Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۳۰ (دوره جديد
P. 12

‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪۱۶۹۶‬‬
                                                                                                                                                                                  ‫جمعه ‪ ۵‬تا پنجشنبه‪ ۱۱‬مهرماه ‪139۸‬خورشیدی‬

     ‫تأملات بهنگام؛ «هنر جنگ» و متفکران‬                                                                                      ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات درایران (‪)۱۳۸‬‬
‫جن ‌گاندیش؛بهترینراه‪:‬کسبپیروزیبدونجنگ!‬
                                                                                                              ‫احمد احـرار‬                                 ‫( کیهان لندن شماره ‪) ۱۳۱۹‬‬

‫از نکات مطروحه در آنها‪ ،‬قابل تعمیم‬   ‫چینی‪ ،‬نیکولو ماکیاولی (‪Niccolò‬‬       ‫= بر ا ی تما م‬                                     ‫ا نقلا ب ر و سیه خو ا ه نا خو ا ه که به عدم مالکیت معتقد شده بود‪ ،‬دو عامل‪.‬‬
‫به زمان حاضر و قابل دریافت در‬        ‫‪ )Machiavelli‬ایتالیایی‪ ،‬بارون‬        ‫جنگ‌اندیشانی که نامشان‬
‫عرصه‌های مختلف زندگی نوع بشر‬         ‫آنتوان ژومینی (‪Antoine Henri‬‬         ‫در این مطلب آمده‪ ،‬منتهای‬            ‫در کشورهای همسایه نیز اثر قیام کردند و نزدیک بود کار بیرون «بهار» که خود عمری در قلمرو‬
‫هستند‪ .‬سون‌تزو و کلاوزویتس‪،‬‬          ‫‪ )baron de Jomini‬سوئیسی‬              ‫آمال و اوج موفقیت یک‬
‫جنگ را چون پدیده‌ای عقلانی‪،‬‬          ‫و کارل فون کلاوزویتس (‪Carl‬‬           ‫ژ نر ا ل ‪ ،‬کسب پیر و ز ی‬            ‫می‌گذاشت‪ .‬دولت جدید روسیه مجلس و درون یکی شده‪ ،‬به‌هم مطبوعات استخوان ُخرد کرده و‬
‫ضروری و اجتماعی می‌بینند که‬          ‫‪ )von Clausewitz‬آلمانی‪ .‬این‬          ‫بدون وارد شدن در جنگ‬
‫چون در نهایت‪ ،‬گریز از آن ممکن‬        ‫متفکران «جنگ‌اندیش»‪ ،‬هر کدام‪،‬‬        ‫است‪ .‬در تخاصم میان‬                  ‫چنان درگیر مسائل داخلی بود که بپیوندد و غائله بزرگ شود‪ .‬باز هم تجربه‌ها اندوخته بود می‌نویسد‪:‬‬
‫نیست‪ ،‬بایستی به کاوش در آن‬           ‫رساله‌ای درباره جنگ و هنر رزم‬        ‫دولت‌ها‪ ،‬دولتی شایسته‌ی‬
‫پرداخت و به کمک اندیشه‪ ،‬نظم را‬       ‫نوشته‌اند که نه تنها در تاریخ‬        ‫بیشترین احترام است که‬               ‫رغبتی به صرف وقت و سرمای ‌هگذاری متانت و آزادیخواهی مرحوم مدرس «باید اقرار کرد که فاصلۀ بین‬
                                     ‫نظامی‌گری و تدریس استراتژی‌های‬
              ‫بر آن تحمیل کرد‪.‬‬       ‫نظامی در دانشکده‌های افسری دنیا‬                                          ‫برای صدور انقلاب به آن سوی مرز و قدرت ایشان بود که این غائله را یک نهضت مرتجعانۀ «روحانی» و‬
‫از چنین چشم‌اندازی‪ ،‬جنگ‬
                                                                                                              ‫نداشت‪ .‬با این حال بادی که از خوابانید و نگذاشت مجلس مرکز «اصلاح‌طلبی» بسیار قلیل می‌نمود‪.‬‬

                                                                                                              ‫شمال می‌وزید رایحۀ انقلاب را در و مضمار نبرد کفر و ایمان واقع استعداد قسمتی از افراد اکثریت‬

                                                                                                              ‫ایران به مشام آرمانخواهان افراطی گردد‪ .‬حرکت و نهضت بیرون را هم برای قبول حلیۀ «فاناتیزم» و‬

                                                                                                              ‫می‌رساند و آنان را به قیام و طغیان رئیس دولت به‌خوبی خاتمه داد و استعمال این سلاح قدیمی خیلی‬

                                                                                                              ‫تحریک می‌کرد‪ .‬دولت مشیرالدوله سر و صداها را خوابانید اما واکنش شدت داشت و سهلترین وسیله برای‬

                                                                                                                                                                                  ‫در حالی که از حمایت اصلاح‌طلبان‬

                                                                                                                                                                                  ‫اعتدالگرا برخوردار بود‪ ،‬در مجلس و‬

                                                                                                                                                                                  ‫مطبوعات هدف حملۀ بی‌وقفۀ وکلا‬

                                                                                                                                                                                  ‫و روزنامه‌نگاران تندرو قرار داشت‪.‬‬

                                                                                                                                                                                  ‫ملک‌الشعرای بهار در «تاریخچه‬

                                                                                                                                                                                  ‫مختصر ا حز ا ب سیا سی » ا ز‬

                                                                                                                                                                                  ‫شکل‌گیر ی حز ب سو سیا لیست‬

                                                                                                                                                                                  ‫چنین یاد می‌کند‪« :‬در مجلس‬

                                                                                                                                                                                  ‫چهارم حزبی به‌نام سوسیالیست از‬

                                                                                                                                                                                  ‫جمعی لیدرهای دو حزب دموکرات‬

                                                                                                                                                                                  ‫و اعتدال به‌وجود آمد اما چنان نبود‬

                                                                                                                                                                                  ‫که این حزب تمام آزادیخواهان‬

                                                                                                                                                                                  ‫را شامل شود‪ .‬چه‪ ،‬در آن وقت‬

                                                                                                                                                                                  ‫عناصر عاقل و درس‌خواندۀ ملی‬

                                                                                                                                                                                  ‫طالب اصلاحات فوری اداری از‬

                                                                                                                                                                                  ‫قبیل قشون و مالیه و معارف و‬

                                                                                                                                                                                  ‫اوقاف بودند و اصول حزب‌سازی و‬

                                                                                                                                                                                  ‫فرقه‌بازی و جار و جنجال لیدرها و‬

                                                                                                                                                                                  ‫پادوها و هتاکی جراید همه را خسته‬

                                                                                                                                                                                  ‫کرده بود و ایجاد مرکز ثقلی برای‬

                                                                                                                                                                                  ‫مملکت و به‌وجود آوردن حکومت‬

                                                                                                                                                                                  ‫نافذالکلمۀ مقتدر و بسط امنیت و‬

‫برای همه متفکران «جن ‌گاندیش»‪ ،‬بهترین راه پیروزی‪ ،‬کسب آن بدون جنگ است!‬                                                       ‫میرزا ابوالقاسم عارف قزوینی‬                          ‫رونق تجارت و کشاورزی منتهای‬

