Page 20 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۸۵ (دوره جديد
P. 20

‫صفحه ‪  20‬شماره ‪18۵۱‬‬
                                                                                                                     ‫جمعه ‪ ۶‬تا ‪ ۱۲‬آبا ‌نماه ‪1401‬خورشیدی‬

                                                                                                                     ‫آغازی بر‬

                                                                                                                     ‫خروج از‬

                                                                                                                     ‫عدم بلوغ‬

 ‫امانوئل کانت‬                                               ‫خروج از اسارت اندیشه به عنوان شرط لازم برای استقرار‬        ‫خودتحمیلی‬
‫طریق مشاهده‪ ،‬آزمایش‪ ،‬و تجربه عینی و از طریق ارتباط‬          ‫خرد جمعی به عنوان راهنمای امور اجتماعی‪ ،‬سیاسی‪ ،‬و‬
‫با واقعی ‌تهای اجتماعی و سیاسی حاصل شود‪ .‬برای این‬                                                                    ‫=قیام مردم آشکارا ظهور اراد ‌های روشن برای خروج از‬
‫منظور روح علم ‌ی باید بر این توسعه فهم انسانی حاکم گردد‬                   ‫اقتصادی و یا فرهنگی را نشان م ‌یدهد‪.‬‬       ‫اسارت اندیشه به عنوان شرط لازم برای استقرار خرد جمعی‬
‫تا بتواند به دور از محدودی ‌تهای انتزاعی آیینی و جمود در‬    ‫دومین مورد اینکه قیام مردم نشان از اراد ‌های مصمم‬        ‫به عنوان راهنمای امور اجتماعی‪ ،‬سیاسی‪ ،‬و اقتصادی و یا‬
‫باورهای راه را برای رهایی هموار نماید‪ .‬بنابراین روشنگری‬     ‫برای پس راندن مذهب از حضور شوم خویش در عرصه‬
‫فکری به عنوان راهگشای رهایی انسان برای توسعه قوای‬           ‫عموم ‌ی است‪ .‬در حقیقت‪ ،‬مردم ستمدیده به این نتیجه‬                                 ‫فرهنگی را نشان م ‌یدهد‪.‬‬
‫انسانی و توسعه همه جانبه‪ ،‬شیوه و اسلوب عقلانیت و‬            ‫رسید ‌هاند که تنها راه نجات آنها در تلاش برای استقرار‬    ‫=امانوئل کانت با بیان اینکه «روشنگری همانا خروج‬
‫خردمندی را برم ‌یانگیزد‪ .‬نکته قابل توجه اینکه روشنگری‬       ‫سکولاریزم است‪ .‬برای استقرار سکولاریزم اندیش ‌ههای مردم‬   ‫انسان از عدم بلوغ خودتحمیلی خود اوست»‪ ،‬م ‌یآموزد که‬
‫م ‌یتواند حتی خود باورهای مذهبی را نیز از جمود و تصلب‬       ‫باید روشنگر شود‪ .‬روشنگری آغازی بر پایان حضور مذهب‬        ‫انسان این توانایی را برای شناخت و فهمیدن قوای خویش‬
‫آیینی و نهادین رها ساخته و آنرا در ساختاری تجربی و‬                                                                   ‫و رابطه آن با محیط پیرامونی دارد‪ .‬اما به دلیل فقدان عزم‬
‫قابل درک عقلانی برای مردم توضیح دهد‪ .‬کانت به عنوان‬                       ‫و سلطه آن بر باورها و اراده مردم است‪.‬‬       ‫راسخ و شهامت برای استفاده از آن قوای عقلای انسانی‬
‫برجست ‌هترین متفکر عصر روشنگری‪ ،‬عقلانیت ‪ /‬خرد را در‬         ‫سومین و شاید مهمترین ویژگی را باید در درک عمیق این‬       ‫نوعی عدم بلوغ را به خود تحمیل م ‌یکند‪ .‬بنابراین عدم‬
‫کاربرد اجتماعی آن و اراد ‌های مصمم برای رهایی از جهالت‬      ‫حقیقت دانست که راه توسعه هم ‌هجانبه جامعه و رسیدن‬        ‫امکان برخورداری از آزادی در خود انسان و اندیشه او قرار‬
