Page 18 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۸۲ (دوره جديد
P. 18
آخرین ویدئوهای خبری در لنز ایران KAYHAN LONDON ONLINE آگهی در کیهان آگاهی م یآورد
www.lenziran.com نشانی سایت:
www.kayhan.london
Page 18 سال س ی و پنجم ـ شماره ( 1648شمارۀ 182از دورۀ جدید) صفحه 18
جمعه 20مهر 1397خورشیدی 2-صفر 1440قمریـ 12اکتبر 2018میلادی روابط عمومی:
[email protected]
No.1648 Friday 12 October 2018
P.O. Box 435,Old Brompton Road 2,London, SW7 3DQ آگهی و تبلیغات:
Tel: +(44)-(0)20 3633 3684 Fax: +(44)-(0)20 3633 3685 [email protected]
e-mail: [email protected] - www.kayhan.london
سردبیری:
[email protected]
سوی کسانی مطرح شود که برای = جنین اسلام سیاسی
اگرچه در ایران به دنیا آمد
خود نقش و مسئولیتی به عنوان موضوع بسیار ساده است… اما یک هیولای منطقهای
و جهانی است .پدیدهی
«روشنفکر» یا «فعال سیاسی» و مهاجرت از میانهی قرن
بیستموبهویژهدرسا لهای
«سیاس تورز» قائل هستند ،نخست اخیر ،و همچنین اینترنت و
شبکههای اجتماعی ،این
م یبایست به ب یآینده بودن نظام هیولا را بیش از پیش جهانی
ارتجاعی مانند جمهوری اسلامی کرده است.
=جدایی دین و دولت و
در دوران کنونی آگاه شده باشند. خنث ی بودن حکوم تها در
برابر عقاید و ایدئولوژی
نظا مهای ایدئولوژیک ،اعم از زمینی مردم ،مهمترین مخرج
مشترکی است که م یتواند
و آسمانی ،محکوم به شکست هستند وسی عترین نیروهای مدافع
دمکراسی ایران را حول
زیرا در تناقض با روح آزادیخواهی و
خود گرد آورد.
امنیت انسان قرار دارند. = کسی که از جدایی
دین و دولت دفاع م یکند،
از همین رو ،تلاش برای جدایی نمیتو ا ند مر د م ر ا به
«انتخابات» در یک حکومت
دین و ایدئولوژی از حکومت و دولت، دینی تشویق و ترغیب کند!
نم یتواند شعار بازگشت به
و راندن عقاید دینی و مذهبی به «دوران طلایی امام» بدهد و
یک جنبش فراگیر را با این
عرص هی خصوصی ،نخستین گام شعار به خاموشی بکشاند.
نم یتواند ُمهر «مذهبی» را
برای ابراز این نکته است که از به پیشانی خود یا عنوانش
بچسباند چرا که مذهبش
«سانح هی جمهوری اسلامی» درسی نمیبایست شاخص وی به
سترگ آموخت هایم .در این راه بهتر عنوان «شهروند» باشد!
= آنچه از جدایی دین
است هر فرد و نیرویی عقاید مذهبی و دولت حاصل میشود،
دامنهی وسیع بردباری و
و همچنین ضدمذهب یاش را برای برابری قانونی همگان در
برابر «دولت حقوقی» است.
خودش نگه دارد .این جدایی باید در
الاهه بقراط -شرایط منطقه و
قانون اساسی تثبیت شود و سه قوهی ایران پیچیده است .در این واقعیت
تردیدی نیست .اما از نظر تجربی
مجریه و مقننه و قضاییه م یبایست و تاریخی ،موضوع چندان پیچیده
نیست .ما در حال حاضر ،جهانی
آن را سرلوح هی فعالی تهای خود داریم که تکنولوژی ارتباطات آن را
بسیار کوچک کرده است .در این
قرار دهند تا بتوانند بازتاب حاکمیت جهان ،اگرچه مفاهیم فلسفی که با
روح و روان انسان و هست یشناسی
ملی و حکومت همگان و هم هی وی ارتباط دارند ،با وجود هم هی
تغییرات در طول قرون و هزارهها ،در
مردم باشند. اساس همانست که بود ،اما مفاهیم
مهمترین مخرج مشترک سیاسی و اجتماعی دستخوش
برای امروز و آینده
تغییرات جدی شدهاند.
