Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۵۳ (دوره جديد
P. 13
صفحه 13ـ Page 13ـ شماره 1819
جمعه ۱۱تا پنجشنبه ۱۷مارس ۲۰۲۲
با شنیدن این حرف ،فضانوردان چیکار کردین؟ نخستین ماهواره ایران را لیاقتشون از بقیه بیشتر باشه. چند سالی است مشغول نگارش چند
یکییکی خودشان را کنار میکشند و ـ اونهم آزمایش شده قربان ،برنامۀ «توفیق» به فضا فرستاد! مشاور فضائی ،سیگارش را از دم جلد کتاب دربارۀ تاریخ پنجاه ساله انتشار
غذائی فضانوردها رو با همین نون «توفیق» و وقایع تلخ و شیرین آنم .این
تعارف شروع میشود: سنگکهای خودمون ترتیب دادیم که دکتر عباس توفیق دهنش بر میدارد و با تفکر میگوید: کتابها ضمناً حاوی شیرینترین و پر سر
ـ بفرمائید. حالت«بیوزنی»روکامل ًااحساسکنن!.. ـ خب ،فعل ًا ،اینو بذار دم دست ،بقیه و صداترین کاریکاتورها ،مقالات و اشعار
خب مثل اینکه کمکم میتونی شروع ـ بسیار خوب ،برای کفشها شون ـ حالا مطمئن هستین لباسها رو
ـ نخیر شما بفرمائید! چیکارکنیم؟موافقینازهمینکفشهائی طوری میدوزه که توی فضا پنچر نشه؟ تقاضاها رو نیگا کن. توفیق است.
ـ بسر خودتون قسم غیر ممکنه، کنی. که میگن «گر بر سر فولاد نهی نرم شود، ـ نه ،مطمئن که نیستم ولی خب ـ اهه ،داوطلب دومی هم از طرف وقتی چندی پیش خبر فرستادن
محاله بنده خدمت شما جسارت کنم! ـ قربان گویا اشکالی پیش آمده ،میگن اطمینان هم لازم نیس ،بالاخره هرچی ماهوارهای از ایران اسلامی به فضای
ـ خواهش میکنم شرمنده نفرمائین طبق تقویم حاج مصباح ،الآن قمر در نرم شود!» براشون بخریم؟ «قسمت» باشه همون میشه! اگه باجناق حضرتعالی معرفی شده. لایتناهی را شنیدم به یاد داستان
بزرگی از خودتونه ،اصلا تا موقعیکه ـ نه ،بنظر من برای اینکه جنبۀ «قسمت» باشه بدون لباس هم که مشاور ،اخمهایش توی هم میرود طنزآمیزی افتادم که در زمان هویدا
جنابعالی تشریف دارین بنده سگ کی عقربه ،ساعت نداره! ایرانی قضیه کاملا حفظ بشه بهتره تحت عنوان «سفینه ماهنشین ایرانی»
ـ برو این نظر قربونیها رو بده برای بفرستیمشون سالم بر میگردن! و میگوید. در توفیق چاپ کرده بودیم .این داستان
باشم پیاده شم! رفع قضا و بلا به خودشون آویزون کنن گیوه بپوشن! ـ خب ،راجع به غذای فضانوردها ـ راس میگی ،مثل اینکه کار مشکل را من با امضای «خاله سوسکه» و دکتر
از زمین پیام میرسد که برای پایان ـ۲ـ مسعود کیمیاگر با امضای مستعار «زرد
دادن غائله ،شیر یا خط بروند .شیر یا و مطمئن باشن که طوری نمیشن. نظرتون چیه؟ شده ،خب دیگه چی؟ آلو عنک» مشترکاً نوشته بودیم .داستان
خط میروند و چون بازنده جر میزند ـ ولی قربان ،گویا سراینکه کی باید مقدمات کار مسافرت فضانوردان به ـ از خودشون بپرسین ،هرچی دوست ـ والله از قرار معلوم ،این تقاضاها به شیرین است در انتقاد از خلق و خوی
دو فضانوردی دیگر دست و پایش را کرۀ آماده شده ،در پایگاه فضائی وطنی، ترتیب اهمیت روی هم چیده شده. و رفتار و کردار و خلاصه :اخلاق کامل ًا
میگیرند و از سفینه پرتش میکنند اول سوار شه با هم دعواشون شده! مدعوین یک لنگه پا ایستادهاند و منتظر دارن بگین واسهشون بپزن! چون به ورقۀ داوطلب سومی هم کارت ایرانی خودمان! ...فرق نمیکند که در
راستی یادم نبود ،یه عده که در تشریف آوردن بقیۀ حضرات هستند. ـ قربان ،خودشون دلشون چلو خورش ویزیت«ریاستجمعیتطرفدارانموش دوران صدارت حاج میرزا آقاسی زندگی
روی سطح ماه! وصف سفینۀ وطنی اشعار فیالبداهه مشاور فضائی صدراعظم در گوش قرمهسبزی میخواد ،ولی یادمه ننه کنیم یا امیرعباس هویدا یا محمود
بدینترتیب ،مردم جهان صحنۀ گفتن ،منتظرن برن پشت میکروفن و جونمون از بچگی بما میگفت که چلو و گربه» سنجاق شده.
«فرود آمدن هیجان انگیز!» انسان را صدراعظم میگوید: خورش سر دل آدم وای میسه ،اینه که ـ نچ ،نچ ،نچ میگین چیکار کنیم؟ احمدینژاد.
در ماه بر پردههای تلویزیون خود تماشا اشعارشونو با صدای بلند بخونن. ـ قربان من که خدمتتون عرض کرده من میترسم قرمهسبزی فضانوردها مونو ـبنده میخواستمخواهشکنم،حالا داستان ،مقدمهای داشت با اشاره به
ـ حالا نمیشه برنامۀ شعر حذف بشه؟ بودم ،پایگاه بیشتر از هزار نفر جا نداره سنگین شون بکنه و نذاره رضایفشونو که همۀ زحمات سفینه رو ما متقبل تعیین مشاور فضائی از طرف «صدراعظم
میکنند! ـ نخیر قربان ،شعر تو خون ما ولی شما مثل اینکه سه هزار نفر رو برای شدیم اجازه بفرمائید که یکی از ما به
بمحض اینکه عملیات عکس برداری ایرونیهاس ،مگه میشه سفینۀ ایرونی درست انجام بدن. عصائی» و به این شرح:
از سطح ماه شروع میشود فضانوردان رو بره آسمون ،اونوقت در وصفش شعر شرکت در مراسم دعوت کردین. ـ نه ،نمیشه با نظرشون مخالفت کرد، این افتخار بزرگ نائل بشه. «حالا اگر فرض کنیم که مشاور
به دوربین برمیگردند دست بگردن هم ـ بعله ،تو گفته بودی ،اما نمیشه یه اونوقت میرن میگن مارو فرستادند فضا ـ من حرفی ندارم ولی اونوقت شما فضائی صدراعظم توانسته باشد یک
میاندازند که ژستهای آبدوغ خیاری خونده نشه؟ عده رو دعوت نکرد ،از آدم دلخور میشن، یه ظرف غذای درست و حسابی جلومون میتونین جواب مقام محترم مدیریت سفینه سرنشیندار به ماه بفرستد (که
ـ پس سر جدت بگو شعر نو نخونن عامل شرکت نفتالین و باجناق من و لابدمیتواند)ببینیمچنینسفینهایکه
میگیرند و لبخند میزنند! پشت سرمون صفحه میذارن! نذاشتن! ریاست محترم جمعیت طرفداران موش سازنده و سرنشینانش ایرانی هستند و
پس از انجام عملیات در ماه ،نوبت کار سفینه مختل میشه! اشکال نداره قربان ،فقط میخوام ـ اینهم حق با شماس ،به آشپز باشی مطابق آب و هوای ایران ساخته شده به
استراحتمیرسد،طبقبرنامۀتنظیمی، ...سرانجام دگمۀ مخصوص ،فشار داده بهتون مژده بدم که مقاومت بدنی میگم طاس کباب و آش رشته هم و گربه رو بدین؟ چه ترتیب به ماه میرود و برمیگردد.
میشود و موشک در فضا اوج میگیرد، فضانوردهای ما از لحاظ قرار گرفتن در مشاور فضایی ،مکثی میکند و داستان ما دو قسمت دارد .در
فضانوردان باید چهار ساعت بخوابند. در این موقع باران ریزش میکند و مردم براشون بپزه که جای گله باقی نمونه! قسمت اول مذاکرات مشاور قضائی و
رختخوابها را توی نور ماه! پهن فراری میشوند ،صدراعظم و مشاورش حالت بیوزنی باور نکردنیه. ـ خیلی خوبه. میگوید: وردستهایش قبل از پرتاب سفینه و در
میکنند ،کاسۀ آب یخ را بالای سرشان خودشان را به زیر سقف میرسانند ـ بارکالله ،برای ایجاد حالت بیوزنی ـ راستی فکر خوبی بنظرم رسید ،برای قسمت دوم جریان پرتاب موشک حامل
و وضع فضانوردان را از گیرندههای اینکه کسی دلخور نشه ،بجای یه نفر ،سه فضانوردان ایرانی شرح داده شده است.
میگذارند و بخواب میروند. ـ خب بچهها ،گفتین چند نفر برای
قرار است بعد از چهار ساعت تلویزیونی تماشا میکنند. نفر میفرستیم.
فضانوردان بیدار شوند و بطرف زمین صدراعظمبحالتاعتراضبهمشاورش ـ ممکن نیست ،مگه یادتون رفته که سفر به ماه داوطلب شدهاند.
سفینۀ ما فقط برای یه نفر ظرفیت داره؟ ـ والله تعداد تقاضاها زیاده ولی
حرکت کنند. میگوید: ـ تو هم مثل اینکه از پشت کوه قاف نمیتونیم به همهاش ترتیب اثر بدهیم.
چهار ساعت میگذرد اما خبری ـ مگه نگفته بودی هوا آفتابیه .پس ـ بنظر شما کدومیک از کسانی که
از فضانوردان نمیشود ،مشاور فضائی آمدیها! تا حالا داوطلب شدن شایستگی شون
صدراعظم دستپاچه میشود پیام چرا بارون گرفت؟ ما توی اتوبوسی که سی نفر جا داره
ـ من تقصیر ندارم قربان ،هواشناسی شصت تا مسافر اضافه میچپونیم ،یعنی بیشتره؟
میفرستد: پیشبینی کرده بود ،حالا هم عیبی نداره توی این سفینه جای دو نفر آدم اضافی ـ «دختر شایسته» چطوره؟
ـ پاشین بچهها ،پاشین! «آب میخوره به موشک ،مثل «تربچه ـ نه ،اون حیفه! بهتره یه مرد باشه.
نیس که به میلههاش آویزون بشن! ـ پس بهتره خودتون نظر بدین ،مثل ًا
(انگار نه انگار) نقلی شب عید» تر و تازه میشه! ـ هر طور میل شماس ،پس لطفاً امر این تقاضای اول که جلوی منه یه توصیه
باز مشاور فضائی پیام میفرستد: مدتی بعد ،سفینه در ماه فرود میآید. بفرمایید این سه نفر هرچه زودتر آماه از مقام مدیریت عامل شرکت نفتالون،
ـ لنگ ظهره بابا ،پاشین بکارتون فضانوردها هر کدام بلند میشوند که ضمیمه داره ،گمون میکنم ایشون
زودتر از دیگری در سطح ماه فرود بیایند. بشن که برنامهشون عقب نیفته.
برسین. مشاور صدراعظم برای جلوگیری از ـ خب قربان ،لباس فضانوردها رو
(نخیر ،جواب نمیدهند). دعوا ،از زمین پیام میفرستد که یک نفر
مشاور فضائی مرتب پیام رادیوئی که از همه شجاعتر است زودتر پیاده بدیم کی بدوزه؟
میفرستد ولی بجای جواب ،از شود تا اگر خطری نبود دو نفر دیگر ـ بده به همین اوس عباس خودمون.
دستگاههای گیرنده فقط صدای خر و مرتب سفارش میکنه و میگه ما اینهمه
پف فضانوردان شنیده میشود! پیاده شوند. لوایح دولت را تصویب میکنیم ،عوضش
رفقارو معرفی کنین پیش ما لباس
بدوزن.
18 96 4
1 3
(سودوکو)
57
15 14 13 1۲ 11 1۰ 9 8 7 6 5 4 3 ۲ 1عمودی:
74
5 ۱ـ از روزنامهنویسان قدیمی ،معروف 1
و فقید ایران ۲
4 19 ۲1 4
۲ـ دوست آواز ـ جذاب ّیت ـ از حرکات آب
3ـ سوگ ـ باغ و مزرعه ـ آرزوها 3
13 ۲5 ۴ـ از شهرهای تاریخی هندوستان ـ
4 قسمتی از صورت ـ برگرداندن از 4
5 84 51 5
زبانی دیگر
۲ 5ـ از کشتیگیران معروف و قدیمی 6
۲49 6 3 ایران و قهرمان پیشین جهان ـ
۲5 صومعه 7
8 13 8
۶ـ از اقلیتهای قومی کشور ما ـ توان
ـ از پیمودنیها 9
عمودی: 11 1۰ 9 8 7 6 5 4 3 ۲ 1 ۷ـ وحدت ـ تمجید
۹ـ همه د ا ر یم ـ ۱ـ از فیلمسازان معروف ۸ـ از پوشاک ـ عریض ـ خواری 1۰
رودخانهای در اروپا 1 ۹ـ کاخی تاریخی در ایران ـ ضامن ـ
و فقید کشور ما 11
۱۰ـ زبان موسیقی ـ ۲ـ تپه ـ از پیامبران ۲ از اعضای داخلی بدن انسان 1۲
پرندهای است ـ وسیله 3ـ از پادشاهان سامانی
۴ـ خوراکی است متداول 3 ۱۰ـ علامت جمع ـ معروف ـ علمی 13
معالجه
۱۱ـ از آثار شکسپیر ـ چشم 4 است 14
5ـ بخشی از اوستا ـ ۱۱ـ رستاخیز ـ از داستانهای معروف 15
5
الفت 6 هزار و یکشب
۶ـ بیهوده ـ گیاهی با ۱۲ـ اطلاع ـ بخشی از اندام ـ از
مبهمات افقی:
مصارف صنعتی ۱3ـ جزیرهای در جنوب شرقی آسیا
۷ـ شهری معروف در 7 دوزخ ۱ـ از سلاطین ایران که در
ـ گلی است ـ آشکار ۱۱ـ حرف خطاب ـ مرحله خارج از کشور درگذشت
پاکستان ـ من و تو 8 ۱۴ـازمیوههاـآبجاریـعلامتجمع ۲ـ از خوانندگان قدیمی و
۸ـ بیابان بی آب و علف 9 ۱5ـ خیلی کوچک ـ از شعرای نوپرداز به مرحله ـ آرزو و میل
۱ ۲ـ شکا ف ـ پنبه معروف کشور ما
ـ از طرق ارتباطی 1۰ و فقید کشور ما پاکنکرده ـ التماس ـ 3ـ سند و دلیل ـ صدا و نوا
جواهر ـ از شهرهای ایران
۴ـ تله ـ مدارک ـ زادگاه ۱3ـ عظمت ـ از ماههای
حل جدول شماره قبل 11 حل جدول شماره قبل 5ـ ارجمندی ـ مرکز قمری
۹ـ از دروس دبستان ـ جاوید افقی: عواطف انسانی ـ پر بها ۱۴ـ از ترانهسرایان و شعرای
۱۰ـ مقررات مد ّون ۱ـ از فلاسفه معروف آلمان و صاحب نام معاصر ایران ـ تکخال
مؤلف «نقد خرد محض» ۶ـ از زبانهای باستانی ایران ـ گل
۱۱ـ دودمان ـ از رودخانههای ۲ـ لوازم زندگی و بار و بنه ـ عدم امتنان و ناشکری ۱5ـ اضطراب ـ بر اساس
اروپا ـ پنهان ـ کتاب مقدس زرتشتیان ۷ـ منحصر به فرد ـ از رسوم و بهصورت ظاهر
3ـ از هنرپیشگان برجسته و
محله ها ی قد یمی و
قدیمی تآتر کشورما معروف تهران
۴ـ برهنه و عریان ـ مددکار ۸ـ عشیره ـ عددی است
ـ وحشی ـ از سبزیجات
ـ مرطوب ۹ـ از نویسندگان و
5ـ از آنطرف «بلی» است ـ روزنامهنگاران برجسته و
بعید ـ موجودی افسانهای بلندپایه معاصر ایران
۱۰ـ از حفظ کردنیها ـ
۶ـ لشکر ـ گرو گذارنده آزرم ـ آن سوی ـ ته
۷ـ دهان ـ پیرو مانی
۸ـ خداحافظی ـ از سبزیجات