Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۵۱ (دوره جديد
P. 14
صفحه - Page 14 - 14شماره 1۷1۷
جمعه ۹تا پنجشنبه ۱۵اسفند ماه ۱۳۹۸خورشیدی
کسي آزادي براي اظهار عقیده و رأي تأسیس دانشگاه در ایران از زبان دکتر علي اکبر سیاسي همزمان با تهیه و تصویب قانون
دربارۀ امور مملکت نداشت .از این رو تربیت معلم در ادارۀ تعلیمات عالیه
روشنفکران حتي اعضاي «انجمن رضاشاه گفت :فقط امروز را در نظر نگیرید، کمیسیوني مرکب از محمدعلي
ایران جوان» با این که رضاشاه تقریباً فکر فردا هم باشید فروغي ،غلامحسین رهنما ،دکتر
همه مواد برنامه آنها را بهموقع اجرا عیسي صدیق و من تشکیل یافت
میگذاشت ،ناراضي بودند اما نه آنها و و بدین گونه بود که در اراضي بيآب و علف شمال غربي تهران ،نخستین دانشگاه ایران بنا
نه بطور کلي ملت ایران کوچکترین نهاده شد براي تهیة قانون تأسیس دانشگاه.
دخالتي در سقوط او نداشتند. لایحه تهیه شد و حکمت
همان عواملي که بیست سال پیش شادروان دکتر علي اکبر سیاسي را از کتاب خاطرات عالي انقلاب فرهنگي بهبهانة اسلامي کردن دانشگاه دانشگاه تهران ،از بدو تأسیس ،خاري بود در چشم (علياصغر) آن را تقدیم مجلس کرد
در بهروي کار آمدن او دخالت یا با وي «گزارش یک زندگي» در کیهان منتشر کنیم. هجوم گستردهاي را براي سلب هویت آن آغاز کرد آن دسته از متح ّجران که علم را نیز مانند قضاوت و آنجا پس از رسیدگي در تاریخ
آن موافقت داشتند ،اینک که او را که مرحله به مرحله تا کشیدن رقم بطلان بر استقلال از انحصارات حوزه و حوزویون ميدانستند .این ۱۵بهمن ۱۳۱۳شمسي بهتصویب
فا ِرس میدان و زیاده از حد اسبتازان دکتر علي اکبر سیاسي در پایهگذاري دانشگاه دانشگاه و سرانجام نشاندن یک ملاي حوزوي در رأس بغض فروخورده بر اثر تحولات و ضرورتهاي زمان را رسید .با تصویب این قانون ،چند واژۀ
ميیافتند ،باعث سقوطش شدند. تهران نقش مهم داشت و قانون استقلال دانشگاه دانشگاه تهران پیش رفته است.براي آن که جوانان سرانجام وقتي در پي «انقلاب شکوهمند اسلامي» فارسي نیز بهرسمیت شناخته شد.
