Page 15 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۳۲ (دوره جديد
P. 15
صفحه 1۵ـ Page 15ـ شماره 1۷98
جمعه ۸تا پنجشنبه ۱۴اکتبر 2۰2۱
ملی نجیبالله بازتاب تغییر در سیاست چهار عضو کابینه طالبان زندانیان سابق گوانتانامو هستند از جمهوری = تحول دولت -ملت با
خارجی اتحاد جماهیر شوروی بود که اسلامی اصلاحات در دوران سلطنت
در راستای تفاهم و همگرایی با غرب کودتایکمونیستهاعلیهجمهوری پاکستان به خاطر اختلافات مرزی هر در افغانستان را بر پایههای استواری قرار افغانستان امانالله خان آغاز شد (-1919
در حال انجام بود .نتیجه این سیاست، سیاست خارجی موازنه منفی (دوری گز دوستانه نبود ،اما روابط با ایران ،نه داد .تاثیر آن اصلاحات و اقدامات بعدی تا تا امارات .)19۲9افغانستاندارایقانون
کاهش شدید کمکهای اقتصادی و یکسان از شرق و غرب) در زمان ظاهرشاه گرم اما همواره دوستانه بود .شاه ایران از آن اندازه است که با وجود تبلیغات عظیم اسلامی اساسی مدون گردید و دولت
نظامی شوروی به دولت نجیب بود. در عمل به سود گسترش مناسبات با سستی برخورد ظاهرشاه با کمونیستها قومپرستانه،قبیلهگرایانهودینخوییهای مشروطه سلطنتی مستقر
خزانهای که با کمک شوروی پر میشد، همسایه شمالی ،شوروی ،انجامیده بود. و ضعف در انجام اصلاحات ناخشنود بنیادگرایانه که در این سالها شاهد آن طالبان راهی شد .روند ملتسازی در همان
دیگر خالی شده بود .برای دولت نجیب سیاست خارجی فعال داودخان در پیش بود و آن را حمل بر بیحالی ظاهرشاه بودهایم ،همه افغانستانیها با هرگونه بود مسیری قرار داده شد که
راهی جز مصالحه با گروههای جهادی گرفتن روابط فعال با شرق و غرب ،به میکرد .اسدالله علم در گزارش پنجم پیشینه زبانی و نیاکانی خود را افغان نسیم آن از غرب وزیده بود
که از پشتیبانی سخاوتمندانه کشورهای ویژه گسترش مناسبات با همسایگان آذر )۱۹۶۹( ۱3۴۸نظر شاه را نسبت مینامند و افغانستانی میدانند .جالب قدرت انحصاری خود را اعمال میکنند، و در ترکیه آتاتورکی و ایران
نفتخیز عرب ،جمهوری اسلامی ایران، و دولتهای ثروتمند عرب که همه در به افغانستان و ظاهرشاه اینگونه گزارش است که در افغانستان هیچ قوم و بدون آنکه توانایی سیاسی و بوروکراتیک رضاشاهی در حال انجام بود.
غرب و چین برخوردار بودند باقی جبهه غرب بودند ،بر سیاست داخلی کرده است« :شرفیابی .قحطی در اطراف قبیلهای به نام افغان وجود ندارد .افغان برای اداره جامعه داشته باشند .بر طبل امانالله خان پس از سفری به
نمانده بود .سالهای آخر حکومت افغانستان موثر واقع شد .جلب حمایت کابل زندگی نزدیک به 2۰۰٫۰۰۰نفر همواره نام مجموعهای از مردمانی بوده اسلامگرایی میکوبند تا ملتگرایی ایران و ترکیه سخت تحت
نجیبالله در تلاش برای تشکیل یک مالی این کشورها بدون محدودیت را به خطر انداخته است ،ولی آنطور که است که در سر زمینی که به نام آن و انسانگرایی را از میدان بهدر کنند. تاثیر اصلاحات اجتماعی و
دولت انتقالی متشکل از همه نیروهای فعالیت کمونیستها در داخل و ورود به شاه گفتم ،هیچکس حاضر نیست مجموعه افغانستان نامیده میشود، این دولتها آنارشیسم تولید میکنند دولتیآنکشورهاقرارگرفت
مخالف برای گذار به حاکمیت ملی به پیمانهای ضدکمونیستی غیرممکن کمترین اقدامی برای بهبود وضع بکند. میزیستهاند .ریشهیابی زبانشناختی و با دیکتاتوری از آن حفاظت میکنند. و مصمم گردید که همان
در افغانستان گذشت .اسلامگرایان بود .چنین سیاستی اسلامگرایان و شاه گفت ،کشور آنها اصلا دولت ندارد. این واژه -افغان -در زبانهای اوستایی، اینگونهجریانهاباسرمایهگذاریخارجی اصلاحات را در کشورش به
مسلح که فروپاشی دولت نجیبالله را کمونیستها را علیه او شوراند. از او در باره پادشاه افغانستان پرسیدم. پهلویوسانسکریتمیتواندنظریههایی ایجاد میشوند تا ابزاری برای تسویه
به دلیل نداشتن حمایت بینالمللی اسلامیستها که از پاکستان و عربستان [شاه]جواب داد ،اصلا برایش [برای را در باره تغییرات آوایی این واژه مطرح اجرا درآورد.
و قطع کمک مالی شوروی قطعی سعودی حمایت میشدند ،به دلیل ظاهرشاه] مهم نیست .انگار فقط منتظر کند بدون آنکه بتواند این نام را به قوم حسابهای ژئوپلیتیک گردند. = جا لب ا ست که د ر
میدانستند از سازش و قبول مصالحه حضور کمونیستها در دولت از داودخان نشسته تا مرگ به سراغش بیاید .خودش تلاش تاریخی افغانها در افغانستانهیچقوموقبیلهای
ملی سرباززدند.با فروپاشیدولتنجیب ناراضی بودند .از سوی دیگر حزب به من گفت که تا وقتی زنده است خاصی منتسب گرداند. به نام افغان وجود ندارد .افغان
( ،)۱۹۹2مجاهدین وارد کابل شدند و دمکراتیک خلق افغانستان– طرفدار هیچ چیز عوض نخواهد شد و روسها واکنشدربرابردولتسازیمدرن ملتسازی همواره نام مجموعهای از
به حکومت ۱۴ساله حزب دمکراتیک شوروی سابق -سیاست خارجی داود فاصلهشان را حفظ خواهند کرد ،منتهی نردیک به سه سده تحول دولت و در افغانستان پایههای دولت در مردمانی بودهاستکهدرسر
خلق افغانستان پایان دادند .نجیبالله را غربگرا و ضدیت با شوروی تلقی کرد اگر برود ،فقط خدا میداند چه اتفاقی ملتسازیدرافغانستانراههموارینبوده مفهوم جدیدتر آن به وسیله احمد زمینی که به نام آن مجموعه
برای حفظ جان به دفترسازمان ملل و در صدد واکنش علیه دولت بود .این بیفتد .من نمیفهمم چگونه کسی با و هر گام اصلاحات با واکنشهای منفی شاه ُد ّرانی ریخته شد ( .) ۱۷۴۷پیش افغانستان نامیده میشود،
متحد در کابل پناه برد .چهار سال بعد واکنش به صورت کودتایی خونین که این طرز فکر میخواهد بر یک مملکت نیروهای سنتگرا که قادر به همگامی از آن سلسلهای عشیرهای از امیران میزیستهاند .ریشهیابی
با تسلط طالیان بر کابل ،طالبان او را از در آن رییس جمهور داودخان و بسیاری با پیشرفت و نوسازی کشور نبودهاند محلی قندهار و پیرامون آن (هوتکیان) زبانشناختی این واژه-
دفتر سازمان ملل بیرون کشیدند ،به طرز از اعضای خانوادهاش کشته شدند حکومت بکند…». روبرو شده است .نخستین واکنش در حکمرانیهایی در زیر سایه قدرت افغان -در زبانهای اوستایی،
وحشیانه کشتند ،جسدش را دور شهر به وقوع پیوست ( ۷ثور /اردیبهشت برابر اصلاحات در دوران اخیر به وسیله صفویان داشتند و مرزبانان شرقی پهلویوسانسکریتمیتواند
گرداندند و بر سر چهار راهی بر چراغ .)۱۹۷۸/۱3۵۷کمونیستها این کودتا گذار از مشروطه سلطنتی به فردی به نام حبیبالله کلکانی (معروف امپراتوری صفویان محسوب میشدند. نظریههایی را در باره تغییرات
را «انقلاب ثور» و سرآغاز فصلی نو در جمهوری با کودتا به بچه سقا) رهبری شد .دولت مشروطه محمود و اشرف از جمله امیران هوتکی آوایی این واژه مطرح کند
راهنمایی آویزان کردند! تاریخ خلق افغانستان نامیدند .سرنگونی ساقط شد و بجای آن امارت افغانستان بودند که دولت صفویه را برانداختند و بدون آنکه بتواند این نام را به
جمهوری سکولار و دمکراتیک محمد کودتای محمد داودخان ()۱۹۷3 ایجاد گردید ( )۱۹2۹و قوانین شرع جای مدتی بر اصفهان حکومت کردند .احمد قوم خاصی منتسب گرداند.
آغاز هرج و مرج اسلامی داود شاهد دیگریست بر این مدعا که در و برکناری ظاهرشاه پاسخی بود به قوانین عرفی را گرفت .امارت بچه سقا ُد ّرانی از سرداران وفادار افغانی در ارتش =پسازکودتایاردیبهشت
جهان دوقطبی گذشته اتخاذ سیاست این سستی و برای خروج از بنبست بیش از ۹ماه دوام نیاورد و توسط محمد بزرگ نادرشاه افشار بود که پس از به 19۷8در افغانستان پناه
با ورود مجاهدین به کابل و سقوط خارجی فعال بین دو اردوگاه متخاصم و انزوایی که منجر به رکود اقتصادی نادر از نظامیان و سیاستمداران دوران قتل رسیدن نادر به وسیله تعدادی از آوردن افغانها به کشورهای
دولت نجیبالله دوران جدیدی از هرج در افغانستان و رشد کمونیستها در مشروطیت پیشین از میان برداشته شد. سردارانش به قندهار بازگشت و با جلب همسایه ،برای جمهوری
و مرج و کشت و کشتار در افغانستان کاری دشوار بوده است. آنجا شده بود .محمد داود رهبر کودتا محمد نادر بار دیگر مشروطیت سلطنتی حمایت رؤسای طوایف مختلف افغان، اسلامی پاکستان ،جمهوری
آغاز شد ۱۵ .جریان اسلامگرا که تا حکومت ۱۴ساله «حزب دمکراتیک دولتمردی بود که از اراده لازم برای را بر اساس قانون اساسی جدیدی که دولت دورانی افغانستان را بنیاد نهاد .به اسلامی ایران و کشورهای
دیروز به زعم خود با کفار کمونیست خلق افغانستان» آغازی شد برای تسویه اصلاحات اجتماعی و خارج کردن محافظهکارانهتر از قانون اساسی پیشین این ترتیب در نیمه سده هجدهم یک ا سلا می عر ب فر صت
جهاد میکردند ،حالا به جان هم افتادند حسابهای خونین بین دو فراکسیون افغانستان از انزوای سیاسی برخوردار تدوین شده بود بر قرار کرد .در حکومت دولت مستقل در بین هند ،ایران و روسیه مناسبی بود تا از احساسات
و برادران مسلمان خود را بیرحمانه «خلق» و «پرچم» در درون حزب، بود .نخست فضای سیاسی را باز کرد محمد نادر به روحانیون قدرت زیادی تزاری شکل گرفت و روند ملتسازی را میهنپرستانه مهاجرین سوء
میکشتند .اسلامگرایان که در قتل و درهم شکستن حاکمیت ملی ،مداخله و همه نیروهای سیاسی از چپ تا واگذار شد و اصلاحات اجتماعی کند در قلمرو افغانستان آغاز کرد .روند تبدیل استفادهکنند.اینحکومتها
کشتار قهار و حرفهای عمل میکنند ،در خارجی و کوچیدن میلیونها افغانی راست ،از کمونیست تا اسلامگرا ،امکان گردید ،اما بنیادهای دولتی تقویت شد مردم افغان (مردمیکه در طول تاریخ در در اتحاد با کشورهای غربی با
دولتسازیوجامعهگردانیبیاستعدادند. به خارج از وطنشان .در این دوره مشارکت سیاسی در جمهوری سکولار و اصلاحات اقتصادی ادامه یافت .پس از آن بوم زیستهاند) به ملت افغانستان ،گام حمایت مالی ،تسلیحاتی و
ابتداصبغتاللهمجددیکهنهاسلامگرای قانون اساسی جدیدی در راستای محمد داود را یافتند .برنامه زمانبندی محمد نادر پسرش ظاهرشاه به سلطنت به گام با چالشهای بزرگی روبرو گردیده امنیتی ،بسیاری از مهاجران
اِخوانی (اخوانالمسلمین) برای 2ماه سمتگیری سوسیالیستی تصویب شد. شده برای توسعه اقتصادی و اصلاحات رسید ( .)۱۹۷3- ۱۹33دردوران ۴۰ است .در دولتسازیهای جدید ،انطباق را در سازمانها و گروهای
رییس دولت شد .دولتی که درواقع حزب برنامه مترقی همه جانبهای را به بنیادی ارضی و توسعه حقوق اجتماعی ساله سلطنت ظاهرشاه مسیر پیشرفت ملت با دولت و یا برعکس دولت با ملت بنیا د گر ا ی ا سلا می که
وجود خارجی نداشت .سپس اِخوانی تصویب رساند که به دلیل نبود ثبات تنظیم شد .سیاست خارجی برخلاف اجتماعی به شیوه محافظهکارانه ادامه اغلب کار دشواری بوده است و این خود را جهادی مینامیدند
دیگری -برهانالدین ربانی -ریاست سیاسی و در شرایط فقدان حاکمیت دوران ظاهرشاه در مسیر فعال کردن یافت .در این دوره طولانی ،ثبات سیاسی دشواری دو چندان میگردد چنانچه پای سازماندهی کردند .اساس
همان دولتی را که وجود نداشت به عهده ملی و تحتالحمایگی و جنگ قابلیت روابط با جامعه بینالمللی به ویژه با بر اصلاحات اجتماعی مقدم بود .در مصالحژئوپلیتیکیاتحریکاتاستعماری جنگهاینیابتیدرخاورمیانه
گرفت .بیش از پانزده جریان اسلامگرا اجرا نداشت .پناه آوردن افغانها به همسایگان و کشورهای عربی قرار )۱3۴3( ۱۹۶۴قانون اساسی جدیدی هم در میان باشد .افغانها در شرق و
هر یک به پیروی از کارفرماهای بیگانه کشورهای همسایه ،برای جمهوری گرفت .اما غربیها اهمیت کودتا را یا با تعدیلاتی بر قانون اساسی پیشین به جنوب سرزمینشان با هند بریتانیا و از همین زمان گذاشته شد.
خود ،مرتبا در حال کشتن یکدیگر و اسلامی پاکستان ،جمهوری اسلامی درک نکردند و یا آن را چپ ارزیابی تصویب رسید که گامی به پیش در مسیر در شمال با روسیه تزاری همسایه بودند =با خواندن اصول مبتنی
ویران کردن افغانستان بودند .سرانجام ایران و کشورهای اسلامی عرب فرصت کردند و آگاهانه از تامین اعتبارهای دمکراتیزه کردن کشور و وحدت ملی بود. و در روند دولت -ملتسازی خویش با بر اسلام در قانون اساسی
جریان سرهمبندی شده طالبان که در مناسبیبودتاازاحساساتمیهنپرستانه مالی لازم برای یاری رساندن به مشکل مهم افغانستان به ویژه بعد از این قدرتهای بزرگ در چالش بودهاند. جمهوری اسلامی افغانستان
قهاریت و جباریت از پیشکسوتان خود مهاجرین سوء استفاده کنند .این اصلاحات سیاسی و اقتصادی داود سر دهه شصت میلادی ،کمبود منابع مالی در طول سده ۱۸۰۰( ۱۹تا )۱۹۰۰ بهتر میتوان فهمید که
جلو زده بود ،از پاکستان ظهور کرد و حکومتها در اتحاد با کشورهای غربی باز زدند .این ناآگاهی یا سستی غرب برای توسعه اقتصادی بود که کمبود آن دولتتازهتأسیسافغانستاندرکنشهای چطور ارتشهایی با آنهمه
بساط گروههای جهادی پیشکسوت با حمایت مالی ،تسلیحاتی و امنیتی، در جهان دو قطبی آن روزگار برای تداوم ثبات سیاسی افغانستان را تهدید رقابتآمیز دو قدرت بزرگ امپریالیستی یال و کوپال از عهده طالبان
را جمع کرد تا امارت اسلامی طالبان بسیاری از مهاجران را در سازمانها و آینده افغانستان فاجعهبار و برای غرب میکرد .دوران سلطنت ظاهرشاه با دوران روسیه و بریتانیا تا مرز اضمحلال پیش بر نیامدند و ارتش سیصد
را برقرار کند ( .)2۰۰۱-۱۹۹۶چهره گروهای بنیادگرای اسلامی که خود را گران تمام شد ،و راه را برای حضور جنگ سرد بین دو اردوگاه شرق و غرب رفت و در اثر ضعف حاکمیت ،تحول در هزار نفری افغانستان ناپدید
رهبر اسرارآمیز این گروه– ملاعمر– را جهادی مینامیدند سازماندهی کردند. نظامی شوروی در افغانستان گشود. همزمان بود .اتخاذ سیاست بیطرفی ملتسازی مختل گردید .پس از جنگ گردید .طالبان با چنین قانون
هرگز کسی ندید .اما حکومت طالبان اساس جنگهای نیابتی در خاورمیانه از محمدرضا شاه در« پاسخ به تاریخ»، بین دو اردوگاه متخاصم بینالمللی از جهانی اول و تحولات انقلابی در روسیه، اساسی و چنین ساختار
نامی ماندگار در شیوه ناب حکومتداری همین زمان گذاشته شد .در افغانستان دو غرب را در یاری نکردن به جمهوری سوی دولت افغانستان ،این کشور را توازن قدرت در جهان تغییر کرد و این دولتی از یک عنصر بیرونی
اسلامی شد .امارت اسلامی طالبان تنها نیرویایدئولوژیکمتخاصمبهنیابتازدو داودخان مقصر میداند و از احتمال که محصور بین اتحادیههای نظامی و تغییر توازن این امکان را برای افغانستان به مهمانی خانگی مبدل شده
از سوی سه دولت پاکستان ،عربستان اردوگاه غرب و شرق جنگی خونین را آغاز همکاری و تغییر سیاست ژئوپلیتیک اقتصادی دو اردوگاه متخاصم بود ،با به وجود آورد تا بار دیگر به استقلال کامل بود!طالبانهمازبیرونتغذیه
سعودیواماراتمتحدهعربیبهرسمیت کردند .اشغال نظامی افغانستان به وسیله غرب و شرق در منطقه و تاثیر منفی مشکل بزرگ تامین منابع مالی برای دست یابد ( ۱۹اوت ۱۹۱۹استقلال میشد و هم از درون .بسیاری
شناخته شد .با امارت طالبان ،افغانستان ارتش سرخ شوروی ،نبرد اسلامگرایان را آن در آینده ایران ابراز نگرانی میکند: اصلاحات اقتصادی و اجتماعی روبرو از سیاستمداران افغان که زیر
مبدل به جولانگاه تروریسم بینالمللی «آزادیبخش» جلوه داد و پرده استتار بر «پیروی از همین اصل [صلحطلبی] ما کرده بود .دو همسایه غربی و جنوبی افغانستان). سایه ائتلاف غربی به قدرت
گردید .سرانجام با حمله ائتلافی از ماهیتایدئولوژیبنیادگرایانهآنهاکشید. را بر آن داشت در زمانی که افغانستان افغانستان– یعنی ایران و پاکستان -از در افغانستان از زمان بازیابی رسیدند و مقامات حساس
نیروهای بینالمللی به رهبری آمریکا و ارتش سرخ سرانجام پس از ۹سال با مشکلات اقتصادی روبرو شده بود، طریق پیمان سنتو با اتحادیههای نظامی استقلال ( )۱۹۱۹تا 2۰2۱که بار دیگر را اشغال کردند ،در ذهن و
پشتیبانی بریتانیا و همکاری جبههای از جنگ بیسرانجام پای خود را از باتلاق به او [ظاهرشاه] یاری بدهیم .متعاقب و امنیتی اردوگاه غرب پیوند داشتند اسلامگرایان قدرت را به دست گرفتند،
نیروهای شمال در افغانستان حکومت افغانستان بیرون کشید و نیروهایش را این احوال ،تغییری در دولت و موضع و همسایه شمالی نیز اتحاد جماهیر روند ملتسازی به تبع تغییرات مکرر کارکرد طالبانی بودند!
مخیالراسجدیایک).رسدم(تلب۷یی»۶خ3ن۱رجیخیدواربراشل«یلمهدصیا/ل ۹ح۸ه۱۹ سیاسی افغانستان رخ نمود .قدرتهای شوروی سوسیالیستی بود که از پیمان در شکل دولتسازی مختل شده است.
طالبان ساقط گردید (.)2۰۰۱ پس از خروج نیروهای شوروی ،دولت غربی خم به ابرو نیاوردند .در حالی سنتو و اعضای آن ناخشنود بود .در این این مرحله از تحول دولت -ملت با احمد تاجالدینی -در هفتههای
حزب دمکراتیک افغانستان تا سه سال که بیدرنگ رژیم جدید افغانستان دوران سیاست دوری از هر دو اردوگاه اصلاحات در دوران سلطنت امانالله گذشته تصویرهای تکاندهندهای از
افغانستان کلکسیونی از انواع دیگر دوام آورد .در این سالها نجیبالله [جمهوری محمد داود] را به رسمیت عملا افغانستان را به انزوا کشاند .چنین خان آغاز شد ( .)۱۹2۹-۱۹۱۹افغانستان افغانستان در رسانههای کوچک و بزرگ
دولتها (رییس جمهور )۱۹۹2-۱۹۸۶با طرح شناخته و به کمکهای اقتصادی انزوایی به سود شوروی تمام شد و دارای قانون اساسی مدون گردید و جهان انتشار یافت .دولت «جمهوری
مصالحه ملی در مسیر تفاهم با نیروهای خودمان ادامه میدادیم .از بیاعتنایی توانست با ارائه کمکهایی نه چندان زیاد دولت مشروطه سلطنتی مستقر شد. اسلامی افغانستان» ساقط شد ،بدون
افغانستان در دوران جدید هفت نوع اسلامگرا گام برداشت .سیاست مصالحه غرب و پیامدهای احتمالیاش برای اما ارزان در افغانستان نفوذ کند .با وجود روند ملتسازی در همان مسیری قرار آنکه دولت جدیدی جایگزین آن گردد.
دولت را تجربه کرده است: ایران نگران شده بودم .نکند که این ،روابط افغانستان با ایران و پاکستان داده شد که نسیم آن از غرب وزیده بود از ۱۵اوت که بنیادگرایان مسلح طالبان
-۱استبداد سلطنتی ابرقدرتها سیاست خود را در این تفاوت زیادی داشت .روابط سیاسی با و در ترکیه آتاتورکی و ایران رضاشاهی وارد کابل شدند تا امروز ،این کشور 3۶
-2مشروطهسلطنتی بخش از دنیا تغییر داده باشند؟» (ص در حال انجام بود .امانالله خان پس از میلیونی در خلاء حاکمی ِت یک دولت
-3جمهوری سفری به ایران و ترکیه سخت تحت قانونی ،دوران هرج و مرج را آغاز کرده
.)2۷۱ تاثیر اصلاحات اجتماعی و دولتی آن
-۴جمهو ر ی د مکر ا تیک خلق کشورها قرار گرفت و مصمم گردید که است.
(سوسیالیستی) همان اصلاحات را در کشورش به اجرا آنچه در افغانستان حاکم شده ،نمونه
درآورد .اصلاحات بنیادین دولت امانی در دیگری از حکومت ایدئولوژیک اسلامی
-۵د و لت ا سلا می ر با نی - رواج آموزش و پرورش جدید ،آزادیهای است.ایندولتهاازبحرانسربرمیآورند،
مجددی(آنارشیستی) اجتماعی ،تحول در ساخت دولت در بحران زیست میکنند و در نهایت در
متناسب با ارزشهای مدرن ،ملتسازی بحران غرق میگردند .دولتهایی
-۶ا ما ر ت ا سلا می ا فغا نستا ن هستند متزلزل که با ترور و کشتار
(توتالیتاریستی-آنارشیستی)
-۷جمهوری اسلامی افغانستان
این کلکسیون رنگارنگ به روشنی
ژرفای بیثباتی سیاسی در این کشور را
نشان میدهد .بجز سه دولت نخستین
( 2،۱و )3بقیه آنها محصول مستقیم
رقابتهای ژئوپلیتیک قدرتهای
بزرگ هستند که همسایگان افغانستان
ودولتهای عرب عضو شورای همکاری
خلیج فارس هم در این بازی سهمی
به عهده گرفتهاند .با تمام این احوال
مسئولیت مردم هر کشور در سرنوشت
خود اهمیت درجه اول دارد و هیچ عاملی
رافع این مسئولیت نیست.
ادامه در صفحه ۱۷