Page 11 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۸۴ (دوره جديد
P. 11
صفحه11شماره18۵0 کالبدشکافی یک طغیان ()۲۲ جنگ با عثمانی
جمعه ۲۵اکتبر تا پنجشنبه 1نوامبر ۲0۲۲
( کیهان لندن شماره ) ۱۱۲۵-۱۱۰۰ دوران تازهای از جنگهای ایران و عثمانی آغاز شد .وظیفۀ
عثمانی درآمد .مصطفی خان ،حکمران تبریز ،برای آن که فروردین تا مهر ۱۳۸۵ دفاع از مرز و بوم شیعیان در برابر خلیفه عثمانی ،این بار
با عوارض مصیبتبار محاصرۀ طولانی مواجه نشود ،منتظر برعهدۀ افغانان سنیمذهب قرار داشت .دولت عثمانی
نماند و دست به عملیات تعرضی زد .هدف او ،فرسوده کردن احمد احـرار بازنشر هرچند خود را نسبت به عهدنامۀ مسکو مورخ هشتم ژوئیه
قوای دشمن و ممانعت از ساختن استحکامات نظامی بود. ۱۷۲۴متعهد نشان میداد ولی با درگذشت پطر کبیر ،در
یک سال پیش از آن ،کپرولو در عملیات مشابهی از تبریزیان علیمردانخان حاکم لرستان نظر داشت از فرصت برای تسلط بر قسمت بیشتری از خاک
شکست خورده و کارآیی آنان را در جنگ آزموده بود .چون
دریافت که حریف چه خیالی در سر دارد دست به اقدامی از دیگران شایستۀ تصدی مقام سلطنت باشد خواهند سپرد. ایران استفاده کند.
نزد و میدان را باز گذاشت و فرصت داد تا افواج ایرانی سپس نسبت به این پادشاه بر همان روال که با پادشاهان عهدنامۀ روس و عثمانی در شش ماده تنظیم و امضاء
هرچه بیشتر از شهر بیرون آیند .آنگاه با شدت به آنها حمله پیشین عمل میکردند رفتار خواهند کرد و به هیچ وجه در
شده بود بدین قرار:
برد. امور دولت او مداخله نخواهندکرد. مادۀ اول ـ خط مرزی میان عثمانی و روسیه از بیست و
جنگ سختی درگرفت .ایرانیها دلیرانه پایداری میکردند و عهدنامه ،در زمان تاجداری محمود امضاء شده بود و دو فرسنگی دریای خزر ،در مرز داغستان شروع میشود
چون به هر دو طرف کمک میرسید ،نبرد یک روز تمام ادامه بهموجب یکی از ضمائم آن ،میبایستی نقشه مرزی با و با همان فاصله نسبت به دریا ،از «دربند» میگذرد و
یافت .به هنگام غروب ،ایرانیها که توان مقاومت در برابر نظارت نمایندهای از سوی فرانسه ـ که در فراهم ساختن سپس در هفت فرسنگی ساحل ،از «شماخی» عبور میکند
انبوه لشکریان و قدرت توپخانه دشمن را نداشتند به سوی مقدمات عهدنامه نقش مؤثر داشت ـ تهیه و مرزها و از آنجا به خط مستقیم تا ملتقای دو رودخانۀ «کورا»
شهر عقب نشستند .عساکر عثمانی آنها را تعقیب کردند و علامتگذاری شود ولی با مرگ پطر و انتقال سلطنت و «ارس» میرسد… طرفین میتوانند در مجاورت مرزهای
به جنگ تن به تن پرداختند و هر دو سپاه ،که با هم مخلوط روسیه به کاترین اول ـ دربار عثمانی از تعیین دقیق خطوط خود استحکاماتی بنا کنند مشروط بر آن که یکدیگر را قبلاً
شده بودند ،جنگ را به داخل شهر کشاندند .ترکان عثمانی مرزی طفره میرفت و هدفش این بود که با خریدن وقت، از تصمیم خود باخبر سازند و آن استحکامات را لااقل در سه
با آن که دروازۀ شهر را در اختیار داشتند در هر محله با
مقاومت اهالی روبرو میشدند که سنگربندی کرده و قسمتهای بیشتری از خاک ایران را متصرف شود. فرسنگی مرز مشترک بسازند.
سرسختانه به دفاع ادامه میدادند .در طول چهار شبانهروز «باب عالی» پس از آن که عبدالعزیز ،فرستادۀ اشرف را مادۀ دوم ـ شماخی ،مرکز ایروان ،دارای استحکامات
جنگ بدون انقطاع ،ترکها موفق شدند هفت محلۀ تبریز را با پاسخی تند به نامۀ او روانۀ اصفهان کرد از دو سو در نخواهد بود و از طرف ترکها پادگان نخواهد داشت .در
یکی پس از دیگری به ترک مقاومت وادارند .تنها دو محله خاک ایران وارد عملیات نظامی شد .احمدپاشا حاکم بغداد صورتی که واقعهای غیر مترقب ،مانند شورش ،رخ دهد
باقی مانده بود که حدود بیست هزار مرد جنگی در آنجا فرماندهی عملیات را در نواحی غرب ایران برعهده گرفت و سلطان مجبور شود قشونی برای استقرار نظم به آنجا
سنگر گرفته بودند و چون مقاومت را بیفایده میدیدند و عبدالله کپرولو پاشا حاکم وان فرماندهی جبهۀ شمال را. بفرستد ،قبل از آن که قشون از رود کورا عبور کند باید به
با فرماندهی قشون مهاجم وارد مذاکره شدند و بهتوافق در ماه مه ۱۷۲۵عبدالرحمن بیگ ،فرزند عبدالله کپرولو، روسها اطلاع دهد و پس از استقرار آرامش ،قوای خود را فرا
رسیدند که اسباب و لوازم خود را بردارند و به اردبیل بروند. با سپاهی که پدرش زیر فرمان وی قرار داده بود بهجانب بخواند .سلطان تعهد میکند که سپاه خود را از هیچ نقطۀ
جنگ تبریز ،یکی از خونینترین جنگهای ایران و عثمانی تبریز تاخت و طی درگیریهای پراکنده با ایرانیان ،شهر مرند و این رودخانه در گرجستان بدون اطلاع مأمورین دولت تزاری
بود .در این جنگ سی هزار تن از ایرانیان و بیست هزار تن قلعۀ زنّوز را تصرف کرد .تبریز به محاصرۀ عسکریان عثمانی
از ترکان به خاک هلاک افتادند .بسیاری از فرماندهان ارشد درآمد ولی بهسختی در برابر دشمن مقاومت بهخرج داد. در سواحل بحر خزر عبور ندهد.
مردم تبریز تصمیم گرفته بودند تا آخرین نفر و آخرین نفس ماده سوم ـ خط مرزی میان عثمانی و ایران از ملتقای
ترک در بین کشتهشدگان دیده میشدند. بایستند و از شهر خود دفاع کنند .تبریزیانی که قدرت حمل رودخانههای کورا و ارس شروع میشود و از سه میلی
در جبهۀ دوم ،احمد پاشا لرستان را متصرف شد. اسلحه و شرکت در عملیات نظامی داشتند اموال گرانبهای اردبیل در طرف تبریز میگذرد و از همدان که با نواحی
علیمردانخان حاکم لرستان که بیش از پانزده هزار سرباز خود را همراه با اعضای خانواده به اردبیل و آستارا و نواحی اطراف آن به ملکیت سلطان درمیآید ،عبور میکند و سپس
در اختیار نداشت نمیتوانست با لشکریان انبوه احمدپاشا به کرمانشاه که آن هم از متصرفات دولت عثمانی خواهد
درگیر شود .ناگزیر ،همراه با اهالی خرمآباد ،شهر را تخلیه کوهستانی نزدیک به گیلان فرستادند و آمادۀ نبرد شدند.
کرد و به خوزستان عقب نشست .دروازههای خرمآباد بدون عبدالله کپرولو چون احساس کرد کار از پسرش ساخته بود ،محدود میشود.
کمترین مقاومت به روی احمدپاشا گشوده شد ولی فرمانده نیست ،با هفتاد هزار مرد جنگی به سوی تبریز حرکت کرد. مادۀ چهارم ـ تزار روسیه به سلطان عثمانی قول میدهد
ترک وقتی قدم به شهر نهاد آن را همانند شهر اموات یافت. دربار عثمانی برای تقویت قوای کپرولو پاشا به یازده هزار که میان ایران و عثمانی وساطت کند تا ایالاتی را که قرار
تاتار و نیز قوای زیر فرمان بیگلربیگی آناتولی فرمان داد است بهموجب بند سوم این معاهده متملک شود ،از ایران
جنبندهای نمیجنبید و جمعیتی در شهر نمانده بود. او را یاری دهند .تبریز از نیمه ماه ژوئیه به محاصره سپاه مسترد و ضمیمۀ خاک خود کند .درصورتی که این وساطت
پس از تسخیر لرستان ،پاشای موصل از سوی احمدپاشا مؤثر واقع نشد تزار برای تأمین مقصود ،دولت عثمانی را
مأمور تصرف بختیاری شد .صفیخان حاکم بختیاری، یاری خواهد داد .تزار روس و سلطان عثمانی سرزمینهایی
برخلاف حاکم لرستان ،تصمیم به مقاومت گرفت .با تمامی را که قرار است به آنها تعلق گیرد ،متقابلاً تضمین میکنند.
سپاهیانش به مقابله برخاست و داخل جنگ شد و در درصورتی که شاه طهماسب ثانی با این تقسیمبندی موافقت
نهایت امر شکست خورد .پاشای موصل پس از این پیروزی، کرد ،دو کشور تعهد میکنند سرزمینهای متعلق به خود را
به سوی اصفهان راند و در بیست و چهار فرسنگی اصفهان تصاحب کرده بقیۀ خاک ایران را با استقلال کامل به وی
موضع گرفت. وانهند.
اشرف ،نگران از سقوط اصفهان ،بهسرعت دست بهکار ماده پنجم ـ سلطان متعهد میشود به مجرد این که
شد .بهمجرد آن که از پیشرفت سپاهیان ترک در لرستان شاهطهماسب دوم ایالات مندرج در ماده سوم را به عثمانی
و حرکت قوای احمدپاشا به سوی بختیاری ،که آشکارا واگذار کند ،او را بهعنوان پادشاه ایران بشناسد ،برای تنفیذ
نشانۀ تعرض به اصفهان بود ،آگاهی یافت بهقصد تحکیم و تثبیت سلطنت وی از هیچگونه کمکی دریغ نورزد ،و
مواضع دفاعی پایتخت دستور داد برج و باروی جدیدی نیز چنانچه شاهطهماسب ثانی به غاصبان اعلان جنگ دهد،
در داخل شهر بسازند و بر گرد آن خندقی حفر کنند تا قوای روسیه و عثمانی مشترکاً در کنار وی قرار خواهند
هرگاه برج و باروی اصلی سقوط کرد ،مانع دیگری بر سر گرفت و در راه نشستن بر تخت نیاکان یاریاش خواهند داد.
راه دشمن وجود داشته باشد .او همچنین دست به تخریب مادۀ ششم ـ هرگاه طهماسب با مواد این عهدنامه
دهکدههایی زد که بر سر راه لشکر عثمانی قرار داشت تا موافقت نکرد ،دولتین عثمانی و روسیه پس از تصرف ایالاتی
دشمن را با سرزمین سوخته و کمبود آذوقه روبرو سازد. که به آنان تعلق میگیرد ،نظم و آرامش را در ایران برقرار
آنگاه قشونی آراست و فرماندهی آن را خود بهعهده گرفت خواهند ساخت و تاج و تخت این کشور را به کسی که بیش
و از شهر بیرون شد و در شش فرسنگی اصفهان اردو زد.
در شماره آینده :قتل شاه سلطانحسین