Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۳۴ (دوره جديد
P. 12

‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪۱۷۰۰‬‬
                                                                                                                                                                                                           ‫جمعه ‪ ۳‬تا پنجشنبه‪ ۹‬آبا ‌نماه ‪139۸‬خورشیدی‬

   ‫تأملات بهنگام؛ شخصیت فرمانده‪:‬‬                                                                                                                                   ‫دوقرنفراز ونشیبمطبوعات‬
‫«راهب جنگجو» یا مریل استری ِپ ژنرا ‌لها‬                                                                                                                                   ‫درایران (‪)۱۴۲‬‬

                                                                                                           ‫=اوج هنر یک فرمانده توانا‪ ،‬ایجاد‬                        ‫( کیهان لندن شماره ‪ ) ۱۳۲۳‬احمد احـرار‬
                                                                                                           ‫توازن میان این فضائل در شخصیت‬
                                                                                                           ‫خودش و بهره برد ِن همزمان از همه‬                        ‫با زدن سیصد شلاق مجروح ساخت‪.‬‬            ‫از دیگر وقایع این دوره‪ ،‬ظهور‬
                                                                                                           ‫آنها برای توانمندسازی زیردستان‬                          ‫بعد از این دو واقعه روزنام ‌هنگاران‬     ‫«شجرالواعظین» بود‪ .‬دیوار وزارت‬
                                                                                                           ‫و سربازانش‪ ،‬در زمان صلح‪ ،‬در ایام‬                        ‫اندکی ب ‌هجای خود نشستند‪ .‬روزی‬          ‫عدلیه از مدتی پیش خراب شده‬
                                                                                                           ‫آماده شدن برای جنگ‪ ،‬در میدان‬                            ‫نگارنده آگاه شد که نظامیان به ادارۀ‬     ‫بود و چون در بازسازی آن ب ‌هعلت‬
                                                                                                           ‫نبرد و حتی پس از پیروزی در جنگ‬                          ‫روزنامه وطن ریخته مدیر آن میرزا‬         ‫دس ‌تتنگیدولتتعللم ‌یشدموضوع‬
                                                                                                                                                                   ‫هاشم خان را ب ‌هطوری که مشرف به‬         ‫طنز و طعنه قرار م ‌یگرفت‪ .‬روز س ‌یام‬
                                                                                                                                        ‫است‪.‬‬                       ‫مرگ شده است‪ ،‬زد‌هاند و روزنام ‌ههای‬     ‫فروردین ‪ 1301‬سقای بهلول مآبی‬
                                                                                                                                                                                                           ‫ب ‌هنام سید نصرالله بالای دیوار مخروبه‬
‫جیمز ماتیس؛ ‪ ۱۴‬نوامبر ‪۲۰۱۸‬‬                                                                                 ‫یوسف مصدقی‪ -‬شامگاه پن ‌جشنبه ‪ ۱۷‬اکتبر‬                       ‫سید محمد دهگان مدیر‬                 ‫رفت و شروع به سخنرانی کرد‪.‬‬
