Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۲۰۵ (دوره جديد

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪۱۶۷۱‬‬
‫جمعه ‪ ۵‬تا پنجشنبه ‪ ۱۱‬آوریل ‪2019‬‬

‫گفت ‌ههای پ ‌ییر بالمن‪،‬‬ ‫مک دونالد از ابتدا تا اکنون‬
‫شنیدنی از نوآور دیگری‬
‫آلبرتاینشتین در عرصۀ مد‬

‫پی‌یر بالمن‪ ،‬متولد سال ‪1914‬‬ ‫=این دیگر چه معمایی است که هیچ‬ ‫شعبه مک دونالد در شانزلیزه پاریس‬
‫و فارغ‌التحصیل رشته معماری از‬ ‫کس نظرات مرا درک نم ‌یکند‪ ،‬ولی‬
‫پیر بالمن و روت فورد‪ ،‬عکس از کارل وان وکتن‬ ‫مدرسه هنرهای زیبای پاریس بود‪.‬‬ ‫لیوا ‌نسازی آن روز‪ ،‬شیوه کار آ ‌نها را‬ ‫اگر از آن خور‌ههای سینما و البته‬
‫در دوران تحصیل علاقه زیادی به‬ ‫همه من را قبول م ‌یکنند؟!‬ ‫پسندید و با کمک آ ‌نها اولین رستوران‬ ‫کمی شکمو باشید‪ ،‬حتماً مستند «من‬
‫هنرپیشه‌های سینما و بازیگران تئاتر‬ ‫ببینند‪.‬خانمهایی که طرفدار مد بالمن‬ ‫طراحی لباسهای شب‪ ،‬کلاه و کت‬ ‫=اگر واقعیات با نظریات هماهنگی‬ ‫مک دونالد را تأسیس کرد‪ .‬ری کراک‬ ‫را چاق کن» را دید‌هاید؛ مردی که‬
‫لباسهایی تولید کند‪ .‬بالمن‪ ،‬لباسهای‬ ‫بودند‪ ،‬برای از بین بردن آثار مشقت‬ ‫داشت‪ ،‬به طوری که ضمن کشیدن‬ ‫بعدها امتیاز مک دونالد را از آ ‌نها خرید‪.‬‬ ‫تصمیم م ‌یگیرد یک ماه ناهار و شام‬
‫زیادی را برای ستارگان بین‌المللی‪،‬‬ ‫و سختیهای جنگ‪ ،‬با بی‌پروایی و‬ ‫طرحهای پنجره‪ ،‬نرده و کتیبه‪ ،‬روی‬ ‫ندارند‪ ،‬واقعی ‌تها را تغییر بده‪.‬‬ ‫او متخصص پیدا کردن مکا ‌نهای ایده‬ ‫و صبحانه را در رستوران م ‌کدونالد‬
‫مانند «بریژیت باردو»‪« ،‬مارلین‬ ‫جذابیت زیادی لباسهای تزئین شده‬ ‫حاشیۀ کاغذهای طراحی معمار ‌یاش‪،‬‬ ‫=تخیلمه ‌مترازدانشاست‪.‬علممحدود‬ ‫آل برای رستوران زدن بود‪ .‬رستورا ‌نهای‬ ‫بخورد‪ ،‬اما با افزایش چربی و کلسترول‬
‫دیتریش» و «کاترین هپورن» تهیه‬ ‫(گلدوزی یا قلابدوزی) را جایگزین‬ ‫است‪ ،‬اما تخیل‪ ،‬دنیا را دربر م ‌یگیرد‪.‬‬ ‫تمیز‪،‬محیطخانوادگی‪،‬تبلیغاتگسترده‬ ‫و تری گلیسیرید خون‪ ،‬برنامه خود را‬
‫کرد‪ .‬این دوره همچنین‪ ،‬از بهترین‬ ‫لباس هم طراحی م ‌یکرد‪.‬‬ ‫=علم زیباست؛ اما وقتی که مجبور‬ ‫و عروس ‌کها‪ .‬آرم معروف آن هم توانست‬ ‫کنار م ‌یگذارد‪ .‬این فیلم که جایز‌ههای‬
‫اوقات برای پی‌یر بود‪ ،‬چرا که اولین‬ ‫لباسهای ساده خود کردند‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1934‬وقتی پی‌یر‪،‬‬ ‫نباشی هزینۀ گذراندن زندگ ‌یات را از‬ ‫آ ‌نها را در دهه ‪ 1960‬به اوج برساند‪.‬‬ ‫زیادی را درو کرده‪ ،‬حالا تبدیل به ابزاری‬
‫ملاقاتش با ملکه تایلند سبب شد تا‬ ‫« گر تر و د ا ستین » نو یسند ه‬ ‫چندتایی از طرحهایش را به «رابرت‬ ‫با وجود گسترش جهانی‪ ،‬روزانه صدها‬ ‫شده که اروپای ‌یها تبلیغات خود را علیه‬
‫ملکه‪ ،‬بالمن را برای طراحی لباسهایش‬ ‫آمریکایی‪ ،‬که از دوستان صمیمی‬ ‫پیگه» فروخت‪ ،‬دلیلی شد تا او مسیر‬ ‫آن تأمین کنی‪.‬‬ ‫شکایت از م ‌کدونالد برای بالا رفتن وزن‬ ‫م ‌کدونالد شروع کنند‪ .‬رستورا ‌نهای‬
‫انتخاب کند‪ .‬نام شناخته شده پ ‌ییر‬ ‫بالمن بود‪ ،‬در یکی از نوشته‌هایش به‬ ‫زندگی‌اش را انتخاب کند‪ .‬بالمن‪،‬‬ ‫=فقط دو راه برای گذران زندگی وجود‬ ‫و چربی و ‪ ...‬م ‌یشود‪ .‬طرفداران محیط‬ ‫زنجیر‌های م ‌کدونالد که به امپریالیسم‬
‫بالمن‪ ،‬به خاطر طراحی‌هایش برای‬ ‫نام «مد جدید فرانسه» این ظهور را‬ ‫در واقع حس معمارگونه‌اش را در‬ ‫دارد‪ :‬یا این که فکر کنی هیچ چیزی‬ ‫زیست در آمریکا به کاغذ ساندویچ و‬ ‫خوراکی آمریکا معروف است‪ ،‬علاوه بر‬
‫ستارگان سینما‪ ،‬اشراف و سالنهای‬ ‫ارج نهاد‪ .‬در سال ‪ 1951‬بوتیکش را‬ ‫طراح ‌یهایش خلق م ‌یکرد‪ .‬مدلهایش‬ ‫معجزه نیست یا این که فکر کنی همه‬ ‫لیوا ‌نهای یکبار مصرف آن نیز که دور‬ ‫این که یک قدرت اقتصادی در جهان‬
‫مد‪ ،‬مدتها جایگاهی خاص در میان‬ ‫در نیویورک افتتاح کرد‪ .‬سال ‪1953‬‬ ‫کلاسیک‪ ،‬ناب و با خطوط ساده و‬ ‫انداخته م ‌یشود‪ ،‬اعتراض م ‌یکنند‪ .‬در‬ ‫است‪ ،‬تبدیل به یک پدیده اجتماعی‬
‫همگان‪ ،‬در سراسر دنیا داشت‪ .‬در‬ ‫عطری به نام «جولی مادام» که با‬ ‫خالق وقار و زیبایی بودند‪ .‬از رنگهای‬ ‫چیز معجزه است‪.‬‬ ‫هند نیز سازما ‌نهای حمای ‌تکننده از‬ ‫شده است که ارز ‌شهای بسیاری از‬
‫دهه هفتاد‪ ،‬کارگاه لباسهای آماد‌هاش‬ ‫استقبال بسیار خوب مردم مواجه شده‬ ‫مورد علاق ‌هاش‪ ،‬رنگهایی نرم و موقر‬ ‫=دربرابر یک قدرت متشکل و منظم‪،‬‬ ‫حیوانات‪ ،‬م ‌کدونالد را بزر ‌گترین قاتل‬ ‫کشورها را تغییر داده و اکثر منتقدان‪،‬‬
‫را افتتاح کرد و به تدریج ضربه بزرگی‬ ‫بود‪ ،‬را عرضه کرد‪ .‬ارائه این عطر‪ ،‬بیش‬ ‫مانند لیمویی‪ ،‬آبی‪ ،‬یاسی روشن‪،‬‬ ‫فقط یک قدرت متشکل و منظم دیگر‬ ‫گاو م ‌یخوانند که برای آنها مقدس‬ ‫آن را به عنوان نشان ‌های از گسترش‬
‫بر بازار پوشاک وارد کرد که نتیجه‬ ‫از سایر تزئین آلات برای بالمن اهمیت‬ ‫سبز (نعنایی)‪ ،‬سرمه‌ای‪ ،‬خرمایی‬ ‫تاب ایستادگی دارد‪ .‬هر چند مایۀ‬ ‫است و حتی گارسی‌امارکز علیه آن مقاله‬ ‫جهانی‌سازی و سرمایه‌داری تقبیح‬
‫رضایت بخشی برایش به ارمغان آورد و‬ ‫داشت‪ ،‬چرا که فکر می‌کرد یک زن‬ ‫و خاکستری تیره می‌توان نام برد‪.‬‬ ‫تأسف است‪ ،‬ولی من راه دیگری به‬ ‫م ‌ینویسد‪ .‬حتی در کشور فرانسه که به‬
‫آن صادر کردن دویست و بیست جواز‬ ‫در سالهای دهه چهل با نوآوری و‬ ‫نظرم نمی‌رسد‪( .‬در دفاع از جنگ‬ ‫غذا و کیفیت آن اهمیت زیادی داده‬ ‫کرد‌هاند‪.‬‬
‫ب ‌یعطر تکمیل نیست‪.‬‬ ‫ابتکاری که داشت کارش را با «دیور»‬ ‫م ‌یشود‪ ،‬وقتی م ‌کدونالد قصد گشایش‬ ‫این موج خوراکی‪ 15 ،‬آوریل ‪1955‬‬
‫فروشگاه‪ ،‬در سراسر دنیا بود‪.‬‬ ‫دهه ‪ 1960‬سالهایی بود که پی‌یر‬ ‫در «لولانگ» شروع و نگاهی تازه به مد‬ ‫جهانی دوم)‬ ‫شعب ‌های را داشت‪ ،‬به آنها هشدار داده‬ ‫میلادی از ساندویچ فروشی کوچک‬
‫وی در‪ ۲۹‬ژوئن ‪ ۱۹۸۲‬در سن ‪۶۸‬‬ ‫بالمن در طراحی‌ها‪ ،‬ساختار‌‪ ،‬تضاد‬ ‫کرد‪.‬مجموعه لباسهایش در سال ‪،1955‬‬ ‫=از وقتی ریاض ‌یدا ‌نها از سر و کول‬ ‫شده بود که این کار با شکست روبرو‬ ‫برادران دونالد در کالیفرنیا شروع شد‪.‬‬
‫رنگها و مدلهایش تجدیدنظر کرد و‬ ‫لباسهای عصر بودند که با پارچ ‌ههای‬ ‫نظریه نسبیت بالا رفت ‌هاند‪ ،‬دیگر خودم‬ ‫خواهد شد‪ .‬ولی پس از گشایش شعبه‬ ‫در دوران بعد از جنگ جهانی دوم که‬
‫ساللگی درگذشت‪.‬‬ ‫این زمانی بود که می‌خواست برای‬ ‫بسیار لطیف درست می‌شدند‪ .‬وی‬ ‫شانز‌هلیزه مک دونالد گاهی صف آن تا‬ ‫مردم وقت سرخاراندن نداشتند و اکثر‬
‫نظرش این بود‪« :‬حق ‌های در پوشیدن‬ ‫هم از آن سر در نم ‌یآورم!‬ ‫ز ‌نها هم در بیرون خانه کار م ‌یکردند‪،‬‬
‫لازم است‪ .‬خوب است که مینکی شبیه‬ ‫=من نم ‌یدانم انسا ‌نها با چه اسلح ‌های‬ ‫پیاد‌هرو ادامه دارد‪.‬‬ ‫نیاز به غذاهایی که سریع آماده شود‪،‬‬
‫بارانی و بارانی شبیه مینک باشد»‪.‬‬ ‫در جنگ جهانی سوم با یکدیگر خواهند‬ ‫با این حال‪ ،‬م ‌کدونالد هنوز هم دارد‬ ‫احساس م ‌یشد‪ .‬برادران دونالد از این‬
‫او هنر خود را مدیون دو نفر از‬ ‫جنگید‪ ،‬اما در جنگ جهانی چهارم‪،‬‬ ‫شعب ‌ههایش را گسترش م ‌یدهد‪ .‬سال‬ ‫فرصت استفاده کردند و غذاهای خود‬
‫بزرگترین طراحان آن زمان‪« ،‬ملینو»‬ ‫سلاح آ ‌نها سنگ و چوب و چماق‬ ‫‪ ،1995‬وقتی م ‌کدونالد در پکن شعبه‬ ‫را با کمترین معطلی در اختیار مشتری‬
‫و «لوسین لولانگ» می‌داند و بعد‬ ‫زد‪ ،‬بیل کلینتون به جورج بوش پدر‬ ‫قرار دادند‪ .‬بخت با این دو برادر یار بود‪.‬‬
‫از پایان جنگ جهانی در پاییز سال‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫گفته بود‪« :‬ما حالا جنگ سرد را بردیم‪».‬‬ ‫ری کراک‪ ،‬صاحب بزرگ ترین کارخانه‬
‫‪ 1945‬خانه مدش را در پاریس افتتاح‬ ‫=همزمان با گسترش دایرۀ دانش ما‪،‬‬
‫کرد‪ .‬در سال ‪ 1946‬اولین عطرش را‬ ‫تاریک ‌یای که این دایره را احاطه م ‌یکند‬
‫با نام «الیزه ‪ »6483‬که شماره تلفن‬
‫خانه مدش بود‪ ،‬عرضه کرد‪ .‬مشتریان‬ ‫نیز گسترده م ‌یشود‪.‬‬
‫وی گروه گروه‪ ،‬مشتاقانه و هیجان زده‬ ‫=نزد خداوند‪ ،‬همۀ ما به یک اندازه‬
‫به سوی بالمن می‌آمدند تا ایده‌ها و‬ ‫خردمند هستیم و همین طور به یک‬
‫طراح ‌یهای جدید او را برای خانمها‬
‫اندازه احمق‪.‬‬
‫=به آینده فکر نم ‌یکنم‪ ،‬چون به زودی‬

‫فرا خواهد رسید‪.‬‬
‫= سخت‌ترین کار در دنیا درک‬

‫محاسبات مالیات بردرآمد است‪.‬‬
‫=آدم باهوش‪ ،‬مسأله را حل م ‌یکند‬
‫اما آدم خردمند از روب ‌هرو شدن با آن‬

‫خودداری م ‌یکند‪.‬‬

‫‪7 439‬‬ ‫(سودوكو)‬
‫‪39‬‬
‫‪ 15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬عمودی‪:‬‬
‫‪94‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪834 6‬‬ ‫‪1‬ـ قهرمان پیشین و فقید کشتی‬ ‫‪1‬‬
‫‪36‬‬ ‫‪74‬‬ ‫ایران و جهان و آورندۀ مدا ‌لنقره‬
‫‪2‬‬
‫‪8 52 4‬‬ ‫‪24‬‬ ‫در المپیک ‪1956‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪2‬ـ درختی است ـ نام بخشی از جهان‬ ‫‪3‬‬
‫‪41‬‬ ‫‪3‬ـ ایوان ـ اَلَم ـ مسجدی قدیمی در‬
‫‪1 4 923‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪3 65‬‬ ‫‪5‬‬ ‫تهران‬
‫‪4‬ـ از وسایل سنتی موسیقی ـ همسایه‬ ‫‪5‬‬
‫‪95 2 4‬‬
‫ـ تنها‬ ‫‪6‬‬
‫ـ بر روی رودخانه‬ ‫عمودی‪:‬‬ ‫‪11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬‬ ‫‪ 5‬ـ حرف ندا ـ او هم کیشی دارد ـ بیابان‬
‫م ‌یسازند‬ ‫ـ از آنطرف معنی مجرا می‌دهد‬ ‫‪7‬‬
‫‪1‬ـ از قربانیان بلندپایۀ‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 6‬ـ نه ترش و نه شیرین ـ از شهرهای‬
