Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۲۵۹ (دوره جديد

P. 12

‫صفحه ‪ - Page 12 - 1۲‬شماره ‪1۷۲۵‬‬
‫جمعه ‪ ۱۲‬تا پنجشنبه‪ ۱۸‬اردیبهشتماه ‪۱۳۹۹‬خورشیدی‬

‫تأملات بهنگام؛ آدرنالین‪ ،‬تستوسترون و‬ ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)16۷‬‬
‫زیارت مجازی‬
‫احمد احـرار‬ ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1348‬‬

‫در اوضاع فعلی دارد‪.‬‬ ‫کعبه؛ ‪ 6‬آوریل ‪۲۰۲۰‬‬ ‫=همهگیری این ویروس‬ ‫او طرف میشود و کار به خشونت‬ ‫دارند و نه صلاحیت شخصی‪ ،‬چون‬ ‫دورۀ پنجم قانونگذاری روز بیست و‬
‫از آنجا که همهگیری بیماری اخیر‬ ‫چینی‪ ،‬رابطه آدمیان با‬ ‫و فحاشی میکشد و بالاخره طبیب‬ ‫جزو هوچیان حکومت نظامی بودهاند‬ ‫دوم بهمن ‪ ۱۳۰۲‬گشایش یافت‪.‬‬
‫موجب تعطیلی اماکن مذهبی و‬ ‫برخی مخدرات اعم از نوشیدنیها‬ ‫جهان واقع ِی مبتنی بر‬ ‫مزبور که احیاءالسلطنه لقب دارد‬ ‫با اسبابچینی خود را به مجلس‬
‫تغییر برنامههای منظم و زمانمند‬ ‫و کشیدنیها و بالاانداختنیها و‬ ‫زمان و مکان آشنا را به‬ ‫پشت گردنی سختی به مدرس میزند‬ ‫انداخته از نقاط دوردست بهدست‬ ‫محمدحسنمیرزا ولیعهد‪ ،‬برای‬
‫عباد ِی مبتنی بر تکرار شده است‪،‬‬ ‫تزریقیها‪ ،‬نقشی تعیینکننده در‬ ‫حداقل رسانده است و از‬ ‫بطوری که عمامۀ او از سرش افتاده‬ ‫نظامیان یا نظمیهها با سفارشهایی که‬ ‫افتتاحمجلسیکهمق ّدربودبهسلطنت‬
‫کیفیت منا سک عبا د ی ا د یا ن‬ ‫سبد کالای ایام قرنطینه یافتهاند و‬ ‫این رو موجب تعلیق روابط‬ ‫هنگامه برپا میگردد و تمام مخالفین‬ ‫دربارۀ آنها شده است وکیل شدهاند‬ ‫قاجاریه خاتمه دهد‪ ،‬با تشریفات کامل‬
‫مختلف را با رکودی بیسابقه مواجه‬ ‫بخش بزرگی از جماعت خانهنشین‬ ‫آشنای انسانها و نابودی‬ ‫ظاهری و باطنی سردار سپه بهعنوان‬ ‫و اشخاص مهم‪ ،‬از منفردین و هیأت‬
‫کرده است‪ .‬طی یکی دو ماه اخیر‪،‬‬ ‫را به خود مشغول داشتهاند‪.‬‬ ‫کیفیت این روابط به بهانه‬ ‫حمایت از مظلوم‪ ،‬از مدرس طرفداری‬ ‫علمیه برای حفظ حیثیت خود و‬ ‫در عمارت بهارستان حضور یافت‪.‬‬
‫مکانهای مذهبی چون کلیساها‪،‬‬ ‫فلسفه وجودی هنر هفتم اما با‬ ‫حفظ سلامتی جسمانی‬ ‫میکنند و غائله دارد بزرگ میشود‪»...‬‬ ‫حیثیت مجلس میکوشند اعتبارنامه‬ ‫رئیسالوزرا‪ ،‬سردار سپه‪ ،‬نیز همراه با‬
‫کنیسهها‪ ،‬مساجد‪ ،‬حرمها و بُقاع‬ ‫نشئهجات تفاوت دارد و نمیشود‬ ‫سیلی خو ر د ن مد ر س ا ز‬ ‫آنها تصویب نشود و آنها از مجلس‬ ‫اعضای کابینه در مراسم حضور یافت اما‬
