Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۴۸ (دوره جديد
P. 12
صفحه - Page 12 - 1۲شماره 1814
جمعه ۱۵تا ۲۱بهمن ماه۱4۰۰خورشیدی
جنون و پشت پردۀ انقلاب اسلامی ()5
تماشا؛ نکبت
انقلاب ،گناه نوشته :ایرج آرینپور (نوامبر -۲۰1۲مارس -۲۰13کیهان لندن)
پدران این روزها مصادف است با دوران اوجگیری تظاهرات سیاسی و وقایعی که در داخل و خارج ایران به پیروزی
و تاوان «انقلاب اسلامی» و رفتن شاه و آمدن خمینی منجر شد.در پانزدهم آبان 1357کابینۀ نظامی به ریاست ارتشبد
فرزندان غلامرضا ازهاری روی کار آمد و همزمان ،محمدرضا شاه در پیامی اعلام داشت که صدای انقلاب مردم را شنیده است.
امروز ،همچنان این سؤال مطرح است که چه عواملی در «پیروزی انقلاب» و سقوط رژیم پادشاهی تأثیر اساسی
داشت .مقالۀ تحقیقی ایرج آرینپور که در شمارۀ اخیر فصلنامۀ «رهآورد» انتشار یافته است به طور فشرده به
این سؤال پاسخ میدهد .در چند شماره میخوانید.
افراد مسلح گروههای سیاسی در بهمن 1357 مارکسیستی ،یعنی سازماندهی مخفی را در قم دستگیر کرده ،به تهران کمیسیون ملی یونسکو شاخۀ ایران
و مبارزۀ مسلحانه را در سرلوحۀ کار انتقال دادند و از آنجا نیز وی را با نیز که نیابت ریاست آن را «ذبیحالله
میشود در تفاوت میان نتایج آن دو ناراضی پس از ۱3۵۷در نقد انقلابیون = اگر هر نسلی کیفر هواپیما بهاتهام تحریکات علیه منافع صفا» استاد ممتاز و معروف دانشگاه
انقلاب است .پس از انقلاب مشروطه آن سال موضعی برحق داشته باشند، ا شتبا ها ت خو د ش ر ا خود قرار دادند. ملت و امنیت و استقلال و تمامیت تهران بر عهده داشت ،کتاب دو جلدی
آنچه عاید ملت شد ،حکومتی بهتر آسیبهای ماندگاری است که در نتیجه بدون آسیب به آیندگان ارضی کشور ،به ترکیه تبعید کردند. مهمی دربارۀ ایران انتشار داد که یکی
بود که در کوتاه مدتی ،ایران نوین را تصمیمات و اعمال نسل انقلابی آن میپرداخت ،به احتمال در راه انقلاب روز ۱3دیماه همان سال مصطفی از منابع و مآخذ معتبر وقایع تاریخی،
از خاکستر فلاکت و پریشانی ایام قاجار دوران ،به آیندگا ِن ُملک و ملت ایران قریب به یقین ،اینهمه خشم پسر بزرگ خمینی هم دستگیر و به ادبی ،سیاسی و اجتماعی ایران بهشمار
برآورد .انقلاب مشروطه ،گامی بلند در و سرخوردگی از انقلاب حتی سازمانهایی مانند نهضت ترکیه نزد پدر خود تبعید شد .خمینی میرود .این نشریۀ معتبر که در سال
سفر میان جایگاه «رعیت» و «شهروند» وارد شده و تا هنوز ادامه دارد. نکبتبار بهمن 1357را آزادی به رهبری مهدی بازرگان بهاتفاق پسرش مصطفی ،پس از یک ۱343شمسی انتشار یافت و نام
برای باشندگان ایران بود و به همین شاید تلخترین قاعده حاکم بر تحولات در نسلهای برآمده از پس و یدالله سحابی (که رضاشاه طبق سال توقف در شهر «بورسا» در ترکیه، «ایرانشهر» بر آن نهاده شد ،دربارۀ
سبب،حتیناآگاهتری ِنمامردم،هیچگاه اجتماعی ،بیتناسب ِی میزان هزینههایی آن واقعه ،شاهد نمیبودیم. برنامۀ اعزام محصل به خارج آنها را به عراق اعزام میشود و پس از دیداری بلوای پانزدهم خرداد چنین گزارش
هوس بازگشت به ایام پیش از مشروطه است که گاهی در نتیجه عمل و انتخاب خشم فرزندان انقلابزده به اروپا فرستاد که تحصیلات عالیه از کربلا ،به نجف میرود و مقیم آن
