Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۲۱۱ (دوره جديد
P. 12
صفحه - Page 12 - 12شماره ۱۶۷۷
جمعه 2۷اردیبهشت ماه تا پنجشنبه 2خرداد ماه 139۸خورشیدی
تأملاتبهنگام؛دربابهواخواهانکانادانشی ِنفرقهتبهکار دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران ()۱۱۹
گروههای یادشده در بالا ،بخش بهرهمند شوند و با داشتن حق رأی =اکثریت قریب به اتفاق احمد احـرار ( کیهان لندن شماره ) ۱۳۰۰
مهمی از مهاجران ایرانی ساکن کانادا حتی در سرنوشت سیاسی این کشور ا ین « سر ما یهگذ ا ر ا ن »
را تشکیل م یدهند .فصل مشترک نیز تأثیر بگذارند .رفتار سه لانگارانه و فاسد که پو لهای غارتی و سید بر مسند ریاست وزراء ب هشرح مخصوص نگاه م یکردند .شاه گفت احمدشاه ،در پی دیدار با وزیر
میان این گروهها ،منافعی است که منفع تطلبانهدول تهایمختلفکانادا همچنین کثیف را به کانادا زیر صادر و ابلاغ شد: بنشینید و من روی قالی نشستم مختار انگلیس که به وی اطمینان
بیش و کم از استمرار جمهوری اسلامی در این دوران سبب شد که دلبستگان م یآوردند ،نه تنها در آن و صحبت شروع شد .من با کمال داد کودتاگران قصد براندازی ندارند
م یبرند .این منافع را گسترهای از و جیرهخواران جمهوری اسلامی، دور هی ده هی نود میلادی «حکام ایالات و ولایات ادب ،ولی با صداقت و جسارت ،به و توصیه کرد «با رهبران نهضت
دریاف تهای مالی ،برتر یهای طبقاتی، شهرهای تورنتو و ونکوور را به پایگاه در کانادا اقامت نم یکردند او فهماندم که چطور خائنان درباری رابطه برقرار کند و به خواس تهای
هویتجوییهای سیاسی و ارضاء و مأمن بخش بزرگی از بدنه مدیریتی بلکه پس از سفری کوتاه و در نتیجۀ غفلت و لاقیدی زمامداران دارند تاج و تخت او را ب هباد م یدهند. آنها پاسخ مثبت دهد» برای شنیدن
نف سهای فرهنگی تشکیل م یدهند. طی تشریفات ورود به کانادا، دورههای گذشته که بی تکلیفی گفتم فروش گندم و انبارداری سزاوار نظرات و خواس تهای رهبران کودتا
پشتوانه این منفع تجوی یها ،تناقضات مافیای حاکم بر ایران تبدیل کنند. به ایران باز م یگشتند و به عمومی و تزلزل امنیت و آسایش را شاه نیست .عاقبت گفت شما باید
و انحطاط اخلاقی است که وقاحتی همزمان با این دوران ،بخ شهایی مشارکت در چپاول مملکت در مملکت فراهم نموده و شخص ما رئی سالوزرا بشوید و بروید به اتاق اعلام آمادگی کرد.
