Page 20 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۸۴ (دوره جديد
P. 20
صفحه۲0شماره18۵0
جمعه ۲۹مهرماه تا ۵آبانماه 1401خورشیدی
برجستهترین
ویژگی خیزش
مردم علیه
استبدادی مذهبی
تاریخی خاصی به خود تحمیل کردند .درواقع در حالی برای رها شدن باور و اندیشهها از رسوبات فکری است که =هنگامی میتوان پایههای یک جامعه سالم و آزاد
که در جریان انقلاب سال ١۳۵۷نوعی صغارت به خواست طی سالیان سال موجبات تخریب هویت آنان ،به تاراج رفتن را بنا نهاد که در آن اندیشه و باورهای مردم از اسارت
خود مردم به آنها تحمیل شد ،و در نتیجه عنان اختیار و منابع مادی و انسانی کشور ،و سایه سنگین نحجر و تصلب خودتحمیلی رها شود .بنابراین هر نوع تصوری از مفاهیم
اراده آزاد و انسانی آنان را در اختیار کسانی که خود را متعالی آزادیهای اساسی ،حقوق ذاتی ،حق تعیین
مردان رستگاری مذهبی میدانستند ،قرار گرفت ،امروز قیام فکری ،و در نهایت تباهی را برای آنان باعث شده است. سرنوشت ،تساهل و مدارا ،شناسایی برابری تفاوتهای
مردم نشانه ارادهای برای خروج از آن صغارت و عدم بلوغ حال اگر به شعار اصلی خیزش مردم یعنی «زن ،زندگی، هویتی و فرهنگی ،و دمکراسی ،منوط به رهایی اندیشه و
خودتحمیلی است .مردم میخواهند آن پوستههای سخت و آزادی :آزادی ،آزادی ،آزادی» دقت نماییم به درستی این باورهاست .آزادی فقط در جامعه آزاد امکانپذیر است ،و
منجمدی را که هویت آنها را در اسارت قرار داده بشکنند، حقیقت آشکار میگردد که مردم خواهان نگرشی به زندگی
افقی نوین پیش روی خویش و نسلهای آینده باز گشایند، هستند که با قواعد طبیعی سازگار بوده ،و شادی و آیندهای جامعه آزاد مولود آزادی اندیشه است.
و خود صاحب اختیار زندگی خویش باشند .این اراده برای سرشار از امید برای آنان در پی داشته باشد .گویا این نگرش
خروج از تصلب فکری و سیاهی اعتقادی نه تنها میتواند نوین در ناخودآگاه مردم ریشههای عمیقی دوانده ،ظرفیت محمود مسائلی – در حالی که قیام برحق مردم ایران علیه
مردم ایران و سرزمین آنها را به سوی رستگاری هدایت کند، فکری و خردمندی آنها را شکوفا ساخته ،و در نتیجه آنها حکومت ستمگر مذهبی در سراسر ایران فراگیر شده ،شاید
بلکه موجبات فروپاشی نظامهای استبدادی متحجر مذهبی را برانگیخته است تا راه خویش را به سوی آیندهای روشن اصلیترین پرسشی که میبایست به بحث گذاشته شود
در منطقه و رهایی مردمان در بند کشیده شده دیگر را نیز بازگشایند .هرگاه این شعار را با شعارهای دوران انقلاب این است که ویژگی برجسته این قیام چیست؟ آیا مردم
فراهم میآورد .رهایی مردم ایران از اسارت باورهای جزمی اسلامی که همگی حاوی پیامهای خون ،نفرت ،نابودی، برای انجام اصلاحاتی در نظام اسلامی در خیابانها فریاد
و تصلب روح و روان این ظرفیت توانمند را دارد تا مردم مرگ ،و سرکوب را میدادند مقایسه کنیم ،این حقیقت میزنند و خشم خود را نشان میدهند؟ آیا آنها ،آنگونه که
ستمدیده افغانستان را نیز به سوی حیاتی انسانی رهنمود عیان میگردد که خیزش کنونی مردم با هدف رهاسازی اصلاحطلبان و همراهان آنها ادعا میکنند ،میخواهند گشت
ساخته ،و همراه با آن موجبات رهایی همه مردمانی را که اندیشه ،و باورها ،و جهانبینی خود از جمود فکری و سایه ارشاد و اجرای قوانین اسلامی مربوط به حجاب را به زیر
در منطقه گرفتار مذهب سیاسی شده و به تباهی کشیده سنگین سیاه جهل و نادانی در حال تکمیل است .پیام «زن، سوال کشیده و یا موجبات از میان رفتن آنرا فراهم آورند؟ آیا
زندگی ،آزادی» نشان میدهد که انقلابی فکری در نگرش و این مردم جان بر کف که در خیابانها و مکانهای عمومی
شدهاند نیز فراهم آورد. باورهای مردم در حال تکمیل است که ایران امروز را آماده حضور پیوسته خود را حفظ کردهاند ،خواستههای خود را
میسازد به مرحله تاریخی نوینی وارد شود که ریشههای برای مبارزه با فساد حاکم بر نظام اسلامی نشان میدهند؟ یا
انقابی در باور و اندیشههای مردم آن را میبایستی در اندیشههای ایران باستان ،یعنی همان اینکه آنها میخواهند کل این نظام را برای همیشه از صحنه
برای اینکه بهتر و روشنتر بتوان ویژگیهای اراده مردم دورانی که خردمندی و فرزانگی که کوروش بزرگ تجلی آن حیات سیاسی ایران حذف کنند؟ به هر کدام از این پرسشها
برای خروج از صغارت خودتحمیلی و رها شدن را توضیح بود ،وارد سازد .این دگرگونی بنیادین در شالوده فکری مردم که دقت نماییم ،و حتی اگر آخرین آنها یعنی مبارزه برای
داد ،مناسب است آنرا با تحولاتی که در قرون هفده و و نگرش اجتماعی و سیاسی آنان ،نه تنها در چند دهه اخیر، ریشهکن ساختن نظام اسلامی را به عنوان خواست اصلی
هیجدهم در اروپا اتفاق افتادند مقایسه کنیم .در آن دوران، شاید بتوان با اطمیان بیان داشت که در سدههایی طولانی مردم در نظر بگیریم ،هنوز یک پرسش در ساحت اندیشه
البته با ریشههایی در عصر نوزایی خرد انسانی ،یا به تعبیری بیسابقه بوده است .اتحاد ،همدلی ،همفکری ،و همراهی نقاد باقی میماند :آیا بهتر نیست که قیام مردم را به عنوان
رنسانس ،چشماندازهایی در اروپای آن زمان شکل گرفت که مردم با یکدیگر در خاک ایران ،و همصدایی آنانی که ناگزیر نشانهای از یک تغییر بزرگ و بنیادین در شالوده اندیشه و
میکوشید از یکسو به «انقیاد مذهبی»[ ]۲و از دیگرسو به وطن را ترک کردهاند با هموطنان خویش ،بعد دیگری از این اعتقادات اجتماعی و سیاسی آنها مورد کنکاش قرار دهیم؟
«نظام سلسله مراتبی»[ ]۳قرون وسطایی خاتمه بخشد .به فرضیه را به اثبات میرساند که انقلابی ژرف در بنیانهای درواقع میتوان پرسش را اینگونه مطرح ساخت که آیا مردم
موجب انقیاد مذهبی ،همه توان فکری و ظرفیت اندیشه فقط خواهان براندازی نظام ستمگر اسلامیهستند یا اینکه
مردم در اختیار مردان مذهب و نهاد کلیسا قرار گرفته بود. اندیشه و ظرفیت فکری مردم در حال شکلگیری است. بهواقع آنها میخواهند برای همیشه هر نوع باوری به
اساسا هیچ فرد انسانی نمیتوانست آزادانه هویت انسانی بیتردید نمیتوان این نظریه روابط بینالملل را نیز نادیده مذهب سیاسی و یا حضور نهادهای مذهبی در جامعه را
خویش را بازیافته و برای زندگی خویش و آینده فرزندان و انگاشت که هرگاه این انقلاب فکری مردم ایران در مسیر از صحنه حیات خود حذف نمایند؟ به درستی برجستهترین
نسلهای پیش رو برنامه مشخصی داشته باشد .همه چیز از حقیقی خود قرار گرفته و بتواند با قدرت پیش بروند ،نه ویژگی قیام مردم علیه حکومت اسلامی در ایران چیست؟
پیش تعیین شده بود و مذهب آنرا کنترل میکرد .کلیسای تنها ایران برای همیشه از سیاهی جهل و تباهی رهایی این نوشتار قصد دارد این فرضیه را به نمایش گذاشته و
کاتولیک در آن زمان ،مانند نهاد مذهب در ایران امروز، خواهد یافت ،بلکه در کل منطقه خاورمیانه نیز دروازههای توضیح دهد که اصلیترین ویژگی قیام مردم را باید در
هرگز تمایلی برای اختیار دادن به مردم برای انتخاب آزادانه آرامش باز خواهد شد .در حقیقت قیام مردم ایران علیه انقلاب فکری در باورهای آنان جستجو کرد که چشماندازی
حکومت اسلامی نشان دهنده ارادهای قطعی برای خروج نوین در برابر آینده ایران ،و حتی فراتر از آن یعنی در منطقه،
شیوه زندگی خود نداشت .منافع عظیم کلیسایی، از عدم بلوغ خودتحمیلی[ ]۱است که مردم در شرایط باز گشوده و میخواهد برای همیشه ساحت اندیشه را از
هر نوع مذهب سیاسی رها سازد .درواقع ،فرآیند رهایی در
باور و اندیشههای مردم ،در چشمانداز آنان در باره معنی
و مفهوم حیات ،و در آنگونه که میخواهد زندگی و فلسفه
آنرا برای خود آزادانه تعریف کنند ،در حال شکل گرفتن
است .بنابراین برجستهترین ویژگی قیام مردم ،تلاشی عمیق