Page 19 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۹۲ (دوره جديد
P. 19

‫صفحه‌‌‌‪‌1‌‌۹‬شماره‌‪1۸۵۸‬‬                                       ‫جانباختگان میهن‬                                        ‫=خدا نور لجهای جوان ‪ ۲۷‬سالهای که در حاشیه زاهدان‬
‫جمعه ‪ 1۶‬تا پنجشنبه ‪ ۲۲‬دسامبر ‪۲0۲۲‬‬                            ‫و بستگانی که از‬
                                                            ‫شدت اندوه عزیزان‬                                        ‫زندگی میکرد ‪ ۱۰‬مهرماه و در «جمعه خونین زاهدان» تیر‬
‫او نانآور خانواده بود و علت بازداشتش یک ماه پیش از‬                                                                                    ‫خورد و در بیمارستان جان باخت‪.‬‬
‫«جمعه خونین زاهدان» هم درگیری با یک بسیجی پرنفوذ‬               ‫دق میکنند‬
‫بوده است؛ او نه سابقه سرقت داشته و نه تا کنون دست‬                                                                   ‫=خدانور و چند نفر از دوستانش وقتی صدای شلیک را‬
                                                                            ‫خدانور لجهای‬                            ‫میشنوند سریع به محل میروند که ببینند ماجرا چیست!‬
                              ‫به اسلحه زده بود‪.‬‬            ‫جمهوری اسلامی تلاش کرد روایتی دروغین از هویت‬
‫خواهر خدانور در گفتگویی کوتاه با «اعتماد» گفته که‬          ‫خدانور لجهای و علت بازداشت وی به افکار عمومی ارائه‬             ‫همانجا خدانور گلوله میخورد و بر زمین میافتد‪.‬‬
‫«‪ ۸‬خواهر هستیم و خدانور تنها پسر خانواده بود‪ .‬یکی از‬       ‫کند‪ .‬مهدی شمسآبادی دادستان عمومی انقلاب اسلامی‬           ‫=برخاف ادعای مقامات قضایی‪ ،‬خدانور لجهای ایرانی‬
‫خواهرانم هم که ‪ ۲۱‬سال داشت بعد از ماجرایی که برای‬          ‫زاهدان ‪ ۱۹‬آبانماه به خبرگزاری فارس گفته بود‪« :‬خدانور‬     ‫بوده و در حاشیه شهر زاهدان و محله شیرآباد ساکن بود‪.‬‬
                                                           ‫لجهای سابقه ‪ ۱۶‬فقره سرقت مسلحانه داشته و دهم مهر‬         ‫خدانور گچکار بود‪ ،‬نامزد داشت و قرار بود به زودی ازدواج‬
                 ‫خدانور اتفاق افتاد‪ ،‬دق کرد و ُمرد‪».‬‬       ‫حین یک سرقت دیگر در درگیری مسلحانه با ماموران کشته‬       ‫کند‪ .‬او نانآور خانواده بود و یکی از خواهرانش از غم‬
‫او گفته که «خدانور نامزد داشت و گچکار بود‪ .‬از بچگی‬         ‫شده است‪ .‬چگونگی کشته شدن لجهای در دستگاه قضایی‬
‫گچکاری میکرد و خرج خانواده را میداد‪ .‬البته مادرم هم‬                                                                                                   ‫وی دق کرد‪.‬‬
‫تا قبل از اینکه خدانور کار کند همه ما را یکه و تنها بزرگ‬                         ‫استان در حال بررسی است‪».‬‬           ‫در پایان سومین ماه از انقلاب ملّی در ایران ‪ ۴۸۵‬تن طی‬
‫کرد‪ .‬بعد هم که خدانور بزرگ شد او خرج مادر و خواهرم‬         ‫دادستان عمومی انقلاب اسلامی زاهدان در ادامه‬              ‫سرکوب حکومت جان باختند‪ .‬خانواده جانباختگان همچنان‬
                                                           ‫دروغهایش گفته بود که «هویت خدانور لجهای‪ ،‬صادق‬            ‫زیر شدیدترین فشارهای امنیتی قرار دارند و جدا از رنج‬
                                   ‫را میداد‪».‬‬              ‫کبدانی‪ ،‬معروف به یاغی و از اتباع افغانستان است و تیرماه‬  ‫عمیق از دست دادن عزیزان‪ ،‬آزار و اذیتهای نهادهای‬
‫خدانور به دلیل «بگومگو» با یک بسیجی بازداشت شده‬            ‫سال جاری به جرم سرقت مسلحانه بازداشت و ‪ ۲۷‬مرداد با‬       ‫امنیتی نیز بر درد آنها افزوده است‪ .‬در یکی از دردناکترین‬
‫بود و وقتی تیر خورد تازه با سپردن وثیقه از زندان آزاد شده‬                                                           ‫اتفاقات‪ ،‬خواهر ‪ ۲۱‬ساله خدانور لجهای از رنج از دست‬
‫بود‪ .‬خواهرش در اینباره توضیح داده‪« :‬خدانور دو‪ ،‬سه ماه‬                                 ‫وثیقه آزاد شده بود‪».‬‬
‫قبل از اینکه کشته شود‪ ،‬دستگیر شده بود‪ .‬دلیل بازداشت‬        ‫همان زمان ادعاهای مقامات جمهوری اسلامی از سوی‬                    ‫دادن برادرش دق کرد و قلباش از تپش ایستاد‪.‬‬