                                                                                                           ‫‪ ۲۰۱۹‬میلادی‪ ،‬هفتاد و چهارمین ضیافت شام‬                         ‫روزنامۀ «حقیقت»‬                  ‫سخنان او بر محور آلودگی مجاری‬
‫رواداری که به آن اعتقاد داریم و نتیجه [دوران]‬        ‫م ‌یگوید که‪ «:‬اگر شما به اندازه کافی تاریخ بخوانید‪،‬‬   ‫سالانه بنیاد آلفرد اسمیت (‪Alfred E. Smith‬‬                                                       ‫آب تهران دور م ‌یزد‪ .‬تهران در آن‬
‫روشنگری (‪ )Enlightenment‬است‪ ،‬از بقیه جدا‬             ‫م ‌یفهمید که هیچ چیز زیر این آسمان‪ ،‬تازه نیست‪.‬‬        ‫‪ )Memorial Foundation Dinner‬شاهد‬                        ‫او را در آتش سوزاند‌هاند و چون خبر‬      ‫زمان آب لوله‌کشی نداشت و آب‬
‫کنیم اما [در نهایت] میان دو نگرش کاملا متضاد‬         ‫این جا ِن کلام است‪ .‬اما در عین حال‪ ،‬هر وضعیتی‬         ‫حضور و سخنرانی جیمز نورمن ماتیس* (‪James‬‬                 ‫به سردار سپه رسیده گفته بی اطلاع‬        ‫آشامیدنی از نهرها به جو ‌یها و از‬
‫و آشت ‌یناپذیر به جهان‪ ،‬راهی بجز جنگ نخواهد‬          ‫هم منحصر ب ‌ه فرد است‪ .‬تاریخ به شما پاسخ همه‬          ‫‪ )Norman Mattis‬ژنرال بازنشسته و وزیر دفاع‬               ‫من بوده چون برضد قشون نوشته‬             ‫آنجا به آب انبارها منتقل می‌شد‪.‬‬
                                                     ‫چیز را نم ‌یدهد اما نوری را به راهی که م ‌یروید‪،‬‬                                                              ‫است قشون عصبانی شده در مقام‬             ‫سید س ّقا آب پر از کرم و کثافتی‬
      ‫بود…» (دقیقه ‪ ۴۲‬به بعد این سخنرانی)‪.‬‬           ‫م ‌یتاباند تا بفهمید که آد ‌مهای پیش از شما‪ ،‬در‬                       ‫سابق ایالات متحده آمریکا بود‪.‬‬                                                   ‫را که در مشک خود داشت سرازیر‬
  ‫آمریکا‪ :‬این تجربه بزر ِگ ناکام ِل ب ‌ینقص‬          ‫شرایط شبیه به شما‪ ،‬چگونه رفتار کرد‌هاند و آیا این‬     ‫این ضیافت رسمی که با هدف جمع‌آوری‬                              ‫انتقام کشیدن برآمده است‪.‬‬         ‫کرد و فریاد برآورد که ای مردم‪ ،‬این‬
‫از دید «راهب جنگجو» جیمز ماتیس‪ ،‬ارز ‌شهایی‬           ‫رفتار موفقی ‌تآمیز بوده یا شکست خورده» (دقیقه‬         ‫کم ‌کهای مالی برای خیری ‌ههای کاتولیک‪ ،‬هر سال‬           ‫موقع را مناسب دیدم که او را‬             ‫است آبی که شما م ‌یخورید‪ .‬عدلیه‬
‫که آمریکا را ساخت ‌هاند‪ ،‬ثمره عصر روشنگری هستند‪.‬‬                                                           ‫در سومین پن ‌جشنبه ماه اکتبر‪ ،‬در یکی از هت ‌لهای‬        ‫ملاقات کرده با یک خیرخواهی‬              ‫شما این مخروبه است‪ ،‬بلدیه شما‬
‫پدران بنیانگذار ایالات متحده (‪Founding‬‬                              ‫‪ ۲۷‬به بعد مصاحبه با کرایسلر)‪.‬‬          ‫مجلل نیویورک برگزار م ‌یشود‪ ،‬همیشه یک یا دو‬             ‫وظیفه وجدانی را ادا کرده باشم‪ .‬فوراً‬    ‫از این خرابتر‪ .‬بعد‪ ،‬لاشه گرب ‌های از‬
‫‪ ،)Fathers of the United States‬پروردگان‬              ‫با چنین رهیافتی به تاریخ‪ ،‬جیمز ماتیس‪ ،‬سا ‌لهای‬                                                                ‫او را در دفتر وزارت جنگ ملاقات‬          ‫خورجین خود بیرون آورد و به میان‬
‫دوران روشنگری تمدن غرب هستند و آنچه برای‬             ‫متمادی را در میادین نبرد‪ ،‬به تطبیق خواند‌هها و‬            ‫سخنران اصلی از مشاهیر ایالات متحده دارد‪.‬‬            ‫م ‌ینمایم و م ‌یپرسم این چه اوضاعی‬      ‫جمعیتی که تدریجاً جمع شده بود‬
‫بنای جامعه و ارز ‌شهای آمریکایی (‪American‬‬            ‫مشاهداتش گذارنده‪ ،‬تصمیاتی حیاتی و سخت‬                 ‫امسال قرعه به نام مشهورترین ژنرال بازنشسته‬              ‫است که نظامیان برپا نمود‌هاند‪ .‬سردار‬    ‫پرتاب کرد و گفت این را از مجرای‬
‫‪ )values‬صرف کرد‌هاند‪ ،‬وام گرفته از متفکران دوره‬      ‫گرفته و از این طریق‪ ،‬به فرماندهی خردمند تبدیل‬         ‫آمریکا زده شد تا سخنران اصلی این مهمانی پر‬              ‫سپه می‌خواهد عصبانی شود و از‬            ‫آب شما بیرون کشید‌هام‪ .‬من نه در‬
                                                     ‫شده است‪ .‬چنانکه خودش م ‌یگوید‪« :‬من در ارتش‬            ‫زرق و برق باشد‪ .‬بنا به سنت این ضیافت‪ ،‬انتظار از‬         ‫تندروی روزنام ‌هنویسان فریاد نماید‪ .‬او‬  ‫سفارت روس تحصن م ‌یکنم نه در‬
                             ‫روشنگری است‪.‬‬            ‫آموختم که چگونه مثل یک مر ِد عمل فکر کنم و‬            ‫سخنرانان اصلی آن چنین است که سخنران ‌یهای‬               ‫را به صبر و بردباری و عفو و اغماض‬       ‫مجلس‪ .‬همینجا در این عدلیه خراب‬
‫جیمز نورمن ماتیس در بسیاری از سخنران ‌یها‬                                                                  ‫خود را با شوخی و کنایه به رقبا و خودانتقاد ‌یهای‬        ‫م ‌یخوانم و از او م ‌یپرسم آیا شما‬      ‫م ‌یمانم تا تکلیف این رئی ‌سالوزرای‬
‫و نوشت ‌ههایش‪ ،‬ایالات متحده آمریکا را «تجربه‬               ‫چگونه مثل یک انسان متفکر‪ ،‬عمل کنم‪».‬‬             ‫سرخوشانه آغاز کنند تا فضای مهمانی‪،‬گرم و مطبوع‬           ‫گفت ‌هاید این کار ب ‌هامر من نیست و‬
‫بزر ِگ ناکامل ب ‌ینقص (بسیار زیبا)» (‪We have‬‬                    ‫باورهای دشمن را جدی بگیرید‬                 ‫شود و در نتیجه‪ ،‬میلیونرهای حاضر در آن‪ ،‬س ِر‬             ‫قشون عصبانی شده است؟ اگر شما‬                  ‫وجی ‌هالم ّله ترسو روشن شود!‬
‫‪a beautifully imperfect experiment‬‬                                                                         ‫کیس ‌ههاشان را برای کمک به خیری ‌ههای کذایی‪،‬‬            ‫گفته‌اید تصور نمی‌کنید مخالفان‬          ‫پاسبا ‌نها در صدد متفرق کردن‬
‫‪ )that we call America‬توصیف م ‌یکند که‬               ‫ژنرال ماتیس که القابی چون «راهب جنگجو»‬                                                                        ‫شما از این اعتذار سوءاستفاده کرده‬       ‫جمعیت و پایین آوردن س ّید‬
‫باید با تمام وجود از دستاوردها و بزرگ ‌یهایش دفاع‬    ‫(‪« ،)Warrior Monk‬آشوب» (‪ )Chaos‬و‬                                                      ‫ُش ‌لتر کنند‪.‬‬           ‫بگویند قشون اطاعت و انتظام خود‬          ‫برآمدند اما او فریاد م ‌یزد من مثل‬
‫کرد‪ .‬او مثل هر آمریکایی وط ‌نپرستی باور دارد که‬      ‫«سگ هار» (‪ )Mad Dog‬را همراه نام خود یدک‬               ‫جیمز ماتیس بنا به همین سنت‪ ،‬با شو ‌خطبعی‬                ‫را از دست داده‌ است؟ آیا تصور‬           ‫رئی ‌سالوزرای شما ترسو نیستم و از‬
‫قانون اساسی ایالات متحده‪ ،‬آینه تما ‌منما و چراغ‬      ‫م ‌یکشد‪ ،‬به گواهی کارنامه نظام ‌یاش و شهادت‬           ‫هوشمندانه‌اش‪ ،‬چند دقیقه نخست سخنرانی‬                    ‫نم ‌یکنید گفتن این سخن برخلاف‬
                                                     ‫همقطاران و زیردستانش در نیروهای نظامی ایالات‬          ‫کوتاهش را به گردگیری از دونالد ترامپ گذراند‬             ‫مصلحت خودتان بوده است؟ سردار‬                ‫توپ و تشر شما جا نم ‌یخورم!‬
