Page 53 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۲۰ (دوره جديد
P. 53

‫صفحه‌‌‌‪‌‌۵‌‌‌۳‬شماره‌‪188۶‬‬                                    ‫دانشگاه و علوم انسانی‪ ،‬این حکومت دانشگاههایی‬             ‫تبدیل کردن آگاهانه این مفاهیم به سلاحی علیه‬
‫جمعه ‪ 14‬تا پنجشنبه ‪ ۲0‬ژوئیه ‪۲0۲۳‬‬                            ‫برای تدریس مداحی به راه انداخته است‪ .‬مویه‪ ،‬خودزنی‬        ‫جمهوری اسلامی اقدامی کاملا سیاسی است که به رژیم‬
                                                            ‫و غمگساری چنان با تار و پود جمهوری اسلامی در هم‬          ‫آسیب میزند و در عین حال ذرهای از همدردی و همراهی‬
‫بله‪ ،‬ما در رنجیم‪ ،‬داغ داریم‪ ،‬و برای بسیاری از ما درد‬        ‫پیوسته که بارها افراد گوناگونی از طبقه حاکم کشور‪ ،‬به‬     ‫ما با قربانیان جمهوری اسلامی نمیکاهد‪ .‬این اندیشه که‬
‫آنقدر زیاد است که شادی دوردست و گاه حتی غیرممکن‬             ‫ویژه روحانیون‪ ،‬به صراحت تاکید کردهاند که «گریه کردن»‬     ‫به خاطر همدردی با کسانی که صدمه دیدهاند از مبارزه‬
‫به نظر میرسد‪ ،‬و طبیعتا نمیتوان از کسی که در درد است‬         ‫از «شالودههای» اسلام است‪ ،‬و حتی گفتهاند «اگر نمیتوانید‬   ‫در هر فرم آن خودداری کنیم منطقی کودکانه است که‬
‫توقع شادی داشت‪ .‬اما این بدان معنا نیست که به عنوان‬          ‫گریه کنید‪ ،‬تظاهر به گریه کنید!» احمد بن عبدالله ابونعیم‬  ‫بایستی به آن فائق آئیم و از ذهن پاک کنیم‪ .‬اگر ابراز و‬
‫یک ملت‪ ،‬به عنوان یک گروه‪ ،‬ما باید سلاحی با این قدرت را‬      ‫در «حلیه الاولیاء» گزارش داده که سفیان بن ُع َییْنه به‬   ‫احساس نشاط و شادی ابزاری مستقیم و قوی برای مقابله‬
‫از دست بگذاریم‪ .‬فراموش نکنیم که همین «در رنج بودن»‬          ‫هنگام گریه حتی سرش را بالا میگرفت تا اشک چشمانش‬          ‫با جمهوری اسلامی و سیاهی شوم آن است‪ ،‬و در عین حال‬
‫و گسترده بودن درد و غم و گرسنگی از دلایل اصلی این‬           ‫جاری نشود‪ ،‬و وقتی از او پرسیدند چرا‪ ،‬گفت چون اسلام‬       ‫همبستگی و نشاط و انرژی مردم را نیز افزایش میدهد‪،‬‬
‫است که میخواهیم سیستم حکومتی کشور خود را عوض‬                ‫بر اندوه تکیه دارد‪ ،‬و میخواهم اشکم مدت بیشتری در‬         ‫بایستی از کسانی که استدلال میکنند چون برخی از مردم‬
‫کنیم‪ ،‬و فراموش نکنیم که رژیم دقیقا برای ایجاد همین درد‬                                                               ‫از رژیم صدمه دیدهاند پس بایستی از ابراز شادی خودداری‬
‫و رنج است که کودکان ما را میکشد‪ ،‬چشمهای ما را کور‬                 ‫چشمم بماند تا بیشتر اندوه را در درونم نگاه دارم!‬   ‫کنیم بخواهیم‪ ،‬به تاکید هم بخواهیم‪ ،‬که در طرز تفکر‬
‫میکند‪ ،‬به فرزندان ما تجاوز میکند‪ ،‬و در زندانها شکنجه‬        ‫بدون اینکه بخواهیم وارد بحث تاریخی بشویم‪ ،‬واقعیت‬         ‫خود تجدید نظر کنند‪ .‬ما انقلاب دیگری که در آن شادی‬
‫میکند‪ .‬پس در خاطر داشته باشیم‪ :‬هدف ما گذشتن از درد‬          ‫ساده این است که «غم»‪« ،‬اندوه»‪« ،‬رنج» و «آزار» در اسلام‪،‬‬  ‫و نشاط علامتی از «بد بودن» باشد نمیخواهیم‪ .‬ما دیگر‬
‫و رنج و پایان نهادن بر آن است‪ ،‬نه ابقا و ماندگار ساختن آن‪.‬‬  ‫یا لااقل در اسلامی که روحانیت ایران به آن معتقد است‬      ‫علاقمند به جامعهای نیستیم که در آن ابراز عشق‪ ،‬زیبایی‪،‬‬
‫ما میخواهیم درد را به لذت و رنج را به شادی بدل کنیم‪،‬‬        ‫و تلاش کرده بر فرهنگ و زندگی ما حاکم گرداند‪ ،‬نهادینه‬     ‫نشاط‪ ،‬حیات و سرزندگی و شعف و شوق با اصطلاحات‬
‫حداقل برای بچههای خود و برای فردای ما و نسلهای تازه‪.‬‬        ‫و سرشته در عمیقترین بافتهای هویتی و ایدئولوژیک‬           ‫و تعبیرهایی دشنامگون مثل «سخیف»‪« ،‬سبک»‪،‬‬
                                                            ‫این حکومت است‪ ،‬و همانگونه که خمینی گفت‪ ،‬جمهوری‬           ‫«غیراخلاقی»‪« ،‬سطحی»‪« ،‬بچگانه» و غیره ساکت‪ ،‬سرکوب‬
‫این حرف خمینی را همه بارها شنیده ایم و به خاطر‬              ‫اسلامی از نیروی همین گریهها و مویهها زنده است‪.‬‬
‫داریم که گفت «ما برای شکم قیام نکردیم»‪ .‬اینبار اما اتفاقا‬   ‫کودکان ما را که میکشند‪ ،‬علاوه بر از میان برداشتن‬                                        ‫و خفه میشوند‪.‬‬
‫برای شکم است که قیام میکنیم‪ ،‬برای آسایش است‪ ،‬برای‬           ‫فرزندان ما‪ ،‬بخش دیگری از هدفشان تحکیم حکومتشان‬           ‫دقت کنیم که صحبت از شادی است و ابراز عمومی‬
‫لذت‪ ،‬برای جسم‪ ،‬بدن‪ ،‬نشاط‪ ،‬شادی‪ ،‬سرور و خوشحالی‬              ‫با عمیقتر کردن وحشت و غم و مویه است‪ .‬آیا واقعا‬           ‫آن‪ ،‬از «نشاط» است و ابراز آزاد آن در جمع‪ ،‬صحبت از‬
‫است‪ ،‬و برای آزادی تجربه و بیان آن شادی و نشاط‬               ‫هنوز برای ما واضح نشده که شادی‪ ،‬لذت‪ ،‬و نشاط‪ ،‬و‬           ‫«سرگرمی» نیست‪ .‬تفاوت زیادیست بین ابراز شادی و‬
‫است که بپا خاستهایم‪ ،‬و به این مغروریم‪ .‬به ایده آزادی‬        ‫ابراز بیپرده و عمومی این احساسات و تجربیات یکی از‬        ‫نشاط با سرگرمی‪ .‬شادی بیان بیرونی مستقیم یک تجربه‬
‫میبالیم‪ ،‬جسم را کمارجتر از ذهن نمیشناسیم‪ ،‬غم را‬             ‫کاریترین حربههایی است که علیه جمهوری اسلامی و روح‬        ‫مهم درونی‪ ،‬و از این جهت یک روش طبیعی برای برقرار‬
‫گرامیتر از شادی نمیانگاریم‪ ،‬و درد را پرارزشتر از لذت‬        ‫این حکومت در دست داریم؟ رژیم از ابراز نشاط ما تهدید‬      ‫کردن تماس بیواسطه با محیط و واقعیت زمان حال است‪،‬‬
‫نمیدانیم‪ .‬ما دیگر خوب یاد گرفتهایم که حکومتی که بر‬          ‫میشود زیرا شاد زیستن ما روایت ایدئولوژیک آنها را در‬      ‫حال آنکه «سرگرمی» وسیلهای است برای روی گرداندن‬
‫اساس ایدئولوژیهای ذهنی خود رفتار میکند و به دنبال‬           ‫هم میشکند و قدرت اجتماعی و روانی آنها را تضعیف‬           ‫از تجربههای درونی و بیرونی و فراموش کردن واقعیت‬
‫برپایی مدینههای فاضلهی زادهی تخیلات خودش است‬                ‫میکند‪ .‬و فراموش نکنیم‪ ،‬قدرت اجتماعی و روانی تنها‬         ‫زمان حال‪ .‬بسیاری از ما وقتی از «شادی» میشنویم به‬
