Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۶ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه‌‌‌‌‌‪‌1‌‌۳‬شماره‌‪1۸۷۲‬‬
‫جمعه ‪ ۷‬تا پنجشنبه ‪ 1۳‬آوریل ‪۲0۲۳‬‬

                                 ‫دیگری گفتگو كردیم‪.‬‬       ‫شاید بهمدت سه ماه‪ ،‬تا سركشان دریابند كه زمان شوخی به‬       ‫این بود كه‪ :‬به نظر من یك دولت جدید ناچار و‬
                                                          ‫پایان رسیده است‪ .‬بعد‪ ،‬در راه دمكراسی پیش خواهیم رفت‪.‬‬       ‫هرچه زودتر باید بر سر كار بیاید‪ .‬آن دولت باید در آغاز از‬
                           ‫كابینه شریف امامی‬              ‫آزادسازی فضای سیاسی فقط میتوانست با اعمال قدرت‬             ‫مجلسین اختیارات كامل برای شش ماه بگیرد‪ .‬پیش از هر‬
                                                          ‫یك دولت نیرومند و غیر قابل انتقاد‪ ،‬معنی یابد‪ .‬انتخابات‬     ‫چیز‪ ،‬یك دگرگونی ریشهای اخلاقی لازم است‪ :‬نام برخی از‬
‫روز ‪ ۲۵‬اوت‪ ،‬كمتر از یك هفته پیش از ترمیم كابینه‬           ‫مجلس و شهرداریها باید با شركت همه مخالفین رژیم كه‬          ‫اعضای خانواده سلطنتی‪ ،‬ازجمله دو برادر و یك خواهر شاه‬
‫«آموزگار»‪ ،‬از او خواسته شد كه استعفا بدهد و تا انتصاب‬     ‫اصول قانون اساسی را پذیرفته باشند‪ ،‬انجام گیرد‪ .‬بهعنوان‬     ‫را بردم‪ .‬شاه هیچ واكنشی نشان نداد‪ .‬حتی كوچكترین حركتی‬
‫نخستوزیرجدید‪،‬مأمورشدكارهایروزمرهدولترابگرداند‪.‬‬                                                                       ‫در چهرهاش پس از شنیدن آن نامها بهوجود نیامد‪ .‬پس گفتم‪:‬‬
                                                             ‫نتیجهگیری گفتم‪ :‬هنوز میتوان همه چیز را نجات داد‪.‬‬
              ‫«اندیشیدن» شاه به نتیجه رسیده بود‪.‬‬          ‫فكر میكردم و هنوز میكنم كه اگر این برنامه همان هنگام‬        ‫آنان باید دستور ترك كشور را از اعلیحضرت دریافت كنند‪.‬‬
‫روز ‪ ،۲۷‬كه شنبه و آغاز هفته در ایران بود‪« ،‬جعفر شریف‬      ‫اجرا شده بود‪ ،‬ایران را میشد از انقلاب نجات داد و میشد‬      ‫«تقریباً سیصد تن از متصدیان مهمترین مقامات مسؤول‬
‫امامی» رئیس هفتادساله سنا‪ ،‬بنیاد پهلوی‪ ،‬بانك توسعه‬        ‫بی هیچ عذاب وجدان در برابر افكار و انظار بینالمللی‪ ،‬به‬     ‫دولتی و اداری باید از افراد كارآزموده و درستكار باشند‪ .‬و‬
‫صنعتی و معدنی‪ ،‬شمار بسیاری شركتهای صنعتی و بازرگانی‬                                                                  ‫این باعث خواهد شد چند تنی كه بهراستی میپندارند تغییر‬
‫و بانكی‪ ،‬و استاد اعظم لژ فرامانسونری ایران‪ ،‬مأمور تشكیل‬                 ‫دسیسههای خارجی نقطه پایان گذاشت‪.‬‬
                                                          ‫شاه‪ ،‬بیش از یك ساعت به سخنانم گوش داد‪ .‬گاهی از من‬                                ‫ناپذیرند‪ ،‬از كار بركنار شوند‪».‬‬
                                    ‫كابینه شد‪.‬‬            ‫چیزی میپرسید و یادداشت میكرد‪ .‬سپس مؤدبانه از من‬            ‫شاید اشتباه كردم كه مثال مسخره یكی از بلندپایهترین‬
‫خاندان سلطنت‪ ،‬پس از بازگشت از نوشهر‪ ،‬موقتاً در كاخ‬        ‫تشكر كرد‪ ،‬اجازه مرخصیام داد و با لبخندی گفت‪« :‬فكر‬          ‫مقامات كشور را كه اخیراً در یكی از رستورانهای یونانی‬
‫سفید در «سعدآباد» واقع در بلندیهای شمال تهران سكنی‬                                                                   ‫تهران‪ ،‬مست لایعقل دیده شده بود‪ ،‬و استانداری كه در یك‬
‫گزید‪ .‬محمدرضاشاه تاب تحمل دستگاههای تهویه مطبوع‬                                             ‫خواهم كرد‪».‬‬              ‫رقاصخانه (دیسكوتك) مجلل شهر با داد و فریاد با مشتریان‬
‫را نداشت‪ .‬در پایان ماه اوت‪ ،‬هوای پایتخت هنوز گرم بود‪.‬‬     ‫ساعاتی بعد‪ ،‬بخشهای كوتاهی از اظهارنظرهایی كه شاه‬           ‫میز بغلی مرافعه كرده بود را زدم‪ .‬و فوراً افزودم‪ :‬این كارها‬
‫طبعاً كاخ «نیاوران» هم كه در دامنه خشك البرز‪ ،‬در محیطی‬    ‫پس از ملاقات طولانیش با من با اطرافیانش كرده بود به‬        ‫شاید در آن كشورهایی كه به ما درس اخلاق میدهند بسیار‬