جدایی دین و دولت و خنث ی بودن و پذیرش حقوق بشر آماده نیستند، توسط گروههای محدود و کوچک نیز تأثیرات انکارناپذیر گذاشت بلکه از همین رو اگرچه م یتوان به
بهان های است از سوی وابستگان و م یتواند به پیامدهای عظیم بیانجامد؛ منطقه و جهان را دستخوش تغییرات پرسشی مانند «آینده چه خواهد
حکوم تها در برابر عقاید و ایدئولوژی دلبستگان رژی مهایی مانند جمهوری مهمترین نمونه در این زمینه فاجعه شد؟» درباره ایران به سادگی و با
اسلامی که نهایتا نیز به سود همین ۱۱سپتامبر و پیامدهای آن در جدی ساخت. امید کامل پاسخ داد :قطعا بهتر از
مردم ،مهمترین مخرج مشترکی رژی مها تمام م یشود .وقتی اروپا با گسترش بنیادگرایی اسلامی و امروز و به سوی دمکراسی خواهد
آن غنای فکری و فرهنگی و انبوه سیاست جهانی است. تروریسم ناشی از آن یکی از پدید ههای بود ،اما چه بسا برای رسیدن به آن
است که م یتواند وسی عترین فیلسوفان و هنرمندان و نویسندگان، اینکه بنیادگرایی اسلامی و مهم ناشی از انقلاب اسلامی در م یبایست خطرها کرد و هزین هها
در میان هی قرن بیستم چنان به دامان همچنین عقاید مذهبی افراد عادی ایران است .از همین رو «سانح هی پرداخت .کمی بر سر این مسیر تأمل
نیروهای مدافع دمکراسی ایران را فاشیسم و نازیسم م یغلتد که فقط با به نوب هی خود م یتواند مورد سوء انقلاب اسلامی» (اصطلاحی که کنیم زیرا گاهی این مسیر و خطرات
یک جنگ خونبار م یتوان بر آن غلبه استفادهی حکوم تهای محلی و یا توسط هوشنگ وزیری روزنام هنگار و و هزین ههای آن برای رسیدن به
حول خود گرد آورد .این مخرج کرد ،انتظار اینکه مردم ایران و دیگر منطق های و قدر تهای جهانی قرار مترجم و سردبیر فقید کیهان لندن آیندهی بهتر و دموکراتیک طوری
کشورهای خاورمیانه اول نسبت به بگیرد ،قابل انکار و همچنین موضوع به کار برده م یشد) ،اگرچه در ایران تصویر م یشود که گویی ما ،از چهل
مشترک به خودی خود در برابر دمکراسی و حقوق بشر آگاه شوند روی داد اما بخشی از یک جنبش سال پیش به این سو ،در آن مسیر و
و بعد ساختارش را به وجود آورند، بحث این مطلب نیست. ارتجاعی جهانی در برابر دنیای مدرن در گذار از آن خطرات و پرداخت آن
ساختار الکن و معیوب و ضدبشری چیزی جز فرستادن به دنبال نخود و دستاوردهای آن است که مرکز
سیاه و یا فرسایش این جوامع در راه چاره برای کسب و حفظ ثقل آن در خاورمیانه و کشورهای هزین هها نبوده و نیستیم!