از طبقه متوسط قلابی و دلا ِل برآمده ادامهم یدادند.اینبازگشت و تمام اهالی ایران را از فقدان هیأت دیگر تا حکم نوشته شود .در آن روز سهشنبه چهارم اسفند ،دو
شگف تآور چاشن ی آنها شده است. از اقتصاد معد نفروش و رانتی ایران، به ایران البته تنها شامل دولت ثابتی متأثر ساخته بود ،مصمم اتاق همینقدر نوشته شد که من صاح بمنصب قزاق در کاخ فر حآباد
برخی از این جماعت ،صاحب هوای مهاجرت و ساختن زندگی دوم سرپرست خانواده م یشد، شدیم که با تعیین شخصی دقیق و رئیسالوزرا هستم .ولی من اصرار به حضور شاه رسیدند .آن دو حامل
خان ههای میلیون دلاری در منطقه در خارج از ایران به سرشان افتاد .این بیشت ِراعضایخانوادهوتخم خدمتگزار که موجبات سعادت مملک کردم که اختیارات تا ّمه لازم دارم نامهای از طرف فرمانده نظامی
نورث یورک تورنتو یا املاکی گرانتر در گروه از جامعه ایران ،صدایی قو یتر از و ترکه این دزدا ِن «دوران را فراهم نماید به بحرا نهای متوالی و شاه از من قول گرفت که بعد از کودتا برای پادشاه بودند .شاهزاده
شمال شهر ونکوور (جایی ملقب به تپه تعداد واقع یشان داشتند و به خاطر سازندگی» ،مقیم کانادا یک ماه بگذارم به فرنگستان برود و شهابالدوله (اسدالله میرزا شمس
دزدها) هستند و وقتی همراه «منز ِل» دسترسی به منابع ،اطلاعات و حضور م یماندند و در این کشور به خاتمه دهیم. اختیارات تا ّمه هم در حکم وارد شد». ملکآرا) رئیس تشریفات دربار،
لچک به سرشان سوار بر اتول آلمانی در بوروکراسی کشور ،امکان کسب مدرسهودانشگاهم یرفتند. بنابراین ،ب هاقتضای استعداد و لیاقتی وزیر مختار انگلیس ،در گزارش بعدها در خاطرات خود نوشت« :پس
برایتفرجوخریدبیرونم یآیند،هنوز امتیاز از شرایط مافیایی رو به رشد =برخی از این جماعت، که در جناب میرزا سید ضیاءالدین از آن که اضطراب عمومی تسکین
بقایای ر ّد ُمهر ساختگی را م یشود بر صاحب خانههای میلیون سراغ داشتیم ایشان را به مقام یافت و بگیر و ببندها خاتمه یافت
حاکم بر مملکت را دارا بودند. دلاریدرمنطقهنورثیورک یک روز در ساعات صبح که اینجانب
جبی ِن لیزرشدهشان مشاهده کرد. نسلمس نت ِراینطبقه،ضمنداشت ِن تورنتو یا املاکی گرانتر در احمدشاه و سردار سپه در فرحآباد مشغول انجام وظیفه
برخی دیگر از این موجودات وقیح، شغلی آبرومند برای حفظ ظاهر(اعم از شمال شهر ونکوور (جایی بودم دو افسر از طرف فرمانده قوا
در آستانه چهل سالگی،کنار استخر یا کار دولتی ،تدریس ،طبابت ،مهندسی، ملقب به تپه دزدها) هستند به آنجا آمده و حامل عریضهای
اقیانوس ،با لباس رزم (بیکینی پوشیده حسابداری ،وکالت و…) با شغل دومی ووقتیهمراه«منز ِل»لچک بس مهم خطاب به احمدشاه بودند.
و مایو به تن) ،گیلاس مارتینی به کف از قبیل بسازبفروشی ،دلالی اتومبیل و به سرشان سوار بر اتول افسرهای مذکور اقتدارالسلطنه فرزند
و بطری آبجوی بلژیکی به دست، سی مکارت ،سفت هبازی در بازار سهام، آلمانی برای تفرج و خرید نای بالسلطنه کامرا نمیرزا و دیگری
عکس می اندازند و بعد از آن در تأسیس و اداره کلا سهای کنکور و بیرون م یآیند ،هنوز بقایای سرهنگ باقرخان معروف به بمبی
شبک ههایاجتماعیوفضایمجازی،از مشارکت در ایجاد مافیای آموزش، ر ّد ُمهر ساختگی را م یشود بودند .و اما نامه از طرف فرمانده قوا
سخت یهایزندگیدرکاناداودردغربت واسط هگری و زد و بند با مدیران میانی بر جبی ِن لیزرشدهشان امضا شده بود و مفاد و مضمونش این
و دلتنگی برای بوی گند جو یهای نهادهای مختلف حکومتی برای سوء که (رجالی پوسیدۀ سلف و زمامداران
تهران م ینویسند! این جماعت برای استفاده از اطلاعات تولیدکننده رانت مشاهده کرد. ب یایمان سابق جز خرابی و خیانت به
مظلومیت اهالی غزه هر روز ناله در بازار غیررقابتی ،تأسیس انتشارات کشور شاهنشاهی خدمتی انجام نداده
م یکنند اما دریغ از یک کلام درباره برای فروختن کاغذ یاران های در بازار یوسف مصدقی -اوایل دهه هفتاد تا سرزمین سیروس و شاهپور را به
رنج کارگران هفت تپه یا گرسنگی آزاد ،خرید و فروش تراکم و… پولدار خورشیدی ،در میانه دورهای که در چنین حال اس فاشتمالی انداخت هاند.
مردم بلوچستان .شگفتا که طی ساعات شده و به آب و نانی رسیده بودند .پول تاری ِخ سراسر نکبت جمهوری اسلامی
کاری ،در نقش کارگزار خردهپای نظام حاصل از این فعالی تها م یتوانست به «دوران سازندگی» مشهور شد،
عدهای از اعضای الیگارشی نوپای
شمال شهر ونکوور ،جایی که ملقب به تپه دزدها شده است «شرکت سهامی جمهوری اسلامی»، سید ضیاءالدین طباطبائی میرزامحمودخانمدیرالملک(جم) منصورالسلطنه -مصطفی عدل
کشور کانادا را به عنوان ساحلی امن
سرمای هداری در شرک تهای درجه سه برای ارضای برخی از نارضای یهای این برای انتقال اموال غارت ِی حاصل از ریاست وزراء انتخاب و اختیارات تا ّمه خود به لندن مینویسد «سید در امروز زمامداری لازم است جوان،
مهندس ِی طرف قرارداد کمپان یهای طبقه ،بیرون از مرزهای ایران هزینه چپاول منابع ایران ،انتخاب کردند. برای انجام خدمات ریاست وزرایی به اول کار به اعلیحضرت پیشنهاد کرد جدی و با افکاری نوین و عزمی متین
بزرگتر ،برای مدیران سفیدپوست و شود .قیمت مصنوعی دلار هم این در همان ایام ،برخی از این دزدان که عنوان رسمی او را در فرمانی که که بتواند کشتی شکستۀ مملکت را به
چش مآب یشانخو شرقصینیزم یکنند توهم را در این گروه ایجاد کرده بود حکومتی-که اغلب از وابستگان خاندان مع ّز یالیه مرحمت فرمودیم ـ شاه. از طرف مقام سلطنت صادر م یشود ساحل نجات سوق داده پریشان یها را
و دم تکان م یدهند اما ش بهنگام که م یتوانند با «کار کردن» در ایران فاسد رفسنجانی بودند -با یکی دو سال بعد ،احمدشاه به مشیرالدوله بهجای رئیسالوزرا ،دیکتاتور ایران سامان بخشد .لذا آقا سید ضیاءالدین
در دورهم یهای مجازی و حقیقی، و انتقال پول حاصل از آن به خارج از واسطه ،مسئولیت پولشویی و رتق و گفت «من هرگز مایل به صدور چنین بنویسند ولی اعلیحضرت با این را که جامع صفات لازمه است برای
به ترامپ و پمپئو فحش م یدهند و کشور ،زندگی دوگانه مطلوبی را برای فتق سرمای هگذار یهای این بخش از دستخطی نبودم .سید ضیاء آمد اینجا، پیشنهاد مخالفت کردند و فرمودند که زمامداری پیشنهاد مقام سلطنت
ُج کهای دسته چندم وبسای تهای خود و اولادشان تأمین کنند .مهاجرت گانگسترهای جمهوری اسلامی در دستش را زد به کمرش و با تشر این اعطای چنین عنوانی به نخست وزیر م ینماییم و صدور دستخط صدارت
به کشور کانادا با شرایطی که پیش از وقت ،باعث تحقیر تخت و تاج خواهد ایشان را خواستاریم ـ رضا) .نامه
چپی آمریکا را غرغره م یکنند. این گفته شد ،بهترین گزینه برای کانادا را به عهده گرفتند. دستخط را از من گرفت». شد و به حیثیت مقام سلطنت لطمه به عرض شاه رسید ،با قیافۀ گرفته
زمانی که از اناث این گروه تباه این دوران همچنین دوران طلایی همان روز که فرمان نخس توزیری خواهد زد .سید که مردی واق عبین مدتی به دریای فکر فرو رفتند .چنین
بپرسید شما که خود در دنیای آزاد تشکیل این زندگی دوگانه بود. برای مهاجرت ب یدردسر و ساده به برای سید ضیاءالدین صادر شد، است و قدرت عملی را بر الفاظ و م ینمود که به تصدیق زمامداری سید
از حق آزادی پوشش برخوردارید، از همان ایام تا یک دهه پس از کشور کانادا بود .طی دهه نود میلادی نخستین دیدار بین احمدشاه و القاب پرطنطنه ترجیح م یدهد ،نظر ضیاءالدین ابداً رغبتی ندارند .حاملین
چرا این حق را برای زنان ساکن ایران آن ،گروهی جوانتر از این طبقه (هفتاد خورشیدی) قوانین مهاجرت رضاخان صورت گرفت و رضاخان نیز اعلیحضرت را پذیرفت و حاضر شد نامه مرخص شدند .چند ساعتی
نم یخواهید؟ پاسخ م یشنوید که هر متوسط کذایی هم ،به سودای دریافت به کانادا از طریق «سرمای هگذاری» به به دریافت لقب سردار سپه نائل آمد. همان عنوان سنتی رئی سالوزراء را نگذشت که مستر اسمارت مستشار
جای دنیا «قانون» خودش را دارد و مدرک دانشگاهی ،کسب ثروت و قدریسادهوسه لانگارانهتنظیمواجرا این خبر ،طی اعلامی های ب هامضای سفارت انگلیس به ملاقات احمدشاه
ما هم در سفر به ایران قانون حجاب بهره بردن از آزاد یهای اجتماعی ،راه م یشدند که گردانندگان بدنه مافیای رضاخان سردار سپه بهشرح زیر دربارهاش ب هکار برند. آمد .وقتی به مذاکره پرداختند ،تصور
اجباری را رعایت م یکنیم! وقتی از مهاجرت به کانادا در پیش گرفتند .این رو به رشد حاکم بر ایران و مدیران فرماننخس توزیریسیدضیاءالدین م یکنم نامبرده صلا حاندیشی کرده
این جماعت بپرسید اگر از زندگی جماعتبیشتردان شآموختهرشت ههای سطح بالا و میانی شرکت سهامی انتشار یافت: و اندرز آمیخته به تهدید داده که
در کانادا ناراضی هستید ،چرا به ایران مهندسی و پزشکی دانشگاههای ایران جمهوری اسلامی ،با انتقال مبالغی نه «اینجانب از طرف قرینالشرف بدین شرح صادر شد:
برنمیگردید تا زیر سایه حکومت بودند که اول بار یا با ویزای تحصیلی چندان چشمگیر از پو لهای کثیف به اعلیحضرت شاهنشاهی به منصب «نظر به اعتمادی که به حسن زمامداری سید را بپذیرند».
اسلامی خوشبخت زندگی کنید؟ بنای یا از طریق گرفتن اقامت دائم به عنوان کانادا ،اقامت دائم این کشور امن و زیبا سرداری و لقب سردار سپه مفتخر کفایت و خدمتگزاری جناب میرزا سید ضیاءالدین در تقریرات خود
هوچیگری م یگذارند و انواع تهم تها- کارگر ماهر ( )skilled workerپا به و سرافراز گردیده ،تشکرات غلامانۀ سید ضیاءالدین داریم مع ّز یالیه را به از جریان کودتا م یگوید« :شب را
از زنستیزی ،دگرباشستیزی تا را کسب م یکردند. خود را به خاکپای مهراعتلای ملوکانه مقام ریاست وزراء برقرار و منصوب هر یک ،همانجا (در قزاقخانه) زیر
مسلما نستیزی و جن گطلبی -را به خاک کانادا گذاشتند. اکثریت قریب به اتفاق این تقدیم و از درگاه حضرت احدیت فرموده و اختیارات تام برای انجام توتونچ ههای قزا قها ،روی نیمک تها
سوی پرسشگر بینوا روانه م یکنند طبقه اجتماعی این جماعت در ایران «سرمای هگذاران» فاسد ،نه تنها در آن توفیق و استمداد میجویم که با وظایف ریاست وزرایی به مع ّزی الیه خوابیدیم .صبح معلوم شد چند نفر از
تا دهان او را ببندند و از پاسخ به و عادت آنها به خو شنشینی ،بهره دوره در کانادا اقامت نم یکردند بلکه تمام قوا از عهدۀ هرگونه خدمتگزاری آنجمله عموی شاه و پسر کامرا نمیرزا
این پرسش ساده بگریزند .برای هر گرفتن از پول ارزان و اقتصاد رانتی پس از سفری کوتاه و طی تشریفات و جانفشانی برآمده پاس ح قشناسی مرحمت فرمودیم». که از صاح بمنصبان قزاقخانه بود ،از
آدمیزادی که از حداقل وجدان و ایران به علاوه شوک فرهنگی ناشی ورود به کانادا ،به ایران باز م یگشتند این متن را س ّید کافی نم یدید .با طرف اعلیحضرت آمدهاند که قصد
کمترین حد هوشیاری برخوردار از مهاجرت ،باعث م یشد که بسیاری و به مشارکت در چپاول مملکت ادامه را ب هجا آرم». حالت ناراحتی نزد شاه رفت و اصرار شما چیست .من هم شرح مفصلی
باشد ،میزان تناقضی که در رفتار و از آنها کمی پس از مهاجرت به کانادا، م یدادند .این بازگشت به ایران البته کابینۀ جدید بهریاست سید کرد که در متن فرمان عدم لیاقت مبنی بر نارضایتی از اوضاع و اطاعت
گفتارهوادارانبیکین یپوشوعر قخور دچاردلتنگیبرایراحت یهایطبقات ِی تنها شامل سرپرست خانواده م یشد، ضیاءالدین طباطبائی روز دهم زمامداران قبلی ،دلیل تفویض مقام از اعلیحضرت گفتم که مقصود ما این
جمهوری اسلامی در تورنتو و ونکوور زندگ یشان در ایران شوند .توقعات بیشت ِراعضایخانوادهوتخموترکهاین ریاست وزرا به وی ذکر شود .شاه زیر
ب یجای ناشی از فرهنگ دلا لمآبی دزدا ِن «دوران سازندگی» ،مقیم کانادا اسفندماه معرفی شد: بار نرفت و گفت متن فرمان نوشته است که دولتی قوی داشته باشیم.