                                                                                                                                                                                  ‫آمال و مرام وطنخواهان بود‪ ...‬اما‬

‫موضوعی کاملا عقلانی است و تنها‬       ‫نقشی برجسته دارند بلکه برخی‬          ‫بدون درگیری مستقیم و‬                ‫این حقایق مانع از آن نیامد که حزب پار‌های تندرو ‌یها این بود که از طرف خرد کردن حریف بود‪ .‬اما مرحوم‬
‫باید به مدد خرد با آن روبرو شد‪.‬‬      ‫از آن رساله‌ها‪ ،‬در دانش مدیریت‬       ‫تنها با تضعیف استراتژی‬
‫اهمیت عقلانیت در جنگ برای‬            ‫و ف ّن رهبری‪ ،‬تأثیراتی انکارناپذیر‬   ‫دشمن و فشار بر نقاط‬                 ‫سوسیالیست تشکیل شود‪ .‬جمعی از روحانیون نمایندۀ شرعی در ادارۀ مدرس اهل این حرفها نبود‪ .‬وسعت‬
‫سون‌تزو چنان است که هر تصمیم‬                                              ‫ضعف او‪ ،‬به پیروزی برسد‪.‬‬
‫یا حتی مشاهده در موضوع جنگ‬                                  ‫داشته‌اند‪.‬‬    ‫آنچه امروز در تقابل میان‬            ‫مشرب او در سیاست‪ ،‬او را از طبقۀ‬     ‫رفقا نشسته‪ ،‬آن حزب را ساختند و انطباعات گماشته شد‪»...‬‬
‫را مشمول بررسی عقلانی آن از‬          ‫صا حب ا ین صفحه‌کلید ‪ ،‬د ر‬           ‫ایالات متحده و جمهوری‬
‫همه جنبه‌های ممکن می‌داند‪.‬‬           ‫ایامی از دوران طولانی و متنوع‬        ‫اسلامی به وضوح به چشم‬               ‫سیاست خارجی خود را هم بر طبق بها ر ‪ ،‬د ر ا ینجا بر پد ید ه‌ا ی «فاناتیک» بکلی جدا ساخته بود‪.‬‬
‫نزد او‪ ،‬بررسی همه احتمالات‬           ‫دانش‌آموزی‌اش‪ ،‬ترجمه انگلیسی‬         ‫م ‌یخورد‪ ،‬تلاش دولتمردان‬
‫و سنجیدن همه نیروهای مؤثر‬            ‫هر چهار رساله این جنگ‌اندیشان‬        ‫ایالات متحده برای کسب‬               ‫مرامنامۀ مزبور تعیین کردند و به ا نگشت می‌نهد که د ر تا ر یخ مدرس خود را مرد سیاسی و عالم‬
‫در نبرد‪ ،‬مهمترین راهبرد برای‬         ‫را به دقت خوانده و بسیار از آنها‬     ‫پیروزی بدون وارد شدن‬
‫پیروزی است‪ .‬علت تأکید سون‌تزو‬        ‫آموخته است‪ .‬بنا به فهم نگارنده‬                                           ‫روسها نزدیک شدند و جرایدی هم معاصر ایران همواره یکی از موانع به رموز تمدن می‌دانست‪ .‬بنابراین‬
‫بر استفاده مستمر از خرد در جنگ‪،‬‬      ‫از این چهار متن‪ ،‬رساله‌هایی‬                    ‫در جنگ است‪.‬‬
‫بر این امر بدیهی مبتنی است که‬        ‫که سون‌تزو و کلاوزویتس درباره‬                                            ‫راه انداختند و در مجلس نظر به استمرار دموکراسی و ریشه گرفتن معنی‪ ،‬حتی یک بار هم اجازه نداد‬
