Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۸۳ (دوره جديد
P. 13
صفحه1۳شماره1۸4۹
جمعه 1۸تا پنجشنبه ۲4اکتبر ۲0۲۲
شریف امامی ،منادی سیاست آشتی و باج بودند .بعضی محور اصلی سیاستهای دولت شریف امامی باج دادن البته علل متعددی شاه را در جهت این انتخاب غریب
به مخالفان بود .به قیاس تاریخ ،او چمبرلن زمان و اهل سوق داد .یكی از این عوامل را قطعاً باید خواستهای
دیگر میگفتند در شرایط بحرانی كنونی ،رژیم نباید از خود تسلیم و تمكین بود و به گمان بسیاری ،همین سیاق نیروهای میانهرو و مذهبی دانست .شاه بر آن بود كه به
سیاسیاش راه را برای انقلاب هموار كرد .با هر یك امتیازی این خواستها تمكین كند و جبهه مذهبیون را در هم بشكند.
ضعف نشان دهد .برخی میگفتند روحانیون تنها زبان كه میداد ،مخالفان دو امتیاز تازه میطلبیدند .او از همان چند و چون این جنبه از تحولات پشت پرده انتخاب شریف
روز نخست صدارتش ،بی پرده و پروا تاكید داشت كه امامی را میتوان در تلگرافی مشاهده كرد كه در ۲۶مرداد
قدرت را درك میكنند و از نشانههای ضعف برای تقویت میخواهد با محافل مذهبی از در آشتی درآید .بلافاصله ۱۳۵۷از طرف سفارت آمریكا در تهران مخابره شد .آنجا
پس از آغاز كار« ،پست وزیر امور زنان را از میان برداشت؛ میخوانیم كه« ،منبع بسیار حساسی ،مضمون مذاكرات
هرچه بیشتر خود بهره میگیرند .مهدی پیراسته میگفت وزارتخانه جدیدی برای رسیدگی به امور اوقاف تشكیل مقدم ]رئیس ساواك[ با عباسی ،داماد شریعتمداری را در
داد .همه كازینوهای مملكت را ]كه از قضا جملگی به اختیار ما گذاشته .این دیدار در شب ۲۴مرداد صورت
به شاه گفتم« :آخوندها را من میشناسم .تنها چیزی كه بنیاد پهلوی تعلق داشت و ریاست بنیاد هم سالها در كف گرفت .مقدم پرسیده بود كه محافل مذهبی چه خواستهایی
خود او بود[ تعطیل كرد .دستور بستن بسیاری از كابارههای دارند .عباسی هم نكات زیر را برشمرده بود :الف) دولت
میفهمند زور است .به شاه توصیه كردم مجلس را منحل باید عوض شود ...ب) دولت بعدی باید دست كم برخی
سپهبد ناصر مقدم از كسانی را كه به فساد شهرت دارند محاكمه كند ...ج)
كند ،مدتی با اختیارات ویژه امور را اداره كند ،به تدریج تهران را صادر كرد؛ تقویم اسلامی را از نو برقرار ساخت؛ فعالیتهای شاهدخت اشرف منفور محافل مذهبیاند.
فعالیت احزاب سیاسی را آزاد اعلام كرد؛ سانسور مطبوعات جلوی كارهای او را باید گرفت ...د) مردم باید از آزادی
تغییرات و اصلاحات لازم را به مرحله اجرا درآورد ».در عین را برچید؛ پخش مشروح مذاكرات مجلس را مجاز داشت؛ بیان و مذهب برخوردار شوند .اطرافیان شریعتمداری از
مبارزه با فساد را در راس برنامه دولت قرار داد و به همه سخنرانی شاه در روز مشروطیت ]كه در آن شاه وعده داد
حال ،به نظر مقامات آمریكایی چنین میرسید كه پیراسته كارمندان دولت اضافه حقوق پرداخت ...و حزب رستاخیز را كه از این پس قانون اساسی را كاملا رعایت خواهد كرد[
ستایش كردند .عباسی از مقدم خواست كه این نكته را حتما
در آن روزها سودای صدارت هم در سر داشت .در دیداری هم یكسره منحل كرد». به شاه بگوید .مقدم در جواب گفته بود كه شاه را همان
از سویی شریف امامی به مخالفان باج میداد و از سوی شب خواهد دید .منابع موثق مذهبی در عین حال اضافه
با یكی از نمایندگان سفارت آمریكا ،گفته بود« :سندی در دیگر سبك كار شاه یكسره دگرگون شده بود .آن چنان كه كردند كه در طول مذاكرات آن شب ،اسامی كاندیداهای
از یادداشتهای علم بر میآید ،شاه هرگز رغبت چندانی نخستوزیری هم مورد بحث قرار گرفت .گویا دو نام ذكر
دست دارد كه نشان میدهد هویدا ،به رغم دعاوی مكررش به استفاده از گروه مشاور نداشت .اما با اوج گرفتن شدند :علی امینی و جعفر شریف امامی ،رئیس مجلس
بحران ،شاه نیز بر آن شد كه از رای و مشورت دیگران سنا ...یكی از منابع میافزاید كه در میان این دو نفر ،شریف
كه بهایی نیست ،در واقع بهایی بود .به علاوه ،میگفت بهره جوید .ناگهان انگار سیلی از مشاوران گونهگون راهی امامی را كاندیدای بهتر و مناسبتری دانستند .چون گویا خود
دربار شد .كمتر روزی بود كه شاه با گروهی به مشورت انسانی سخت مؤمن است و به علاوه از پشتوانه سیاسی
هویدا نخست وزیری سخت ضعیف بود» خواهیم دید كه ننشیند .بسیاری از سیاستمداران پرسابقه ایران كه هریك
به دلیلی سالها مغضوب دربار بودند ،دوباره به دیدار شاه محكمی هم برخوردار است».
چه بسا بیمهری پیراسته به هویدا سرانجام نقشی در تعیین علاوه بر اظهار علاقه برخی از محافل مذهبی ،قاعدتاً
فراخوانده شدند. عامل دیگری كه در این انتصاب موثر بود گمان شاه درباره
سرنوشت او بازی كرد. عبدالله انتظام و علی امینی و مهدی پیراسته از جمله نقش انگلیس در تحولات انقلاب بود .شاه یقین داشت كه
این مشاوران تازه بودند .طبعا هریك از این مشاوران دولت انگلستان از محركان اصلی انقلاب اسلامی است .شاید
البته پیراسته تنها منادی سیاست سركوب نبود .هویدا هم راه حل متفاوتی پیشنهاد میكرد .برای مثال ،برخی چون به همین خاطر فكر میكرد كه فراماسون پرسابقهای چون
شریف امامی از عهده تشكیل كابینه «وحدت ملی» یا در
به تدریج نگرانتر و مستأصلتر میشد .میگفت« :دولت
مفهوم دقیقتر ،از پس تطمیع انگلستان برخواهد آمد.
هیچ برنامه درازمدتی برای حل بحران جامعه ندارد ».بارها اما هویدا با این انتصاب موافق نبود .میخواست علی
امینی را جانشین آموزگار كند .در اواسط تیرماه به این نتیجه
بر سبیل انتقاد تذكر داده بود كه« ،كارهای فعلی دولت همه رسیده بود كه تركیبی از مشكلات اقتصادی و نوعی فلج
سیاسی «مردم را به دولت آموزگار كم اعتماد كرده» ،و لاجرم
واكنش است ».میگفت ابتكار عمل را از دست دادهاند. میخواست« ،پیش از آن كه كنترل اوضاع از دست خارج
شود ،تغییری در دولت ایجاد كند ».به همین خاطر،با علی
معتقد بود دولت باید با قدرت نمایی كافی و لازم اوضاع امینی تماس گرفت و به او توصیه كرد كه بیانیهای در مورد
ضرورت تشكیل یك «دولت وحدت ملی» صادر كند .هویدا
را آرام كند و از این آرامش برای آرایش مجدد نیروهای در عین حال از دوستش فریدون مهدوی كه در آن زمان
در اروپا بود خواست كه هرچه زودتر به ایران بازگردد و از
وفادار به رژیم بهره گیرد .میگفت استیصال و واماندگی جبهه ملی بخواهد كه به تشكیل دولت آشتی ملی همت
كنند .هویدا حتی با كمك مهدوی با مظفر بقایی هم دیدار
فعلی سخت خطرناك است و بر همه شئون سیاسی مملكت كرد .به هر دری میزد كه راه حلی پیدا كند .اما این تلاشها
هیچ كدام مفید فایدهای نشد .شاه كماكان به سابقه دل
سایه انداخته است .وقتی برخی از دوستان هویدا به تشكیل چركینی كه از امینی داشت ،حاضر به دیدارش نبود .جبهه
ملی هم به نجات دادن شاهی مستأصل رغبتی نداشت و
«گروههای ضربت» از سوی دولت اعتراض كردند ،هویدا در دوران شخصیتهایی چون مظفر بقایی هم بهراستی به
جواب گفته بود« ،اوضاع جدید واكنش جدیدی میطلبد. سرآمده بود.
باید صبر داشت و امیدوار بود كه فشار از هر دو طرف
كمتر شود».
اما قاعدتا مهمترین طرفدار سیاست سركوب پرویز ثابتی
بود .او همواره تاكید داشت كه دولت باید با قاطعیت
تمام ،تظاهرات را سركوب كند .سپس به تدریج دست
مخالفان وفادار به رژیم را باز بگذارد كه از نظام حاكم،
و حتی از اعضای خاندان سلطنت انتقاد كنند .در اواسط
بهار ،۱۳۵۷ثابتی از طریق هویدا پیامی به شاه فرستاد.
از او خواست كه عنان كار را دست كم برای مدتی كوتاه
به ساواك بسپارد و بگذارد آنها تدابیر لازم را برای سركوب
قیام مردم و آرام كردن كشور اتخاذ كنند .میگفت هنوز
شیرازه اوضاع مملكت یكسره از هم نگسیخته و راه
بازگشت هست .ثبات قدم میخواهد و نمایش قدرت .شاه
این پیشنهاد را یكسره رد نكرد .از ثابتی خواست كه طرح
مشخص عملیات مورد نظرش را تدارك و تقدیم كند .ثابتی
هم به سرعت مشغول به كار شد .سیاههای از ۱۵۰۰تن از
مخالفان عمده رژیم فراهم آورد .معتقد بود با بازداشت
این عده ،آرامش هم بلافاصله به شهرها باز خواهد گشت.
این سیاهه در اختیار شاه قرار گرفت .او یك روز تمام قضیه
را سبك و سنگین كرد .آن روزها تردید و بی تصمیمی
چون خورهای به جانش افتاده بود .سرانجام دستور داد
كه ساواك تنها كسانی را بازداشت كند كه شاه در كنار
نامشان علامت گذاشته بود .وقتی سیاهه اسامی مخالفان
به ثابتی باز پس فرستاده شد ،شاه تنها در كنار سیصد نفر
دنبالهدارد علامت گذاشته بود.
وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی