Page 15 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۸۰ (دوره جديد
P. 15
صفحه 15ـ Page 15ـ شماره 1646
جمعه 28سپتامبر تا پنجشنبه 4اکتبر 2018
غزاله فیل ینژاد خواننده و معمار ایرانی :خوانندگان نیلوفر بیضایی و گمشدگانش:
زن به آینده امیدوارند
حکومت در یک لجبازی تاریخی م یخواهد ج ّو
رعب و وحشت را حفظ کند
بودن آن امتحان فکر م یکردم در حالی خاطر علاقه به موسیقی ،تز پایا ننام هام =در جلسه اولی که برای «گمشدگان» روایتی از کشتارهای دهه شصت در ایران =«من از زاویه ایدئولوژیک
که اصلا اینطور نبود». را تلفیق معماری موسیقی و طراحی استاد شجریان به شکل این نمایش را کار نکردم و
فضا برای آموزش و اجرای موسیقی امتحان نوبتی میرفتیم و شصت پرداخت .شما در کارهایتان در دهه شصت بود ،موضوع کار من بوده سعی کردم جنبه انسانی
غزالهدرادام هیتوصیفشخصیتاستاد ایرانی انتخاب کردم ،چون تمام فضاهای آواز م یخواندیم یک جایی است .در حقیقت در نام های که انتخاب ماجرا را دنبال کنم و اینکه
آواز ایران م یگوید« :استاد شجریان موجود در ایران بر اساس استانداردهای استاد به گریه افتادند و با همواره به همین موضوعات تابو کردم ،بسیاری از اتفاقاتی که در آن بر سر انسانها در چنین
دارای شخصیت حمایتگر و مثبتی سالنهای اپرای اروپایی است .در اشک و بغض گفتند «آخه
هستند ،هیچوقت امر و نهی نم یکردند، دوران نوشتن تز و دفاعی هام با استاد شماها به چه امیدی اینطوری شده پرداخت هاید؛ روایت وقایع پس دوره افتاده ،بازگو م یشود. شرایطی چه م یآید».
وقتی م یخواستم کاری ضبط کنم با حسین علیزاده به عنوان استاد راهنمای کار کردید؟ فوقالعاده کار =چراتصمیمگرفتیدنسلجوان، =«من خارج از ایران زندگی
ایشان مشورت م یکردم و نظرشان را موسیقی تزم آشنا شدم ،چون دکتر از انقلاب در کارهای شما زیاد است. نسل فرزندان ،را در این نمایش وارد میکنم و مسئله سانسور
در مورد فلان آهنگساز م یپرسیدم، محمدمنصور فلامکی استاد معمار یام کردید». وجود ندارد پس باید که از
ایشان به ویژگیهای آن آهنگساز گفته بود به خاطر موضوع تز باید استاد =عشقیدروجودمانهست، دلیل گرایش شما به این موضوع کنید؟ این موقعیت استفاده کنم
اشاره م یکردند ولی هیچوقت وادارم مثل احساس مادری ،اگر این -به این دلیل که من به هر موضوعی تا حر فهایی را که در ایران
نم یکردند که با فلان آهنگساز همکاری راهنمای موسیقی هم داشته باشم». مادر به شکلی از فرزندش چیست؟ چرا به شکل جهان یتر، که م یپردازم ،به امروز و آینده نگاه نم یشود،گفتدراینجابگویم
چند سال پس از پایان دفاعیه ،حسین جدا شده یا هر دو را به زندان دارم .نسلی که امروز زندگی م یکند ،بار وگرنه دلیلی ندارد که اینجا
کنم یا نکنم». علیزاده از غزاله دعوت کرد که به گروه انداخت هاند دلیلی ندارد که که در آلمان هم زیاد است ،به این سنگینیبردوشم یکشد.ازیکطرف،
او نقش محمدرضا شجریان را در ایجاد این عشق کاسته یا کنار بار مسئولیت پیگیری این فاجعه که در باشم!»
انگیزه برای خوانندگان زن ایرانی بسیار وی به نام «ه مآوایان» ملحق شود. گذاشتهشود.اینعشقباعث مشکلنم یپردازید؟ کشور ما رخ داده ،بخصوص در دهه
مهم توصیف میکند« :نقش استاد میگوید« :حدود چهار سال در آن م یشودکهامیددروجودشان -برای اینکه ،اولا خودم با این موضوع شصت را برعهده دارد .البته سرکو بها آزاده کریمی -نیلوفر بیضایی تئاتر
شجریان در این زمینه و برای با کیفیت گروه با استاد علیزاده همکاری کردم. زنده باشد ،امید به روزی درگیر هستم و فکر م یکنم جامعه ما همچنان ادامه دارد ولی در دهه شصت «گمشدگان» را اوایل ماه سپتامبر
خواندن این نسل که بسیار خوب در یک مقطعی هم ،سبک آوازهای که این عشق زاییده شود و هم با آن درگیر است .جامعه ما ،با به صورت سیستماتیک انجام م یشد و در شهر فرانکفورت آلمان به مناسبت
میخواند خیلی مهم است ،ولی به قدیم ی نظیر طاهرزاده ،قمر ،ظلی و خود را به دنیا نشان دهد. امروزش و با گذشت هاش درگیر است هنوز خانوادهها داغدار هستند و هنوز س یامین سالگرد کشتارهای دهه
نوعی در معرفی شاگردان خوب رن به موسیقیدا نهای دوره قاجار و پهلوی و بخش زیادی از بحرا نهایی که امروز این داغ تازه است .نسل جوان امروز شصت و با بازیگری هرمین عشقی و
خاطر ممنوعی تهای جمهوری اسلامی را نزد آقای کرامتی از شاگردان قدیمی فیروزهرمضا نزاده-بهگفت هیخودش وجود دارد ناشی از همین است .من مسئولیت پیگیری این فاجعه را دارد.
محدودیت داشتند .یادم هست یک بار در تهران ،در سا لهای پس از پیروزی چون ایران را خیلی دوست دارم و به دلیل اینکه اگر این نسل خواهان فرهنگ کسرایی به روی صحنه برد.
این جمله را گفتند «من به همایون هم استاد شجریان گذارندم». انقلاب اسلامی و در آغوش یک خانواده سرنوش تاش برایم مهم است ،مثل عدالت و رسیدن به جامع های است که این نمایش قرار است با کمی تغییرات
گفت هام که در میان شاگردان من کسانی او به حضور در گروه «شیدای بانوان» کردتبار بزرگ شد ،وقتی چشم باز کرد بسیاری از ایران یها ،خودم با این ماجرا کسی به خاطر افکارش از بین نرود ،این و اضاف هشدن یک روایت تازه در
هستند که م یتوانند رقبای سرسختی محمدرضا لطفی نیز اشاره میکند: دید همه اطرافیانش اهل موسیقی درگیر هستم .با هر کدام از موضوعاتی مسئولیت را دارد که در مورد فجایعی فستیوال تئاتر کلن اجرا شود .بیضایی
باشند اینها واقعا خوب م یخوانند» «بعدها آقای لطفی به ایران آمد ،در هستند ،گوشش از صدای آواز دایی و که به آنها م یپردازم ،به یک شکلی، که در کشورش در همین دوره اتفاق از جمله کارگردانان تئاتر خارج از ایران
همینطور هم هست؛ برخی از شاگردان امتحان کلاس ایشان به نام «تحلیل پدر پر بود و ضر بهای تنبک پدرش. دوباره به این مسائل فکر م یکنم و افتاده ساکت نماند و آنها را دنبال کند. است که تاریخ معاصر ایران و وقایع
ایشاندرایرانشناختهشدههستند،ولی ردیف» قبول شدم .مدتی بعد وقتی غزاله فیل ینژاد ،خواننده موسیقی سنتی پرسش طرح م یکنم .از طرف دیگر، از سوی دیگر ،این نسل باید هویت اجتماعی و سیاسی بخصوص پس از
متاسفانه نشد که استاد شاگردان خوب استاد لطفی گروه «شیدای بانوان» را ایرانی ،در کنار تحصیل در رشته معماری من خارج از ایران زندگی م یکنم و خودش را پیدا کند که الزاما همان انقلاب را در کارهای خود همواره مورد
خود را از میان زنان نیز معرفی کنند». ایجاد کرد من و باران رضایی خواننده سا لهادرمحضربزرگانموسیقیسنتی برایم مسئله سانسور وجود ندارد پس هویتنس لهایپیشازخودشنیست. نظر قرار داده است .نیلوفر بیضایی این
م یپرسم یعنی دست ایشان باز نبود؟ آن گروه بودیم .آن زمان استاد لطفی به ایرانی نظیر محمدرضا شجریان ،پریسا، باید که از این موقعیت استفاده کنم باید بتواند از زیر سنگینی این سایه هم بار به موضوع کشتارهای دهه شصت
م یگوید« :فکر م یکنم دستشان برای دنبال دریافت مجوزی بود که در این محمدرضا لطفی ،حسین علیزاده، تا حر فهایی را که در ایران نم یشود بیرون بیاید و راه جدیدی پیدا کند و پرداخته و روایتی از نسل دیروز و نسل
معرفی خوانندگان زن در ایران باز نبود. گروه با یک گروه دیگر خانم اجرا داشته محسن کرامتی و اصغر شاه زیدی گفت اینجا بگویم .وگرنه دلیلی ندارد این ،کار را برای او سخ تتر م یکند. امروز ایران را برای مخاطبانش به اجرا
در یکی از سخنران یهایشان در دانشگاه شیوههای مختلف آواز و ردیفهای که اینجا باشم! در مورد موضوعاتی از تمام این تناق ضهاست که در آن نامه درآورده است .تئاتر «گمشدگان» در
استنفورد لطف کردند و مرا به عنوان یکی باشیم که این کار انجام نشد». موسیقی اصیل ایرانی را فرا گرفت اما این دست باید هنوز خیلی کار شود. و این نمایش دیده م یشود و این از نظر شرایطی به روی صحنه رفت که رامین
از بهترین شاگردهاشان معرفی کردند غزاله فیل ینژاد ادامه م یدهد« :از -۱۰ به دلیل ممنوع بودن ت کخوانی زنان واقعا این بار بزرگی است و من یک نفر من،یکلای هیدیگربهلای ههایموجود حسی نپناهی ،زانیار مرادی و لقمان
(نسخه صوتی این سخنرانی در آرشیو ۱۲سالگی کارهای مختلفی م یخواندم در سال ۱۳۸۹مجبور به ترک ایران شد. نیستم ،کسان دیگری هم هستند که در متن و مسئل های که م یخواستم به مرادی ،سه زندانی ُکرد ایرانی اعدام
دانشگاه استنفورد قابل دسترسی است) ولی همیشه آوازهای استاد شجریان را او که اکنون ساکن شمال کالیفرنیاست در این زمین هها کار م یکنند .هنوز باید شده و سپاه پاسدارن به مقر احزاب کرد
البته همایون به خاطر اینکه پسرشان با عشق گوش م یکردم و فکر م یکردم در گفتگو با کیهان لندن به روزهای در این باره پرسش شود ،هنوز باید در آن بپردازم ،اضافه م یکند. در شمال عراق حمله موشکی کرده بود.
است و واقعا هم خوب کار کرده ،برای م یشود یک روز مثل ایشان بخوانم؟ کودکی و نخستین قدمهایش برای رشت ههای مختلف هنری بدان پرداخته =واکنش زندانیان سیاسی و با او درباره تئاتر «گمشدگان» گفتگویی
اینکه شناخته شود نسبت به دیگران حتم دارم خیل یها در حیطه موسیقی آواز خواندن اشاره م یکند« :یکی از شود و از زوایای مختلف به آن نگاه شود. بازماندگا ن اعدا مشدگان به نمایش
مسیرش بسیار هموارتر بوده است». خال ههایم با ما زندگی م یکرد ،خیلی در آلمان که اسم بردید ،هنوز دارد آثاری داشتم که در ادامه م یخوانید.
از غزاله فیلی در مورد شاگردان مطرح سنتی چنین آرزویی دارند». دوستش داشتم و ارتباط روحی بسیار درباره دوره فاشیسم هیتلری نوشته «گمشدگان»چگونهبوده؟ =خانم بیضایی ،نمایش
کارگاههای محمدرضا شجریان در در یکی از روزهای سال ۱۳۸۵بود قوی بین ما برقرار بود ۵ .ساله بودم که م یشود و پایانی هم نخواهد داشت .به -تعدادی از تماشاگران در سالن یا «گمشدگان» تازهترین کار شما در
عرصه موسیقی سنتی م یپرسم .جواب که آرزویش به حقیقت پیوست و در ازدواج کرد و حامله شد .یک روز به او دلیل اینکه ،این دورهها ،دورهشو کهای خودشان زندانی سیاسی بودند یا کسی
م یدهد« :بعد از تقسی مبندی که استاد کلاسهای آموزش آواز محمدرضا گفتم «دختردار م یشوی ،اسم بنفشه تاریخی هستند که در به وجود آمدن از نزدیکانشان زندانی یا اعدام شده بود. ارتباط با کشتارهای دهه شصت و
در آن کارگاه انجام دادند م یگفتند در شجریان پذیرفته شد؛ «استاد شجریان را روی دخترت بگذار» اسم بنفشه را آن ،فقط یکی دو نفر سهیم نیستند، برای من خیلی مهم بود که اولا ،اولین
گروه اول ،افرادی را انتخاب کردهام که امتحانی در چند مرحله برگزار کردند، خیلی دوست داشتم .این اتفاق افتاد و فقط یک عده از بالا نیستند که آمدند اجرایم برای چنین جمعی باشد و دوم تابستان سال ۶۷است .چه شد که
با آنها به نتیجه برسم ،به چهار پنج نفر در هر مرحله عده ای انتخاب م یشدند، او اسم دخترش را بنفشه گذاشت .آن و آن فاجعه را بر سر ملت آوردند؛ بلکه اینکه واکنش آنها را ببینم .برای اینکه
از گروه ما به صورت حضوری گفتند در نهایت به عنوان یکی از اعضای گروه زمان فکر کردم ترانه «بنفشه بنفشه» سکوت یک ملت و در جاهایی همراهی من از زاویه ایدئولوژیک این نمایش را تصمیمگرفتیدایننمایشراکارکنید؟
«شماها باید کار کنید و آلبوم ضبط اول شاگردان استاد شجریان قبول شدم هایده را برای مراسم تولد دخترخاله تازه یکملتبهتثبیتچنینسرکو بهایی کار نکردم و سعی کردم جنب هی انسانی -برای نوشتن این متن سا لها به
کنید»؛ سه چهار تا از این بچ هها در که حدود چهار سال شیوه خودشان را متولد شدهام بخوانم .این برای اولین بار کمک کرده و م یکند.اگر قرار باشد ماجرا را دنبال کنم و اینکه بر سر دنبال اسناد مختلف و خاطرات زندانیان
ایران به کارشان ادامه م یدهند و واقعاً دنبال م یکردم ».پس از خروج از ایران بود که در ۵سالگی تصمیم گرفتم در چنینفجایعیتکرارنشود،فکرم یکنم انسا نها در چنین شرایطی چه م یآید. بودم و بین همه آنها ،نامه شکوفه
خوانندههای خوبی هستند مثل مائده غزاله به مدت دو سال این شانس را یک جمع برای دیگران بخوانم .تشویق ما باید خیلی کار کنیم ،بخصوص در خوشبختانه واکنش خیلی مثبت بود، منتظری ،دختر حمید منتظری ،یکی
طباطبایی،نسیمسیابی،ملیحهمرادی». داشت که در محضر محمدرضا شجریان، دیگران در آن روز ،انگیزه مرا برای آواز زمینه فرهنگ و هنر .باید تلاش کنیم به این معنا که هر کسی ،به شکلی، از زندانیان اعدامی خطاب به پدر اعدام
خوانندگان زن با وجود ممنوعیت استاد آواز و خواننده موسیقی سنتی خواندن قویتر کرد ،آنموقع که به مدرسه دیگر ملتی وجود نداشته باشد که پشت بخشی از خودش را و ماجرا را ،در این شدهاش را برای کار انتخاب کردم.
ت کخوانی زنان در ایران با چه امیدی ایران حضور پیدا کند« :در سال ۱۳۸۹ نم یرفتم ولی از پدر و مادرم خواستم سرکوبگران بایستد بلکه باید ملتی باشد کار م یدید .این نظر کسانی بود که با در واقع ،هر آنچه بر سر بازماندگان
در این راه قدم بر م یدارند؟ غزاله فیلی به کالیفرنیا مهاجرت کردم؛ خوشبختانه آهن گهای مورد علاق هام را بنویسند و که از حق آزادی همگان دفاع کند ،اگر من صحبت کردند ،کسانی هم بودند کشت هشدگان دهه ۶۰آمده در این نامه
م یگوید« :عشقی در وجودمان هست، از شانس من چند ماه بعد استاد شجریان برایم بخوانند ،چندبار گوش م یکردم و م یخواهد از این وضعیت بیرون بیاید. که پیش نیامد که با آنها صحبت کنم. با زبانی متعلق به نسل جوان را م یتوان
مثل احساس مادری ،اگر این مادر به هم آمدند؛ شهرهای محل سکونت ما به همین دلیل فکر م یکنم ،بخصوص ولی در مجموع چیزی که من برداشت یافت .در عین حال ،این نامه شرح حال
شکلی از فرزندش جدا شده یا هر دو به هم نزدیک بود و دوره آموزشی من حفظ م یشدم». در این دوره ،خیلی مهم است که در کردم ،این است که واکن شها خیلی و بازگوکننده اتفاقاتی هم هست که بر
را به زندان انداخت هاند دلیلی ندارد که زیر نظر ایشان در امریکا هم ادامه پیدا «به مدرسه که رفتم این کار را خودم زمین ههای مختلف هنری در این مورد کشت هشدگان این دهه ،گذشته است.
این عشق کاسته یا کنار گذاشته شود. کرد .این کلا سها تا دو سال پیش انجام دادم .خانواده پدری و مادری کار شود و من سهم خودم را تا جایی مثبت بوده. این نام ه را با یکی از یادداش تهای
این عشق باعث م یشود که امید در ادامه داشت که متاسفانه بیمار شدند مشوقم برای آواز خواندن بودند بطوری =چه تغییراتی برای اجرای این یک زندان سیاسی اعدام شده به نام
وجودشان زنده باشد ،امید به روزی و به خاطر بیماری به ایران برگشتند». که در مهمان یها از من م یخواستند که م یتوانم و توان دارم ،ادا م یکنم. نمایش در جشنواره تئاتر کلن که قربانعلی شکری ،که بعد از مر گاش
که این عشق زاییده شود و خود را از او در مورد شیوه تدریس شجریان که باید آواز بخوانی ،در خانه ،پدر و =شما درباره اعدا مهای دهه در بین وسایلش پیدا شده ،تلفیق
به دنیا نشان دهد ،اگر در کشوری م یپرسم .م یگوید« :استاد شجریان در مادرم هم موسیقی اصیل ایرانی پخش شصتکارکرد هایدوهمزمانبااجرای قرار است در ۱۷نوامبر در این شهر کردم .ولی احتمالا برای اجراهای آینده،
بودند که پشتیبان این استعدادهای بین تمام ی اساتید و بزرگان موسیقی م یکردند تا مرا به این مسیر سوق دهند متن سومی را به آن اضافه م یکنم که
خوب بود و به جامعه معرفی م یکرد معاصر که افتخار شاگردیشان را داشتم که به نظرشان درست بود .بنابراین بیشتر این نمایش سه جوان کرد ایرانی برگزار شود در نظر گرفت هاید؟ روایت یک مادر است که فرزندش را
به شهرت م یرسیدند ،این افراد هیچ شخصیت آوانگاردی دارند ،معتقدند که به سمت موسیقی اصیل ایرانی گرایش -در اجرای آینده در فستیوال کلن، اعدام کردند .در دهه ۶۰مجموع های
چیز از خوانندگان مردی که به شهرت هر خواننده باید آشنا به ردیف ،الفبای پیدا کردم و بعدها علاقمند شدم که در اعدام شدند .چه احساسی داشتید من یک روایت جدید به این نمایش از کشتار زندانیان سیاسی که بخش
رسیدهاند کم ندارند ولی به خاطر شرایط موسیقی باشد ولی تاکید نداشتند که مقطعراهنماییدرسموسیقیبخوانم». اضافه م یکنم .روایت یک مادر جنوبی زیادی از مدت حبس خودشان را
ایران شناخته نشدهاند .یادم هست در حتماً باید در چارچوب ردیف بمانیم، م یخندد و ادامه م یدهد« :متاسفانه وقتی خبر این اعدا مها را شنیدید؟ که دخترش را اعدام کردند .این روایت گذرانده بودند و حتی قرار بود بعد از
جلسه اولی که برای استاد شجریان اتفاقاً م یگفتند «باید چارچوب ردیف چون شاگرد در سخوانی بودم خانواده -وحشتناک بود ،به دلیل اینکه شما به دو روایتی که با هم تلفیق شدهاند، مدتی آزاد شوند ،انجام شد .بخصوص
به شکل امتحان نوبتی میرفتیم و را بشکنید بیایید بیرون و خودتان گفتند باید رشته ریاضی بخوانی و در وقتی با موضوعی درگیر هستید و فکر اضافه م یشود .شکل نهایی تلفیق این در سال ،۶۷بسیاری از آنها به دنبال
آواز م یخواندیم یک جایی استاد به برای خودتان شخصیت آوازی داشته کنارش به موسیقی ادامه دهی .شرایط م یکنید دارید کاری انجام م یدهید روایات را هنوز خودم نم یدانم و قرار مسئله جنگ ،پایان جنگ و غیره اعدام
گریه افتادند و با اشک و بغض گفتند: باشید» .استاد شجریان تنها معلمی جامعه هم طوری نبود که بتوان برای تا به جلوگیری از تکرار این فجایع است روی آن کار کنم و یک زاویه شدند ولی کشتار زندانیان سیاسی در
آخه شماها به چه امیدی اینطوری کار بودند که وقتی م یخواستم به درس آیندهی شغلی به موسیقی امیدوار بود. کمک شود ،م یبینید که همچنان دیگری به آن اضافه کنم .نویسندهی این واقع از همان اوایل دهه ۶۰آغاز شد.
