Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۸ (دوره جديد
P. 12

‫خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط‬      ‫داریوشهمایونروزنام ‌هنگاریبرجسته‪،‬‬                                                                      ‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪168‬‬
                                        ‫موجود در خاورمیانه‪ ،‬بسیاری از آنها‬    ‫نظری ‌هپردازی جستجوگر و نوجو‪ ،‬و‬                                                                           ‫جمعه ‪ 15‬تا پنجشنبه‪ 21‬تیرماه ‪1397‬خورشیدی‬
                                        ‫همچنان معتبرند و گویی همین امروز‬      ‫سیاستمداری مل ‌یگرا و میه ‌ندوست‬
                                        ‫نگاشته شده‌اند‪ .‬مقالات قدیم ‌یوی‬      ‫بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات‬     ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)76‬‬
                                        ‫در دهه‌های سی تا پنجاه خورشیدی‬
                                        ‫همچنین بازتاب مستند موقعیت‬                 ‫منطق ‌های و جهانی آگاهی داشت‪.‬‬                        ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1257‬‬
                                        ‫سیاسی و اجتماعی ایران هستند‪.‬‬          ‫وی سال‌های طولانی در روزنامه‌های‬
     ‫داریوش همایون‬                      ‫از همین رو ما به بازنشر گلچینی از‬     ‫معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران‬             ‫احمد احـرار‬                ‫است دولت انگلستان به دولت‬            ‫احمدشاه در اواسط خردادماه‬
                                        ‫آثار داریوش همایون می‌پردازیم که‬      ‫اصلی روزنامه‌ی «آیندگان» بود‬                                               ‫ایران دستور دهد که این مبلغ‬          ‫‪ 1299‬به تهران بازگشت‪ .‬این‬
‫(‪۵‬مهر‪،۱۳۰۷‬تهران‪۸-‬بهمن‪،۱۳۸۹‬ژنو)‬          ‫در سال‌های تبعید پس از انقلاب ‪۵۷‬‬      ‫که صفح ‌ه‌ای نوین در تاریخچه‌ی‬          ‫از طرف دیگر‪ ،‬نخست‌وزیر بر‬          ‫را مستقیماً به‌حساب نصرت‌الدوله‬      ‫هم شکست دیگری بود برای‬
                                        ‫با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک‬        ‫روزنامه‌نگاری ایران گشود‪.‬همایون‬         ‫این عقیده است که بازگشت اعلی‬       ‫در پاریس واریز کنند تا به مصارف‬      ‫وثوق‌الدوله که یقین داشت با‬
                                        ‫داشت‪ .‬مقالاتی که در این ستون‬          ‫مهارت روزنامه‌نگاری و تسلط خود‬          ‫حضرت به ایران‪ ،‬آن هم در این‬        ‫لازم سفر برسد اما اگر سرانجام‬        ‫مراجعت شاه به کشور‪ ،‬مخالفان‬
                                        ‫م ‌یخوانید‪ ،‬از آرشیو کیهان لندن‬       ‫بر زبان فارسی را با ایده‌های سیاسی‬      ‫موقع حساس‪ ،‬ج ّو سیاسی تهران‬        ‫تصمیم بر این شد که ایشان از‬          ‫قرارداد او را با خود همراه و به‬
