Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۳۴ (دوره جديد
P. 12

‫صفحه ‪ - Page 12 - 1۲‬شماره ‪1800‬‬
                                                                                                                                                                                                  ‫جمعه ‪ 3۰‬مهرماه تا ‪ 6‬آبانماه‪۱4۰۰‬خورشیدی‬

‫جمهوری اسلامی و شوک نتایج انتخابات‬                                                                                                ‫گزارش ـ مصاحبۀ صدرالدین الهی‬
             ‫پارلمانی عراق‬
                                                                                                                       ‫سید ضیا؛ مرد اول یا مرد دوم کودتا (‪)۲1‬‬

                                                                                                                                                            ‫( کیهان لندن شماره ‪) 14۲3‬‬

                                        ‫بغداد پس از انتخابات؛ ‪ 1۲‬اکتبر ‪۲0۲1‬‬                                                         ‫سوگندنامه هستند‪».‬‬       ‫قرار گرفته بود‪ .‬در همینجا بود که‬      ‫هنوز حرفم تمام نشده بود که گرد‬
                                                                                                                       ‫قسمنامه تمام شد‪ .‬پنج نفر با‬              ‫ناگهان مسألۀ تازهای پیش آمد‪.‬‬      ‫و خاکی از دور برخاست‪ ،‬صدای زوزه‬
‫کند‪ .‬جریان صدریها بیش از یکبار‬          ‫این گروه بر افغانستان در مرزهای‬        ‫= غافلگیری ناشی از نتایج‬                ‫پنج دست مطمئن و با پنج شرف‬                                                 ‫خفه و گرفته یک اتومبیل فورد با‬
‫توانست گزینههای خود را برای ایجاد‬       ‫شرقی ایران نیز رژیم جمهوری‬             ‫انتخابات برای رهبری رژیم‬                ‫تردیدناپذیر به زیر آن صحه گذاشتند‪».‬‬  ‫وقتی چشمم را میبندم و به‬              ‫بوق مداوم و ممتدش به گوش رسید‪.‬‬
‫تعادل در روابط خود با ایران از بُعد‬     ‫اسلامی را با مشکلات و تهدیدهای‬         ‫ایران ناشی از عجز و ناتوانی‬             ‫رضاخان میرپنج‪ ،‬سیدضیاءالدین مدیر‬     ‫آن لحظه فکر میکنم انگار همین‬          ‫فرمانده دستش را سایبان چشمهایش‬
‫مذهبی از یکسو و تمایل این جریان‬         ‫تازه محاصره کرده است‪ .‬این تحولات‬       ‫تهران در ارزیابی تغییر و‬                ‫رعد‪ ،‬ماژور مسعودخان معلم قزاقخانه‪،‬‬   ‫دیروز است‪ ،‬پنج نفر بودیم؛ رضاخان‬
‫به بُعد عاطفی‪ ،‬فرهنگی و حتا امنیتی‬      ‫نه تنها منافع اقتصادی و استراتژیک‬      ‫تحولات سیاسی سالهای‬                     ‫احمدآقاخان فرماندۀ سوار و کاپیتان‬    ‫میرپنج‪ ،‬سید ضیاءالدین‪ ،‬ماژور‬                             ‫کرد و پرسید‪:‬‬
‫و بازیابی عمق منطقهای عربی تنظیم‬        ‫رژیم ایران را با خطرات جدی مواجه‬       ‫اخیر عراق به ویژه در میان‬                                                                                                  ‫ـ یعنی خودشاناند؟‬
                                        ‫کرده بلکه موجب تغییرات ژئوپلیتیک‬       ‫شیعیاناستکهسالهابطور‬                        ‫کاظمخان رئیس ستاد ستون‪».‬‬             ‫مسعودخان‪ ،‬احمدآقاخان و من‪.‬‬        ‫پشت سرش ایستاده بودم‪ ،‬با‬
                            ‫کند‪.‬‬         ‫بین تهران و همسایگانش شده است‪.‬‬        ‫علنی مخالفت خود را با نفوذ‪،‬‬             ‫کلنل نفسی بهراحتی کشید‪ .‬مثل‬          ‫یک فکر واحد بر همۀ ما حکومت‬
‫شعار محدود کردن اسلحه به نهاد‬           ‫جمهوری اسلامی اکنون نه تنها‬            ‫نقش و میزان دخالتهای‬                    ‫این بود که بار سنگین یک راز را‬       ‫میکرد‪ .‬همۀ ما با این نیت دور هم‬                    ‫اطمینان جواب دادم‪:‬‬
‫دولت و مبارزه با سلاحهای غیرقابل‬        ‫با مشکلات و بحرانهای داخلی و‬           ‫تهران در امور داخلی‬                     ‫از دوش برداشته است‪ .‬آنگاه گفت‪:‬‬       ‫جمع شده بودیم که ایران را نجات‬                              ‫ـ بله‪...‬‬
‫کنترل که مقتدی صدر آن را مطرح‬           ‫اختلاف با جمهوری آذربایجان و‬                                                   ‫ـ میبینید که قسم بهخوبی اجرا‬         ‫بدهیم‪ ،‬آب و خاکی را که به ما همه‬
‫میکند‪ ،‬ممکن است جدید نباشد زیرا‬         ‫جامعه بینالمللی روبرو است بلکه با‬        ‫کشورشان اعلام کردهاند‪.‬‬                ‫شده است و همه ضامن اجرای آن‬          ‫چیز داده بود و خود هیچ نداشت‪،‬‬         ‫ده دقیقه بعد اتومبیل فورد قراضه‬
‫این شعار از زمان حیدر العبادی تا‬        ‫رویدادی تازه در مرزهای غربی خود‬        ‫=شبهنظامیان وابسته به‬                   ‫بودهاند‪ .‬دو نفر از آن پنج نفر اینک‬   ‫دوباره به همه چیز برسانیم؛ اگرچه‬      ‫کهنهای جلوی چادر ما ترمز کرد‪ ،‬دو‬
‫عادل عبدالمهدی و مصطفی الکاظمی‬                                                 ‫رژیم ایران در حوزه نفوذ و‬               ‫در جهان دیگری هستند و آن سه‬          ‫در این راه همه چیز خود را از دست‬      ‫نفر از آن پیاده شدند‪ .‬یک نفر در لباس‬
‫از سوی همه نخستوزیران قبلی‬                ‫مواجه شده که انتظارش را نداشت‪.‬‬       ‫ایفای نقش سیاسی‪ ،‬امنیتی‬                 ‫نفر باقیمانده هنوز که هنوز است‬       ‫بدهیم‪ .‬درست بهخاطرم نیست که‬           ‫نظام‪ ،‬بلندقد و لاغر اندام و به همراه‬
‫مطرح شده است‪ .‬اما اشاره صریح‬            ‫تهران شاید بتواند با اتخاذ تدابیری‬     ‫و نظامی در عرصه رقابت از‬                ‫هر وقت با هم روبرو میشوند‪ ،‬قسم‬       ‫کدام یک از ما پنج نفر موضوع تازه‬      ‫او مردی با قامت متوسط‪ ،‬کلاهپوست‬
‫مقتدی صدر به شبهنظامیانی که‬             ‫از طریق ایجاد شکاف میان شیعیان‪،‬‬        ‫ناحیه انتخاباتی باختهاند‪ .‬اما‬           ‫منزلگاه کاهگلی شاهآباد را چون سایۀ‬   ‫را مطرح کرد‪ .‬موضوع جالبی بود؛‬         ‫بر سر و سرداری ماهوت در بر و‬
‫موضوع «مقاومت» را مطرح می کنند‬          ‫جلوی خطرات جدی برای منافع‬              ‫پذیرشچنینشکستیآنهم‬                                                                                                 ‫عبای بَ َرک نازک بر دوش‪ ،‬چهرهای‬
‫و اعلام موضع قاطع او برای مبارزه با‬     ‫آینده خود را بگیرد و با متحد کردن‬      ‫از گرایشی که پایگاه مردمی‬                     ‫مقدسی میان خود میبینند‪.‬‬                                ‫او گفت‪:‬‬       ‫که تهریش مشکی نرمی تمام آن را‬
‫تروریسم و «شبهنظامیان بیانضباط» و‬       ‫نیروها‪ ،‬احزاب و جناحهای بازنده در‬      ‫بزرگی دارد‪ ،‬برای آنها بسیار‬             ‫بعد از فراغت از تنظیم طرح‬            ‫ـ رفقا‪ ،‬مسألۀ مهمی است که‬             ‫پوشانیده بود و ظاهراً صاحب چهره‬