‫به علت عدم حضور مؤمنین‪ ،‬بطور‬ ‫محصولات تصویری متحرک را به‬ ‫آنها شده است‪.‬‬ ‫احیاءالسلطنه (دکتر حسین بهرامی)‬ ‫خارج گردند‪ .‬سردارسپه هم با مخالفت‬ ‫طرز برخورد رئیس دولت با ولیعهد‪ ،‬از‬
‫موقت کارکردشان را در زندگی‬ ‫ِصرف مشغولیت و سرگرمی که‬ ‫=تغییر در روابط انسانها‬ ‫فضای سیاسی ایران را بیش از پیش‬ ‫اشخاص مهم نمیتواند از جوانهای‬ ‫روابط سردشان حکایت داشت‪ .‬سردار‬
‫اجتماعی مردم دنیا از دست دادهاند‬ ‫ایجاد میکنند‪ ،‬در زمره مخدرات‬ ‫با مفاهیمی چون زمان‬ ‫آشفته ساخت و اثرات آن‪ ،‬حتی پس از‬ ‫مزبور حمایت کند و به طرفداران‬ ‫سپه احترامی برای ولیعهد قائل نبود و‬
‫و به اماکنی بیمصرف بدل شدهاند‪.‬‬ ‫و مکان‪ ،‬از یک طرف‬ ‫میانجیگری این و آن و گذشت مدرس‪،‬‬ ‫خود بسپارد آنها را بپذیریند چون‬
‫سرقفلیداران دکان الاهیات که‬ ‫دستهبندی کرد‪.‬‬ ‫به سا ز ند گا ن محتو ا ی‬ ‫که برای پیشرفت مقاصد اصلی که‬ ‫این را آشکارا نشان میداد‪.‬‬
‫متوجه جدیت خطری که کیفیت‬ ‫برخلاف آنچه در نگاه اول به نظر‬ ‫تصویری و تولیدکنندگان‬ ‫بر جای ماند‪.‬‬ ‫دارد به آن اشخاص بیشتر حاجتمند‬ ‫حاج میرزا یحیی دولتآبادی قیافۀ‬
‫رابطه عا ّمه با مذهب را تهدید میکند‬ ‫میآید‪ ،‬هر چه از عمر صنایع تولید‬ ‫محصولات وابسته به فضای‬ ‫عباس خلیلی مدیر روزنامۀ اقدام‬ ‫است تا به پادوهای نورس که با پول‬ ‫عمومی مجلس پنجم را در خاطراتش‬
‫شدهاند‪ ،‬در تلاشند که هر چه زودتر‬ ‫تصاویر متحرک میگذرد‪ ،‬محصولات‬ ‫مجازی قدرتی فراتر از‬ ‫در خاطرات سیاسی خود مینویسد‬ ‫و شغلهای دیگر آنها را بهآسانی‬ ‫چنین تصویر میکند‪« :‬مجلس دائر‬
‫اماکن مذهبی را بازگشایی کرده و‬ ‫این صنایع‪ ،‬روز به روز‪ ،‬زیستن ما‬ ‫سابق بخشیده و از سوی‬ ‫«پس از مخالفت مدرس با اعتبارنامهها‬ ‫میشود‪ .‬انجمنهایش انتخاب شده به‬
‫پیش از آنکه عموم مؤمنین برای‬ ‫را بیشتر کنترل میکنند و مفهوم‬ ‫دیگر دکان ارباب الاهیات‬ ‫و رد بعضی از وکلا‪ ،‬کار مجلس از‬ ‫میتواند راضی کند‪.‬‬ ‫رسیدگی به اعتبارنامهها میپردازند‪.‬‬
‫همیشه رابطهشان را با مکان و زمان‬ ‫زندگی را به داستانسرایی و شکل‬ ‫سامانیافته را کساد کرده‬ ‫مشاجرات به زد و خورد کشید‪.‬‬ ‫بههرصورت اعتبارنامه چند نفر از‬ ‫بهاعتبار تق ّدم سن‪ ،‬اول جلسۀ عمومی‬
‫مقدس فراموش کنند‪ ،‬کیفیت دینی‬ ‫آموزش را به مشاهدهای از پیش‬ ‫و قدرت سازماندهی آنها‬ ‫مدرس به اختلاف بلکه جنگ و ستیز‬ ‫بهریاست نگارنده منعقد میشود و‬
‫تعیین شده‪ ،‬تقلیل میدهند‪ .‬به‬ ‫را که ارتباطی محکم با‬ ‫خارج مجلس که مبنی بر جمهوری‬ ‫جوانهای مزبور رد میشود‪...‬‬ ‫میرزا حسینخان مؤتمنالملک که در‬
‫سابق را تجدید کنند‪.‬‬ ‫بیان ساده‪ ،‬آدمیزا ِد فیلمبی ِن پیگی ِر‬ ‫اماکن و ایام مذهبی دارد‪،‬‬ ‫بود تصریح کرد و تدین با عبارات تند‬ ‫بیرون کردن یک عده از جوانهای‬ ‫چند مجلس رئیس بوده است بهریاست‬
‫چون نیک بنگریم‪ ،‬همهگیری‬ ‫سریا ِل معتاد به پورن‪ ،‬آموختن و‬ ‫او را تهدید کرد‪ ،‬سپس به اکثریت‬ ‫پادو و نظامیان از مجلس‪ ،‬قوی بودن‬
‫این ویروس چینی‪ ،‬رابطه آدمیان با‬ ‫زیستناش چنان وابسته به دیدن‬ ‫کاهش داده است‪.‬‬ ‫دستور خروج از جلسه داد‪ .‬مدرس‬ ‫مجلس را در نظرها جلوه میدهد و‬ ‫انتخاب میگردد‪.‬‬
‫جهان واقع ِی مبتنی بر زمان و مکان‬ ‫این محصولات شده که الباقی‬ ‫اول گفت من همینجا میمانم‪ .‬گویا‬ ‫مخالفین ظاهری سردار سپه که در‬ ‫میرزا حسینخان مؤتمنالملک‪،‬‬
‫آشنا را به حداقل رسانده است و از‬ ‫حواسش‪ -‬حتی بخش مهمی از‬ ‫یو سف مصد قی ‪ -‬د ر ا ین‬ ‫احساس خطر را کرد‪ ،‬سپس خارج‬ ‫رأس آنها آقا سید حسن مدرس واقع‬ ‫میرزا حسن خان مشیرالدوله‪ ،‬میرزا‬
‫این رو موجب تعلیق روابط آشنای‬ ‫شنواییاش‪ -‬را در امر آموزش به‬ ‫هفتههای خانهنشینی اجباری ناشی‬ ‫شد و مؤتمنالملک بهطور ملامت و‬ ‫است‪ ،‬و مخالفین باطنی او که در میان‬ ‫حسن خان مستوفیالممالک‪ ،‬آقا‬
‫انسانها و نابودی کیفیت این روابط‬ ‫مرخصی مادامالعمر فرستاده است‪.‬‬ ‫از همهگیری ویروس چینی ُکرونا‪،‬‬ ‫عتاب گفت اگر همان وقت که تنفس‬ ‫دستجات و منفردین هستند از این‬ ‫سید حسن تقیزاده‪ ،‬دکتر محمدخان‬
‫به بهانه حفظ سلامتی جسمانی آنها‬ ‫بدبختی اینجور آموختن هم در‬ ‫یکی از عمومیترین سرگرمیها‪،‬‬ ‫موقعیتبرایخودقوتو قدرتیتصور‬ ‫مصدقالسلطنه‪ ،‬میرزا حسین خان‬
‫این است که چشمانداز آن از قبل‬ ‫تماشای فیلمها و سریالهای متنوع‬ ‫علاء‪ ،‬آقا سید محمدرضا مساوات که‬
‫شده است‪.‬‬ ‫مشخص شده و بیننده اختیاری برای‬ ‫و رنگارنگی است که کمپانیهای ریز‬ ‫همه دارای وجهۀ ملی هستند و در‬
‫این تغییر در روابط انسانها با‬ ‫جور دیگر دیدن و تغییر زاویه دیدش‬ ‫و درشت تولید تصاویر متحرک برای‬
‫مفاهیمی چون زمان و مکان‪ ،‬از یک‬ ‫ندارد‪ .‬چنین آموختنی‪ ،‬میتواند امور‬ ‫انواع ذائقههای بصری‪ ،‬تهیه کرده و‬ ‫سید حسن مدرس‬
‫طرف به سازندگان محتوای تصویری‬ ‫پیچیده را مبتذل کند و نسبیگرایی‬ ‫میکنند‪ .‬این محصولات که گستره‬
