آذربایجانی» اعلام میکرد» (نامهها ،سخن بگوید که بقول نیما« :آب در ایران و تغییر و تحولات در املاک شناسی یک شکست) با مراجعه به مقالات و خاطرات سیاسی خلیل ملکی،
ص .)230او درباره عقلان ّیت سیاسی -خوابگــه مورچگان ریخته بود» .بزرگ [اصلاحات ارضی] همه در از عقاید و اندیش ههای وی ،بیشتر سخن گفت هایم.
با طنزی که گویا ناظر بر دکتر محمد با چنان عقلانیت سیاسی و دلیری تحت فشار «دشمن شماره یک» -2برخی منظرهها ،....ص 57
رفتار بود که او ح ّتی به ملاقات شاه است .آنها [امپریالیستها] مدتها -3نام ههای خلیل ملکی ،به کوشش امیر پیشداد و محمدعلی همایون
مص ّدق است -م یگوید:
از شاه مأیوس شدند ،در به در کاتوزیان ،ص .2 «من برای سیاستمدار ،همواره عقل رفت و ...