‫خدانور «بگومگو» با یک بسیجی بوده است‪ .‬تازه از زندان‬        ‫منابع محلی رد میشد چرا که خدانور به دلیل صفحه‬            ‫در سومینماه از انقلاب ایران و با وجود اینکه جمهوری‬
‫آزاد شده بود که این اتفاق برایش افتاد‪ .‬عکسی هم که از‬       ‫اینستاگرامش دستکم در میان اهالی زاهدان و به ویژه‬         ‫اسلامی با ایجاد فضای دهه شصتی‪ ،‬اعدام معترضان را به‬
‫خدانور منتشر شده مربوط به زمانی است که در کلانتری‬                                                                   ‫عنوان آخرین حربه سرکوب در دستور کار قرار داده‪ ،‬مردم‬
‫بود‪ .‬پس از یکی‪ ،‬دو ماه هم با قید وثیقه آزاد شد‪ .‬ما هم‬                        ‫جوانان چهره شناخته شدهای بود‪.‬‬
‫درست نمیدانیم به چه دلیل زندان رفته بود‪ .‬وقتی هم که‬        ‫اکنون با گذشت بیش از دو ماه از جان باختن خدانور‪،‬‬                         ‫همچنان خیزش ملّی را پیش میبرند‪.‬‬
‫از زندان آزاد شد همان روزی که معروف به جمعه خونین‬          ‫روزنامه «اعتماد» حقایقی از زندگی خدانور را در گفتگو‬      ‫هرانا‪ ،‬ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران‬
‫زاهدان است‪ ،‬خدانور هم کشته میشود‪ .‬البته اول تیر‬            ‫با یکی از خواهران و یکی دیگر از نزدیکان او منتشر کرده‬    ‫اعلام کرد از ‪ ۲۶‬شهریور تا نوزدهم آذر ‪ ۴۸۵‬نفر در اعتراضات‬
‫میخورد و چند روزی در بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان‬                                                                 ‫ایران جان خود را از دست دادهاند که ‪ ۶۸‬نفر از آنها کمتر‬
‫بستری میشود بعد هم میمیرد‪ .‬پس از آنهم عکسش زمانی‬                                                  ‫است‪.‬‬
‫که در کلانتری به میله پرچم دستبند زده شده بود‪ ،‬پخش‬         ‫برخلاف ادعای مقامات قضایی‪ ،‬خدانور لجهای ایرانی بوده‬                                ‫از ‪ ۱۸‬سال سن داشتند‪.‬‬
                                                           ‫و در حاشیه شهر زاهدان و محله شیرآباد ساکن بود‪ .‬خدانور‬    ‫خبرگزاری هرانا همچنین تعداد بازداشتشدگان را هم‬
                                       ‫شد‪».‬‬                ‫گچکار بود‪ ،‬نامزد داشت و قرار بود به زودی ازدواج کند‪.‬‬     ‫تا پایان نوزدهم آذر ‪ ۱۸۲۵۹‬نفر اعلام کرد‪ .‬در سومین ماه‬
‫خواهر خدانور اتهامات دزدی‪ ،‬سرقت مسلحانه و درگیری‬                                                                    ‫اعتراضات‪ ،‬شمار شهرهای معترض به ‪ ۱۶۰‬شهر افزایش یافته‬

   ‫مسلحانه علیه برادرش را به شدت تکذیب کرده است‪.‬‬                                                                       ‫است‪ ۱۴۳ .‬دانشگاه کشور نیز به اعتراضات پیوستهاند‪.‬‬
‫یکی از ساکنان زاهدان و از نزدیکان خدانور هم ماجرای‬                                                                  ‫خانواده جانباختگان از جمله قربانیان سرکوبهای‬
‫تیر خوردن این جوان را اینطور توضیح میدهد‪« :‬یک مثال‬                                                                  ‫جمهوری اسلامی هستند که شاید کمتر به آنچه پس از‬
‫برایتان میزنم‪ .‬در هر نقطهای اگر تصادفی رخ میدهد‬                                                                     ‫جان باختن عزیزانشان تجربه میکنند پرداخته شود‪ .‬این‬
‫افراد خواه ناخواه جمع میشوند که ببینند چه خبر شده‬                                                                   ‫خانوادهها پس از خاکسپاری و برگزاری مراسم همچنان زیر‬
‫است؟ حالا جمعه خونین زاهدان را خاطرتان است؟ همان‬                                                                    ‫شدیدترین فشارهای امنیتی قرار دارند و جدا از رنج عمیق‬
‫روز خدانور و چند نفر از دوستانش وقتی صدای شلیک را‬                                                                   ‫از دست دادن عزیزان‪ ،‬آزار و اذیتهای نهادهای امنیتی نیز‬
‫میشنوند سریع به محل میروند که ببینند ماجرا چیست!‬
                                                                                                                                             ‫بر درد آنها افزوده است‪.‬‬
