Page 21 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۷۷ (دوره جديد
P. 21
صفحه21شماره184۳ از ریچموندهیل تا هیولایی جنگی ،با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی پیدا
جمعه 5تا پنجشنبه 11سپتامبر ۲۰۲۲ کردهاند .در اینجا فرد به یک سرباز ،ملت به یک ارتش و
اتاوا ؛ ۵۰۰کیلومتر کشور به اردوگاهی نظامی تبدیل شده است» ]۵[.این یعنی
ویدئو الگوی کره شمالی در حال حاضر برای آنهایی که زیر عنوان
راهپیماییبرای روشنفکری ،استادی دانشگاه ،و یا تحلیلگر سیاسی ،از نظام
آراد یکی از قربانیان این رویداد فجیع است ،راهپیمایی ۵۰۰ اسلامی حمایت میکنند .پس باید دوباره این پرسش را مطرح
کیلومتری خود را که ۱۶روز قبل در ریچموندهیل آغاز دادخواهی ساخت که چه باید کرد؟ مردم باید به همان اصالتهای
شده بود ،در مقابل ساختمان نخست وزیری کانادا به پایان فرهنگی انسانساز بازگردند .این تنها راه است که میتواند
رساند .این راهپیمایی فقط فرصتی برای رساندن صدای خانوادههای قربانیان «پرواز »۷۵۲شرکت هواپیمایی اوکراین جامعه بشری را به سرمنزل سعادت برساند .اما چنین راه و
خانوادههای قربانیان «پرواز »۷۵۲هواپیمای اوکراینی نبود، اینترنشنال که سحرگاه ۱۸دی ۱۳۹۸با دو موشک سپاه چارهای جز با آگاهی یافتن از طریق توسعه و تعمیق توانایی
بلکه طی آن تلاش شد تا صدای تمام دادخواهان در ایران را پاسداران لحظاتی پس از پرواز از فرودگاه تهران سقوط کرد تفکر انتقادی امکانپذیر نیست .برای این منظور ،نمیتوان
و تمام سرنشینان آن جان خود را از دست دادند ،یک لحظه با ساعتها وقت گذرانی در شنیدن نظریه تحلیلگران
به گوش مردم کانادا برساند. از دادخواهی دست برنداشتهاند .خانوادههای دادخواه خود سیاسی فراوانی که از طریق رسانههای جمعی مردم را در
احمد رأفت با مهرزاد زارعی گفتگویی انجام داده است. را آماده برگزاری تجمعی در پایتخت کانادا در ۴اکتبر ۲۰۲۲ سطحیترین لایههای آگاهی با تحلیلهای خبری سرگرم نگه
میدارند ،آن توانمندی انتقادی برای غلبه بر هرزگی سیاسی
شود .هرنوع غفلت نسبت به این اصول اخلاقی غیرقابل در دوهزارمین روز این فاجعه میکنند. را فراهم آورد .آنچه نیاز است آموزشهای رهاییبخش
انکار نتیجهای جز به هرز کشاندن سیاست و زوال قوای پنجشنبهسومشهریورمهرزادزارعینیزکهفرزند ۲۰سالهاش اندیشه انتقادی برای درک مستقلانه شرایط است« .من
تصور میکنم آنچه نیاز است رشد شخصیت انسانی به
فرهنگی جامعه نخواهد داشت. فکری را در پی داشته و مردمان را به سوی همان بیمعرفتی عنوان هدف واقعی آموزش است» و باز فرض میکنم
به عنوان نتیجهگیری میبایست یکبار دیگر تاکید کرد و هرزگی خلاقیت انسان سوق میدهد ،کانت معتقد بود چیزی که لازم است ،نه روشهای معمولیتر ،نه روشهای
که هر نوع انحرافی از اصل مطلق احترام به انسان ،زیر که تنها با تبعیت از فرمان مطلق اصل انسانیت است که شبهعلمی روانشناسی تربیتی ،نه روشهای آموزش فرهنگی
هر عنوان و یا مصلحتی که توجیه شود ،نتیجهای جز به میتوان از لغزش جلوگیری نمود .و دقیقاً همین اصل است (هرزگان سیاسی و اخلاقی) ،بلکه نور انداختن بر موضوعات
هرز بردن هویت ،فرهنگ ،و ارزشهای انسانی به دنبال که زندگی عملی و اجتماعی را بر بنای اصول اخلاقی استوار و مشکلات زندگی است .چیزی که نیاز داریم نه تربیت
نخواهد داشت .بنابراین ،تنها سیاستهایی میتوانند ارزش میدارد .بنابراین اگر قرار است قانونی در جامعه به وجود هرزگان سیاسی بلکه توسعه استعدادهای انسانی است]۶[.
