Page 11 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۲۷ (دوره جديد

‫صفحه‌‌‌‪‌‌‌1‌‌1‬شماره‌‪18۹3‬‬
‫جمعه ‪ 1‬تا پنجشنبه ‪ ۷‬سپتامبر ‪۲0۲۳‬‬

‫بهپایان رسیده یا نرسیده؟ بازنشر‬ ‫صورت‪ ،‬نیازی به تشکیلات کانون وکلا هم نخواهد‬
‫بود‪ ،‬چه‪ ،‬تشریفات مختصر معرفی وکیل! به مراجع قضایی را‬
‫خیراندیش (‌احمد‌احرار‌)‬ ‫( کیهان لندن شماره ‪ ) ۱۰۲۵‬مهر ‪۱۳8۳‬‬ ‫احسان خاندوزی (وزیر اقتصاد) هم می تواند انجام بدهد!»‬
‫مهدی حجتی وکیل دادگستری نیز در گفتگو با خبرگزاری‬
‫برای آنكه چنین حادثهای اتفاق نیفتد‪ ،‬بهترین كار این است‬ ‫یكی بود یكی نبود‪ ...‬یك آقایی بود بهنام علی اكبر‪ ،‬شهرت‬ ‫«ایلنا» گفته «مجلس یازدهم با مصوبات گذشته و اخیر‬
‫كه علی اكبر نجفی دهانش را سفت و محكم چفت كند‪ .‬لال‬ ‫نجفی‪ ،‬سی و شش ساله ‪ ،‬صاحب زن و دو فرزند‪ .‬نان به‬ ‫خویش از حرفه وکالت بطور کامل شأنیت زدایی کرد و با‬
‫شود‪ .‬كر شود‪ .‬كور شود‪ .‬نه چیزی ببیند‪ ،‬نه چیزی بگوید‪ ،‬نه‬ ‫نانش نمیرسید‪ .‬مثل خیلی آدمهای عیالبار و آبرودار برای آنكه‬ ‫انهدام استقلال کانون وکلا در مصوبات اخیر خویش‪ ،‬نقض‬
‫چیزی بشنود كه شرط سلامت ماندن در جایی كه قانون جنگل‬ ‫دخل را به خرج برساند و دست نیاز پیش این و آن دراز نكند‬ ‫حق دفاع مردم و آسیب به اعتبار و جایگاه قوه قضاییه را در‬
‫حاكم باشد همین است‪.‬شیر‪ ،‬سلطان حیوانات‪ ،‬خوشمنظر‬ ‫در خیابانهای تهران‪ ،‬بین بیمارستان امام خمینی و میدان امام‬
‫حسین مسافركشی میكرد‪ .‬در این مسیر‪ ،‬روزانه چند بار از‬ ‫صورت نهایی شدن این مصوبات رقم خواهد زد‪».‬‬
‫ولی بسیار بدبوست و لانهاش بوی گند میدهد‪.‬‬ ‫مقابل دانشگاه میگذشت و مسافر سوار و پیاده میكرد‪ .‬یك‬ ‫این وکیل دادگستری «سلب اعتبار از آراء صادره از مرجع‬
‫در جنگلی‪ ،‬شیری لانه نو ساخته بود‪ .‬نشسته بود جلوی‬ ‫روز از روزهای گرم تابستان ــ دقیقاً روز هیجدهم تیر ــ جلو‬ ‫قضایی ایران و کاهش اتقان آراء قضایی که جایگاه و اعتبار‬
‫لانهاش‪ .‬خرسی رسید و سلام كرد‪ .‬شیر سلامش را جواب گفت‬ ‫دانشگاه شلوغ بود‪ .‬در آن شلوغ پلوغی نفهمید چطور شد‬ ‫قوه قضاییه را در ابعاد داخلی و بین المللی خدشه دار‬
‫و پرسید لانه مرا چگونه مییابی؟ خرس بیرون و درون را‬ ‫كه چند تا لباس شخصی بهاتفاق چند تا مأمور انتظامی او را‬ ‫خواهد کرد از عوارض سوء مصوبات اخیر مجلس دانست‬
‫بررسی كرد و گفت‪ :‬لانه نو مبارك‪ ،‬بسیار عالیست‪ ،‬از لحاظ‬ ‫گرفتند و كتك زدند و تا به خود جنبید‪ ،‬سر از زندان درآورد‪.‬‬ ‫و گفت‪ :‬انتظار حداقلی از مجلس شورای اسلامی آن بود که‬
‫روبنا و زیر بنا و مهندسی و معماری نقص ندارد‪ .‬فقط آن بو‪...‬‬ ‫در زندان مورد بازجویی قرار گرفت‪ .‬با وسایل و شگردهای‬ ‫برای چنین موضوعات حائز اهمیتی‪ ،‬پخته تر و با تأمل و‬
‫اقرارگیری‪ ،‬از او میخواستند كه اعتراف كند دانشجو است‬
‫شیر پرسید‪ :‬كدام بو؟‬ ‫و در تظاهرات دانشجویی شركت داشته است‪ .‬بعد از چند‬ ‫مطالعه و جلب نظر متخصصین عمل کند‪».‬‬
‫گفت آن بوی تعفن كه لانه را پر كرده‪ ...‬كاش عالیجاه‬ ‫جلسه بازجویی‪ ،‬وقتی اثبات شد كه دانشجو نیست و راننده‬ ‫مهدی حجتی افزوده «در حالی که مجلس حتی از نظرات‬
‫است این پرونده را بستند و پرونده دیگری برایش گشودند‪.‬‬ ‫تخصصی بازوهای مشورتی خود نیز برای مصوبات اخیر‬
‫عدالتپناه فكری برای دفع آن میفرمودید‪.‬‬ ‫بهموجب پرونده جدید‪ ،‬علی اكبر شهرت نجفی متهم شد به‬ ‫خویش در حوزه وکالت استفاده نکرد و افرادی در این زمینه‬
‫شیر غضبناك شد‪ .‬گفت ای خرس كثیف‪ ،‬حالا كارت به‬ ‫برای نهاد وکالت کشور نسخه پیچیدند که نه تنها به لحاظ‬
‫جایی رسیده كه جسارت به لانه من میكنی و با نشر اكاذیب‬ ‫ارتكاب جرائم زیر‪:‬‬ ‫دارا بودن سایر تخصصها‪ ،‬آشنایی و اطلاعات دقیقی در‬
‫میخواهی صولت و هیبت مرا در چشم حیوانات جنگل‬ ‫مسافركشی غیر قانونی‪ ،‬سوار كردن زن بیحجاب‪ ،‬نشر‬ ‫رابطه به حرفه وکالت و کانونهای وکلا نداشتند بلکه با‬
‫بكاهی؟ دست انداخت و كله خرس را كند و پوستش را درید‬ ‫اكاذیب‪ ،‬تشویش اذهان عمومی‪ ،‬اقدام علیه امنیت ملی و‬ ‫ملاک قرار دادن نظرات اشخاص و گروههایی که با دادن‬
‫و جگرش را بیرون كشید و خورد‪.‬دیگر روز‪ ،‬باز شیر نشسته بود‬ ‫نشانی غلط و اطلاعات نادرست‪ ،‬تصویب چنین موضوعاتی‬
‫جلو لانهاش‪ .‬گرگی گذشت و سلام كرد‪ .‬شیر سلام او را جواب‬ ‫تحریكات علیه نظام جمهوری اسلامی!‬ ‫را در مجلس پی گیری می کردند‪ ،‬مجلس را عملا در تقابل با‬
‫گفت و پرسید لانه مرا چگونه مییابی؟ گرگ كه ماجرای خرس‬ ‫دلیل‪ :‬اقتران زمانی تردد با تظاهرات‪ ۱۸‬تیر!‬