‫كمدرخت بنا شده بود‪ ،‬گرم بود‪ .‬اما «سعدآباد» فرق داشت‪.‬‬      ‫اطلاعم رسید‪ .‬گفته بود‪« :‬نهاوندی میخواهد باشگاههای‬          ‫عادی باشد‪ ،‬اما در این جا افكار عمومی را تكان میدهد‪.‬‬
‫پردیس بسیار پهناوری داشت كه چند تن از اعضای خاندان‬        ‫شبانه را تعطیل كند»‪« ،‬میخواهد حكومت نظامی برقرار‬           ‫شایعات پراكنده شده‪ ،‬این دو رویداد را بال و پر داده بود‬
‫سلطنت در آن اقامت دائم گزیده بودند‪ .‬زوج سلطنتی‬            ‫كند»‪« ،‬میخواهد سیصد نفر را پاكسازی كند»‪ ...‬همه اینها‬       ‫و با تیره ساختن چهره حكومت‪ ،‬زیان بسیار به شهرت رژیم‬
‫همیشه آن اقامتگاه سرسبز را كه در سالهای نخستین دهه‬
‫‪ ۱۹۳۰‬بنا شده بود در اختیار داشتند‪ .‬نمای ساختمان از سنگ‬                               ‫شوخیهایی نیشدار بود!‬                                            ‫وارد آورده بود‪.‬‬
‫سفید بود و به همین دلیل آن را «كاخ سفید» مینامیدند‪.‬‬       ‫چند روز بعد دوستانم از من انتقاد كردند كه در دیدار‬         ‫برای مقابله با فشار تورمی‪ ،‬برنامهای درازمدت لازم است‪.‬‬
‫البته واژه كاخ در موردش اغراقآمیز بود‪ .‬ساختمانی كوچكتر‬    ‫با شاه‪ ،‬بیش از اندازه خشونت بهخرج دادهام و میبایستی‬        ‫در كوتاهمدت نیز فوراً باید چند انحصار اقتصادی و بازرگانی‬
                                                          ‫با مدارای بیشتری سخن میگفتم‪ .‬اما اشتباه میكردند‪.‬‬           ‫بخش خصوصی را كه سرچشمه سوء استفاده و شایعات‬
‫و نامجهزتر از «نیاوران»‪ ،‬ولی با درجه حرارتی كاملا قابل‬                                                               ‫بود‪ ،‬لغو كرد تا رقابت آزاد‪ ،‬صورتی واقعی بگیرد‪ .‬اتاقهای‬
         ‫قبول‪ ،‬در طول روز دلپذیر و در شب خنك بود‪.‬‬         ‫میدانستم كه بخت كمی دارم كه انتخاب شوم‪ .‬ولی اگر او‬         ‫اصناف كه هویدا بهوجود آورده بود‪« ،‬قانقاریا»یی بود كه‬
                                                          ‫مرا مأمورتشكیلكابینهمیكرد‪،‬میبایددستهایمبازباشد‪،‬نه‬          ‫داشت به كل بدنه جامعه سرایت میكرد و باید فوراً منحل‬
‫روز پنجشنبه ‪ ۲۵‬اوت حدود ساعت ده صبح برای ملاقات‬           ‫این كه مدام با شاه برخورد و چانه زدن داشته باشم و بهویژه‬   ‫میشد‪ .‬این اتاقها باعث نارضایتی بازاریان و بورژوازی كوچك‬
‫با شهبانو به كاخ رفتم‪ .‬معمولا روزهای پنجشنبه علیاحضرت‬                                                                ‫و متوسط شده بود‪ .‬جریمههای صنفی باید فوراً و یكجا‬
‫ملاقاتكنندگان را نمیپذیرفت و من هم قرار شرفیابی‬             ‫با نخستین اقدامات‪ ،‬ناچار شوم با اطرافیان او درگیر شوم‪.‬‬   ‫بخشیده میشد‪ ۱۸۰ .‬هزار پرونده در انتظار رسیدگی بود و‬
‫نداشتم‪ .‬ولی میخواستم از خبرها آگاه شوم و مطمئن بودم‬       ‫روز ‪ ۲۰‬سپتامبر ‪ ،۱۹۷۹‬در ویلای گلهای سرخ در‬                 ‫رسیدگی سریع به آنها غیر ممكن‪ .‬كسبه‪ ،‬بازرگانان خردهپا و‬
‫او چند دقیقه پس از بیرون آمدن از آپارتمان خصوصیاش‪،‬‬        ‫«كوئرناواكا»‪ ،‬هنگام ناهار‪ ،‬كه شهبانو و خانم «پیرنیا» پزشك‬  ‫صاحبان صنایع خشمگین بودند‪ .‬پیشنهادی نیز برای پاكسازی‬
‫مرا خواهد پذیرفت‪ .‬به همین دلیل رفتم‪ .‬مرا در تالار انتظار‬  ‫خانواده سلطنتی هم حضور داشتند‪ ،‬شاه ناگهان به من گفت‪:‬‬       ‫و بهسازی سریع محلههای جنوب شهر تهران و محلههای‬
‫نشاندند و بهوسیله پیشخدمت مخصوص شهبانو بهاطلاع‬            ‫«اگر پارسال شما را به نخستوزیری انتخاب كرده بودم‪ ،‬شما‬      ‫اطراف تبریز‪ ،‬شیراز‪ ،‬اصفهان‪ ،‬آبادان‪ ،‬خرمشهر‪ ،‬اهواز و چند‬
                                                          ‫را به قتل میرساندند‪ ».‬آیا این روشی برای ابراز تأسفش بود؟‬   ‫شهر بزرگ دیگر داشتم‪ .‬همچنین باید به تقویم سنتی شمسی‬
         ‫ایشان رساندم كه خواستار دیدار شهبانو هستم‪.‬‬       ‫چه كسی میتوانست مرا بكشد‪ ،‬مخالفان‪ ،‬سودجویانی كه‬            ‫بازمیگشتیم و ساعات تابستانی و زمستانی را كه بی جهت‬
