Page 41 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۲۶ (دوره جديد
P. 41

‫صفحه‌‌‪‌‌‌4‌‌‌1‬شماره‌‪18۹۲‬‬                                   ‫ملایمتر از برخوردی بود که مصد ِق نمایندهی مجلس‪ ،‬با دولت‬     ‫توجه داشته باشید که نمونهها از زمانهای مختلف‬
‫جمعه ‪ ۲۵‬تا پنجشنبه ‪ ۳1‬اوت ‪۲0۲۳‬‬                             ‫داشت‪ .‬مصدق و جناحش هر گونه کارشکنی بر علیه دولت‬             ‫عمر مصدق و در شرایط مختلف انتخاب شدهاند‪ .‬در خاطرات‬
                                                           ‫رزمآرا داشتند؛ در زمانی که رزمآرا تقاضای چاپ پول داشت‪ ،‬او‬   ‫مصدق‪ ،‬او بارها به اعتقادات خود اشاره کرده و در جایی‬
‫هر شخص بتواند رای خود را به صورت مخفی در صندوق‬             ‫را به شدت مورد انتقاد قرار دادند‪ ،‬در صورتی که یکی از علل‬    ‫مینویسد‪« :‬هرکس که اسلام را فراموش کرده است‪ ،‬جایگاه‬
‫بیندازد؛ در صورتی که صندوقهای آری و خیر از یکدیگر جدا‬      ‫انحلالمجلستوسطمصدق‪،‬عدمموافقتمجلسباچاپپول‬                    ‫و شرافتی ندارد و باید کشته شود‪ ».‬و یا در مورد خوابی‬
‫گذاشته شده بودند و در هنگام انداختن رای به صندوق کاملا‬     ‫بیپشتوانه در دورانی بود که تورم با شتاب در حال رشد بود‪.‬‬     ‫مینویسد که در آن یک موجود آسمانی (به قولی امام‬
                                                           ‫در روز معارفه رزمآرا‪ ،‬مصد ِق نماینده و یارانش با اغتشاش‬     ‫دوازدهم) به خوابش آمده و از او دعوت کرده تا زنجیرهای‬
          ‫مشخص میشد چه کسی چه رأیی داده است!‬               ‫در مجلس نیمکتها را شکستند و برای جلوگیری ازادامه‬            ‫ایران را پاره کند‪ .‬پس اتلاق شخصیت سکولار به مصدق دور از‬
‫شاه با وجود برگزاری رفراندوم مناقشهبرانگیز باز هم حکم را‬   ‫مراسم‪ ،‬مصدق غش کرد‪ .‬در صورتی که مصدق نخستوزیر‬               ‫واقعیت است‪ ،‬حتی میتوان او را در زمره متعصبین مذهبی‬
‫امضا نکرد‪ ،‬چون حاضر به بدعتگذاری نبود و مصدق با یک‬         ‫با قانون امنیت اجتماعی حق اعتراضات و اعتصابات را از هر‬
                                                           ‫کس و هرجا سلب کرده بود‪ .‬اما مهمترین نشانه پارلمانستیزی‬                                           ‫دانست‪.‬‬
            ‫بیانیه بدون امضا انحلال پارلمان را اعلام کرد‪.‬‬  ‫مصدق در قانون اختیارات قابل رؤیت است‪ .‬زمانی که با طرح‬       ‫حال به وجه دموکراتیک میرسیم؛ یاران مصدق و بعدها‬
‫اقتدارگرایی مصدق به جایی میرسد که با وجود اطلاع از‬         ‫پیشنهادی اجازه قانونگذاری از مجلس را برای ‪ ۶‬ماه گرفت و‬      ‫طرفدارانش به این وجه تأکید فراوان دارند‪ .‬طرفداران مصدق‬
‫حق شاه در عزل او‪ ،‬زمانی که سنجابی به او هشدار میدهد‪،‬‬       ‫بعد تا یکسال آن را افزایش داد‪ .‬چنین طرحی باعث میشود‬         ‫او را فردی دموکرات در مقابل شاه دیکتاتور معرفی میکنند‪.‬‬
‫به سنجابی میگوید شاه جرأت عزل مرا ندارد‪ .‬مصدق خود‬          ‫دو قوه مجریه و مقننه در دست یک نفر باشد و اساساًزیر پا‬      ‫در صورتی که طرفداران شاه او را به عنوان شخصیتی دموکرات‬
‫مجلس را به دوره فترت کشید و در دوره فترت‪ ،‬شاه بدون رای‬     ‫گذاشتن اصل تفکیک قوا در قانون مشروطه است‪ .‬در صورتی‬          ‫ستایش نمیکنند بلکه به نظرشان شاه نماد تاریخی و توسعه‬