‫را شنیده بود گفت لانهایست شاهانه‪ ،‬همه چیزش عالی و‬ ‫مدرك‪ :‬نصب تراكت با مضمون «دوران ستمگران مستبد‬ ‫نهاد وکالت کشور قرار دادند‪».‬‬
‫فوق عالی‪ .‬مخصوصاً بوی خوشی كه فضای آن را آكنده است‬ ‫بهپایان رسیده است» به شیشه عقب اتومبیل!‬ ‫با وجود اعتراضات وکلا به این مصوبه‪ ،‬همچنان شماری از‬
‫پرونده رفت به دادگاه‪ .‬متهم را كه چهار ماه در زندان آب‬ ‫نمایندگان مجلس شورای اسلامی از آن دفاع کرده و حملات‬
‫و طعنه بر عطر و ادوكلن بیژن میزند‪.‬‬ ‫خنك خورده و از فرط خوشی پانزده كیلو وزن از دست داده‬ ‫خود به کانون وکلا را ادامه میدهند‪ .‬محسن زنگنه سخنگوی‬
‫شیر در خشم شد‪ .‬غرید كه ای گرگ خیرهسر یاوهگو‪ ،‬كارت‬ ‫بود‪ ،‬نشاندند بر كرسی اتهام‪ ،‬مقابل قاضی محترم دادگاه‪.‬‬ ‫کمیسیون ویژه «جهش و رونق تولید» و از موافقان مصوبه‬
‫به جایی رسیده كه توی چشم من دروغ میگویی؟ همه عالم‬ ‫وكیل متهم‪ ،‬محمدعلی دادخواه‪ ،‬در مقام دفاع از موكل خود‬ ‫گفته که «از نظر ما قانون باید تعیین کند که چه حرفهای‪،‬‬
‫میدانند كه شیر بدبوست و لانهاش بوی لاشه سگ میدهد‪.‬‬ ‫اظهار داشت «اگر گفتنش جرم است‪ ،‬من نه یك بار بلكه سه بار‬ ‫کسب و کار است‪ ،‬مرجع قانونگذاری و تفسیر قانون نیز‬
‫تو مرا خر گیر آوردهای؟ دست برد و كله گرگ را كند و پوستش‬ ‫به صدای بلند میگویم دوران ستمگران مستبد بهپایان رسیده‬ ‫براساس قانون اساسی‪ ،‬مجلس است لذا هیچ کس به جز‬
‫است‪،‬پسمرتكبجرمشدهام‪،‬مراهمبگیریدوببریدبهزندان!»‬ ‫مجلس بر تفسیر قانون محق نیست بنابراین از نظر ما هر‬
‫را درید و جگرش را بیرون كشید و خورد‪.‬‬ ‫گفته شد كه خیر! گفتن داریم تا گفتن‪ .‬فرق دارد كه كی‬ ‫حرفهای که در مقابل آن از مردم پول اخذ شود‪ ،‬یک نوع‬
‫چند روز بعد‪ ،‬شیر بر در لانهاش نشسته بود‪ .‬روباهی رسید‬
‫و سلام كرد‪ .‬شیر سلام او را جواب گفت و پرسید لانه مرا‬ ‫بگوید‪ ،‬كجا بگوید‪ ،‬چه وقت بگوید!‬ ‫کسب و کار است و مشمول این قوانین میشود‪».‬‬
‫چگونه مییابی؟ روباه كه داستان خرس و حكایت گرگ را‬ ‫و این «متهم» روز هیجدهم تیر‪ ،‬جلو دانشگاه با چنین‬ ‫محسن زنگنه افزوده که «از وکلا خواهش میکنیم که از‬
‫شنیده بود‪ ،‬گفت هیچ عیب و نقصی نمیبینم‪ .‬شیر پرسید‬ ‫شعاری كه بر شیشه عقب اتومبیلش چسبانده بود زن‬ ‫قانون تمکین کنند‪ ،‬قطعا هیچ کس در این کشور باور نمیکند‬
