Page 11 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۵۰ (دوره جديد
P. 11
صفحه11شماره1۹1۶
جمعه 1۶تا پنجشنبه ۲۲فوریه ۲0۲4
داروی تلخ! کنیم .این چیزی بود که انتظارش را در این سطح از
خیراندیش (احمداحرار) بازنشر اشتیاق و علاقه نداشتم.
(کیهان لندن شماره )۱۰۵۷خردادماه ۱۳۸۴
= برای بیش از چهار دهه ،جامعه یهودی ایران که زمانی
از داروها قابل نوشیدن یا بلعیدن نیست ،آنها را مصرف فرمایش شیخنا دایر به استفاده از داروی تلخ ریاست
میكنند یا بهكلام طبیتر ،استعمال میكنند. جمهوری در آستانه ثبت نام برای انتخابات ،در عداد سخنان گسترده بود ،برای امنیت خود و به دلیل آزار و اذیتی که
توسط جمهوری اسلامی حاکم بر ایران تجربه کرده بود،
شما كه تشریف میبرید به دواخانه و دوا میخرید، نغز بزرگان ،ثبت تاریخ شد. تقریباً بطور کامل از ایران گریخت .چه نوع آیندهای را برای
ملاحظه فرمودهاید كه در جوف هر جعبه دوا شناسنامهای در «زینتالمجالس» آمده است: این ایرانیان یهودی که عمدتاً در آمریکا و اسرائیل زندگی
هست مشتمل بر خصوصیات دارو و میزان و نوع مصرف «زنی جمیله شوهر خود را به قاضی برده گفت ای قاضی، میکنند و در آنجا به موفقیتهای چشمگیری نیز دست
آن .مثلا نوشته است «نوع مصرف :نوشیدنی» یا مالیدنی یا من عورت (زن) جوانم و این مرد پاس خاطر من نمیدارد یافتهاند ،پس از تغییر رژیم ،پیشبینی میکنید؟ آنها چه
و حق من نمیگزارد و من نمیتوانم جوانی خود را بر باد نقشی در کمک به بازسازی ایران میتوانند داشته باشند؟
برداشتنی (استعمال از مجرای تحتانی). دهم زیرا كه جوانی متاعی نیست كه چون از دست برود – بر کسی پوشیده نیست که بسیاری از افرادی که در
امروزه «داروی تلخ» به آن معنا كه در دوران كودكی ما دیگر بار بهدست آید .قاضی كه مردی عاشقپیشه بود از ایران کارخانهها ،صنایع و سرمایهگذاریهایی را برای کمک
شصت ــ هفتادسالهها وجود داشت كمتر وجود دارد یا اصلا شوهر آن زن پرسید چرا چنانكه باید در تراضی خاطر خاتون به مدرن شدن کشور وارد کردند ،ایرانیان یهودی بودند.
وجود ندارد .حتی تلخترین داروها ،از قبیل گنهگنه (كنین) البته که آنها جزئی از آینده ایران هستند .من میخواهم
را كه ضربالمثل تلخی بود ،با لعابی شیرین و خوشگوار نمیكوشی؟ بر یک نکته تاکید کنم .زمانی که هیتلر جنگ خود را آغاز
مرد جواب داد والله ،من در خدمتكاری قصور نمیورزم. کرد و فجایع هولوکاست را پیش میبرد ،از خودم میپرسم
میپوشانند كه بیخ گلو هم اثری از تلخی باقی نگذارد. زن گفت من اینها نمیدانم ،اگر هر شب َد ِر این قصر تاریخ چگونه تغییر کرد .حمله به پرلهاربر آمریکا را به
در دوران خردسالی ما از این خبرها نبود .داروی تلخی سیمین را پنج نوبت نزند محال است كه دیگر ُمل ِك وصالم درگیر شدن در جنگ جهانی دوم کشاند .تا آن زمان ،این
داشتیم بهنام «فلوس» كه در تلخی طعنه به زهر مار میزد. کشور نمیخواست با جنگ کاری داشته باشد و میدانست
این دارو عبارت بود از میوه یك درخت استوائی كه بهصورت او را مس ّخر گردد. که هیتلر با یهودیان چه میکند .حتی قبل از جنگ ،ما در
جوشانده سیاهرنگی بهعنوان مسهل تجویز میشد و علاوه مرد گفت من هر شب زیاده از سه نوبت حریم َح َرمت ایران به یهودیان پناه میدادیم و از آنها محافظت میکردیم
بر طعم تلخ ،بوی بدی هم داشت .همین كه بوی آن در را طواف نتوانم كرد .قاضی گفت من در امر قضا عجب كم و به ویژه پس از شروع جنگ هم این کمک ادامه پیدا کرد.
