Page 11 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۶ (دوره جديد
P. 11
صفحه11شماره1۸۷۲ بازنشر شرق را بگذاریم و نگاهی به غرب بیفکنیم .غرب مسیحی
جمعه ۷تا پنجشنبه 1۳آوریل ۲0۲۳ در قرون میانه.
دست دادن یا ندادن
که تا امروز هم ادامه دارد ،کشیشان را بر اسرار زندگی مردم، مسأله این است! ()۹ مسیحیت در بین ادیان سامی ،کمتر به خشونت و بیشتر به
حتی خصوصیترین رازهای خانوادگی ،واقف میساخت و مسالمت گرایش دارد .از تعالیم مسیح است که هرگاه کسی بر
فرصت باجخواهی (شانتاژ) برای آنان فراهم آورد .اعتراف نزد درغرب هم خبری بود گونۀ راست تو سیلی زد ،گونۀ چپ را پیش آر .سن بالسن و
کشیش ،طبق ادعای کلیسا ،موجب سبک شدن بار گناه میشد الجروح قصاص (چشم در برابر چشم و دندان در برابر دندان)
و بخشودگی گناه از طرف خداوند مستلزم اهدای نذورات بود ( کیهان لندن شماره ) ۱۱۷۴-۱۱۶۳ در آئین مسیح نیست .با این همه ،قدرت طلبی روحانیون
که صندوق کلیسا را تقویت میکرد .بدین سان کلیساها ،که تیر تا مهر ۱۳۸۶ مسیحی ،طی چندین قرن یکی از سیاهترین فصول تاریخ بشری
ابتدا مظهر سادگی و بینیازی بودند ،به صورت مراکز ثروت و
اماکن تجملی و تشریفاتی در آمدند .پاپها تبدیل شدند به احمد احـرار را رقم زد.
امپراتور .اینوسان سوم عقیده داشت که پاپ واسطۀ بین خدا و نقطۀ اوج این دوران سیاه ،جنگهای صلیبی است و سپس
پادشاه است .پادشاهی که از پاپ فرمان نمیبرد ،طبعاًمحارب که دو هماورد آن ،دو چهره درخشان این جنگها -صلاحالدین
ایوبی از یک سو و ریشارد شیردل از سوی دیگر-دلیرانه تأسیسمحاکمتفتیشعقاید(انکیزیسیون).
با خدا شمرده میشد. جنگیدندوشجاعانه صلح کردند.دوچهرهای کهمشابهآنهارا یکی از نوشتههای قدیم من به بخشی از جنگهای صلیبی
نکتۀ قابل تأمل این که «انکیزیسیون» گرچه مخلوق و اختصاص دارد که با عنوان «افسانۀ شجاعان» ابتدا در پاورقی
معلولجنگهایصلیبیبود،آسیبچندانیبهمسلمانانوارد در هفت جنگ دیگر مشاهده نمیکنیم. روزنامۀ اطلاعات چاپ شد و بعدها به صورت کتابی انتشار
نکرد .در درجۀ اول یهودیان را هدف قرار داد و نیز به صورت جنگهای صلیبی از قرن یازدهم تا قرن سیزدهم طول کشید.
حربهای در تصفیه حسابهای داخل مسیحیت درآمد .کشتار اولین دورۀ جنگ در سال ۱۰۹۶میلادی آغاز شد و هشتمین یافت.
فجیع «کاتار» ها در جنوب فرانسه ،که آئینی از امتزاج تعالیم دورۀ جنگ در سال ۱۲۹۰میلادی پایان گرفت .بهانۀ جنگ، داستان چنین آغاز میشد« :درنیمه راه دمشق و حلب،
مسیح و تعالیم مانی در برابر کلیسای خشونتگرای کاتولیک به در ابتدا یاری رساندن به مسیحیان ساکن بیت المقدس بود سیلابی از خون زیر آفتاب داغ و سوزان میجوشید و دلمه
که مورد فشار و آزار مسلمانان ترک قرار گرفته بودند و باز میبست .سرها ،دستها و پاهای بیپیکر و پیکرهای بیسر
وجود آورده بودند ،نمونهای از این برخورد به شمار میرود .در پس گرفتن مدفن عیسی مسیح از ترکان .اما به مرور ،جنگ و دست که سطح زمین را پوشانده بود از پیکاری سخت و
ریشههای عمیقتری پیدا کرد و با منافع اقتصادی و مطامع خونین حکایت میگفت که آن روز ،با طلوع آفتاب شروع
اینجا ،پاپ اینوسان سوم همانگونه عمل کرد که کرتیر موبد سیاسی هر دو طرف در آمیخت و احساسات و تعصبات شده و هنوز روز به نیمه نرسیده ،پایان یافته بود .رزمآوران
مذهبی وسیلهای بود برای برافروختن آتش جنگ ،هر بار که شکست خورده اردوگاه خود را بازگذاشته و جانشان را برداشته
در قلع و قمع مانویان و مسیحیان یا به قول خودش بیدینان این آتش فرو مینشست .جنگهای صلیبی ،به قدرت گرفتن و گریخته بودند .رزمگاه ،خلوت و خاموش به نظر میرسید.
