Page 17 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۴۲ (دوره جديد
P. 17
صفحه 17ـ Page 17ـ شماره 142
جمعه 22دسامبر 2017تا پنجشنبه 4ژانویه 2018
زادروز عیسای مسیح و تاریخچه جشن نوئل
بیماران و جن زدگان را شفا م یداد. دامنه ستایش ،Osirisخدای رهایی را بخاطر برگذاری چنین جشنی که را جشن م یگرفتند ،به ویژه ساتورن ،که برگذار م یکردند.در دانشنامه کاتولیک تاریخ سال و ماه و روز میلاد
او نیز شام آخرش را در کنار ۱۲تن بخش مصر باستان به رم هم کشیده شده ریشه در باورهای کهن داشت ،سرزنش «خورشید شاه» کشاورزان م یبود و بسیار سال ،۱۹۱۱به زبان انگلیسی که مسیح در انجیل نیامده است .طبق
از پیروانش صرف کرد و فردایش ،روز بود و تا قرن اول میلادی همچنان ادامه م یکردند .پارلمان انگلستان هم در سال مهم .در دانشنامه Schaff- Herzogدر کلیسای کاتولیک رم منتشر کرده است، نوشته های انجیل ،زاد روز او باید در
داشت .او را شاه شاهان ،خدای خدایان، ۱۶۴۳میلادی ،برگذاری جشن نوئل را این باب م یخوانیم« :این جشن مردمی م یخوانیم« :جشن نوئل ،جزو جشنهای تابستان باشد (ماه ژوئن تا سپتامبر در
۲۱مارس ،به آسمان رفت. رستاخیز ،حیات ،خدای رحمت و بخاطر داشتن ریشه در کفر لغو کرد و این دارای آن چنان ریشه عمیقی بود که کلیسا نبود ...و برای اولین بار در مصر فلسطین) چون شبانان گوسفندانشان
= نیکوشبانم ینامیدند.سهمردداناتولدش رسم را سوا از مراسم مسیحیت دانست. مسیحیت نتوانست آثارش را بزداید» ... برگذار شد ».بنا بر این ریشه این جشن را م یچراندند ( )Luc 2 :8در حالی
را بشارت داده بودند و پرستندگانش یک از این گذشته ،تا ۲۰۰سال پس از چون کلیسا نتوانسته بود آن جشن را باید در اعیاد پیش از مسیحیت جست. که زمستان در آن دیار فصل بارندگی
در سرزمین کهن بابل هم صحنه نوع شیرینی میخوردند که از گندم میلاد ،رومی ها همچنان Attisپسر را منع کند ،در سال ۳۲۰میلادی، است و شبانان نمی توانند با گله
میلاد رایج بود که در آن صحنه، پخته شده بود و نماد بدنش میبود. Nanaی باکره را هم ستایش م یکردند پاپ ژول اول این روز را رسماً روز تولد چرا روز ۲۵دسامبر؟ های شان به صحرا روندEsdras( .
سمیرامیس که ملکه آسمان شد، و زاد روز او را هم که روز ۲۵دسامبر بود، مسیح اعلام کرد و رومی ها از آن پس .)10:9داستان زایش عیسی در
با فرزندش نمرود پسرآسمان ،نقش = جشن م یگرفتند .او نیز در ۲۵مارس روز ۲۵دسامبر ،بجای زاد روز خورشید زادروز مسیح را مسیحیان در تاریخهای کتاب مقدس آمده است اما اثری از
عمده داشتند .پس از مرگ نمرود، برای رستگاری انسانها مصلوب شد و به شاه ،زاد روز عیسای مسیح پسر خدا مختلف جشن م یگیرند :ششم ژانویه، برگذاری جشنی به این مناسبت در
مادرشاعلامداشت:درختیبابرگهای میترا خدای ایرانی هم تا قرن چهارم مدت سه روز به دوزخ سفر کرد و در روز را جشن گرفتند و چنین شد که رفته ۲۱آوریل و اول مه ،بخاطر این که تاریخ آن کتاب نمی بینیم .نه خود مسیح و
ماندگار ،شبانگاه از کنده ای روییده میلادی همچنان با مسیحیت در رقابت یکشنبه ای احیا شد و خدای خورشید رفته مسیحیت مورد قبول مردمی شد دقیق تولد او روشن نیست .اما روز ۲۵ نه هیچ یک از حواریان او روز تولدش
است و این درخت سر سبز نشانه تولد بود .شاهدانی زاد روزش را ۲۵دسامبر نام گرفت .به صورت نمادی ،بدن او را که همچنان باورهای دیرین خود را حفظ دسامبر به دلایلی که خواهد آمد ،روز را جشن نگرفتند ،چنانچه برپایی
دوباره نمرود م یباشد ،او به دیدار این گفته اند و به هنگام زایش او شبانان کرده بودند .مسیحیان ماوراء النهر ( مهمی برای رومیان کافر محسوب م یشد. یک چنین جشنی در کتاب مقدس
درخت همیشه سبز م یآید و برایش و سه مغ برایش ارمغان آورده بودند. هم پیروانش به شکل نان م یخوردند. سوری ها و آرامی ها) مسیحیان غرب آنان از هفدهم تا بیست و چهارم دسامبر آمده بود ،پیروانش پس از او آن را
