حجتالاسلام محمد خاتمی رئیس دولت موسوم به اصلاحات، پس از مدتها سکوت، در دیدار با اعضای «انجمن مهندسان» طی سخنانی نسبت به خطر موفقیت براندازی هشدار داد.
خاتمی، شنبه ۱۵ تیرماه، در دیدار با اعضای جامعه مهندسان، خواستار تدوین استراتژی اصلاحطلبان شد و گفت هر چه مردم بیشتر جذب انتخابات شوند، گروههای برانداز بیاثرتر میشوند.
سخنان او با تمجدید از هدف گرفتن هواپیمای بدون سرنشین آمریکا توسط سپاه آغاز شد؛ وی گفت، «کار بزرگی که نیروهای مسلح ما در برابر تجاوز پهپاد آمریکایی انجام دادند، نشانه آمادگی ایران است و این پیام را دارد که ما از تمامیت ارضی خود دفاع میکنیم و به هیچکس اجازه تجاوز به کشور و ملتمان را نمیدهیم.»
وی سپس دربارهی ضرورت مذاکره و مشخصاً نفی مذاکره با دولت فعلی آمریکا صحبت کرد و سوابقی از گذشته که مربوط به دوران ریاست جمهوری او بود را یاآور شد و گفت: «اصل انجام مذاکره هیچ وقت در نظام جمهوری اسلامی ایران ممانعتی نداشته و مذاکرات مهمی در مقاطع مختلف انجام شده است از جمله مذاکره درباره افغانستان در دولت اصلاحات که موثر هم بود. درباره عراق و جاهای دیگر هم همین است و ما خواستار نظام دموکراتیک برای همه همسایگانمان بوده و هستیم و مذاکره، تا آنجا که با عزت ملت و منافع اساسی ما ناسازگار نباشد هیچ اشکالی ندارد. مذاکره مهم دیگر برجام است که به نتیجه مطلوبی انجامید اما آمریکاییها کار را بهم زدند و در داخل نیز برخی با آن مقابله کردند اما خود برجام نشاندهنده موفقیت مذاکره است اما الان با چه کسی مذاکره کنیم؟ با کسی که ملت ایران را تروریست عنوان میکند؟ چنین برداشتی از یک ملت خیلی خطرناک است.»
وی رهنمود داد که «دستگاه دیپلماتیک ما باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا در عین حفظ عزت ملت ایران، به هیچ وجه به سوی ماجراجویی نرویم تا مشکلاتی برای کشور و منطقه پیش نیاید؛ باید احتیاط کامل کنیم و مانع برخی تندگویی و تندرویها شویم.»
خاتمی در حالی نسبت به «ماجراجویی» هشدار داده و رهنمود «دیپلماتیک» میدهد که یک «ماجراجویی» را «زمینهی وحدت» معرفی میکند! وی گفته است: «ما نیاز به وحدت داریم و زمینه این وحدت فراهم است و نمونه آن «اسقاط پهپاد» بود که مورد حمایت همه جریانهای کشور قرار گرفت و حتی در خارج از کشور، برخی نیروهای مخالف، درباره این موضوع و تمامیت ارضی ایران وحدت نظر داشتند که باید از این موقعیت استفاده کرد!»
حال آنکه هدف قرار دادن پهپاد آمریکایی اتفاقا کشور را در برابر خطر اقدام متقابل آمریکاییها قرار داد ولی ایالات متحده در مورد یک اقدام تلافیجویانه خویشتنداری نشان داد و بجایش علی خامنهای و اموال و دفتر او را تحریم کرد! سیدمحمد خاتمی اما ساقط کردن پهپاد را «وحدتساز» میداند!
«کار مبتذل تحریم دفتر رهبری»!
او در باره دونالد ترامپ نیز صحبتهایی کرد و در انتقاد به تحریم علی خامنهای گفت، «ما با کسی مواجهیم که دائما سخنان متناقضی میزند؛ از سویی خواستار رابطه و مذاکره است و از سوی دیگر انواع تحریمها را تشدید میکند و کاری مبتذل در تحریم دفتر رهبری و وزیر خارجه انجام میدهد و با این اقدامات، نشان می دهد که طرف ما نه از منطق استواری برخوردار است و نه حسن نیت دارد.»
رئیس دولت اصلاحات در نهایت به صحرای «انتخابات» استصوابی زد و گفت، «انتخاب هر چه آزادتر باشد، بیشتر تامینکننده نظر مردم است و همه باید تسلیم نظر مردم باشیم در حالی که برخی دستگیریها و احضارها و برخوردها و نسبت دادنهای عجیب و غریب به جریانها و افراد اتفاق میافتد که با این وحدت در تناقض است و به هیچ وجه به نفع کشور، وحدت و منافع ملی نیست.»
هراس از براندازی
نقطهی اوج سخنان خاتمی اما ابراز نگرانی و هراس وی و اصلاحطلبان از براندازی بود. وی با بیان اینکه اگر مردم از اصلاحات مایوس شوند، اندک اندک «ذهنیت براندازی» قوت میگیرد و «ممکن است خدایی نکرده بتوانند موفق شوند» گفت: «در جامعه، درصدی از مردم به اصلاحطلبان و درصدی به اصولگرایان رای میدهند اما درصد بیشتری از مردم به جریانهای سیاسی کاری ندارند و سوالهایی در ذهنشان است که باید پاسخ مناسب بگیرند و هرچه بیشتر این درصد جذب انتخابات شوند، گروههای برانداز بیاثرتر میشوند.»