‫‪1 0‬ـ کتا ب مقد س‬ ‫انقلاب فرانسه‬ ‫‪8‬‬
‫زرتشتیان ـ قدیمی‬ ‫‪2‬‬ ‫ایران ـ آماس‬
‫‪2‬ـ ستار‌های است ـ از‬ ‫‪ 7‬ـ فاتح جن ‌گهای صلیبی‬ ‫‪9‬‬
‫‪11‬ـ ساختما ‌نها‬ ‫خزندگان‬ ‫‪3‬‬ ‫‪ 8‬ـ نصیب و قسمت ـ از شهرهای‬ ‫‪10‬‬
‫‪3‬ـ زهرآگین‬ ‫کرمان ـ انتها ـ مددکار‬
‫‪4‬‬ ‫‪9‬ـ زما ‌نها ـ برقرار و تعیین شده ـ پدر‬ ‫‪11‬‬
‫‪4‬ـ از نوابغ ب ‌ینظیر عالم‬ ‫‪10‬ـ آزاده ـ مبهوت و گیج ـ ستایش ـ‬ ‫‪12‬‬
‫سینما‬ ‫‪5‬‬
‫‪6‬‬ ‫تکرار یک حرف‬ ‫‪13‬‬
‫‪ 5‬ـ ادویه‌ای است ـ‬ ‫‪11‬ـ پاک کردن ـ دو دلی ـ از‬
‫تکخال‬ ‫‪7‬‬ ‫هنرپیشگان معروف و فقید تآتر‬ ‫‪11‬ـ پیکر ـ جنگ‌افزاری‬ ‫‪14‬‬
‫است ـ علامت جمع‬
‫‪ 6‬ـ از آثار مونتسکیو‬ ‫‪8‬‬ ‫ایران‬ ‫‪15‬‬
‫‪ 7‬ـ مایۀ حیات ـ‬ ‫‪9‬‬ ‫‪12‬ـ اشاره ـ زندگی و خانه ـ مادر‬ ‫‪1 2‬ـ قو می د ر غر ب‬
‫افغانستان ـ از میو‌هها‬ ‫افقی‪:‬‬
‫زیار ‌تکنندگان‬ ‫‪10‬‬ ‫ب ‌هعربی‬
‫‪ 8‬ـ راستگوشه‬ ‫‪13‬ـ مداخله ـ انصاف ـ حرارت‬ ‫‪13‬ـ ابوی ـ از حبوبات ـ‬ ‫‪1‬ـ بنیانگذار بزرگترین‬
‫‪14‬ـ صفت برخی س ‌گها ـ جاری ـ‬ ‫عقیده‬ ‫سازمان مطبوعاتی و‬
‫‪9‬ـ مصیبت ـ راه و روش‬ ‫انتشاراتی ایران و استاد‬
‫نیرویی است‬ ‫‪14‬ـ از داستانسرایان و‬
‫حل جدول شماره قبل‬ ‫‪11‬‬ ‫‪15‬ـ از کلیساهای معروف و قدیمی اروپا‬ ‫روزنامه‌نگاران قدیمی‬ ‫فقید دانشگاه تهران‬
‫‪2‬ـ گیاهی است ـ پلی‬
‫افقی‪:‬‬ ‫حل جدول شماره قبل‬ ‫ایران‬
‫‪15‬ـ صریح ـ از سبزیجات‬ ‫تاریخی در ایران‬
‫از علم شیمی‬ ‫‪1‬ـ از رؤسای پیشین و فقید‬ ‫‪3‬ـ متین و با وقار ـ راهزن‬
‫‪9‬ـ شیر درنده ـ تاقچه‬ ‫دانشگاه تهران‬ ‫ـ هدایت‬
‫‪10‬ـ از رودخان ‌ههای بزرگ‬ ‫ـ امیرنشین‬
‫‪2‬ـ تکرار یک حرف ـ‬ ‫‪4‬ـ شأن و شکوه ـ آرزوها و‬
‫آمریکا‬ ‫میو‌های است‬
‫‪11‬ـ تش ّخص ـ کشوری‬ ‫خواست ‌هها‬
‫‪3‬ـ پیشوا ـ قوانین چنگیزی‬ ‫‪ 5‬ـ لخت ـ شنا ـ شکننده‬
‫است‬ ‫‪4‬ـ تکرار یک حرف ـ ابزار ـ‬ ‫‪ 6‬ـ ظرفی است ـ شگرد ـ‬
‫حرارت غیرطبیعی بدن‬
‫سائل ـ حرف تعجب‬
‫انسان‬ ‫‪ 7‬ـ گلی است ـ سرور ـ‬
‫‪ 5‬ـ از رشت ‌ههای آموزشی‬
‫ـ ییلاقی در دامنۀ البرز‬ ‫موجودی عزیز‬
‫‪ 8‬ـ خدمتگزار ـ تکرار یک‬
‫‪ 6‬ـ شکل و هیأت‬ ‫حرف ـ شهری در ایران‬
‫‪ 7‬ـ خواهش ـ ماهر و قوی‬
‫‪ 8‬ـ حرف تعجب ـ بخشی‬ ‫ـ از ابزار بنایی‬
‫‪9‬ـ نویسنده و طنزنویس‬

‫معروف ایرلندی‬
‫‪10‬ـ از رؤسای پیشین‬
‫مجلس شورای ملی ایران‬