یک نسل از باشندگان یک جامعه به نسبت به پدران انقلابیشان کنند و برایشان دانشگاه ساخت که داده است:
را نداشته و ندارند. نسلهای آینده آن کشور وارد میشود. ریشه در تاوانی بیوجه دارد کرسی استادی آن را اشغال کنند)، شهر مذهبی میشود. «از ۱۱تا ۱۵خرداد 4۲بهمناسبت
از سوی دیگر ،مشروطهخواهانی که اگر هر نسلی کیفر اشتباهات خودش را که فرزندان برای خطای برخلاف نصایح محمد مصدق به آنها پس از شکست شورش پانزدهم ایام عزاداری ماه محرم ،تظاهراتی
در مقابل استبداد قاجاری قیام کردند، بدون آسیب به آیندگان میپرداخت ،به پدران خود میپردازند. که از آخوند جماعت باید برحذر بود خرداد ،4۲علاوه بر سازمانهای در مشهد ،قم ،شیراز ،تبریز و تهران
نیروهای پیشرو جامعهای در حال پوست احتمال قریب به یقین ،اینهمه خشم و =تفاوت بنیادین انقلاب چون از پشت خنجر میزنند و حفظ موجود مخالف دولت و رژیم ،تعدادی روی داد که جنبۀ سیاسی داشت.
انداختن بودند .مشروطهخواهان -یا سرخوردگی از انقلاب نکبتبار بهمن مشروطه با آنچه انقلاب قانون اساسی از واجبات است ،چنین سازمان و گروه مخفی و زیرزمینی این اغتشاشات که با قتل پاسبانی
به بیان بهتر رهبران فکری مشروطه- ۱3۵۷را در نسلهای برآمده از پس آن اسلامی خوانده میشود در تصمیم گرفتند که با پذیرفتن رهبری جدید نیز شکل گرفت که برخی از در مشهد آغاز شده بود ،سرانجام
ایرانیانی دلسوز و تحصیلکرده بودند که واقعه ،شاهد نمیبودیم .خشم فرزندان تفاوت میان نتایج آن دو خمینی و یارانش ،مبارزۀ مسلحانه آنها صرفاً مذهبی و مستقیماً وابسته به تهران سرایت کرده و رفته رفته
هم فرهنگ غرب و مدرنیته را به خوبی انقلابزده نسبت به پدران انقلابیشان انقلاب است .پس از انقلاب و سازماندهی مخفی را بیاموزند به خمینی بودند که زیر نظر خود او شدت گرفت بهطوری که در پانزدهم
می شناختند و هم شناسای فرهنگ ریشه در تاوانی بیوجه دارد که فرزندان مشروطه آنچه عاید ملت و رژیم شاه را با انقلاب و قدرت یا شاگردان و پیروان و مریدان مورد خرداد ،در تهران به آتش زدن بعضی
خود بودند .این بزرگان هم دلسوز وطن شد ،حکومتی بهتر بود اسلحه سرنگون سازند .به همین اطمینان او اداره میشدند و توسعه از مؤسسات و اتومبیلها و قتل و جرح
بودند و هم واقف بر قرنها عقبماندگی برای خطای پدران خود میپردازند. که در کوتاه مدتی ،ایران سبب آنها نیز مانند سایر گروههای و کشتار جمعی از مردم بیگناه منجر
میهن و هممیهنان خویش .به همین در فرهنگ ما ،قدرت ،رابطهای نزدیک نوین را از خاکستر فلاکت و چریکی و انقلابی ،بدون اندیشیدن مییافتند. گردید و عدهای که بهعنوان عزاداری
سیاق ،رهبران مشروطه به مراتب با پدرسالاری دارد .در بررسی بسیاری پریشانی ایام قاجار برآورد. به سرنوشت و آیندۀ ملت و کشور، بعضی دیگر سازمانهایی بودند پیراهن سیاه بر تن داشتند ،دست به
پیشروتر و داناتر از گردانندگان دستگاه از اسطورههای ایرانی ،معمولا با پدرانی انقلاب مشروطه ،گامی در پی تماسهای خارجی برآمدند. که توسط مخالفان شاه پایهریزی تظاهرات دامنهداری زده و شروع به
روبرو میشویم که آگاهانه یا ناخودآگاه بلند در سفر میان جایگاه ابتدا همانند خمینی با حکومت شدند و به فعالیتهای زیرزمینی دادن شعارهایی بر ضد دولت کردند.
استبداد قاجاری بودند. به نابودی فرزندان خود میکوشند «رعیت» و «شهروند» برای جمال عبدالناصر و دستگاههای روی آوردند .مجموع این سازمانها چون کار فتنه بالا گرفت ،دولت با قوه
اینهمه اما در انقلاب بهمن ،۵۷یکسره و پس از رخدا ِد فاجعه ،در سوگ باشندگان ایران بود و به اطلاعاتی او تماس برقرار کردند و و گروهها که تعدادشان به حدود ۲۰ قهریه نایرۀ عصیان را فرو نشاند و در
وارونه شد .فاجعه انقلاب ،۵۷منجر به فرزندا ِن فناشده ،مویه میکنند .جدا همینسبب،حتیناآگاهتری ِن برای آموزش تعلیمات چریکی و گروه میرسید ،بهجز گروههایی مانند شهرهای تهران و شیراز موقتاً حکومت
برآمدن طبقهای از اراذلالناس ،اوباش از اسطورهها ،تاریخ ما نیز مملو از ما مردم ،هیچگاه هوس انقلابی ،از مصر سردرآوردند .افرادی جبهه ملی بهرهبری کریم سنجابی
و چپاولگرانی شد که به سرعت نهادهای پادشاهانی فرزند ُکش و شاهزادگانی بازگشت به ایام پیش از چون مصطفی چمران ،ابراهیم یزدی، و نهضت آزادی بهرهبری مهدی نظامی اعلام کرد.
اداره کشور را به فسادی شگفتآور مشروطه را نداشته و ندارند. صادق قطبزاده و محمد توسلی بازرگان و حزب ملت ایران بهرهبری از روز ۱۶خرداد ،قوای دولتی مسلط
آلودند و آینده چند نسل را به تباهی کورشده به فرمان شاهباباست. و چندهزار نفر دیگر برای کسب داریوش فروهر که خود را از پیروان بر اوضاع شدند و افراد دستگیرشده،
کشیدند .برخلاف ادعاهای مهمل و تا همین ۱۵۰سال پیش ،یعنی تا یوسف مصدقی -گذر تقویم هر سال تعلیمات براندازی رژیم ،با تدارکات محمد مصدق معرفی میکردند ،بقیه به دادگاههای نظامی تحویل گردیدند
بیوجه برخی انقلابیو ِن خودفریب و اواخر دوران سلطنت قجر ،هر ولایتی از که به بهمنماه میافتد ،ذکر مصیبت و توافقهای قبلی و از راه آلمان به اغلب افکار یا روشهای مارکسیستی و دو تن از آنها نیز محکوم به اعدام
وامانده ،گناه انقلابیون آن دوران ،نه ممالک محروسه ،شاهد حضور چندتایی آنچه در بهمن ۱3۵۷دامنگیر میهن شدند .بنا به آمار رسمی دولتی ،نتیجۀ
در تحولخواهی آن جماعت و نه در شازده نابینا بود که بزرگترهاشان به بهانه ما شد ،در ذهن و زبان ایرانیان دردمند مصر رفتند داشتند. این حوادث هشتاد و شش تن کشته
آرمانگرایی آنها بود .گناه این انقلابیون آرامش ُملک و صلاح رعیت ،لطف کرده شدت میگیرد و داغ فاجعهای که وطن آنها سپس از اردوگاههای تروریستی برخی خود را وابسته به اردوگاه و یکصد و نود و سه تن مجروح بوده
بدعاقبت ،در جهل آنها بود .پرواضح بودند و بجای بریدن سرشان ،یا میل داغ ما را به مرز فنا رسانده ،در جان این فلسطینی سر درآوردند و به خدمت مسکو میدانستند و بعضی نیز پیرو
است که این جماعت ،فارغ از هر به چشمان آنها کشیده بودند و یا حدقه دردمندان تازه میشود .در این گذ ِر سال دستگاههای اطلاعاتی یاسرعرفات افکار مائو تسهتونگ و انقلاب از راه است.