‫و تولیدکنندگان محصولات وابسته‬ ‫افراطی را سکهی رایج بازار آموزش‬ ‫وسیعی از سلیقهها را در بر میگیرند‪،‬‬ ‫داده بودم موافقت میکردید دچار این‬ ‫میکنند درصورتی که هر دو بیاساس‬ ‫مشروطهخواهی دارای سوابق نیکو‬
‫به فضای مجازی قدرتی فراتر از‬ ‫نماید‪ .‬خطرناکترین نتیجه این نوع‬ ‫از مجاری قانونی و غیرقانونی راهشان‬ ‫تشنج و کشمکش نمیشدید‪ .‬تدین با‬ ‫است و تنها سیاست مدارا کردن سردار‬ ‫میباشند با یکدیگر روابط خصوصی‬
‫سابق بخشیده و از سوی دیگر دکان‬ ‫آموزش‪ ،‬گسترش توهم دانایی میان‬ ‫را نخست به خانه جسم و سپس به‬ ‫نهایت غرور و تک ّبر که یکی از صفات او‬ ‫سپه که یک سیاست موقتی است این‬ ‫دارند‪ .‬نگارنده (دولتآبادی) هم با‬
‫ارباب الاهیات سامانیافته را کساد‬ ‫خیل عظیم مصرفکنندگان این‬ ‫خانه ذهن قرنطینهشدگان سراسر‬ ‫بود پیشاپیش فراکسیون خارج شد‪ .‬هر‬ ‫موقعیت را ایجاب نموده است‪ .‬سردار‬ ‫این جمع مربوطتر است تا با دیگران‪.‬‬
‫کرده و قدرت سازماندهی آنها را‬ ‫تصاویر متحرک است‪ .‬اگر تنها از این‬ ‫دنیا میگشایند و با زندگی روزمره‬ ‫دسته از مخالفین و موافقین جمهوری‬ ‫سپه در مقابل دستجات مخالف خود‬ ‫بدیهی است این کسان که بعضی‬
‫که ارتباطی محکم با اماکن و ایام‬ ‫جنبه به سیطره تصاوی ِر از پیش آماده‬ ‫این خیل عظیم‪ ،‬آمیخته میشوند‪.‬‬ ‫به محل خود رفتند ولی در همان‬ ‫و یا ناموافق که در مجلس و خارج‬ ‫از آنها غالباً به مشاغل مهم مملکتی‬
‫مذهبی دارد‪ ،‬کاهش داده است‪ .‬البته‬ ‫شده بر ذهن و اندیشهمان بنگریم‪،‬‬ ‫از آنجا که بیشتر مصرفکنندگان‬ ‫حال تدین عربده میکشید و فریاد‬ ‫هستند و مردم به آنها توجه دارند‬ ‫میپرداختهاند و در آزادیخواهی شهرتی‬
‫بعید نیست که به زودی این دو گروه‬ ‫در افق آموزش و اندیشهورزی‪ ،‬جز‬ ‫این محصولات‪ ،‬هدفی جز فرار‬ ‫میزد که چنین میکنم و چنان‪ ،‬و‬ ‫جمعیتی بهنام تجددخواه تشکیل‬ ‫دارند مورد ملاحظۀ دیگرانند و در این‬
‫در رابطهای اقتصادی و پر سود قرار‬ ‫سیاهی و ناروشنی‪ ،‬چیزی نمیبینیم‪.‬‬ ‫از ملال قرنطینه و کشتن اوقات‬ ‫بر اثر تهدید و تحریک او دکتر حسین‬ ‫داده نمایندگان آنها در مجلس خود‬ ‫مجلس دارای نفوذ معنوی میباشند‪،‬‬
‫بگیرند و متحد با هم‪ ،‬از وضع جدید‬ ‫این سکه اما روی دیگری دارد که‬ ‫پر کسالتشان ندارند‪ ،‬از این رو‪،‬‬ ‫بهرامی (احیاءالسلطنه) برادر دبیر اعظم‬ ‫را مخالف هیأت علمیه مینمایانند‪.‬‬ ‫گرچه جزو منفردین هستند ولی با هم‬