‫ربط دادن مستقیم موضوع انحلال آنها‬       ‫انتخابات پارلمانی عراق در برابر جریان‬  ‫تلخ است پس ممکن است‬                     ‫تسخیر تهران و امضای سوگندنامه‬        ‫ما به آن توجه نکردهایم‪ .‬موضوع‬         ‫با گذاشتن این ریش‪ ،‬میخواست‬
‫به بازگرداندن حیثیت‪ ،‬هیبت‪ ،‬اعتبار‬       ‫برنده یعنی جریان صدریها به رهبری‬       ‫آنها به توسل به اسلحه روی‬               ‫در شاهآباد‪ ،‬رضاخان میرپنج و من به‬    ‫همکاری و همقدمی ما بعد از کودتا‪.‬‬      ‫بر تعداد سالهای عمرش بیافزاید‪.‬‬
‫و احترام به حاکمیت عراق‪ ،‬زنگ خطر‬        ‫مقتدی صدر‪ ،‬روند تشکیل حکومت‬            ‫آورند که در دسترس هر دو‬                 ‫کرج مراجعت کردیم؛ زیرا همچنان‬        ‫همه میدانید که جهانگشایی آسان‬         ‫پیشانی بلند داشت‪ ،‬ابروان کمانی‪،‬‬
‫را برای تهران و متحدان عراقیاش که‬       ‫توسط آنها را ببندند و از انحصار‬        ‫طرف‪ ،‬هم مقتدی صدر و هم‬                  ‫که اشاره شد توپخانه و پیادهنظام‬      ‫است اما جهانداری آسان نیست‪.‬‬           ‫و چشمهای نافذ‪ .‬هم فرمانده ستون‬
‫همه این ویژگیها را دارند‪ ،‬به صدا‬        ‫کامل حکومت آینده به دست جریان‬                                                  ‫در کرج مستقر شده بود تا کمیتۀ‬        ‫نادر جهانگشای خوبی بود اما هرگز‬       ‫و هم مرد تازه از راه رسیده نگاههای‬
                                        ‫صدریها که اغلب بدنه آن را مخالفان‬                        ‫آنهاست‪.‬‬               ‫کودتا تمام تصمیمات نهایی را در‬       ‫جهانداری نکرد‪ .‬ما در این لحظه به‬      ‫عجیبی داشتند‪ .‬چشمهایی داشتند‬
                          ‫درآورد‪.‬‬       ‫نفوذ رژیم ایران در عراق تشکیل‬                                                  ‫شاهآباد بگیرد و بعد ستونهای پیاده‬    ‫دنبال یک سرنوشت نامعلوم‪ ،‬قدم‬          ‫که کسی به زحمت میتوانست بیش‬
‫رژیم ایران و متحدانش در عراق‬            ‫میدهند ببندد‪ .‬بعید نیست جمهوری‬         ‫حسنفحص(ایندیپندنتعربی)‪-‬‬                 ‫و توپخانه‪ ،‬از کرج عازم تهران شود‪.‬‬    ‫بهراه میگذاریم‪ .‬اگر کاری را که قصد‬    ‫از یک دقیقه در آن چشمها خیره‬
‫خود را مخاطب صدریها میبینند‪.‬‬            ‫اسلامی در این اقدام موفق شود‪ ،‬اما‬      ‫با اعلام نتایج اولیه انتخابات زودهنگام‬  ‫سیدضیاءالدین و ماژور مسعودخان‬        ‫داریم به انجام برسانیم با شکست‬        ‫شود‪ .‬تازه واردین پیش آمدند‪ .‬فرمانده‬
‫به همین دلیل هم آنها به تنش لفظی‬        ‫این گزینه به معنای خراب کردن‬           ‫پارلمانی عراق و بروز نشانههای تغییر و‬   ‫در شاهآباد با گروهان سوار و احمد‬     ‫مواجه شود‪ ،‬وعدۀ دیدار همۀ ما‬          ‫دست به پشتش زده بود و آنها را نگاه‬
‫و هشدار به هرگونه تغییر رویکرد‬          ‫تمام پلهای تفاهم با نیروی بزرگ و‬       ‫شگفتیهای واقعی در صحنه سیاسی‬            ‫آقاخان باقی ماندند و روز اول حوت‪،‬‬    ‫در میدان اعدام خواهد بود‪ .‬در آن‬       ‫میکرد‪ .‬من خود را میان آنها قرار‬
‫نسبت به تسلیحات خود متوسل‬               ‫تأثیرگذار صدریها خواهد بود! بنابراین‬   ‫عراق‪ ،‬موتور هواپیمای شخصی‬               ‫به این طریق با امضای یک سوگندنامه‬    ‫صورت ما همه مردانه تا لحظۀ آخر‬
‫شدهاند‪ .‬شبهنظامیان وابسته به رژیم‬       ‫چنین اقدامی باعث ایجاد شکاف‬            ‫اسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس و‬        ‫و طرح دقیق‪ ،‬نقشۀ ورود به تهران‬       ‫با هم بودهایم؛ اما اگر موفق شدیم و‬           ‫دادم و با صدای بلند گفتم‪:‬‬