‫پارلمان حق عزل نخستوزیر را دارد‪ .‬همانطور که در دوره‬        ‫که خود مصدق در زمان نمایندگی مخالف سرسخت دادن‬               ‫و مصلحت عمومی ایران است‪ .‬کما اینکه شاه همیشه سعی‬
‫شانزدهم مصدق در کاخ بست نشست و به شاه نامه نوشت‬            ‫اختیارات بسیار محدودتر به دولت بود‪ .‬پس خود میدانست‬          ‫در رعایت فرمهای قانونی داشت‪ .‬همواره دو شخصیت شاه‬
‫تا شاه در زمان فترت‪ ،‬نخستوزیر جدید انتخاب کند؛ پس خود‬                                                                  ‫و مصدق را در حال رویارویی با هم ترسیم کردن به دور‬
‫بهروشنیازچنینقانونیاطلاعداشتوازآناستفادهمیکرد‪.‬‬                         ‫این قوانین ضد دموکراسی و مشروطه است‪.‬‬            ‫از واقعیت است زیرا اگر دشمنی دیرینهای میان آنها وجود‬
‫یکی از مسائلی که طرفداران مصدق به آن ایراد میگیرند‬         ‫مصدق با استفاده از همین اختیارات قانون امنیت اجتماعی‬        ‫میداشت‪،‬شاهچگونهدشمنخودرابرایپستنخستوزیری‬
‫زمان ابلاغ حکم برکناری اوست‪ ،‬با توجه به اینکه مصدق از‬      ‫را امضا کرد که اعتراض و اعتصابات در ادارات و کارخانجات‬      ‫برمیگزید‪ .‬میدانیم رویارویی اصلی مصدق در زمان نمایندگی‬
‫اسفند ‪ ۱۳۳۱‬دیگر به دربار نمیرفت و جلسات دولت در‬            ‫عنوان جرم میگیرد و تنها با گزارش مسئولین دولتی سندیت‬        ‫با نخستوزیرهای قبل خود و در زمان نخستوزیری با پارلمان‬
‫منزل شخصیاش برگزار میشد؛ و همچنین منزل خود را به‬           ‫پیدا میکند‪ .‬به تعبیری قوه مجریه بجای مقننه قانون تصویب‬      ‫بود‪.‬بهقولیدورهنخستوزیریمصدقرا‪،‬کهتقریبا‪ ۲‬سالو‬
‫دژ تبدیل کرده و گارد مخصوص مسلح شبانه روز از دژ او‬         ‫و حتی پا فراتر گذاشته و در حوزه قوه قضاییه نیز وارد میشود‪.‬‬  ‫‪ ۳‬ماه طول کشید‪ ،‬میتوان دوره جدال و مناقشه با پارلمان نامید‪.‬‬
‫حفاظت میکردند‪ ،‬فضای امنیتی ایجاد شده ابلاغ حکم را‬          ‫حکومت نظامی که در طول دوران نخستوزیری مصدق به‬               ‫حال بنگریم که این وجه دموکراسیخواهانه چگونه پدید‬
‫سخت مینمود‪ .‬میدانیم نصیری پس از ابلاغ حکم عزل‪ ،‬از‬          ‫صورت منع رفت و آمد و خاموشی در شب اجرا میشد از‬
‫طرف مصدق بازداشت شد و کاخها پس از خروج شاه مهر و‬           ‫عواقب همین قانون و اختیارات بود‪ .‬البته این مقررات برای‬                                              ‫آمد‪.‬‬
‫موم شدند و رئیس پلیس تهران نیز دستگیر شد‪ .‬فاطمی وزیر‬       ‫همه یکسان اجرا نمیشد؛ فراموش نکنیم دولت مصدق دست‬            ‫کرمیت روزولت (‪ )Kermit Roosevelt‬بیش از‪ ۲۰‬سال پس‬
‫امورخارجه درخواست برگزاری شورای پادشاهی میدهد و در‬         ‫تودهایها و احزاب چپ را باز گذاشته بود تا هر زمان قادر به‬    ‫از سرنگونی دولت مصدق به تهران میآید جهت نگارش کتابی‬
‫پی انحلال سلطنت محمدرضا شاه است‪ .‬اینها تنها تبعات حکم‬                                                                  ‫در مورد زندگی شاه‪ ،‬البته گویا مخاطبین این کتاب کودکان‬
‫عزل نخستوزیر از طرف شاه در زمان فترت پارلمان است که‬                            ‫تظاهرات و حتی اغتشاش باشند‪.‬‬             ‫و نوجوانان آمریکایی هستند‪ .‬سپس قصدش را تغییر داده و‬
                                                           ‫مصدق چنان به وسیله اطرافیانش ترس در جامعه سیاسیون‬           ‫کتابی مینویسد که قهرمان اصلی داستان خود اوست‪ ،‬قهرمان‬