‫مثبت و روشن است و توجه به آن‪،‬‬ ‫بیشتر دنبال فیلمها و سریالهای‬ ‫به مدرس حمله کرد و یک سیلی به‬ ‫سردستۀ آنها در مجلس سیدمحمد‬ ‫کار میکنند و نظریه یکدیگر را رعایت‬
‫استفاده مادی و معنوی ببرند‪.‬‬ ‫قدری خیال آدمیزاد فوقالذکر را‬ ‫پرماجرا و هیجانانگیزی هستند که‬ ‫روی او زد و مدرس بهصورت یک سید‬ ‫بیرجندی معروف به تدین است که‬
‫سالها پیش‪ ،‬زمانی که شبکه‬ ‫راحت میکند‪ .‬دیدنی شد ِن آموزش‪،‬‬ ‫دیدنشان یکچند آنها را از وضعیت‬ ‫مظلوم و حقبهجانب و حقیقتگو‬ ‫او خود چون روضهخوان بوده است در‬ ‫مینمایند‪.‬‬
‫خطوط تلفن تازه سراسری شده بود‪،‬‬ ‫گامی بلند برای همگانی شد ِن‬ ‫فعلی غافل کند و با بالا بردن سطح‬ ‫بعد از این‪ ،‬یک هیأت روحانی و‬
‫خادمین بارگاه امام هشتم شیعیان‬ ‫آموختن است‪ .‬بعلاوه‪ ،‬آمیخته شد ِن‬ ‫آدرنالین در گردش خونشان ملال‬ ‫درآمد‪.‬‬ ‫کسوت روحانیان میباشد‪.‬‬ ‫روحانینما در مجلس هست بنام هیأت‬
‫در شهر مشهد‪ ،‬با پدیدهای غریب‬ ‫آموزش به سرگرمی‪ ،‬فرآیند آموختن‬ ‫و افسردگی احوال آنها را قدری‬ ‫صدای آن سیلی در سراسر شهر‬ ‫این دسته که دارای اکثریت‬ ‫علمیه که بعضی از غیر روحانیون هم به‬
‫مواجه شده بودند که ذکرش خالی‬ ‫را برای عا ّمه تحملپذیرتر میکند و‬ ‫منعکس شد و مردم مخالف جمهوری‬ ‫میباشند برای اعتبارنامههای هیأت‬ ‫آنها ملحق شدهاند و عددشان به پانزده‬
‫از عبرت نیست‪ .‬در آن ایام تقریبا هر‬ ‫شوق یادگیری را میان طیف وسیعی‬ ‫التیام بخشد‪.‬‬ ‫در همه جا به هیجان آمده و ضد‬ ‫علمیه‪ ،‬مخصوصاً سردستۀ آنها آقا سید‬ ‫نفر میرسد و در رأس آنها آقا سید‬
‫روز تلفن دفتر خدمات ز ّوار حرم زنگ‬ ‫از افراد جامعه میپراکند‪ .‬دیداری‬ ‫بنا به بررسیهای آماری هفتههای‬ ‫مبادی قدرت تجمع نمودند‪ .‬روز بعد‬ ‫حسن مدرس کارشکنی میکنند‪ .‬در‬ ‫حسن مدرس اصفهانی قرار دارد‪ .‬هیأت‬
‫میخورد و از آن طرف خط یکی از‬ ‫شد ِن آموزش همچنین موجب‬ ‫اخیر‪ ،‬بخش قابل توجهی از اهل‬ ‫برای این که کار یکسره شود تعطیل‬ ‫این صورت مدرس میباید با منفردین‬ ‫دیگری هست که خود را سوسیالیست‬
‫عاشقان ثامنالحجج که ُوسع مالی‬ ‫راززدایی (‪ )demystify‬از دانش شده‬ ‫قرنطینه‪ ،‬افزایش سطح آدرنالین‬ ‫عمومی اعلان و موافقین جمهوری در‬ ‫و دستجات دیگر سازش کند و با‬ ‫میخواند با عدۀ کمی و سلیمان میرزا‬
‫یا جسمی زیارت نداشت‪ ،‬از خادم‬ ‫و به دموکراتیزه شد ِن رابطه آموزگار‬ ‫خونشان را برای گذر از ملال این‬ ‫همه جا تجمع و تظاهر نمودند‪ .‬چند‬ ‫اشخاص بیطرف طرفیت حاصل نکند‬
