Page 22 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۵۲ (دوره جديد
P. 22
صفحه۲۲شماره1۹18
جمعه 11تا 17اسفندماه 140۲خورشیدی
«جهان عرب» را از دست چپگراها نجات دهید؛
ظهور مارکسیسم اسلامی
=اگر قهرمانان رمانتیک انقلابی جهان عرب در
سالهای بین دو جنگ جهانی اول و دوم آمالهای خود
را در پیروزیهای احتمالی هیتلر جستجو میکردند،
اگزیستانسیالیستهای چپگرای عرب که در کافه پاریس و
دیگر پایتختهای اروپایی با یکدیگر گپ میزدند و سیگار
میکشید ،آثار فکری ژان پل سارتر یا سیمون دوبووار را در
دست میگرفتند ،و جملاتی سطحی و فاقد عمق و سراسر
تقلیدی از آنها را دنبال میکردند.
=فیاض صائق اولین روشنفکر عرب بود که انتقاد سارتر
از نژادپرستی و استعمار نو را در مورد اسرائیل نیز قابل
اعمال میدانست .که در سال ۱۹۲۰در سوریه و در یک
خانواده پروتستان به دنیا آمد ،زندگی فعال خود را در دهه
۱۹۴۰با پیوستن به حزب ناسیونال سوسیالیست سوریه ،که
تقلیدی سوری از نازیسم تحت رهبری هیتلر بود ،آغاز کرد.
اما بعد به سوی چپگرایی چرخید و در سال ۱۹۶۵کتاب
«استعمار در فلسطین» را نوشت .این صائق بود که
فلسطین را در مرکز چپ بینالمللی ضد غرب قرار داد.
ژان پل سارتر و سیمون دوبووار محمود مسائلی – فضای سیاسی جهان عرب دوران پس
از جنگ جهانی دوم نسل جدیدی از روشنفکران انقلابی را
آنها در شکستها ،زیادهرویها ،سوء استفادهها و نادانیها، به فرانسه رفت؛ در آنجا سکولار شد و مدرک دکترای خود شاهد بود که به دنبال استعمارزدایی بودند .اینان باورهای
منجر شد .بنابراین کمونیستهای عرب حتی زمانی که در را از سوربن فرانسه در ادبیات در سال ۱۹۵۳دریافت کرد. روشنفکری خود را جایگزین نسل قدیم اهالی ادب که تحت
زندانهای ناصر شکنجه میشدند ،به شدت از رهبری ناصر سپس به لبنان بازگشت و یک مجله ادبی عربی تأسیس کرد نفوذ بریتانیا و فرانسه قرار داشتند ساختند .نظریههای
حمایت میکردند (مشابه آنچه پس از انقلاب ۵۷درباره خط که در آن آثار ترجمه شده ژان پل سارتر ،آلبرت کامو[،]۶ کسانی مانند طاها حسین[ ]۱و عباس عقاد[ ]۲به چالش
مشی حزب توده و رهبران و اعضای آن اتفاق افتاد) .یک رزا لوکزامبورگ[ ،]۷آنتونیو گرامشی ،کارل مارکس و دیگران کشیده شد تا افرادی که نویسندگان متعهد سیاسی نامیده
استثنای نادر ،روشنفکر مارکسیست عراقی ،علی الوردی[]۸ انتشار مییافت .سبک ادبی ادریس از نگرش مذهبی بسیار میشدند ،بتوانند در آن فضا احساسات ملیگرایی را پیش
بود که مطالعات جامعهشناختی او در تاریخ اسلام در دهه فاصله گرفت .او در سال ۱۹۶۵نوشت« :امروزه نویسنده
۱۹۵۰تلاش میکرد تا یک تحلیل ماتریالیستی تاریخی ارائه عرب نمیتواند قلم خود را در چشمه خون شهدا و قهرمانان ببرند.
دهد که بر جنگ طبقاتی به عنوان عامل معنادار تاریخی در بزند… پس وقتی قلماش را بلند میکند ،معنای انقلاب در راستای این تحولات و گرایشهای عاطفی و هیجانی،
علیه امپریالیسم از آن میچکد» .وی در سال ۱۹۵۸با روشنفکران انقلابی عرب گامهای چپ فرانسوی را دنبال
توسعه باورهای اسلامی تأکید داشت. اعتراض به پیمان ضد شوروی و ضد ناصر بغداد نوشت: میکردند که در پی متزلزل ساختن بورژوازی بود .سارتر در
تحولات ایدئولوژیک و دگرگونیهای این دوره را میتوان «ما ناسیونالیستهای عرب با وجود مسلمان بودن به این گرایشها نقش مهمی داشت .جوهر اینگونه گرایشها
در زندگی بسیاری از چهرههای آن دوره ،مانند فیاض سیاستهای ترکیه ،عراق ،ایران و پاکستان اعتراض میکنیم. این بود که هرکسی که میخواهد در فرهنگی یا زندگی
صائق[ ]۹که اولین روشنفکر عرب بود که انتقاد سارتر از عمومی مشارکت داشته باشد ،باید در ابتدا خود را به
نژادپرستی و استعمار نو را در مورد اسرائیل نیز قابل اعمال باید با آنها مبارزه کرد!» سیاستهای انقلابی متعهد سازد .از این طریق است که
میدانست ،مشاهده کرد .او استدلال میکرد که آنچه در همزمان روشنفکرانی با تمایلات مارکسیستی پیچیدهتر ،از فرهنگ عربی میتواند به فرهنگ مبارزه تبدیل شود .در
کنگو و ویتنام در جریان است در مورد اسرائیل نیز صدق خطوط آیینی شوروی سابق پیروی میکردند .آنها به تقاطع حقیقت ،اگر قهرمانان رمانتیک انقلابی جهان عرب در
میکند .او همچنین نویسنده اصلی قطعنامه ۱۹۷۵سازمان انقلابی مبارزات خردهبورژوازی ناسیونالیست حاکم علیه سالهای بین دو جنگ جهانی اول و دوم آمالهای خود
ملل متحد در مورد صهیونیسم -نژادپرستی است .صائق که امپریالیسم غربی و مبارزه مارکسیستی علیه سرمایهداری را در پیروزیهای احتمالی هیتلر جستجو میکردند،
در سال ۱۹۲۰در سوریه و در یک خانواده پروتستان به دنیا اعتبار بیشتری میبخشیدند .مارکسیستهای عرب را نیز اگزیستانسیالیستهای چپگرای عرب که در کافه پاریس
آمد ،زندگی فعال خود را در دهه ۱۹۴۰با پیوستن به حزب تشویق میکردند که آثار تحلیلی خود را بر امپریالیسم غربی و دیگر پایتختهای اروپایی با یکدیگر گپ میزدند و
ناسیونال سوسیالیست سوریه ،که تقلیدی سوری از نازیسم متمرکز کنند و نه بر تحلیل ساختار طبقاتی جوامع خود سیگار میکشید ،آثار فکری ژان پل سارتر یا سیمون دوبووار
تحت رهبری هیتلر بود ،آغاز کرد .در آن زمان صائق درباره تا بتوانند شرایط را در منطقه تغییر دهند .این نگرشها، را در دست میگرفتند ،و جملاتی سطحی و فاقد عمق و
«خطر صهیونیسم برای تمدن و روح بشری»[ ]۱۰و همچنین مارکسیسم را در دو حوزه محدود نزاع علیه طبقات ثروتمند سراسر تقلیدی از آنها را دنبال میکردند .به همین ترتیب
خطرات «یهودیت» برای جوامع مینوشت .اما سپس به تقلیل داده ،و در کنار آن دیدگاه سیاسی از روابط بینالملل در دهههای ۵۰و ۶۰فمینیسم اگزیستانسیالیستی ادبی و
سوی چپگرایی چرخیده و به یک مرجع پر سرو صدای علیه امپریالیسم را که مکملی بر ناسیونالیسم رمانتیک بود، اکسپرسیونیسم جنسی نیز در نوشتههای شخصیتهایی
اگزیستانسیالیست عرب با تکیه بر نظرات ژان پل سارتر و
فرانتس فانون تبدیل شد .در سال ،۱۹۶۵در دورانی که در توسعه میداد. چون لیلا بعلبکی[ ]۳و نازیک الملائکه[ ]۴ظاهر شد.
استنفورد تحقیقات خود را دنبال میکرد ،کتابچه «استعمار اجتنابناپذیری مارکسیستی انقلاب و سرنگونی
در فلسطین» را نوشت که توسط سازمان آزادیبخش سرمایهداری غربی ،و احساس پیروزی اجتنابناپذیر عربی چپگرایی عربی
علیه غرب و به ویژه اسرائیل ،به نوبه خود به حمایت بی سهیل ادریس[ ]۵یکی از نمونههای شاخص این موارد
فلسطین انتشار یافت ،و سپس به دهها زبان ترجمه چون و چرا از رژیمهای انقلابی با وجود سوابق انباشته شده است .ادریس در سال ۱۹۲۵در لبنان و در خانواده مذهبی
ُس ّنی متولد شد و سپس تحصیلات کلاسیک اسلامی را در
حقوق دینی در بیروت دنبال کرد .پس از فارغالتحصیلی،