               ‫راه پاسداری از این ارز ‌شهاست‪.‬‬        ‫متحده‪ ،‬از لای ‌قترین ژنرا ‌لهای نیم قرن اخیر ارتش‬     ‫تا به این بهانه‪ ،‬تلافی مهملاتی را که رئی ‌سجمهور‬        ‫سپه از شنیدن این سخن به اندیشۀ‬          ‫تجمع می‌رفت که به تظاهرات‬
‫بر مبنای این قانون‪ ،‬هیچ فرد نظامی تا زمانی که‬        ‫آمریکاست‪ .‬او پیش از بازنشستگی‪ ،‬طی چهل و‬               ‫آمریکا پیشتر درباره توانای ‌یهای او گفته‪ ،‬در آ َو َرد‪.‬‬  ‫طولانی فرو رفته در حالتی که سر‬          ‫سیاسی تبدیل شود‪ .‬سرانجام س ّید‬
‫مشغول به خدمت در نیروهای مسلح است‪ ،‬حق‬                ‫چهار سال‪ ،‬درجات نظامی را از سرباز صفری تا‬             ‫ماتیس با اشاره به این ماجرا که‪ ،‬ترامپ چندی‬              ‫خود را روی دستها و دستها را روی‬         ‫را از دیوار عدلیه پایین کشیدند اما‬
‫ورود در سیاست و اظهار نظر در امور سیاسی را‬           ‫ارتشبدی‪ ،‬قدم به قدم و با گذراندن تمام پی ‌شنیازها‪،‬‬    ‫پیش او را ژنرالی نامیده بود که ب ‌یخودی و زیاده از‬      ‫میز گذارده سر برم ‌یدارد‪ .‬چشمهای‬        ‫دیگر روز‪ ،‬او در برابر مجلس معرکه‬
‫ندارد‪ .‬بر همین مبنا‪ ،‬تنها سیاستمداران منتخب‬          ‫کسب کرده است‪ .‬آخرین ِس َمت او در لباس ژنرالی‪،‬‬         ‫حد ُگنده شده (‪ ،)overrated general‬با تقلی ِد‬            ‫وی خونین ب ‌هنظر م ‌یآید و این عادت‬     ‫گرفت و این بار از درختی بالا رفت و‬
‫مردم و در رأس آنها رئی ‌س جمهور ایالات متحده‪،‬‬        ‫فرماندهی «ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده‬            ‫بیان پر اغراق ترامپ‪ ،‬گفت‪…« :‬من فقط یکی از‬               ‫اوست در مواقعی که متغ ّیر م ‌یشود‪.‬‬      ‫همان سخنان را در انتقاد از دستگاه‬
‫سکان سیاست داخلی و خارجی و حق اعلام جنگ‬              ‫آمریکا‪ -‬سن ‌تکام» (‪United States Central‬‬              ‫ژنرا ‌لهای ب ‌یخود ‌ی ُگند‌هشده‪ ،‬نیستم‪ .‬منظورم اینه‬     ‫ک ‌مکم حال تغ ّیر خود را برطرف کرده‬     ‫و خصوصاً شخص رئی ‌سالوزرا سرداد‪.‬‬
‫و صلح را دارند‪ .‬طبق قانون اساسی آمریکا‪ ،‬مقام‬         ‫‪ )Command – CENTCOM‬بود که‬                             ‫که من بزرگترین و خیل ‌یبی ‌ش از ح ‌د ُگند‌هشد‌هترین‬     ‫به‌حال عادی آمده می‌گوید بلی‪،‬‬           ‫چند روزی ماجرا ادامه داشت و‬
‫ریاس ‌ت جمهوری ایالا ‌تمتحده‪ ،‬فرمانده کل قوا‬         ‫وظیف ‌هاش اداره عملیات ارتش آمریکا در مناطق‬           ‫ژنرال جهانم» (‪I mean, I’m not just an‬‬                   ‫این نظر شما صحیح و خیرخواهانه‬           ‫این انقلابی نوظهور که مردم او را‬
‫(‪ )Commander in Chief‬و عزل و نصب‬                                                                           ‫‪overrated general. I am the greatest,‬‬                   ‫می‌باشد‪ .‬شاهد هم بر صحت این‬             ‫«شجرالواعظین» لقب داده بودند‪،‬‬
‫کننده فرماندهان نیروهای مسلح است‪ .‬از آنجا که‬           ‫خاورمیانه‪ ،‬شمال آفریقا و آسیای مرکزی است‪.‬‬           ‫‪ )the world’s most overrated‬ماتیس با‬                    ‫نظر دارم‪ .‬این دو روز‪ ،‬در آخر شبی‬        ‫از بالای درخت به نطق و خطابه‬
‫هیچ ژنرالی‪ ،‬هرقدر هم که توانا و خردمند باشد‪،‬‬         ‫جیمز ماتیس‪ ،‬در تمام جن ‌گهای چهار دهه اخیر‬            ‫اشاره به اینکه ترامپ ی ‌کبار مریل استریپ (‪Meryl‬‬         ‫به من خبر دادند در نزدیکی منزل‬
‫با رأی مردم برای کاری انتخاب نم ‌یشود‪ ،‬حق‬            ‫ایالات متحده در خاورمیانه حضور داشته و بیشتر‬          ‫‪ -)Streep‬پر افتخارترین بازیگر زنده آمریکا‪ -‬را هم‬        ‫من‪ ،‬در خان ‌های اجتماعی بر ضد من‬                            ‫م ‌یپرداخت‪.‬‬
‫تصمی ‌مگیری در امور حیاتی چون ورود به جنگ را‬         ‫دوران خدمتش در ارتش آمریکا را در این قسمت از‬          ‫به همین صفت (‪ )overrated actress‬خوانده‬                  ‫است و اجازه خواستند سرزده به آن‬         ‫کسانی دست سردار سپه را در این‬
‫ندارد و باید تنها فرمانپذی ِر مقام منتخب مردم یعنی‬   ‫دنیا گذرانده است‪ .‬شناخت و دانش او درباره تاریخ‬        ‫بود‪ ،‬رندانه خود را «مریل استری ِپ ژنرا ‌لها» نامید‬      ‫خانه رفته آنها را دستگیر نمایند‪ .‬من‬     ‫رویدادها دخیل دانست ‌هاند که دلیل‬
                                                                                                           ‫و از این تمثیل برای نواختن رئی ‌س جمهور آمریکا‪،‬‬         ‫احتیاط کرده اجازه ندادم و سپردم‬         ‫قابل قبولی برای اثبات آن وجود‬
           ‫ریاس ‌تجمهوری ایالات متحده باشد‪.‬‬                                                 ‫ویدئو‬          ‫استفاده کرد‪ .‬این ژنرال دانا‪ ،‬در ادامه سخنانش دو‬         ‫دورادور‪ ،‬آن خانه را تحت نظر بگیرند‬      ‫ندارد اما در این هم شک نیست که‬
‫جیمز ماتیس با چنین باوری‪ ،‬قریب به پنجاه‬                                                                    ‫سه شوخی بامزه و تند و تیز دیگر هم با ترامپ کرد‬          ‫تا صبح هر کس بیرون آمد اگر‬              ‫اختلاف نظر بین رئی ‌سالوزرا و وزیر‬
‫سال در ارتش آمریکا و سپس در مقام وزارت دفاع‪،‬‬         ‫«برای دیدن ویدئو ‪ ،‬روی عکس کلیک نموده و یا‬            ‫که چون پرداختن به آنها موجب اطاله کلام می شود‪،‬‬          ‫مظنون است دستگیر کنند‪ .‬اتفاقاً‬          ‫جنگ ک ‌مکم شدت م ‌یگرفت‪ .‬ریشۀ‬
‫زیر نظر رؤسای جمهور کاملا متفاوت‪ ،‬از نیکسون‬               ‫به سایت کیهان لندن مراجعه نمایید‪».‬‬               ‫از ذکر آنها م ‌یگذریم‪ .‬به هر روی‪ ،‬اصل سخن در‬            ‫روز بعد هیچکس که مورد سوءظن‬             ‫اختلاف را مشرب دوگانۀ مشیرالدوله‬
‫تا ترامپ‪ ،‬به این «تجربه ناکامل ب ‌ینقص» خدمت‬                                                               ‫جستار حاضر‪ ،‬پرداختن به صفات یک ژنرال بزرگ‬               ‫باشد از آن خانه درنیامد و معلوم‬         ‫و سردار سپه در برخورد با مسائل‬
‫کرده و به دفاع از ارز ‌شهایی که این «تجربه» را‬       ‫و جغرافیای خاورمیانه‪ ،‬فراتر از همه همقطاران‬           ‫و یک فرمانده تواناست نه واگویه شوخ ‌یهای یک‬             ‫شد دسیسه‌ای (برضد صاحبخانه)‬             ‫تشکیل م ‌یداد که یکی به قانونمندی‬
                                                     ‫ارتش ‌یاش است و از این رو‪ ،‬در قیاس با بسیاری از‬                                                               ‫بوده است‪ .‬سردار سپه همان وقت‬            ‫بردبارانه خو کرده بود و دیگری به‬
                ‫ساخت ‌هاند‪ ،‬همت گمارده است‪.‬‬          ‫اهل سیاست و بیشت ِر ه ‌م ِسلکان نظام ‌یاش‪ ،‬درکی‬                                     ‫ضیافت خیریه‪.‬‬              ‫قلع ‌هبیگی (فرماندار نظامی) شهر را‬
                                   ‫تکمله‬             ‫به مراتب عمی ‌قتر از فرهنگ‪ ،‬سیاست‪ ،‬اختلافات‪،‬‬                ‫پنج فضیلت ضروری برای فرماندهی‬                     ‫احضار کرد و او را به اطاق دیگر برده‬                      ‫قاطعیت نظامی‪.‬‬
                                                                                                           ‫سو ‌نتزو (‪ )Sun Tzu‬جن ‌گاندیش چینی‪ ،‬در‬                  ‫هر دستوری که باید بدهد داد و بی‬         ‫سرانجام‪ ،‬یک واقعۀ مطبوعاتی‬
‫دلیل اینکه جیمز ماتیس به لقب «راهب جنگجو»‬                ‫بغرن ‌جها و سن ‌تهای حاکم بر خاورمیانه دارد‪.‬‬      ‫رساله تاریخساز «هنر جنگ»‪ ،‬پنج فضیلت را برای‬             ‫فاصله اوضاع تغییر کرد‪ .‬مدیر وطن‬         ‫بحران سیاسی و استعفای مشیرالدوله‬
‫مفتخر شده این است که زندگی نظامی را بر تأهل‬          ‫شاید مهمترین درسی که این «راهب جنگجو» از‬              ‫یک فرمانده ضروری م ‌یداند چنانکه بدون آنها‬              ‫را هم با مهربانی به مریضخانه برده‬
‫ترجیح داده‪ ،‬هیچگاه ازدواج نکرده و خارج از ازدواج‬     ‫زندگی و نبرد در خاورمیانه گرفته است را بشود در‬        ‫فرماندهی یک ارت ِش پیروز‪ ،‬ممکن نخواهد شد‪ .‬این‬                                                                    ‫را ب ‌هدنبال آورد‪.‬‬
‫هم صاحب فرزند نشده است‪ .‬چنانکه مشهور است‪ ،‬او‬         ‫این جملات او در سخنران ‌یاش در «مرکز مطالعات‬          ‫پنج فضیلت به ترتیب عبارتند از خردمندی‪ ،‬صداقت‪،‬‬                     ‫تحت معالجه گذاردند»‪.‬‬          ‫روزنامۀ «حقیقت» با انتشار مقال ‌های‬
‫در طول خدمتش‪ ،‬خان ‌هاش را به کتابخان ‌های بزرگ‬       ‫راهبردی و بی ‌نالمللی»(‪ )CSIS‬یافت‪ …« :‬من‬                                                                      ‫بازگردیم به روزنامۀ «حقیقت» و‬           ‫که در آن از اختلاس‌های سردار‬
‫تبدیل کرده و در زمان فراغت‪ ،‬به تنهایی در آن‬          ‫بیشتر سال‌های خدمتم را در جنگ‌های این‬                              ‫نوعدوستی‪ ،‬شجاعت و سختگیری‪.‬‬                                                         ‫اعتماد رئیس قورخانه (اداره تسلیحات‬
‫روزگار م ‌یگذراند‪ .‬او به تازگی پس از استعفا از مقام‬  ‫منطقه گذراند‌هام… [در این منطقه] دشمن به هر‬           ‫اوج هنر یک فرمانده توانا‪ ،‬ایجاد توازن میان این‬                        ‫مقالۀ بحرا ‌نساز آن‪.‬‬      ‫ارتش) سخن رفته بود‪ ،‬لبۀ تیز انتقاد‬
‫وزارت دفاع‪ ،‬کتابی را که پیش از وزارت با کمک یکی‬      ‫چه م ‌یگوید عمل م ‌یکند‪ .‬من همیشه حر ‌فهای‬            ‫فضائل در شخصیت خودش و بهره برد ِن همزمان از‬             ‫«حقیقت» چ ‌پروترین روزنامۀ این‬          ‫را متوجه وزیر جنگ کرد و جنجال‬
‫از همقطاران سابقش نوشته بود‪ ،‬منتشر کرده است‪.‬‬         ‫آنها را جدی م ‌یگیرم‪ .‬هر چیزی که دشمن [درباره‬         ‫همه آنها برای توانمندسازی زیردستان و سربازانش‪،‬‬          ‫زمان بود که آشکارا مرام اشتراکی را‬
‫او در این کتاب خواندنی‪ ،‬به بهانه نوشتن خاطرات‬        ‫اعتقاداتش] م ‌یگوید را باور کنید‪ .‬اگر م ‌یگویند که‬    ‫در زمان صلح‪ ،‬در ایام آماده شدن برای جنگ‪ ،‬در‬             ‫تبلیغ م ‌یکرد‪ .‬نام روزنامه از «پراودا»‬                        ‫برانگیخت‪.‬‬
‫ایام خدمتش‪ ،‬به موضوعاتی چون «طبیعت جنگ»‬              ‫نم ‌یگذارند که دخترها به مدرسه بروند یا اینکه همه‬     ‫میدان نبرد و حتی پس از پیروزی در جنگ است‪.‬‬               ‫اقتباس شده بود که در زبان روسی‬          ‫حاج میرزا یحیی دولت‌آبادی‬
‫و مفهوم «رهبری و فرماندهی» پرداخته است‪ .‬عنوان‬        ‫[مسلما ‌نها] فقط باید به یک شکل نماز بخوانند‪،‬‬         ‫فارغ از چند استثناء تاریخی‪ ،‬به عرصه رسید ِن‬             ‫ب ‌همعنای حقیقت است‪ .‬این روزنامه را‬     ‫دربارۀ روابط سردار سپه و مطبوعات‬
‫این کتاب ‪Call Sign Chaos: Learning to‬‬                ‫واقعا اینها را باور دارند و به آنها عمل م ‌یکنند‪ .‬ما‬  ‫چنین شخصیتی‪ ،‬علاوه بر استعداد فردی‪ ،‬نیاز‬                ‫سید محمد دهگان با همکاری سید‬            ‫می‌نویسد‪« :‬در این وقت اوضاع‬
‫‪ Lead‬در زبان فارسی‪ ،‬قابل ترجمه به «اسم رمز‬           ‫به یقین‪ ،‬م ‌یتوانیم بخشی از آنها را با حس ‌ننیت و‬     ‫به محیط مساعد و آموزش عمیق و مستمر دارد‪.‬‬                ‫جعفر جوادزاده (پیش ‌هوری) انتشار‬        ‫مطبو عا ت د چا ر هر ج و مر ج‬
‫(کد رادیویی‪/‬رمز مخابراتی‪/‬شناسه) آشوب‪ :‬آموخت ِن‬                                                             ‫دانشکد‌ههای افسری و نیروهای نظامی کشورهای‬               ‫م ‌یداد‪.‬سیدمحمددهگانتحصیلکردۀ‬           ‫شدیدی است‪ ...‬روزنام ‌هها رفت ‌هرفته‬
                                                                                                           ‫قدرتمند جهان‪ ،‬ده ‌هها برای کشف و آموزش چنین‬             ‫دانشگاه مسکو بود و شعار روزنامه‬         ‫صورت میدان مبارزه و دوستی و‬
                            ‫فرماندهی» است‪.‬‬                                                                 ‫فرماندهانی سرمای ‌هگذاری م ‌یکنند و در نهایت‪،‬‬           ‫«رنجبر روی زمین‪ ،‬اتحاد»‪ ،‬که در‬          ‫دشمن ‌یهای شخصی ب ‌هخود گرفته‬
‫جزئیات و دقایق مطرح شده در این کتاب‪،‬‬                                                                       ‫در هر نسلی یکی دو ژنرال با چنین شاخ ‌صهایی‬                                                      ‫و به یک دشت نبرد خصوصی بیشتر‬
‫خواننده هشیار را به این واقعیت رهنمون م ‌یکند‬                                                                                                                                ‫سرلوحۀ آن درج م ‌یشد‪.‬‬         ‫شباهت یافت ‌هاند تا به نمایندگی افکار‬
‫که جیمز نورمن ماتیس‪ ،‬راهب جنگجو‪ ،‬واجد هر‬                                                                    ‫م ‌یپرورند‪ .‬جیمز ماتیس‪ ،‬یکی از این نوادر است‪.‬‬                                                  ‫عمومی‪ ...‬سردار سپه از یک طرف‬
‫پنج فضیلتی است که سو ‌نتزو برای یک فرمانده‬                                                                      ‫هیچ چیز زیر این آسمان‪ ،‬تازه نیست!‬                  ‫« ادامه دارد»‬                           ‫نم ‌یخواهد برضد آزادی مطبوعاتی‬
                                                                                                                                                                                                           ‫بظاهر قدمی بردارد و از طرف دیگر‬
                       ‫پیروز‪ ،‬ضروری م ‌یداند‪.‬‬                                                              ‫چند سال پیش‪ ،‬در فاصله میان بازنشستگی از‬                                                         ‫ناچار است خود را از تعرض ارباب‬
                                                                                                           ‫ارتش تا پذیرش پست وزارت دفاع‪ ،‬جیمز ماتیس‬                                                        ‫قلم محفوظ نگاهدارد‪ .‬این است که‬
‫*به دلیل شکل نگارش ِی جاافتاده آن در رسان ‌ههای‬                                                            ‫به عنوان پژوهشگر موقوفه آننبرگ (‪)Annenberg‬‬                                                      ‫گاهی به دادن پول مختصر آنها را‬
‫فارسی‪« ،‬ماتیس» نوشته شده‪ .‬مثل بسیاری از‬                                                                    ‫در بنیاد هوور (‪ )Hoover Institution‬روزگار‬                                                       ‫ساکت م ‌یکند و از نگارشات مختلف‬