اینک توضیحي مختصر در این باب: را در دوران وزارت خود بهتصویب رساند و یکي ایران بدانند دانشگاه در ایران چگونه بنیاد گرفت و در بر قدرت حکومتي دست یافتند ،آشکار ساختند. از آن جملهاند واژههاي «دانشگاه»
در آن هنگام جنگ جهاني دوم از برجستهترین رؤساي دانشگاه تهران در عمر چه زمان و به چه کیفیت ،قانون استقلال دانشگاه تهیه «حضرت امام» فرمود ما هرچه ميکشیم از این بهجاي «دارالعلم» عربي و اونیورسیته
بهشدت جریان داشت .سپاهیان هفتادسالة این مؤسسة بزرگ علمي بهشمار ميرود. و تصویب شد ،مناسب دانستیم بخشي از خاطرات دانشگاهها و دانشگاهدیدههاست .بعد هم ،شوراي یا یونیورسیتي اروپایي« ،دانشکده»
هیتلر خاک روسیه را فرا گرفته و تا بهجاي «مدرسه عالي» ،دانشجو،
قفقاز رانده و در واقع به دروازههاي این نوشته در دو شماره بهچاپ ميرسد. دانشنامه و پایاننامه .این اصطلاحات
ایران نزدیک شده بودند .ایرانیان که را باید بیشتر نتیجة حسن سلیقه و
بیش از یک قرن از رقابت انگلیس و مطلب بپردازند. این مدارس دولتي که بهدستیاري مختلف علوم و فنون و یکصد تن دانشکده را که نه یک آزمایشگاه ذوق حکمت ــ که اندکي بعد عنوان
روس در کشورشان رنج برده بودند محمدعلي فروغي (ذکاءالملک)، تو برپا خواهند شد ،نمونه و سرمشق دیگر براي احراز تخصص در رشتههاي حسابي دارد ،نه سالن تشریح و نه یک او از کفالت تبدیل به وزارت شد ــ
همیشه آرزومند بودند که کشور غلامحسین رهنما ،دکترعیسي صدیق خواهند شد براي مدارسي که از این گوناگون نظام به اروپا اعزام ميداشت. بیمارستان ضمیمه ،بهکلي برهم بزند
ثالثي پیدا شود و بهمیان آید تا و من و شاید یکي دو تن دیگر مأمور بهبعد ساخته ميشوند یا باید بشوند. اسماعیل مرآت با سمت وابستة و سازماني جدید بهوجود آورد ».وزیر دانست.
شاید بتواند عملیات ضد ایراني آن تجدید نظر در متون تهیهشده بودیم. ثالثاً باز چنان که اطلاع داري ،براي فرهنگي سفارت ایران در پاریس فرهنگ این نظر را پسندید و بهعرض قانوني که بر طبق آن نخستین
دو دولت را خنثي کند .حاصل این البته هیچ گونه توقع پاداش نداشتیم. دبیرستانها کتاب درسي وجود ندارد سرپرستي دانشجویان غیر نظامي شاه رسانید .دولت مأمور شد در این دانشگاه ایران تأسیس ميیافت این
که با پیروزي آلمان در جنگ موافق ولي مرآت براي رسیدگي و تجدید و معلمان سر کلاس کارشان دیکته را عهدهدار گردید و از عهده این کار باب مطالعه و اظهار نظر کند .در نتیجه مؤسسه را مرکب از شش دانشکده
بودند و آن را امري محرز و مسلم نظر هر کتاب مبلغي به ما ميپرداخت. کردن درسهاست و کار دانشآموزان بهشهادت دانشجویاني که با او تماس سرانجام پروفسور ابرلن ()Oberling و یک ضمیمه اعلام ميداشت.
ميپنداشتند .رضاشاه هم مانند محمدعلي فروغي چون مجال فرانسوي استخدام و با اختیارات دانشکدهها عبارت بودند از دانشکدۀ
دیگران همین نظر و همین اعتقاد بیشتري داشت به تجدید نظر و اصلاح علی اکبر سیاسی علی اصغر حکمت تام مأمور این کار گردید و سازمان پزشکي ،دانشکدۀ حقوق ،دانشکدۀ
متون بیشتري ميتوانست بپردازد دانشکده پزشکي را بهکلي واژگون کرد فني ،دانشکدۀ معقول و منقول،
را داشت. و ميپرداخت .از این رو ،سرانجام جزوهنویسي .مجالي براي بیان و داشتند بهخوبي برآمد .در بازگشت و تشکیلات تازهاي بهوجود آورد که دانشکدۀ ادبیات و دانشکدۀ علوم.
در همان اوان ،روزي ابوالحسن حقالزحمة بیشتري نصیبش شده بود. توضیح مطالب باقي نميماند .پس به ایران از طرف رضاشاه به وزارت دانشسراي عالي عنوان مؤسسة
ابتهاج ،مصطفي فاتح و من در منزل این امر را مخالفین سیاسي او پیراهن اگر بتواني عدهاي از دبیران آزموده اساس دانشکدۀ پزشکي امروز است.