                                                                              ‫خویش در هم آمیخت و از دهه‌ی ‪۳۰‬‬          ‫را بی‌نهایت وخیم و آشفته خواهد‬     ‫راه بغداد ـ کاظمین ـ کرمانشاه‬        ‫جبهه‌گیری در برابر دولت وادار‬
                                                            ‫انتخاب شده‌اند‪.‬‬   ‫خورشیدی به این سو‪ ،‬نوشت ‌ههایی از‬       ‫ساخت و کار به جایی خواهد کشید‬      ‫به تهران بازگردند در آن صورت‬
                                                                                                                      ‫که ایشان دیگر نتوانند در سمت‬       ‫پول بیشتری مورد نیاز خواهد بود‬                              ‫می‌کنند‪.‬‬
‫سياست پدر و مادر م ‌یخواهد‬                                                                                            ‫فعلی خود به عنوان نخست‌وزیر‬        ‫زیرا به‌عنوان پادشاه ایران ناگزیرند‬  ‫هدف وثوق‌الدوله این بود که شاه‬
                                                                                                                                                         ‫به زیارت عتبات عالیات هم بروند‬       ‫تا اواخر پاییز در اروپا بماند و زمانی‬
‫کیهان لندن شماره ‪ 30 - 1137‬آذر ماه ‪1385‬‬                                                                                                  ‫باقی بمانند‪...‬‬  ‫و این خود هزینه‌های جنبی را‬          ‫به کشور باز گردد که موجبات‬
                                                                                                                      ‫خود من با نظر نخست‌وزیر‬            ‫ایجاب می‌کند‪ .‬اعلی‌حضرت یادآور‬       ‫تصویب قرارداد از هر جهت فراهم‬
‫فرق دارد) بسر بريم؟ آيا کسان را‬         ‫اخلاقی بدهيم به پديد آمدن يک‬          ‫زبان فارسی در ضرب المث ‌لهای‬            ‫موافقم که از نظر مصالح مشترک‬       ‫شد که پدربزرگش ناصرالدینشاه‬          ‫گشته باشد‪ .‬برای این منظور‪ ،‬از‬
‫به سبب گذشته سياسی شان به‬               ‫فرهنگ سياسی تازه کمک خواهيم‬           ‫ويرانگر خود‪ ،‬ويرانگر فرهنگ و‬            ‫ایران و انگلیس بهتر است که‬         ‫زمانی که به سفر عتبات رفت در‬         ‫دولت انگلیس نیز کمک خواست و‬
‫زندان می‌اندازيم؟ آيا سازمان‌های‬        ‫کرد که جامعه بزر ‌گتر ايرانی را نيز‬   ‫جامعه‪ ،‬ضرب المثل است‪ :‬من نوکر‬           ‫معظم‌له چند ماهی دیگر در اروپا‬     ‫حدود ده میلیون فرانک خرج کرد‬         ‫همین‪ ،‬احمدشاه را به تعجیل در‬
‫سياسی مخالف خود را غير قانونی‬                                                 ‫بادمجان نيستم؛ دستی که به دندان‬         ‫بمانند و با مراجعت به ایران اوضاع‬  ‫ولی خود ایشان تصمیم ندارند‬           ‫بازگشت مصمم ساخت زیرا تصور‬
‫می‌کنيم و راه فعاليت سياسی را‬                          ‫به کار خواهد آمد‪.‬‬      ‫نتوان برد ببوس؛ هر که در است ما‬         ‫آ شفتۀ ا ین کشو ر ر ا آ شفته‌تر‬    ‫مخارجی در این حدود متحمل‬             ‫می‌کرد توطئه‌ای به‌قصد برکناری‬
‫بر آنها می‌بنديم يا به مخالفان‬          ‫کسانی م ‌یتوانند اين سخن درست‬         ‫دالانيم؛ سيلی نقد به از حلوای نسيه‬                                         ‫شوند و حد اقل مخارجی که‬
‫خود به اندازه خودمان آزادی سخن‬          ‫را تکرار کنند که سياست بی قدرت‬        ‫است؛ ما با کسی شير نخورده ايم؛‬                                 ‫نسازند»‪.‬‬    ‫مجموعۀ سفر‪ ،‬به دلیل رعایت‬                           ‫او در میان است‪.‬‬
‫می‌دهيم؟ آيا به «هرکس يک رای‬            ‫معنی ندارد‪ ،‬ولی اجتماع سياسی‬          ‫ديگی که برای من نجوشد ‪ ...‬مردم‬          ‫با دریافت این تلگراف‪ ،‬لرد کرزن‬     ‫شؤون پادشاهی‪ ،‬در بر خواهد‬            ‫در نخستین روزهای فروردین‬
‫يکبار» اعتقاد داريم يا می‌پذيريم‬        ‫تبعيدی با سياست قدرت به جائی‬          ‫ما برای آنکه اخلاق و استواری‬            ‫دست به‌کار شد و سفیر انگلستان‬      ‫داشت یک میلیون فرانک است‪...‬‬          ‫(سی‌ام مارس ‪ )1920‬لرد داربی‬
‫که مردم می‌توانند نظر خود را‬            ‫نرسيده است و نمی‌تواند برسد ــ به‬     ‫منش (کاراکتر) را از زندگی خود‬           ‫در فرانسه را مأمور کرد با کمک‬      ‫شاه می‌فرمود چندین تلگراف در‬         ‫سفیر ا نگلیس د ر پا ر یس به‬
‫تغيير دهند و آنکه امروز اکثريت‬          ‫اين دليل ساده که قدرت در ايران‬        ‫بيرون ببرند از اين دستور عمل‌های‬        ‫نصرت‌الدوله‪ ،‬به هر گونه مقتضی‬      ‫همین موضوع برای نخست‌وزیر‬            ‫درخواست احمدشاه او را در هتلی‬
‫دارد می‌تواند فردا در اقليت بيفتد و‬     ‫است و او در ايران نيست‪ .‬در بحثی‬       ‫جايگرفته در ژرفای فرهنگ و روان‬          ‫است احمدشاه را از فکر بازگشت‬       ‫فر ستاده ولی پاسخی دریا فت‬           ‫که اقامت داشت ملاقات کرد و‬
‫اقليت می‌بايد امکان آن را بيابد که‬      ‫از بيهودگی پويش قدرت و بيرون‬          ‫ايرانی فراوان دارند‪ .‬از اين ميان‬                                           ‫نکرده است‪ ،‬از این رو‪ ،‬با تأکید‬       ‫در گزارشی که بلافاصله برای‬
‫اکثريت شود؟ آيا فردا می‌خواهيم‬          ‫آمدن از سودای پيش افتادن يا واپس‬      ‫«سياست پدر و مادر ندارد» يکی‬                               ‫منصرف کند‪.‬‬      ‫از من خواست فوریت مسأله را‬           ‫لرد کرزن فرستاد نوشت‪ ...« :‬شاه‬
‫‪ 28‬مرداد يا ‪ 22‬بهمن را همچون‬            ‫ماندن‪ ،‬يکی از دوستان چپ اعتراض‬        ‫از خطرناکترين و رايج‌ترين است‪.‬‬          ‫در تلگرافی محرمانه به تاریخ ‪13‬‬     ‫به لندن تفهیم و درخواست کنم‬          ‫به‌شرح مشکلاتی پرداخت که در‬
‫سند محکوميت بکاربريم و بهانه بی‬         ‫کرد که فلان شخصيت اگر حتی راه‬         ‫سياست که از جمله ريشه در فرهنگ‬          ‫آوریل‪ ،‬لرد داربی به لندن گزارش‬     ‫که د ر ا ین با ر ه تصمی ‌م‌گیر ی‬     ‫موضوع بازگشت به ایران با آن‬
‫بهره ساختن کسان از حقوق مدنی‬            ‫برود برايش تبليغی است‪ .‬ولی در‬         ‫دارد‪ ،‬اخلاق و فرهنگ و جامعه‬             ‫داد‪« :‬امروز شاهزاده فیروزمیرزا‬     ‫کنند و اطلاع بدهند کدام یک‬           ‫روبرو شده است‪ .‬به‌گفتۀ شاه‪ ،‬دولت‬