‫هرگز سر از جای خوبی در نمیآورد‪ .‬نه فقط تاریخ خود‬            ‫قدرتی است که آنها را برجای نگاه داشته‪ .‬امروز جمهوری‬      ‫«سرگرمی» میاندیشیم‪ ،‬و شاید برخی از واکنشهای خودکار‬
‫ایران‪ ،‬بلکه تاریخ بسیاری از کشورها در قرون بیستم و‬          ‫اسلامی به دلیل ناتوانی مدیریتی و گسترش فساد سیستمیک‬      ‫علیه نشاط و شادی برخاسته از همین درک اشتباه باشد‪.‬‬
‫بیست و یکم را دیدهایم که به ما نشان داده حکومتی که‬          ‫خود نه قدرت سیاسی دارد‪ ،‬نه قدرت دیپلماتیک و نه قدرت‬      ‫حکومت اسلامی اتفاقا نه تنها با «سرگرمی» هیچ مشکلی‬
‫بر اساس یک سیستم ایدئولوژیک باشد همیشه به بیراهه‬            ‫اقتصادی‪ .‬پایههای تنها ستون قدرت این رژیم در «سر» و‬       ‫ندارد‪ ،‬بلکه آن را تشویق هم میکند‪ .‬به تلاشهای مختلفی‬
‫میرود‪ ،‬چه آن ایدئولوژی نژادپرستی باشد‪ ،‬ناسیونالیسم‬                                                                   ‫که به خصوص در سالهای اخیر برای سرگرم کردن مردم‬
‫باشد‪ ،‬کمونیسم باشد‪ ،‬یا دین و مذهب باشد‪ .‬ما امروز دیگر‬                         ‫«مغز» ما ایرانیان قرار گرفته است‪.‬‬      ‫انجام میدهند نگاه کنید‪ .‬به برنامههای مشمئزکننده‬
‫حکومتی میخواهیم که تنها ماموریت و دلیل وجود خودش‬            ‫و در نهایت‪ ،‬از فلسفه و سیاست و تئوری هم که بگذریم‪،‬‬       ‫شبکههای جمهوری اسلامی از قبیل کمدیها و استندآپها‬
‫را برآوردن نیازها و بهتر و راحتتر و شادتر و مرفهتر و‬        ‫مگر نه این است که بسیاری از مردان و زنانی که خود‬         ‫و بازیهای تلویزیونی و موسیقی و اخیرا حتی خوانندگی‬
‫آرامتر ساختن زندگی روزمره ما بداند‪ .‬حکومتی که جسم و‬         ‫مستقیما قربانی وحشیگری جمهوری اسلامی شدند به‬             ‫توسط دختران نگاه کنید‪ .‬امکان ندارد با جامعه ایران آشنا‬
‫جان ما را کمارزشتر از محتویات ذهنی خودش نیانگارد‪،‬‬           ‫صراحت و اغلب در آخرین لحظات زندگی خود در پای‬             ‫باشید و فاصله بسیار زیاد بین فضای کاملا تصنعی این‬
‫و برایش روشن باشد که برای ما کار میکند‪ ،‬ما او را به‬         ‫چوبه دار حکومت اسلامی از ما به صراحت درخواست‬             ‫شوها و زندگی واقعی را نبینید‪ .‬اینها از یکسو ابزاری در‬
‫شغل مدیریت کشورمان گماشتهایم‪ ،‬و تنها و تنها وظیفهاش‬         ‫کردند که حتی در مرگشان سوگواری نکنیم بلکه شادی‬           ‫تلاش حکومت برای تولید «سرگرمی» و منحرف کردن افکار‬
‫خدمت به ماست‪ :‬به جان ما و به جسم ما‪ ،‬به راحتی ما‪ ،‬به‬        ‫کنیم و زندگی را جشن بگیریم؟ مگر جوانان ما جانشان‬         ‫و توجه مردم از واقعیتهای تلخ زندگیشان هستند‪ ،‬و از‬
                                                            ‫را برای زندگی کردن مردم ندادهاند؟ حقیقت این است‪:‬‬         ‫سوی دیگر حاوی مقادیر زیادی «تظاهر» به شادی هستند‪،‬‬
                          ‫منافع ما‪ ،‬و به لذت ما‪.‬‬            ‫اگر واقعاً میخواهیم یاد و خاطره آنها را گرامی بداریم و‬   ‫و هردو اینها تفاوت دارند با شادی و نشاط حقیقی‪ .‬این‬
‫در راه گذشتن از این حکومت هذیانی مرگمحور و برقرار‬           ‫فداکاریهای آنها را معنادار کنیم‪ ،‬اگر نمیخواهیم جانهای‬    ‫لحظات تبلیغی برای زیستن تجربه حقیقی و بیان مستقیم‬