وقت جوشاندن برمیخاست بچهها با تب چهل درجه خود طالعم كه باید قدری از مال خود به یكی از اصحاب دعوی ما دیپلماتهای ایرانی در اروپا مانند عبدالحسین سرداری
را از اتاق میانداختند به حیاط و پا بهفرار .مادرها ،و گاهی دهم ،اكنون نیز بهجهت قطع این منازعت دو نوبت دیگر را را داشتیم که در گرفتن ویزا برای یهودیان در فرانسه کمک
هم با كمك پدرها یا عمهها و خالهها ،مجبور میشدند آنها میکردند .ایران کشوری بود -و به جرأت میتوانم بگویم
را دنبال كنند و بگیرند و بكشانند به داخل اتاق و طاقباز من تكفل میكنم تا حدود پنجگانه درست شود!» تنها کشور خاورمیانه بود -که به یهودیان فراری جا و پناه
بخوابانند و دست و پایشان را محكم نگهدارند و دهانشان جناب شیخ هم فرمودند كه جهت قطع منازعه مدعیان، داد .فکر میکنم همه ایرانیان این را قبول دارند که ایران
را ــ كه با تمام قوت كلید میكردند ــ با زحمت بگشایند و علیرغم میل قلبی ناچارند داروی تلخ را مصرف كنند و کشوری بود که زمانی در دنیا مورد احترام بود .ایرانیان از
فلوس لعنتی را توی حلقشان بكنند .مادر بیچاره حتی برای بالاخره از باب فداكاری و از فرط بیمیلی و بیرغبتی شتابان معدود مردمی بودند که بدون ویزا به بسیاری از کشورها
آنكه دهان بچه را باز نگهدارد و انگشتش را بچه گاز نگیرد، رفتند و ثبت نام فرمودند .حالا بین وقایعنگاران اختلاف سفر میکردند .پاسپورت ایرانی ارزش داشت و آنها مورد
افتاده است كه عین فرمایش ایشان چه بود .چون وقتی احترام بودند .امروز آنها تحقیر شدهاند و به عنوان تروریست
یك انگشتانه فلزی به انگشت میكرد! سخنی تاریخی شد و سخن از دهان یك شخصیت تاریخساز
با این توضیحات ،حالا كه شیخنا تن به قضا داده و آماده بیرون آمد حتیالمقدور باید بدون دستكاری ثبت تاریخ معرفی میشوند.
فداكاری شده است باید دید داروی تلخ را آیا مینوشد یا شود .سخن شیخنا به دو صورت روایت شده است .بهروایتی = بر چنین زمینهایست که بازسازی ایران البته که شامل
بهنحو دیگری استعمال میكند و یا این كه در اواخر كار، ایشان فرمودهاند مجبورم داروی تلخ ریاست جمهوری را
مثل جریان انتخابات دوره ششم ،از شكری كه خورده است بنوشم .بهروایت دیگر گفتهاند مجبورم مصرف كنم .و البته ایرانیان یهودی هم میشود و این کاملا واضح است .کسانی
پشیمان میشود و خواهد گفت «بو می دهد ...شایسته، بودند که مجبور بودند اما نخواستند ایران را ترک کنند که
فرق است بین نوشیدن و مصرف كردن. توسط رژیم به قتل رسیدند .رژیم آنها را وادار به مهاجرت
استخوان به سگ و سگ به استخوان»! داروهایی هست كه مینوشند یا میبلعند .نوع دیگری و تبعید کرد .خیلیها ترجیح میدادند بمانند ،اما چگونه
میتوانستند در چنین سطحی از تبعیض زندگی کنند؟
البته ایرانیان یهودی که مهاجرت کردهاند لزوماً مجبور
نیستند از نظر فیزیکی برگردند ،اما میتوانند از راههای
مختلف به ایران کمک کنند .آنها هنوز به کشور وابستگی
دارند و هنوز هم میتوانند آن نقش را دوباره پیدا کنند.
در نهایت ،تاریخ هرگز تکرار نخواهد شد اگر که ما
فراموش نکنیم که چه اتفاقاتی افتاده است .نسل امروز
ایرانیان جوان باید اندکی از آنچه در گذشته اتفاق افتاده و
عواملی که در شکل گرفتن آنها مؤثر بوده درک کنند .تصور
کنید وقتی فضا باز شود ،خارج از همه این تبعیضها ،همه
فرصتهای برابر برای مشارکت داشته باشند و ما چه آینده
درخشانی میتوانیم داشته باشیم ،چه کارها که میتوان در
ایران انجام داد .این پیامی است که ما باید فراتر از یهودی
بودن ،بهائی یا مسلمان بودن ،یا هر قومیت یا هر تفکر
سیاسی دیگری در سراسر جهان منتشر کنیم .درواقع خود
کشور است که میتواند به خود کمک کند.
= اعلیحضرت ،از اینکه با ما در «جیانسی» گفتگو
کردید متشکرم.
– متشکرم.
*منبع :وبسایت سندیکای خبری یهود جی ان اس
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن