Page 5 - (کیهان لندن - سال سى و هفتم ـ شماره ۲۹۰ (دوره جديد
P. 5
صفحه 5ـ Page 5ـ شماره 1۷56 بخش سوم در گفتگو با بهمن مقصودلو:
جمعه 4تا پنجشنبه ۱0دسامبر2020
چگونه موتور «صنعت سینمای ایران» توسط اسماعیل کوشان
جایزه اصلی جشنواره
سینمایی «تورین» برای یک و پرویز خطیبی به حرکت درآمد
فیلم ایرانی
را در رابطه با مدرنیته مطرح میکرد. =شما در تاریخ سینمای
هیچ کشوری از فرانسه تا
پرویز خطیبی کم کم سیاسی شد و از آمریکا ،از ژاپن تا هند اگر
مطالعه کنید نمیبینید که
آنجا که بسیار آدم با جرأتی بود حتی از روز اول فیلم هنری تولید
شده باشد .هیچکدام از آنها
جلوی «رزمآرا» ایستاد .در هفده سالگی از روز اول شاهکار تحویل
ندادهاند .پس باید به «شرایط
به مدت یکسال سردبیر «توفیق» بود و فیلمسازی» توجه کنیم و
این واقعیت را بپذیریم که
این نشریه را به خطر توقیفهای پیاپی سینمای هنری و سینمای
تجاری با هم و دریک مسیر
انداخت .بعد هم روزنامههای «بهرام» حرکتمیکنند.اگرسینمای
تجاری موفق نباشد سینمای
و «علی بابا» را درآورد که کار آنها هم هنریهمشانسیبرایتولید
به توقیف کشید .برای اینکه حرفش را و حیات ندارد.
میزد و نمیترسید ،نه از دربار ،نه از در مصاحبهای که با خانم ژاله ُع ُّلو
داشتم او تعریف کرد که چگونه دکتر
نخستوزیر .خوب ،در آن وقایع 2٨ کوشان ژاله را میفرستد پیش پدر تو
[پرویز خطیبی] و آنها در دفتر «میترا
مرداد زندانی هم شد .یعنی آدمی بود فیلم» در بالاخانهی سینما «متروپل»
در «لالهزار نو» قرار میگذارند و کوشان
که وقتی قلمی بر میداشت و داستانی به خطیبی میگوید« :آقا ،من میخوام
مینوشت همیشه جهت سیاسی تو یه فیلم برام بسازی .فیلم کمدی!»
داشت .اصل ًا نگاهش سیاسی بود، =خیلی جالب است!
پرویز خطیبی سر صحنه فیلمبرداری
-بله ،همینجا خطیبی هم موافقت
نگرشش سیاسی بود ولی این نگاه را =واقع ًا موضوع خیلی جالبی میکند .قرار میشود که آدمهای
است که فکر نمیکنم تا امروز به این خودش و کسانی را که در تئاتر با او
صحنهای از فیلم «بوتاکس» در رابطه با طنز و هزل به کار میگرفت اولیهی ایران که نسخههای بعدی همکاری داشتهاند بیاورد و فیلم را
صورت مطرح شده باشد .بهخصوص بسازد .این فیلم یعنی «واریته بهاری»
و برای همین هم شما همیشه در تمام آن با عنوانی تا حدودی غیرمنصفانه فیلم سوم صنعت سینمای ایران
مشکلاتی که در این راه وجود (بعد از جنگ جهانی دوم) است.
