Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۵۳ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪1819‬‬
‫جمعه ‪ ۱۱‬تا پنجشنبه ‪ ۱۷‬مارس ‪۲۰۲۲‬‬

‫با شنیدن این حرف‪ ،‬فضانوردان‬                              ‫چیکار کردین؟‬            ‫نخستین ماهواره ایران را‬                                                              ‫لیاقتشون از بقیه بیشتر باشه‪.‬‬   ‫چند سالی است مشغول نگارش چند‬
‫یکییکی خودشان را کنار میکشند و‬        ‫ـ اونهم آزمایش شده قربان‪ ،‬برنامۀ‬           ‫«توفیق» به فضا فرستاد!‬                                                       ‫مشاور فضائی‪ ،‬سیگارش را از دم‬           ‫جلد کتاب دربارۀ تاریخ پنجاه ساله انتشار‬
                                      ‫غذائی فضانوردها رو با همین نون‬                                                                                                                                 ‫«توفیق» و وقایع تلخ و شیرین آنم‪ .‬این‬
              ‫تعارف شروع میشود‪:‬‬       ‫سنگکهای خودمون ترتیب دادیم که‬                                        ‫دکتر عباس توفیق‬                                     ‫دهنش بر میدارد و با تفکر میگوید‪:‬‬      ‫کتابها ضمناً حاوی شیرینترین و پر سر‬
                     ‫ـ بفرمائید‪.‬‬      ‫حالت«بیوزنی»روکامل ًااحساسکنن!‪..‬‬                                                                                        ‫ـ خب‪ ،‬فعل ًا‪ ،‬اینو بذار دم دست‪ ،‬بقیه‬   ‫و صداترین کاریکاتورها‪ ،‬مقالات و اشعار‬
                                      ‫خب مثل اینکه کمکم میتونی شروع‬           ‫ـ بسیار خوب‪ ،‬برای کفشها شون‬              ‫ـ حالا مطمئن هستین لباسها رو‬
            ‫ـ نخیر شما بفرمائید!‬                                              ‫چیکارکنیم؟موافقینازهمینکفشهائی‬           ‫طوری میدوزه که توی فضا پنچر نشه؟‬                      ‫تقاضاها رو نیگا کن‪.‬‬                           ‫توفیق است‪.‬‬
‫ـ بسر خودتون قسم غیر ممکنه‪،‬‬                                       ‫کنی‪.‬‬        ‫که میگن «گر بر سر فولاد نهی نرم شود‪،‬‬     ‫ـ نه‪ ،‬مطمئن که نیستم ولی خب‬            ‫ـ اهه‪ ،‬داوطلب دومی هم از طرف‬           ‫وقتی چندی پیش خبر فرستادن‬
‫محاله بنده خدمت شما جسارت کنم!‬        ‫ـ قربان گویا اشکالی پیش آمده‪ ،‬میگن‬                                               ‫اطمینان هم لازم نیس‪ ،‬بالاخره هرچی‬                                             ‫ماهوارهای از ایران اسلامی به فضای‬
‫ـ خواهش میکنم شرمنده نفرمائین‬         ‫طبق تقویم حاج مصباح‪ ،‬الآن قمر در‬                  ‫نرم شود!» براشون بخریم؟‬        ‫«قسمت» باشه همون میشه! اگه‬                   ‫باجناق حضرتعالی معرفی شده‪.‬‬       ‫لایتناهی را شنیدم به یاد داستان‬
‫بزرگی از خودتونه‪ ،‬اصلا تا موقعیکه‬                                             ‫ـ نه‪ ،‬بنظر من برای اینکه جنبۀ‬            ‫«قسمت» باشه بدون لباس هم که‬            ‫مشاور‪ ،‬اخمهایش توی هم میرود‬            ‫طنزآمیزی افتادم که در زمان هویدا‬
‫جنابعالی تشریف دارین بنده سگ کی‬                       ‫عقربه‪ ،‬ساعت نداره!‬      ‫ایرانی قضیه کاملا حفظ بشه بهتره‬                                                                                        ‫تحت عنوان «سفینه ماهنشین ایرانی»‬
                                      ‫ـ برو این نظر قربونیها رو بده برای‬                                                     ‫بفرستیمشون سالم بر میگردن!‬                              ‫و میگوید‪.‬‬       ‫در توفیق چاپ کرده بودیم‪ .‬این داستان‬
                   ‫باشم پیاده شم!‬     ‫رفع قضا و بلا به خودشون آویزون کنن‬                           ‫گیوه بپوشن!‬         ‫ـ خب‪ ،‬راجع به غذای فضانوردها‬           ‫ـ راس میگی‪ ،‬مثل اینکه کار مشکل‬         ‫را من با امضای «خاله سوسکه» و دکتر‬
‫از زمین پیام میرسد که برای پایان‬                                                                      ‫ـ‪۲‬ـ‬                                                                                            ‫مسعود کیمیاگر با امضای مستعار «زرد‬