جواب بدهم به خاطر انرژی مثب تشان سا لهای آخر دبیرستان بود که تصمیم دارد تکرار م یشود! مثل اینکه اینها در روایت ،خانم رویا غیاثی است که خواهر در جریان این کشتارها کسانی که در
کردید؟ فو قالعاده کار کردید». هول نم یشدم ،خیلی وق تها ارائه من گرفتم در رشته معماری ادامه تحصیل یک لجبازی عظیم تاریخی ،درست در هفده سال هاش در دهه شصت اعدام گروههایمختلفسیاسیکارم یکردند
در کلاس حتی از تمری نهایم در خانه بدهم .به هر حال این رشته به نوعی به سالگرد کشتار زندانیان سیاسی چنین شد .در عین حال خانم ستاره سهیلی و به هر حال در اثر انقلاب به وجود آمده
ادامه در صفحه 17 هم بهتر بود .روزی که قرار بود نزد ایشان کاری م یکنند .در حقیقت به یک به بازیگران دو روایت دیگر یعنی هرمین بودند و نظری مخالف نظر آنچه حکومت
برای اولین بار امتحان بدهم به سخت هنر مرتبط بود». شکلی م یخواهند ج ّو رعب و وحشت را عشقی و فرهنگ کسرایی م یپیوندند. دارد ،داشتند و یا ایدههای دیگری برای
او در سا لهای پایانی دبیرستان تصمیم حفظ کنند .از طرفی هم سه جوانی که =ما در ایران با سانسوری روبرو ایران داشتند ،اعدام شدند .بسیاری از
به یادگرفتن موسیقی به شکل حرف های جانشان را از دست دادند و هم حمله به هستیم که امکان ندارد بتوان به این افراد به زندان افتادند ،از دختربچه
گرفت« :آنموقع فقط تصنیف و ترانه دفتر احزاب کرد که شماری از اعضای ۱۴تا آدم ۷۰ساله در زندا نها بودند.
کار م یکردم شاید بیش از ۳۰۰ترانه آن کشته شدند ،واقعا تاثربرانگیز است مضامینی مثل کشتارهای دهه به غیر افرادی که سیاسی بودند،
و تصنیف بلد بودم از دلکش ،مرضیه و از طرف دیگر باز هم به من ثابت کرد افراد غیرسیاسی هم کشته شدند.
و سیما بینا تا پریسا ،هنگامه اخوان و که باید در این مورد کار کنم و هنوز دگراندیشان دیگر هم بودند از جمله
قمر،بعدهادرکلا سهایخصوصیخانم بهاییان که تعدادی زیادی از آنها
پریسا برای خان مها ،ردیف موسیقی یاد باید در این زمینه خیلی کار شود. ناپدید شدند و اعضای محف لشان اعدام
گرفتم؛ همزمان در سال آخر دانشگاه به گشتند .در آن دوره ،حتی جوانانی هم
بودند که اصلا فعالیت بخصوصی انجام
نم یدادند و فقط به خاطر باورهایشان
به جوخ هی تیر یا چوب هی دار سپرده
شدند .این مجموعه سرکوب که اوج آن