Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۲۰۰ (دوره جديد
P. 12
صفحه - Page 12 - 12شماره 1666
جمعه 3تا پنجشنبه 9اسفن دماه 1397خورشیدی
تأملات بهنگام؛ سلمان رشدی و شوخی با یک فتوای دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران ()108
قتل س یساله
احمد احـرار ( کیهان لندن شماره ) 1289
خمینی ۲۵بهمن ۱۳۶۷فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد = فتوای خمینی علیه نقاشی فتح تهران در کا خموزههای سعدآباد سید ضیاءالدین در نقشه های
نویسنده«آی ههایشیطانی» بلندپروازانۀ خود از اهمیت کار
و از ثروت و شهرتش لذت م یبرد. که در عهد رسو لالله بوده و توسط او حلقهی آخر تصمیمات کسی متصدی آن شود که منویات وزراء هم شرط اقدام آنها نبود و اکثر تشکیلاتی نیز غافل نبود و همزمان
تجرب هی او در کار تبلیغات -به عنوان خ طکشی شده است .از این چش مانداز، اشتباه و فتاو ِی دهشتناک حضرت اشرف و آنها را بخوبی بتواند اتفاق م یافتاد که از فردای تعیین با کار مطبوعاتی ،تشکیلاتی بهنام
متننوی ِس آگهیهای تبلیغاتی -و جهان به «دارالحرب» و «دارالاسلام» او در سال خونبا ِر ۱۳۶۷ اجرا نماید .سپهسالار هرقدر خواست یک نفر رئی سالوزراء ،سایر کاندیداها «کمیتۀ آهن» را کارگردانی م یکرد.
همچنین تران هنویسی برای گروههای تقسیم م یشود و «جهاد» راه حل خورشیدی است .سالی که این قسمت را نشنیده و کماهمیت هر یک بهحساب خود شروع به کمیتۀ آهن ،تشکیلات کوچکی
موسیقی راک و پاپ در بریتانیا ،به او نهای ِی رابطه میان این دو بخش بهارش با شکست نظامی گرفته سر مطلب را ه مبیاورد ،نشد کار میکردند .اگر رئیسالوزرای بود که ابتدا فیروزمیرزا نصر تالدوله
توانای ِی جذب مخاطب را داده بود و او پرتلفات سپاه در «فاو» و و سید پافشاری کرد .من از پشت در حاضر مثل سپهدار مرد بیکفایت لیدر آن محسوب میشد و سید
از این توانایی،برایبیشتر مطرح شدن، دنیاست. متعاقب آن نابودی نیروی متوجه شدم که تشنجات عصبانی بیوجههای بود ،آقایان هر یک ضیاءالدین دستیار وی بود اما پس
دگراندیشی و دگربودگی از نظر دریایی جمهوری اسلامی سپهسالار دارد شروع میشود ،زیرا ریاست وزرای خود را پیش پا افتاده از آن که نصر تالدوله به اروپا رفت
نهایت استفاده را م یکرد. یک مسلمان واقعی ،چیزی جز اتصال توسط ناوهای آمریکایی یکی دو بار دستش به سمت کلاه و اقامتش در لندن طول کشید،
علاقه او به جنب شهای چپگرا و به دارالکفر (دارالحرب) نیست و کسی شر و ع شد ،تا بستا نش رفت و حرکتهای کوچکی به کلاه م یدانستند. سید ضیاءالدین کارگردانی آن را
شورشی ،درکنار فعالی تهایی نظیر که به این بخش از عالم متصل شود، داغ کشتار هزاران زندانی داد ،بالاخره به سیدگفت اگر من در ایام ریاست وزرای سپهدار، برعهده گرفت .اعضای ثابت این
میزبانی گفتگو با ادوارد سعید در شایست هی عقوبت دنیوی و اخروی سیاسی به فتوای خمینی باید این کار را عهدهدار شوم باید یک روز مهذ بالملک نزد من آمده کمیته عبارت بودند از عدلالملک
مؤسسه هنرهای معاصر لندن ،از او است .ما ِل او حلال ،خو ِن او هدر و را دارد و زمستانش آلوده به اظهار داشت سپهسالار کاندیدای (حسین دادگر ،معاون وزارت داخله
خانوادهاش مستحق بردگی هستند. فتوای قتل سلمان رشدی لابشرط باشد. ریاست وزراست و سید ضیاءالدین در کابینۀ سپهدار) ،منصورالسلطنه
چهرهای روشنفکر نمایش م یداد. فقها و مفتیان شیعه و سنی ،از عمق سید گفت البته آنها در لابشرطی هم واسطۀ بین او و سفارت انگلیس (مصطفی عدل) و مع ّزالدوله (نبوی)