ارمغان م یآورد.آیا این درخت سبز چنین م یگفتند که او نیز از باکره ای = Brumaliaو به دنبالش Saturnalia
نمیتواندمنشأدرختکاجنوئلباشد؟ زاده شده بود .صاحب کرامت بود و
نگاهی به تعالیم عیسی مسیح از دیدگاه پیروان سه دین توحیدی
سه شخصیت مسیحی ،یهودی و مسلمان هرکدام دربارۀ یک جنبه از پیام مسیح نظر م یدهند
از دیدگاه یک مسلمان کنیم .رستاخیری صورت م یگیرد که برای یک مسیحی طنین استعاری ویژه از دیدگاه یک یهودی
ای دارد .در سنت های سایر مذاهب هم برخورد با معنویات ،رستاخیز و اعتلا
،Tareq Oubrouرئیس حوزه آموزشی مسجد بردو (فرانسه) و نویسنده و رفعتی را القا ،و در ذهن متبادر م یکند .حکایاتی از این دست را در دیگر ،Delphine Horvilleurسردبیر مجله Tenou›aاندیشه یهود ،و
«شغل امام» ،چنین نگاشته است: خاخام نهضت لیبرال یهود فرانسه.
منابع کتاب مقدس هم م ییابیم.
متی « ۱۲،۷لهذا آنچه خواهید که مردم به شما کنند ،شما نیز بدیشان طلیتا...دختر .در این نوشته ،بر این عنصر مؤنث است که معجزه کارگر م یشود او َمر ُقس ۵ ،۴۲ ۴۱-را از انجیل انتخاب کرده است« :پس دست دختر
همچنان کنید ،زیرا اینست تورات و صحف انبیا» ...زن ،موجودی است که در موضع قدرت نیست ( به ویژه در اینجا که صحبت را گرفته به وی گفت :طلیتا قومی ،که معنی آن این است :ای دختر ،تو
از دختری است) ،با وجود این ،او که در حاشیه قرار گرفته است ،مخاطب کلیدی را میگویم برخیز .در ساعت دختر برخاسته ،خرامید زیرا که دوازده ساله
این پاره از انجیل پایه گذار یک اصل اخلاقی جهانی است که از اختیار تمام داستان م یشود و داستان با او پیش م یرود .این زن جوان «دوازده ساله» در سن بود .ایشان بی نهایت متعجب شدند» و در این باره مینویسد :انتخاب
حصارهای ،قومی ،مذهبی ،مسلکی و ...ب هدر م یرود ،و پاسخ به جهانی شدن در یک دگرگونی اساسی است ،به هنگام مردن خردسالی و زایش بزرگسالی است. عبارتی از انجیل کار ظریفی است خصوصاَ اگر در زمره ادبیات شما نباشد.
حلقۀ نفوذ سرمای هداری لیبرال است که به زیرش ضعفا ُخرد م یشوند .ملتها،
اجتماعات و افراد در این روند بیش از بیش وابسته به هم ،و در نتیجه بی کفایت همه ما م یتوانیم خود را در او بیابیم .مگر نه این که مرگها و تولدهای دوباره من این نوشته را به یاد آوردم ،نوشته ای که به هنگام اقامتم در اورشلیم
و نالایق شده اند .این اصل انجیلی « ،غمخواری از برای دیگران» را م یستاید و ایست که باید از آن گذر کرد؟ دیده بودم .در قلب شهر ،در محله شلوغی که بیشتر ساکنانش یهودی
یکی از اصول اخلاقی است که م یتواند چاره ای برای بحران سیاسی ،اقتصادی هستند ،دری وجود دارد که بر روی آن نوشته شده است« :طلیتا قومی».
و اجتماعی ما ،و جوابگوی اضطراب همگانی در برابر خطرها و بی ثباتی ها باشد. از دیدگاه یک مسیحی این در کهنه با نوشته رویش همواره کنجکاوی مرا بر میانگیخت ،در،
مسیح ،غیر مستقیم ،ضعفها ،کمبودها و آسیب پذیری را م یستاید ،چرا متعلق به ساختمانی است که زمانی مدرسه دخترانه مسیحیان بود .در
که تنها ضعفا به دیگران م یپردازند .ما همه ضعیف ،وابسته و آسیب پذیریم. Erri de Lucنویسنده ایتالیایی ،اندیشه هایش را از خواندن انجیل در کتابی به این بخش از انجیل مارک ( َمر ُقس) ،مسیح نزد مردی میرود که دخترش
هستند کسانی که به این نکته پی برده اند (پاره ای از زنان ،سیاهان ،مهاجران، نام هسته زیتون منتشر کرده است. در حال مرگ است ،به او میکوید« :طلیتا قومی» و دختر از بستر مرگ
غریبان ،معلولان،وبطوراختصار ،تمام آنکسانیکهبیارزشخوانده م یشوند)،
و دیگرانی که آن را کشف م یکنند ،گاه خیلی دیر .مسیح م یگوید :این آن او ،یوحنا ۷،۸را از انجیل برگزیده است« :هرکه از شما گناه ندارد اول بر او سنگ برمی خیزد و احیا میشود.
