Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و هفتم ـ شماره ۲۵۷ (دوره جديد
P. 13
صفحه ۱۳ـ Page 13ـ شماره ۱۷6۳
جمعه 29ژانویه تا پنجشنبه ۴فوریه 2۰2۱
زیباییهای مرز پرگهر دکتر قاسم طالبزاده موسیقی در شعر حافظ ()5
هفت تپه، راهَ ،ره ،گاه
گنج شکر
طاقعیلامی،طاقشگفتی-اولینطاقهلالیدنیاهمینطاقخشتیسرسختاست راه و گاه ،دو واژهای هستند که پیوسته نزد شاعران ایرانی
که اگر از توی خاک بیرون نمیآمد ،دیگر خبری از هفت تپه نبود و این معبد آرامگاه بولدوزر برای تسطیح اراضی آمده با معنیهای گوناگون به کار گرفته شدهاند .ریشه واژه «گاه»
هم مثل بقیه زمینهای اطراف زیر کشت نیشکر میرفت .این طاق ایرانی ۱5۰۰سال بود .زمین باید برای کشت نیشکر آماده را زبانشناسان از واژه «گات» و سرودهای زرتشت «گاتاها»
پیشترازنمونههایرومیاشساختهشدهاماهمهآنرابهنامطاقرومیمیشناسند. میشد اما انگار این زمین نمیخواست میدانند و بر این باورند که با گذشت زمان با جانشینی حرف
به ساقههای نیشکر درونش ریشه «ت» به «ه» در آغاز «گات» به «گاه» تبدیل شدهاند .مانند:
طاق عیلامی 4هزار ساله یکی از شگفتیهای معبد آرامگاه هفت تپه است. بزند .از دلش خشت و طاق بیرون جایگاه ،پیشگاه ،درگاه ،نمایشگاه ،پایگاه» ،و در موسیقی
آمد تا بولدوزر راهش را کج کند و دستگاه و دستانگاه« .گاه» نیز به نوبه خود پس از گذشت
همسایگانشان دارد؛ از جمله اشیایی که =معبد آرامگاه شمال این منطقه بنشیند گوشهای تا شاید روزی اجازه که میرقصند با هم مست و هشیار دورانها با تبدیل حرف «گا ف» به حرف «ر» به راه مبدل
از عقیق جگری رنگ منطقه هندوکش که با ترجمه کتیبه سنگی مکشوفه در تسطیح صادر شود .سال ،سال ۱۳۴۴ حافظ واژه «ره» را به معنی مقام یا دستگاه به کار برده
آن ،به تپتی اهر و ملکهاش نسبت داده است و ایران ،باستانشناس خودی و است و همانطور که گفته شد در اینجا پرده به معنی کوک شده است.
ساخته شدهاند. شده است ،شامل یک معبد خصوصی، غیرخودی کم ندارد .فردی بنام عزتالله کردن است .ملاحظه میکنیم که حافظ واژههای راه ،ره، در مورد واژه «دستگاه» و رابطهاش با هنر موسیقی در
=عیلامیان که قوم «هل تم تی» آرامگاه تپتی اهر و آرامگاههای نگهبان انتخاب میشود تا راز این زمین گاه ،را با معانی گوناگون به کار برده است .در جایی میگوید: ایران ،استادان بر آنند که دستگاه یا دستانگاه به دسته
هم نامیده میشوند ،از هزاره ۳قبل از دستهجمعی است .مصالح به کار رفته را کشف کند؛ رازی که کشفش یک سازهای زهی گفته میشده و مکانی را که انگشتان اول،
میلاد در اطراف کوههای بختیاری و در در بخش آرامگاهها از خشت پخته با موزه را پر کرد و موزههای دیگر را مطرب نگاهدار همین ره که میزنی. دوم ،سوم ،و چهارم ،روی دسته ساز قرار میگرفتند ،یک
خوزستانولرستانکنونی،میزیستهاند ملات گچ است و جایی که حساسیت غنی .حالا دیگر آن زمین برای خودش و یا میگوید: گاه ،دوگاه ،سهگاه ،و چهارگاه مینامیدند و آهنگهایی که
و تا 2هزار سال بر مناطق وسیعی کمتری داشته ،از خشت خام استفاده اسم و رسمی پیدا کرده و کلی خدم و از هر یک از این مکانها شروع میشد ،به نامهای دستگاه
حکومت داشتهاند .آنها ربالنوع مونثی شده است .این مسأله تسلط به علم حشم ایرانی و اجنبی دارد .هفت تپه، این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت یا مقا م خوانده میشد .مانند :دستگاه یک گاه ،دستگاه دو
را میپرستیدند که «نانو» نام داشت. معماری این مردمان را نشان میدهد. نام محوطهای باستانی است که در وآهنگ بازگشت به راه حجاز کرد
=از مهمترین اشیای مکشوفه در =تعداد زیادی پیکره و مجسمه ۱۵کیلومتری جنوب شرقی شوش گاه ،دستگاه سه گاه ،دستگاه چهار گاه.
هفت تپه ،مهرهای استوانهای هستند گلی در این منطقه کشف شده که قرار دارد و آن زمین و تعداد زیادی از این نوازنده کیست که مقام عرا ق را اجرا کرد و در بازگشت واژه «گاه» نیز با گذشت زمان ،همراه با واژه «راه» نزد
که برای اثبات تملک روی داراییهای شامل مجسمههای انسانی ،نوازندگان و زمینهای اطراف آن را شامل میشود. (فرود) از مقام عراق به مقام حجاز مرکب خوانی کرد؟ بیت شاعران ایرانی به معنی دستگاه موسیقی به کار رفته است.
افراد زده میشدند یا در معاملات الهههای باروری و مجسمههای حیوانات حریم این محوطه باستانی کامل ًا حافظ میگوید« :چه راه میزند این مطرب مقامشناس» ،به
است .نوازندگان این مجموعه ـ که مشخص نشده و خدا میداند در دیگری که همین معنی را دارد. این معنی که این موسیقیدان «ردیف»شناس چه دستگاهی
تجاری به کار برده میشدند. اغلب مرد هستند ـ در حال نواختن زیرزمینهای مسکونی اطراف این
=قسمت بزرگی از محوطه باستانی تار و سهتار هستند که معرف قدمت منطقه ،چه گنجینههایی پنهان است. ساقی به دست باش که غم در کمین ماست را مینوازد .یا میگوید:
هفت تپه جهت ایجاد خانههای شهرک برخیدانستنیهایجالبراجعبه مطرب نگاهدار همین ره که میزنی مطرب عشق عجب ساز ونوایی دارد
صنعتی نیشکر هفت تپه مورد استفاده موسیقی در ایران است. رهی زن که صوفی به حالت رود نقش هر پرده که زد راه به جایی دارد
قرار گرفته است .گسترش این خانهها =هاون ،پاشنه در ،تیغههای سنگ «هفت تپه» به مستی و صلش حو ا لت ر و د در اینجا حافظ این حالات گوناگون عشق را به ساز ،نوا،
و تعمیرات آنها باعث آسیب رسیدن چخماق ،سر گرز و حلقههای سنگی = هفت تپه در متون عیلامی، گر ازین دست زند مطرب مجلس ره عشق پرده ،و راه تشبیه کرده است و این اسامی را ،که در موسیقی
به آثاری میشوند که در زیر آنها قرار از جمله اشیای سنگی مکشوفه در این کپناک نامیده میشود و همانطور که شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم ایرانی نقش ارزندهای دارند ،بسیار ماهرانه به کار برده است.
گرفته است .هنگام ایجاد زیرزمین منطقه هستند .سر گرزهای سنگی در از نامش پیداست ،از تپههای متعددی نوای مجلس ما را چو بر کشد مطرب در جای دیگر اصطلاحات موسیقی را همراه با واژه «راه»
یا حفر چاه در حیاط خانهها ،ظروف تشکیل شده و شامل بقایای یک گهی عراق زند ،گاه اصفهان گیرد که در اینجا بدون استعاره موسیقی است ،همراه با نامهای
و اشیای مختلف مکشوفه به صورت مراسم مذهبی کاربرد داشتهاند. اجتماع و شهر بزرگ است .بررسیهای راهی بزن که آهی با ساز آن توان زد دیگر مانند نغمه ،سرا به معنی سرایش ،ساز ،خوشنوا به
عمدی ،شبانه استخراج میشود ،تا =تعدادی از اشیای تزئینی هفت زیرزمینی در این منطقه ،مسکونی شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
توجه مأموران سازمان میراث فرهنگی تپه از موادی ساخته شدهاند که بودن آن در دوره اشکانیان و ساسانیان کار گرفته است ،میگوید:
نشان از روابط تجاری این منطقه با تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیر
جلب نشود. را ثابت کرده است. که مرغ نغمهسرا ساز خوش نوا آورد
=دشت وسیع هفت تپه در دهههای همانطور که در بخش «پرده» گفتیم ،و در بخشهای دیگر
۱۳۳۰و ۱۳۴۰به عنوان مرکز طرح نیز اشاره خواهیم کرد ،نظر شاعر این بوده که از هر آهنگی
توسعه نیشکر انتخاب و پس از نمایان به مقامهای دیگر گردش میکند و این روش را مرکبخوانی
شدن طاق آجری و بازدید کارشناسان،
به عنوان نقطه شروع کار حفاری یا «مدولاسیون» مینامند .در جای دیگر میگوید:
مطربا پرده بگردان و بزن راه عراق
انتخاب شد. که بدین راه بشد یار و ِز ما یاد نکرد
به نوازنده میگوید :کوک سازت را عوض کن و مقام عراق
را بنواز ،چون با آنچه میزدی یار ما رفت و ما را فراموش کرد.
چه ره بود اینکه زد در پرده مطرب
۹6
4۳ ۱ 5
۲ (سودوکو)
5۳۷ 44 ۱5 ۱4 ۱۳ ۱۲ ۱۱ ۱۰ ۹ 8 ۷ 6 5 4 ۳ ۲ ۱عمودی:
۱۷ 8 ۱5 ۱ـ از شعرا و نویسندگان معاصر و ۱
فقید ایران ۲
۹6 ۲ ۱۳ ۲ ۳
2ـ رودخانهای در اروپا ـ محرمانه ـ راه 4
۷8 ۲ ۳ ۱ و طریق ـ اشاره به نزدیک 5
6
۷8 64 ۳ـ علمی است ـ تکرار یک حرف ـ از ۷
ماشینآلات کشاورزی 8
4 ۲۱ ۱۳ ۹
۴ـ نوعی پارچه ـ نام چندتن از ۱۰
۸ـ از آثار ولفگانک عمودی: ۱۱ ۱۰ ۹ 8 ۷ 6 5 4 ۳ ۲ ۱ پادشاهان ساسانی ـ جزیرهای ۱۱
آمادیوس موتسارت ۱ـ از آثار منظوم نظامی ۱۲
9ـ سرور ـ از پیمودنیها ۱ متعلق به ایران ۱۳
گنجوی ۵ـ درخشیدن و تابندگی ـ راز ـ ۱4
ـ بیابان 2ـ طرف چپ ـ خجسته ۲ ۱5
۱۰ـ از شهرهای ایران ـ ۳ـ َحکم ـ خون درآن عنوانی برای زنان
از وسایل حمل و نقل ۳ ۶ـ گذشته ـ از بلندیهای ایران ـ قلمه
جاری است
آبی ـ از میوهها ۴ـ از شهرهای ایران 4 7ـ سجل ـ از علوم
۱۱ـ رنگی است ـ از ـ قسمتی از پا ـ از ۸ـفراوانیـآغشتهبهسمـعددیاست
کلیساهای معروف 5 افقی:
ماههای ایرانی 6 9ـ عقاید ـ از نوشیدنیها ـ بندباز ۱ـ هنرپیشه قبلی هولیوود و
جهان ۵ـ همیشه و جاوید ۱۰ـ گیاهی است صنعتی ـ گرانمایهتر
۷ ـ تکدی دولتمرد کنونی
ـ تفال ـ مغناطیس ۱۱ـ دریاچهای در روسیه ـ 2ـ سیاستمدار و فیزیکدان
۶ـ مرغی است ـ قسمتی 8 ۱۱ـ کالبد ـ مصون ـ مدل و نمونه معروف آمریکایی در قرن
۹ بندری معروف در ژاپن
از اندام ـ مزهایست ۱2ـ قصر ـ از روزهای هفته هیجدهم
7ـ از خلفای عباسی ۱2ـ سرماخوردگی ـ جهان بیآغاز ۱۳ـ ضعف و فتور ـ بالا رفتن ۳ـ آز ـ صوت و نغمه ـ
۱۰ ـ کشاورزان و ترقی پایتخت کشوری است
۱۳ـ از دریانوردان معروف انگلیسی ـ ۱۴ـ از آثار مولانا ۴ـ همه ما داریم ـ دیهیم ـ
حل جدول شماره قبل ۱۱ از بیماریهای خطرناک ـ تکرار یک ۱۵ـ به نمایش گذاشتن هنر
ـ شناسایی و انس نوعی نخ برای بافندگی
حرف ـ برابر و تقابل ۵ـ از اقلیتهای قومی
۱۴ـمیوهایستـتعمیرـتکراریکحرف در ایران ـ کشوریست
۱۵ـ از کارخانجات اتومبیلسازی اروپا
آفریقایی ـ بافت
ـ زوری ـ چهارپایی است ۶ـ از خوراکهای سنتی ـ
حل جدول شماره قبل گیاهی است
7ـ نوشته شده ـ قاطر
ـ حرف تحسین افقی: ۸ـ زهر ـ پژوهشگر ،ادیب
7ـ دارایی ـ شایستگی ۱ـ از شعرای معروف و نویسنده معروف ایران
ایران ،ناشر روزنامه «قرن و استاد پیشین دانشگاه
۸ـ دزد ـ آستان بیستم» و خالق آثاری
9ـ شهری قدیمی در ایران چون «اپرای رستاخیز» تهران
و تابلوی «کفن سیاه» 9ـ دست آویز ـ کاملتر
ـ تلاشگر ـ زشت و 2ـ خاشاک ـ خداوند ـ ۱۰ـ کهن و سالخورده ـ او
ناپسند هم حرفهای دارد سنتی
سکون
۱۰ـ نبرد و کارزار ـ حق ۳ـ از آبهای ایران
ارضاع ۴ـ جنس مذکر ـ هنری
۱۱ـ الوان ـ بعید است
۵ـ از بین رفتنی
۶ـ شهری معروف در آسیا
و مرکز بتخانههای لاما