Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۴۷ (دوره جديد
P. 12
صفحه - Page 12 - 1۲شماره 1813
جمعه 8تا ۱4بهمن ماه۱4۰۰خورشیدی
جنون و تماشا؛ اندر تفاوت داییجان ناپلئو ِن ما و پشت پردۀ انقلاب اسلامی ()4
ُدن کیشو ِت دیگران
نوشته :ایرج آرینپور
(نوامبر -۲۰1۲مارس -۲۰13کیهان لندن)
جامعهای در حال پوست انداختن =ذکر احوال نویسندگان این روزها مصادف است با دوران اوجگیری تظاهرات سیاسی و
هستند اما فارغ از برخی شباهتهای جدی و استخواندار در وقایعی که در داخل و خارج ایران به پیروزی «انقلاب اسلامی» و رفتن
سطحی ،در ژرفای شخصیتشان، سرزمین مصیبتزده ما، شاه و آمدن خمینی منجر شد.در پانزدهم آبان 1357کابینۀ نظامی به
معمولا میان فراموشی و ریاست ارتشبد غلامرضا ازهاری روی کار آمد و همزمان ،محمدرضا
فرسنگها از یکدیگر فاصله دارند. بدنامی در نوسان است. شاه در پیامی اعلام داشت که صدای انقلاب مردم را شنیده است.
جنون ُدن کیشوت ناشی از مطالعه اینکه نویسندهای ،در امروز ،همچنان این سؤال مطرح است که چه عواملی در «پیروزی
بیش از ح ّد کتابهای حماسی عمری به درازای نزدیک انقلاب» و سقوط رژیم پادشاهی تأثیر اساسی داشت .مقالۀ تحقیقی
و داستانهای پهلوانی است .او با به یک قرن ،نه مشمول ایرج آرینپور که در شمارۀ اخیر فصلنامۀ «رهآورد» انتشار یافته است
افراط در خواندن احوال و ماجراهای به طور فشرده به این سؤال پاسخ میدهد .در چند شماره میخوانید.
سلحشوران رزمنامههای کهن ،خود
را در قامت سلحشوری دلاور میبیند. فراموشی و نه گرفتار و کلانتریها را آتش زدند و قصد محمد ارسی ،یکی از مخالفان رژیم
ُدن کیشوت در عین همذاتپنداری بدنامی شود ،هم حکایت داشتند به سوی کاخ مرمر حرکت پهلوی ،در سال ۲۰۰۱طی مقالۀ
با پهلوانان قصهها ،برای خود هویتی از کیفیت بالای آثارش دارد کنند که نیروهای امنیتی با آنها به مستندی از لزوم روشن کردن واقعی
مستقل از تمامی پهلوانان پیشین و هم تصمیمات درست زد و خورد پرداختند .در این ماجرا مردم و دوری از تحریف و تقلب و
قائل است و از همین رو برای کسب ایرج پزشکزاد در جوانی او را در زیست سیاسی و که دو روز طول کشید ،دهها نفر بزرگنمایی معایب سخن گفت و دربارۀ
افتخار پا در رکاب یابوی مردنیاش کشته و مجروح شدند .خبرگزاریهای خلافگوییها و شایعهپراکنیهای ضد
روسینانت ( )Rocinanteمیگذارد خوانندگان به آن اثر میبیند و از به طنز و ِج ّد ،تولید کند و از خود اجتماعیاش نشان میدهد. خارجی تعداد کشتهشدگان را ۹۵نفر رژیم توسط انقلابیون ،آماری ارائه
سوی دیگر ،باقی فعالیتها و آثارش به یادگار بگذارد .آثار این دوره او، =هرچند ُدن کیشو ِت داد .وی در مقالۀ خویش نوشت که
و به دنبال ماجرا میرود. را به قدری زیر سایه آن کتاب خاص هرچند مثل کارهای هر نویسندهای سروانتس و داییجا ِن گزارش کردند». «زندانیان سیاسی رژیم سابق 4۰۰۰
داییجان اما جز علاقه به میبیند که ترجیح میدهد در مقابل غ ّث و سمین دارند اما منصفانه است پزشکزاد هر دو نمایندگانی در «روزشمار تاریخ ایران» ،تألیف نفر بودند که ۱۰۰هزار نفر گفته
سرگذشت ناپلئون و همذاتپنداری اقبال عمومی به شاهکارش بایستد و اگر بپذیریم که بیشتر آنها ،تا امروز، شیرینعقل از طبقهای رو باقر عاقلی ،دربارۀ بلوای ۱۵خرداد میشد و ۵۰۰نفر اعدامی بود که آن
با امپراتور معزول فرانسه ،با هیچ برخی دیگر از کتابها و نوشتهجاتش مورد توجه چند نسل از کتابخوانهای به زوال در جامعهای در حال 4۲آمده است که« :از طرف مردم را7۰هزار نفر میگفتیم .رژیم فقاهتی
شخصیتی همدلی ندارد .دشمنیاش را بهتر از اثر مشهورش ارزیابی کند. ایرانی بودهاند .مشهورترین نوشته پوست انداختن هستند اما ادارۀ رادیو ،ساختمانهای دولتی و در طول دو دهۀ اخیر برای حفظ
با «اینگیلیسا» هم بیشتر بابت البته در اکثر قریب به اتفاق موارد، پزشکزاد« ،داییجان ناپلئون» اتوبوسهای شرکت واحد ،قرارگاههای دستگاه دیکتاتوری آخوندی تا جایی
استحالهاش در شخصیت ناپلئون چنین تلاشی به نتیجه نمیرسد و عام محصول همین دوران زندگی اوست پلیس ،سازمان فرهنگی ایران و
است تا داشتن یک خصومت معنیدار و خاص مخاطبان ،همچنان شاهکا ِر که تا هنوز ،شاید مشهورترین رمان
با استعمار پیر .داییجان قهرمان و مشهورشده را بهترین نماینده دوران ایرانی و از پرخوانندهترین کتابهای فارغ از برخی شباهتهای
دشمنش را ساده و سرراست انتخاب سطحی ،در ژرفای
کرده و از این رو ،عملا چیزی از کاری آن نویسنده میدانند. زبان فارسی است. شخصیتشان ،فرسنگها
فردیت برای خودش باقی نگذاشته حکایت ایرج پزشکزاد و رمان نیمه دوم دوران نویسندگی پزشکزاد از یکدیگر فاصله دارند.
است .او موجودی جبون و بازماندهی مشهورش «داییجان ناپلئون» ،از مصادف بود با ایام زندگی او در تبعید. =دور و بر خودمان را
اشرافیتی قلابی از اولاد ببرالدولهها همین جنس است .پزشکزاد با خلق این دوره با همکاری او با تشکیلات که نگاه کنیم ،اطراف ما
و پلنگالسلطنههاست که نه عرضه کاراکترهایی زنده و جذاب -که ریشه «نهضت مقاومت ملی ایران» به پر است از داییجانهایی
ماجراجویی دارد و نه آرزوی فتح و در وضعیت نژند و مالیخولیایی جامعه رهبری شاپور بختیار آغاز میشود که در هر نسلی بازتولید
ظفر .از همین روست که در روند ما دارند -اثری خلق کرده که فراتر و پس از قتل بختیار رنگی دیگر شدهاند .بدبختی البته از
پیشرفت جنونش ،هر چند نخست از انتظار نویسندهاش در فرهنگ و میگیرد .هر چند پزشکزاد از اواسط زمانی بیشتر شد که برخی
به گریختن میاندیشد و چند گامی ادبیات ایران ماندگار شده است .اذهان این دوره و پس از ترور بختیار ،با از این داییجانها قصد
هم به گریز بر میدارد اما در نهایت چندین نسل خوانندگان این رمان و طبعآزمایی در داستاننویسی تاریخی کردند سوار یابوی ُدن
تسلیم قضا و قدر شده و منتهای بینندگان برداشت تلویزیونی آن، و پژوهش ادبی سعی کرد که قدری کیشوت بشوند بیآنکه
آرزویش میشود طلب مرگی چون چنان با شخصیتها و ماجراهای این از فضای مبارزه سیاسی فاصله بگیرد سواری بلد باشند! آمریکا ،کارخانه پپسیکولا ،باشگاه که توانسته و مقدور بوده ،دروغ گفته،
داستان همذاتپندار و عجین شدهاند اما تأثیر سیاست روز در بیشتر آثار ایرج پمصسداقز عیم-ریدرطگولذانشیتو شعبان جعفری و دهها ساختمان دروغ نوشته و دروغ ساخته است.
مرگ ناپلئون. و خودآگاه یا ناخودآگاه نقش خود این دوره مشهود است .هجویهها و پربار، پیزوشسکزافد دیگر بهآتش کشیده شدند و مردم به اطلاعات ما اساساً ناقص و نادرست
ُدن کیشو ِت سروانتس با همه و آباء و اجدادشان را در آن دیدهاند طنزینههای سیاسی پزشکزاد در دهه هرچند که علاقمندان به فرهنگ و سوی کاخ مرمر حرکت کردند ،ولی است .روشمان در تحلیل رویدادهای
دیوانگیاش محصول دوران پس که هیچ بنیبشری از جمله خالق نخست پس از انقلاب ،هنوز خواندنی ادبیات معاصر ایران را غمگین کرد ناگاه سلاحهای سنگین بهکارگرفته مهم سیاسی و اجتماعی با اخلاق و
از رنسانس اروپاست .شخصیتی اثر را توان آن نیست که آنرا شاهکار و خوشمزه هستند هرچند گذر زمان اما گذر او از آستانهی ناگزیر ،چنان شد و عدهای کشته و مجروح شدند. علم و مسؤولیت ملی خوانایی ندارد
ماجراجوست که در پیری هوای نویسندهاش نداند و مخاطبان را به تا حدی از تازگی و طراوت آنها کاسته غیرمنتظره و ناگهانی رخ نداد که این تعداد تلفات و زخمیهای مردم و غرضورزیهای عقیدتی و گروهی
افتخارآفرینی و عشقورزی در سر متجاوز از ۵هزار نفر بود .مردم در در بررسیهای سیاسیمان نقشی
دارد .در تمام داستان طولانی او، افسوس را صدچندان کند. شهرهای تبریز ،قم ،شیراز و قزوین به
هیچ اثری از ترس و تردید در اعمال زد و خورد با پلیس پرداختند و تلفات تعیینکننده ایفا میکند».
و رفتارش پیدا نیست .نیت پاک و توجهی یکسان به اثری دیگر از آن است .بهترین نمونهها از این نوع آثار پزشکزاد در مقایسه با بسیاری زیادی تحمل کردند .تعداد کشته لطفالله میثمی ،یکی از طرفداران
آرمانهای بلندی دارد و به نوکرش نویسندهی فقید بخواند. را میتوانیم در کتاب «انترناسیونال از اصحاب فرهنگ در تاریخ ایران شدگان و زخمیهای شهرستانها را بانفوذ خمینی در بخشی از خاطرات
سانچو وعده حکومت و ثروت میدهد. بچهپُرروها» (هفده مقاله و لطیفه معاصر ،آدمی بختیار و خوشاقبال خود دربارۀ کشتهشدگان ۱۵خرداد
داییجا ِن پزشکزاد اما از جنس به اصل سخن برگردیم و نکتهسنج ِی بود .او اگرچه در سالهای تبعید ،دچار تا ۱۰هزار نفر نوشتهاند». و ۱7شهریور (میدان ژاله) چنین
دیگری است .آدمیزاد مفلوکی است وعدهشده را ادا کنیم. سیاسی) بیابیم. تنگی معاش بود و مثل قریب به اتفاق مسؤولان جمهوری اسلامی که گفته است« :در مورد تعداد شهدای
که از ترس دزد زیر میز پنهان میشود آثار پزشکزاد از نقد ادبی تا نویسندگان ایرانی امکان بهرهمندی حتی در کتابهای تاریخی و فرهنگ ۱۵خرداد شایعههای زیادی بود .تعداد
و در ساعتهای آخر عمرش هم بجای از همان آغاز انتشار پاورقی لطیفههای سیاسی ،از پاورقیهای از منافع مالی آثارش را نداشت اما زبان فارسی ازجمله فرهنگ دهخدا ۱۰تا پانزده هزار نفر گفته میشد.
پنج هزار تومان پسانداز مشقاسم که «داییجان ناپلئون» در مجله طنزآمیز تا ترجمهها و تالیفات خوشبختانه تا پایان حیات ،مورد نیز دست برده و مطابق میل و صلاح شایع بود که اینها را با هلیکوپتر
پیشش امانت بوده ،زمینی بیارزش فردوسی ،موضوع شباهت تاریخی ،هرچند جز یکی(داییجان احترام عموم ایرانیان داخل و خارج از خود هرچه را خواستهاند ،حذف یا در دریاچه نمک قم میریختند و
شخصیتهای اصلی و همچنین ناپلئون) ،شاهکار نیستند اما همگی کشور بود و در هر مجلس و محفلی که اضافه کردهاند ،در چاپ دوم فرهنگ قبر مشخصی هم ندارند که البته این
وسط بیابان خدا را به او میاندازد. وضعیت روانی و موقعیت اجتماعی دارای استانداردی بالاتر از میانگین حاضر میشد ،قدر میدید و بر صدر دهخدا که در تهران در سال ۱377 حرفها به نظر من اغراق است .سال
تفاوت سانچو پانزا و مشقاسم هم قهرمان داستان پزشکزاد با الگوی محصولات منتشره در آن سبک مینشست .در مملکتی که سرنوشت منتشر شده است ،در صفحه ،۹۹۶۹ ۵۰که در زندان اوین بودم ،برخی از
از همین دست است .سانچو برخلاف داستانی و شخصیتپردازی رمان « ُدن هستند و میتوان بسیاری از آنها را اهل قلم معمولا چشیدن طعم داغ جلد هفتم ،کشتهشدگان ۱۵خرداد مجاهدین شاگرد بازاری بودند و در
مشقاسم که محو داییجان و مطیع کیشوت» شاهکار میگل دو سروانتس از بهترینهای نمونههای نشر در صد و درفش است و دستمزد نویسنده 4۲را بر اساس گفتۀ تبلیغی خمینی متن جریان ۱۵خرداد هم شرکت
تام و تمام اوامر اوست ،در بیشتر ( )Miguel de Cervantesمطرح و روزنامهنگار با پسگردنی پرداخت ۱۵هزار نفر قید کردهاند .همچنین داشتند .از آنها تحقیق کردم؛ گفتند
مواقع منتقد کارهای ُدن کیشوت شد .تا همین امروز هم هر از گاهی سال اخیر زبان فارسی دانست. میشود ،داشتن عمر طولانی و با عزت شخص خمینی در یک سخنرانی که ما که در بازار بودیم و همدیگر را
است .او معمولا به وقت اوهام و یکی از دارودسته ادبیاتچیهای از کلیات که بگذریم ،بهانه اصلی برای اصحاب این صنف ،حتی بدون در ۲۱مهرماه ۱3۵7در پاریس برای میشناختیم ،شهیدی نداشتیم.
هذیانگوییهای اربابش ،بصیرتش وطنی وسط یکی از پریشانگوییهای نگارنده برای نوشتن این چند سطر، مکنت و ثروت ،اقبالی شایان میطلبد. عدهای از دانشجویان مسلمان ایراد گفتند عدهای پا برهنه بودند و تیر
را از کف نمیدهد و کمتر پیش معمولشان درباره ادبیات داستانی اشاره به نکتهای مهم درباره شاهکار به همین سیاق ،ذکر احوال کرد ،کشتهشدگان میدان ژاله را که خوردند ولی این که ۱۵خرداد شهید
میآید که در پرت و پلاگوییهای ُدن معاصر فارسی ،دو سه جملهای ایرج پزشکزاد ،رمان «داییجان نویسندگان جدی و استخواندار در گنجایش بسیار محدودی داشت ،رقم شدند ،اغراق است .آنها قضیه دریاچه
کیشوت همدلانه با او همراهی کند. هم در باب همانندی داییجان و ناپلئون» است .پیش از پرداختن به سرزمین مصیبتزده ما ،معمولا نمک را هم اغراقآمیز میدانستند.
تفاوت میان ُدن کیشوت و داییجان، ُدن کیشوت و شباهت مشقاسم و آن نکته ،بیفایده نیست اگر به اهمیت میان فراموشی و بدنامی در نوسان عجیب ۲۰هزار نفر عنوان ساخت.
تفاوت میان کنشگر و کنشپذیر، سانچو پانزا (،)Sancho Panza تاریخی این کتاب در فرهنگ معاصر است .اینکه نویسندهای ،در عمری به عمادالدین باقی در سپتامبر البته تعداد مجروحان زیاد بود.