همچنین نقد شیطن تآمیز او بر جان خود به چنین احکامی باور دارند؛ است. کابینۀ حضرت اشرف حرفی ندارند. شده است .سپهسالار م یگوید لازم از صاحبمنصبان عالیرتبۀ وزارت امور
مفهوم «استعمار» در آثارش -به هرچند گاهی به ضرورت و مقتضیات منتها میخواهند از طرف وزیر است در مجالس شما هم چیزهایی خارجه ،اپیکیان از فعالان ارامنه و
ویژه در «بچههای نیمهشب» -او زمان و از سر ضعف ،باورهای منحط یوسف مصدقی -هفته گذشته، داخلهای که خود حضرت اشرف که مناسب مقصود باشد گفته شود. نویسنده و مترجم روزنامه رعد ،میرزا
را به یکی از چهرههای موج ادبیات و بَ َدو یشان را پنهان م یکنند ،اما کمپانی توییتر ضمن حذف توییت انتخاب خواهید فرمود خاطرشان من «مهذ بالملک» سید ضیاءالدین را کریم خان رشتی ،مؤد بالدوله نفیسی
«پسااستعماری» تبدیل کرده بود. اگر قدرت به دستشان بیفتد ،از تأیید فتوای قتل سلمان رشدی، آسوده باشد .سپهسالار گفت اگر هم از محرمیت شما در این امر خبردار
انتشار «آی ههای شیطانی» و پیامدهای وحشیگریوخشونتبهبهان هیاجرای حساب کاربری علی خامن های را در شخص معینی را در نظر گرفته و و سید محمدتدیّن.
آن ،زندگی رشدی را برای همیشه احکام الاهی و تقویت حکومت اسلامی، این شبکهی اجتماع ِی ممنوعه در کردهام ،با همدیگر همکاری کنید. علاوه بر این ،مدیرالملک (محمود
تغییر داد .او نه تنها از چپگرایی ایران ،محدود کرد .رهبر خودخواندهی جم) ،ملکالشعرا(محمدتقی بهار)
و اسرائیلستیزی قلابی محافل ذرهای فروگذار نخواهند کرد. مسلمینجهان،توییتکذای ِیمحذوف و دو افسر ژاندارم ،کلنل کاظ مخان
روشنفکری که به آنها رفت و آمد ترور مخالفین بخشی از سیرهی را به مناسبت سی سالگی فتوای سیاح و ماژور مسعودخان کیهان
داشت فاصله گرفت بلکه بیش از یک پیامبر اسلام بود که از همان آغاز روحالله خمینی دایر بر مهدورالدم نیز ب هطور نامنظم در جلسات کمیته
دهه از انظار عمومی غایب شد و تحت هجرت به مدینه و تشکیل حکومت، بود ِن نویسندهی «آیات شیطانی»
مراقبت شدید امنیتی قرار گرفت .در در دستور کار مسلمین قرار گرفت. منتشر کرده بود و در آن بر قطعیت حاضر م یشدند.
همان دوره ،حداقل یک تلاش ناموفق مورخین صدر اسلام ،بنا به ایمان و تغییرناپذیر بود ِن فتوای امام راحل کمیتۀ آهن ،ب هتعبیری اتاق فکر
برای ترور او ،باعث تشدید حفاظت از و اعتقاد راسخی که به درستی و سید ضیاءالدین محسوب م یشد اما
او و در نتیجه منزو یتر شدنش شد. خطاناپذیری اعمال پیغمبر اسلام تأکید کرده بود. روزنام هنویس جوان اگر چه سودای
در اینکه زندگی سلمان رشدی پس داشتند ،نه تنها این ترورها را با جزئیات اگر تا کنون اثری از سلمان رشدی سیاسی در سر داشت اندیشه کودتا
از فتوای خمینی برای بیش از یک دهه در آثارشان ثبت کردهاند بلکه از ذکر نخواندهاید ،شاید با الهام از حکایت هنوز در ذهنش راه نیافته بود .در آن
از حالت عادی خارج شده و در آن ایام، آنها در این منابع مفتخر نیز بودهاند. آن «نحوی» در مثنوی معنوی دوران ،ب هویژه پس از آن که ناکارآمدی
زندگی شخصی و اجتماعی او به انزوا اگر به منابع معتبر تاریخ اسلام همچون بتوان گفت اگر نه «نی ِم عمرتان»، سپهدار در مقام ریاست وزرا به افزایش
و با ترس گذشته ،شکی نیست .ذهن کتاب «طبقات» واقدی یا تاریخ طبری لااقل بخشی از آن «بر فناست» زیرا بحران سیاسی کمک کرد ،بسیاری
خلاق هنرمند اما م یتواند از شرایط یا «الکامل فی التاریخ» ابن اثیر مراجعه خواندن داستانهای رشدی جدا
ترسناکی که جهل و تعصب دیگران کنید ،به ماجراهای شگف تآوری از از بُعد زیباشناسان هی آنها ،روشنگر مدیرالملک (محمود جم) محمد ولی خان سپهسالار
برایش پیش آورده ،بهرهای طنزآمیز قت لهای برنام هریزی شدهی مخالفان سرشت مشترک و ناخودآگا ِه جمع ِی
عقیدتی پیامبر اسلام بر م یخورید ما باشندگا ِن اکثرا مسلمانزادهی توصی های نسبت به او کردهاند اسم یکی دو روز گذشت و من ب هوسیلۀ کسان چه در بین سیاسیون و چه
و خوشایند ببرد. که با الگوی قت لهای صورت گرفته وابسته به فرهنگ هند و ایرانی است. ببرید شاید با نظر من هم موافق مهذ بالملکباسیدضیاءالدینمربوط در میان نظامیان ،چارۀ کار و راه
یک سال و اندی پیش ،سلمان در دوران جمهوری اسلامی یا جنایات خواندن آثار رشدی ،به بخشهای باشد ،درصوتی که خیلی نامربوط شده اقدامات مشترکی م یکردیم و برو نرفت از بحران را تشکیل دولت
رشدی در نقش خودش حضور کوتاهی دیگر حاکمان کشورهای اسلامی مو تاریک و هولناک هویت جمعی ما نور نباشد البته من هم رعایت نظر ایشان قرار کار از هر حیث داده شده و قرار قوی میدانستند و نام کسانی که
در سریال «زیادی ذوق نکن» (Curb م یتاباند و کمک م یکند تا خویشتن را م یکنم .سید گفت نظر آنها به بنده بود چند روز دیگر مطلب آفتابی شود. میتوانستند چنین دولتی تشکیل
)Your Enthusiasmداشت .در نم یزند. را بهتر بشناسیم .اگر حوصله خواندن است! ب همجرد ادای این جمله ،دست یک روز مهذبالملک نزد من
این نقش به یادماندنی ،او در بخشی برای نمونه ،یکی از نخستین رمانهای این نویسندهی شهیر را سپهسالار ب هسمت کلاه رفت و یکی آمده گفت سید ضیاءالدین م یگوید دهند بر سر زبانها افتاد.
از گفتگویش با لَری دیوید (کمدین قت لهای سیاسی صدر اسلام ،ترور ندارید یا دسترسی به کتابهای دو باری کلاه را ب هدور سر چرخاند و انگلیسها به این شرط برای این کار سفارت انگلیس نیز که از دولت
مشهور آمریکایی و شخصیت اصلی َکعب بن اشرف شاعر یهودی اهل ممنوعهی او برایتان میسر نیست، مثل این که بخواهد با کسی کشتی حاضر م یشوند که من (سید) وزیر سپهدار قطع امید کرده بود از این
سریال) میگوید که مدتها طول مدینه بود .گناه کعب ،ساختن چند پیشنهاد میکنم که برای آشنایی بگیرد کلاه را به سر محکم کرده داخلۀ کابینۀ جدید باشم ،از شما راهحل جانبداری میکرد .روایاتی
کشیده تا جنبههای مثبت فتوا را شعر هجوآمیز دربارهی پیامبر اسلام با کارها و اندیش هی سلمان رشدی، گفت :به تو؟ به تو؟ هرگز! به هیچ خواهش دارم که با سپهسالار وارد چند ،حاکی از آن است که سید
کشف کند .مهمتری ِن این جنب ههای و همچنین مویه بر اعراب غیرمسلمان کتابگزاری عالی و دقیق الاهه بقراط وجه! من از ریاست وزرائی که تو مذاکره شده و قول این کار را بگیرید. ضیاءالدین واسطۀ رساندن چنین
مثبت از نظر رشدی ،جذابیت جنس ِی در باب کتاب «آی ههای شیطانی» و سید جیمبو وزیر داخلهاش باشی به مهذ بالملک گفتم سپهسالار را پیامی به سیاستمداران مورد نظر بود
ناشی از فتواست .کش ِف سلمان این کشته شده در جنگ بدر بود*. همچنین مقاله مختصر و مفید رضا عار دارم .عجب روزگاری شده است! م یشناسیم ،او هرگز به این امر رضا و انتظار داشت درصورت روی کار
است که :مردی که مشمو ِل فتوا شده فتوای خمینی مبنی بر مهدورالدم پرچ یزاده دربارهی زندگی و سبک این سید دو قازی هم م یخواهد وزیر نخواهد داد .نه من و نه تو هیچ یک آمدن دولت قوی او نیز در این دولت
از نظر بسیاری از زنا ِن زیبا ،موجودی بود ِن سلمان رشدی و تلاشهای داستا ننویسی رشدی را که هر دو در داخله بشود ،آن هم در کابین های که صلاح نیست در این موضوع وارد
خطرناک و در نتیجه خواستنی است. مستمر مسلمین آدمکش برای قتل کیهان لندن منتشر شدهاند ،بخوانید تا من رئی سالوزرایش باشم! پاشو برو پی شویم .به سید بگویید خود شما عضویت پیدا کند.
