Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۹۴ (دوره جديد
P. 12

‫خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط‬     ‫داریوشهمایونروزنام ‌هنگاریبرجسته‪،‬‬                                                                     ‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪1660‬‬
                                         ‫موجود در خاورمیانه‪ ،‬بسیاری از آنها‬   ‫نظری ‌هپردازی جستجوگر و نوجو‪ ،‬و‬                                                                          ‫جمعه ‪ 21‬تا پنجشنبه‪‌ 27‬د ‌یماه ‪1397‬خورشیدی‬
                                         ‫همچنان معتبرند و گویی همین امروز‬     ‫سیاستمداری مل ‌یگرا و میه ‌ندوست‬
                                         ‫نگاشته شده‌اند‪ .‬مقالات قدیم ‌یوی‬     ‫بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات‬    ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)102‬‬
                                         ‫در ده ‌ههای سی تا پنجاه خورشیدی‬
                                         ‫همچنین بازتاب مستند موقعیت‬                ‫منطق ‌های و جهانی آگاهی داشت‪.‬‬                        ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1283‬‬
                                         ‫سیاسی و اجتماعی ایران هستند‪.‬‬         ‫وی سال‌های طولانی در روزنام ‌ههای‬
     ‫داریوش همایون‬                       ‫از همین رو ما به بازنشر گلچینی از‬    ‫معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران‬            ‫احمد احـرار‬                     ‫صورت روبرو شدن با حملۀ بالشویکها‬        ‫جرج‪ .‬پ‪ .‬چرچیل در ادامۀ یادداشت‪،‬‬
                                         ‫آثار داریوش همایون می‌پردازیم که‬     ‫اصلی روزنامه‌ی «آیندگان» بود‬                                                               ‫به تهران‪ ،‬ارائه م ‌یدهد‪:‬‬    ‫خطر گسترش تبلیغات بالشویکی در‬
‫(‪۵‬مهر‪،۱۳۰۷‬تهران‪۸-‬بهمن‪،۱۳۸۹‬ژنو)‬           ‫در سال‌های تبعید پس از انقلاب ‪۵۷‬‬     ‫که صفح ‌ه‌ای نوین در تاریخچه‌ی‬         ‫و طوایف عصیانگر از آنها م ‌یترسند‪،‬‬                                              ‫منطقه و نفوذ آن به عراق و هندوستان‬
                                         ‫با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک‬       ‫روزنامه‌نگاری ایران گشود‪.‬همایون‬        ‫تشکیل داد‪ .‬درست است که این گونه‬         ‫«‪ ...‬حالا اگر این دورنمای غ ‌مانگیزی‬    ‫را‪ ،‬درصورت بلادفاع گذاردن ایران‪،‬‬
                                         ‫داشت‪ .‬مقالاتی که در این ستون‬         ‫مهارت روزنامه‌نگاری و تسلط خود‬         ‫رجال مقتدر اکثراً فاسد و طماع و‬         ‫که ترسیم کرد‌هام تحقق یابد و حملۀ‬
                                         ‫م ‌یخوانید‪ ،‬از آرشیو کیهان لندن‬      ‫بر زبان فارسی را با ایده‌های سیاسی‬     ‫رشو‌هگیرند ولی ب ‌ههرحال تنها کسانی‬     ‫موعود بالشویکها در بهار امسال‬                             ‫یادآور م ‌یشود‪:‬‬
                                                                              ‫خویش در هم آمیخت و از دهه‌ی ‪۳۰‬‬         ‫هستند که م ‌یتوانند حریف رؤسای‬          ‫صورت گیرد‪ ،‬اقدامات زیر را که جنبۀ‬       ‫«مصالح سیاسی ما‪ ،‬از سابقۀ نفوذ‬