‫تلفنچی تقاضا میکرد که گوشی‬ ‫ایام کافی ندانستهاند و سراغ بالا‬ ‫تن هم لباس سرخ پوشیده که روی آن‬ ‫اما دیده میشود که چون اعتبارنامۀ‬ ‫محسن (اسکندری) رئیس آنهاست‪.‬‬
‫تلفن را به سمت «ضریح آقا» بگیرد‬ ‫و دانشآموز کمک میکند‪.‬‬ ‫برد ِن میزان تستوسترون‪ ،‬دوپامین‬ ‫نوشته بود زنده باد جمهوری‪ .‬بیانیههای‬ ‫نگارنده (دولتآبادی) به مجلس‬ ‫این سه هیأت اگر با هم اتفاق کنند‬
‫تا تلفنکننده مستأصل‪ ،‬حاجتش را‬ ‫آنچه اما در درازمدت موجب بحرانی‬ ‫و اکسیتوسین در بدنشان رفتهاند‪.‬‬ ‫جمهوری هم در همه جا منتشر شد‬ ‫میآید و کمیسیون خبر صحت آن را‬ ‫باز اکثریت را تشکیل نمیدهند بلکه‬
‫بزرگ در کیفیت آموزش خواهد شد‪،‬‬ ‫قسمت مهمی از این افزایش‬ ‫و ناطقین با حرارت تبلیغ میکردند و‬ ‫میدهد‪ ،‬او مخالفت مینماید از روی‬ ‫یک عده بنام تجددخواه که عددشان‬
‫از آن امام همام طلب کند‪.‬‬ ‫قطع رابطه فرآیند آموزش با مکان‬ ‫هورمونی‪ ،‬از دیدن پورنوگرافی‬ ‫طهران به دو گروه متخاصم منقسم‬ ‫خودپسندی ذاتی که دارد و بهملاحظۀ‬ ‫میان شصت و هفتاد است و طرفداران‬
‫اَشکال روزآمدت ِر این نوع ارتباط‬ ‫آموزش از یک طرف و حذف رابطه‬ ‫حاصل شده؛ آمار بازدید وبسایتهای‬ ‫گردید‪ .‬بر اثر سیلی مدرس‪ ،‬بعضی از‬ ‫بعضی از روحانینمایان اصفهان که از‬ ‫سردار سپه میباشند اکثریت دارند‪.‬‬
‫همین الان هم به صورت موردی‬ ‫آموزشی با زمان معی ِن متکی بر‬ ‫تأمینکننده محصولات پورنوگرافی‪،‬‬ ‫اکثریت به اقلیت ملحق و منض ّم شدند‬ ‫نگارنده دلخوش نمیباشند‪ ...‬در‬ ‫گرچه این اجتماع برای گذرانیدن‬
‫در گوشه و کنار فضای مجازی‬ ‫تکرار بر مبنای برنامه هفتگی یا‬ ‫حکایت از افزایش معنیدار اقبال‬ ‫و در خارج انعکاس بسیار بدی بهوجود‬ ‫ظرف بیست و چهار ساعت فاصله‪،‬‬ ‫اعتبارنامههاست که اشخاص ضعیف‬
‫دیده میشوند اما به گمان نگارنده‪،‬‬ ‫فصلی مدارس و دانشگاههاست‪ .‬به‬ ‫خانهنشینان سراسر گیتی به این‬ ‫آمد‪ .‬چون جمهوریخواهان دیدند که‬ ‫مدرس آنقدر سرزنش از زبان این و‬ ‫خود را داخل این جمع نمودهاند و‬
‫به زودی شاهد موجی خواهیم بود‬ ‫بیان سادهتر‪ ،‬قطع رابطه آموزش با‬ ‫در کار خود موفق نمیشوند تصمیم‬ ‫آن‪ ،‬مخصوصاً از زبان رجال محترمی‬ ‫شاید بعد از گذشتن اعتبارنامهها برای‬
‫که ارباب عمامه و کاسبان بیعمامه‬ ‫مکان (ساختمان مدرسه و دانشگاه)‬ ‫محصولات دارد‪.‬‬ ‫که در مجلس هستند میشنود که در‬ ‫این جمع این عدد باقی نماند اما در هر‬