فتوا همچون یک «غبا ِر جادویی و این نویسندهی دگراندیش نشان از کارت ،برخیز! معطل نشو! اینها همه مذاکره کنید ،شاید شرم حضور و عبدالله مستوفی ،دو روایت از دو
پَر یوا ِر سکسی» دو ِر چنین مردی را آن دارد که هنوز هم پس از چهارده قدری با او آشنا شوید. تقصیر این مهذ بالملک ...است که مرا خدمتی که در این امر به او کردهاید راوی موثق نقل میکند که نشان
م یگیرد و او را برای بسیاری از زنان که قرن ،در بر همان پاشنه م یچرخد و از آنجا که صاحب این صفح هکلید به این کثافتکار یها وام یدارد و برای م یدهد حتی همین آرزوی سید نیز
مشتا ِق خطر هستند ،جذاب م یکند. اینگونه رفتار نه تنها نزد مسلمانان از دوستداران آثار سلمان رشدی من از این دوس تها و کارچا قک نهای به این مقصود سر و صورتی بدهد. در شرایط عادی تحققپذیر بهنظر
سلمان به لَری–که خود مشمول فتوا مذموم نیست بلکه بخش مهمی از است ،ب یمناسبت ندید تا به مناسبت بعد از یکی دو روز مهذبالملک
شده -پیشنهاد م یکند بدون ترس سنت و هنجارهای مسلمانی را شامل سی سالگی فتوای مورد اشاره ،تأمل نکره م یتراشد. با حال خراب از راه رسید و گفت نم یرسید.
به میان جامعه برگردد تا جذابی ِت این هفته را به ِسر احمد سلمان البته سید از همان «پاشو برو تمام کارها خراب شد و همۀ قرار یکی از رجال سیاسی که از او برای
جنسی فتوا را تجربه کند .در بخشی م یشوند. رشدی (Sir Ahmed Salman پی کارت» اولی برخاسته بود و این و مدارها برهم خورد .چگونگی را تشکیل دولت قوی سخن م یرفت،
دیگر از همان سریال ،سلمان دربارهی ب) سلمان رشدی :سود و زیان )Rushdie FRSLاختصاص دهد جمل ههای آخری که مربوط به من بود این طور شرح داد که من جواب سپهسالار تنکابنی بود .مستوفی از
یکی دیگر از جنب ههای مثب ِت فتوا و به این بهانه به اختصار آنچه را که در و ضمناً به سید هم برم یخورد بدرقۀ شما را به سید دادم .سید هم قول یکی از منسوبان خود م ینویسد:
صحبت م یکند که همانا بهانه برای یک فتوای احمقانه چند مقاله به صورت پراکنده دربارهی راه او م یشد .من م یدیدم ماندن من و نظر شما را پسندید .من برای او «در این دوره من (حسنعلی مستشار)
حاضر نشدن در مراسم و مهمان یهایی بیشتر موقعیتهای دردناک و خشونت ذاتی دین اسلام نوشته است، مواجهه با سید خیلی نامناسب خواهد از سپهسالار وقت گرفتم و او را به با سپهسالار خصوصیت داشتم و منزل
است که آد ِم فتوازده دوست ندارد در تراژیکی که ما آدمیان در آنها گرفتار شد .خود را از پشت در کنار کشیدم. اطاق سپهسالار هدایت و در را رخنه من هم سر َدم و محل رفت و آمد
آنها شرکت کند .خط ِر ناشی از فتوا م یشویم،جنب هایمضحکوکمدیهم در یک متن بیاورد. سید رفت ولی سپهسالار همچنان کرده ،برای استراق سمع پشت در سیاستچیها بود و چون به هیچ
توجیه خوبی برای غیبت از چنین دارند.میزا ِنمضحکهیاجدی ِتموقعیت، الف)خشونتذاتیاسلاموجواز در خشم خود باقی است و دم ب هدم حزبی بستگی نداشتم همه گونه