مشاهده م یکند ،شگف تآور است. که این جماعت در آن پرورش یافته م یماندند و در این کشور به مدرسه و شده است و قابل اصلاح یا تعویض شب (بعد) بسیار خسته بودم .به
این روزها ،هواخواهان و دلدادگان بودند از قبیل ترقی به مدد سفارش دانشگاه م یرفتند .اولاد این دزدان ،با وزیرجنگـماژورمسعودخان(کیهان) نیست .کار به بحث و جدل کشید. منزل رفتم و گفتم احدی مرا بیدار
خارجنشین فرقه تبهکار ،بیش از یا امید به ی کشبه پولدار شدن ،نیز پو لهایغارتیوکثیف،زندگیوآینده سید ضیاءالدین این بار برخلاف نکند ولی دیدم کسی مرا سخت
همیشه از لزوم مقاومت در برابر آمریکا به این ناخرسندیها دامن میزد. خود را م یساختند و همزمان وظیفه وزیر معارف ـ رضاقل یخان ن ّیرالملک دفعۀ پیش که روی قالی نشست و م یجنباند و گفت صاح بمنصبی از
م ینویسند و هشتگ م یزنند .اگر در بسیاری از این گروه ،با گذشت زمان تطهیر فرقه تبهکار اشغالگر ایران را مطالب خود را مؤدبانه معروض داشت، طرف رضاخان آمده است که تشریف
فضای مجازی یا دنیای واقعی با یکی به خاطر انباشت نارضایتی حاصل از در افکار عمومی ،رسان ههای جمعی و (هدایت) ایستاده و دستها را به کمر زده بود بیاورید .معلوم شد باید به حضور شاه
از این موجودات برخورد کردید ،تعارف مهاجرت ،یا به تلویح هوادار استمرار محی طهایدانشگاهیآمریکایشمالی و آمرانه سخن م یگفت .بالاخره قرار بروم .از میرزا محمودخان مطبعه
را کنار بگذارید و ریاکاری و وقاح تاش جمهوری اسلامی شدند یا پس از وزیر خارجه ـ میرزا محمودخان شد علاوه بر صدور فرمان ،دستخطی یک سرداری گرفتم و با همان وضع
را پیش چش ماش بیاورید و در نهایت به جذب شدن توسط نهادهای اطلاعاتی را به عهده م یگرفتند. هم از طرف شاه خطاب به استانداران نتراشیده و نخراشیده به فر حآباد رفتم.
او توصیه کنید تا به ایران بازگردد و از جمهوری اسلامی ،به صراحت در زمره عدم سختگیری در احراز شرایط مدیرالملک (جم) و فرمانداران نوشته و در آن اشاره وارد شدم .شاه روی یک صندلی
میانفاجعهبرایمردمرن جدیده،نسخه آد مفروشان و مدافعان فرقه تبهکار اولیه مهاجرت و بررسی سه لانگارنه به عدم کفایت و لیاقت زمامداران نشسته بود و ولیعهد هم حاضر بود
بپیچدنهازساحلامنآمریکایشمالی. مدارک ،ب یتوجهی به محاسبه ایام وزیر مالیه ـ میرزا عیسی خان (فیض) پیشین شود .دستخط ،پس از چند و دیگران از گوش هها به من با حالتی
اشغالگر ایران قرار گرفتند. اقامت ،به علاوه عدم کنترل دقیق بار چان هزنی ،دو روز بعد از جلوس
ورود و خروج دزدان صادراتی جمهوری وزیر صح ّیه و خیرات عمومی ـ دکتر
اسلامی در آن دوران ،موجب شد که
بسیاری از این جماعت بدون حضور مؤد بالدوله (نفیسی)
کافی در خاک کانادا ،پس از سه
چهار سال از زمان کسب اقامت دائم، وزیر پست و تلگراف ـ مشیر معظم
تابعیت این کشور را هم کسب کنند
و از مواهب داشتن پاسپورت کانادایی وزیر فوائد عامه و تجارت ـ میرزا
در جیب گشاد و آلوده به فسادشان
محمودخان موقرالدوله
کفیل وزارت داخله ـ عدلالملک
(حسین دادگر)
کفیل وزارت عدلیه ـ منصورالسلطنه
(مصطفی عدل) « ادامه دارد»