‫سازيم؟ (فراموش نمی‌بايد کرد که‬          ‫اينهمه سا ‌لها و با اينهمه تبلي ‌غها‬  ‫را می‌سازد و پيداست از سياستی‬           ‫(نصرت‌الدوله) را ملاقات و با‬       ‫از دو مسیر پیشنهادشده برای‬           ‫وثوق‌الدوله انواع موانع و محذورات‬
‫‪ 22‬بهمن هم هست‪ ،‬اگرچه به اندازه‬         ‫باز ما همگان در کجائيم؟ حتی‬           ‫که پدر و مادر ندارد‪ ،‬يعنی در يک‬         ‫تأکید به وی خاطرنشان کردم که‬       ‫مراجعتشان مناسبتر است‪ .‬راجع‬          ‫را عمداً پیش آورده است تا او نتواند‬
‫رويداد ديگر به رخ کشيده نم ‌یشود‪).‬‬      ‫يک نام مشهور در اين دورافتادگی‬        ‫خلاء اخلاقی ورزيده می‌شود‪ ،‬چه‬           ‫به‌علل و ملاحظات ص ّحی بهتر‬        ‫به مخارج مسافرت هم درخواست‬           ‫به کشورش بازگردد‪ .‬پس از این‬
‫نياز به تذکر ندارد که در‬                ‫از صحنه واقعی‪ ،‬تا اندازه معينی‬        ‫در می‌آيد‪( .‬عوامل اقتصادی و نفوذ‬        ‫است اعلی‌حضرت حرکت خود را‬          ‫اعلی‌حضرت این است که عالیجناب‬        ‫مقدمه به مطلبی پرداخت که لازم‬
                                        ‫کار می‌کند‪ .‬از اين گذشته اگر پای‬                                              ‫به ایران تا پایان فصل گرما به‬      ‫(لرد کرزن) مستقیماً به وثوق‌الدوله‬   ‫دیده بود درباره‌اش با من مذاکره‬
                                                                                                                      ‫تأخیر اندازند‪ .‬خود حضرت والا‬                                            ‫کند‪ ،‬یعنی چگونگی بازگشتش به‬
                                                                                                                      ‫کاملا با این امر موافق بود و قول‬                                        ‫ایران‪ .‬از مجموع مذاکراتی که با هم‬
                                                                                                                      ‫داد منتهای سعی خود را در این‬

                                                                                                                      ‫احمدشاه قاجار در میدان اسب دوانی پاریس‬

‫آزادمنش‌ترين کشو‌رها نيز گرو‌ههای‬       ‫پيش افتادن نيز در ميان باشد‪ ،‬بيرون‬    ‫خارجی در شکل دادن سياست‬                           ‫موضوع به خرج دهد»‪.‬‬       ‫تلگراف فرمایید که وجوه مورد نیاز‬     ‫داشتیم به این نتیجه رسیدیم که‬
‫فاشيستی و تروريستی که در کنار‬           ‫آمدن از فضای راکد بيست سی ساله‬                   ‫موضوع ديگری است‪).‬‬            ‫اما‪ ،‬در تلگراف بعدی‪ ،‬سفیر‬          ‫را تهیه و فکر ایشان را از این جهت‬    ‫برای بازگشت اعلی‌حضرت دو مسیر‬
‫دشمن با ميهن خود جنگيد‌هاند و‬           ‫گذشته استراتژی بهتری خواهد بود‪.‬‬                                               ‫انگلیس در فرانسه به لرد کرزن‬                                            ‫وجود دارد‪ .‬یکی راه قفقاز و بادکوبه‬
‫از اين ارباب بيگانه به خدمت آن‬          ‫گروه‌های مخالفان اگر بجای اولويت‬      ‫ما ناپاکی و دروغ را در سياست‬            ‫اطلاع داد که از تلاش خود نتیجه‬                       ‫آسوده کنند»‪.‬‬       ‫و انزلی است و دیگر‪ ،‬راه بصره و‬
‫ارباب بيگانه در م ‌یآيند‪ ،‬همچنانکه‬      ‫دادن به قدرت سياسی دورتر اندکی‬        ‫خود مسلم م ‌یگيريم زيرا در زندگی‬        ‫نگرفته است‪« :‬پرنس فیروز به‬         ‫در همین حال‪ ،‬وثوق‌الدوله نیز از‬      ‫بغداد و خانقین و کرمانشاه‪ .‬خود‬
‫گروه‌های مسلح‪ ،‬اجازه فعاليت‬             ‫در پی اعتبار اخلاقی در دسترس‌تر‬       ‫شخصی نيز پيمان شکنی و دوروئی‬            ‫من اطلاع داد که شاه لجوجانه‬        ‫طریق وزیرمختار انگلیس در تهران‬       ‫اعلی‌حضرت راه قفقاز را ترجیح‬
‫سياسی ندارند و از مقوله ما بيرو ‌ناند‪.‬‬  ‫باشند در چشم دوست و دشمن بهتر‬         ‫را از مقوله زرنگی می‌شماريم‪ .‬تنها‬       ‫بر تصمیم خو د ا یستا د ه ا ست‬      ‫خواستار آن بود که دولت انگلستان‬      ‫می‌دهد که راه کوتاهتری است با‬
‫در باره آثار پردامنه اين سياست‬          ‫جلوه خواهند کرد‪ .‬اعتبار اخلاقی در‬     ‫سياست ما نيست که پدر و مادر‬             ‫که باید هرچه زودتر به ایران‬        ‫به هر ترتیب مقتضی و مناسب‬            ‫آب و هوای معتدلتر و سازگارتر با‬
‫تازه که م ‌یخواهد پار‌های کمبو ‌دهای‬    ‫اينجا به معنی متفاوت بودن هر چه‬       ‫ندارد‪ .‬تا هنگامی که زرنگی در تعبير‬      ‫بازگردد‪ .‬معظم‌له ظاهراً این عقیده‬  ‫تشخیص می‌دهد‪ ،‬شاه را از قصد‬          ‫مزاج ایشان‪ .‬اما با توجه‪ ،‬به شرایط‬
‫بنيادی جامعه سياسی ايران را‬             ‫بيشتر از روحيه بسيجی و حزب‬            ‫زشت خود برای ما فضيلتی باشد به‬          ‫را پیدا کرده است که این همه‬        ‫بازگشت فوری به کشور منصرف‬            ‫کنونی روسیه‪ ،‬مسافرت از این‬
‫برطرف سازد مبالغه نم ‌یتوان کرد‪.‬‬        ‫اللهی است که گوئی همه پليدی‬           ‫عنوان يک جامعه محکوم به تحمل‬            ‫اشکالتراشی و موانع پی‌درپی که‬      ‫کند‪ِ .‬سر پرسی‌کاکس در تاریخ‬          ‫طریق خالی از خطر نیست‪ .‬این‬
‫حتی جامع ‌های فرو رفته در نيهيليسم‬      ‫فرهنگ و سياست و جامعه را در‬           ‫شرايطی هستيم که جامعه‌هائی با‬           ‫مقامات انگلیسی در راه بازگشتش‬      ‫‪ 9‬آوریل ‪( 1920‬بیستم فروردین‬          ‫راه را در صورتی انتخاب خواهد‬
‫را‪ ،‬که اندک اندک وصف حال‬                                                      ‫زرنگی کمتر و خردمندی بيشتر‬              ‫به ایران ایجاد می‌کنند خود دلیل‬    ‫‪ )1299‬تلگرافی با قید «فوق‌العاده‬     ‫کرد که امنیت جان و مالش را‬
‫ايران است‪ ،‬می‌توان با نشان دادن‬                         ‫خود آورده است‪.‬‬        ‫لحظه‌ای زيربارش نمی‌روند‪ .‬اما در‬        ‫محکمی است بر این که می‌خواهند‬      ‫مهم و فوری» به لندن مخابره کرد‬       ‫دولت انگلیس تضمین کند‪ .‬اما در‬
‫سرمشق‌های والائی بهتر کرد‪ .‬بی‬                      ‫***‬                        ‫اينجا سخن از درس بيهوده اخلاق‬           ‫از وجودش در ایران خلاص شوند‪.‬‬       ‫و تقاضای وثوق‌الدوله را به‌اطلاع‬     ‫خصوص راه دیگر‪ ،‬نظر اعلی‌حضرت‬