                                                             ‫انتخاب شده‌اند‪.‬‬  ‫خورشیدی به این سو‪ ،‬نوشت ‌ههایی از‬      ‫طوایف و قبایل گردنکش شوند وگرنه‬         ‫پیشگیری دارد‪ ،‬م ‌یتوان بدون فوت‬         ‫و قدرتمان در ایران که بگذریم‪،‬‬
                                                                                                                     ‫هیچکدام از این رؤسا به حرف رهبران‬                                               ‫عبارت است از دفاع هند و حراست‬
‫آسيب شناسی مخالفان بيرون‬                                                                                                                                                       ‫وقت انجام داد‪:‬‬        ‫بی ‌نالنهرین‪ .‬وزارت هندوستان ممکن‬
                                                                                                                        ‫فرقۀ دموکرات گوش نم ‌یدهند»‪.‬‬         ‫‪1‬ـ دولت انگلستان م ‌یتواند به وزیر‬      ‫است بگوید بهترین محل دفاع از هند‪،‬‬
   ‫کیهان لندن شماره ‪ 2 - 1133‬آذرماه ‪1385‬‬                                                                             ‫اوضاع عمومی کشور را در این‬              ‫مختار خود در تهران دستور دهد که‬         ‫مرزهای هندوستان است که درحال‬
                                                                                                                     ‫زمان‪،‬مل ‌کالشعرایبهار(تاریخمختصر‬        ‫از همین حالا مقدمات انتقال سفارت‬        ‫حاضر امن است‪ ،‬پس چه بهتر که ایران‬
‫کيلومتری و در دست کسانی است‬              ‫نياموخت ‌هانـد و در اکثريـت بـزرگ‬    ‫ما در بيرون زندگی م ‌یکنيم و از‬        ‫احزاب سیاسی ایران) چنین تصویر‬           ‫بریتانیا را به اصفهان فراهم سازد و شاه‬  ‫را به سرنوشت شومی که خود برگزیده‬
‫که تا در جايگاه خود هستند کسی‬            ‫خـود چنيـن سـترونند؟ درميـان‬         ‫پرداختن به يکديگر گزيری نداريم‪.‬‬                                                ‫و دولت ایران را هم متقاعد سازد که‬       ‫است بسپاریم تا نتیجۀ خبطش را‬
‫از بيرون جرئت بازگشت به ميهن را‬          ‫عوامـل گوناگونـی کـه می‌تـوان‬        ‫شمار ميليونی و کيفيت بالای اين‬                                 ‫م ‌یکند‪:‬‬        ‫جملگی از تهران خارج شوند و اصفهان‬       ‫ببیند‪ .‬اما گسسته شدن شیرازۀ نظم در‬
‫نيز ندارد‪ .‬پويش قدرت در بيرون‬            ‫برشـمرد دو عامـل بـه نظـر مهم تر‬     ‫توده‌ای که رخت به دمکراس ‌یهای‬         ‫«‪...‬ازطرفیسعدالدولهوممتازالملک‬          ‫را پایتخت موقتی کشور قرار دهند‪.‬‬         ‫ایران‪ ،‬احتمالا به اغتشاش و ب ‌ینظمی‬
                                                                                                                     ‫برادرش‪ ،‬ب ‌هامید تشکیل دولت شروع به‬     ‫ترتیب اثر دادن به پیشنهاد انتقال‬        ‫مشابه در افغانستان منجر خواهد شد‪.‬‬
                                                                                                                     ‫کار کردند و از طرف دیگر‪ ،‬مطرودین‬        ‫سفارت به بغداد (که گویا اخیراً مطرح‬     ‫ب ‌هعلاوه‪ ،‬در اینجا مسأله دفاع از هند‬
                                                                                                                                                                                                     ‫در قبال تهاجم نظامی دشمن مطرح‬
                                                                                                                     ‫جرج‪ .‬پ‪ .‬چرچیل‬                                                                   ‫نیست‪ .‬مسأله اصلی این است که‬
                                                                                                                                                                                                     ‫چگونه م ‌یتوان جلو حملۀ تبلیغاتی‬
‫در واقع بيش از دست و پا کردن‬                             ‫از همـه می‌آيـد‪.‬‬     ‫غربی کشيده است‪ ،‬و همان زندگی‬           ‫کاشان‪ ،‬حاج محتشم‌السلطنه و‬              ‫شده) مطلقاً به صلاح نیست و تنها‬         ‫دشمن را گرفت‪ .‬فراموش نکنیم که‬
‫موقعيتی درحلقه‌های آشنايان و‬             ‫نخسـت ‪ ،‬گر فتـا ر ی بـا‬              ‫در دمکراس ‌یهای غربی‪ ،‬با آزادی و‬       ‫مستشارالدوله (صادق) و ممتازالدوله‬       ‫نتیج ‌هاش تولید بیم و هراس و ایجاد‬      ‫این نوع حمله‪ ،‬ب ‌همراتب گسترد‌هتر و‬
‫نزديکان نيست‪ .‬گذشتن و نگذشتن‬             ‫پيشينه‌هاسـت‪ .‬فعـالان سياسـی‬         ‫غنای فرهنگی رويائيش (رويائی برای‬       ‫وارد تهران شدند و خان ‌هشان مجمع‬        ‫هرج و مرج مطلق در ایران خواهد بود‪.‬‬      ‫مقابله با آن دشوارتر است‪ .‬تبلیغاتی‬
‫از چنان موقعيتی در عمل تفاوتی‬            ‫تبعيـدی گذشـته‌های سـنگينی‬           ‫مانن ‌دهای ما تشنگان سوخته) ما را‬      ‫ازدحام مردم بازاری و ماجراجویان‬         ‫‪2‬ـ به وزیر مختار بریتانیا در تهران‬      ‫که در آتیه‪ ،‬پس از روی کارآمدن‬
‫ندارد‪ .‬گذشتن از آن دست کم‬                ‫دارنـد و دهه‌های گذشـته را اساسـا‬    ‫در مقوله ويژ‌های م ‌یگذارد‪ .‬در ميان‬    ‫سیاسی گردید‪ ،‬و زمزمۀ مخالفت‬             ‫م ‌یتوان دستور داد که ب ‌یدرنگ با‬       ‫دولت بالشویکی در ایران‪ ،‬علیه ما آغاز‬
‫محترمان ‌هتر خواهد بود‪ .‬همين پويش‬        ‫در دفـاع و توجيـه آن گذشـته‌ها ــ‬    ‫ما صد‌ها و هزاران کوشنده سياسی‪،‬‬        ‫عمومی با افتتاح مجلس و ضدیّت با‬         ‫رئیس کنونی ایل بختیاری که روابط‬         ‫خواهد شد تنها توسط بالشویکهای‬
‫ميان تهی است که نمی‌گذارد کسان‬           ‫کـه بـی تاختن بـر گذشـته ديگران‬      ‫بازيگران درام پنجاه ساله گذشته‬         ‫قرارداد و تجدید انتخابات آغاز شد‪.‬‬       ‫حسنه با ما دارد (صمصا ‌مالسلطنه)‬        ‫متعصب صورت نخواهد گرفت بلکه‬
‫با واقعيت خود و ديگران روبرو شوند‬        ‫نشـدنی اسـت ـــ گذراند‌هانـد‪ .‬در‬     ‫ايران‪ ،‬هستند که نمی‌توانند دست‬         ‫جراید به جان هم افتادند‪ .‬آقا سید‬        ‫تماس بگیرد و تحقیق کند که او به‬         ‫مب ّلغان شیعه ـ که همکیش ناراضیان‬
‫و آد ‌مهای ديگری بشوند و همه ما‬          ‫پيلـه گذشـت ‌هها مانـدن‪ ،‬هـم يـک‬     ‫بردارند و نم ‌یتوان دست آنها را کوتاه‬  ‫ضیاءالدین مدیریت روزنامۀ «رعد» را‬       ‫چه مقدار پول و چه تعداد مربی و‬          ‫مسلمان در هند هستند و تئوریهای‬
‫نياز داريم آد ‌مهای ديگری بشويم؛ به‬                                                                                                                                                                  ‫بالشویکی ذهنشان را مسموم کرده‬
‫جهان مدرن پا بگذاريم و فرهنگ و‬           ‫نيـاز سياسـی و هـم روانشناسـی‬        ‫کرد‪ .‬با آنها به بسيار ج‌اها می‌توان‬                                                                                    ‫است ـ عامل این تبلیغات خواهند بود‪.‬‬
                                         ‫اسـت‪ .‬ايـن را می‌تـوان فهميد‪ .‬ولی‬    ‫رسيد و بی آنها پيکار رهائی و‬                                                                                           ‫عکس‌العمل حوادث ایران در‬
    ‫سياست خود را امروزين کنيم‪.‬‬           ‫ايـن را هـم می‌تـوان فهميـد کـه‬      ‫بازسازی ايران تنگدست خواهد بود‪.‬‬                                                                                        ‫عراق‪ ،‬حتی سریعتر و شدیدتر از‬
           ‫***‬                           ‫بيـرون از آنهـا کـه آن گذشـته‌ها‬     ‫در ايـران ممکـن اسـت مخالفان‬                                                                                           ‫هندوستان خواهد بود زیرا بدون‬
                                         ‫را زندگـی کرد‌هانـد کسـی چنـان‬       ‫بيـرون نـه چندان شـناخته باشـند‬                                                                                        ‫شک حکومت سوسیالیستی که‬
‫اکنون اگر کاستی‌های اصلی را‬              ‫دلمشـغولی‌ها را نـدارد و نتيجـه‪،‬‬     ‫و نـه جـدی گرفتـه شـوند ولـی‬                                                                                           ‫در ایران جانشین حکومت فعلی‬
‫درست دانسته باشيم می‌توانيم به‬           ‫بـی ربـط شـدن کسـانی اسـت کـه‬        ‫زما ‌نهائـی بوده اسـت که سـنگينی‬                                                                                       ‫خواهد شد‪ ،‬با کمالیس ‌تهای ترکیه‬
‫چار‌هها برسيم‪ .‬باز نگری پيشين ‌ههای‬      ‫در هـزاران کيلومتری ايـران گرفتار‬    ‫مبارزه بيشـتر به بيرون افتاده اسـت‬                                                                                     ‫و کردهای عراق قوای متحدی را‬
‫خود‪ ،‬ما را به گفتمان تازه‌ای‬             ‫موضوعاتـی هسـتند کـه از نظـر‬         ‫و اکنـون بـه نظـر م ‌یرسـد چنـد‬                                                                                        ‫تشکیل خواهند داد که موقعیت ما‬
‫می‌رساند که با سی سال پيش همه‬            ‫زمانـی همـان فاصلـه را بـا هشـتاد‬    ‫گاهـی بـاز چنيـن باشـد‪ .‬هنگامـی‬                                                                                        ‫را در بی ‌نالنهرین متزلزل م ‌یسازد‪.‬‬
‫ما تفاو ‌تهای بنيادی خواهد داشت؛‬         ‫نـود در صـد جمعيت ايـران دارد‪ .‬از‬    ‫کـه ماننـد اکنـون هـر صـدای‬                                                                                            ‫در ایران‪ ،‬مؤسسات بزرگ تجاری ما‬
‫و توافق بر چنان گفتمانی‪ ،‬بر يک‬           ‫اين گذشـته پيشـين ‌ههای شـخصی‬        ‫ناموافقـی خفـه می‌شـود ناگزيـر‬                                                                                         ‫نظیر شرکت نفت ایران و انگلیس‪ ،‬بانک‬