دکتر مشرف نفیسي جمع بودیم و عثمان کرده در یکي دو روزنامه بر آن و استادان دانشمند را با پرداخت فرهنگ منصوب شد. پس از این که قانون تربیت معلم ضمیمه دانشگاه را داشت.
دربارۀ اوضاع روز بحث و گفت و گو مرد دانشي بهشدت تاختند و بي اندازه حقالتألیف به تهیه و تدوین کتابهاي مرآت چون با من سابقة دوستي و قانون تأسیس دانشگاه بهتصویب در اینجا یادآوري این نکته لازم
داشتیم .فاتح گفت« :حالا ببینیم رنجیدهخاطرش کردند .درصورتي که درسي بگماري ،کار بسیار مفید و داشت و در پایهگذاري انجمن ایران رسید و تأسیس دانشسراهاي است که قبل از تصویب قانون
رادیو لندن چه خبرهایي ميدهد». کاري را که او با صلاحیتي که داشت جوان با من همکاري کرده بود ،در مقدماتي آغاز گردید و در تشکیلات دانشگاه ،دانشسراي عالي ـ که قبلا
آن زمان معدودي از اشخاص رادیو انجام داده بود ،ارزشش صد برابر مبلغ شایستهاي کردهاي». همان نخستین روز وزارتش به دیدن و برنامههاي دانشکدهها تجدید نظر دارالمعلمین متوسطه بود و بعد بر
داشتند .دکتر نفیسي از آنان بود. ناچیزي بود که دریافت داشته بود.من اسماعیل مرآت دست به هر سه من آمد و براي برنامة کارش از من بهعمل آمد ،من وظیفة اداري خود اثر فعالیت رئیس آن دکتر عیسي
خود را به رادیو که صدایش بسیار یک توصیة دیگر هم به مرآت کردم کار زد .چند دانشسراي جدید تأسیس کمک فکري خواست .من بهخاطر را انجام پذیرفته دانستم و موضوع صدیق تبدیل به دارالمعلمین عالي
ضعیف بود نزدیک کردیم و گوش که ناشنیده گرفت ،چنانکه وزیراني هم کرد .شش دبستان نمونه ساخت دوستي دیرین و همچنین بهحکم را بهاطلاع حکمت رساندم .ابتدا ابرو (دانشسراي عالي) شد ـ داراي یک
فرا دادیم .رادیو لندن بعد از مقدماتي که بعد از او آمدند ناشنیده گرفتند؛ و چند تن از معلمان با صلاحیت «المستشار مؤتمن» آنچه بهنظرم درهم کشید و ناراحت شد .من قراري شعبة علمي و یک شعبة ادبي و یک
شروع کرد به انتقاد از رضاشاه که آن ،این بود که دانشگاه پایههایش را با پرداخت حقالتألیف به تدوین ميرسید ،در َط َبق اخلاص گذاشته را که هنگام قبول ریاست تعلیمات شعبه تربیت معلم بود .در قانون
این مردي است مستبد و خودکامه استحکام کافي یافته است و ميتواند کتابهاي دبیرستاني گماشت .کار تقدیمش کردم و بخصوص به او گفتم: عالیه با او گذاشته بودم یادآور شدم دانشگاه شعبههاي علمي و ادبي
و ملت ایران را تحت فشار قرار داده قائم به ذات باشد .بنابر این اقتضا دارد این معلمان چندان دشوار نبود؛ زیرا «سه کار هستند که اگر فقط آنها را و همچنین به او خاطرنشان ساختم دانشسراي عالي عنوان دانشکدههاي
و از آزادي بکلي محرومشان داشته... چنانکه قانون هم اجازه ميدهد از به تجدیدنظر در جزوههایي که سر انجام دهي ،خدمت بزرگي کرده اثر که تدریس روانشناسي در دانشکدۀ علوم و ادبیات را پیدا کردند و شعبة
مصطفي فاتح ناگهان فریاد برآورد: وزارت فرهنگ تفکیک شود و استقلال ادبیات و دانشسراي عالي و کار تألیف تربیت معلم با همان نام دانشسراي
«رفقا! رضاشاه سرنگون شد ».گفتیم: یابد .معلوم بود که وزیر فرهنگ رضاشاه در حا ِل گذاشت ِن لو ِح یادبو ِد دانشگا ِه تهران نخستین کتاب روانشناسي بهزبان
«این چه حرفي است ميزني؟» نميخواهد با از دست دادن دانشگاه، فارسي تمام حواس و تمام وقت مرا عالي ضمیمة دانشگاه بهشمار آمد.