حکومت دینی جمهوری اسلامی قرار «انتظار موعود » نیست! حتی در آزادی و امنیت مسلما ننشین قرار دارد .جنبشی که
نظا مهای مبتنی بر دمکراسی و برای نخستین بار توانست در یک هیولایجهانیاسلامسیاسی
م یگیرد .کسی که از جدایی دین و جوامع باز نیز چنین توقعی از «مردم» من معقتدم دیر یا زود خاورمیانه و کشور مهم و استراتژیک مانند ایران،
داشتن بسیار بیجاست .آنچه اهمیت کشورهای مسلمان نشین م یبایست به نظر من ،وقوع انقلاب ارتجاعی
دولت دفاع م یکند ،نم یتواند مردم را دارد ،ساختار حقوقی نظام حاکم بر قرون وسطای خود را ،در قرن بیست به قدرت دولتی دست یابد. ۵۷در ایران و تأسیس «نظام
جامعه و قوانین اساسی آن است. و یکم ،سرانجام پشت سر بگذارند. به این ترتیب برخی برخوردها جمهوری اسلامی» در یکی از
به «انتخابات» در یک حکومت دینی نم یشود از دستاوردهای تکنولوژیک به ویژه از سوی نیروهای سیاسی مهمترین کشورهای خاورمیانه ،یک
بر همین اساس اگرچه پنجاه سال و رفاهی و حتی جن گافزاری غرب سنتی چپ و مذهبی و ملی و یا رویداد شوم و بدشگون بود که با
تشویق و ترغیب کند! نم یتواند شعار الاههبقراطسردبیرکیهانلندن پهلوی توانست به برخی از اهداف استفاده کرد ،ادعای تاریخ و تمدن ملغم های از هر سه اینها که تلاش همکاری گستردهی داخلی و خارجی
انقلاب مشروطه تحقق ببخشد ،اما پربار داشت و از فرهنگ و هنر َدم زد، م یکنند از یک سو وقوع انقلاب را صورت گرفت .این رویداد اگرچه در
بازگشت به «دوران طلایی امام» نه نظام حقوقی و نه قانون اساسی رد کنند و آن را صرفا «توطئه» این حرکت مارپیچی تاریخ ،خواهناخواه
مشروطه و متم ماش ،با نقشی که ولی از نظر ساختاری همچنان در قعر و آن و به ویژه کشورهای خارجی و راه ما را به سوی آینده م یگشاید اما
بدهد و یک جنبش فراگیر را با این به ویژه برای «ارتجاع سیاه» در نظر قرون غوطه خورد .این ادعا که گویا قدر تهای بزرگ قلمداد نمایند ،یا چرخشی خشن و ب یرحمانه به عقب
گرفته بود ،آن ظرفی نبود که بتواند این جوامع برای آزادی و دمکراسی آن جریانی که فکر م یکند انقلابش و در برابر حرکت رو به جلوی انقلاب
شعار به خاموشی بکشاند .نم یتواند این دستاوردها را حفظ کند .البته توسط مذهبیون ارتجاعی «دزدیده» مترقی مشروطه بود .این انقلاب نه
قابل تصور است که اگر هم دستی شده ،و یا نس لهای جوانی که خود تنها بر سرنوشت ایران و ایرانیان
ُمهر «مذهبی» را به پیشانی خود یا به ترکیب آن قانون زده م یشد، را «نسل سوخته» م ینامند و فکر
عنوانش بچسباند چرا که مذهبش چنانکه در مقاومت ارتجاعی خمینی م یکنند اگر «پنجاه و هفت یها» و یا
و ۱۵خردادش در برابر اصلاحات «روشنفکران» کاذب نم یبودند ،این
نم یبایست شاخص وی به عنوان مربوط به حق رأی زنان و حقوق انقلاب هم روی نم یداد ،و یا آنهایی
سیاسی اقلی تهای مذهبی شاهد که در تناقضی عجیب ،خود رژیم شاه
«شهروند» باشد .نم یتواند علیه بودیم ،نه تنها با مقاومت ملایان را در انقلاب علیه آن رژیم «مقصر»
مرتجع روبرو م یشد بلکه «ارتجاع و «گناهکار» م یشمارند ،و همچنین
پیروان هیچ دین و مذهبی و یا سرخ» و به اصطلاح «روشنفکران» نظرات دیگری که عمدتا به دنبال
نیز در برابرش م یایستادند چنانکه «خاطیان» هستند تا شان هی خود
ب یدینی و ب یمذهبی وارد عمل و در وقوع انقلاب ارتجاعی ۵۷نیز با را از زیر بار مسئولیت وقوع ،تثبیت
و ادام هی تا کنونی نظام جمهوری
اقدام شود .آنچه از جدایی دین و یکدیگر همکاری کردند. اسلامی خالی کنند ،بند ناف این
به هر روی ،گذشته را نم یتوان تغییر انقلاب و نظام برخاسته از آن را که
دولت حاصل م یشود ،دامن هی وسیع داد و بررسی تاریخی آن را م یبایست به تاریخ خونریز و پرمدعای فرق ههای
به آیندگان سپرد .آنچه امروز در مختلف اسلام سیاسی متصل است
بردباری و برابری قانونی همگان در برابر ما قرار دارد آن جنین هیولا نم یبینند .این جنین اگرچه در ایران
و ناق صالخلقه است که هرگز رشد به دنیا آمد اما یک هیولای منطق های
برابر «دولت حقوقی» است. نیافته و دارای عقل و خرد نخواهد شد
و اگر بند نا فاش از جنبش جهانی و و جهانی است.