‫اعتقادی و ناراستی و بی انصافی‬           ‫زمينه اصلی دگرگونی در سياست‬                                                   ‫گاهی می‌گوید اگر از مراجعتش‬        ‫وزیر امور خارجه رسانید‪« :‬جناب‬        ‫این بود که اگر بنا باشد از این‬
‫پردامنه با خود تشنگی به خلافش‬           ‫و فرهنگ‪ ،‬رويکرد به دگرانديشان‬                                  ‫نيست‪.‬‬          ‫جلو گیر ی شو د ا ستعفا خو ا هد‬     ‫اشرف وثوق‌الدوله از من خواسته‬        ‫طریق بازگردد باید هرچه زودتر‬
‫را می‌آورد‪ .‬از همين روست که‬             ‫است ــ همان دشمنان پيشين که‬           ‫بن بست سياست ايران را م ‌یبايد‬          ‫کرد‪ .‬گاهی می‌گوید اگر انگلستان‬     ‫ا ست د ر با ر ۀ مو ضو ع با ز گشت‬     ‫حرکت کند تا قبل از فرا رسیدن‬
‫شرافتمندی و درستی و پابندی‬              ‫برای شکست دادنشان از حقوق بشر‬         ‫از جائی گشود يا آغاز به گشودن کرد‪.‬‬      ‫وسایل مراجعتش را فراهم نکند‬        ‫اعلی‌حضرت به ایران و مسیرهایی‬        ‫تابستان و شدت گرفتن گرما در آن‬
‫به اصول در ميان ايرانيان بيش از‬         ‫تا خود انسانيت‪ ،‬و از مصلحت ملی‬        ‫بن بست سياست به اين معنی است‬            ‫از فرانسه یا آمریکا درخواست‬        ‫که ممکن است انتخاب کند با‬            ‫نواحی خود را به ایران برساند‪ .‬در‬
‫جامعه‌های سالم‌تر ستايش انگيز‬           ‫تا سود شخصی را می‌شد فدا کرد‪.‬‬         ‫که انرژی اجتماعی بجای ساختن و‬           ‫خواهد کرد وسیلۀ نقلیۀ دریایی‬       ‫عالیجناب تماس فوری بگیرم و‬           ‫غیر این صورت مجبور خواهد بود‬
‫است‪ .‬می‌توان از جاهائی که وسوسه‬         ‫رويکرد تازه ای که زمانش رسيده‪،‬‬        ‫پيش رفتن در رکود و ويرانگری و‬           ‫در اختیارش بگذارند تا محتاج‬        ‫مشکلاتی را که ورود ایشان به ایران‬    ‫سفرش را شش ماه به‌تأخیر بیندازد‬
‫زير پا گذاشتن ارزش‌های اخلاقی‬           ‫پذيرفتن و گزاردن حق ديگران به‬         ‫واپس رفتن صرف شود‪.‬؛ نير‌وها بجای‬        ‫انگلیسی‌ها نباشد‪ .‬به‌نظر پرنس‬      ‫در این موقع نامناسب ایجاد خواهد‬      ‫و غیبت طولانی او در این دوران‬
‫کمتر است‪ ،‬جائی که ما هستيم‪،‬‬             ‫اندازه حق خويش است ــ اختلاف‬          ‫آنکه برهم انباشته شوند يکديگر‬           ‫فیروز بهتر آنست که ما مخالفت‬                                            ‫برای کشورش خطرناک است زیرا‬
‫آغاز کرد‪ .‬اگر ما گوشه کوچکی‬             ‫عقيده را به عنوان واقعيت زندگی‬        ‫را خنثی کنند؛ موفقيت و پيش‬              ‫نکنیم و بگذاریم شاه طبق همان‬                ‫کرد‪ ،‬به نظرتان برسانم‪.‬‬      ‫تمایلات بالشویکی رفته‌رفته دارد‬
‫راهم از سياست ايران پاک تر کنيم‬         ‫پذيرفتن‪ ،‬ارج گفتار درست و کردار‬       ‫افتادن تحمل نشود‪ .‬اين بن بست‬            ‫برنامه‌ای که در نظر گرفته است‬      ‫بنا بر آخرین اخبار رسیده به‬          ‫در ایران آشکار می‌شود و ممکن‬
‫تحول بزرگی خواهد بود زيرا نشان‬          ‫بجا را از هر سو باشد دانستن‪ ،‬و ادب‬    ‫در تماميتش‪ ،‬در سطح جامعه‪ ،‬چنان‬          ‫اول ماه مه از بندر مارسی به سوی‬    ‫تهران‪ ،‬اعلی‌حضرت خیال دارند‬          ‫است به آن درجه برسد که راه‬