انسانی داشته باشند که این فرمان مطلق اخلاقی را به عنوان آید ،هم قانونگذار و هم موضوع قانون باید مردم باشند. امانوئل کانت در مقاله «بر اساس دیدگاه رایج :ممکن
انگیزه اصلی انتخاب کنند .نادیده گرفتن ارزش انسان در به همین دلیل ،فرمان مطلق اخلاق میبایست در مقامی است در نظریه درست باشد ،اما قابل اعمال به شرایط
سیاستگذاریها ،هرزگی سیاسی و از نقطه نظر اخلاقی بالاتر از انگیزشهای تجربی و صرف پیشبرد موفقیت آمیز عینی نیست»[ ]۷که در سال ١٧٩٣انتشار داد ،این مبحث
سیاستگذاریها باشد .از این رو ،نظریههای قراردادهای بیدارکننده را با بیانی متفاوت و با زیبایی تمام به نمایش
نکوهیده است. اجتماعی که این نوع ویژگیها را از نظر دور میدارند، گذاشت .این مقاله در حقیقت ،پاسخی بود به نقطه نظرات
*دکتر محمود مسائلی بنیانگذار و دبیرکل افتخاری نمیتوانند درهای سعادت را به روی انسانها گشوده و بنای فلسفی کریستین گرو[ ]۸که با همصدایی با اندیشههای
اندیشکده بینالمللی نظریههای بدیل؛ با مقام مشورتی نزد جامعه آزاد را بنیاد نهد .فقط یک فرمان وجود دارد و آن این هابس استدلال میکرد که هدف از انجام سیاستگذاری
سازمان ملل متحد؛ بنیانگذار و مدیر مرکز مطالعات عالی است که میبایست از جانب وظیفه مطلق برای انسانیت اجتماعی پیشبرد موفقیت آمیز اهداف آن است و نیازی
برانگیخته شده و بر اساس آن اقدام شود .این در حالیست به احیا و تکیه بر ارزشهای انسانی نیست .به نظر گرو،
حقوق بشر و توسعه دمکراتیک؛ اتاوا؛ کاناد که گروه مردم را موجوداتی سیاسی میدید که در جستجوی اندیشههای اخلاقی مبتنی بر وظیفه ناب برای انسانیت
]۱[ Boris Sidis. )۱۹۱۱(. Philistine and Genius, خوشبختی خویش از طریق ساختارهای اجتماعی میکوشند خیلی رسمی و فاقد توانایی کاربرد عملی هستند .این
New York, NY, US: Moffat, Yard & Company به نیازهای طبیعی خود پاسخ گفته و این ضرورت آنها را بر دیدگاه شدیداً مورد اعتراض کانت قرار گرفت .بنابراین در
]۲[ Ibid., p. ۱۵ مقالهی یادشده ،و سپس با مقاله دیگری با عنوان «آیا نژاد
]۳[ P. ۱۶ میانگیزد تا بر اساس رهنمود تجربی رفتار نمایند. انسانی رو به پیشرفت است؟»[ ]۹که در سال ۱۷۹۵انتشار
]۴[ P. ۲۳ در اعتراض به این نظریههای تجربهگرایانه که اهمیت یافت ،اعتراض خود را به اینگونه اندیشههای حسابگرایانه،
]۵[ P. ۲۵ فرمان اخلاق برای انسانیت را نادیده میگیرند ،کانت این به بدیعترین شکل ممکن به تحریر در آورد .اوج تکامل این
]۶[ P. ۳۵ پرسش را مطرح میساخت که اساسا چگونه میتوان زندگی اندیشهها در مقاله «صلح پایدار» که در سال ١٧٩۵انتشار
]۷[ On the Common Saying: That May be True in اجتماعی را با حفظ آزادی اراده و استقلال فکری انسانها
Theory, but it does not Apply in Practice تعریف کرد .یعنی اینکه چگونه میتوان حیات اجتماعی را یافت تبلور پیدا کرد]۱۰[.
(]۸[ Christian Garve )۹۸-۱۷۴۲ بر اساس اصل انسانیت و فرمان مطلق احترام به ارزش و برای فهم بهتر این اندیشه اخلاقی کانت مناسب است
]۹[ An Old Question Raised Again: Is the Human مقام انسان تعریف کرد؟ خود کانت پاسخ میدهد :تنها از نگاه سادهای به مهمترین نقطه نظرات مخالفین اندیشه
?Race Constantly Progressing طریق قوانین مدنی امکان حیات اجتماعی فراهم میشود او داشته باشیم .کانت در مقاله اول که از آن یاد شد در
]۱۰[ Toward the Perpetual Peace که در آن هر فردی در جامعه به عنوان یک انسان بتواند ابتدا به بررسی نظریه توماس هابس میپردازد که معتقد
]۱۱[ On the Common Saying: That May be True هویت خود را به نمایش بگذارد .منظور اینکه اصل اخلاق بود امکان ندارد که مردم بتوانند در مقابل قدرت مطلق
in Theory, but it does not Apply in Practice, معیار ارزش و مشروعیت سیاست و نهادهای ناظر بر آن نیروی حاکمه مقاومت کنند .پذیرش فرمان حاکم ،لازمالاجرا
۲۹۲-۸:۲۹۰ باشد .برای این امر قوانین باید سه ویژگی مشخص را بطور و ضرورت حفظ امنیت سیاسی جامعه است ]۱۱[.موضع
(]۱۲[ Moses Mendelssohn )۸۶-۱۷۲۹ تکاملی با خود داشته باشند :اول این است که آزادی فرد دیگر مربوط به موسی مندلسون[ ]۱۲فیلسوف برجسته
]۱۳[ On the Common Saying: ۸:۳۰۸ به عنوان یک انسان در جامعه محفوظ بماند .دوم برابری یهودی همعصر کانت است که معتقد بود نژاد انسانی به
اعضای جامعه تضمین شود .و سوم اینکه استقلال انسانها خودی خود قابلیت پیشرفت اخلاقی ندارد مگر اینکه در
به عنوان شهروندان مورد احترام قرار گرفته و به پیش برده پرتو الهیات و لطف خداوند به این هدف نائل شود]۱۳[.
کریستین گرو نیز با تاثیر از نظریههای تجربهگرایی توضیح
میداد که اندیشههای اخلاقی ناب هرگز نمیتواند انگیزهای
برای اقدام در عرصه جامعه ایجاد کند زیرا مردم بر اساس
احساسات عواطف و نیازهای طبیعی خود رفتار میکنند.
در مواجهه با این استدلالها که به نظر کانت امکان لغزش