جشنواره سینمایی تورنتو در کانادا در سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلمهای پرویز خطیبی یک چیزی را و حتی توهینآمیز «فیلمفارسی» پرویز خطیبی پنجمین نفری است
نمایش داده شدند. «تورین» که روزهای بیست تا بیست و داشته… که در ایران فیلم ساخته .همانطور که
هشتم ماه نوامبر در شهر تورین ایتالیا میدیدید که اگر یک انتقاد سیاسی -اصل ًا امکاناتی نبود! در دورانی که خوانده میشد به زحمات و شاید قبل ًا گفتم ،پیش از این هم دوتا فیلم
«بندر بند» آخرین اثر منیژه حکمت برگزار شد ،فیلم «بوتاکس» ساخته اینها شروع به کار میکنند فقط یک ساخته شد اما هیچ موتوری به حرکت
کارگردان ایرانی و تهیهکنندگی مهشید کاوه مظاهری دو جایزه بهترین فیلم و نبود یک انتقاد اجتماعی بسیار محکم از دوربین دارند که از اروپا آوردهاند .چند هم ایثارهای این فیلمسازان اولیه درنیامد .اما حالا موتور میخواهد
آهنگرانی فراهانی است که در وبسایت جالبترین فیلمنامه را از آن خود کرد. تا چراغ برق و نورافکن هم دارند .اصل ًا کمکم به حرکت دربیاید .خطیبی
جشنواره ،یک اثر مشترک ایرانی- «بوتاکس» نخستین فیلم بلند این مسائل سنتی ایران بود .یعنی یک آدم وسایلی نیست .وسایل ضبط صدا نگاه کند که با حداقل امکانات فنی، در فیلم «واریته بهاری» که از شش
کارگردان است که در بخش رقابت نیست .صدا را سر صحنه نمیتوانند اپیزود تشکیل شده و دربارهی نوروز
آلمانی معرفی شده است. فیلمهای بلند فستیوال روی پرده رفت. عادی نبود .خواستار دینار و سکه نبود. ضبط کنند .لابراتوار چاپ بسیار ابتدایی از جمله نبود دوربین ،لنز ،وسایل و هفتسین نوروزی است ،دکتری را
داستان مربوط به یک گروه موسیقی خلاصه داستان فیلم چنین است :دو است .از طرفی هم تکنیسین به اندازه نشان میدهد که ماجراهای کمدی
جوان است که از شمال ایران به سوی دختر به نامهای اکرم و آذر به دروغ کسان دیگری هم در آن دوران فیلم کافی نیست و فیلمبردارخوب ،نورپرداز ضبط همزمان صدای سر صحنه، برایش اتفاق میافتد و خلاصه به
تهران حرکت میکنند .اما گرفتار سیل برای دوستان و آشنایان خود تعریف خوب نداریم یا حتی کارگردان خوب. این ترتیب بنای تاریخ سینمای ایران
میشوند .در این فیلم ۷۵دقیقهای میکنند که برادرشان به صورت قاچاق ساخته بودند مثل بشارتیان یا حسین کارگردانی فیلم یک علم است که باید فیلمبرداری و ریسکهای دیگر ریخته میشود .اما اجازه بدهید این را
سرشار از چشماندازهای به یاد ماندنی به آلمان سفر کرده و خبری از او ندارند. یاد گرفته بشود ،باید استعداد آن را هم بگویم که در چهارسال اول یعنی
و موسیقی زیبا ،رضا کولغانی ،پگاه اما این داستان ساختگی به مرور در مدنی که طنز داشت اما سیاسی نبود. داشته باشید .بعد باید سناریست داشته از جمله ظاهر کردن فیلم و غیره از سال ۱۳2۷تا ۱۳۳۱جمعاً بیست و
آهنگرانی ،مهدیه موسوی و امیرحسین ذهن اکرم به یک رویداد واقعی تبدیل باشید و یک لابراتور که فیلم درست یک فیلم ساخته میشود .از این تعداد،
میشود تا جایی که شبانهروز در انتظار اینها هم چند فیلم ساختند .همچنین چاپ بشود و صدمه نبیند .وقتی فیلم توانستند این فیلمها را بسازند. هفت فیلم را دکتر کوشان و پنج فیلم
طاهری بازی میکنند. بیرون میآید باید نورش تصحیح بشود -این یک واقعیت است .ببینید حالا را هم پرویز خطیبی میسازد .بقیهی
موزیک متن فیلم را فرشاد فزونی، بازگشت برادرش از این سفر است. فضلالله بایگان که بازیگر بود .او هم فیلم که آنهم نبود .در مرحلهی بعدی فیلم ما همین صنعت سینما را (به هر فیلمهای این مجموعه را هم دریابیگی
طراحی صحنه فرهاد فزونی ،صدابرداری نقشآفرینان این فیلم سوسن پرور، باید تدوین یا ادیت بشود که باز این شکلی که میخواهید آن را ارزیابی (دو فیلم) و افراد مختلف (هرکدام یک
