Page 16 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۹۲ (دوره جديد
P. 16
صفحه1۶شماره1۸۵۸
جمعه ۲۵آذرماه تا 1دیماه 1401خورشیدی
رستاخیز ملی ایرانیان و فلج شدن جمهوری اسامی
=سه نکته در این رستاخیز ملی روشن است :یکی
اینکه قابل مهار نیست؛ دیگر اینکه نیروی محرکه آن هنوز
نتوانسته خواست خود را سازماندهی و به قدرت تبدیل
کند .و سوم ،با اینهمه ،این رستاخیز جمهوری اسامی را
فلج کرده است.
=با وجود عمق و وسعت اعتراضات جاری که اعتصابات
گسترده در بیش از ۳۰شهر در ایران آن را تأیید میکند،
حاکمیت خمینیگرا هنوز عاجز از درک آنچه است که
در ایران روی میدهد .با گُسلی که میان واکنش طبیعی
آن -سرکوب هرگونه مخالفتی -و عدم اعتماد به نفس رژیم
وجود دارد ،این رژیم ،فلج بودن خود را به تمامی سپهر
سیاسی ایران گسترش داده و فقط به این امید دارد تا با
بیعملی و محافظهکاری نجات پیدا کند.
=در این میان ،علی خامنهای رهبر کنونی جمهوری
اسامی هیچگاه تحسین خود را از «انزوای شکوهمند» کره
شمالی پنهان نکرده و شاید هنوز رویای پیاده کردن آن را
در جمهوری اسامی در سر میپروراند .اما حتا تحقق این
رویا هم نیاز به پایان گرفتن رستاخیز ملی جاری دارد .در
حالی که به نظر نمیرسد حتا ِجنگیرهای آیتاللهها هم
قادر به گرفتن ِج ّن رستاخیز ملی ایرانیان باشند.
نارضایتیها اعتراف میکنند ،اما فوراً بر مواضع خود تأکید شاهد آن هستیم»« ،اغتشاشات» است»؛ واژهای به عاریه امیر طاهری (انستیتو ِگیتاِستون) -با گذشت نزدیک به
کرده ،یا هیچ راه ح ّل عملی در مقابل نارضایتیها ارائه گرفته شده از گویش عربی ،که ریشهایترین مفهوم خالص سه ماه از رستاخیز ملی علیه حکومت جمهوری اسلامی در
آن یعنی «تزریق ناخالصی» .مانند اضافه کردن فلز ِمس یا
نمیدهند. بُ ُرنز به طلا .به عبارت دیگر ،خمینیسم ،طلای ناب است ایران ،سه نکته روشن شده است.
جناح سوم حکومتیها را میتوان «طوطیهای و آنهایی که آن را به چالش کشیدهاند «تزریقکنندگان اول اینکه ،حتا اگر این رستاخیز اُفتی برای تجدید نیرو
ساکتمانده» نامید :آیتاللههای بزرگ و کوچک ،سرداران، ناخالصی» در آن هستند .با چنین بینشی ،دشوار نیست تا داشته باشد ،که دور از انتظار هم نیست ،اما بعید به نظر
سیاستمداران ،سرمایهداران بزرگ ،هنرمندان مطرح در ببینیم چرا ارائه چنین لاطائلات متافیزیکی ،قادر به ارائه یک میرسد به سادگی خاموش گردد .انرژی نهفته در رستاخیز
جامعه ،فیلسوفان خانهنشینشده ،و آنهایی که هیچکس ملت ایران چنان شتابی به آن بخشیده که با گذشت زمان
نمیداند چرا اصلاً نام و نشانی بهم زدهاند؛ همیشه در سیاستگذاری جدی نیز نمیتواند باشد. قابل مهار نبوده و حتا و خوشبینترین سران حکومت نیز
پرحرفی و رودهدرازی سردمدار همه بودند ،اما به یکباره در مشکل این است از آنجایی که خمینیگرایی ،مانند نمیتوانند به پایان آن امیدوار بوده و این انرژی و شتاب را
هیتلرگرایی و کیمگرای ِی کُره شمالی ،بر پایه ستایش کیش
جریان این رستاخیز ساکت شدهاند. شخصیت «رهبر» یا «پیشوا» بنا نهاده شده ،کار بسیار نادیده بگیرند.
عدم کارآیی دارودسته خمینیست برای تهیه و ارائه یک دشواریست تا شخص دیگری در محفل حاکمان روایت دوم آنکه ،بیشتر آنانی که این توان و انرژی را به حرکت
روایت پذیرفتنی و منسجم و ارائه یک سیاست راهبردی که درآوردهاند ،یعنی دهها هزار تن از مردان و زنانی که
ظاهراً در رابطه با بقای این رژیم باشد پیشکش! این ناتوانی متفاوت پذیرفتنیتری ارائه کند. همه هستی خود را به مخاطره انداخته و آشکارا یکی از
به پاسخی خونین و آشفته از سوی رژیم به این رستاخیز در دو هفته آغازین این رستاخیز ،شماری از آخوندهای ددمنشترین رژیمهای تاریخ معاصر را به چالش کشیدهاند،
ملی منتهی شده است .طبق آمار غیررسمی ،بین ۳۰۰تا ۵۰۰ رسمی و نیمه رسمی ،که شامل ابراهیم رئیسی ،رئیس در حالی که میدانند خواهان چه هستند ،اما نمیدانند
تن از اعتراضکنندگان توسط نیروهای انتظامی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی نیز میشود ،تلاش کردند تا روایتهایی چگونه خواستهای خود را به یک واقعیت سیاسی و اِعمال
کشته و بیش از ۱۵۰۰۰تن دستگیر شده و در زندان بسر بر مبنای «نه سیخ بسوزد نه کباب» ارائه بدهند .بگذارید
میبرند .در زمان نگارش این مقاله ،حکم اعدام ۴تن نیز به ایندسته را «قاطرهای تقیهکار» بنامیم که دو پهلو حرف زده قدرت تبدیل کنند.
و دودوزهباز هستند .آنها بطور ضمنی ،دستکم به برخی سومین نکته که برای من روشن شده آنست که نظام
اجرا گذاشته شده است. خمینیست در مسیر تصمیمگیری برای برون رفت از این
بنبست تاریخی که ایران را با آن مواجه کرده ،فلج شده
است.
واقعیت آنست که ناتوانی رژیم حتا برای ارائه یک
توضیح یا روایت منسجم از آنچه در حال رخ دادن است بر
هیچکس پوشیده نیست.
یکی از جناحهای رژیم ،بگذارید آنها را «شترمرغهای
عمامه به سر» بنامیم ،اصرار دارند آنچه در تمامی کلانشهرها
و شهرستانهای ایران در حال وقوع است« ،اغتشاشات
پراکندهای» هستند که آبشخور آن از یکسو اسرائیل ،آمریکا،
فرانسه ،انگلستان ،و از سوی دیگرُ ،مشتی تجزیهطلب
هستند که جاسوسان تُرک و عرب آنها را تحریک میکنند.
طبق اظهارات برخی از «بزرگ شترمرغان» ،که شامل
«شترمرغ ُعظما» نیز میشود ،آنها بر این باورند« :آنچه ما