Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۸۲ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪1648‬‬                                              ‫رفتم و بار سفر بستم‬                                                              ‫فارابی‪ ،‬استادی همه فن حریف‬
‫جمعه ‪ 12‬تا پنجشنبه ‪ 18‬اکتبر ‪2018‬‬

 ‫گفت ‌ههای شنیدنی «آلبر کامو»‬

       ‫نویسنده و روشنفکر فرانسوی‬
           ‫«خالق کتاب بیگانه»‬

                             ‫آلبر کامو‬                                     ‫موسیق ‌یدانان طراز اول دنیا را هم که‬  ‫علی تجویدی‪ ،‬متولد ‪ 15‬آبان ‪1298‬‬             ‫درآوردن‪ ،‬برای همین مجبور بود‬              ‫فارابی متولد ‪ 22‬شوال ‪ 259‬هجری‬
                                                                           ‫اضافه کنید‪ ،‬تازه می‌شود تجویدی را‬     ‫خورشیدی‪ ،‬م ‌یگفت‪« :‬من به یاد ندارم‬         ‫قناعت کند و ساده زندگی کند ولی‬            ‫قمری‪ ،‬از آن آدم‌هایی است که به‬
‫=درنهایت‪،‬بشر‪،‬کامل ًاگناهکارنیست؛ = انسان تنها مخلوقی است که‬                ‫آن طوری که بوده‪ ،‬تصور کرد‪.‬تجویدی‬      ‫آهنگی ساخته باشم که انگیزه نداشته‬          ‫هر وقت هم که خیلی محتاج م ‌یشد‪،‬‬           ‫معنی واقعی کلمه‪ ،‬از هر انگشتش هزار‬
‫تاریخ را او شروع نکرده‪ .‬کاملا ب ‌یگناه خودداری م ‌یکند از اینکه همان چیزی‬  ‫از بهترین شاگردهای صبا بود‪ ،‬صبا‬       ‫باشد‪ .‬آهنگ بدون انگیزه هیچ‌وقت‬             ‫چون پزشکی را خوب م ‌یدانست‪ ،‬برای‬          ‫هنر م ‌یریزد‪ ،‬اما این فلسفه است که‬
                                                                           ‫از پدر علی تجویدی درس نقاشی‬           ‫تأثیرگذار نخواهد بود»‪ .‬شاید به خاطر‬                                                  ‫بیشتر از هر چیز باعث شهرت او شده‪.‬‬
                   ‫هم نیست؛ چون آن را ادامه داده است‪ .‬باشد که هست‪.‬‬         ‫می‌گرفت و همان موقع تجویدی با‬         ‫همین است که آهنگ‌های تجویدی‬                       ‫کسب درآمد طبابت م ‌یکرد‪.‬‬           ‫فارابی خوشش م ‌یآمد و اصل ًا اصرار‬
                                                                           ‫صبا آشنا شد‪ .‬بعد از یادگیری فلوت‪،‬‬     ‫به دل م ‌ینشیند؛ «دیدی که رسوا شد‬          ‫موسیقی هم یکی دیگر از هنرهایش‬             ‫داشت که بگوید سر و ته حرف همه‬
                                                                           ‫از حسین یاحقی و بعد صبا ویولن‬         ‫دلم»‪« ،‬امید جانم» و «آتش کاروان»‬           ‫بود‪ .‬یک بار در مجلس سیف‌الدوله‬            ‫فیلسو ‌فها یک چیز است‪ .‬نظر همه‬
                                                                           ‫یاد گرفت و بعد هم یادگیری ردیف‬        ‫فقط نمونه‌های کوچکی از کارنامه‬             ‫دیلمی با چند تکه چوب‪ ،‬طوری آهنگ‬           ‫فیلسو ‌فهای یونانی را هم به شکلی‬
                                                                           ‫بود و خط نت و آهنگسازی به توصیه‬       ‫تجویدی هستند‪ .‬چهره ماندگار‬                 ‫زد که همه به گریه افتادند‪ ،‬بعد هم با‬      ‫درست م ‌یدانست؛ مثل ًا در منطق و‬
                                                                                                                 ‫شدن هم تنها افتخارش نیست؛ نشان‬             ‫زدن آهنگ دیگری همه را به خنده‬             ‫طبیعیات‪ ،‬ارسطو را قبول داشت‪ ،‬در‬
                                                                                          ‫رکن‌الدین مختاری‪.‬‬      ‫درجه یک هنری و قرار گرفتن در رده‬           ‫انداخت و آخر سر هم با آهنگ خاص‬            ‫اخلاق و سیاست افلاطون را و در ما‬
                                                                           ‫تجویدی از مؤثرترین چهره‌های‬                                                                                                ‫بعدالطبیعه پیرو مکتب فلوطین بود‪.‬‬
                                                                           ‫برنامه «گل‌ها» بود؛ ترانه‌هایش را‬                                                        ‫دیگری همه را سرگرم نمود‪.‬‬          ‫معتقد بود اختلافاتی که بین نظرات‬
                                                                           ‫هم بیشتر معینی کرمانشاهی و بیژن‬                                                                                            ‫افلاطون و ارسطو هست‪ ،‬خیلی جزئی‬