‫شاه‪ ،‬دو بار در هفته نظامیان را میپذیرفت‪ ،‬و یكی از آن‬      ‫میخواستم دستشان را كوتاه كنم‪ ،‬مأموران خارجی؟ موقعیت‬        ‫نارضایتی مردم را برانگیخته بود‪ ،‬بهصورت اول درمیآوردیم‪.‬‬
                                                          ‫و زمان این گونه سخنان نبود‪ .‬پاسخی ندادم و در مورد چیز‬      ‫در غرب این ترفند را برای صرفهجویی در انرژی ابداع كرده‬
          ‫روزها پنجشنبه بود‪ .‬در آنجا رئیس ستاد بزرگ‬
                                                                                                                                                      ‫بودند‪ .‬ما چرا؟‬
                                                                                                                     ‫بالاخرهعقیده منآنبودكهاگرقرارباشد«ساواك»توانایی‬
                                                                                                                     ‫و كارآیی خود را در زمینه اطلاعاتی و ضد جاسوسی حفظ‬
                                                                                                                     ‫كند‪ ،‬بیشترین بخش امنیت داخلی باید به پلیس كشور سپرده‬
                                                                                                                     ‫شود‪ .‬رایزنیهای گستردهای برای انتقال پارهای از تخصصها و‬
                                                                                                                     ‫متخصصین «ساواك»‪ ،‬بی آن كه به امنیت كشور لطمه وارد‬

                                                                                                                          ‫آید‪ ،‬باید انجام شود و سپس این تصمیم عملی گردد‪.‬‬

                                                                                                                                                   ‫برنامه دولت من‬
                                                                                                                     ‫به شاهنشاه عرض كردم كه اگر مرا مأمور تشكیل دولت‬
                                                                                                                     ‫كند‪ ،‬هیأت وزیران و برنامه كار كوتاه مدت و سفت و سخت‬
                                                                                                                     ‫خود را خیلی زود به مجلسین ارائه خواهم كرد‪ .‬نامهایی‬
                                                                                                                     ‫را بردم كه گاه او را به شگفتی وامیداشت‪ .‬در میانشان‬
                                                                                                                     ‫چهرههایی بودند كه بركنار شده ولی وفادار مانده و بهخاطر‬
                                                                                                                     ‫پاكدامنی و قاطعیتشان مشهور بودند‪ .‬همین طور چند امیر‬
                                                                                                                     ‫ارتش شاغل یا بازنشسته در فهرست نامهای من قرار داشتند‪.‬‬
                                                                                                                     ‫شاه حتماً در انتظار شنیدن نام چند تنی از دانشگاهیان یا‬
                                                                                                                     ‫تكنوكراتها بود‪ .‬به او گفتم اوضاع كشور هنوز در مهار است‪،‬‬
                                                                                                                     ‫اما اگر لازم شود‪ ،‬نباید تردیدی در اعلام حكومت نظامی كرد‪.‬‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18