جامع های که حقو قاش تأمین و ارتجاعی بنیادگرایی اسلامی قطع پدیدهی مهاجرت از میان هی قرن
شود ،هر دو تضعیف خواهند شد. بیستم و به ویژه در سا لهای اخیر،
تضمین و ابتکاراتش به رسمیت از نظر تاریخی ،پاسخ به پرسش و همچنین اینترنت و شبک ههای
«جمهوری اسلامی به کدام سو اجتماعی ،این هیولا را بیش از
شناخته شود خود بیشترین نقش پیش م یرود» روشن است :نابودی! پیش جهانی کرده است .اگرچه
این نظام به جهان امروز و جامع هی بنیادگرایی اسلامی از نظر کمیت در
و مسئولیت را در بازسازی کشور کنونی ایران تعلق ندارد! یک حکومت برابر جمعیت بیش از یک میلیاردی
دینی از بدخی مترین انواع آن است. مسلمانان ،اندکی بیش نیست ،اما
بر عهده خواهد گرفت .نیروها و جامعه ایران با همه تناقضاتش ،جوان تخریب ،یک موضوع کیفی است که
و فعال و پویاست .ظرفی تنگ مانند
جریا نهای سیاسی فقط م یبایست رژیم ایران که تمامی ابتکارات و
توانای یهای این جامعه را سرکوب
مدافع این حق و حقوق باشند کرده و منابع مادی و معنوی آن را
به انحصار خود درآورده ،دیر یا زود،
و کار هر عرصه را به جامعه و به بحران دچار م یشد .موضوع بر سر
اینکه آیا جمهوری اسلامی خواهد
متخصصان توانمند آن بسپارند و رفت یا نه ،نیست! بلکه بر سر زمان
و چگونگی آن است .این دو به این
نه آنکه مثل «ولی فقیه» به ابراز پرسش باز م یگردد که «مسئولیت
ما چیست؟» اگر این پرسش از
نظر و تصمی مگیری و دستور در هر
زمین های که در تخصص آنها نیست و
ربطی به آنان ندارد ،بپردازند!
ما اما هنوز درگیر س ّد و مانعی
تاریخی به نام «نظام جمهوری
اسلامی» هستیم .ماندگاری این
نظام تا کنون علاوه بر دلایلی که
جای شر حشان در اینجا نیست،
بخش مهمی مربوط به کوتاهی
و خودشیفتگی و تن گنظری و
سادهاندیشی نیروهای سیاسی در
داخل و خارج کشور و همچنین منافع
سیاسی و طبقاتی گروهی از آنهاست.
هرگاه همه این نیروها بر اساس
تجرب هی تاریخی از ی کسو دریابند
که نظام جمهوری اسلامی آیندهای
ندارد و باید برود ،و از سوی دیگر
منافع ملت و مملکت و نس لهای
آینده را فراتر از منافع شخصی
خود قرار دهند ،آنگاه راه برای یک
همگرایی نسبتا پایدار گشوده خواهد
ادامه در صفحه 17 شد.