‫بیحجاب هم سوار كرده و مرتكب مسافركشی غیر قانونی‬ ‫که اقدامات وکلای عزیز در مقابله با قانون تسهیل صدور‬
‫درباره بو چه عقیده داری؟‬ ‫شده است‪ .‬اینها همه نشان میدهد كه او یك آدم مسألهدار‬ ‫مجوزهای کسب و کار‪ ،‬در راستای نگرانی و احقاق حقوق‬
‫روباه گفت معذورم بدارید قربان كه چاكر چند روزی است‬
‫سرما خوردهام‪ .‬سر و مغزم كیپ گرفته و هیچ بویی را استشمام‬ ‫است و طبق قانون مجازات اسلامی باید كیفر ببیند‪.‬‬ ‫مردم باشد‪».‬‬
‫وكیل مدافع گفت فرض كنیم چنین بوده باشد‪ .‬حال اگر‬ ‫خبرگزاری دولت «ایرنا» نیز در گزارشی با حمله به وکلا‪،‬‬
‫نمیكنم‪ .‬نه بوی بد‪ ،‬نه بوی خوب!‬ ‫موكل من آن شعار را بردارد و بیندازد دور و به جایش شعار‬ ‫اعتراضات آنها را «تلاش برای جلوگیری از انحصارزدایی»‬
‫دیگری بر شیشه اتومبیل خود بچسباند كه نوشته باشد «دوره‬ ‫خوانده و نوشته جعفر کوشا رئیس اتحادیه کانونهای‬
‫وکلا که نتوانست عصبانیت خود از مصوبه ضدانحصاری‬
‫ستمگران مستبد بهپایان نرسیده است» آن وقت چی؟‬ ‫مجلس را پنهان کند‪ ،‬پس از ناامید شدن از تلاشها برای‬
‫گفته شد آن وقت معلوم میشود كه این آدم ادب نشده و‬ ‫حفظ انحصار خدمات حقوقی‪ ،‬اقدام به توهین به نمایندگان‬
‫حسابی پالانش كج است‪ .‬میگیریم میاندازیمش توی زندان تا‬ ‫مجلس کرد و گفته «قوه مققنه در قانونگذاری باید با‬
‫دوره كامل محكومیتش را بگذراند بهاضافه محكومیت حاصله‬
‫عقلانیت رفتار کند‪».‬‬
‫از جرم جدید‪.‬‬ ‫در گزارش جهتدار خبرگزاری دولت آمده که مجلس‬
‫علی اكبر نجفی در دادگاه‪ ،‬با برخورداری از رأفت اسلامی‪ ،‬به‬ ‫شورای اسلامی و صداسیما را مشغول به «سمپاشی» علیه‬
‫شش ماه حبس تعلیقی محكوم شد‪ .‬بدین معنا كه مجازات وی‬ ‫کانونهای وکلا خواند و قانونگذاریهای مجلس برای بهبود‬
‫تا دو سال معلق میماند و چنانچه در این فاصله مرتكب جرم‬ ‫فضای خدمات حقوقی در جامعه را امری از سر «بیکاری»‬
‫جدیدیشودــمثلادهانبازكندوبگویددورانستمگرانمستبد‬
‫پایان نیافته است‪ ،‬یا برعكس بگوید دوران ستمگران مستبد‬ ‫عنوان کرد‪.‬‬
‫پایان یافته است ــ حكم قطعی میشود و برمیگردد به زندان‪.‬‬ ‫در کنار این توهینها که به نظر میرسد ناشی از عصبانیت‬
‫حاصل از به خطر افتادن انحصار بازار وکالت است‪ ،‬اعضای‬
‫کانون وکلا انتقاداتی نیز به ماهیت و اثرات این طرح مطرح‬

‫کردهاند‪.‬‬