چنان درسی است که آموزش آن بین تمام پیامبران پیشین رواج داشته است. اندازد» و در باره اش چنین م ینگارد: شکل جمله و معنایش مرا به خواندن این بخش از انحیل کشاند
پیامبر اسلام هم بر آن تأکید دارد و م یگوید « :کس به راستی مؤمن نیست که در آن ،جمله خود به زبان آرامی آمده است .جمله میتوانست به
مگر آن که برای دیگری آن چیزی را بخواهد که برای خود آرزو م یکند ».فرد شرایط و اوضاع و احوالی که به دور این گفته میچرخد ،حیرت آور است .در زبانهای دیگر برگردان شود اما همچو فرمول سحر آسایی به همان زبان
باید نه تنها حرکت مثبتی را که از دیگران انتظارش را م یکشد ،انجام دهد، شهر اورشلیم ،زنی را که محکوم به زناست ،برای سنگسار شدن م یبرند .حکم باقی ماند .گویی تلفظش به این زبان سبب معجزه شد .در دوران مسیح،
بلکه باید تا آنجا پیش رود که برایشان آرزوی سعادتی را که خودش نمی تواند محکومیت را بالاترین مرجع قضائی صادر کرده است .محکوم با همراهانش از کنار زبان آرامی زبان بومی بود ،همگان بدان سخن میگفتند و دست کم ،در
به آنان بدهد ،بکند .خودخواهی همگانی در بخشش و عدالت پای م یگیرد. عیسی میگذرند .ملازمین میایستند و از او عقیده اش را در باره محکوم و حکم آن محل درکش میکردند .بنا بر این ،زبان ویژه ای نبود ،اما حفظ این
دلیل دیگر انتخاب ابن بخش از گفتار مسیح :این سخنان یاد آور نظریه مرگش م یپرسند .شگفت آور است که از عابر غریبی چون او که اهل محل نیست زبان به این صورت در انجیل ،رمز آمیزش کرده است و حالت سحر به
مورد علاقه من («»careتوجه ،مسؤولیت و سرپرستی) است ،نظری های که از و از Nazarehشهر گالیله میآید ،در این خصوص نظر خواهی میکنند .و از آن آن داده است؛ مانند جمله معروف « »abracadabraکه آنهم ریشه
نهضت زنان در امریکا پدید آمده است .این فلسفه راستین اخلاق و سیاست، شگفت تر ،پاسخ اوست که به آنها میگوید « :هر کس از میان شما که مرتکب اش آرامی است ،زبان عجیبی که از زبان غیر مذهبی تبدیل به زبانی
همانطور که مسیح بر آن تأکید م یکند ،سبب یاری دادن به دیگران م یشود خطایی نشده است میتواند اولین سنگ را به سوی زن پرتاب کند ».باید گفت:
و در طلب عدالت و مساوات برای همگان است.این نظریه ثابت م یکند که «بری از خطا» ،چرا که در زبان یونانی کلمه گناه وجود نداردanamartètos . مذهبی شده است.
برخی از اندیش ههای انسانگرایانه نوین میتواند به آموزش پیامبران دیرینه که «بیگناه» برگردان شده است در حقیقت «بری از خطا» معنی میدهد .و در ادبیات و عبادات یهود هم تعدادی از دعاها و نوشته ها به زبان آرامی
بپیوندد .به عبارتی دیگر« ،غم دیگران» ،مانند اصل َ( ،)careمبدأ پیشگویانه مسیح میگوید :برای اجرای حکم قتل محکومی به مرگ ،اجراکننده حکم باید است و نه عبری ...این پرسش پیش م یآید که ترجمه کردن یا نکردن این
خود بری از خطا باشد .بدین سان او ،نه از حکم دادگاه ،بلکه از اجرا کنندگان آن
و پیامبرانه کهنی دارد که درعین حال ،غیر مذهبی و نوین است. نوشته ها چه نقشی در ارتباط ما با سرچشمه های مذهبی بازی م یکند.
حکم ،خلع سلاح میکند. حال م یپردازیم به معنای «طلیتا قومی» .قومی ...برخیز .در این داستان ،ما
چنین گفتاری ،گفتار نابغه ایست که مرا همچنان حیران م یدارد و تحسینم را بر م یتوانیم اثر برخاستن و حالت عمودی شدن را در یک تجربه مذهبی مشاهده
م یانگیزد.