نیتی که داشتند ،عقبماندهترین و چشمان آنها را از دیدگان جهانبین به سال ،همزمان با اینکه به حکم زمان، رهبر وقت ،PLOمعمر قذافی رهبر شوراندن دهقانان بودند .در این میان طبقاظهارنظرسازمانهایانتظامی
تبهکارترین حکومت تاریخ ایران را تهی کرده بودند .بیشتر این شاهزادگان از تعداد انقلابیون آن ایام کاسته میشود وقت لیبی ،حافظ اسد رهبر وقت گروههای گوناگون مذهبی ـ سیاسی کشور ،این تظاهرات بهتحریک عدهای
جایگزین سامانهای کردند که با وجود بداقبال ،نه مرتکب خلافی شده بودند و نسلهای به عرصه رسیده پس از سوریه و فیدل کاسترو رهبر وقت نیز وجود داشتند یا پدید آمدند. از مخالفین دولت برای جلوگیری از
کاستیهایش،حکومتیمدرنوآیندهنگر و نه هوای طغیان در سر داشتند .راه انقلاب پا به میانسالی میگذارند ،قضاوت کوبا و برخی کشورهای کمونیستی برخی مانند حزب ملل اسلامی که اصلاحات و اخلال در راه پیشرفت
با بدنهای از تکنوکراتهای توانا بود. و رسم روزگار اما کاری به گناهکاری عموم جامعه نسبت به بانیان آن انقلاب دیگر درآمدند تا تعلیمات ببینند، ظاهراً فکرش از سال ۱34۰به وجود
سخن را با نقل قول از مهشید و بیگناهی آدمیان ندارد و بر مداری نکبتبار تندتر شده و خشم نسلهای کمک بگیرند ،چریک تربیت کنند، آمده بود ،پس از خرداد 4۲تأسیس مملکت بوده است».
امیرشاهی به پایان میبرم که در اوج پس از انقلاب نسبت به سالخوردگان، سازماندهی انقلابی بیاموزند و برای شد و خمینی را به رهبری شرعی
جنونجمع ِیمنتهیبهانقلاب،نههمراه دیگر میگردد. واماندگان و امواتی که در آن فاجعه سرنگونی محمدرضاشاه پهلوی و رژیم اقدامات و سازماندهی بعد
جاهلان شد و نه به تماشا بسنده کرد. سادهاندیشی و نیاز به آرامش ،همواره سلطنتی ،طبق وعدهای که عبدالناصر حزب برگزیدند. از شکست
امیرشاهی در پیشگفتار رمان «در نوع بشر را به این پندار کشانده که مشارکت کرده بودند ،بیشتر میشود. داده بود و خمینی آن را آغاز کرد، این حزب علاوه بر اجرای احکام
حضر» نوشته« :این عربدهجویان از کجا امور این جهان بایستی بر مدار انصاف فارغ از مزدوران و اوباش بهرهمند از هر جهت آماده شوند .سازمان اسلامی ،طرفدار و مب ّلغ اتحاد و حاج روحالله خمینی پس از
آمدهاند؟ به کجا میروند؟ از خاک این و تناسب بچرخد .این پندار هرچند از جمهوری اسلامی که بر مبنای مجاهدین خلق ،زادۀ همین طرز همبستگی ملل اسلامی نیز بود. دستگیری و انتقال به تهران ،مدتی
ُملک چه میخواهند؟ به سرنشینان این آرامبخش است اما کمتر بهره از حقیقت منفعتی که از استمرار حکومت اسلامی تفکر سران نهضت آزادی بود که ابتدا بنیانگذار آن شخصی بهنام کاظم در محلهای مختلف ازجمله منازلی
دارد .واقعیت این است که طبیعت میبرند هواخواه انقلاب ۵۷هستند و خود را ملی و پیرو مصدق مینامیدند بجنوردی و معتقد به مبارزۀ مسلحانه در داودیه و قیطریه ،با وضعی بسیار
سرزمین چه میگویند؟ قوانین و نوامیس خودش را دارد که هرگونه انتقاد و نارضایتی را با خشونت و بعدها نام جعلی ملی ـ مذهبی را بود .او فعالیت و عضوگیری مؤثر خود محترمانه زیر نظر قرار داشت .عدهای
میگویند :انقلاب! در بسیاری مواقع ،نه تناسب در آنها و هتاکی پاسخ میدهند ،واکنش را از سال ۱344آغاز کرد ،اما کادر از سرکردگان شورش تهران دستگیر
دیده میشود و نه اصل علیت از عهده باقیمانده انقلابیان فرتوت و جامانده از برای خود برگزیدند. رهبری و تقریباً تمام اعضای آن که شده و مورد محاکمه قرار گرفتند .دو
انقلاب؟ انقلاب از هر گلولهای توصیف آنها بر میآید .درواقع ،میان قطار انقلاب ،در مقابل خشم و انتقاد تمام این گروهها به این امید که در آن زمان حدود ۵۵نفر بودند، نفر از آنها بهنام طیب حاجرضایی که
کارگرتر است ،از هر تیری هدفدوزتر، آنچه ما تناسب میدانیم یا عدالت نسلهای سوخته پس انقلاب ،یکسان خمینی با نفوذ مذهبی خود و با توسط نیروهای انتظامی و امنیتی سرکردۀ میدانداران بود و برادرش
از هر شمشیری بُ ّراتر .انقلاب از هر میخوانیم با آنچه روزگار بر مبنای نیست .واکنش این جماعت نسبت به کمک آنها شاه را سرنگون خواهد دستگیر شدند و حزب متلاشی شد. حاج اسماعیل رضایی اعدام شدند
جنگی کثیفتر است ،از هر حادثهای اعمال و تصمیمات گذشتگانمان بر انتقاد نسلهای پس از خودشان ،بسته به ساخت و در قم اقامت خواهد گزید مهمترین سازمان مذهبی طرفدار (آبانماه )۱34۲و تعدادی نیز به
خودکامهآفرینتر ،از هر فاجعهای ما روا میدارد ،فرسنگها فاصله است. میزانواقعبینیوتَ َن ُّبهیکهفردفردشان و به ارشاد و راهنماییهای اخلاقی خمینی که حتی در دوران اتحاد با حبسهای مختلف محکومیت یافتند.
خونبارتر .کلمۀ انقلاب می ُکشد- شاهرخ مسکوب روشنفکر ارجمند نسبت به نتایج فجیع انقلاب کذایی پیدا بسنده خواهد کرد و آنها خواهند بود سایر گروههای سیاسی و چریکی و در هفدهم اسفندماه ۱34۲اسدالله
میلیونها به خاطرش مردهاند .انقلاب زمانه ما ،در پیشگفتار اندیشمندانهای که که قدرت سیاسی را قبضه و کشور را مارکسیستی نیز ماهیت پنهانکاری علم نخستوزیر استعفا داد و حسنعلی
جز خفقان رهآوردی ندارد -میلیونها بر ترجمهاش از سه تراژدی سوفوکلس کردهاند ،متفاوت است. اداره خواهند کرد ،رهبری بلامنازع و خود را حفظ کرد ،هیأتهای مؤتلفه منصور ،فرمان نخستوزیری گرفت.
تجربهاش کردهاند… آنها که در پی ( )Sophoclesنوشته ،همین نکته را بسیاری از انقلابیون سابق ،پشیمان بدون قید و شرط او را پذیرفتند و کلیه اسلامی بود که با بقایای فدائیان یکی از اقدامهای اولیۀ نخستوزیر
آزادی بودند ،انقلاب را خواستند؟ به زیبایی جامه واژگان پوشانده است که: و افسرده از نتایج انقلاب ،انتقادها و نیروهای خود را در اختیار وی قرار اسلام هم تماس نزدیک و ارگانیک جدید ،کوشش در راه ترمیم روابط
خمینی را پذیرفتند؟ آنها که آزادی «…ما امروز وارث مردهریگ پدرانمان درشتگوییهای نسلهای ناراض ِی لاحق دادند .غافل از آن که خمینی نهتنها از داشت .هیأتهای مؤتلفه نزدیکترین، شاه و دولت با روحانیون و دلجویی
را میشناختند ،به پیشواز دشمنانش هستیم و از خرمن غفلت آن خوابزدگان را میشنوند و دم بر نمیآورند .برخی همه آنها سیاستبازتر و مکارتر است، صمیمانهترین و منضبطترین روابط
رفتند؟ مصلحان را راندند؟ بدبخت خوشه میچینیم .گناهی که از دل و دیگرازآنها،همنواباناراضیان،خشمگین بلکه با مدیریت و حیلهگری استثنایی، را با شخص خمینی داشت و افرادی از خمینی بود.
تاریخ! تاریخ ناتوان ،تاریخ درمانده، دست نسلی سرچشمه میگیرد چون و شرمنده ،به انقلاب و جمهوری اسلام ِی حتی سیاستمداران و رهبران جهان را مانند حاج مهدی عراقی ،اسدالله حسنعلی منصور به جواد صدر وزیر
تاریخ بیهوده ،تاریخی که هرگز درسی جویباری در نسل بعد روان میشود و مولودش ،دشنام میدهند .دسته سومی لاجوردی ،اکبر هاشمی رفسنجانی، کشور خود دستور داد که با خمینی
نمیدهد ،هرگز شاگردی ندارد و برای ابد علفهای هرزه بلایا میرویاند .البته این هم از این انقلابیون کذایی هستند نیز فریب خواهد داد. جلالالدین فارسی ،علی اندرزگو و ملاقات کند و بکوشد با احترامات
در کنج کتابخانهها خاک میخورد!»** عدالت نیست که نسلی عصاره زهرآگین که حتی با علم به فجایع ناشی از او با مهارت و زیرکی خاص، صادق خلخالی در آن عضویت مؤثر خاص از او بخواهد که در سیاست
ساده و سرراست ،نکبت حاکم بر عمل نسلی دیگر را بنوشد ،عدالت نیست انقلاب بهمن ،۵۷همچنان در تأیید آن طرح موهومی بهنام حکومت ولایت داشتند (اعضای جوان همین گروه کشور دخالت نکند و مراتب ارادت
ایران امروز ،از درون ،آکنده از جه ِل اما واقعیت است و ای بسا که َم َثل روزگار خودکش ِی جمعی داد سخن میدهند و فقیه را قبلا ریخته بود ،پس از بودند که برنامۀ قتل حسنعلی منصور خاص نخستوزیر را به او ابلاغ کند
مر ّکب انقلابیان واماندهای است که و گردش ایام َم َثل دیوان بلخ است*». برخلاف عقل سلیم به ستایش آن فاجعه اطمینان از سازماندهی داخلی و را طراحی و در اول بهمن ماه ۱343 که او هم طی دو جلسه دیدار با وی،
بدون شناختن آزادی ،آزادیستیزترین به ماجرای انقلاب که برگردیم ،همین میپردازند .ایندسته آخر ،نه تنها به دلیل دریافت انواع کمکها از سازمان در برابر مجلس شورای ملی بهمورد چنین کرد و بلافاصله خمینی را با
مرتجعان را بر سرنوشت چند نسل بیتناسبی و پریشانی را میان آنچه مشارکتشان در انقلاب بلکه بیش از آن آزادیبخش فلسطین ( )PLOو احترام به قم بازگرداندند (شرح این
از مردم ایران حاکم کردند و تا هنوز، پدران مرتکب شدند و تاوانی که فرزندان به خاطر مقاومت هولناکشان در برابر دولتهای حافظاسد ،معمر قذافی و اجرا گذاشتند). ملاقاتها در کتاب خاطرات جواد
سالهاست که چشمبسته بر نتایج پرداختهاند ،مییابیم .چون نیک بنگریم، کوبا و حامیان آنها ،آخرین ضربه را اکثر مجموعۀ سازمانهای اسلامی صدر بهتفصیل آمده است .).درست
انقلابشان ،روشنی آفتاب را از ما دلیل برخلاف مهملات شرعی ،معیار سنجش «فهمیدن» ،شایسته شماتت هستند. به شاه وارد ساخت و بهگفتۀ بعضی پیرو خمینی و گروههای چپ و راست یک روز پس از ورود به قم ،خمینی
اعمال آدمیان ،نیت آنها برای انجام آن آنچه البته موجب شده که نسلهای از منابع خارجی با صدور فتوایی او را متعدد که بهشدت از شاه تنفر داشتند قولی را که به وزیر کشور داده بود
میطلبند! اعمال نیست .آنچه ملاک قضاوت است، از سلطنت خلع کرد (Hammond و در پی سرنگونی او و رژیمش بودند، زیر پا گذاشت و عدم تفاهم خویش
* سوفوکلس؛ «افسانههای تبای» سنجش نتایج آن اعمال است فارغ از ،Atlas ۱۹۹۹صفحه .)۱۶۷این پس از شکست ۱۵خرداد 4۲به این را با دولت مورد تأکید مجدد قرار داد.
ترجمه مسکوب ،شاهرخ؛ انتشارات خیرخواهی یا شرارتی که نیت عامل را امر باعث انتشار مقاله معروف رشیدی نتیجه رسیدند که با اقدامات سیاسی همز ما ن ،د ستگا ه تبلیغا تی
خوارزمی؛ چاپ چهارم ۱38۵؛ ص۲۱ مطلق و آغاز تظاهرات انقلابی از یک و تظاهرات مذهبی معمولی نمیتوانند عبدالناصر حملات خود را علیه
**امیرشاهی ،مهشید؛ «در حضر»؛ شکل داده است. سو و تحت فشار قرار گرفتن خمینی رژیم را سرنگون کنند .سرانجام بعضی دولت ایران و شخص شاه تشدید
برای نمونه ،تفاوت بنیادین انقلاب از جانب دولت عراق بهدستور صدام گروهها در ارزیابیهای خود به این کرد .با سخنرانیهای تند و کوبنده
چاپ اول ۱۹8۷میلادی؛ صص ۵-۶ مشروطه با آنچه انقلاب اسلامی خوانده حسین و جلوگیری از ورود او به کویت نتیجه نائل شدند که تنها راه رسیدن و تحریککنندۀ خمینی علیه شاه
به مقصود ،سازماندهی یک انقلاب و دولت و اصلاحات آنها ،سرانجام
از سوی دیگر شد. فراگیر است و پیروی از دو اصل مهم مأموران سازمان امنیت در روز ۱3
«دنباله دارد» آبان ماه ۱۹۶4( ۱343میلادی) او