‫سلسله مواضع همانند که با اصول‬            ‫هـر چه باشـد در موقعيت فاجعه بار‬     ‫نگاه‌هـا بـه نير‌وهائـی م ‌یافتـد کـه‬                                                                                  ‫شاهی و تعدادی شرکتهای دیگرـ که از‬
‫همه عناصر اصلی و نه حاشيه‌های‬            ‫کنونـی ملـت مـا غرق شـده اسـت‪.‬‬       ‫می‌تواننـد از همـان مزيت آزادی در‬
‫مهتابزده بخواند‪ ،‬سرآغازی برای‬            ‫مـا بـه عنـوان دو نسـل يـک ملـت‬      ‫بيـرون بـه سـود کوشـندگان درون‬         ‫میرزا کوچک خان‬                                                                  ‫مل ‌کالشعرای بهار‬
‫سياست تازه و با معنی تری برای‬            ‫باخت ‌هايـم و چنـدان تفاوتـی نـدارد‬  ‫بهـره گيرنـد‪ .‬مخالفـان تبعيـدی‬
‫سراسر جامعه ايرانی خواهد بود‪.‬‬            ‫کـه در پايـگان (سلسـله مراتـب)‬       ‫همچنيـن م ‌یتواننـد و بـه مقـدار‬       ‫به آقا میرزا علی ح ‌قنویس واگذار کرده‬   ‫چه میزان کمک تسلیحاتی نیاز دارد‬         ‫لحاظ اهمیت به پای این دو نم ‌یرسند‬
‫بهمين تر تيب پذ ير فتن ا ينکه‬            ‫باخـت‪ ،‬هـر کـدام مـا در کجـا قرار‬    ‫زيـاد توانسـت ‌هاند راه را بر دگرگونی‬  ‫بود ولی در سیاست عصر کاملا دخالت‬        ‫تا ما مطمئن باشیم که ایل بختیاری‬        ‫ـ همگی در معرض تهدید قرار خواهند‬
‫سياست در خدمت پويش قدرت‪،‬‬                 ‫داريـم‪ .‬مدرنيتـه از بازنگـری و نقـد‬  ‫سرتاسـر گفتمان جامعه روشنفکری‬          ‫داشت و سیاست موافقت با انگلستان‬         ‫خواهد توانست از شاه و حکومت وی در‬       ‫گرفت‪ .‬شرکت نفت‪ ،‬چون مرکزش در‬
‫در شرايط تبعيد‪ ،‬جز وقت گذرانی و‬          ‫همـه چيـز‪ ،‬از باو‌رها تـا نظم موجود‬  ‫ايـران بگشـايند و اگـر پـاره‌ای‬        ‫را پیش گرفته بود‪ .‬روزنامۀ «ایران» بار‬   ‫ایالات مرکزی و جنوبی ایران حفاظت‬        ‫خوزستان است در معرض گزند فوری‬
‫چرخيدن بر گرد خود نيست به ما‬             ‫سـرگرفت‪ .‬آنکـه نم ‌یتوانـد خـود را‬   ‫اصلاحـات عمـده در رويکرد‌هـای‬          ‫دیگر به مؤلف واگذار شده بود و من با‬     ‫کند‪ .‬دولت بریتانیا ممکن است با‬          ‫قرار نم ‌یگیرد اما عملیات بانک شاهی‪،‬‬
‫امکان خواهد داد که سياست را‪ ،‬نه‬          ‫بازنگـری کند از پويندگـی مدرنيته‬     ‫خـود بکننـد در دگرگـون کـردن‬           ‫افتتاح مجلس و ثبات دولت موافق بودم‬      ‫رئیس ایل بختیاری به توافقی در این‬       ‫نظر به این که شعبۀ مرکزی آن در‬
‫تنها در فضای تبعيدی‪ ،‬اصلاح کنيم‪.‬‬         ‫بی بهره اسـت‪ .‬در موقعيت ما چنان‬      ‫منظـره سياسـی ايـران نيـز چنـان‬        ‫ولی از قیافۀ شهر پیدا بود که رشت ‌هها‬   ‫باره برسد و بدون فوت وقت تعدادی‬         ‫تهران است از همان لحظۀ سقوط‬
‫چند گاهی چشم پوشی از رسيدن‬               ‫بازنگـری شـرط لازم اعتباريافتن از‬                                           ‫دارد از یکدیگر گسسته م ‌یشود و برق‬      ‫افسر انگلیسی به منطقه بختیاری‬           ‫پایتخت‪ ،‬فلج و مختل خواهد شد‪ .‬از‬
‫به قدرت برای دگرگون کردن و‬               ‫نظـر سياسـی نيـز هسـت‪ .‬آنهـا که‬             ‫تاثيـری خواهنـد بخشـيد‪.‬‬         ‫انقلاب و اغتشاش از این میانه م ‌یجهد!‬   ‫بفرستد تا ترتیبات لازم را بدهند‪.‬‬        ‫همه بدتر این که پس از سقوط پایتخت‬