محمدحسین کاوه و طراحی لباس را ندا مهدخت مولایی ،محسن کیانی، ساخت .کارش تئاتر بود اما وارد سینما هم یک علمی است و کسی باید آن کنید) پیدا کردهایم .در نیمهی اول فیلم) میسازند .یعنی درواقع بیش از
مرتضی خانجانی و سروش سعیدی را یاد بگیرد .یعنی میخواهم بگویم که دههی چهل ما دو یا سه فیلم داریم پنجاه درصد از تولید فیلم در چهارسال
نصر به عهده داشتند. شد و فیلم ساخت .یعنی آدمهایی بودند اینها در سالهای بین ۱۳2۷تا اواخر کهفیلمهایمهمیهستند.یکیمستند اول آغاز صنعت سینما در ایران بر
منیژه حکمت درباره «بندر بند» گفته هستند. دههی سی و حتی تا اوایل دههی چهل خانم فروغ فرخزاد «خانه سیاه است» عهدهی کوشان و خطیبی است که
است« :غریزه شگفتانگیز مادرانه ،مرا فیلم دیگر ایرانی که در جشنواره در این زمینه ،اما کمتر بین آنها افراد خورشیدی با وسایل ابتدایی و حداقل و بعد هم فیلم فریدون رهنما است فیلم «دستکش سفید» پرویز خطیبی
به سراغ نسل جوان برد .نسلی که سینمایی «تورین» نشان داده شد، امکانات شروع به کار کردند .البته در به نام «سیاوش در تخت جمشید». جزو فیلمهای پرفروش این دوره به
زندگی کردن را خیلی خوب آموخته ساخته کوتاهی است با عنوان «سس سیاسی پیدا میشد .در سینمای ایران دههی سی یکسری از افراد کار سینما رهنما یک شاعر و سینماگر فرنگرفته
اما در اکثر مواقع امید و آرزوهای آنها اضافه» به کارگردانی علیرضا قاسمی را یاد گرفتند .ارمنیهایی وارد این کار است ،بزرگشدهی اروپاست و در شمار میرود.
برای ادامه زندگی با راههای بسته و آن دوره کسی را نداشتیم که مثل شدند که همگی توانستند با هوش و سینما کارکرده ،مستند ساخته ،ادبیات در سال ۱۳4۳ایران ۳٨فیلم
محصول ایران و آلمان. ذکاوت و با خواندن کتابهای فنی فرانسه را خوب میشناسد ،درس میسازد و سال بعد با تولید فیلم 4۳
پلهای شکسته روبروست». داستان «سس اضافه» از این قرار است: خطیبی از همان اول باشد و بجنگد و پیشرفتی حاصل کنند ،در استودیوها ادبیات خوانده ،کتاب شعر چاپ کرده. فیلم ایران دارای صنعت سینما میشود
فرنوش صمدی هم با اولین کار هانس ساعاتی پیش از افتتاح یک آموزش بدهند .در سال ۱۳۳۶مهندس فرخ غفاری هم فرهنگ بالایی دارد و و سال ۱۳4۵با تولید ۵۳فیلم این
سینمایی خود در جشنواره امسال نمایشنامه که در آن ایفای نقشی را به بنویسد و برود جلو و دست نکشد ،تا محسن بدیع که آدم با سوادی بود تحصیلکردهی اروپاست و میآید ایران صنعت دیگر به راه افتاده است تا جایی
تورنتو حضور داشت .آزیتا حاجیان عهده دارد ،دست به خودکشی میزند. اولین لابراتوار خصوصی ظهور و چاپ و فیلم «جنوب شهر» را در سال ۱۳۳۷ که تولید ایران در عرض چند سال ،در
سحر دولتشاهی ،پژمان جمشیدی، اما در آن دنیا و در برزخ گرفتار دختر روزی که بالاخره مجبور بشود به ترک فیلمهای سینمایی در ایران را تأسیس میسازد .بعدش هم «شب قوزی» را در اواخر دههی چهل خورشیدی به حدود
حسن پورشیرازی بازیگران این فیلم شکمپرستی می شود و سخت تلاش کرد و تا مدتها به کار ظهور فیلمهای سال ۱۳4۳کارگردانی میکند .چند نود فیلم در سال میرسد.پس میبینیم
٨۳دقیقهای هستند که «خط فرضی» می کند تا دوباره به دنیای زندگان ایران و بیاید به آمریکا! سیاه و سفید پرداخت .بعدها هم در سال پیش از آن مجید محسنی که که پرویز خطیبی یکی از عوامل حرکت
نام دارد و داستان آن را نیز خود فرنوش سال ۱۳4۱با ایجاد استودیویی چاپ از مدرسهی هنرپیشگی فارغالتحصیل سینمای تجاری بوده .یعنی او تماشاگر
باز گردد. اما در اینجا لازم است برایتان شرح و ظهور فیلمهای رنگی را انجام داد .در شده و کارش را از روی صحنه تئاتر و را میآورد و با سینما آشنا میکند.