کلیسای کاتولیک انجامید .پاپها ،از رهبانیت فاصله گرفتند نه از همهمۀ دلاوران خبری بود ،نه از شیهۀ اسبان و نه از نوای
و بد دینان. و به فرماندهان جنگی تبدیل شدند .رهبری جنگ به وسیلۀ سنج و طبل .نالۀ ضعیف مجروحان در گلویشان میشکست و
پاپها ،پادشاهان را عملاً زیر دست آنان قرار داد و هر زمان روی لبهای خشک آنان که در عطش قطره یی آب میسوخت،
اینوسان سوم(اینوسان=معصوم ،بیگناه) خبرچینی را تکلیف پادشاهی در مقام معارضه با کلیسا برآمد یا قدمی در جهت نقش میبست .جز این ،نه در حسرت آرزویی میسوختند
مخالف اهداف و سیاستهای پاپ همزمان خودبرداشت ،مورد و نه در غم شکستی .جنگ و زندگی برای آنها تمام شده بود
مذهبی پیروان مسیح اعلام کرد .مؤمنان وظیفه داشتند و اینک ،فارغ از کینهها و عشقها و امیدها ،سردی مرگ را
تکفیر قرار گرفت. حس میکردند که در رگهای گرمشان میدوید و وجودشان را
مراقب رفتار دیگران باشند و از هر کس حرفی شنیدند یا درسال ۱۱۱۹پاپ اینوسان سوم ،محاکم تفتیش عقاید و نیز
رسم اعتراف به گناه و طلب آمرزش را بنیاد نهاد .سنت اخیر مس ّخرمیساخت.
حرکتی دیدند که بوی کفر میداد ،به بازرسان تفتیش عقاید اندکی دورتر ،مردی تنها ،ایستاده بر فراز تلّی از خاک ،به این
مردگان بیگور و کفن چشم دوخته بود .در نگاه و سیمای او
خبر دهند .بازرسان ،مظنونین را تحویل دادرسان میدادند اندوه موج میزد .اندامی کشیده و چهرهای باز و خوش نقش
داشت .جامۀ فاخرش بر رفعت مقام او گواهی میداد .پشت
و دادرسان به موجب اختیاراتی که داشتند آنان را با زجر و سر او ،اردوگاه حریف مغلوب ،دست نخورده و پا برجا دیده
میشد .لحظاتی طول کشید تا مردی از درون چادری خارج
شکنجه وادار به اعتراف میکردند .اعتراف ،به منزلۀ تن سپردن شد و با آوای بلند خود ،سکوت و خلوت مرد تنها را شکست:
به محکومیت بود .از «سان بنیتو» گرفته تا سوزانده شدن در ـ سرور من ...بیائید اینجا را تماشا کنید
مرد ،برای آخرین بار به صحنۀ مقابل خود نگاه کرد و
شعلههایآتش. آهی کشید .آن گاه از سوی دیگر بلندی ،به زیر آمد و به
جانب کسی رفت که او را صدا زده بود .همچنان غم آلود و
توماسدوتورکمادا،رئیسمحکمۀتفتیشعقایداسپانیا،بدان اندیشهناک به نظر میرسید .کرنش مردی را که در مقابل چادر
ایستاده بود با اشارۀ سر پاسخ داد و در حالی که شمشیر خود
سبب که در انجام وظایف خود ساعی بوده و احکام الهی را از کمر میگشود تا به دست آن مرد بسپارد آهسته گفت:
ـ حیف نیست که این شمشیر به خون مسلمانان رنگین
را دربارۀ بددینان و بیدینان بیرحمانه به موقع اجرا گذارده شود؟ ...خدا را به شهادت میگیرم که هرگز برای ریختن خون
است از طرف پاپ مورد تقدیر قرار گرفت. مسلمین شمشیر به کمر نبستهام ...ولی افسوس...
مردی که شمشیر را میگرفت ،سخن او را برید:
درکارنامۀ این «پدر مقدس» و قاضی خداترس ثبت است ـ سرور من ،چاره چیست وقتی که مسلمانان جاهلی فریب
میخورند و دوست را از دشمن باز نمیشناسند .به خدا سوگند
که او ده هزار و ۲۲۰مرد و زن را به مرگ در میان شعلههای که خون این مسلمانان جاهل مباحتر است تا کافران صلیبی که
آتش ،نود و هفت هزار و ۳۲۱تن را به زندان ابد ،مصادرۀ در راه دین و آیین خود شمشیر میزنند!»
شخصیتی که در این صحنه ترسیم میشود صلاحالدین ایوبی
اموال و یا سان بنیتو (پوشاندن لباس گناهکاران و گرداندن دور است پس از غلبه بر امیر سیف الدین ،در فاصلۀ میان دو
دوره از جنگهای صلیبی که مسلمان با مسلمان در جنگ بود
ادامه دارد شهر و تعزیر) محکوم کرد.
و مسیحی با مسیحی.
داستان کتاب بر گرفته از دوره سوم جنگهای صلیبی است