گفت« :این که لندن از او بد ميگوید قلمرو فرمانروایي و اختیارات خود را کلاس گفته بودند و اصلاح و تکمیل نیکي از خود باقي خواهي گذاشت ».با ميگیرد و مجالي براي کار اداري وزیر فرهنگ براي محل دانشگاه
معنیش این است که او را خواهند محدود کند و به حکومت بر دبستانها آنها محدود ميگردید .وزیر فرهنگ بيصبري تمام گفت« :کدامند آن سه باقي نميگذارد .حکمت بهناچار با یکصد هزار متر از اراضي شمال غربي
انداخت .حالا ما جوانان باید خودمان و دبیرستانها قناعت نماید .توصیه متن تهیهشده هر یک از این کتابها را کار؟» گفتم« :اولا تکثیر دانشسراهاي کنارهگیري من موافقت کرد به این تهران را که در آن زمان بیاباني بي
دولت آینده را تشکیل دهیم ».آنگاه و تذکر من و چند تن از استادان با به یکي از کساني که به دانش و حسن مقدماتي براي این که بتوانیم آموزش شرط که رابطه خود را با او قطع آب و علف بود در نظر گرفت و به شاه
هر یک براي خود وزارتخانهاي را در سابقة دانشگاه به وزیران فرهنگي که سلیقة آنها اعتقاد داشت ميسپرد تا و پرورش عمومي اجباري را هرچه نکنم و در صورت لزوم از تأیید او در پیشنهاد کرد .رضاشاه گفت« :فقط
نظر گرفتند و مرا هم براي وزارت بعد از مرآت آمدند ـ مانند سید محمد آن را بهدقت مطالعه و در صورت لزوم زودتر در مملکت برقرار کنیم. کارهاي مفیدي که در وزارت فرهنگ امروز را در نظر نگیرید ،به فکر فردا
فرهنگ نامزد کردند .من در تمام تدین و دکتر عیسي صدیق ـ نیز بي از حیث عبارت یا مطلب حک و اصلاح ثانیاً چنانکه ميداني دبستانها و انجام ميدهد ،مضایقه نداشته باشم. هم باشید ،زمین بیشتر بردارید».
این مدت چیزي نگفته سکوت کردم. نتیجه ماند ،یعني آنها هم از این گوش نمایند .آنگاه متون اصلاح یا تصحیح دبیرستانهاي ما در خانههاي کرایهاي این شرط را پذیرفتم و طبق آن عمل حکمت ۲۰۰هزار متر از آن اراضي
چند روز بعد اطلاع یافتیم که شنیدند و از آن گوش بهدر کردند. شده را به دست چاپ ميسپرد. که بههیچوجه براي مدرسه و کلاس کردم نه تنها تا زماني که وزیر بود، را بهبهاي متري پنج ریال و نیم
انگلستان به نمایندگي از طرف گویي قسمت این بود که چندي بعد چیزي نگذشت که بسیاري از کتابهاي درس مناسب نیستند ،دایر ميباشند، بلکه وقتي هم که از وزارت افتاده بود. ابتیاع کرد .بعدها معلوم شد که نظر
متفقین از رضاشاه خواسته است افتخار این اقدام مهم نصیب من گردد. درسي دبیرستاني از طبع خارج شده پس اگر بتواني از روي اصول فني چند دلیل این مدعا کتاب روانشناسي من دوراندیش شاه را درست درک نکرده
که کارشناسان و کارمندان آلماني را در دسترس دانشآموزان قرار گرفته و آموزشگاه بخصوص براي دبستانها است که چندي پس از سقوط حکمت و ميبایستي چندین برابر برداشته
که از سالهاي پیش در خدمت ایران رضاشاه و سقوط او آنها را از جزوهنویسي رهایي بخشید و توسط مهندسین و معماران متخصص بهسال ۱۳۱۷انتشار یافت و در مقدمة بود .بههر حال رضاشاه نخستین
بودند از کار برکنار و از ایران اخراج به دبیران مجال داد به توضیح و تفسیر بسازي خدمت خوبي انجام دادهاي. آن از او تجلیل کردهام .هنگامي که سنگ بناي دانشگاه را بهدست خود
کند .رضاشاه وقعي به این تقاضا این وظیفة تاریخنویسان محقق نسخهاي از این کتاب بهدست حکمت در آن اراضي گذاشت در محلي که
نگذاشه و اقدامي نکرده است .بدین و بيطرف است که با توجه به وضع رسید ،حکمتي که مورد بي مهري شاه اندکي بعد طبق نقشه «اندرهگدار»
جهت انگلیسيها به سپاهیان خود ایران قبل از رضاشاه اقداماتي را که مقتدر قرار گرفته و از کار برکنار شده مهندس و معمار فرانسوي دانشکدۀ
دستور دادهاند در جنوب ایران پیاده این مرد بعد از کودتا تا هنگام سقوط بود و همه از او روي برميگرداندند پزشکي بنا گردید .ایران اینک داراي
شوند .سپاهیان ایران بهدستور شاه از سلطنت در کشور انجام داده است، و دوري ميجستند ،بياندازه متأثر یک دانشگاه شده بود ولي براي آن
بهمقاومت پرداختهاند و به دلایلي بهتفصیل شرح دهند .من در اینجا بهنظر آمد و با چشمان اشکآلود از من که اسم بيمس ّمي نباشد ،خیلي کار
که روشن نیست پس از دادن تلفاتي بهعنوان شاهد عیني فقط به اشارهاي سپاسگزاري کرد .مقدمة مورد بحث در پیش داشتیم .مهمترین و مقدم
عقبنشیني کردهاند .انگلیسيها شاه در چاپهاي بعدي کتاب همچنان بر آنها این بود که در برنامه مدارس
را مجبور کردند استعفا کند (شهریور قناعت ميکنم. عالي که عنوان دانشکده پیدا کرده
. )۱۳۲۰آنگاه او را به یکي از ازجمله کارهاي او :از بین برداشتن بدون تغییر تکرار شده است. بودند تجدید نظر دقیق بهعمل آید
مستعمرات خود تبعید کردند .چند فئودالیته (ملوکالطوایفي) و درآوردن علي اصغر حکمت نخست کفیل تا در واقع شایستة این عنوان باشند.
سال بعد ،رضاشاه در آفریقاي جنوبي همه ایلات و عشایر و همه استانهاي و اندکي بعد وزیر فرهنگ بهمصداق براي اجراي این منظور ،من شخصاً
در شهر ژوهانسبورگ در حالي که ایران زیر فرمان حکومت مرکزي ـ گفته معروف و صحیح عامیانه که در روزهاي معین به دانشکدهها
مقداري از خاک وطن را که هنگام ساختن راهآهن سراسري ایران با «گل بيعیب خداست» ،خالي از عیب ميرفتم و در هر دانشکده در
عزیمت با خود بههمراه برده بود، وسایل محدود و ابتدایي آن زمان بي نبود .ایرادهایي بر او ميگرفتند که کمیسیوني مرکب از رئیس دانشکده
در پهلوي خود داشت چشم از این آن که پولي از خارج به قرض گیرد شاید بعضي از آنها بهجا بوده باشد. و چند تن از استادان زبده برنامهها
ـ ایجاد ارتش ایران بهمعني جدید ولي واقع این است که این مرد در تمام مورد رسیدگي و بحث قرار ميگرفت
جهان فرو بست. کلمه ـ سازمان دادن وزارتخانههاي مدتي که عهدهدار وزارت فرهنگ بود و اصلاحات و تغییرات لازم در آنها
رضاشاه وقتي خود را ناچار به دادگستري ،دارایي ...ـ از بین بردن با پشتکاري خستگيناپذیر و ذوق و بهعمل ميآمد .فقط در دانشکدۀ
استعفا دیده بود از محمدعلي فروغي حق قضاوت کنسولي یعني الغاي شوقي سرشار ،خدمات بسیار ارزندهاي پزشکي با اشکالاتي مواجه شدم.