‫دادن غائله‪ ،‬شیر یا خط بروند‪ .‬شیر یا‬      ‫و مطمئن باشن که طوری نمیشن‪.‬‬                                                                       ‫نظرتون چیه؟‬                      ‫شده‪ ،‬خب دیگه چی؟‬         ‫آلو عنک» مشترکاً نوشته بودیم‪ .‬داستان‬
‫خط میروند و چون بازنده جر میزند‬       ‫ـ ولی قربان‪ ،‬گویا سراینکه کی باید‬       ‫مقدمات کار مسافرت فضانوردان به‬           ‫ـ از خودشون بپرسین‪ ،‬هرچی دوست‬          ‫ـ والله از قرار معلوم‪ ،‬این تقاضاها به‬  ‫شیرین است در انتقاد از خلق و خوی‬
‫دو فضانوردی دیگر دست و پایش را‬                                                ‫کرۀ آماده شده‪ ،‬در پایگاه فضائی وطنی‪،‬‬                                            ‫ترتیب اهمیت روی هم چیده شده‪.‬‬           ‫و رفتار و کردار و خلاصه‪ :‬اخلاق کامل ًا‬
‫میگیرند و از سفینه پرتش میکنند‬           ‫اول سوار شه با هم دعواشون شده!‬       ‫مدعوین یک لنگه پا ایستادهاند و منتظر‬              ‫دارن بگین واسهشون بپزن!‬       ‫چون به ورقۀ داوطلب سومی هم کارت‬        ‫ایرانی خودمان!‪ ...‬فرق نمیکند که در‬
                                      ‫راستی یادم نبود‪ ،‬یه عده که در‬           ‫تشریف آوردن بقیۀ حضرات هستند‪.‬‬            ‫ـ قربان‪ ،‬خودشون دلشون چلو خورش‬         ‫ویزیت«ریاستجمعیتطرفدارانموش‬            ‫دوران صدارت حاج میرزا آقاسی زندگی‬
                   ‫روی سطح ماه!‬       ‫وصف سفینۀ وطنی اشعار فیالبداهه‬          ‫مشاور فضائی صدراعظم در گوش‬               ‫قرمهسبزی میخواد‪ ،‬ولی یادمه ننه‬                                                ‫کنیم یا امیرعباس هویدا یا محمود‬
‫بدینترتیب‪ ،‬مردم جهان صحنۀ‬             ‫گفتن‪ ،‬منتظرن برن پشت میکروفن و‬                                                   ‫جونمون از بچگی بما میگفت که چلو‬                      ‫و گربه» سنجاق شده‪.‬‬
‫«فرود آمدن هیجان انگیز!» انسان را‬                                                             ‫صدراعظم میگوید‪:‬‬          ‫خورش سر دل آدم وای میسه‪ ،‬اینه که‬         ‫ـ نچ‪ ،‬نچ‪ ،‬نچ میگین چیکار کنیم؟‬                             ‫احمدینژاد‪.‬‬
‫در ماه بر پردههای تلویزیون خود تماشا‬       ‫اشعارشونو با صدای بلند بخونن‪.‬‬      ‫ـ قربان من که خدمتتون عرض کرده‬           ‫من میترسم قرمهسبزی فضانوردها مونو‬      ‫ـبنده میخواستمخواهشکنم‪،‬حالا‬            ‫داستان‪ ،‬مقدمهای داشت با اشاره به‬
                                      ‫ـ حالا نمیشه برنامۀ شعر حذف بشه؟‬        ‫بودم‪ ،‬پایگاه بیشتر از هزار نفر جا نداره‬  ‫سنگین شون بکنه و نذاره رضایفشونو‬       ‫که همۀ زحمات سفینه رو ما متقبل‬         ‫تعیین مشاور فضائی از طرف «صدراعظم‬
                         ‫میکنند!‬      ‫ـ نخیر قربان‪ ،‬شعر تو خون ما‬             ‫ولی شما مثل اینکه سه هزار نفر رو برای‬                                           ‫شدیم اجازه بفرمائید که یکی از ما به‬
‫بمحض اینکه عملیات عکس برداری‬          ‫ایرونیهاس‪ ،‬مگه میشه سفینۀ ایرونی‬                                                                  ‫درست انجام بدن‪.‬‬                                                           ‫عصائی» و به این شرح‪:‬‬
‫از سطح ماه شروع میشود فضانوردان رو‬    ‫بره آسمون‪ ،‬اونوقت در وصفش شعر‬                ‫شرکت در مراسم دعوت کردین‪.‬‬           ‫ـ نه‪ ،‬نمیشه با نظرشون مخالفت کرد‪،‬‬                ‫این افتخار بزرگ نائل بشه‪.‬‬    ‫«حالا اگر فرض کنیم که مشاور‬
‫به دوربین برمیگردند دست بگردن هم‬                                              ‫ـ بعله‪ ،‬تو گفته بودی‪ ،‬اما نمیشه یه‬       ‫اونوقت میرن میگن مارو فرستادند فضا‬     ‫ـ من حرفی ندارم ولی اونوقت شما‬         ‫فضائی صدراعظم توانسته باشد یک‬
‫میاندازند که ژستهای آبدوغ خیاری‬                             ‫خونده نشه؟‬        ‫عده رو دعوت نکرد‪ ،‬از آدم دلخور میشن‪،‬‬     ‫یه ظرف غذای درست و حسابی جلومون‬        ‫میتونین جواب مقام محترم مدیریت‬         ‫سفینه سرنشیندار به ماه بفرستد (که‬
