Page 36 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۸ (دوره جديد
P. 36

‫صفحه‌‌‌‪‌‌۳‌‌‌6‬شماره‌‪‌1۸۷۴‬‬
                                                                                                                              ‫جمعه ‪ 1‬تا ‪ ۷‬اردیبهشتماه ‪140۲‬خورشیدی‬

‫الههتوکلیان‪:‬منشاهدزندهجنایتهایاینرژیمهستم‬

‫درد تمام وجودم را گرفته بود‪ .‬پسر ده سالهام فریاد میزد‬       ‫مجریان این برنامه تلویزیونی در همکاری با میکله مورللی‬    ‫الهه توکلیان در بیمارستان‬
‫مادرم را کشتند‪ ،‬و خواهر دوقلویش هم جیغ میزد و گریه‬          ‫مترجم ایتالیائی که برخی از رمانهای نویسندگان ایرانی را‬
‫میکرد‪ .‬دور و برم را مردم گرفته بودند و میخواستند مرا‬        ‫به زبان ایتالیائی برگردانده‪ ،‬توانستند مقدمات سفر الهه‬    ‫= الهه توکلیان که برای معالجه به دعوت و با کمک یک‬
‫به بیمارستان برسانند‪ ،‬ولی ماشینها تا وضعیت من و خونی‬        ‫توکلیان را آماده سازند و او را که پس از خروج از ایران‬    ‫برنامه تلویزیونی به ایتالیا سفر کرده در روزهای گذشته در‬
‫را که از سر و صورتم میچکید میدیدند درهایشان را قفل‬          ‫به ترکیه رفته بود به شهر میلان برده و در بیمارستان‬       ‫شهرداری رم جایزه بخش «زنان در جهان برای حقوق بشر»‬
‫میکردند و با سرعت دور میشدند تا اینکه بالاخره زوجی‬          ‫سن رافائل ‪ San Raffaele‬معروفترین کلینیک این شهر‪،‬‬
‫بسیار مهربان من‪ ،‬دو فرزندم و خواهرم را سوار کردند و ما‬      ‫برای ادامه معالجات بستری کنند‪ .‬در این روزها الهه در‬        ‫را که از سوی «بنیاد مینروا» اهدا میشود دریافت کرد‪.‬‬
                                                            ‫شهر رم بسر میبرد‪ .‬جراحی چشم او در میلان با موفقیت‬        ‫=«لحظات وحشتناکی بود‪ .‬درد تمام وجودم را گرفته‬
                        ‫را به بیمارستان رساندند‪».‬‬           ‫به پایان رسیده؛ گلوله را چشمپزشکان ایتالیائی توانستند‬    ‫بود‪ .‬پسر ده سالهام فریاد میزد مادرم را کشتند‪ ،‬و خواهر‬
‫وی سپس میافزاید‪« :‬در بیمارستان هم پرستاران بلافاصله‬         ‫از سر او خارج کرده و وی در انتظار پروتز نهائی است‪.‬‬       ‫دوقلویش هم جیغ میزد و گریه میکرد‪ .‬دور و برم را‬
‫به کمک من شتافتند‪ ،‬صورتم را از خون پاک کردند و چشمم‬         ‫الهه توکلیان در گفتگوی تلفنی در مورد ‪ ۲۹‬شهریوری که‬       ‫مردم گرفته بودند و میخواستند مرا به بیمارستان برسانند‪،‬‬
‫را موقتا پانسمان کردند‪ ،‬ولی دکتری که آنجا بود گفت‬           ‫زندگی او را کاملا زیر و رو کرد به کیهان لندن میگوید‪:‬‬     ‫ولی ماشینها تا وضعیت من و خونی را که از سر و صورتم‬
‫تیرخوردهها به من ربطی ندارند و رفت‪ .‬آن بیمارستان البته‬      ‫«دو روز بود که از زیارت کربلا به مشهد برگشته بودم که‬     ‫میچکید میدیدند درهایشان را قفل میکردند و با سرعت‬
‫نه چشمپزشک داشت و نه «آم آز آی» و بعد از حدود دو‬            ‫برای دادن سوغاتیها و ملاقات با خانواده به اسفراین رفتم‪.‬‬  ‫دور میشدند تا اینکه بالاخره زوجی بسیار مهربان من‪،‬‬
‫ساعت بلاتکلیفی بالاخره خودمان توانستیم راهی بیمارستانی‬      ‫با دختر و پسر دوقلویم و خواهرم رفتیم مرکز شهر تا برای‬    ‫دو فرزندم و خواهرم را سوار کردند و ما را به بیمارستان‬
‫در مشهد بشویم‪ ».‬الهه میافزاید در آن وضعیت نیز نگران‬         ‫فرزندانم وسایل مدرسه بخرم‪ .‬اصلا فکر نمی کردم که در‬
‫فرزندانش بود که شاهد تیر خوردن او بودند و احتمالا‬           ‫اسفراین هم تظاهراتی باشد‪ ،‬اگرچه برای آنروز فراخوان‬                                           ‫رساندند‪».‬‬
‫آن صحنه دلخراش سالها آنها را همراهی خواهد کرد‪.‬‬              ‫سراسری داده بودند و کم و بیش در تمام شهرها مردم برای‬     ‫=«در بیمارستان هم پرستاران بافاصله به کمک من‬
‫در مشهد الهه را در بیمارستان «خاتمالانبیا» دو بار عمل‬       ‫اعتراض قرار بود به خیابان بیایند‪ .‬من که قبلا در مشهد‪،‬‬    ‫شتافتند‪ ،‬صورتم را از خون پاک کردند و چشمم را موقتا‬
‫کردند و امیدوار بودند که بدون خارج ساختن تیر بتوانند‬        ‫شهری که در آن کار میکردم و ساکن بودم‪ ،‬در تظاهراتی‬        ‫پانسمان کردند‪ ،‬ولی دکتری که آنجا بود گفت تیرخوردهها‬
‫بینائی را به او باز گردانند‪ .‬الهه میگوید «در ابتدا امیدوار‬  ‫شرکت کرده بودم‪ ،‬وقتی دیدیم در میدان اصلی اسفراین‪،‬‬
‫بودم ولی با گذشت زمان امیدم هر روز به باز یافتن بینائی‬      ‫میدان «امام خمینی»‪ ،‬مردم تجمع کردهاند‪ ،‬ما هم رفتیم‪.‬‬                           ‫به من ربطی ندارند و رفت!»‬
‫کاهش پیدا میکرد‪ .‬بالاخره دکتری گفت که در ایران امکان‬        ‫هنوز ده دقیقهای از آغاز تجمع و دادن شعار نگذشته‬          ‫=امروز این زن جوان و مادر دو کودک ده ساله که پنج‬
‫معالجه بیش از آنچه انجام داده بودند نیست و برای ادامه‬       ‫بود که تیراندازی به سمت مردم را با شاتگان آغاز کردند‪.‬‬    ‫سال پیش از همسرش جدا شده و حق سرپرستی آنها را‬
‫معالجات باید به خارج بروم‪ .‬از اینجا بود که به فکر خروج‬      ‫میدیدم چند نفر که تیر به پا و کتفشان خورده بود به‬        ‫نیز ندارد‪ ،‬از درد خود اسلحهای برای مبارزه علیه کسانی‬
                                                            ‫زمین افتادند که ناگهان درد و سوزشی را در سراسر بدن‬       ‫ساخته است که زندگی او را بهم ریختند‪« :‬من شاهد زنده‬
                               ‫از کشور افتادم‪».‬‬             ‫و سرم احساس کردم و افتادم‪ .‬غرق در خون بودم و در‬          ‫و رسواکننده جنایتهای این رژیم هستم‪ .‬گلولهای که از‬
‫البته قبل از خروج از کشور و بعد از دست دادن یک‬              ‫ابتدا فکر می کردم که سرم در پیامد افتادن شکسته و اگر‬
‫چشم‪ ،‬زندگی را بر الهه سخت کردند‪« :‬بلافاصله پس از‬            ‫چیزی را نمیبینم به خاطر حالت نیمهبیهوشی است‪ .‬تنها‬          ‫سر من در ایتالیا خارج کردند مدرک این جنایت است‪».‬‬
‫آنکه اولین پست را در مورد آنچه برایم اتفاق افتاده بود در‬    ‫چند دقیقه بعد متوجه شدم که تیر به یکی از چشمهایم‬
‫اینستاگرام گذاشتم‪ ،‬با من تماس گرفتند و خواستند که جریان‬                                                              ‫احمد رأفت – الهه توکلیان که ‪ ۳۴‬سال سن دارد‪ ،‬یکی‬
‫را رسانهای نکنم و آن پست را حذف کنم‪ ،‬که البته این کار را‬                                ‫اصابت کرده است‪».‬‬             ‫از دهها شهروندی است که در جریان اعتراضاتی که از ‪۱6‬‬
‫نکردم‪ .‬پس ار آن هربار چیزی در این مورد منتشر میکردم‬         ‫الهه در ادامه میگوید «کسی که با شاتگان تیراندازی‬         ‫سپتامبر سال گذشته میلادی با قتل حکومتی مهسا (ژینا)‬
‫با زبان تهدید با من تماس میگرفتند و بالاخره احضاریه اول‬     ‫میکرد از مامورین نیروی انتظامی بود و چون کشتیگیر‬         ‫امینی ِآغاز شد‪ ،‬بینائی یک چشم خود را در پیامد تیراندازی‬
‫را برایم فرستادند و به عنوان یکی از لیدرهای اغتشاشات‪،‬‬       ‫بوده‪ ،‬بسیاری او را میشناختند؛ نامش امین قلیزاده است‪».‬‬    ‫مستقیم مامورین انتظامی از دست داده است‪ .‬الهه که‬
‫متهم به تخریب اموال عمومی و تشکیل گروهکی با بیش‬             ‫البته این فرد انکار میکند که ‪ ۲۹‬شهریور در خیابان حضور‬    ‫برای معالجه به دعوت و با کمک یک برنامه تلویزیونی به‬
‫از ‪ ۵‬نفر برای اقدام علیه امنیت ملی و کلی داستان دیگر‬        ‫داشته و شلیک کرده‪ ،‬اگرچه تائید میکند که در روزهای‬        ‫ایتالیا سفر کرده در روزهای گذشته در شهرداری رم جایزه‬
‫کردند‪ .‬بعد احضاریههای بعدی رسیدند ولی من تنها یکبار‬         ‫بعد با شاتگان مردم بیسلاح را نشانه گرفته است‪ ».‬الهه در‬   ‫بخش «زنان در جهان برای حقوق بشر» را که از سوی «بنیاد‬
‫به دادگاه رفتم و آنهم برای ثبت شکایت خودم بود که‬            ‫ادامه در مورد آن لحظه میافزاید «لحظات وحشتناکی بود‪.‬‬      ‫مینروا» اهدا میشود دریافت کرد‪« .‬مینروا» را در رم باستان‬

     ‫خواهان دریافت پاسخ برای تیراندازی بودم‪ .‬در‬                                                                             ‫به عنوان نماد «هنر و حکمت» پرستش میکردند‪.‬‬
                                                                                                                     ‫الهه توکلیان با حمایت و به دعوت ‪ Le Iene‬یکی از‬
                                                                                                                     ‫برنامههای پربیینده شبکه تلویزیونی «ایتالیا ‪ ،»۱‬متعلق به‬
                                                                                                                     ‫سیلویو برلوسکونی‪ ،‬نخست وزیر سابق و یکی از تروتمندترین‬
                                                                                                                     ‫مردان ایتالیا برای معالجه به این کشور آمد‪ .‬روبرتا رئا یکی از‬
   31   32   33   34   35   36   37   38   39   40   41