Page 10 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۴۹ (دوره جديد
P. 10
صفحه10شماره1۹1۵
جمعه ۲0تا ۲۶بهمنماه 140۲خورشیدی
جایزه اینگمار برگمن جشنواره گوتنبرگ ،موفقیت دیگری برای سینمای
زیرزمینی ایران
=«من ،مریم ،بچهها و ۲۶نفر دیگر» ساخته فرشاد
هاشمی برنده جایزه «اینگمار برگمان» در جشنواره
سینمایی گوتنبرگ سوئد شد.
=«آشیل» ساخته فرهاد دلآرام و «کافه» به کارگردانی
نوید میهندوست ،دو فیلم زیرزمینی موفق دیگر هستند
که در جشنواره های بینالمللی اکران شدند.
=«منطقه بحرانی» علی احمدزاده با دریافت یوزپلنگ
طلائی جشنواره لوکارنو زاه را برای سینمای زیرزمینی و
سانسورگریز ایران هموار کرد.
=موج عظیمی از تولیدات سینمائی زیرزمینی در ایران
به راه افتاده که حکومت قادر به کنترل آن نیست و روز به
روز گسترش پیدا میکند.
=رشد «سینمای زیرزمینی» که هرگونه سانسور و
اجبار را زیر پا میگذارد ،تسریع مرگ سینمای کنترلشده
و حکومتی است.
من،مریم،بچ ههاو۲۶نفردیگر احمد رأفت – یک فیلم زیرزمینی ایرانی دیگر «من ،مریم،
بچهها و ۲۶نفر دیگر» ،ساخته فرشاد هاشمی برنده جایزه
سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد .حکمی که سینمای ایران در رویدادهای معتبر سینمایی شده است. «اینگمار برگمان» در جشنواره سینمایی گوتنبرگ سوئد شد .
یک ماه بعد از آن در شعبه ۳۶دادگاه تجدید نظر استان «آشیل» درباره جوان فیلمسازی است که سرخورده و این فیلم درباره دختر جوانی است که خانهاش را در اختیار
تهران نیز عینا تأیید شد .نوید میهندوست فیلم «کافه» دلزده از شرایط در بیمارستانی به عنوان مسئول وسایل یک گروه فیلمسازی قرار میدهد تا در آن فیلم کوتاهی
را بدون دریافت مجوز از وزارت ارشاد اسلامی قبل از بخش ارتوپدی مشغول کار است .او شبی با یک زن زندانی درباره رابطه به پایان رسیده یک زن و مرد بسازند .جشنواره
سیاسی در بخش ویژه این بیمارستان روبرو میشود که از سینمایی گوتنبرگ روز شنبه ۱۴ ،بهمنماه ،در صفحه رسمی
رفتن به زندان ساخته است. او درخواست کمک دارد .فیلم روایت همراهی این دو با خود از قول هیئت داوران نوشت« :این فیلم به شیوههای
«کافه» درباره فیلمسازی به نام سهراب سپهری است یکدیگر در فرار از ایران است .در «آشیل» شخصیتهای سینمایی غیرمنتظره و خلاقانه به مضامینی چون تنهایی و
که از سوی مقامات حکومت از کار محروم شده و کمتر دیدهشدهای از جامعه ایران را میتوان دید ،مانند
حالا یک کافیشاپ را در تهران اداره میکند .همسرش زن زندانی سیاسی که بهدلایل نامشخصی در بخش روانی قدرت رها کردن میپردازد».
خواستار مهاجرت از ایران است اما او نمیخواهد کشور بیمارستان بستری شده و نیز مادر داغداری که فرزندش به سینمای زیرزمینی ایران سینمائی است که به محدودیتها
را ترک کند .ورود دختر دانشجویی به کافه با درخواست خاطر مسائل سیاسی کشته شده تا فیلمسازی که سرخورده و فشارهای سانسور حکومتی در ایران نه میگوید و آزادانه
اجرای یک پرفورمنس باعث اتفاقاتی میشود که زندگی و بیپروا داستانش را روایت میکند تا فضای عادی و
فیلمساز را بیش از پیش متحول میکند .کارگردان از شرایط موجود ،خلق اثر جدیدی را ممکن نمیداند. معمولی زندگی پشت دیوارها در ایران امروز را به تصویر
«کافه» در روایت داستانش به فشارهای حکومت در «آشیل» نخستین فیلم بلند فرهاد دلآرام است که پیشتر بکشد .فیلم فرشاد هاشمی روایت یک زن جوان تنهاست
قالب نمایش صحنههای گفتگوی فیلمساز با بازجویش با فیلم کوتاه «تتو» برنده خرس طلائی بخش «نسل» که بازیگرش بدون حجاب در جلوی دوربین حاضر میشود،
در وزارت اطلاعات اشاره میکند .در این صحنهها که جشنواره برلین در سال ۲۰۱۹شده بود .فیلمی درباره و نمایش بازیگران زن و مرد در پشت صحنه فیلمبرداری
چهره بازجو دیده نمیشود ،به صراحت از لزوم همکاری شرایط خاص زنان ایرانی و دختر جوانی که بهدلیل داشتن که به شکل عادی زندگی میکنند و دیالوگهای گاه رکیک
فیلمساز با نهادهای امنیتی در قالب ارائه گزارشهایی تتو با مشکلاتی در تمدید گواهینامه رانندگیاش مواجه روزمرهی سانسورشده در زندگی معمولی برخی خانوادهه در
شده است؛ مشکلاتی که به تدریج شکلی از چند اتهام به
از اطرافیانش اشاره میشود. خود میگیرد .فرهاد دلارام در پیامد نیافتن مجوز ساخت ایران امروز را نیز روی پرده میآورد.
ندا میهندوست خواهر این کارگردان در جشنواره و اکران فیلم ،بالاخره ایران را ترک کرد و هماکنون ساکن تنها جذابیت این فیلم عبور از سانسور نیست بلکه داستان
تسالونیکی پیامی از او را قرائت کرد .در بخشهائی از پیچیدهای را درباره تنهایی انسان در لایههای مختلف روایت
این پیام آمده است« :این صدای من ،نوید میهندوست، برلین در آلمان است. میکند .فیلم به یک زن جوان در تهران امروز میپردازد
نویسنده و کارگردان فیلم کافه است که از زندان اوین در شصت و چهارمین دوره جشنواره فیلم تسالونیکی که به دلیل مشکلات مالی خانه کهنهاش را به یک گروه
تهران ،پایتخت ایران ،میشنوید .حکومتی که هماکنون بر که معتبرترین جشنواره سینمایی کشور یونان است فیلمبرداری کرایه میدهد تا فیلم کوتاهی در آن ساخته
کشور من حکمرانی میکند ،مرا به خاطر برخی فیلمهایی نیز در بخش «افقهای باز» میزبان یک نماینده دیگر شود .فیلمی در فیلم است که در آن فیلمساز نیازی به
که ساختهام ،به زندان افکنده .البته من کمی خوششانس سینمای زیرزمینی ایران با عنوان «کافه» به کارگردانی روایت همه جزئیات نمیبیند و تنها با اشارههایی تماشاگرش
بودهام که تا کنون زنده هستم ،زیرا حدود دو سال پیش نوید میهندوست بود .این کارگردان از مرداد سال جاری را دعوت میکند تا درباره رازهای ناگفته شخصیت اصلیاش
یک شاعر و فیلمساز دیگر در همین زندان و به علت عدم در زندان سرگرم گذراندن محکومیت سه سالهاش است.
رسیدگی بهموقع پزشکی براثر کرونا درگذشت .نام او بکتاش «کافه» دومین فیلم بلند نوید میهندوست پس از فیلم بیاندیشد.
آبتین بود .هرچند این شبهقتل ناگوار برای رژیمی که ۲۵ «هرچی خدا بخواد» است .این کارگردان در سال ۱۳۹۸ یک فیلم موفق زیرزمینی این روزها« ،آشیل» ساخته
سال قبل به وسیله اعضای بلندمرتبه وزارت اطلاعاتش به خاطر مستندی درباره مسیح علینژاد روزنامهنگار فرهاد دلآرام است که میهمان چندین جشنواره جهانی
عدهای از اعضای کانون نویسندگان ایران را سلاخی کرده و مخالف حکومت جمهوری اسلامی بازداشت شد و چند در ماههای اخیر بوده و سینمائی است که بدون اعتنا به
تلاشش برای کشتن دستجمعی عدهای دیگر از آنان با شانس ماه را در زندان گذراند .نوید میهندوست دیماه مقررات سانسور حکومتی ،تصویری دیگر از سینمای ایران
و اقبال بلندشان ناکام مانده ،چندان مایه شرمساری به شمار ۱۳۹۹به اتهامهای «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری ارائه میدهد .سینمائی که پس از آغاز خیزش مردمی
اسلامی» و «اقدام علیه امنیت ملی» به ترتیب به سه «زن ،زندگی ،آزادی» و محدود شدن حضورهای بینالمللی
نمیرود». فیلمهای مجوزدار حکومتی ،تبدیل به نماینده واقعی