‫ایران در حوزه نفوذ و ایفای نقش‬          ‫در دیوارهای خانهای خواهد شد که‬         ‫خلف قاسم سلیمانی در فرودگاه تهران‬                                            ‫توانستیم‪ ،‬آن وقت موضوع دیگری‬          ‫ـ آشنا بشوید‪ .‬رضاخان میرپنج‬
‫سیاسی‪ ،‬امنیتی و نظامی در عرصه‬           ‫تهران برای نفوذ در داخل عراق در آن‬     ‫روشن شد تا فوراً این مسئول پرونده‬                            ‫پایان یافت‪.‬‬     ‫به میان میآید‪ ،‬موضوع سلیقۀ ادامۀ‬      ‫فرمانده ستون‪ ،‬آقای سید ضیاءالدین‬
‫رقابت از ناحیه انتخاباتی باختهاند‪.‬‬      ‫پناه میگرفت‪ .‬چنین اقدامی احتمالا‬                                                      ‫عبور یکطرفه‬                   ‫کار‪ .‬نمیدانم متوجه میشوید یا نه؟‬
‫اما پذیرش چنین شکستی آنهم از‬            ‫همراه با بروز تحولات منفی و رویارویی‬          ‫عراقی را به بغداد منتقل کند‪.‬‬                                                                                               ‫مدیر روزنامه رعد‪.‬‬
‫گرایشی که پایگاه مردمی بزرگی‬            ‫خونین در عراق خواهد شد‪ .‬در صورت‬        ‫قاآنی در حالی که در بقچه خود یک‬         ‫کاظمخان در کنار سیدضیاءالدین‬                                               ‫بعد به رضاخان میرپنج فرمانده‬
‫دارد‪ ،‬برای آنها بسیار تلخ است پس‬        ‫وقوع چنین رویارویی‪ ،‬آخرین نقش‬          ‫«دستور عملیاتی» برای شبهنظامیان‬
‫ممکن است آنها به توسل به اسلحه‬          ‫نفوذی تهران در صحنه سیاسی عراق‬         ‫عراقی وفادار به تهران داشت‪ ،‬از آنها‬     ‫ازجمله تصمیمات بسیار جالب‬            ‫اینجا را بهخاطرم هست که احمد‬              ‫ستون احترام گذاشتم و افزودم‪:‬‬
‫روی آورند که در دسترس هر دو‬                                                    ‫خواست تا به سرعت بجنبند و یک‬            ‫ستاد کودتا در شاهآباد‪ ،‬اعلام حکومت‬   ‫آقاخان مثل همیشه که روحیۀ مطیع‬        ‫ـ این هم ماژور مسعودخان که آن‬
‫طرف‪ ،‬هم مقتدی صدر و هم آنهاست‪.‬‬                  ‫به کلی حذف خواهد گشت‪.‬‬          ‫ضدحمله برای جذب نیروهای آشفته‬           ‫نظامی در جهت قزوین به تهران بود‪.‬‬                                           ‫همه احوالش را میپرسیدید‪ .‬ایشان‬
‫در چنین شرایطی جمهوری اسلامی‬            ‫غافلگیری ناشی از نتایج انتخابات‬        ‫خود انجام دهند‪ .‬حملهای که توسط‬          ‫ستاد کودتا‪ ،‬راه تهران ـ قزوین را‬                  ‫سربازی داشت گفت‪:‬‬         ‫به تهران رفته بود تا در مع ّیت آقای‬
‫بین سوق دادن عراق به مقابله خونین‬       ‫برای رهبری رژیم ایران ناشی از‬          ‫مقتدی صدر رهبر جریان صدریها‬             ‫یکطرفه اعلام کرد؛ به این معنی که‬     ‫ـ من هرچه فرماندۀ بالاترم دستور‬       ‫سید ضیاءالدین به شاهآباد بیاید و به‬
‫از طریق کنار گذاشتن جریان بزرگ‬          ‫عجز و ناتوانی تهران در ارزیابی تغییر‬   ‫با کسب آراء صندوقهای رای به‬             ‫هرکس از تهران عازم قزوین بود‪،‬‬
‫صدریها یا تفاهم و ترمیم شکاف‬            ‫و تحولات سیاسی سالهای اخیر‬             ‫راه انداخت و مانع تثبیت مجدد‬            ‫مانعی سر راهش وجود نداشت؛ اما‬                   ‫بدهد اجرا خواهم کرد‪.‬‬                         ‫ستون بپیوندد‪.‬‬
‫شیعیان از طریق به رسمیت شناختن‬          ‫عراق به ویژه در میان شیعیان است‬        ‫موقعیت گروههای وابسته به تهران‬          ‫کلیۀ کسانی که از قزوین عازم تهران‬                ‫و همان بالاتر گفت‪:‬‬        ‫رضاخان میرپنج و سید ضیاءالدین‬