‫م ‌یدهد که ما نيز م ‌یتوانيم هر چه را‬   ‫سياسی را رعايت کردن ــ در يک‬          ‫گسترده و ژرف است که دستی هم به‬                                             ‫در اواخر ماه آوریل خاک فرانسه‬        ‫را برای روی کار آمدن یک رژیم‬
‫در جای خودش بگذاريم‪ ،‬هر اختلاف‬          ‫کلام از فضای قبيله ای به سپهر‬         ‫آن نمی‌توان زد‪ .‬ما ناگزيريم از جای‬                   ‫ایران حرکت کند»‪.‬‬      ‫ر ا تر ک گفته د ر عر شۀ یکی‬
‫را تا دشمنی نبريم‪ ،‬و گاه توافق کنيم‬                                           ‫کوچک تر آغاز کنيم ــ از اجتماع‬          ‫بدین سان‪ ،‬احمدشاه و همراهان‬        ‫از ناوچه‌های ما رهسپار ایران‬                 ‫کمونیستی هموار سازد‪».‬‬
‫که موافقت نکنيم و در جاهای مهمتر‬                      ‫شهروندی درآمدن‪.‬‬         ‫کوچک سياسی تبعيدی‪ .‬سبب آن‬               ‫در ‪ 28‬آوریل ‪ 1920‬از بندر‬           ‫شوند‪ .‬طبق این برنامه‪ ،‬موقعی‬          ‫د ر ملا قا ت با لر د د ا ر بی ‪،‬‬
                                        ‫آنچه گرو‌ههای بزرگی از ايرانيان‬       ‫است که اجتماع تبعيدی آزادترين‬           ‫مارسی (جنوب فرانسه) با کشتی‬        ‫که اعلی‌حضرت به خلیج فارس‬            ‫احمدشاه از هزینۀ سفر نیز سخن‬
                   ‫همراه باشيم‪.‬‬         ‫فرهيخته و با انگيزه در بيرون‬          ‫بخش جامعه ايرانی است‪ ،‬هم از‬             ‫مسافربری متعلق به یک شرکت‬          ‫می‌رسند ماه ژوئن آغاز شده است‬        ‫گفته بود‪« :‬در مورد هزینۀ سفر‪،‬‬
‫گذاشتن چنان سرمشق عملی‪،‬‬                 ‫ايران می‌کنند نموداری از نظامی‬        ‫سرکوبگری رژيم‪ ،‬هم از رقابت برسر‬         ‫انگلیسی عازم ایران شدند و پس‬       ‫و تحمل گرمای شدید خلیج فارس‬          ‫شاه می‌فرماید از هر کدام از‬
‫بز ر گتر ين خد متی ا ست که‬              ‫است که به جای جمهوری اسلامی‬           ‫پول و مقام‪ .‬اين هردو به او آزادی‬        ‫از زیارت کربلا و نجف و کاظمین‪،‬‬     ‫در این موسم سال برای شخصی‬            ‫این دو راه که به ایران بازگردد‬
‫سياستگران تبعيدی می‌توانند به‬           ‫می‌خواهند‪ .‬ما فردا در ايران خيال‬      ‫عملی م ‌یدهد که دگرگونی رويکرد را‬       ‫روز دوم ژوئن (‪ 13‬خرداد) به تهران‬   ‫به وزن و تنومندی و حالت مزاجی‬        ‫مخارجش کمتر از چهارصدهزار‬
                                        ‫داريم در چه نظام سياسی (که با‬         ‫آسا ‌نتر م ‌یکند‪ .‬اگر ما بتوانيم اندکی‬                                     ‫ایشان فوق‌العاده دشوار و خطرناک‬      ‫فر ا نک نخو ا هد شد ‪ .‬لذ ا ما یل‬
       ‫بهکرد سياست ايران بکنند‪.‬‬         ‫شکل حکومت پادشاهی يا جمهوری‬           ‫اولويت را از پويش قدرت به عامل‬                                ‫بازگشتند‪.‬‬
                                                                                                                                                                                   ‫است‪.‬‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17