                                      ‫ـ پس سر جدت بگو شعر نو نخونن‬                                                                                            ‫عامل شرکت نفتالین و باجناق من و‬        ‫لابدمیتواند)ببینیمچنینسفینهایکه‬
          ‫میگیرند و لبخند میزنند!‬                                                     ‫پشت سرمون صفحه میذارن!‬                                    ‫نذاشتن!‬       ‫ریاست محترم جمعیت طرفداران موش‬         ‫سازنده و سرنشینانش ایرانی هستند و‬
‫پس از انجام عملیات در ماه‪ ،‬نوبت‬                   ‫کار سفینه مختل میشه!‬        ‫اشکال نداره قربان‪ ،‬فقط میخوام‬            ‫ـ اینهم حق با شماس‪ ،‬به آشپز باشی‬                                              ‫مطابق آب و هوای ایران ساخته شده به‬
‫استراحتمیرسد‪،‬طبقبرنامۀتنظیمی‪،‬‬         ‫‪ ...‬سرانجام دگمۀ مخصوص‪ ،‬فشار داده‬       ‫بهتون مژده بدم که مقاومت بدنی‬            ‫میگم طاس کباب و آش رشته هم‬                               ‫و گربه رو بدین؟‬      ‫چه ترتیب به ماه میرود و برمیگردد‪.‬‬
                                      ‫میشود و موشک در فضا اوج میگیرد‪،‬‬         ‫فضانوردهای ما از لحاظ قرار گرفتن در‬                                             ‫مشاور فضایی‪ ،‬مکثی میکند و‬              ‫داستان ما دو قسمت دارد‪ .‬در‬
  ‫فضانوردان باید چهار ساعت بخوابند‪.‬‬   ‫در این موقع باران ریزش میکند و مردم‬                                               ‫براشون بپزه که جای گله باقی نمونه!‬                                           ‫قسمت اول مذاکرات مشاور قضائی و‬
‫رختخوابها را توی نور ماه! پهن‬         ‫فراری میشوند‪ ،‬صدراعظم و مشاورش‬                   ‫حالت بیوزنی باور نکردنیه‪.‬‬                         ‫ـ خیلی خوبه‪.‬‬                                  ‫میگوید‪:‬‬       ‫وردستهایش قبل از پرتاب سفینه و در‬
‫میکنند‪ ،‬کاسۀ آب یخ را بالای سرشان‬     ‫خودشان را به زیر سقف میرسانند‬           ‫ـ بارکالله‪ ،‬برای ایجاد حالت بیوزنی‬                                              ‫ـ راستی فکر خوبی بنظرم رسید‪ ،‬برای‬      ‫قسمت دوم جریان پرتاب موشک حامل‬
                                      ‫و وضع فضانوردان را از گیرندههای‬                                                                                         ‫اینکه کسی دلخور نشه‪ ،‬بجای یه نفر‪ ،‬سه‬   ‫فضانوردان ایرانی شرح داده شده است‪.‬‬
         ‫میگذارند و بخواب میروند‪.‬‬                                                                                                                                                                    ‫ـ خب بچهها‪ ،‬گفتین چند نفر برای‬
‫قرار است بعد از چهار ساعت‬                        ‫تلویزیونی تماشا میکنند‪.‬‬                                                                                                         ‫نفر میفرستیم‪.‬‬
‫فضانوردان بیدار شوند و بطرف زمین‬      ‫صدراعظمبحالتاعتراضبهمشاورش‬                                                                                              ‫ـ ممکن نیست‪ ،‬مگه یادتون رفته که‬                 ‫سفر به ماه داوطلب شدهاند‪.‬‬
                                                                                                                                                              ‫سفینۀ ما فقط برای یه نفر ظرفیت داره؟‬   ‫ـ والله تعداد تقاضاها زیاده ولی‬
                     ‫حرکت کنند‪.‬‬                                ‫میگوید‪:‬‬                                                                                        ‫ـ تو هم مثل اینکه از پشت کوه قاف‬       ‫نمیتونیم به همهاش ترتیب اثر بدهیم‪.‬‬
‫چهار ساعت میگذرد اما خبری‬             ‫ـ مگه نگفته بودی هوا آفتابیه‪ .‬پس‬                                                                                                                               ‫ـ بنظر شما کدومیک از کسانی که‬
‫از فضانوردان نمیشود‪ ،‬مشاور فضائی‬                                                                                                                                                       ‫آمدیها!‬       ‫تا حالا داوطلب شدن شایستگی شون‬