‫نقش صدریها و نیروهای خارج از‬            ‫که سالها بطور علنی مخالفت خود‬          ‫شد تا دستاوردی را میسر کند که‬           ‫بودند ـ طبق دستور ستاد کودتا ـ‬       ‫ـ اگر اختلاف سلیقهای بهوجود‬           ‫مدیر رعد‪ ،‬دست به سوی هم دراز‬
‫مجموعه وفاداران به تهران‪ ،‬باید یکی را‬   ‫را با نفوذ‪ ،‬نقش و میزان دخالتهای‬       ‫ممکن است با گذشت زمان روند نفوذ‬                                              ‫آمد‪ ،‬شکل فرماندهی به همین صورت‬        ‫کردند و دست هم را صمیمانه‬
‫انتخاب کند‪ .‬به نظر میرسد جمهوری‬         ‫تهران در امور داخلی کشورشان اعلام‬      ‫جمهوری اسلامی در عراق را بسیار‬            ‫بیگناه و با گناه توقیف میشدند‪.‬‬     ‫که هست باقی نخواهد ماند‪ .‬بیایید‬       ‫فشردند‪ .‬فکر میکنم این نخستین‬
‫اسلامی از دست زدن به هرگونه‬                                                                                            ‫ازجمله توقیفشدگان و از زمرۀ‬          ‫برای آن لحظه از همین الان فکر‬         ‫بار بود که این دو با هم به این صورت‬
‫رفتاری که ممکن است منجر به انفجار‬                                ‫کردهاند‪.‬‬                            ‫مشکل کند‪.‬‬         ‫کسانی که به ب ِد این حادثه دچار‬      ‫کنیم‪ ،‬بیایید فکر کنیم اگر نتوانستیم‬   ‫روبرو میشدند‪ .‬این شاید یکی از‬
‫عراق در این مرحله حساس و پیچیده‬         ‫اگر جنبش صدریها و رهبر آن‬              ‫شکی نیست که نتایج برآمده از‬             ‫آمدند‪ ،‬لیوتنان ( ‪)Lieutenan‬‬          ‫با هم کار کنیم و میان ما تفرقه افتاد‬  ‫مهمترین و جالبترین نقطههای‬
‫منطقهای شود‪ ،‬خودداری کند به این‬         ‫مقتدی صدر در اعتراض به نقش رژیم‬        ‫صندوقهای رایگیری و واقعیت‬               ‫امانالله میرزا جهانبانی (سپهبد‬       ‫یا اختلاف سلیقه پیدا شد‪ ،‬چه راه‬       ‫تاریک کودتا باشد‪ .‬تا پیش از رسیدن‬
‫معنی که زمامداران جمهوری اسلامی‬         ‫ایران و نفوذ آن در عراق از برجستهترین‬  ‫ناشی از شکست شدید نیروها و‬              ‫جهانبانی فعلی) بود که با سه اتومبیل‬                                        ‫ستون به شاهآباد‪ ،‬رضاخان میرپنج‬
‫در ایران باید به نوزایی در عراق که تحت‬  ‫احزاب عراقی نمیبودند‪ ،‬شاید در این‬      ‫احزاب نزدیک به تهران که همواره‬          ‫متعلق به مرحوم فرمانفرما با سه‬                    ‫حلی میتوان یافت؟‬         ‫نمیدانست که چه کسی به دیدنش‬
‫تأثیر تحولات سیاسی سالهای اخیر‬          ‫انتخابات به این شکل پیروز نمیشدند‪.‬‬     ‫مایل به ادامه حضور فعال خود در‬          ‫رانندۀ انگلیسی و طبیب فرمانفرما از‬   ‫بعد ا ز ا ین گفتگو بود که‬             ‫خواهد آمد و سید ضیاءالدین هم‬
‫شکل گرفته‪ ،‬اذعان کرده و تن دهند‪.‬‬        ‫مواضع شدید بدنه جریان صدریها با‬        ‫صحنه سیاسی‪ ،‬پارلمانی و امنیتی‬           ‫قزوین عازم تهران بودند‪ .‬آنها بی هیچ‬  ‫سیدضیاءالدینبابیاننافذشبهگفتگو‬        ‫هرگز به این صورت با رضاخان روبرو‬
‫جنبش مردمی و تظاهرات میلیونی‬            ‫نفوذ رژیم تهران در عراق بر تقویت‬       ‫عراق هستند‪ ،‬یک شوک واقعی برای‬           ‫گناهی فقط بهجرم عبور از راه یکطرفۀ‬   ‫پایان داد؛ او بهشیرینی خندید و گفت‪:‬‬
‫عراقیها با شعارهای واضح علیه نفوذ‬       ‫موقعیت و پایگاه این جریان در میان‬      ‫رهبری جمهوری اسلامی در ایران‬            ‫حکومت نظامی اعلامشدۀ قزوین‪،‬‬          ‫ـ برادر‪ ،‬این که کاری ندارد‪ .‬ما‬                              ‫نشده بود‪.‬‬