صمدی نوشته است. آنتونیو لالو و بن جانسون بازیگران و همین دوران ما شاهد حضور کارگردانی با پیشپردههای پرویز خطیبی شروع یعنی چه؟ یعنی تماشاگر میآید پول
این فیلم درباره یک معلم مدرسه در آدرین برویه ،فرانسیس والتر و السا پاین بدهم که اولین فیلم پرویز خطیبی مثل ساموئل خاچیکیان هستیم که کرده و هنرپیشهی خیلی با استعدادی میدهد ،بلیت میخرد و با فروش
تهران است که قرار است در یک جشن تهیهکنندگی این فیلم را به عهده دارند. خودآموختهای استثنایی است که وارد هم هست میآید یک تیپ دهاتی گیشهی این فیلم است که فیلم بعدی
عروسی در شمال ایران شرکت کند اما گفتنی است که اخیرا دو فیلم سینمایی چقدر فیلم مهمی بوده است .فیلم عرصهی تولید فیلم میشود ،سینما یاد (عمقلی صمد) را درست میکند و میتواند تولید شود .یعنی به این شکل
شوهرش به او اجازه حضور در عروسی «بندر بند» و «خط فرضی» نیز در میگیرد و وارد کار کارگردانی میشود. تقابل روستا و شهر و مشکلات این دو باید به این مسئله نگاه کرد .من وقتی
را نمیدهد و به دنبال این کشمکش، «واریته بهاری» در سینمای ایران از به این صورت کمکم این سینما که را مطرح میکند .ما این مسئله را برای از این دیدگاه به این قضیه نگاه میکنم،
یک دنیای رؤیاسازی است آدمهای اولین بار روی پردهی سینما میبینیم. به عنوان یک مورخ فیلم میبینم چقدر
حوادث گوناگونی رخ میدهد. لحاظ فرم یک کمدی خیلی سادهی خودش را پیدا میکند .کمکم دیگران پس در کنار آن سینمای تجاری، باید از ایشان [خطیبی] قدردانی کرد.
هم جذب میشوند و لشکری به وجود سینمای دیگری شروع میکند به جوانه من شخصاً قدردان ایشان هستم و
اپیزودیک است .اگر خوب نگاه کنید میآید .اما من در اینجا دربارهی آن پنج زدن .آن سینما کم کم جای خودش آن مراسم بزرگداشت برای ایشان در
یا شش سال اول صحبت میکنم ،یا را باز میکند و منتهی میشود به یک
میبینید که یک جوان نویسندهای بهتر بگویم آن ده سال اول و اینکه سینمای تجاری موفق .سینمای موفقی نیویورک برای همین قدردانی بود.
چطور آن موتور راه افتاد .پنج سال اولی که ما با عنوان سینمای تجاری همیشه
آمده به سینما .البته شما ممکن که خطیبی و کوشان مصدر کار بودند به آن از بالا نگاه کردهایم ،همیشه به آن -برای من هم خیلی جالب است
و همین آقای خطیبی ،پدر شما ،در توهین کردهایم ،همیشه گفتهایم اینها
است اینجوری به این مسئله نگاه مجموع ۳۷فیلم میسازد .در کارنامهی آشغال است ،اینها به درد نمیخورد. که یک مورخ و منتقد سینمایی
خطیبی حدود ۱٨تا 22فیلمنامه یا این مثل این است که شما سینمای
نکنید .ممکن است این فیلم ایرادهای «سناریو» وجود دارد .تعداد بسیاری کشوری را ببندید و بگویید الان بتواند از این دیدگاه به سینمای
سناریو هم هست که ساخته اما اسم میخواهیم فیلم هنری درست کنیم.
ساختاری میزانسن یا اشکالاتی در روی آنها نگذاشته .او تعداد شش فیلم این اصل ًا امکانپذیر نیست .ملت ایران
تهیه کرده و حدود ۱٨فیلم را خودش را هم ما میشناسیم .این ملت سلیقهی
حرکات دوربین داشته باشد ،اما نوشته و کارگردانی کرده .او حدود ۵00 خاص خودش را دارد که خوب البته
پیشپرده نوشته ۳000 ،نمایشنامهی باید سطح این سلیقه را برد بالا .اما
همانطور که گفتم این یک فیلم اول رادیویی طنز و جدی .ما میبینیم که بازهم باید برگردم سر این مسئله که
پرویز خطیبی یک آدم معمولی نبود. آن روزها اصل ًا سلیقهای در کار نبود.
است .در کشوری که مردمش هیچ او یک فرد بسیار متفکری بود .بسیار کسی شناخت تصویری نداشت .آن
خوانده بود .از همان اول کار (هرچند روزها مردم یک داستان میدیدند،
چیز در مورد سینما و عوامل آن مثل زمینهی کاریاش کمدی بود) اما تصویری را میدیدند که بخندند .نه
مسائل اجتماعی جامعه سنتی ایران دراما میدانستند و نه از تکنیک فیلم
دراما و غیره نمیدانند این مسائل مهم سررشتهای داشتند .یعنی اکثریت مردم
اینجور بودند .ما باید نگاه کنیم ببینیم
نیست .این سینمای ایران است ،جایی چه کسی آن موتور سینمایی را که حالا
به اسکار راه پیدا کرده در آن مملکت
که در آن نه مدرسهی سینمایی بوده نه به راهانداخت .پدر شما روانشاد پرویز
خطیبی یکی از آن دو نفری بود که
آزمایشگاهی .هیچ .همهچیز از نقطهی با کوشان این موتور اولیه را راهانداخت.
درست مثل اینکه یک هواپیمایی با دو
زیر صفر شروع شده یعنی از آنجایی که
موتور پرواز کند.
میآیند میگویند ما یک دوربین داریم
و باید تصویر بسازیم! بگذارید ببینیم
خطیبی در این فیلم چکار کرده .اول
اینکه خودش همانطور که گفتم فردی
است که موتور سینما را راهانداخته.
دوم اینکه پنج نفر را به عنوان بازیگر
برای این فیلم انتخاب میکند .یکی از
آنها دوست خودش عزتالله انتظامی
بوده .عزتالله انتظامی عاشق بازیگری
بود اما هیچکس او را به کار نمیگرفته.
یعنی از نظر جثه آدم کوچکی بوده و
میخواستهبازیگربشودوآدمهایاصلی
تئاتر آن زمان به او نقشی نمیدادهاند.
یکروز میآید به پرویز میگوید آقای
خطیبی من دلم میخواهد توی
تئاتر بازی کنم .بعد رفیق میشوند.
بعد خطیبی میگوید :من برایت
پیشپرده مینویسم و انتظامی هم این
پیشپردهها را اجرا میکند.
پیشپرده یا میانپردهی تئاتر هم
به این شکل بوده که بین پردههای
اول و دوم و سوم نمایش ،تا بازیگران
میرفتند لباس عوض کنند یا دکور
عوض بشود یک آدمهایی میآمدند
جلوی پرده و برای اینکه تماشاگران
حوصلهشان سر نرود یک داستانی را
با موزیک میخواندند .پرویز خطیبی
مبتکر پیشپردههای سیاسی بود.
برخی از پیشپردههایش اصل ًا ایران را
ادامه در صفحه ۱۷ تکان داده.
وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی