Page 44 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۷ (دوره جديد
P. 44

‫تفاهم در گرد آمدن گرایشهای مختلفالمنافع برای نوشتن‬      ‫مهماند‪ .‬اما کسانی که در این نهادها قرار میگیرند و آن‬                                           ‫صفحه‌‌‌‪‌‌4‌‌‌4‬شماره‌‪‌18۷3‬‬
‫قانون اساسی‪ ،‬نیازمند کنشهای سیاسی پیچیده و دشواری‬       ‫را اداره میکنند نیز به همان اندازه اهمیت دارند‪ .‬انحطاط‬                          ‫جمعه ‪ ۲5‬تا ‪ 31‬فروردینماه ‪140۲‬خورشیدی‬
‫است‪ .‬رسیدن به چنین تفاهماتی بسیار دشوارتر از نوشت ِن‬    ‫سیاسی‪ ،‬فرهنگی و اخلاقی گسترده‪ ،‬جامعه ایران را در‬
‫خود قانون اساسی است‪ .‬کم نبودهاند کشورهایی در آفریقا‬     ‫پرتگاه زوال قرار داده است‪ .‬ریشه مشکلات سیاسی است‪.‬‬       ‫بیفایده و مضر همراه گردد‪ .‬بدون تغییر نگرش‪،‬‬
‫یا آمریکای لاتین که شب سرجوخهای کودتا کند و صبح با‬      ‫خطر اضمحلال به حدی جدی است که برای نجات و بقای‬          ‫تغییر رفتار دشوار است‪ .‬برای تغییر در نگرش‪ ،‬سنجهها‬
‫یک قانون اساسی کاملا دمکراتیک در دست‪ ،‬دولت جدید‬         ‫کشور‪ ،‬عقبنشینی از ایدهآلهای حداکثری به منظور عبور‬       ‫بایستی مورد بازبینی قرار گیرند‪ .‬اصلاح سنجهها در تغییر‬
‫را معرفی و انواع وعدههای شیرین به مردم دهد‪ .‬هنوز‬                                                                ‫نگرش سیاسی موثر واقع میشود‪ .‬مثلا وقتی میبینیم که‬
‫مرکب قانون اساسی دمکراتیک خشک نشده‪ ،‬چوبههای‬                                ‫از حکومت اسلامی ضرورت دارد‪.‬‬          ‫فردی یا افرادی بر اسبهای سیاست نشستهاند و هریک‬
‫دار بر پا شده و حمام خون راه افتاده است‪ .‬چند صباحی‬      ‫نه بازگشت به ساختار سیاسی قانون اساسی مشروطیت‬           ‫با ضرباهنگ خودش به سوی هدفی که با هدف ما نزدیکی‬
‫بعد گروهبانی طغیان میکند‪ ،‬سرجوخه را سرنگون میکند و‬      ‫کار سادهای است و نه از رضاشاه بااراده و محمدرضا شاه‬     ‫دارد‪ ،‬میتازد‪ ،‬بنا به کدام سنجه باید از اسب پایین کشیده‬
                                                        ‫خوشفکر و دوراندیش اثری هست تا از طریق نهاد سلطنت‪،‬‬       ‫شود و یا در حرکت او اختلال ایجاد گردد؟ در مبارزه برای‬
      ‫همان ماجرای پیشین بی کم وکاست تکرار میشود‪.‬‬        ‫دولت مشروطه را در مسیر پیشرفت و ترقی ملت هدایت‬          ‫دمکراسی و دفع استبداد رقابت معقول یک سنجه است‪ ،‬اما‬
‫قانون اساسی پیمانی سیاسی و اجتماعی است که از‬            ‫کنند‪ .‬آوازه نیک پادشاهان پهلوی صرفا به دلیل شکل نظام‬    ‫پشت پا زدن به یکدیگر و حذف همسفر بنا بر چه سنجهای‬
‫سوی گرایشهای سیاسی مختلف و یا بلوکهای قدرتمند‬           ‫مشروطه نبود‪ .‬خوشنامی آنان به جهت اندیشههای بزرگ و‬       ‫انجام میشود؟ حال که جمهوریخواه‪ ،‬مشروطهخواه مخالف‬
‫در مجلسی ویژه که به همین منظور از سوی مردم انتخاب‬       ‫ترقیخواهانه و ایرانسازی بود که از ایدهآلهای مشروطیت‬     ‫حکومت فردی و خواهان دمکراسی شدهاند‪ ،‬به این معناست‬
‫شده و مجلس موسسان نام دارد‪ ،‬به بحث و گفتگو گذاشته‬       ‫به آنها منتقل شده بود‪ .‬رضاشاه و محمدرضا شاه در فضایی‬    ‫که سنجههای داوری نیز بایستی با تغییر پارادایم هماهنگتر‬
‫میشود و در نهایت متنی تصویب میگردد تا در رفراندوم‬       ‫قرار گرفته بودند که اگر رییس جمهور هم میبودند‪،‬‬          ‫گردند‪ .‬در پارادایم جدید نمیشود سخن از همبستگی گفت‪،‬‬
‫به تصویب نهایی برسد‪ .‬این قانون از آنجا که در بردارنده‬   ‫همانگونه انجام وظیفه میکردند که در دوران پادشاهی‬        ‫اما با سنجههای ماقبل تغییر پارادایم در پی تحقق آن بود‪.‬‬
‫اصول مربوط به ساختار سیاسی‪ ،‬قوای مملکتی و حقوق‬          ‫خود کردند‪ .‬اگر جز این میبود‪ ،‬اینهمه عناصر مرتجع و‬       ‫اگر هدف حذف استبداد و استقرار دمکراسی است‪ ،‬نمیتوان‬
‫ملت است مهمترین سند حقوق ملی و مادر قوانین داخلی‬        ‫ناآگاه در مقابل آنها صفآرایی نمیکردند‪ .‬اتفاقا بخش مهمی‬  ‫سنجههایی را به کار گرفت که به حذف نیروی دمکراسیخواه‬
                                                        ‫از مخالفان پهلویها سلطنتطلب دوآتشه بودند و با نهاد‬      ‫رقیب بیانجامد‪ .‬اگر سنجهها در راستای اهداف مشترک تغییر‬
                            ‫محسوبخواهد شد‪.‬‬              ‫سلطنت مشکلی نداشتند و دشمنی آنها با شخص پادشاهان‬        ‫نکنند‪ ،‬تغییر پارادایم عرصه جدیدی برای جبههبندیها و‬
‫قانون اساسی که یک حزب یا جریان سیاسی بنویسد‪ ،‬سپس‬        ‫به جهت سیاستهایی بود که ریشه در جنبش مشروطیت‬            ‫کشمکشهای جدید میگشاید که چه بسا خطرناکتر از‬
‫همان جریان سیاسی‪ ،‬مجلسس موسسان تشکیل دهد و‬              ‫داشت و پهلویها به اجرای آن سیاستها پایبند مانده‬
‫قانون اساسی خودنوشته را تصویب و همان مصوبه را به‬        ‫بودند‪ .‬تمام حرف مخالفان آن بود که رضاشاه و محمدرضا‬             ‫پارادایم پیش از نورباران زن‪ ،‬زندگی و آزادی باشد‪.‬‬
‫رفراندوم بگذارد‪ ،‬چنین قانون اساسی شبیه قانون اساسی‬      ‫شاه به نهاد سلطنت بسنده کنند و کاری به سیاست نداشته‬
‫همان سرجوخه یا شبیه قانون اساسی دست پخت مجلس‬            ‫باشند‪ .‬شعار «شاه سلطنت کند نه حکومت»‪ ،‬آنطور که‬                               ‫ایران یکپارچه و ایران فدرال‬
                                                        ‫بعدها برای ناآگاهان روشن شد‪ ،‬دفاع از نهاد سلطنت با‬      ‫فدرالیستها در پارادایم جدید فضای بیشتری از سیاست را‬
                         ‫خبرگان آقایانخواهد بود‪.‬‬        ‫هدف مقابله با مفهوم کانستیتوشنالیسم صورت میگرفت‪.‬‬        ‫در دو کانون اپوزیسیون اشغال کردهاند‪ .‬یک جریان از احزاب‬
                                                        ‫اندیشه و ایدئولوژی مشروطیت موضوعی «محتوایی» بود‬         ‫فدرالیست در کانون رضا پهلوی و جریان دیگر با کانون مریم‬
           ‫ابراز نظر در باره شکل نظام فعلا ممنوع!‬       ‫و نه صرفا «شکلی» است‪ .‬پادشاهان پهلوی نهاد سلطنت‬         ‫رجوی همراهی میکند‪ .‬مجاهدین خلق با تاکید بر ایران‬