     ‫همانجا خدانور گلوله میخورد و بر زمین میافتد‪».‬‬                                                                  ‫خدانور لجهای جوان ‪ ۲۷‬سالهای که در حاشیه زاهدان‬
‫این منبع آگاه گفته «دوستانش گفته بودند که خدانور در‬                                                                 ‫زندگی میکرد ‪ ۱۰‬مهرماه در «جمعه خونین زاهدان»‬
‫لحظهای که روی زمین میافتد‪ ،‬گفته بود مرا به بیمارستان‬                                                                ‫جان باخت‪ .‬خدانور یکی از جانباختگانی بود که تصاویر‬
‫برسانید‪ .‬مادر و خواهرم غیر من کسی را ندارند‪ .‬بعد هم‬                                                                 ‫و ویدئوهای او به سرعت در شبکههای اجتماعی دست به‬
‫مادرش برای اینکه خدانور زنده بماند‪ ،‬نذر میکند که روزه‬                                                               ‫دست شد‪ .‬خدانور یک صفحه اینستاگرامی داشت که خیلی‬
‫بگیرد و در تمام مدتی که خدانور در بیمارستان بود مادرش‬                                                               ‫فعال بود و ویدئوهایی از رقص و شادیهای خودش را در‬
‫زبان روزه بالای سر او بود و ذکر خدا را بر لب تکرار میکرد‬
‫و میگفت خدایا؛ خدانور را به من برگردان‪ .‬حتی زمانی که‬                                                                                              ‫آن منتشر میکرد‪.‬‬
‫آب میوه و کیک برای مادر خدانور بردند از گلویش پایین‬                                                                 ‫جدا از ویدئوهای رقص خدانور که شور زندگی و امید در‬
                                                                                                                    ‫آنها موج میزد یک تصویر از خدانور در شبکههای اجتماعی‬
                ‫نمیرفت‪ .‬با اینکه روزه بود و گرسنه‪».‬‬                                                                 ‫منتشر شد که او را در حیاط پاسگاهی در زاهدان نشان‬
‫این منبع آگاه نیز جان باختن یکی از خواهران خدانور از‬                                                                ‫میداد که به دستانش که دور میله پرچم حلقه شده بود‬
‫داغ برادر را تأیید کرده و گفته که «یکی از خواهران خدانور‬                                                            ‫دستبند زده بودند و یک بطری آب به فاصله یک متری او‬
‫هم پس از مرگ برادرش دچار حمله قلبی شد و جانش را‬
‫از دست داد‪ .‬برخی منابع محلی نیز گزارش کردهاند که‬                                                                                                   ‫قرار داده بودند‪.‬‬
‫وضعیت مادر خدانور بعد از مرگ دخترش وخیمتر شده‬                                                                       ‫این تصویر واکنشهای زیادی از سوی افکار عمومی‬
                                                                                                                    ‫برانگیخت‪ .‬گفته شده بود خدانور چند هفته پیش از آنکه‬
                                      ‫است‪».‬‬                                                                         ‫در «جمعه خونین زاهدان» با گلوله مأموران جمهوری‬
‫خدانور یکی از هزاران شهروند بیشناسنامه ساکن استان‬                                                                   ‫اسلامی کشته شود‪ ،‬بازداشت شده بود و مأموران نه تنها‬
‫سیستان و بلوچستان بوده و به نظر میرسد همین موضوع‬                                                                    ‫او را در حیاط پاسگاه به میله پرچم بسته بودند بلکه‬
‫سبب شده جمهوری اسلامی با خیال راحت هویتی دروغین‬                                                                     ‫برای شکنجه او که تشنه بود و درخواست آب کرده بود‬
‫را با اتهامات خودساخته به این جوان شاد و برومند نسبت‬                                                                ‫یک بطری آب نزدیکش گذاشته بودند و گفته بودند اگر‬

                                       ‫دهد‪.‬‬                                                                                                    ‫میتوانی آب را بردار!‬
   14   15   16   17   18   19   20   21   22   23   24