‫صدراعظم دستپاچه میشود پیام‬                             ‫چرا بارون گرفت؟‬                                                                                        ‫ما توی اتوبوسی که سی نفر جا داره‬
                                      ‫ـ من تقصیر ندارم قربان‪ ،‬هواشناسی‬                                                                                        ‫شصت تا مسافر اضافه میچپونیم‪ ،‬یعنی‬                               ‫بیشتره؟‬
                        ‫میفرستد‪:‬‬      ‫پیشبینی کرده بود‪ ،‬حالا هم عیبی نداره‬                                                                                    ‫توی این سفینه جای دو نفر آدم اضافی‬            ‫ـ «دختر شایسته» چطوره؟‬
          ‫ـ پاشین بچهها‪ ،‬پاشین!‬       ‫«آب میخوره به موشک‪ ،‬مثل «تربچه‬                                                                                                                                 ‫ـ نه‪ ،‬اون حیفه! بهتره یه مرد باشه‪.‬‬
                                                                                                                                                                 ‫نیس که به میلههاش آویزون بشن!‬       ‫ـ پس بهتره خودتون نظر بدین‪ ،‬مثل ًا‬
                  ‫(انگار نه انگار)‬         ‫نقلی شب عید» تر و تازه میشه!‬                                                                                       ‫ـ هر طور میل شماس‪ ،‬پس لطفاً امر‬        ‫این تقاضای اول که جلوی منه یه توصیه‬
   ‫باز مشاور فضائی پیام میفرستد‪:‬‬      ‫مدتی بعد‪ ،‬سفینه در ماه فرود میآید‪.‬‬                                                                                      ‫بفرمایید این سه نفر هرچه زودتر آماه‬    ‫از مقام مدیریت عامل شرکت نفتالون‪،‬‬
‫ـ لنگ ظهره بابا‪ ،‬پاشین بکارتون‬        ‫فضانوردها هر کدام بلند میشوند که‬                                                                                                                               ‫ضمیمه داره‪ ،‬گمون میکنم ایشون‬
                                      ‫زودتر از دیگری در سطح ماه فرود بیایند‪.‬‬                                                                                       ‫بشن که برنامهشون عقب نیفته‪.‬‬
                          ‫برسین‪.‬‬      ‫مشاور صدراعظم برای جلوگیری از‬                                                                                           ‫ـ خب قربان‪ ،‬لباس فضانوردها رو‬
         ‫(نخیر‪ ،‬جواب نمیدهند‪).‬‬        ‫دعوا‪ ،‬از زمین پیام میفرستد که یک نفر‬
‫مشاور فضائی مرتب پیام رادیوئی‬         ‫که از همه شجاعتر است زودتر پیاده‬                                                                                                          ‫بدیم کی بدوزه؟‬
‫میفرستد ولی بجای جواب‪ ،‬از‬             ‫شود تا اگر خطری نبود دو نفر دیگر‬                                                                                        ‫ـ بده به همین اوس عباس خودمون‪.‬‬
‫دستگاههای گیرنده فقط صدای خر و‬                                                                                                                                ‫مرتب سفارش میکنه و میگه ما اینهمه‬
      ‫پف فضانوردان شنیده میشود!‬                             ‫پیاده شوند‪.‬‬                                                                                       ‫لوایح دولت را تصویب میکنیم‪ ،‬عوضش‬
                                                                                                                                                              ‫رفقارو معرفی کنین پیش ما لباس‬

                                                                                                                                                                                        ‫بدوزن‪.‬‬

   ‫‪18 96 4‬‬

                       ‫‪1‬‬                        ‫‪3‬‬
                                                                          ‫(سودوکو)‬
‫‪57‬‬