‫کوچکترین حرکت در وضعیت‬               ‫جنگ نوشته‌اند‪ ،‬به دلیل روش‬           ‫یوسف مصدقی‪ -‬این روزها‪ ،‬در‬
‫جنگی می تواند منجر به نتایجی‬         ‫طرح و تحلیل مطالب‪ ،‬روزآمدتر از‬       ‫سی و نه سالگی رخدا ِد جنگ ایران‬     ‫این که در اقلیت بودند شروع به «لائیسیته» بوده است‪ .‬مسل ‌کگرایان که رفقای او این اسلحۀ کهنه را‬
‫هولناک و غیرقابل جبران شود‪.‬‬          ‫نوشته‌های ماکیاولی و ژومینی در‬       ‫و عراق‪ ،‬بیش از همیشه‪ ،‬از امکان‬
‫رساله «هنر جنگ» او با این جملات‬                                           ‫آغاز یک درگیری نظامی میان‬           ‫انتقاد نمودند و بدیهی است که پایۀ و مذهب‌گرایان افراطی‪ ،‬اگرچه دو ب ‌هکار برند‪ .‬نط ‌قهای مدرس در مجلۀ‬
                                                  ‫این موضوع هستند‪.‬‬        ‫جمهوری اسلامی و ایالات متحده‪،‬‬
                   ‫آغاز می‌شود‪:‬‬      ‫هر چند عظمت اندیشه ماکیاولی‬          ‫می‌شنویم‪ .‬اینکه آیا به زودی جنگ‬     ‫انتقاداتشان به‌مناسبت حزبی که قطب مخالف را تشکیل می‌دهند‪ ،‬رسمی مجلس و در ادارۀ تندنویسی‬
‫«سون‌تزو گفت‪ :‬جنگ برای کشور‬          ‫در رساله‌های مشهورش یعنی‬             ‫خواهد شد یا نه‪ ،‬یا اینکه اگر جنگی‬
‫اهمیتی حیاتی دارد‪ .‬راهی است که‬       ‫«شهریار» و «گفتارها» بارز و نمایان‬   ‫رخ دهد میزان گستردگی و وسعت‬         ‫ساخته بودند برخلاف «اشرافیت» هر زمان فضای مساعدی برای موجود است‪ .‬او هیچوقت متوسل به‬
‫یا به سلامت راهبر است یا به نابودی‪.‬‬  ‫است اما رساله «هنر جنگ» او که‬        ‫آن تا چه حد خواهد بود‪ ،‬حتی برای‬
‫از این رو‪ ،‬چنان باید به کاوش در آن‬   ‫به سیاق دیالو ‌گهای افلاطون نوشته‬    ‫نظامیان مطلع درگیر در ماجرا هم‬      ‫و «ارتجاع» بود و بدین نغمه به بیان آزادانۀ افکار و عقاید به‌وجود حربۀ دین و سلاح مذهب نگردید‬
‫پرداخت که از هیچ جنبه‌ای از آن‬       ‫شده‪ ،‬آن ژرف‌اندیشی در تحلی ِل‬        ‫چنان روشن نیست؛ چه برسد به‬
                                     ‫ذهن و رفتا ِر نوع بشر را که در‬       ‫دیگرانی که به عنوان «تحلیلگر»‬       ‫و کمال ملاحظه را در این باره‬
                   ‫غفلت نشود‪».‬‬       ‫«شهریار» آمده و یا آن تاری ‌خاندیشی‬  ‫از بام تا شام لحاف و تشک‌شان‬
‫سون‌تزو و کلاوزویتس‪ ،‬هر دو‪،‬‬          ‫نمایان را که در «گفتارها» دیده‬       ‫در رسانه‌های کذایی فارسی‌زبان‬       ‫مبذول می‌داشت خاصه که اعتماد‬
‫جنگ را نه غایتی نهایی بلکه‬           ‫می‌شود‪ ،‬ندارد؛ به ویژه که تکیه‬       ‫پهن است و بدون کوچکترین‬
‫ابزاری برای حصول اهداف سیاسی‬         ‫این رساله بیشتر بر سخت‌افزارهایی‬     ‫دانشی در موضوع مورد بحث‪،‬‬            ‫او در مجلس چهارم و در میان افراد‬
‫می‌دانند‪ .‬برای توصیف این ادعا‪،‬‬       ‫است که پس از انقلاب صنعتی و‬          ‫مشغول لفاظی هستند‪ .‬موضوع این‬
‫می‌توان به نقل قول مشهوری از‬         ‫به‌خصوص با تحولات شگرف در‬            ‫جستار اما‪ ،‬پیش‌بینی و گمانه‌زنی‬     ‫اکثریت به کسانی بود که با انفکاک‬
‫کلاوزویتس استناد کرد که در نهایت‬     ‫تولید سلاح‌های کشتار جمعی و‬          ‫درباره احتمال وقوع جنگ و تبعات‬
‫ایجاز رابطه جنگ و سیاست را بیان‬      ‫الکترونیک در قرن اخیر‪ ،‬کاملا از‬      ‫حاصل از آن نیست‪ .‬این چند سطر‬        ‫ق ّوۀ سیاسی از روحانی موافق بودند‬
‫می‌کند‪ .‬او در پاره ‪ ۲۴‬از کتاب یکم‬                                         ‫و دنباله‌های احتمالی آن‪ ،‬درباره‬
‫رساله «در باب جنگ»‪ ،‬می‌نویسد‪:‬‬                       ‫رده خارج شده‌اند‪.‬‬     ‫اندیشه در پدیده «جنگ» است فارغ‬      ‫و نمی‌توانست به‌خلاف عقیدۀ آنها‬
‫«جنگ صرفا ادامه سیاست به‬             ‫رساله «هنر جنگ» بارون ژومینی‬
‫طریقی دیگر است»‪ .‬چنین نگرشی‬          ‫نیز کمابیش به سرنوشت «هنر‬                    ‫از شعار‪ ،‬عواطف و اخلاق‪.‬‬     ‫سیاستی به‌دست گیرد و خودش‬
‫هنوز نگرش غالب بر اندیشه سیاسی‬       ‫جنگ» ماکیاولی دچار شده است‪.‬‬          ‫پیش ا ز آ نکه و ا ر د مبحث‬
                                     ‫این کتاب‪ ،‬برای دهه‌ها بر مواد‬        ‫اصلی شویم‪ ،‬یادآوری این نکته‬         ‫همچنان که گذشت‪ ،‬این کاره نبود‪.‬‬
      ‫قدرت‌های بزرگ عالم است‪.‬‬        ‫درسی دانشکده‌های افسری دنیا‬          ‫خالی از فایده نیست که عبارت‬
‫برای تمام جنگ‌اندیشانی که‬            ‫حکومت داشت و حتی مهمترین‬             ‫«جنگ‌اندیش»‪ ،‬در این مطلب‪،‬‬           ‫یعنی در مجلس سوم مضا ّر این‬
‫نامشان در این چند سطر آمد‪،‬‬           ‫متن قابل تدریس در آکادمی نظامی‬       ‫معنایی نامطلوب و منفی ندارد‪.‬‬
‫منتهای آمال و اوج موفقیت یک‬          ‫ایالات متحده‪ -‬وست‌پوینت (‪West‬‬        ‫واژه «اندیشه» در زبان فارسی‬         ‫سیاست را درک کرده بود‪.‬‬
‫ژنرال‪ ،‬کسب پیروزی بدون وارد‬          ‫‪ –)Point‬محسوب می‌شد‪ .‬به مرور‬         ‫هم به معنای «تفکر»‪« ،‬تدبیر»‬
‫شدن در جنگ است‪ .‬در تخاصم‬             ‫زمان اما‪ ،‬پس از بررسی نبردهای‬        ‫و«تأمل» است و هم «بیم»‪،‬‬             ‫مع‌هذا‪ ،‬رفقای ما‪ ،‬سوسیالیست‌ها‬
‫میان دولت‌ها‪ ،‬دولتی شایسته‌ی‬         ‫فراوان و به واسطه شکس ‌ت‌های‬         ‫«نگرانی»‪«،‬هراس» و «پروا» معنی‬
‫بیشترین احترام است که بدون‬           ‫پیاپی ارتش فرانسه (که بر مبنای‬       ‫می‌دهد‪ .‬مراد از «جنگ‌اندیشی»‬        ‫مضا یقه ند ا شتند که با حر بۀ‬
‫درگیری مستقیم و تنها با تضعیف‬        ‫استراتژ ‌یهای ژومینی عمل م ‌یکرد)‬    ‫در این جستار‪ ،‬هم تفکر و تأمل در‬
‫استراتژی دشمن و فشار بر نقاط‬         ‫در جنگ‌های متعدد در مقابل قوای‬       ‫پدیده جنگ و هم بیم و پروا از این‬    ‫«آزادی» برضد «ارتجاع» مبارزه‬
‫ضعف او‪ ،‬به پیروزی برسد‪ .‬چون‬          ‫آلمانی (که مبتنی بر اندیشه‌های‬       ‫پدیده است‪ .‬بنابراین از دید نویسنده‬
‫نیک بنگریم‪ ،‬آنچه امروز در تقابل‬      ‫کلاوزویتس نبرد می‌کردند)‪ ،‬از تأثیر‬   ‫این مطلب‪« ،‬جنگ‌اندیشی» به هیچ‬       ‫کنند و جراید آنها هم به بهانۀ هجوم‬
‫میان ایالات متحده و جمهوری‬           ‫اندیشه‌های ژومینی بر آکادمی‌های‬      ‫وجه مترادف با «جنگ‌افروزی»‬
‫اسلامی به وضوح به چشم می‌خورد‪،‬‬                                                                                ‫به «آخوندبازی» و «کهن ‌هپرستی» به‬
‫تلاش دولتمردان ایالات متحده‬                         ‫نظامی کاسته شد‪.‬‬                                ‫نیست‪.‬‬
‫برای کسب پیروزی بدون وارد‬            ‫در مورد رسالات سون‌تزو و‬             ‫میان اندیشمندان و متفکرانی‬          ‫اکثریت نیش بزنند‪» ...‬‬
‫شدن در جنگ است‪ .‬اینکه چنین‬           ‫کلاوزویتس‪ ،‬گفتنی بسیار است و‬         ‫که به گونه‌ای ویژه به موضوع‬
‫راهبردی تا چه حدی در مقابل‬           ‫نگارنده امید دارد که در جستارهایی‬    ‫«جنگ» و «رزم» پرداخته‌اند‪،‬‬          ‫محمدتقی بهار (نفر اول سمت راست) و مدرس (نفر اول سمت چپ) مشیرالدوله می‌کوشید از کنار این‬
‫باورهای عقل‌ستیز‪ ،‬آخرالزمانی و‬       ‫جداگانه به تفصیل به آنها بپردازد‪.‬‬    ‫چهار نفر بیش از دیگران مشهور و‬      ‫قضایا به‌ملایمت عبور کند و راه‬
‫شهادت‌طلبانه سپاهیان پاسدار‬          ‫نقدا و به اختصار می‌شود چنین‬         ‫معروفند‪ .‬این چهار فیلسوف جنگ‬
‫جمهوری اسلامی نتیجه خواهد داد‬        ‫حکم کرد که این دو رساله‪ ،‬برخلاف‬      ‫عبارتند از سون‌تزو (‪)Sun Tzu‬‬        ‫مخالفان خود حمله می‌کردند و بار آمده است‪ ،‬عملا یکدیگر را تقویت ‌حل‌های مسالمت‌آمیز را بر اقدامات‬
‫را حوادث چند هفته آینده مشخص‬         ‫آثار ماکیاولی و ژومینی درباره‬
                                     ‫جنگ‪ ،‬تنها مشمول مطالعات تاریخ‬                                            ‫دیگر بازار جنجال و هجوم جراید کرد‌هاند‪ .‬دوران بعد از کودتای ‪ 1299‬قهرآمیز‪ ،‬ولو به‌استناد قانون‪ ،‬ترجیح‬
                   ‫خواهند کرد‪.‬‬       ‫نظامی‌گری نمی‌شوند بلکه بسیاری‬
                                                                                                              ‫یکی از آن موارد است‪ .‬پس از سقوط می‌داد اما وزیر جنگ‪ ،‬که تدریجاً به‬     ‫گرم گردید‪...‬‬