‫کردن حکومتی با افکار سالم‪ ،‬انسانگرا و خوشبختیمحور‪،‬‬          ‫جوانی که به پای جامعه و آینده ما ریختند به هدر و بیهوده‬  ‫آن ساخته نشدهاند‪ ،‬بلکه درست برعکس‪ ،‬اینها تنها سرگرمی‬
‫شادی و نشاط حربههای نیرومند ما هستند و بایستی با‬            ‫رفته باشد‪ ،‬باید از پذیرش روایت رژیم یعنی زیستن در فضای‬   ‫هستند‪ ،‬و هدف از آنها برگرداندن توجه ما از حقیقت‬
‫قاطعیت ‪ ،‬غرور و مهارت آنها را به کار بگیریم‪ .‬شادی‪،‬‬          ‫سوگواری دائم سرپیچی کنیم‪ .‬مگر نه اینست که جمهوری‬         ‫زندگی در جمهوری اسلامی و بیان احساسات درونی ما‬
‫نشاط و آسایش چیزهای بدی نیستند! خندیدن‪ ،‬رقصیدن‪،‬‬             ‫اسلامی کودکان و جوانان مان را کشته که مرگ و دلهره‬        ‫است‪ ،‬و جایگزین کردن آن واقعیت با نمایشی از احساساتی‬
‫طرب‪ ،‬زیبایی‪ ،‬خوشی و نشاط پایه و محور زندگی‬                  ‫و ترس و جبن و غم و سوگ را بر تن و روح ما مسلط‬
‫انسانی هستند‪ ،‬و هرگز «سبُک»‪« ،‬جلف»‪« ،‬سخیف» و‬                ‫کند؟ پس چگونه این نکته واضح نیست که اگر میخواهیم‬                                     ‫غیرواقعی یا «فیک»‪.‬‬
‫«سطحی» به شمار نمیآیند! اینها از عمیقترین و زیباترین‬        ‫جمهوری اسلامی از جان جوانهای ما برای خودش استفاده‬        ‫آن زمان که روحالله خمینی اعلام کرد «ما هرچه داریم از‬
‫حقیقتهای زندگی هستند‪ ،‬اینها خود زندگی هستند‪ ،‬و‬              ‫نکند‪ ،‬وظیفه داریم بجای نشستن به سوگ و مویه به شادی‬       ‫ُمح ّرم است» نه برای تبلیغ بود و نه از سر خدعه‪ ،‬حقیقت‬
‫آنهایی از ما که از مرگ خسته شدهایم و زندگی را میجوئیم‬       ‫و سرور برخیزیم؟ که بجای تن دادن به رخوت در زیر ردای‬      ‫وجودی جمهوری اسلامی را بیان میکرد‪ .‬بر خلاف هزاران‬
‫بایستی قبل از هرچیز این واقعیت را متوجه شویم‪.‬‬               ‫تیره غم‪ ،‬بایستی برقصیم‪ ،‬رنگهای زیبای شاد پر انرژی‬        ‫حرفه و پیشهای که در دهههای حکومت اسلامی در ایران‬
                                                            ‫بپوشیم‪ ،‬آواز بخوانیم و به جهانیان‪ ،‬و مهمتر از همه به‬     ‫به خاک نشستهاند‪ ،‬شغل مداحی‪ ،‬یعنی مویهسرایی و به‬
 ‫*دکر صادق رحیمی متخصص رواندرمانی‪ ،‬روانکاوی و‬               ‫جمهوری اسلامی اعلام کنیم که قفس سنگین غم و حزن‬           ‫گریه آوردن مردم و هدایت آنان به خودزنی جمعی و آسیب‬
                        ‫روانپزشکی فرهنگی است‪.‬‬               ‫آنها را شکستهایم و بال گشودهایم و قفلشان دیگر بر روح‬     ‫جسمی به خویشتن‪ ،‬بزرگترین جهش و گسترش تاریخ خود‬
                                                                                                                     ‫را در ایران تجربه کرده است‪ ،‬به موازات خطرناک خواندن‬
 ‫♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون‬                                             ‫ما کارگر نیست؟‬
         ‫آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست‪.‬‬
   48   49   50   51   52   53   54   55   56