‫اسامی خاص دیگر‪ .‬برای نمونه می شود به تلفظ‬                                                                  ‫م ‌یگذراند‪ .‬در همین ایام او در مصاحب ‌های با هری‬                                                ‫خودداری م ‌ینمایند و چون آن پولها‬
‫درست نام شرلاک ُهمز (‪)Sherlock Holmes‬‬                                                                      ‫کرایسلر (‪ )Harry Kreisler‬مدیر وقت مؤسسه‬                                                         ‫تمام شد دوباره شروع می‌کنند و‬
‫کارآگاه خصوصی‪ /‬تخیلی بریتانیایی اشاره کرد که‬                                                               ‫مطالعات بی ‌نالملل دانشگاه کالیفرنیا‪ -‬برکلی شرکت‬                                                ‫ناچار م ‌یشود با تهدیدهای مستقیم‬
‫در فارسی به صورت نادقی ِق «شرلوک هلمز» جا‬                                                                  ‫کرد و از زندگ ‌یاش‪ ،‬از آنچه هست و آنچه او را‬                                                    ‫و غیر مستقیم آنها را ساکت و آرام‬
                                                                                                                                                                                                           ‫نگاهدارد‪ .‬با این وصف نتوانست این‬
                                ‫افتاده است‪.‬‬                                                                                         ‫ساخته‪ ،‬سخن گفت‪.‬‬                                                        ‫رویه بینابین را زیاد طول بدهد و‬
                                                                                                           ‫موضوع محوری این گفتگو‪ ،‬فلسفه «رهبری و‬                                                           ‫ناچار شد به عملیات سخت توسل‬
                                                                                                           ‫فرماندهی» (‪ )Leadership‬است‪ .‬او در بخ ‌شهای‬                                                      ‫جوید‪ .‬این بود که مدیر روزنامه حیات‬
                                                                                                           ‫مختلفی از این گفتگوی شنیدنی‪ ،‬از تعهد همیشگی‌‬                                                    ‫جاوید را با خرد کردن دندانهای او‬
                                                                                                           ‫و تعطیل ‌یناپذیرش به «آموزش» م ‌یگوید و از اهمیت‬                                                ‫ب ‌هواسطه مشت خود سیاست کرد و‬
                                                                                                                                                                                                           ‫بدن مدیر ستاره ایران حسین صبا را‬
                                                                                                                                         ‫آموخت ِن تاریخ‪.‬‬
                                                                                                           ‫این ژنرال خردمند‪ ،‬با اشاره تلویحی به آی ‌های‬
                                                                                                           ‫از «عهد عتیق» (‪،)The Old Testament‬‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17