                                                                                                              ‫روزی از طرف مرحوم عارف کابینۀ سید ضیاء‌الدین و به‌دنبال آن قدرتی مستقل از دولت تبدیل شده‬

                                                                                                              ‫(قزوینی) اشعاری در جریدۀ ناهید استعفای قوا ‌مالسلطنه‪ ،‬بار دیگر بخت بود تندروی‌ها را هضم نمی‌کرد و‬

                                                                                                              ‫منتشر شد ولی بدون امضاء‪ ،‬و در بازگشت به مشروطۀ واقعی دست برخلاف رئیس‌الوزرا‪ ،‬اهل مماشات‬

                                                                                                                             ‫این اشعار‪ ،‬شعری یا شعرهایی بود داد و کسانی مانند مشیرالدوله و نبود‪.‬‬

                                                                                                              ‫که نشر آنها مصلحت نبود‪ .‬علما و مستوفی‌الممالک که از وجاهت بیانیۀ سردار سپه (دوم اسفند‬

                                                                                                              ‫ملاها و جماعتی از مردم و قسمت عمومی برخوردار و دارای تجربه و ‪ )1300‬که در آن آمده بود «آیا با‬

                                                                                                              ‫بزرگی از نمایندگان عصبانی شدند سابقۀ مدیریت کشور در ادوار دشوار حضور من‪ ،‬مس ّبب حقیقی کودتا را‬

                                                                                                              ‫و صحبت‌هایی خشونت‌آمیز و بلکه بودند‪ ،‬در رأس دولت قرار گرفتند تج ّسس کردن مضحک نیست؟» با‬

                                                                                                              ‫قصۀ تکفیر به‌میان آمد ولی متانت اما به‌محض آن که پنجره‌ها را برای یک اخطار تند خطاب به مدیران‬

                                                                                                              ‫و نفوذ کلمۀ مرحوم مدرس طاب وارد شدن هوای تازه به فضای بسته جراید خاتمه می‌یافت‪« :‬صریحاً‬

                                                                                                              ‫ثراه و اقدامات بنده وسایر افرادی گشودند‪ ،‬طوفان ارتجاع از یک سو و اخطار می‌کنم که پس از این‬

                                                                                                              ‫که مالک احساسات خود بودند مانع طغیان قلمهای ه ّتاک از دیگرسو‪ ،‬در برخلاف ترتیب فوق در هر یک از‬

                                                                                                              ‫از عمل حضرات شد‪ .‬اما باری دیگر‪ ،‬و پنجره را به‌هم کوفت و در نهایت روزنامه‌ها از این بابت ذکری بشود‪،‬‬

                                                                                                              ‫دو سه فقره مقالات دیگر در سایر امر‪ ،‬یا استبداد از این اغتشاش سود بنام مملکت و وجدان آن جریده را‬

                                                                                                              ‫توقیف و مدیر و نویسندۀ آن را هم‬             ‫جراید که منجمله مدیر یکی از آنها برد و یا ارتجاع‪.‬‬

                                                                                                              ‫آقای کمال‌زاده بود‪ ،‬درآمد که باز میرزا حسن خان مشیرالدوله از هر که باشد تسلیم مجازات خواهم‬

                                                                                                                             ‫داد و قال ملاها و علما و کسبه را پایه‌گذاران حکومت مشروطه و یک نمود»‪.‬‬

                                                                                                              ‫درآورد و این نوبت‪ ،‬اختیار از دست ترقیخواه راستین و مق ّید به اصول با دریافت این پیام‪ ،‬کند و کاو‬

                                                                                                              ‫مجلس به‌در رفت و عملیات بیرون آزادی و دموکراسی بود اما به اقتدار دربارۀ کودتا و مس ّبب آن در‬

                                                                                                              ‫شدید شد و از دولت وقت توقیف و دولت و امنیت مملکت نیز همان روزنامه‌ها متوقف شد اما مقالات‬

                                                                                                              ‫بلکه حبس و تعزیر مدیر آن روزنامه اندازه اهمیت می‌داد که به وجاهت تند و تیز الها ‌مگرفته از انقلاب روسیه‬

                                                                                                              ‫خواسته شد‪ .‬انقلابی مرتجعانه برپا و حیثیت شخصی‪ .‬او می‌خواست آب همچنان ادامه داشت و سرانجام به‬

                                                                                                              ‫گردید و به مجلس هم سرایت کرد رفتۀ مشروطیت را به جوی بازگرداند نخستین برخورد دولت و مطبوعات‬

                                                                                                              ‫و بعضی وکلا‪ ،‬که تندتر از همه در حالی که با دو عامل مزاحم روبرو و تح ّصن گزیدن مدیر «طوفان» در‬

                                                                                                              ‫آقا سید یعقوب انوار بود‪ ،‬برضد بود‪ :‬تعصب مذهبی و تهاجم مسلکی سفارت شوروی منجر شد‪.‬‬

                                                                                                              ‫« ادامه دارد»‬                       ‫سلیمان‌میرزا رئیس سوسیالیست‌ها و بهره‌برداری افراط‌گرایان از این‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17