میان گذشته و آینده ،میان فعال بودن اظهار لحیه میکنند .واقعیت اما این ایران -با وجود نظر نویسندهاش- درازای نزدیک به یک قرن ،نه مشمول ۲۰۰4در پایگاه اینترنتی بیبیسی در ورامین هم خیلیها را کشتند
و منفعل ماندن است .ایرج پزشکزاد با است که ،وضعیت نمایش ِی وابسته بپردازیم و در آخ ِر مقال ،نکتهسنجی فراموشی و نه گرفتار بدنامی شود ،هم ( )BBCPersian.comدر مورد تلفات ولی در جایی حتی از مسؤولان
خلق داییجان به سیاق ُدن کیشوت، به ماجراهای یک ارباب و نوکرش یا حکایت از کیفیت بالای آثارش دارد و واقعی۱7شهریور که اسلامیون نام آن هم نشنیدم که اجساد را در
آگاهانه یا ناخودآگاه ،در شاهکاری یک پهلوان و مهترش یا یک فرمانده کنیم. هم تصمیمات درست او را در زیست را «جمعۀ سیاه» و میدان ژاله ،محل دریاچه قم ریخته باشند .در مورد
ادبی ،تفاوت میان «ما» و «دیگران» و مصدرش ،از الگوهای بسیار قدیمی معمولاً هر نویسنده نامداری را با سیاسی و اجتماعیاش نشان میدهد. اصلی زد و خورد را «میدان شهدا» ۱7شهریور ۱3۵7نیز اغراقهایی
ادبیات داستانی دنیاست و ابداع هیچ یکی از آثار مشهورش میشناسند. در کنار اینها ،البته نباید از نامگذاری کردند ،نوشت« :پس از شد؛ مثلا شایع شد 8هزار نفر
را نمایانده است. گاهی البته شهرت اثر چنان از این نکته هم غافل شد که ایرج این رویداد خونین ،فرماندهی نظامی شهید شدهاند .آنهایی که در متن
هرچند ناصر تقوایی به ضرورت نویسنده خاصی نیست. نویسندهاش پیشی میگیرد که پزشکزاد ،در زمان و مکانی درست تهران اعلام کرد که در آن روز حدود حادثه بودند ،میگفتند 8۰۰ـ7۰۰
یکدستی روایت تصویری داستان، هرچند ُدن کیشو ِت سروانتس و صاحب اثر احساسی دوگانه درباره به عرصه رسید تا علاوه بر استفاده ۹۵نفر کشته و ۲۵۰نفر زخمی نفر بیشتر شهید نبوده است».
فصل پایانی رمان «داییجان ناپلئون» داییجا ِن پزشکزاد هر دو نمایندگانی آن پیدا میکند .از یکطرف شهرت از استعداد سرشارش در نویسندگی، شدهاند ».امروز میدانیم که این آمار مجله ماهانه «روزگار نو» چاپ
را در برداشت تلویزیونی عالیاش شیرینعقل از طبقهای رو به زوال در و موفقیت خودش را مدیون اقبال به مدد همراهان و همکارانی دانا به رقم واقعی بسیار نزدیک است .طبق پاریس در شماره ۱87مورخ
از این قصه نیاورده ،اما آنهایی که و توانا ،با انتشار ،به تصویر درآمدن تحقیقاتی که پس از انقلاب انجام شد، شهریور ۱۹۹7 ( ۱37۶میلادی)
مؤخره داستان را خواندهاند ،خوب و اجرای ُزبدهی آثارش توسط آن در روزی که «جمعه سیاه» نام گرفت، صفحه ۱۱۰طی گزارشی دربارۀ
میدانند که زمینهای بیارزشی که کاربلدان ،ماندگاری و نیکنامیاش در سراسر تهران حدود 88نفر کشته بلوای ۱۵خرداد 4۲نوشت« :پس
داییجان در آخر عمرش زورکی به در خاطره جمعی ایرانیان ،افزون شدهاند که ۶4نفر از آنها در میدان از دستگیری خمینی ،تظاهرات
مشقاسم فروخته بود ،موجب ثروتی شود .خوشبختانه پزشکزاد از اینهمه شهدا جان خود را از دست دادند. وسیعی بهسرکردگی بازاریها و
بادآورده برای نوکر داییجان شده و برخوردار بود و هم از این روست که یکی از مهمترین منابع ما بنیاد بارفروشان تهران صورت گرفت و
مکنت بادآورده ،موجب بازتولید یک میتوان او را از جمله بختیاران اهل شهید است که همان روزهای اول عدهای از روستاییان ورامین و برخی
داییجان جدید در هیبت آقای سالار انقلاب تشکیل شد و برای تمام شهرهای اطراف تهران به آنها پیوسته
ادب معاصر ایران دانست. شهدای انقلاب و جنگ در مناطق و به سوی ادارۀ رادیو در میدان
(مشقاسم سابق) میشود. ایرج پزشکزاد در نیمه نخست سراسر کشور پرونده تشکیل داد .از ارک حرکت کردند و بر سر راه،
دور و بر خودمان را که نگاه کنیم، زندگیاش ،با وجود اشتغال در روی پروندههای بنیاد شهید هم به اتوبوسها و تعدادی از ساختمانها،
اطراف ما پر است از داییجانهایی که مناصب قضائی و دیپلماتیک ،فراغت ازجمله ساختمان انجمن فرهنگی
در هر نسلی بازتولید شدهاند .بدبختی این را داشت که مجموعهای قابل همین نتیجه میرسیم. ایران و آمریکا ،کارخانه پپسیکولا
البته از زمانی بیشتر شد که برخی توجه و خواندنی از تألیف و ترجمه، «دنباله دارد»
از این داییجانها قصد کردند سوار
یابوی ُدن کیشوت بشوند بیآنکه
سواری بلد باشند!