           ‫در آن تمامی فرمهای قانونی رعایت شده بود‪.‬‬        ‫ایجاد کرده بود که اردشیر زاهدی برای دیدار با شاه مجبور‬      ‫داستان در تاریخ ‪ ۱۹‬ژوئیه به تهران میآید و طی یک ماه‬
‫پس در مورد استبدادستیزی مصدق و دولتاش برخلاف‬               ‫به پنهان شدن در صندوق عقب اتومبیل بود و یا ابوالحسن‬         ‫کودتایی بزرگ اجرا کرده و دولتی را در تهران سرنگون میکند‬
‫تصویری که سالها ترسیم شده است‪ ،‬مصدق شخصی به‬                ‫حائریزاده از نمایندگان قدیمی پارلمان به دبیر کل سازمان ملل‬  ‫و سپس راهی لندن میشود تا ناهار را با چرچیل صرف کند!‬
‫شدت اقتدارگرا و در عمل و اندیشه کاملاً خودرأی بود‪ .‬اگر بر‬  ‫نامه نوشته و درخواست دخالت و پایان دادن به دیکتاتوری‬        ‫گویا ایران کشوری دورافتاده از جهان است و در زمین رقابت‬
‫توجیه این اقتدارگرایی برآییم و بهانه شرایط سخت دنیا و ملی‬  ‫مصدق نمود‪ .‬قابل ذکر است که حائریزاده از یاران سابق‬          ‫روس و انگلیس و آمریکا قرار ندارد‪ .‬همچنین خبری از جنگ‬
‫شدن صنعت نفت و نزاع با بیگانگان را بیاوریم‪ ،‬دیگر نمیتوان‬   ‫مصدق بود که از اقتدارگرایی مصدق به تنگ آمد‪ .‬مصدق‬
                                                                                                                                           ‫سرد و همسایگی شوروی نیست‪.‬‬
 ‫مصدق را حامی و نماد دموکراسیخواهی در ایران دانست‪.‬‬                 ‫شورای ملی پول را منحل و دادگاه عالی را برچیند‪.‬‬      ‫بعدها کریستوفر دوبلیگ (‪)Christopher de Bellaigue‬‬
‫همچنین زمانی که بحث «کودتا» یا «برکناری» رخ میدهد‬          ‫مصدق در زمان مجلس هفدهم ابتدا بخشی از نمایندگان‬             ‫نویسنده کتاب «میهنپرست ایرانی»‪ ،‬بسیاری از مطالب خود‬
‫بایستی بحث حقوقی صورت پذیرد و تعریف کلمه و‬                 ‫جناحش را دعوت به استعفا کرد بعد به فکر انحلال پارلمان‬       ‫را از روی کتاب روزولت برداشته و تفسیر خود را به آن اضافه‬
‫خصوصیات و شرایط کودتا را در نظر گرفت‪ .‬در تاریخنگاری‬        ‫افتاد‪ ،‬چون شاه راضی به امضای انحلال نشده بود و بر اساس‬      ‫میکند‪.‬دوبلیگایرانیانرابهدودستهتقسیممیکند‪:‬مخالفان‬
‫بعد از سال ‪ ،۵۷‬تنها جناح مورد تأیید جمهوری اسلامی‪ ،‬کاشانی‬  ‫قانون امضا شاه لازم بود‪ ،‬تصمیم به برگزاری رفراندوم میگیرد‪.‬‬  ‫و موافقان مصدق؛ مخالفان مصدق را زاغهنشینان و کودن و‬
‫است‪ .‬او هیچ اعتقادی به کودتا نداشت و در تمام مصاحبههای‬                                                                 ‫مزدور معرفی کرده و طرفداران او را تودههای خلق؛ طنز تلخ‬
‫او هر نگرشی جز کودتا وجود دارد‪ .‬در مقابل صحبتهای‬                        ‫این رفراندوم از ‪ ۳‬جهت قابل نقد است‪:‬‬            ‫ماجرا این است که حتی مظفر بقایی کرمانی که دکترای فلسفه‬
‫آلبرایت و موضوع عذرخواهی آمریکا در ساقط کردن دولت‬          ‫اول در قانون مشروطه رفراندوم پیشبینی نشده بود‪ ،‬پس‬           ‫اخلاق از دانشگاه تهران دارد‪ ،‬زمانی که طرفدار مصدق بود‬
‫مصدق که در دو دولت دموکرات آمریکا در جریان بود‪ ،‬اسناد‬                                                                  ‫جوانی ناسیونالیست است و زمانی که از مخالفان اقتدارگرایی‬
‫و گفتههای مقامات جمهوریخواه وجود دارد مبنی بر عدم‬                                       ‫کاری غیرقانونی بود‪.‬‬            ‫مصدق میشود از او به عنوان اراذل و اوباش و فاشیست نام‬
‫نقش آمریکا در سرنگونی مصدق‪ .‬از صحبتهای اعضای نایاک‬         ‫دوم در جایی که موارد قانونی وجود دارد برگزاری رفراندوم‬      ‫برده میشود‪ .‬این تنها یار مصدق نیست که بعدها به مخالف‬
‫در مورد میانجیگری آنها در آشتی بین دولت ایران و آمریکا و‬                                                               ‫تبدیل شده است‪ ،‬بسیاری از یاران مصدق چنین سرنوشتی‬
‫شرط گام نخست که طرف ایرانی خواهان بیان عذرخواهی‬                   ‫برای دور زدن قانون کاری اشتباه و فراقانونی است‪.‬‬      ‫داشتند‪ .‬البته معنی و مفهومی که دوبلیگ از دموکراسی در‬
‫بود بگذریم‪ .‬مصدق هرگز حق شاه در عزل نخستوزیر را‬            ‫سوم مراجعه به رای مردم برای ابطال رای مردم از لحاظ‬          ‫ایران میگوید دور از واقعیت است‪ ،‬زیرا ایران کشور دموکراتی‬
‫به چالش نکشید و تا جایی که نگارنده تحقیق کرده است‬                                                                      ‫نبوده و چنین ادعایی نیز وجود نداشته؛ ایران دارای پادشاهی‬
‫هرگز به آمریکاییها نقش پایان دهنده و یا کمک کننده به‬                                      ‫منطقی ایراد دارد‪.‬‬            ‫مشروطه با پارلمان بود که در آن دوران نخستوزیر را شاه‬
                                                           ‫بهانه مصدق و یارانش برای این جدالها نفوذ استعمار در‬         ‫انتخاب کرده به پارلمان جهت رای اعتماد معرفی میکرد‪.‬‬
                  ‫سقوطاش را نیز مطرح نکرده است‪.‬‬            ‫نهاد مشروطه بود؛ در صورت درست بودن این بهانه آیا یک‬         ‫جدال مصدق و یارانش با پارلمان در ماههای منتهی به مرداد‬
‫با وجود این هنوز مسئله کودتا یا برکناری نیاز به مباحث‬                                                                  ‫‪ ۱۳۳۲‬شدت بیشتری میگیرد‪ .‬مصدق تمام مدت مشغول‬
‫حقوقی و منصفانه دارد اما اینکه برخی تردید در مفهوم کودتا‬     ‫فرد دموکرات میتواند یک نهاد دموکراسی را تعطیل کند؟!‬       ‫تخریب پایگاه مخالفان خود بوده و اهل هیچ مصالحه‬
‫را تحمل نکرده و نشانه پیروزی یک ایدئولوژی میدانند‪ ،‬قابل‬    ‫مصدق میخواست با برگزاری رفراندوم‪ ،‬شاه را در فشار‬            ‫دموکراتیکی نبود‪ .‬برخوردی که مجلس با مصدق داشت بسیار‬
                                                           ‫انحلال پارلمان قرار دهد زیرا عدم امضای شاه یعنی مقاومت‬
                                  ‫قبولنیست‪.‬‬                ‫در برابر رای مردم‪ .‬با وجود تحریم این رفراندوم از طرف‬
                                      ‫تهران‬                ‫مخالفان مصدق‪ ،‬نتیجه باب میل مصدق میشد؛ ضمناً ایراد‬
                                                           ‫دیگری که به این رفراندوم از لحاظ ساختاری وارد است اصل‬
                              ‫‪ ۲۸‬امرداد ‪۱۴۰۲‬‬               ‫پنهان بودن رایگیری است؛ یک اصل ساده ولی اساسی که‬
‫♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون‬

           ‫آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست‪.‬‬
   36   37   38   39   40   41   42   43   44   45   46