                                                                                                                       ‫‪ 15 14 13 1۲ 11 1۰ 9 8 7 6 5 4 3 ۲ 1‬عمودی‪:‬‬
    ‫‪74‬‬
                                                    ‫‪5‬‬                                                                  ‫‪۱‬ـ از روزنامهنویسان قدیمی‪ ،‬معروف‬                                                                      ‫‪1‬‬
                                                                                                                                          ‫و فقید ایران‬                                                                       ‫‪۲‬‬
                       ‫‪4 19‬‬                     ‫‪۲1‬‬                            ‫‪4‬‬
                                                                                                                       ‫‪۲‬ـ دوست آواز ـ جذاب ّیت ـ از حرکات آب‬
                                                                                                                       ‫‪ 3‬ـ سوگ ـ باغ و مزرعه ـ آرزوها‬                                                                        ‫‪3‬‬
‫‪13‬‬                     ‫‪۲5‬‬                                                                                              ‫‪۴‬ـ از شهرهای تاریخی هندوستان ـ‬
                                                                                                ‫‪4‬‬                      ‫قسمتی از صورت ـ برگرداندن از‬                                                                          ‫‪4‬‬
    ‫‪5 84‬‬                                                                                  ‫‪51‬‬                                                                                                                                 ‫‪5‬‬
                                                                                                                                           ‫زبانی دیگر‬
                                                                              ‫‪۲‬‬                                        ‫‪ 5‬ـ از کشتیگیران معروف و قدیمی‬                                                                        ‫‪6‬‬
‫‪۲49 6‬‬                                     ‫‪3‬‬                                                                            ‫ایران و قهرمان پیشین جهان ـ‬
                                                                                     ‫‪۲5‬‬                                                        ‫صومعه‬                                                                         ‫‪7‬‬
‫‪8‬‬                                               ‫‪13‬‬                                                                                                                                                                           ‫‪8‬‬
                                                                                                                       ‫‪ ۶‬ـ از اقلیتهای قومی کشور ما ـ توان‬
                                                                                                                       ‫ـ از پیمودنیها‬                                                                                        ‫‪9‬‬
                                ‫عمودی‪:‬‬          ‫‪11 1۰ 9 8 7 6 5 4 3 ۲ 1‬‬                                                              ‫‪ ۷‬ـ وحدت ـ تمجید‬
‫‪ ۹‬ـ همه د ا ر یم ـ‬     ‫‪۱‬ـ از فیلمسازان معروف‬                                                                               ‫‪ ۸‬ـ از پوشاک ـ عریض ـ خواری‬                                                                       ‫‪1۰‬‬
  ‫رودخانهای در اروپا‬                                                                                    ‫‪1‬‬              ‫‪ ۹‬ـ کاخی تاریخی در ایران ـ ضامن ـ‬
                           ‫و فقید کشور ما‬                                                                                                                                                                                    ‫‪11‬‬
‫‪ ۱۰‬ـ زبان موسیقی ـ‬        ‫‪۲‬ـ تپه ـ از پیامبران‬                                                     ‫‪۲‬‬                         ‫از اعضای داخلی بدن انسان‬                                                                        ‫‪1۲‬‬
‫پرندهای است ـ وسیله‬    ‫‪3‬ـ از پادشاهان سامانی‬
                       ‫‪۴‬ـ خوراکی است متداول‬                                                        ‫‪3‬‬                   ‫‪ ۱۰‬ـ علامت جمع ـ معروف ـ علمی‬                                                                         ‫‪13‬‬
            ‫معالجه‬
  ‫‪ ۱۱‬ـ از آثار شکسپیر‬              ‫ـ چشم‬                                                           ‫‪4‬‬                                             ‫است‬                                                                         ‫‪14‬‬
                       ‫‪ 5‬ـ بخشی از اوستا ـ‬                                                                             ‫‪۱۱‬ـ رستاخیز ـ از داستانهای معروف‬                                                                      ‫‪15‬‬
                                                                                                   ‫‪5‬‬
                                     ‫الفت‬                                                          ‫‪6‬‬                                     ‫هزار و یکشب‬
                       ‫‪ ۶‬ـ بیهوده ـ گیاهی با‬                                                                           ‫‪ ۱۲‬ـ اطلاع ـ بخشی از اندام ـ از‬
                                                                                                                                              ‫مبهمات‬                                                 ‫افقی‪:‬‬
                           ‫مصارف صنعتی‬                                                                                 ‫‪ ۱3‬ـ جزیرهای در جنوب شرقی آسیا‬
                       ‫‪ ۷‬ـ شهری معروف در‬                                                           ‫‪7‬‬                                                                          ‫دوزخ‬                   ‫‪۱‬ـ از سلاطین ایران که در‬
                                                                                                                                   ‫ـ گلی است ـ آشکار‬          ‫‪۱۱‬ـ حرف خطاب ـ مرحله‬                   ‫خارج از کشور درگذشت‬
                        ‫پاکستان ـ من و تو‬                                                          ‫‪8‬‬                   ‫‪ ۱۴‬ـازمیوههاـآبجاریـعلامتجمع‬                                                  ‫‪۲‬ـ از خوانندگان قدیمی و‬
                       ‫‪ ۸‬ـ بیابان بی آب و علف‬                                                      ‫‪9‬‬                   ‫‪ ۱5‬ـ خیلی کوچک ـ از شعرای نوپرداز‬       ‫به مرحله ـ آرزو و میل‬
                                                                                                                                                              ‫‪ ۱ ۲‬ـ شکا ف ـ پنبه‬                            ‫معروف کشور ما‬
                         ‫ـ از طرق ارتباطی‬                                                          ‫‪1۰‬‬                                  ‫و فقید کشور ما‬         ‫پاکنکرده ـ التماس ـ‬                    ‫‪3‬ـ سند و دلیل ـ صدا و نوا‬

                                                                                                                                                                             ‫جواهر‬                        ‫ـ از شهرهای ایران‬
                                                                                                                                                              ‫‪۴‬ـ تله ـ مدارک ـ زادگاه ‪ ۱3‬ـ عظمت ـ از ماههای‬