بسته به این است که از چه فاصل های و م یگوید این مهذ بالملک ...کجاست. ایستادم. اشخاص بدون هیچ قید و شرط به
مجامعی است. از کدام چش مانداز به آن نگاه کنیم. قتل دگراندیشان بهطوری که ناچار شدم عمارت و بعد از ورود و طی تعارفات معمول، منزل من م یآمدند .من هم از راه
به احتمال بسیار زیادِ ،سر احمد وضعیت سلمان رشدی پس از صدور در میان ادیان فراگیر تاریخ ،اسلام باغ را ترک گویم .حالا آمدهام از سید اظهار داشت که اینها م یخواهند خصوصیت بدم نم یآمد خدمتی به
سلمان رشدی( (�Sir Ahmed Sal فتوای قتلش توسط خمینی ،فارغ از تنها دینی است که از همان آغاز شما خواهش کنم که نزد حضرت کابینۀ حضرت اشرف دولت مقتدر با سپهسالار بکنم .او هم مرا در اسرار
)man Rushdie FRSLبدو ِن جنبهی تراژیکاش ،وجهی کمدی پیدای شاش بنا را بر خشونت و حذف اشرف بروید و چیزی بگوئید که از دوامی باشد که مدتی بر سر کار خود وارد م یکرد .واسطۀ بین ما هم
فتوای خمینی نه تنها بخت کسب هم داشته است .رشدی پیش از فتوا، هوی تهایدیگرگذاشتوبنیانگذارآن سر خشم پایین بیاید .ما که از آتش بماند و به کارها سر و صورتی بدهد میرزا عبدالحسین خان مه ّذ بالملک،
عنوان شوالیه از سوی ملکه بریتانیا را نویسندهای عیاش و اجتماعی بود که و خلفای صالحش از هر نوع خشونتی ریاست وزرای ایشان گرم نشدهایم از و م یگویند باید جماعتی از فضولها و
پیدانم یکردبلکهحتیکسریازثروت به واسط هی نوشت ِن دو داستان موفق- برایگسترشقدرتخودونابودیغی ِر دود خاموش شدنش کور نشویم .من پرچان هها را هم توقیف و تبعید کرد. منشی او بود.
و شهرتی را که اکنون دارد به دست «بچ ههای نیم هشب» و «شرم» -هم خودبهرهبردند.دامن هیاینخشون تها همان روز به منزل سپهسالار رفتم و سپهسار به این جمله از بیانات سید م یدانید ،در این دوره کاندیداهای
جایزهی ادبی معتبر «بوکر» را برده و از خشونت کلامی و آزار روانی (هتاکی، آنچه لازم بود گفتم و میان آنها را جوابهایی داد که تماماً ،و بخصوص ریاست وزراء ،البته غیر از مشیرالدوله
نم یآورد. هم درآمد قابل توجهی کسب کرده بود. تهمت ،شایعه و…) شروع شد ،تا قسمت اخیر ،مثبت بود .سید گفت و مستوف یالممالک ،هر شب خواب
ادامه در صفحه 17 در آن ایام ،بیشتر وقت رشدی به پرسه شبیخون و غارت اموال و حتی حذف بهم بستم.». ولی راجع به وزارت داخله نظر دادند ریاست وزراء م یدیدند و روز تا شام
در محافل ادبی و هنری م یگذشت فیزیکی دگراندیشان ،رقبا و مخالفین برای رسیدن به این مقام تلواس
( غزوهَ ،سریّه ،ترور و…) ادامه یافت میزدند .خالی بودن محل ریاست
و در نهایت به کشورگشایی و اشغال
سرزمی نهای دیگر ،ختم شد.
طمع ،خشونت و زورگوی ِی ذات ِی
اسلام ،با جان و سرشت هر مسلمان
واقعی چنان عجین است که تنها
با قدرت قانون و نیروهای مسلح
م یشود از آزار آنها علیه دگراندیشان
و دگرباشان جلوگیری کرد .مسلمان
واقعی خویی متجاوز و تمامی تخواه
دارد .دنیا از چش مانداز او همان است