‫دکان دو نبش دین‪ ،‬در آن‪ ،‬زیارت‬ ‫و زمان (برنامه هفتگی یا فصلی)‬ ‫ا ینهمه ‪ ،‬نشا نگر ا ین و ا قعیت‬ ‫گرفتند که بازار را تعطیل کنند‪.‬‬ ‫جلسۀ دیگر حرف خود را پس گرفته‬ ‫صورت با موافقتهایی که از دستجات‬
‫مجازی‪ ،‬نماز جماعت مجازی‪ ،‬دعای‬ ‫کیفیت آموزشی را که مبتنی بر‬ ‫است که تصاویر متحرک‪ ،‬همراه‬ ‫روز بیست و نهم حوت (اسفند) عدۀ‬ ‫بی آن که لازم باشد دفاعی از حق‬ ‫دیگر با اینها در مطالب بشود و یا از‬
‫ندبه و توسل مجازی و اصولا هر جور‬ ‫تکرار و یادآوری است‪ ،‬به بحرانی‬ ‫تجهیزشده به بازار حمله نمودند ولی‬ ‫خود بکنم اعتبارنامۀ من میگذرد‪...‬‬ ‫منفردین که عددشان کم نیست یک‬
‫مناسک دینی مجازی را در تیراژی‬ ‫سهمگین دچار خواهد کرد‪.‬چنین‬ ‫بازاریان سخت مقاومت کرده و برای‬ ‫کارهای مجلس معوق مانده است‪.‬‬ ‫عده با آنها موافقت نمایند این جمع‬
‫وسیع راهاندازی کنند تا از بحران‬ ‫بحرانی‪ ،‬شباهتی روشن به بحران‬ ‫تعطیل حاضر نشدند و به مهاجمین‬ ‫کشمکشهای باطنی آشکار شده‪،‬‬ ‫دارای اکثریت خواهند بود و کارهای‬
‫دامنگیر مذهب و دین سامانیافته‬ ‫هم دشنام دادند‪ .‬در آنجا سید‬ ‫مدرس و همراهان او بعد از ناامید‬ ‫دولت‪ ،‬و مخصوصاً نظریات سردار سپه‬
‫فعلی برهند‪.‬‬ ‫محمدعلی شوشتری برای دفاع چند‬ ‫شدن از موافقت سردار سپه‪ ،‬بهاشاره‬
‫تیری به هوا شلیک کرد و سرتیپ‬ ‫و کنایه و گاهی بصراحت نسبت به او‬ ‫بهدست آنها انجام میگیرد‪...‬‬
‫محمد درگاهی که در رأس قوای‬ ‫بدزبانی میکنند تا روزی که مجلس‬ ‫اعتبارنامهها در میان کمیسیونها‬
‫انتظامی بود داخل بازار شد و بالاخره‬ ‫بواسطۀ معوق ماندن کارها حال‬ ‫تقسیم شده داستان رد و قبول و‬
‫با آن هیجان و رعب و هرج و مرج‬ ‫مش ّوشی دارد‪ .‬در موقع تنفس‪ ،‬یکی‬ ‫کشمکش گذرانیدن و رد کردن‬
‫بازار بسته شد و برای احتیاط از بیم‬ ‫از کارکنان سردار سپه که شخص‬ ‫آنها از مجلس شروع میگردد و‬
‫تجمع مردم در مسجد شاه بهدستور‬ ‫طبیبی است و خالی از تهور نیست‬ ‫چند هفته وقت مجلس صرف این‬
‫سرتیپ درگاهی درهای مسجد شاه‬ ‫از زبان مدرس سخن اهانتآمیزی‬ ‫کار میشود‪ ...‬نهتنها اشخاص خارج‬
‫هم بسته شد که ناگاه در آن حال‬ ‫نسبت به سردار سپه میشنود و با‬ ‫از حوزۀ طرفداران سردار سپه از‬
‫گذشتن اعتبارنامه خود نگرانند بلکه‬
‫خالصیزاده رسید‪»...‬‬ ‫یک عده از جوانها که نه سن وکالت‬

7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17