(ذکاءالملک) تقاضا کرده بود با قبول کاپیتولاسیون ـ تجدید نظر در به فرهنگ ایران کرده است .تأسیس بعد از ظهر روزهاي دوشنبه را براي
نخست وزیري ترتیب این کار و عهدنامههاي ایران با دول خارجه دانشگاه تهران و چندین دانشسرا رفتن به آن دانشکده معین کرده
همچنین ترتیب جانشیني فرزندش بر مبناي حقوق و احترام متقابل ـ و ساختمان و تأسیس بسیاري از بودم .کمیسیون مرکب بود از دکتر
اعزام هزاران دانشجو به اروپا براي فرا دبستانها و دبیرستانها در تهران و لقمانالدوله رئیس دانشکده ،دکتر
ولیعهد را به تخت سلطنت بدهد. گرفتن علوم و فنون جدید ـ مل ّبس شهرستانها و تعمیر بناهاي تاریخي امیراعلم ،دکتر حکیم اعظم (بعدها
فروغي با این که مدتي بود ساختن مردان ایراني به لباس و کلاه مهم و تأسیس موزۀ ایران باستان و پرتو اعظم) ،دکتر اعلمالملک و دکتر
مورد بي مهري شاه قرار گرفته و متحدالشکل اروپایي ـ شرکت دادن بسیاري کارهاي دیگر از آثار دوران
رنجیدهخاطر بود این وظیفة خطیر را زنان در زندگي اجتماعي ـ و بسیاري وزارت او هستند .از این رو ،جا دارد که فرهمندي رئیس دفتر دانشکده.
بهعهده گرفت و با فراست و کیاستي کارهاي دیگر ....که با وجود ایرادهایي نامش در تاریخ فرهنگ ایران همیشه در همان جلسات اول براي
که داشت ترتیب استعفاي شاه و که بر او گرفتهاند و احیاناً بجا هستند من مسلم شد که میان امیراعلم و
عزیمت او و جانشیني محمدرضا اجازه ميدهند که نام او با حروف باقي بماند و از او بهنیکي یاد شود. دوستانش از یک سوي و «لقمانيها»
ولیعهد را داد و بيدرنگ به تشکیل درشت ثبت شود و چهبسا که مورخان از سوي دیگر رقابتي شدید
دولت خود پرداخت .از کساني که عنوان کبیر یا بزرگ را که بعضي وزراي فرهنگ بعد از حکمفرماست و هر دسته ميخواهد
در خانة دکتر مشرف نفیسي براي کسان به او داده بودهاند بجا دانسته حکمت تا سقوط رضاشاه حاکم بر اوضاع دانشکده باشد .و
خود پستهایي در نظر گرفته بودند با این مقدمه دانشکده پزشکي
فقط دو تن را به همکاري دعوت این عنوان را شایستة او اعلام دارند. رضاشاه گذشته از تأسیس نخستین
نمود .یکي دکتر مشرف نفیسي براي ازایرادهایيکهبهرضاشاهميگرفتند دانشگاه ایران ،یعني دانشگاه تهران، اصلاحناپذیر خواهد بود.
وزارت دارایي بود و دیگري من ،براي یکي استبداد رأي و دیکتاتوري او بود. سالي یکصد دانشجو براي تکمیل حکمت که در جریان امر گذاشته
معلومات و تخصص در رشتههاي شد از من چارهجویي خواست.
وزارت فرهنگ. گفتم« :اعتقادم این است که براي
ریاست این دانشکده باید یک
دنباله دارد پزشک عاليمقام خارجي با اختیار
تام استخدام شود و تشکیلات این