‫سالم سازی سياست ورزی در ميان‬             ‫در پوسـته دفـاع از خـود نمانده‌انـد‬  ‫امـا مانند هر گوشـه جامعه بيمار‬        ‫مازندران به‌دست قوای دولتی‬              ‫هدف نقشه مورد بحث این است‬               ‫و تغییر رژیم کنونی‪ ،‬قروض سابق‬
‫ايرانيان همان است که در تعبير‬            ‫شـکفتگی درونـی و قبـول عـام‬          ‫مـا پرداختـن بـه نير‌وهای سياسـی‬       ‫بود‪ .‬میرزا کوچک خان قهر کرده‬            ‫که از افتادن ایران مرکزی و جنوبی‬        ‫ایران به انگلستان که سر به میلیونها‬
‫انگليسی‪ ،‬ساختن فضيلت از ضرورت‬                                                 ‫بيـرون می‌بايـد از آسـيب شناسـی‬        ‫و از احسان‌الله خان و خالو قربان‬        ‫ب ‌هدست بالشویکهای شمال جلوگیری‬         ‫م ‌یزند‪ ،‬و نیز مبالغ هنگفتی که صرف‬
‫م ‌یگويند‪ .‬پويش قدرتی را که نيست‬                         ‫بيشـتری دارنـد‪.‬‬      ‫آغاز شـود‪ .‬چـرا هزاران تـن از فعال‬     ‫و بالشویکها جدا شده بود‪ .‬حملات‬          ‫کنیم و زمینه را برای آزاد کردن‬          ‫تأسیسات نظامی و غیر نظامی شده‪،‬‬
‫و نمی‌تواند باشد از معادله بيرون‬         ‫دوم‪ ،‬پويش قدرت است‪ .‬نيرو‌های‬         ‫تريـن عناصـر جامعه ايرانـی پس از‬       ‫روسها که به‌حمایت بالشویکها بر‬          ‫مناطق اشغا ‌لشده در فرصتی مناسب‬
‫می‌بريم و ادب و انصاف و رواداری را‬       ‫سياسی در بيرون سياست را چنان‬         ‫آن تجربـه هولناک انقلاب اسالمی‬         ‫گیلان تاخته بودند قوای قزاق را عقب‬      ‫آماده سازیم‪ .‬بر اساس این نقشه‪،‬‬                  ‫همه از بین خواهد رفت‪»...‬‬
‫بجای آن م ‌یگذاريم و آنگاه خواهيم‬        ‫می‌ورزند که انگار در کشاکشی‬          ‫و پـس از بيسـت و چنـد سـال در‬          ‫رانده بود‪ .‬انگلیسها از مقاومت در برابر‬  ‫چاههای نفت در شوشتر حفظ خواهد‬           ‫دربارۀ قرارداد ایران و انگلیس‪،‬‬
‫ديد که چه نيروی سياسی از اين‬             ‫برسر قدرت اند‪ .‬اما قدرت در هزاران‬    ‫اروپـا و امريـکا درس‌هـای خـود را‬      ‫مهاجمین و حتی از پول دادن به‬            ‫شد اگرچه جاده همدان کماکان به‬
‫قبايل درهم اوفتاده پديد خواهد آمد‪.‬‬                                                                                   ‫قزاقخانه خودداری م ‌یکردند‪ .‬قزا ‌قها‬    ‫روی مهاجمان سرخ باز خواهد ماند‬             ‫چرچیل چنین اظهار نظر م ‌یکند‪:‬‬
‫اصل آن اسـت که نگرش قبيل ‌های‬                                                                                        ‫در فاصلۀ بین منجیل تا قزوین با ساز‬      ‫ولی ب ‌ههرحال بهتر است عد‌های از‬        ‫«حالا دیگر خیلی دیر شده و‬
‫و ناموسـی را بـا رويکـرد مـدرن‬                                                                                       ‫و برگی ب ‌‌یاندازه مندرس و حالی خراب‬    ‫قوای تعلی ‌مدیدۀ بختیاری به منطقه‬       ‫فرصتی برای اظهار نظر در این مورد‬
‫جانشـين کنيـم‪ .‬در فرهنـگ مـدرن‬                                                                                       ‫درمانده‪ ،‬دولت درحال بحران‪ ،‬شاه در‬       ‫غرب ایران (همدان و کرمانشاه) اعزام‬      ‫باقی نمانده است‪ .‬حتی اگر دولت‬
‫غربـی همکاری و رقابت دو روی يک‬                                                                                       ‫خیال فرار‪ ،‬رجال سیاسی درصدد‬             ‫شوند تا از مقاصد سوء مهاجمان‬            ‫کنونی همتی ب ‌هخرج دهد و قرارداد‬