                                                            ‫به آستانه رهایی تنها به اراده آزاد و تعالی ظرفیت اندیشه‬  ‫دارد‪ .‬در حقیقت حتی آزاد ‌یهای مدنی و سیاسی به عنوان‬
            ‫و عدم بلوغ خودتحمیلی توضیح م ‌یدهد‪.‬‬             ‫انسان وابسته است‪ .‬آزادی نم ‌یتواند بدون ایمان به ظرفیت‬   ‫تضمین حقوقی حق افراد برای آزادی تا زمانی قابل اجرا‬
‫باید یادآوری نمود که نوآوری کانت در تعریف روشنگری‬           ‫فکری و اندیشه انسان و تلاش برای تعالی آن به عرص ‌ههای‬    ‫و کارگر است که درون خود فرد قابلیت غلبه بر نادانی‬
‫در همین تجربه عقلانی انسان قرار داشت‪ .‬بنابراین نباید‬                                                                 ‫و غفلت نسبت به برخورداری از آزادی به وجود آید‪ .‬این‬
‫روشنگری را با عل ‌مگرایی صرف یکسان دانست و یا اینکه‬            ‫حیات اجتماعی و سیاسی راه یافته و استقرار پیدا کند‪.‬‬    ‫امکان هنگام ‌ی عملی م ‌یشود که موانع بر سر راه آزادی در‬
‫کنار گذاشتن اعتقادات مذهبی را حجتی برای شروع عصر‬            ‫چهارمین نکته مهم این است که شرط ضروری برقراری‬            ‫اندیشه و جها ‌نبینی مرتفع شوند تا فرد دریابد که به عنوان‬
‫روشنگری تلقی نمود‪ .‬روشنگری در اندیشه انسانی و عزم‬           ‫جامعه آزاد و دمکراتیک در اراده مردم برای رهایی خویش‬      ‫عامل مستقل عقلانی حاکم بر سرنوشت خویش است و‬
‫او برای استفاده عموم ‌ی از قوه عقلانی خویش قرار دارد‪.‬‬       ‫از اسارت در عدم بلوغ خودتحمیلی قرار دارد‪ .‬درواقع هر‬      ‫م ‌یتواند این حاکمیت را سنگ بنای حیات اجتماعی خود‬
‫به سخن بهتر‪ ،‬این علم و کنار گذاشتن اندیش ‌ههای سنتی‬         ‫نوع تصوری از مفاهیم متعالی آزاد ‌یهای اساسی‪ ،‬حقوق‬
‫نیست که آغازگر عصر روشنگری است‪ .‬بلکه روشنگری‬                ‫ذاتی‪ ،‬حق تعیین سرنوشت‪ ،‬تساهل و مدارا‪ ،‬شناسایی برابری‬                                         ‫قرار دهد‪.‬‬
‫قو‌هی عقلانی و تجربه اجتماعی آن موجب به سؤال کشیدن‬          ‫تفاو ‌تهای هویتی و فرهنگی‪ ،‬و دمکراسی‪ ،‬منوط به رهایی‬      ‫محمودمسائلی–درنوشتارپیشینباعنوان«برجست ‌هترین‬
‫جز‌مهای مذهبی و روش علم ‌ی است‪ .‬دقیقاً این دگرگونی‬          ‫اندیشه و باو‌رهاست‪ .‬آزادی فقط در جامعه آزاد امکانپذیر‬    ‫ویژگی قیام مردم در مقابله با استبداد مذهبی» توضیح داده‬
‫در اندیش ‌ههای عصر روشنگری است که م ‌یتواند راه را برای‬                                                              ‫شد که قیام مردم ایران علیه حکومت مذهبی را م ‌یبایست‬
‫برخورداری عینی از آزادی اراده و تأمین لیبرال دموکراسی‬                ‫است‪ ،‬و جامعه آزاد مولود آزادی اندیشه است‪.‬‬       ‫به عنوان اراد ‌های تاریخی توسط مردم برای خروج از عدم‬
‫تسهیل نماید‪ .‬قوه اصلی و محرکه این دگرگونی نیز اراده‬                       ‫رهایی اندیشه از اسارت خودتحمیلی‬            ‫بلوغ خود تحمیلی در نظر داشته و تحلیل کرد‪ .‬بحث اصلی‬
‫خود انسان است‪ .‬روشنگری فرآیندی است که درک انسانی‬                                                                     ‫این بود که قیام مردم نشان ‌های روشن از نوعی انقلابی فکری‬
‫از خویش و جهان را خردمندانه م ‌یسازد‪ .‬به منزله شرایط‬        ‫نوشتار برجسته امانوئل کانت با عنوان «روشنگری‬             ‫در باورهای آنان است‪ .‬این قیام چش ‌ماندازی نوین در برابر‬
‫و یا حالتی در نگرش انسان به جهان است که طی آن فرد‬           ‫چیست»[‪ )۱٧٨۴( ]۱‬راهنمای خوبی برای توضیح شرایط‬            ‫آینده ایران‪ ،‬و حتی فراتر از آن یعنی در منطقه‪ ،‬باز گشوده‬
‫خود را به عنوان حاکم مستقل اندیشه عقلانی خویش و‬             ‫ایران امروز است‪ .‬کانت به درستی با این فراز شروع م ‌یکند‬  ‫و م ‌یخواهد برای همیشه ساحت اندیشه را از هرنوع‬
‫به کنار نهادن عدم بلوغ و تسلیم به سن ‌تهای غیرعقلانی‬        ‫که تنها راه نجات از همه الگوهای رنج و ستم تاریخی‬         ‫مذهب سیاسی رها سازد‪ .‬درواقع‪ ،‬قیام مردم نشانه آشکار‬
‫متعهد م ‌یسازد‪ .‬روشنگری به این عبارت دربرگیرنده تلاشی‬       ‫انسا ‌نها به کار گرفتن اندیشه عقلانی و خرد برای فهم‬      ‫شروع فرآیندیی رهای ‌یبخش در باور و اندیش ‌ههای مردم‬
‫برای خردمندسازی فهم انسانیست و به همین دلیل باید‬                                                                     ‫برای درک معنی نوینی از مفهوم حیات بر اساس آزاد ‌یهای‬
‫روشنگری را در برابر فه ‌مهای رازگونه‪ ،‬اقتدارگرایانه‪ ،‬و یا‬                             ‫خویش و جامعه است‪:‬‬
‫افسان ‌های تعبیر نمود‪ .‬بنابراین به منزله نوری است که امکان‬  ‫«روشنگری همانا خروج انسان از عدم بلوغ خودتحمیلی‬              ‫اساسی‪ ،‬حقوق بشر‪ ،‬و معیارهای دمکراتیک م ‌یباشد‪.‬‬
‫بروز توهم را زائل ساخته و مسیر زندگی را در اختیار خود‬       ‫خویش است‪ .‬یعنی ناتوانی از به کار گرفتن ظرفیت فهمیدن‬      ‫آنچه در ایران امروز در حال وقوع و تکوین است‪ ،‬در‬
                                                            ‫خود بدون راهنمایی دیگران‪ .‬این عدم بلوغ خودتحمیلی نه‬      ‫حقیقت بسیار شبیه با شرایطی است که در قرون هفدهم و‬
                             ‫انسان قرار م ‌­یدهد‪.‬‬           ‫در سفیه بودن فرد‪ ،‬بلکه در فقدان عزم و شهامت در به کار‬    ‫هجدهم در اروپای آنزمان اتفاق افتاد‪ .‬مقایسه این تحولات‬
‫هرگاه انسان تصمیم بگیرد ادارک خویش از خود و جهان‬            ‫گرفتن فهم خود است‪ .‬بنابراین‪ ،‬شعار روشنگری این است‪:‬‬       ‫م ‌یتواند به درک ماهیت و ویژگی برجسته کمک شایانی‬
‫را روشن و شفاف کند‪ ،‬امکان سنجش صحیح از ناصحیح‬                                                                        ‫داشته باشد‪ .‬برای توضیح این شباه ‌تها به اختصار چهار‬
‫برایش فراهم م ‌یشود‪ .‬روشنگری به انسان اجازه م ‌یدهد‬                 ‫«شهامت داشته باش و فهم خود را به کار گیر!»‬       ‫مورد از مختصات تحولات مورد نظر را بیان داشته و سپس‬
‫تا سراسر زندگی خویش و دیگران را در پرتو نقد عقلانی و‬        ‫پیام اصلی این فراز این است که اشکال مختلف تأسیس‬          ‫اصل بحث مبتنی بر خروج از عدم بلوغ خود تحمیلی‬
                                                            ‫و استقرار جامعه انسانی به روشنگری در قدرت اندیشه‬
      ‫روشن شده توضیح دهد‪ .‬بنابراین عقلانیت روشنگر‬           ‫و فهم انسانی وابسته است و همین روشنگری شرط لازم‬                                       ‫تشریح خواهد شد‪.‬‬
                                                            ‫و غیرقابل تردید در مسیر پیشرفت و پایان بخشیدن به‬         ‫اول اینکه قیام مردم آشکارا ظهور اراد ‌های روشن برای‬
                                                            ‫رن ‌جهای انسا ‌نها است‪ .‬این فهم انسانی م ‌یبایست از‬
   15   16   17   18   19   20   21   22   23   24   25