                                                                           ‫ترقی و رهی معیری می‌ساختند‪ .‬قبل‬       ‫چگونه عدد صفر کشف شد‬                                                                 ‫و پی ‌شپا افتاده است‪ .‬با توجه به اینکه‬
                                                                           ‫از رفتن هم خیلی عذاب کشید؛ ‪4‬‬                                                                                               ‫به شدت فلسفه‌اش سیاسی بود‪،‬‬
‫=همیشه لحظاتی هست که فرد باید‬         ‫=آد ‌مها م ‌یخواهند پول در آورند تا‬  ‫سال دست به ساز نزد و این آخری‌ها‬                                                 ‫تعج ‌بآور است اما مدتها طول کشید‬          ‫تئوری «مدینه فاضله» را طرح کرد‬
‫بین «اندیشه» و «عمل» انتخاب کند‪.‬‬      ‫خوشحال باشند؛ زندگ ‌یشان را وقف‬      ‫دیگر گوش هم نمی‌داد‪ .‬وقتی که‬                                                     ‫تا عدد «صفر» کشف شود‪ .‬تا آن زمان‬          ‫و حاکم مدینه را هم یک فیلسوف‬
‫این‪ ،‬چیزی است که به خاطرش به او‬       ‫این کار م ‌یکنند و خوشحال م ‌یشوند‬   ‫همین اواخر از جهان رفت‪ ،‬شجریان‬                                                   ‫اعداد همیشه از یک شروع م ‌یشدند‪.‬‬          ‫قرار داد‪ .‬وقتی هم که تصمیم گرفت‬
                                                                           ‫گفت‪« :‬نسلی که به پشتکار و عشق‪،‬‬                                                   ‫اولین بار عدد صفر توسط «بابلیان»‪،‬‬         ‫برای پیشرفت علم فلسفه کاری بکند‪،‬‬
               ‫م ‌یگویند «انسان»‪.‬‬                  ‫بعد‪ ،‬فراموش م ‌یشود‪.‬‬    ‫بنای فرهنگ و هنر ایران زمین را‬                                                   ‫در قرن سوم میلادی‪ ،‬در محاسباتشان‬          ‫تمام کتا ‌بهایی که نظرهای فیلسوفان‬
                                                                           ‫رفعت و شکوه بخشیدند‪ ،‬یکایک‬                                                       ‫آورده شده‪ .‬البته آنان ب ‌هجای اعداد‬       ‫یونانی را در آنها نوشته بودند و به خاطر‬
‫=رنج کشیدن برای آدمی که به آینده‬      ‫=پذیرفتن اینکه همه چیز در اطراف‬      ‫از دست می‌روند اما به استواری‬         ‫پس از آن در قرن پنجم‪ ،‬هندیان‪،‬‬              ‫دهگانه و مضرب ‪ 10‬پایۀ محاسباتشان‬          ‫ترجمه یا فهم بد پر از غلط بودند‪،‬‬
     ‫باور ندارد‪ ،‬هرگز تمام نم ‌یشود‪.‬‬  ‫ما بیهوده است‪ ،‬یک تجربۀ ضروری است‬    ‫فرهنگی که چونان حافظ‪ ،‬مولانا و‬        ‫ایران ‌یها‪ ،‬چین ‌یها‪ ،‬کامبوج ‌یها و تعداد‬                                            ‫تشریح کرد‪ .‬البته دلیل این کار خوبش‬
                                      ‫اما نباید به یک ب ‌نبست تبدیل شود‪.‬‬   ‫فردوسی را در خود پرورانده‪ ،‬باور‬       ‫دیگری از کشورهای آسیایی‪ ،‬عدد صفر‬                   ‫عدد ‪ 6‬و ‪ 60‬و ‪ 600‬و‪ ...‬بود‪.‬‬        ‫علاوه بر عشقی که به فلسفه داشت‪ ،‬این‬
‫=با «طغیان» است که «آگاهی»‬                                                 ‫عمیق دارم‪ ...‬ذوق آهنگسازی او‬          ‫را در محاسباتشان وارد کردند‪ .‬اروپای‬        ‫سالها گذشت و کسی به عدد صفر‬               ‫بود که استاد‪ ،‬به بیشتر زبا ‌نهای زمان‬
                     ‫زاده م ‌یشود‪.‬‬    ‫=پاییز‪ ،‬بهار دیگری است؛ وقتی که‬      ‫(تجویدی) اصالت را با نیاز و زبان‬      ‫غربی چندین قرن بعد‪ ،‬در قرن ‪12‬‬              ‫و نقش آن در محاسبات اهمیتی نداد‬           ‫خودش مثل عربی‪ ،‬ترکی‪ ،‬سریانی و‬
                                                  ‫هر برگ یک گل است‪.‬‬        ‫مردم درآمیخت؛ چنان که نغم ‌ههایش‬      ‫میلادی به اهمیت عدد «صفر» واقف‬             ‫تا آن که مکزیکی‌ها و قوم «مایا»‬
‫=هرگز شاد نخواهی بود‪ ،‬اگر مدام به‬                                          ‫بر سر زبان‌ها افتاد و در پی سال‌ها‬    ‫شد و آن را در محاسبات ب ‌هکار گرفت‪.‬‬        ‫آن را در قرن چهارم بکار گرفتند و‬                           ‫یونانی مسلط بود‪.‬‬
‫دنبال این باشی که شادی چیست و‬         ‫=نصف زندگی انسان به «خودداری‬         ‫که از آفرینش آنها می‌گذرد‪ ،‬هنوز‬                                                  ‫کشفیات در این مورد همچنان که در‬           ‫فارابی به خاطر اینکه دوست داشت‬
‫هرگز زندگی نخواهی کرد اگر مدام به‬     ‫کردن»‪« ،‬ساکت ماندن» و «صریح‬          ‫هم در خلوت و تنهایی مردم زمزمه‬                                                   ‫مورد ستار‌هشناسی نشان م ‌یدهد‪ ،‬آنان‬       ‫در همه علوم سری توی سرها دربیاورد‪،‬‬
‫دنبال این باشی که معنای آن چیست‪.‬‬                                                                                                                            ‫ب ‌همراتب از اروپائیان پیشی گرفته بودند‪.‬‬  ‫خیلی وقت نم ‌یکرد برود دنبال پول‬
                                                       ‫نگفتن» م ‌یگذرد‪.‬‬                           ‫می‌شود»‪.‬‬

‫‪1 642‬‬                                                                      ‫(سودوكو)‬
‫‪52‬‬
                                                                                                                 ‫‪ 15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬عمودی‪:‬‬
        ‫‪9‬‬
                                                ‫‪16‬‬                                                               ‫‪1‬ـ آهنگساز برجستۀ ارمن ‌یتبار آمریکا‬                                                                     ‫‪1‬‬
‫‪23‬‬                                                                                                                   ‫و خالق اثر جاودانۀ رقص شمشیر‬
   ‫‪5 16 2‬‬                                                                  ‫‪52‬‬                                                                                                                                             ‫‪2‬‬
                                                                                                                 ‫‪2‬ـ فیزیکدان و سیاستمدار مشهور‬
‫‪6 7 84‬‬                                                                     ‫‪4‬‬                                     ‫آمریکا و از رهبران استقلال این کشور‬                                                                      ‫‪3‬‬
            ‫‪95 6‬‬                                                                                                 ‫‪3‬ـ زیبا ـ دلواپس ـ از ادوات استفهام‬
                                                ‫‪4 23‬‬                                                             ‫‪4‬ـ از ما‌ههای مسیحی ـ گلی است ـ‬                                                                          ‫‪4‬‬
   ‫‪39‬‬
   ‫‪4 23‬‬                                                      ‫‪5‬‬                       ‫‪6‬‬                                                ‫گمراه کردن‬                                                                          ‫‪5‬‬
                                                                                                                 ‫‪ 5‬ـ از اقوام ایرانی ـ آمدن باد ـ کشوری‬
                                                ‫‪71‬‬                                                                                                                                                                        ‫‪6‬‬
                                                                                                                                             ‫است‬
   ‫‪9‬ـ نظر ـ از راه دور‬            ‫عمودی‪:‬‬        ‫‪11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬‬                                                       ‫‪ 6‬ـ بنا ـ پسوند مکان‬                                                                        ‫‪7‬‬
‫‪10‬ـ تکرار یک حرف ـ‬                                                                                               ‫‪ 7‬ـ روان ـ ره ‌نگذار ـ از ابزار موسیقی‬
                        ‫‪1‬ـ سردار بزرگ ایران در‬                                                            ‫‪1‬‬                                                                                                               ‫‪8‬‬
   ‫فلزی است ـ غلاف‬             ‫دوران ساسانی‬                                                                                           ‫ـ راه ب ‌یپایان‬
     ‫‪11‬ـ او ـ واژگون‬                                                                    ‫‪2‬‬                        ‫‪ 8‬ـ کمیاب ـ رودخان ‌های در اروپا ـ ممتد‬                                                                  ‫‪9‬‬
                        ‫‪2‬ـ علمی است ـ مادر‬                                                                       ‫‪9‬ـ پژوهشگر‪ ،‬ایرانشناس و مورخ‬                                                                             ‫‪10‬‬
                                     ‫به عربی‬                                            ‫‪3‬‬                        ‫برجستۀ ایران و استاد ممتاز و فقید‬
                                                                                                                                                                                                                          ‫‪11‬‬
                        ‫‪3‬ـ رایزن ـ وحشت ـ‬                                               ‫‪4‬‬                                            ‫دانشگاه تهران‬                                                                        ‫‪12‬‬
                                 ‫حرف فاصله‬                                                                           ‫‪10‬ـ مساوی ـ نامشهود ـ دیهیم‬
                                                                                        ‫‪5‬‬                        ‫‪11‬ـ توان ـ متهور ـ صدا و آوا ـ از‬                                                                        ‫‪13‬‬
                        ‫‪4‬ـ رطوبت ـ از شهرهای‬                                            ‫‪6‬‬
                              ‫آمریکای شمالی‬                                                                                             ‫آفات نباتی‬                                                                        ‫‪14‬‬
                                                                                        ‫‪7‬‬                        ‫‪12‬ـ پرد‌هدرای ـ از شهرهای کشور ما‬           ‫‪11‬ـ رودخانه‌ای در اروپا‬
                        ‫‪ 5‬ـ و ا حد سنتی‬                                                                                                                      ‫ـ بخشی از اوستا ـ ناله و‬                                     ‫‪15‬‬
                        ‫اندازه‌گیری وزن ـ‬                                               ‫‪8‬‬                                   ‫ـ پایتخت کشوری است‬
                                                                                        ‫‪9‬‬                        ‫‪13‬ـ «اردوان» ب ‌هه ‌مریخته ـ مرکز تفکر‬                      ‫التماس‬                                   ‫افقی‪:‬‬
                                      ‫بیهوده‬                                                                                                                        ‫‪12‬ـ مشابه ـ ایثار‬
                         ‫‪ 6‬ـ پاک بودن ـ تملق‬                                            ‫‪10‬‬                                             ‫ـ نوعی دزد‬            ‫‪13‬ـ خاندان ـ پرنده‌ای‬                    ‫‪1‬ـ پیشگام صنعت نوین‬
                         ‫‪ 7‬ـ بالا رفتن ـ اصرار‬                                                                   ‫‪14‬ـ مکان ـ صدا و نغمه ـ بندری زیبا‬          ‫است ـ ترس ـ کدر و غیر‬                           ‫بانکداری در ایران‬
                         ‫‪ 8‬ـ متانت ـ پیشوایان‬
                                                                                                                             ‫در اروپا ـ میو‌های است‬                            ‫واضح‬                   ‫‪2‬ـ نحیف و آزرده ـ‬
                        ‫حل جدول شماره قبل‬                                                          ‫‪11‬‬            ‫‪15‬ـ از فیلمسازان برجسته و مشهور‬             ‫‪14‬ـ خ ّیر ـ ظرفی است ـ‬                                 ‫آزمایشگاه‬

                                                                                           ‫افقی‪:‬‬                                          ‫کشور ما‬                           ‫مصیبت‬                     ‫‪3‬ـ مزدور ـ از شهرهای‬
                                                                                                                                                             ‫‪15‬ـ ییلاقی در دامنۀ البرز‬                      ‫تاریخی هندوستان‬
                                                                           ‫‪1‬ـ فیلمساز ایرانی و منتقد‬                                      ‫حل جدول شماره قبل‬
                                                                            ‫معروف و برجستۀ سینما‬                                                                   ‫ـ از شهرهای ایران‬                  ‫‪4‬ـ اصل هر چیز ـ شهری‬
                                                                  ‫ایران‬                                                                                                                                      ‫در ایران ـ تعظیم‬
                                                ‫‪ 8‬ـ زیارتگاهی در نزدیکی‬    ‫‪2‬ـ از خوانندگان خو ‌شصدا‬
                                                                                     ‫و قدیمی ایران‬                                                                                                    ‫‪ 5‬ـ ظرفی است ـ آشوب و‬
                                                                  ‫تهران‬                                                                                                                                            ‫فتنه ـ صدا‬
                                                           ‫‪9‬ـ گلی است‬      ‫‪3‬ـ عقیده ـ توان خواندن‬
                                                ‫‪10‬ـ پیمانی است ـ همصدا‬                    ‫و نوشتن‬                                                                                                     ‫‪ 6‬ـ اشاره به نزدیک ـ‬
                                                ‫‪11‬ـ همیشه و مستمر ـ‬                                                                                                                                   ‫بررسی و تفتیش ـ از‬
                                                                           ‫‪4‬ـ نوشیدن ‌یها ـ مدخل ـ‬
                                                                ‫انعطاف‬                  ‫نوعی خاک‬                                                                                                                ‫شهرهای ایران‬
                                                                                                                                                                                                       ‫‪ 7‬ـ از جهانگشایان تاریخ‬
                                                                           ‫‪ 5‬ـ ضمیری است ـ مارک‬                                                                                                       ‫‪ 8‬ـ به‌اهتزاز درآمده ـ‬
                                                                                    ‫و علامت ـ بعید‬
                                                                                                                                                                                                                       ‫محیط‬
                                                                           ‫‪ 6‬ـ طبیعی‌دان بزرگ و‬                                                                                                       ‫‪9‬ـ بخشی از ساختمان ـ‬
                                                                                     ‫نا ‌مآور انگلیس‬                                                                                                  ‫مغلوب ـ خوراکی است‬

                                                                           ‫‪ 7‬ـ گشادگی ـ از شهرهای‬                                                                                                                      ‫سنتی‬
                                                                                                                                                                                                      ‫‪10‬ـ داخل حمام است ـ من‬
                                                                                                                                                                                                      ‫و تو ـ بدی ـ جنس مذکر ـ‬

                                                                                                                                                                                                                 ‫حرف خطاب‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18