‫سـک ‌هاند‪ .‬طر ‌فهـای طيف سياسـی‬                                                                                      ‫کسب مقام وزارت‪ ،‬سیاسیون درصدد‬           ‫جلوگیری کنند‪ .‬این عده را م ‌یتوان با‬    ‫را در آخرین لحظه از تصویب مجلس‬
‫نبايـد خـود را قبايـل در حال جنگ‬                                                                                     ‫وکالت و هنگام ‌هطلبان با حربۀ قرارداد‬   ‫شاهسو ‌نهایشمالکهنسبتبهشاهو‬             ‫بگذراند‪ ،‬اجرای مواد مختلف آن در‬
‫بشـمارند‪ .‬انسـان مـدرن م ‌یتوانـد‬                                                                                    ‫مشغول قتل عام وکلای دورۀ چهارم‬          ‫حکومت وفادارند متحد و تقویت کرد‪...‬‬      ‫اوضاع و احوال کنونی که خطر به پشت‬
‫وفاداری‌هـا‪ ،‬حتـا هويت‌هـای‬                                                                                          ‫شده بودند‪ ...‬بالاخره مأمورین انگلیسی‬    ‫در چنین دورۀ بحرانی از این فکر که‬       ‫درواز‌ههای تهران رسیده است‪ ،‬دیگر‬
‫گوناگـون داشـته باشـد‪ .‬امـا بـرای‬                                                                                    ‫درصدد برآمدند که شاه را ب ‌هطرفی‬        ‫م ‌یشود ایران را تحت هدایت مجلس‬         ‫عملی نیست‪ .‬در زمینۀ اصلاحات مالی‬
‫مـدرن بـودن م ‌یبايـد مدرنيتـه را‬                                                                                    ‫حرکت دهند و خود شهرت جم ‌عآوری‬          ‫و یا ب ‌هدست مشتی دموکرات روشنفکر‬       ‫هیچاقداماساسینم ‌یتوانکردمگرآن‬
‫در مرکـز گفتمان سياسـی گذاشـت‬                                                                                        ‫بانکهای خود را دادند‪ ...‬در این موقع‬     ‫اداره کرد باید بکلی چشم پوشید‪.‬‬          ‫که نیروی مسلح پشتیبان آن باشد تا‬
‫و از آنجـا بـه برنام ‌ههـا و دسـتور کار‬                                                                              ‫در شهر آشوبهایی برپا و اجتماعات و‬       ‫ب ‌هجایاینکارهاممکناستحکومتی‬            ‫نظم و آرامش را در مملکت اعاده دهد و‬
‫‪ a‌ genda‬هـا رسـيد‪ .‬آنـگاه بيشـتر‬                                                                                    ‫هنگام ‌ههایی دیده م ‌یشد که نه مربوط‬    ‫از سیاستمداران استخواندار و مقتدر‬       ‫جم ‌عآوری مالیاتها را ممکن سازد‪ .‬پایۀ‬
‫مـا خواهيـم ديـد کـه ديـوار چينی‬                                                                                     ‫به دموکراتها بود و نه زیر سر اعتدالیون‬  ‫که قاطبۀ مردم با نامشان آشنا هستند‬      ‫اصلی قرارداد و ضامن اجرای آن چیزی‬
‫در ميانـه نيسـت و می‌تـوان در‬                                                                                                                                                                        ‫نیست جز یک نیروی مقتدر نظامی‪»...‬‬
‫جاهای اساسـی و حياتـی با يکديگر‬                                                                                                                                                                      ‫و آنگاه‪ ،‬پیشنهادهای خود را در‬

                    ‫همـراه بود‪.‬‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17