Page 15 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۶ (دوره جديد
P. 15

‫صفحه‌‌‌‌‌‪‌‌1‌5‬شماره‌‪1۸۷۲‬‬
‫جمعه ‪ ۷‬تا پنجشنبه ‪ 1۳‬آوریل ‪۲0۲۳‬‬

‫رضا پهلوی‪ ،‬فرصت یا خطر؟ بازنشر‬
                                    ‫(بازنشر از بهمن ‪)۱۳۸۴‬‬

‫الاهه بقراط – [این تحلیل مربوط به کمی پس از روی‬          ‫بشر پیوستهاند وظیفه بی چون و چرای هر انسان آزاده و‬       ‫=من رضا پهلوی را نه به عنوان شاهزاده (که هست)‬
‫کار آمدن محمود احمدینژاد و تداوم تبلیغ اصلاحات و موج‬     ‫دمکرات است‪ ،‬لیکن نه گاندی و نه ماندلا و نه هیچیک‬         ‫یا پادشاه (که معلوم نیست بشود) بلکه به مثابه یک‬
‫دیگری از مهاجرت و گسترش لابیگری جمهوری اسلامی و‬          ‫از رهبران جنبشهای آزادیخواهانه هرگز در زندگی سیاسی‬       ‫شخصیت سیاسی در نظر میگیرم‪ .‬نمیدانم طرفداران‬
‫استقرار صادراتیها در خارج کشور است که چهار سال بعد‪،‬‬      ‫خود اشتباه فاحشی مانند دفاع از رژیمی چون جمهوری‬          ‫وی‪ ،‬چه آن کسانی که مشروطهخواه دمکرات هستند و‬
                                                         ‫اسلامی و کارگزاری در آن را مرتکب نشدهاند‪ .‬آگاهی‬          ‫چه افرادی که حاضر نیستند یک گام از سلطنت وی عقب‬
                  ‫با‪ -‬و پس از جنبش‪ ۸۸‬تشدید شد‪].‬‬          ‫همواره با پذیرش مسئولیت همراه است‪ .‬هر فرد و هر‬           ‫روند‪ ،‬چه انتظاراتی از وی و چه توصیههایی برای او دارند‪.‬‬
‫گفته بودم در فرصتی دیگر به نام آنچه مضمونش‬                                                                        ‫ارزیابی من تنها بر اساس مواضع اعلام شده رضا پهلوی‬
‫همبستگی نیروهای دمکرات ایران در مقابله با جمهوری‬                    ‫مقولهای را هم باید در جای خود قرار داد‪.‬‬       ‫است‪ .‬لیکن بر این حقیقت نیز آگاه هستم که فقط عمل‬
‫اسلامی و گشودن راه تحقق دمکراسی و حقوق بشر است‪،‬‬          ‫=آنهایی هم که تلاش میکنند با چنگ و دندان روی‬             ‫و آینده میتواند این ارزیابی را تغییر دهد چرا که مواضع‬
‫خواهم پرداخت‪ .‬لیکن از آنجا که واقعا معتقدم نام این‬                                                                ‫پسندیده هنوز به معنای آن نیست که آدمیدر عرصه عمل‬
‫مضمون اساسا از اهمیت برخوردار نیست‪ ،‬به همین بسنده‬        ‫درخت تنومند تاریخ یادگاری بنویسند‪ ،‬خوب است به این‬
‫میکنم که بگویم نامش را هر کس هر چه دلش میخواهد‬           ‫واقعیت توجه کنند که همواره تاریخ است که شخصیتها‬                   ‫و در لحظات حساس بتواند به آن پایبند بماند‪.‬‬
‫بگذارد‪ :‬اتحاد‪ ،‬جبهه‪ ،‬ائتلاف‪ ،‬همبستگی‪ ،‬کنگره‪ ،‬و همراه با‬  ‫را بر میگزیند و نه برعکس! در غیر اینصورت‪ ،‬نتیجه‪ ،‬یا‬      ‫=سرسختی در طرفداری از اصلاحاتی که پروژهسازان‬
‫قید فراگیر‪ ،‬گسترده‪ ،‬سراسری‪ ،‬ملی و… به راستی این نام چه‬   ‫کمدی (مانند بنی صدر و احمدی نژاد) و یا تراژدی (مانند‬
‫اهمیتی دارد‪ ،‬هنگامی که از یکسو همه ظاهرا «عنب» و‬         ‫قطب زاده و امیرانتظام) از آب در میآید‪ .‬تردیدی نیست‬       ‫آن بارها مرگش را اعلام کردهاند‪ ،‬البته قابل درک است‪ .‬چرا‬
‫«استافیل» و «انگور» و «ئوزوم» میخواهند و از سوی دیگر‬     ‫که جنبش آزادیخواهی ایران از زهر جاهطلبی‪ ،‬سکه زدن به‬      ‫که تنها با «اصلاح گام به گام» میتوان ادامه «جمهوری» را‬
‫هر یک از آن «موجود» ایستاده در تاریکی تفسیر خود را‬       ‫نام خود و شهوت شهرت و نام و مقام در امان نخواهد بود‪.‬‬     ‫به هر شکل و با هر مضمونی حفظ کرد تا مردم در برابر‬
‫ارائه میدهد؟ حال آنکه با یک فرهنگ لغت و روشن کردن‬        ‫اینجاست که شاید عرفان ایرانی به معنای مثبت آن بتواند‬     ‫یک انتخاب دوباره قرار نگیرند‪ ،‬حتی اگر به قیمت فرو رفتن‬
‫یک چراغ میتوان دریافت آنچه ضروریست و آنچه تلاش‬           ‫چون پادزهر عمل کند تا بتوان همواره منافع بلندمدت‬
‫میشود توضیح داده شود‪ ،‬چیزی جز یک امر واحد و مشترک‬        ‫میهن و مردم را بر هیولای درون حاکم گرداند‪ .‬مثلا میتوان‬                           ‫کشور در فاجعه بیانجامد‪.‬‬
‫نیست که هر کس آن را به نامی میخواند و به پندار خود به‬    ‫چنین اندیشید دیر یا زود همه ما بی تردید در فنا جای‬       ‫=مشروطهخواهان دمکرات نه «خطر» بلکه «نیرو»‬
                                                         ‫خواهیم گرفت و چه خوب است تنها عشق و عمل خود را‬           ‫هستند و جمهوریخواهان اگر درباره سرنوشت ملت و‬
                 ‫توصیف تنها بخشی از آن میپردازد‪.‬‬         ‫برای آزادی و انسان و خاک بر جای نهاده باشیم‪ .‬ولی آیا در‬  ‫مملکت احساس مسئولیت کنند و تمامی نیروی خود را بر‬
                               ‫خطر کجاست؟‬                ‫سیاست میتوان چنین اندیشید؟ واقعا نمیدانم! امروز تنها‬     ‫روی حفظ جمهوری اسلامی نگذارند‪ ،‬میتوانند با هشیاری‬
                                                         ‫این را میدانم که «همه با هم» نمیتوان جنبشی را رهبری‬      ‫از این نیرو استفاده کنند‪ .‬هیچ تضمینی وجود ندارد که‬
‫این بحث را با تأکید بر اینکه هیچ جنبش و حرکتی بدون‬       ‫کرد و در این بازار مکاره سیاست که هیچکس دیگری را‬         ‫همکاری با این «نیرو» به استقرار جمهوری واقعی در ایران‬
‫یک رهبری معین که مردم و جهان آن را مخاطب قرار دهند‪،‬‬      ‫قبول ندارد‪ ،‬همراه با مردمی که در تبلیغات پوچ محاصره‬      ‫نیانجامد‪ .‬رضا پهلوی آن زمان هم میتواند به عنوان یک‬
‫نمیتواند به اهداف خود برسد‪ ،‬پی میگیرم‪ .‬بر همین زمینه‪،‬‬    ‫شدهاند و سخت گرفتار معیشت و بیخبر از خطری هستند‬          ‫شخصیت سیاسی و ملی مانند دیگر مدعیان به وظیفه‬
‫شکلگیری «اتحاد جمهوریخواهان» در اوایل سال ‪ ۲۰۰۳‬نیز‬       ‫که در کمینشان نشسته است‪ ،‬رضا پهلوی نه تنها خطر به‬        ‫خود در برابر ملت عمل کند‪ .‬خطر اصلی بیست و هفت‬
‫دو دلیل مهم داشت‪ :‬یکی تشکیل یک جبهه سیاسی در برابر‬       ‫شمار نمیرود‪ ،‬بلکه بی تردید تنها فرصت تاریخی است که‬       ‫سال است بر ایران فرمان میراند‪ .‬دمکراتهای ایران‪ ،‬چه‬
‫مشروطهخواهان و مبارزه با «بازگشت سلطنت»‪ ،‬و دیگری‬                                                                  ‫مشروطهطلب و چه جمهوری خواه‪ ،‬هیچکدام برای یکدیگر‬
‫عرضهی خود به جهان غرب و یا به زبان عامیانه‪« :‬ما هم‬                               ‫در این شرایط وجود دارد‪.‬‬          ‫خطر به شمار نمیروند مگر آنکه هر کدام از آنها نظام‬
                                                                                                                  ‫مورد علاقه خود را بر خواست دمکراسی و حقوق بشر و‬
                                     ‫هستیم»‪.‬‬                                                                      ‫سرنوشت ملت و منافع ملی ترجیح دهند‪ .‬در آنصورت آنها‬
‫مشکل بزرگ گردانندگان «اتحاد جمهوریخواهان» اما این‬                                                                 ‫نه تنها برای یکدیگر خطر به شمار میروند‪ ،‬بلکه هر دو‬
‫است که خود را به خطا سخنگوی همه جمهوریخواهان‬
‫میپندارند‪ .‬واقعا آیا همه کسانی که طرفدار جمهوریاند‪،‬‬                                                                        ‫آنها برای میهن و مردم ما خطر جدی هستند!‬
‫خواهان حرکت گام به گام و اصلاحات در ساختار جمهوری‬                                                                 ‫=این را باید تکرار کرد که بنا بر واقعیت جامعه ایران‬
‫اسلامی هستند؟ آیا همه جمهوریخواهان رژیم جمهوری‬
‫اسلامی را اساسا به پرسش نمیکشند و خواهان تغییر آن‬                                                                 ‫و غم کار و نانی که توده مردم با آن درگیرند‪ ،‬برای کسی‬
‫نیستند؟ آیا پاسخ منفی به همین پرسشها یکی از دلایل‬                                                                 ‫نظام سیاسی ایران هیچ اهمیتی ندارد‪ .‬لیکن از آنجا که‬
                                                                                                                  ‫تجربه تلخ مردم از جمهوری اسلامی و انتخاب مکرر رییس‬
   ‫شکلگیری «جمهوریخواهان دمکراتیک و لائیک» نبود؟‬                                                                  ‫جمهوریهای تدارکاتچی و مجلسهای بی خاصیت جان‬
‫درواقع برای این نوع جمهوریخواهان مقوله‬                                                                            ‫آنها را به لب رسانده است‪ ،‬و هم چنین تجربه افغانستان و‬
‫«جمهوریخواهی» از خود و سرشت سیاسی آن تعریف‬                                                                        ‫عراق به ویژه در زمینه عدم امنیت و خطراتی که یکپارچگی‬
‫نمیشود‪ .‬بلکه اتفاقا همان کسانی که از دل و جان خواهان‬                                                              ‫ایران را تهدید میکند‪ ،‬گرایش به نظام پادشاهی بیش از‬
‫آن هستند کاملا نسنجیده معنای جمهوریخواهی را به «نه‬
‫سلطنت» و «نه پهلوی» کاهش دادهاند! آنها با «نخواستن‬                                                                                           ‫پیش گسترش مییابد‪.‬‬
‫سلطنت» و با «رد پهلوی» تعریف میشوند و نه با جوهر‬                                                                  ‫=رک و صریح بگویم‪ :‬من به عنوان یک ایرانی هرگز‬
‫جمهوری و یا آنچه خود میخواهند‪ .‬آنها خود را با «نفی»‬
‫دیگری و نه با «اثبات» خود تعریف میکنند‪ .‬و این شیوه از‬                                                             ‫حاضر نیستم زیر پرچم کسانی بروم که زمانی از مدافعان‬
‫شوربختی در صد سال اخیر همواره گریبان نیروهای سیاسی‬                                                                ‫و دست اندر کاران جمهوری اسلامی بودهاند‪ ،‬حتی اگر صد‬
‫را در چنگ خود داشته است‪ .‬ایران و جهان هم نمیتوانند‬                                                                ‫سال در زندان همان کسانی بسر برند که زمانی مدافع آنان‬
                                                                                                                  ‫بودهاند‪ .‬دفاع از آزادی آنها و استقبال از تغییر مواضع آنان‬
                                                                                                                  ‫که از خیمه حکومت دینی به اردوگاه دمکراسی و حقوق‬

                                                         ‫وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی‬
   10   11   12   13   14   15   16   17   18   19   20