Page 22 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۱۴ (دوره جديد
P. 22

‫صفحه‌‌‌‪‌‌۲‌‌‌۲‬شماره‌‪‌1۸۸0‬‬
                                                                                                                        ‫جمعه ‪ 1۲‬تا ‪ 1۸‬خردادماه ‪140۲‬خورشیدی‬

‫ابوالفضل امیرعطایی‬                                                                                                         ‫ابوالفضل‬
                                                                                                                        ‫امیرعطایی یکی‬
                                                                                                                        ‫دیگر از هزاران‬
                                                                                                                         ‫قربانی سرکوب‬
                                                                                                                        ‫خشن و ضدبشری‬
                                                                                                                        ‫جمهوری اسلامی‬

‫به گفته آنها سیام شهریورماه‪ ،‬ابوالفضل به محله‬                 ‫بود‪ .‬دوست داشت زبانش را کامل کند و خیلی دوست داشت‬         ‫=ابوالفضل امیرعطایی نوجوان متولد ‪ ۳۰‬تیرماه ‪۱۳8۴‬‬
‫مادربزرگش رفته بود و «قرار بود مدرسهها باز شود‪ .‬پاتوقش‬                                          ‫از ایران برود‪.‬‬          ‫دانشآموز کلاس دهم هنرستان «شهید کریمی» ورامین‪ ،‬یکی‬
‫همیشه همانجا بود رفته بود دوستانش را ببیند و خداحافظی‬                                                                   ‫از هزاران قربانی سرکوبهای خشن و ضدبشری جمهوری‬
‫کند» که اعتراضات شروع شد و ابوالفضل هدف اصابت گلوله‬           ‫ابوالفضل روز ‪ ۳۰‬شهریور در جریان اعتراضات جنبش ملی‪،‬‬
                                                              ‫با شلیک گاز اشکآور از سوی مأموران جمهوری اسلامی در‬                                         ‫اسلامی است‪.‬‬
                                   ‫قرار گرفت‪.‬‬                 ‫شهرری از فاصله یک متری به سرش مجروح شد‪ .‬گلوله وارد‬        ‫=او به کلاس زبان میرفت‪ .‬عاشق فوتبال بود‪ .‬هم‬
‫بر اساس گزارشها‪ ،‬فردی از یک شماره ناشناس با مادر‬              ‫سر ابوالفضل شده و سمت چپ جمجمه این کودک را متلاشی‬         ‫فوتبالیستخوبیبودوهمگیمرخیلیخوبیبود‪.‬خیلیبچه‬
‫ابوالفضل تماس گرفته و خبر مجروح شدن فرزندش را به او‬                                                                     ‫شادی بود‪ .‬پرانرژی و اجتماعی بود‪ .‬خیلی حیواندوست بود‪.‬‬
‫اطلاع داده اما ادعا کرده که ابوالفضل فقط یک زخم کوچک‬                                               ‫کرده بود‪.‬‬            ‫=در بیمارستان «هفتم تیر» پیش از ترخیص ابوالفضل از‬
                                                              ‫ابوالفضل به کما رفت و پزشکان برای نجات جان وی چند‬         ‫خانواده تعهد گرفته بودند که از سپاه‪ ،‬بسیج و نیروی انتظامی‬
                                 ‫برداشته است‪.‬‬                 ‫عمل جراحی روی جمجمه و مغز او انجام دادند و حتی ناچار‬
‫شاهدان گفتهاند بیمارستان اجازه ملاقات با ابوالفضل را‬                                                                                                     ‫شکایتنکنند‪.‬‬
‫نمیداد و در بخش آیسییو تخت او را با فاصله زیادی از‬                          ‫به تخلیه برخی رگهای عصبیاش شدند‪.‬‬
‫پنجره گذاشته بودند که حتی خانوادهاش نمیتوانستند صورت‬          ‫طی هشت ماه گذشته ابوالفضل در کما بود‪ .‬ولی چند روز‬         ‫ابوالفضل امیرعطایی نوجوان ‪ ۱۶‬سالهای که در جریان‬
‫و سر او را ببینند‪ .‬گفته میشود که مأموران امنیتی نگران انتشار‬  ‫پیش چشمهایش را باز کرد و سطح هوشیاری او افزایش یافت‬       ‫اعتراضاتباشلیکمستقیمگازاشکآورازفاصلهنزدیکبهسرش‬
‫عکس و فیلم آسیب فجیع در جمجمهی این کودک بودند‪.‬‬                                                                          ‫مجروح شده و به کما رفته بود پس از هشت ماه جان باخت‪.‬‬
‫ابوالفضل پنج ماه در آیسییو بیمارستان «هفتم تیر»‬                         ‫اگرچه اما توان حرکت یا صحبت کردن نداشت‪.‬‬         ‫ابوالفضل امیرعطایی نوجوان متولد ‪ ۳۰‬تیرماه ‪۱۳۸۴‬‬
‫بستری بود و در طول این مدت پس از چندین روز مقاومت‬             ‫پنج روز پیش از جان باختن ابوالفضل مادرش خبر داده بود‬      ‫دانشآموز کلاس دهم هنرستان «شهید کریمی» ورامین‪،‬‬
‫در نهایت مسئولان بیمارستان اجازه دادند مادرش روزی فقط‬         ‫که ابوالفضل امیرعطایی از کما درآمده و به اطرافش واکنش‬
                                                              ‫نشان میدهد‪ .‬در ویدئوی دردناکی که مادر وی منتشر کرده‪،‬‬      ‫یکی دیگر از هزاران قربانی سرکوبهای خشن و ضدبشری‬
              ‫ده دقیقه بالای سر فرزندش حاضر باشد‪.‬‬                                                                       ‫جمهوری اسلامی است که در اعتراضات ‪ ۱۴۰۱‬هدف اصابت‬
‫درمان ابوالفضل در حالی طی هشت ماه گذشته ادامه‬                 ‫این نوجوان در پاسخ به درخواست مادر‪ ،‬انگشت خود را‬          ‫گاز اشکآور از فاصله یک متری قرار گرفت و پس از هشت‬
‫داشت که او پس از پنج ماه بستری بودن در بخش آیسییو‬                                      ‫حرکت داده و پلک میزد‪.‬‬
‫بیمارستان «هفتم تیر» مرخص و به خواست بیمارستان برای‬                                                                         ‫ماه روز گذشته‪ ،‬جمعه پنجم خرداد‪ ،۱۴۰۲‬جان باخت‪.‬‬
‫ادامه درمان به خانه منتقل میشود‪ .‬برخی منابع مطلع‬              ‫مادر ابوالفضل روز گذشته پس از جان باختن فرزندش با‬         ‫به گفته نزدیکانش وی از کودکی به کلاس زبان میرفت‪.‬‬
‫گفتهاند که در بیمارستان «هفتم تیر» پیش از ترخیص‬               ‫انتشارتصویریازاونوشت‪«:‬ماهمرفت؛ماهتبمیردآسمان‪».‬‬           ‫عاشق فوتبال بود‪ .‬هم فوتبالیست خوبی بود و هم گیمر خیلی‬
‫ابوالفضل از خانواده تعهد گرفته بودند که از سپاه‪ ،‬بسیج و‬       ‫یک شاهد عینی پیشتر درباره مجروح شدن ابوالفضل به‬           ‫خوبی بود‪ .‬خیلی بچه شادی بود‪ .‬پرانرژی و اجتماعی بود‪.‬‬
                                                              ‫«رادیو فردا» گفته بود که شب سی شهریور در میدان نماز‬       ‫خیلی حیواندوست بود‪ .‬مخصوصاً سگها را خیلی دوست‬
                      ‫نیرویانتظامیشکایتنکنند‪.‬‬                 ‫شهر ری‪ ،‬نیروهای گارد ویژه‪ ،‬مردم معترض را دوره کردند و از‬  ‫داشت و خیلی به سگها کمک میکرد‪ .‬خوشقلب و مهربان‬
‫پس از انتقال وی به خانه با توجه به وضعیت این نوجوان‪،‬‬          ‫فاصله بسیار نزدیک و در حالی که معترضان در میان مأموران‬
‫او تب و لرز کرده و سرش به شدت ورم میکند و دچار‬                 ‫گیر افتاده بودند به سوی آنها گاز اشکآور شلیک میکردند‪.‬‬
‫هیدروسفالی میشود‪ .‬ابوالفضل بار دیگر به بیمارستانی دیگر‬
‫منتقل شده و یک خیریه هزینه درمان او را به عهده میگیرد‪.‬‬
‫در بیمارستان جدیدی که ابوالفضل بستری بود بار دیگر عمل‬
‫جراحی انجام شد و حالش رو به بهبود رفت‪ .‬چشمهایش را‬
‫حرکت میداد‪ ،‬پلک میزد و دکتر وی امیدوار بود روند بهبود‬
‫ادامه پیدا کند‪ .‬هرچند گفته شد که با توجه به خرد شدن‬
‫یک بخش از جمجمه و ضربه شدید مغزی او برای مدتهای‬
‫طولانی و احتمالا برای همیشه از بازگشت به زندگی عادی‬

                              ‫محروم شده است‪.‬‬
‫ابوالفضل اما روز جمعه ‪ ۵‬خرداد ‪ ۱۴۰۲‬جان باخت و به‬
‫دهها کودک و نوجوانی پیوست که توسط جمهوری اسلامی‬

                                 ‫کشتهشدهاند‪.‬‬
‫گزارش منابع حقوق بشری نشان میدهد جمهوری اسلامی‬
‫بیش از ‪ ۶۰‬کودک را در ‪ ۷‬ماه گذشته به قتل رسانده است و‬

          ‫صدها کودک را بازداشت و شکنجه کرده است‪.‬‬
   17   18   19   20   21   22   23   24   25   26   27