Page 40 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۴۹ (دوره جديد
P. 40
صفحه40شماره1۹1۵
جمعه ۲0تا ۲۶بهمنماه 140۲خورشیدی
متن کامل گزارش «مجله شیکاگو» :بخش۱
چگونه ۲۵۰۰سال پیش کاتبان لوحههای تاریخی برگ آزادی یک پروفسور
باستانشناس را از زندان جمهوری اسلامی نوشتند!
=عباس علیزاده باستانشناس که در سال ۲۰۲۱برای
كاوش به ایران سفر کرده بود ،پس از مدتى به اتهام واهی
جاسوسی دستگیر شد و مجبور شد بدون مدرک شناسایی و
پاسپورت در حصر خانگی بماند.
=در سال ٢٠٠٤عباس علیزاده شخصاً الواح ایلامی را
از مجموعه آیساک به ایران بازگرداند ۱۵ .سال بعد ،دوباره
صدها لوح دیگر را به ايران تحويل داد.
=حالا نیز او مطمئن است که دریافت لوحههای مشهور
تنها دلیلی است که جمهوری اسلامی با آزادی و خروج وی
از ایران موافقت کرده است .اگرچه مسئولان حكومت تهران
هرگز بطور رسمی این را تصدیق نمیکنند .علیزاده میگوید:
«چه کسی میتوانست بداند که ٢٥٠٠سال پیش در تخت
جمشید چند کاتب کوچک برگ آزادی مرا مینوشتند؟!»
عباس علیزاده باستانشناس وبسایت مجله «شیکاگو» گزارش مفصلی درباره عباس
علیزاده باستانشناس ایرانی منتشر کرده که سه سال پیش در
که قلباش به شدت مىتپید از پلهها پایین آمد .وقتی در را پرداخته بود .حتی کمترین و کوچکترین ردی از ارتباط با این سفری تحقیقاتی به ایران دستگیر شد .این گزارش را در ادامه
باز کرد ،رئیس گروه اوراقی را که ُمهر دادستانی کل جمهورى دشمن اصلی ،پرچم قرمز مأموران رژیم جمهورى اسلامى را
اسلامى بر آن نقش بسته بود ،بیرون آورد و به روى سینه بالا میبرد و ممکن بود که وی را به جاسوسی متهم کنند. میخوانید.
علیزاده کوبید ،گویی که ارائه حکم تفتیش یک امر تشریفاتی البته او زحمت زیادی کشیده بود تا پاسپورت آمریکاییاش در ماه مه ٢٠٢١عباس علیزاده استاد دانشگاه شیکاگو و
هیچ ُمهرىازسفرهایمتعدداوبهاسرائیلنداشتهباشد.برای یکى از برجستهترین کارشناسان جهان در رشته باستانشناسى
و فرمالیته است و روال قانونی لازم ندارد. دارندگان گذرنامه ایرانی اساسا سفر به «فلسطین اشغالی» پیشازتاریخو ایرانباستان،خستهوکمیمضطربدرتهران
در حالی که علیزاده برگه را دقیق نگاه میکرد ،یک خط ممنوع است .اما او می ترسید سفرهایش به اسرائیل از راهی از هواپیما پیاده شد .او ١٩ساعت در راه سفر بود .ابتدا از
در برابر چشمانش برجسته شد :متهم به جاسوسی! یک جرم دیگر کشف شده و ناماش در فهرست سیاه قرار گرفته باشد. اوهار به دوحه در قطر و سپس به ایران پرواز کرده بود .وى
بزرگ در کشوری که از برنامه مخفیانه تسلیحات هستهای آن بنابراین وقتی آن روز بدون دردسر از بازرسی گمرک گذشت، برای مطالعه مجموعهای از تکههای ظروف سفالی به این امید
که بتوانند اطلاعاتی درباره سفالگران اولیه به دست آورند ،به
سرقت شده بود. احساس آرامش کرد.
رنگ از صورتش پرید .میدانست که حتا یک اتها ِم ِصرف او طی چند روز بعد ،با پشت سر گذاشتن خستگى پرواز آنجا رفته بود.
به جاسوسی نیز عین جرمانگاری است .همین تجربه بود طولانى ،برای کمک به تحقیقات باستانشناسیاش با همکاران در فرودگاه بینالمللی «امام خمینی» که به نام رهبر انقلاب
که علیزاده را میترساند .اما همین تجربه نیز او را به ایران خود قرار گذاشت و سپس از خانواده و دوستانش که اصرار و بنیانگذار جمهورى اسلامى نامگذاری شده ،نگهبانان مسلح
بازگرداند .عباس علیزاده اولین بار در سال ١٩٧۴در سن داشتند با غذاهاى لذیذى چون خورش فسنجان ،قورمه سبزى و مأموران گمرک آماده هستند تا هرکسی را که مظنون به
٢٣سالگی کشور خود را ترک کرد ،اما در طول چهار دهه ورود اقلام غیرمجاز به کشور است ،از مشروبات الکلی و
فعالیت دانشگاهی خود بارها برای کاوش بقایای تاریخی به و چلوکباب از او پذیرایى کنند ،دیدن کرد. مجلات هرزه تا گوشت خوک و یا دارای مهر روادید از دشمن
آنجا بازگشته بود .در طول سالها ،وى به عنوان یک مرجع یک هفته پس از ورودش به ایران ،عباس علیزاده ،حدود
برجسته در باستانشناسی پیش از تاریخ و ایران باستان و به ساعت ٨صبح از صدای پشت سر هم زنگ در آپارتمانى که با همیشگى ،اسرائیل ،است بازداشت کنند.
عنوان یکی از ماهرترین کارشناسان و حفاران آثار تاریخى در برادرش آنجا را اجاره کرده بودند ،از خواب بیدار شد .خسته علیزاده که در آن زمان ٧٠سال داشت ،بهواقع حامل کالای
قاچاق بود! این پروفسور ایرانی -آمریکایی یک بسته سوسیس
این زمینه شهرت پیدا کرد. برخاست و از پشت آیفون پرسید: خشک به عنوان هدیه براى خانوادهاش از سوپرمارکت
او علاوه بر انتشارات متعدد در مورد موضوعاتی مانند معروف Jewel-Oscoدر شیکاگو خریده و در چمدانش
عشایر و کوچنشینان و توسعه جوامع پیچیده اولیه منطقه، -کیه؟ مخفی کرده بود .البته گر پول کافی داشته باشید ،مىتوانید
دانشجویان ایرانی بیشماری اعم از زن و مرد را تعلیم -میشه لطفا بیایین پایین؟ کار رسمى است. تقریباً هر چیزی را که بخواهید در ایران پیدا کنید .اما به دست
داده و روشهای جدید پژوهشی را در کشوری که اغلب از علیزاده صدای خشن مردی را به یاد میآورد که از آنسوی
تکنیکهای پیشرفته دور مانده بود به آنها آموخت .وى هزاران آیفون حرف میزد .علیزاده از صفحه ویدئو میتوانست پنج آوردن این سوسیسهای لهستانی آسان نیست.
قطعه سفالی را از زیرزمین نمناک موزه ملی ایران نجات داد مرد را که همگی کت و شلوار خاکستری گشاد و پیراهنهای علیزاده چندان نگران نبود .او که در سالهای پس از
و آنها را برای تحقیقات آتی مرمت و فهرستنویسی کرد .وی یقه سهسانتی پوشیده بودند ،تشخیص دهد .لباس آنها، شورش اسلامی ١٩٧٩بارها ،گاهى براى کاوشهاى باستانى
یک کتاب درسی باستانشناسی به زبان فارسی نوشت که در شغلشانرامشخصمىکرد.اومشکوکشد که نکندماموران و گاه براى دیدار خانواده به کشورش سفر کرده بود،
میدانست اگر با سوسیسها گرفتار شود ،بدترین اتفاق این
دانشگاههای سراسر کشور مورد استفاده قرار گرفت. پلیس مخفی رژیم هستند. است که مأموران سوسیسها را مصادره کرده و با درشت
برای رسیدن به این سطح از نفوذ در حوزهی خود، علیزاده که هنوز پیژامه به پا داشت ،از طبقه سوم در حالى
حرف خواهند زد.
با این حال پروفسور حامل یک راز بزرگ و خطرناک نیز بود
و به همین دلیل نفس خود را موقع عبور از بازرسی گمرک
در سینه حبس کرد .او در طول زندگی حرفهای خود چندین
سال را نیز در اسرائیل گذرانده و در آن کشور به حفاری