‫رژیم ایران‪ ،‬توانست فضای تازهای را‬       ‫مردم این کشور منعکس شد‪ .‬اگرچه‬          ‫است‪ .‬این رویداد رژیم ایران را مجبور‬     ‫توقیف گردیدند‪ .‬و از نکات جالب این‬    ‫همین الان یک قسمنامه تنظیم‬            ‫ماژور مسعودخان (کیهان) و‬
‫در صحنه سیاسی و مردمی عراق رقم‬          ‫این جریان در بسیاری از رویدادها در‬     ‫خواهد کرد تا با رویکردی جدید خارج‬       ‫که سیدضیاء با جهانبانی و خانوادۀ او‬  ‫میکنیم؛ قسمنامهای که هر پنج‬           ‫کاپیتان کاظم خان (سیاح)‪ ،‬دو تن‬
‫بزند‪ .‬جریان صدر توانست خود را تا‬        ‫سالهایگذشتهبهدلیلضعفسیاسی‬              ‫از دایره انتظارات خود مقابله کند‪.‬‬       ‫سابقۀ دوستی دیرینه داشت و وقتی‬       ‫نفرمان بهقید قرآن‪ ،‬آن را امضا‬         ‫از پایهگذاران کودتا‪ ،‬پس از آن که‬
‫حدود زیادی با این وضعیت و شرایط‬         ‫و بر اثر فشارهایی که از دیگر صفوف‬      ‫تحولی که ممکن است تهدیدی برای‬           ‫امانالله میرزا را توقیف کردند‪ ،‬سید‬   ‫خواهیم کرد و تکلیف هر پنج نفر ما‬      ‫عمر کابینۀ صدروزه بهپایان رسید‪،‬‬
‫جدید وفق دهد‪ .‬از نظر جمهوری‬             ‫شیعیان بر آن اعمال میشد‪ ،‬از مواضع‬      ‫منافع استراتژیک و ساز و کارهای‬          ‫جرأت نمیکرد از اتاقش بیرون بیاید‬     ‫را برای همیشه با هم روشن خواهد‬        ‫همراه سید ضیاءالدین از صحنه خارج‬
‫اسلامی‪« ،‬عراق صدری» نباید به‬            ‫خود عقبنشینی کرده و به توافق‪،‬‬          ‫پروژه توسعهطلبی تهران در خاورمیانه‬      ‫که مبادا چشمش به چشم دوست‬            ‫ساخت‪ .‬کاظم! قلم و کاغذ بردار و‬        ‫شدند و کشور را ترک گفتند‪ .‬پس از‬
‫عنوان یک مفهوم تداوم یابد اما مقامات‬    ‫تفاهم یا سازش متوسل میشد اما تا‬        ‫باشد و آن را در معرض خطر واقعی‬          ‫دیرینهای که بیگناه توقیف شده بود‬                                           ‫آن‪ ،‬لب فرو بستند و ترجیح دادند‬
‫تهران در عین حال باید نحوه برخورد‬       ‫کنون پایگاه خود را در میان شیعیان‬                                              ‫بیفتد و خجالت بکشد‪ .‬در هرحال‬                                ‫بنویس‪...‬‬       ‫که خاطراتشان را به بایگانی تاریخ‬
‫با این تغییرات و تحولات را دریابند‬      ‫مخالف رژیم ایران حفظ کرده است‪.‬‬                                 ‫قرار دهد‪.‬‬       ‫سیاست پدر و مادر ندارد و سید در‬      ‫متن آنچه نوشتهام بهیادم نیست‬          ‫بسپارند‪ .‬مسعود کیهان تا زنده بود‬
‫و راههایی را برای کاهش زیانهای‬          ‫بنابراین نگرانی و ترس جمهوری‬           ‫تهران در حالی انتخابات پارلمانی‬         ‫آن لحظۀ حساس نمیتوانست رعایت‬                                               ‫روزۀ سکوت را نشکست‪ ،‬کلنل کاظم‬
‫سیاسی خود در عراق جستجو کنند‪.‬‬           ‫اسلامی ممکن است ناشی از تغییر‬          ‫عراق را میبازد که در مرزهای‬             ‫دوستی را بکند و امانالله میرزا هم‬          ‫اما مضمون شبیه به این بود‪:‬‬      ‫خان نیز تن به مصاحبه نمیداد‪ .‬با‬
‫زیانهایی که درواقع نتیجه مجموعه‬         ‫توازن در توزیع قدرت بین طرفین‬          ‫شمال غربی با جمهوری آذربایجان‬           ‫نمیدانست که چرا توقیف شده است‪.‬‬       ‫«بسمالله الرحمنالرحیم‪ ،‬ما‬             ‫این حال صدرالدین الهی موفق شد‬
‫اعمال و رفتارهای منفی است که‬            ‫شیعه نباشد چون موارد مشابهی در‬         ‫نوپا و بلندپروازیهای ترکیه درگیر‬        ‫در این میان سیدضیاءالدین‬             ‫امضاکنندگان این قسمنامه‪ ،‬قرآن‬         ‫او را بهحرف بکشاند و شرح این گفت‬
‫رژیم ایران بطور مستقیم یا از طریق‬       ‫گذشته رخ داده و رژیم ایران توانست با‬   ‫چالشهای خطرناک و پیچیده در‬              ‫دستور داد دو اتومبیل از سه اتومبیل‬   ‫کریم را گواه میگیریم که چنانچه‬        ‫و شنود در کتاب‪ -‬روزنامۀ «سیدضیا»‬
‫متحدانش در عراق مرتکب شده است‪.‬‬          ‫حداقل تلفات موقعیت خود را بازیابی‬      ‫منطقه جنوبی قفقاز روبروست‪ .‬علاوه‬        ‫فرمانفرما را توقیف کنند‪ .‬اتومبیل‬     ‫پس از خاتمۀ کاری که مصمم به‬
                                        ‫کند‪ .‬با این حال اما اینبار معادله به‬   ‫بر چالشهای عراق و آذربایجان و‬           ‫رولزرویس را برای رضاخان میرپنج‬       ‫انجام آن هستیم و در راه اجرای آن‪،‬‬                          ‫آمده است‪.‬‬
       ‫*منبع ‪ :‬ایندیپندنت عربی‬          ‫کلی متفاوت به نظر میآید چرا که‬         ‫انزوای منطقهای و بینالمللی‪ ،‬به قدرت‬     ‫فرماندۀ قشون فرستاد و اتومبیل‬        ‫هدفی جز نجات مادر وطن از چنگ‬
         ‫*نویسنده‪ :‬حسن فحص‬              ‫جمهوری اسلامی با جریانی طرف‬            ‫رسیدن گروه طالبان و کنترل کامل‬          ‫دیگری را برای خود نگاهداشت و‬         ‫اجانب و حفظ تمامیت و استقلال این‬        ‫و حکایت یک سوگند‬
                                        ‫است که تا کنون نتوانسته آن را کنترل‬                                            ‫بعدها هم که رئیسالوزرا شد سوار‬       ‫آب و خاک نداریم‪ ،‬شاهد موفقیت‬
 ‫*ترجمه و تنظیم از‪ :‬کیهان لندن‬                                                                                         ‫همان اتومبیل نخستین بود و با همان‬    ‫را در آغوش گرفتیم و آنگاه بهعللی‬      ‫در منزلگاه شاهآباد برای اولین‬
                                                                                                                       ‫اتومبیل هم از تهران رفت و در مرز‬     ‫میان ما اختلاف نظر بروز کرد و‬         ‫بار ستاد کودتا تشکیل جلسه داد‪.‬‬
                                                                                                                                                            ‫توفیر سلیقه پیدا شد‪ ،‬در همۀ موارد‬     ‫این بار میان مرد سیاست ـ که تنها‬
                                                                                                                                     ‫اتومبیل را برگرداند‪.‬‬   ‫و در همۀ احوال‪ ،‬جا ِن آن چهار تن‬      ‫غیرنظامی آن اردوی عجیب بود ـ و‬
                                                                                                                        ‫«دنباله دارد»‬                       ‫دیگر را از هرگونه گزندی در امان‬       ‫نظامیها دیدار روی داده بود و کار‬
                                                                                                                                                            ‫بداریم و نسبت به جا ِن یکدیگر قصد‬     ‫اندکاندک قوام خود را بازمییافت‪.‬‬
                                                                                                                                                            ‫سوء ننماییم‪ .‬خدای قادر متعال و‬        ‫منزلگاه‪ ،‬جای جالبی بود‪ .‬مشخصات‬
                                                                                                                                                            ‫کتاب مقدس او ناظر بر اجرای این‬        ‫آن خیلی خوب بهیاد من مانده است‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                  ‫در یک طرف‪ ،‬دو اتاق تو در تو داشت؛‬
                                                                                                                                                                                                  ‫یکی کمی بزرگتر که بهاصطلاح سالن‬
                                                                                                                                                                                                  ‫آن محسوب میشد و یکی کمی‬
                                                                                                                                                                                                  ‫کوچکتر که پستو و اتاق نشیمن‬
                                                                                                                                                                                                  ‫صاحب آن بهحساب میآمد‪ .‬در باغچۀ‬
                                                                                                                                                                                                  ‫منزلگاه که چند درخت لاغر تبریزی و‬
                                                                                                                                                                                                  ‫بید‪ ،‬کنار حوض بزرگ استخرمانند آن‬
                                                                                                                                                                                                  ‫سر خم کرده بود‪ ،‬سواران استراحت‬
                                                                                                                                                                                                  ‫میکردند و در داخل اتاقک پستو‬
                                                                                                                                                                                                  ‫مانند‪ ،‬اعضای ستاد کودتا دربارۀ‬
                                                                                                                                                                                                  ‫نحوۀ عمل و شکل کار بحث و گفتگو‬
                                                                                                                                                                                                  ‫میکردند و در حقیقت آخرین‬
                                                                                                                                                                                                  ‫مرحلۀ حمله به تهران مورد بررسی‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17