                       ‫حل جدول شماره قبل‬                                                                 ‫‪11‬‬            ‫حل جدول شماره قبل‬                                      ‫‪ 5‬ـ ارجمندی ـ مرکز قمری‬

                                                ‫‪ ۹‬ـ از دروس دبستان ـ جاوید‬                       ‫افقی‪:‬‬                                                        ‫عواطف انسانی ـ پر بها ‪۱۴‬ـ از ترانهسرایان و شعرای‬
                                                       ‫‪ ۱۰‬ـ مقررات مد ّون‬        ‫‪۱‬ـ از فلاسفه معروف آلمان و‬                                                   ‫صاحب نام معاصر ایران‬                   ‫ـ تکخال‬
                                                                                 ‫مؤلف «نقد خرد محض»‬                                                           ‫‪ ۶‬ـ از زبانهای باستانی ایران ـ گل‬
                                                ‫‪۱۱‬ـ دودمان ـ از رودخانههای‬       ‫‪ ۲‬ـ لوازم زندگی و بار و بنه‬                                                  ‫ـ عدم امتنان و ناشکری ‪ ۱5‬ـ اضطراب ـ بر اساس‬
                                                           ‫اروپا ـ پنهان‬         ‫ـ کتاب مقدس زرتشتیان‬                                                         ‫‪ ۷‬ـ منحصر به فرد ـ از رسوم و بهصورت ظاهر‬
                                                                                 ‫‪ 3‬ـ از هنرپیشگان برجسته و‬
                                                                                                                                                                                                     ‫محله ها ی قد یمی و‬
                                                                                      ‫قدیمی تآتر کشورما‬                                                                                              ‫معروف تهران‬
                                                                                 ‫‪ ۴‬ـ برهنه و عریان ـ مددکار‬                                                                                          ‫‪ ۸‬ـ عشیره ـ عددی است‬
                                                                                                                                                                                                     ‫ـ وحشی ـ از سبزیجات‬
                                                                                              ‫ـ مرطوب‬                                                                                                ‫‪ ۹‬ـ از نویسندگان و‬
                                                                                 ‫‪ 5‬ـ از آنطرف «بلی» است ـ‬                                                                                            ‫روزنامهنگاران برجسته و‬
                                                                                 ‫بعید ـ موجودی افسانهای‬                                                                                              ‫بلندپایه معاصر ایران‬
                                                                                                                                                                                                     ‫‪ ۱۰‬ـ از حفظ کردنیها ـ‬
                                                                                    ‫‪ ۶‬ـ لشکر ـ گرو گذارنده‬                                                                                           ‫آزرم ـ آن سوی ـ ته‬
                                                                                      ‫‪ ۷‬ـ دهان ـ پیرو مانی‬

                                                                                 ‫‪ ۸‬ـ خداحافظی ـ از سبزیجات‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18