8.9 C
London
Wednesday, January 15, 2025       چهارشنبه, ۲۶ دی ۱۴۰۳
برچسب رضا مقصدی

برچسب: رضا مقصدی

این منم که در «حَلب»، دوباره کشته می‌شوم

نه... نمی‌توان به شیونِ زنانه، چشم بست. نه... نمی‌توان به کودکانِ مرگ عاشقانه، دل نبست. اشک را ز چهره‌ی کبوترانِ زخمدیده، پاک کن! آرزوی آبی ِ سپیده را پیشِ چشمِ دخترانِ...

«خشتِ پُل»

می‌‌خواستم با آب‌های بندرِ «چمخاله» یک نامه از برای تو بنویسم. می‌خواستم بگویم: وقتی که از بلندیِ مغرورِ «خشتِ پُل» بر رقصِ رودخانه، نظر داری- از شادیِ شکفته‌ام در سال‌های...

چکامه‌ی اندوهناک ِ گُل

باز آمدی از دوردست ِ خاطره‌ی من بی آنکه شادمانی ِ یک لبخند بر چهره، ارمغان تو باشد. در جامه‌دان ِ تو پیراهنی‌ست با رنگ وُ بوی راز . آواز در...

شاعر ِ واژه‌هات کیست؟

دست، به سینه می‌کشی سینه، ستاره می‌شود. دل، به ترانه می‌دهی واژه ، بهاره می‌شود. شعر ِچه کس به سینه‌ات شعله‌ی تازه آفرید؟ یا که سرودِ سبز را گوش تو از...

جار بزن! باز مرا بر چمن

رضا مقصدی - دو سال پیش، در چنین روزهایی سیمین بهبهانی، در میانِ این‌همه تنهایی، ما را تنها گذاشت. سیمین بهبهانی، غزلبانوی ارجمند، بی شک...

با مهربانی‌های «چمخاله»

رضا مقصدی - در روزهای تشنه‌ی مرداد/ در من، جوانی‌های لبریزم  تماشایی‌ست./ چشمانِ عاشق‌پیشه‌ام چشمِ ترا  می‌جُست./ دستانِ من از مهر ِتابستان، نشان‌ها داشت/ پاهای من، جا پای نرم...

در شعرهای «ناظمِ حکمت» شناورم

رضا مقصدی - دستی به روی آینه‌ها سنگ می‌زند./ دستی که از تبارِ تباهی وُ وحشت است/ دیواره‌های شهرِ ترا رنگ می‌زند./ هرچند آفتاب در سینه‌ی سپیده‌ات گُل...

«باکشورم چه رفته‌ست»

رضا مقصدی - هم اینک، سیمای صمیمیِ سعید سلطانپور پیش چشم من است. امواج انسانی، در خیابان جام جم تهران اورا در حلقه مهربانش...

در پشتِ پنجره

رضا مقصدی - به تماشای خیابانِ بلندی که پُر از خاطره‌ی تنهایی‌ست/ پشتِ این پنجره ، می‌مانم./ شهر را با منِ تنها شده، حرفی نیست./ وان...

ترا می‌نویسم

رضا مقصدی - ترا می‌نویسم/ ترا در شبِ شومِ طولانی‌ام می نویسم‌./ تو معنای گُلخندِ پُر ماجرای اناری/ که در شامِ یلدا/ در آغازِ آوازِ خوشرنگِ...

در «مرضیه» شکفت، غزل‌های دلکش‌ات

رضا مقصدی - به خاطره‌ی شورانگیز بیژن ترقی نام تو همنشینِ نگینِ ترانه بود شعرِ تَرت ترانه‌سرای زمانه بود ***  دستِ تو عاشقانه‌ترین حرف را نوشت آنجا که...

غزلواره‌ی سبز

تو برگ وُ بارِ باغی من، میزبانِ باران. من، شرحه شرحه، دردم تو شرحِ اشتیاقی.   خوبا بیا وُ با ما ،چشمِ سپیده بگشا! در اضطرابِ هستی مستیِ ارغوان را رنگین ترانه‌ای...

سرشار و شکوفه‌بار می‌باید زیست

رضا مقصدی - دستت را سبز می خواهم، دلت رانیز. جانت را آبی می خواهم، عشقت را نیز. جهانت را سپید می خواهم ، آرزویت...

جانِ رها ز تن شدم

رضا مقصدی - سبزه ، به آب داده‌ام/ دل، به شراب داده‌ام/ پرسشِ سبزِ سبزه را/ پاسخِ ناب داده‌ام ./ پیرهنِ چمن شدم جانِ رها ز تن شدم. سبزه...

نازنین!

رضا مقصدی - عاشقم به هر بهانه، حرف می‌زنم. خنده‌ات اگر ز جنسِ صبح گریه‌ات اگر ز جنسِ شب شادی‌ات اگر ز جنسِ شبنم است- با تو!...

با یادِ هما ناطق

  رضا مقصدی - «نه....باور نمی‌کنم این شعله‌ی شکفته‌ی زیبا را در دست‌های مرگ» استاد هما ناطق،  از تبارِ  اندیشه‌ورزان وُ روشنگرانِ  تاریخ معاصرایران،  در کشور فرانسه و...

با توام سلام! ای غزل!

رضا مقصدی - پس، تو بوده‌ای که نیمه، شب آب را به خانه‌ی انار، برده‌ای! پس، تو بوده‌ای که سیب را از طنینِ یک ترانه‌،...

کیهان‌لایف، کیهان لندن به زبان انگلیسی

کیهان لندن را در اینستاگرام دنبال کنید

پشتیبانی مالی از کیهانِ لندن

تنها منبع مادی و معنوی کیهان لندن
شما خوانندگان هستید