‫این باور که تا پیش از مجلس موسسان آینده کسی از‬          ‫را تا حد زیادی در خدمت تحقق محتوای مترقی ایدههای‬        ‫کثیرالمله و تعیین حق سرنوشت ملل فاصلهاش را از کانون‬
‫ساختار سیاسی و شکل دولت آینده سخن نگوید‪ ،‬علاوه بر‬       ‫مشروطیت درآورده بودند‪ ،‬در حالی که مخالفان به «شکل»‬      ‫نخست بیشتر کرده است‪ .‬در کانون نخست از یکپارچگی‬
‫آنکه ناقض آزادی بیان است‪ ،‬با منطق سیاسی نیز سازگار‬      ‫قانون اساسی استناد میکردند و در پی تفسیری از قانون‬      ‫سرزمینی سخن گفته شده که تنها جزیی از یکپارچگی دولت‬
‫نیست‪ .‬نبرد قدرت در دوران گذار از جمهوری اسلامی برای‬     ‫اساسی مشروطیت بودند که به قطع ارتباط نهاد سلطنت از‬      ‫ایران است‪ .‬تفکر غالب در سیاست رضا پهلوی حل مسئله‬
‫کسب اکثریت در مجلس موسسان شدت مییابد‪ .‬جریاناتی‬          ‫ایدههای حقوق اساسی مشروطیت بیانجامد‪ .‬به این جهت‬         ‫تبعیض در جغرافیای ایران از طریق مکانیسم عدم تمرکز است‪.‬‬
‫که پیشاپیش توانسته باشند‪ ،‬در اصول عمومی برای ساختار‬     ‫به کوششهای رضاشاه و محمدرضا شاه در توسعه حقوق‬           ‫نظریه عدم تمرکز در کانون نخست ابهاماتی دارد‪ ،‬در حالی‬
‫آینده تفاهم کرده باشند و اعتماد عمومی بیشتری جلب‬        ‫اجتماعی بر چسب دخالت در سیاست و دیکتاتوری زده‬           ‫که نظریه فدرالیسم در کانون دوم به تقسیم قدرت سیاسی‬
‫کرده باشند‪ ،‬قدرت چانه زنی آنها در مجلس موسسان افزایش‬    ‫میشد‪ .‬بیجهت نبود که در سال ‪ ۱۳۵۷‬هنگامی که شاه از‬        ‫در ساختار دولت صراحت دارد‪ .‬اگر ابهام در کانون نخست و‬
‫مییابد و شانس بیشتری در گنجاندن اصول مورد نظر خویش‬      ‫مخالفان خواست که حکومت را در اختیار بگیرند‪ ،‬و نظام را‬   ‫صراحت در کانون دوم در باره دولت یکپارچه را خوشبینانه‬
‫در قانون اساسیخواهند داشت‪ .‬تفاهمات کلی و عمومی‬          ‫حفظ کنند‪ ،‬مخالفان موضع ضد شاه کرفتند و مجموعه نظام‬      ‫و معرفتی فرض کنیم و نه تزریق ژئوپولیتیکی‪ ،‬پرداختن به‬
‫بایستی پیش از سقوط رژیم بین کانونهای قدرت انجام‬         ‫مشروطیت از جمله نهاد سلطنت را تغییر دادند‪ ،‬زیرا نیت‬     ‫موضوع از طریق تمرکز بر دمکراسی سنجه منطقیتری برای‬
‫شده باشد‪ .‬همان تفاهمات مبنای تدوین قانون اساسی در‬                                                               ‫کاهش فاصلهها ایجاد میکند‪ .‬حساب کردن فدرالیستها به‬
‫مجلسس موسسانخواهد شد‪ .‬در مجلس موسسان کلیات‬                            ‫واقعی آنها حذف شاه به هر قیمت بود‪.‬‬        ‫حمایتهای ژئوپولیتیک قدرتهای جغرافیای دور و نزدیک‪،‬‬
‫تفاهماتی که از قبل انجام شده‪ ،‬با جرح و تعدیل در جزییات‬                                                          ‫بازی خطرناکی است‪ .‬کسب حمایت از جغرافیای پیرامون‬
‫جامه قانون میپوشد‪ .‬مجلس موسسان محل بحث برای طرح‬                         ‫قانون اساسی محصول تفاهم است‬             ‫به بهای پاسخ مثبت دادن به نیاز ژئوپولیتیک منطقهای و‬
‫قانونهای اساسی متفاوت و مختلف نیست‪ .‬اگر تا قبل از‬       ‫قانون اساسی فاجعهبار حکومت اسلامی‪ ،‬توجهها را به‬         ‫جهانی عناصر بیثبات کننده خارجی را به سیاست داخلی‬
‫سقوط رژیم تفاهمات عمومی سمت و سوی ساختار سیاسی‬          ‫اهمیت تدوین قانون اساسی دمکراتیک برای آینده پس‬          ‫تحمیلخواهد کرد‪ .‬موضوعاتی مانند خودمختاری‪ ،‬فدرالیسم‬
‫آینده را روشن نکند‪ ،‬و این مهم که دقیقا مسئله امروز است‬  ‫از جمهوری اسلامی جلب کرده است‪ .‬در اینباره طرحهای‬        ‫و چندملیتی بودن ایران نظریههای بازمانده از دوران‬
‫به فردا احاله گردد‪ ،‬درجه بیثباتی سیاسی و امنیتی به حد‬   ‫گوناگون در میان اپوزیسیون و محافلی از درون نظام که‬      ‫جنگ سرد است‪ .‬حرکت ایران به سوی دمکراسی ارتباطی‬
                                                        ‫خواهان تغییر و یا اصلاح قانون اساسی حکومت اسلامی‬        ‫با این مسائل ندارد‪ .‬دمکراسی در ایران با برابرحقوقی همه‬
                        ‫خطرناکی بالا خواهد رفت‪.‬‬         ‫هستند مطرح شده است ‪ .‬نفس این توجهها امری مثبت‬           ‫شهروندان تحققپذیر است و نیازی به تحمیل تغییر ساختار‬
                                                        ‫است در صورتی که در موضوع مبالغه نشود‪ .‬نوشتن قانون‬       ‫دولت نیست‪ .‬ایجاد و تقویت گرایشهای فدرالیستی برای‬
               ‫شاهزاده رضا پهلوی در دوران گذار‬          ‫اساسی برای اهل فن کار دشواری نیست‪ .‬یک حقوقدان‬           ‫تخریب ساختار دول ِت یکپارچه منجر به بیثباتی سیاسی و‬
‫لازمه دمکراسی وجود احزاب قوی و نهادهای مدنی جا‬          ‫متخصص در حقوق اساسی میتواند در مدتی کوتاه بهترین‬
‫افتاده است‪ .‬ما در ایران نه حزبهای گسترده و قوی داریم‬    ‫و دمکراتیکترین قانون اساسی را بنویسد و در اختیار‬                  ‫خارج کردن دمکراسی از دستور روز میگردد‪.‬‬
‫و نه نهادهای مدنی جاافتاده و استخواندار هستند‪ .‬به دلیل‬  ‫متقاضی قرار دهد‪ .‬ولی چنین قانون اساسی قطعا دردی را‬
‫چنین کمبودهایی است که نقش شخصیتها در سر و سامان‬         ‫درمان نخواهد کرد‪ .‬مهمتر از خود قانون اساسی‪ ،‬تفاهمی‬                         ‫شاهان پهلوی و نهاد سلطنت‬
‫دادن به اوضاع سیاسی همچنان اهمیت دارد‪ .‬به ویژه در‬       ‫است که باید بین گروهبندیهای جامعه به عمل آید تا بنا‬     ‫موضوع شکل نظام آینده در ایران به جدل عامیانه ما شاه‬
‫این چهل و چهار سال که جامعه ایران از بسیاری از جهات‬     ‫بر آن تفاهمات و توافقات قانون اساسی نوشته شود‪ .‬ایجاد‬    ‫میخواهیم و رییس جمهور نمیخواهیم و یا رییس جمهور‬
‫به قهقرا رفته و دچار افت و گسستهای بزرگ فرهنگی نیز‬                                                              ‫میخواهیم‪ ،‬شاه نمیخواهیم تنزل پیدا کرده است‪ .‬این به‬
                                                                                                                ‫آن میماند که از غریقی در حال مرگ پرسیده شود کباب‬
      ‫شده است‪ .‬وضعیت کنونی جامعه ایران کم و بیش‬                                                                 ‫برگ میخواهد یا کباب کوبیده‪ .‬نهادها در نظامهای سیاسی‬
   39   40   41   42   43   44   45   46   47   48   49