سیدمحمد خاتمی در مورد گسترش ایدهی براندازی هشدار داده و افزود: «اگر مردم از اصلاحات مایوس شوند، اندک اندک ذهنیت براندازی قوت میگیرد و ممکن است خدایی نکرده بتوانند موفق شوند بنابراین باید به مردم پاسخ دهیم و حتی اگر اصلاح طلبان نمیتوانند کاری از پیش ببرند باید به مردم بگویند.»
رئیس دولت اصلاحات در ادامه با بیان اینکه «اصول اصلاحات زنده است»، گفتمان اصلاحات را دارای عیوبی دانست که موجب شده کارآمدی آن در جامعه دچار اشکال شود.
وی در پایان یادآوری کرد: «بهروز کردن شعارهای اصلاحطلبانه به معنای دست برداشتن از آنها نیست بلکه عملیاتی کردن آنها در صحنه اجتماعی است که این به تدوین استراتژی مشخص بر میگردد.»
این ادعاها درباره «پروژه اصلاحات» که برای حفظ نظام و انحراف جهت نارضایتیهای مردم پس از «پروژه استحاله» اکبر هاشمی رفسنجانی مطرح شد و در رسیدن به استمرار جمهوری اسلامی موفق نیز بود، در حالیست که به اعتراف خود خاتمی و دیگر سردمداران این پروژه تا کنون هیچ تعریف مشخصی از «اصلاحات» ارائه نشده جز اینکه در عمل به مردم ثابت شد که این پروژه یک ترفند سیاسی برای استمرار نظام است. از همین رو از تظاهرات سراسری دیماه ۹۶ به اینسو مردم معترض شعار میدهند: اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!
محمد خاتمی به عنوان عروسک خیمهشببازی اصلاحات نمیتواند از «عیوب» آن بیخبر باشد! خود این فکر و مسیری که طی کرده اگرچه با فریب و ترفند و لاپوشانی کردن بنبستهای ساختاری نظام سبب استمرار آن شده، فکر و مسیری معیوب است! اصلاحطلبان به عنوان جناحی از نظام همواره دست در دست اصولگرایان داشتهاند و حتی فردی چون محمود احمدینژاد نیز خوش و خندان دست در دست خاتمی آمد تا هشت سال تخریب و ویرانی کشور با شدت بیشتری ادامه پیدا کند.
محمدرضا تاجیک مشاور پیسن خاتمی، مهرماه سال ۱۳۹۶، در تحلیلی اصلاحطلبان را به سه دسته تقسیم کرد و گفت که گروه نخست آنهایی هستند که تقویت بیضه اصلاحطلبی را در گرو تقویت بیضه خود قرار دادند و شتابان پلههای نردبان برج بابل قدرت را بالا میروند.
مدتهاست که بیشتر اصلاحطلبان در این دسته قرار دارند و بدنهی جناح آنها که با سادهاندیشی به آن باور داشتند ریزش کرده و یا منفعل شدهاند و یا عمدتا به براندازان پیوستهاند.
گفتنی است که نه تنها محمد خاتمی بلکه همه آنهایی که منافعشان در گرو استمرار نظام است تا چندی پیش با نیش و کنایه و تمسخر در مورد براندازی و براندازان صحبت میکردند و در جریان تظاهرات سراسری دیماه ۹۶ نیز خواستار سرکوب مردم معترض شدند. اما بسیار زودتر از آنچه پیشبینی میشد، گفتمان براندازی از پروژه و ترفند اصلاحات پیشی گرفت و خود را به گونهای تحمیل کرد که خاتمی و خامنهای نیز متوجه این تغییر شده و مرتب نسبت به براندازی و براندازان هشدار میدهند! اخیراً صادق زیباکلام استاد دانشگاه و از حامین دوآتشه اصلاحات نیز گفت، بازار براندازها و فرشگردیها خیلی پررونق شده است. او کمتر از یک سال قبل مدعی بود چشمانداز براندازها و فرشگرد پوشالی است.
همه مطالب نوشته شده در ویکی پدیا توسط مامورن رژیم در این سایت بار گزاری شده و برای اصل و نسب دار بودن این تبهکاران دزد برای طرفداران جهالت نوشته شده . خمینی حتی نمی دنست امریکا کجاست و چقدر قدمت دارد . او حتی در سخنانش میگفت ، این امریکا از صدر اسلام تا کنون مشغول فتنه برعلیه اسلام است . همچنین میگفت ، حضرت کریستف کلمب هم مسلمان بوده . او حتی نمیدانست خراسان شرق ایران است یا غرب ایران . بزرگترین کتاب تز دکترای او ، توضیح المسائل میباشد که حتی نزدیکی کردن شخص مسلمان روزه دار با یک زن وسط روز را جائز میداند و یا سکس با کودک شیر خوار . کدام ، سید ، کدام دین ، حیف که ادم وقت برای این مزخرافات بزاره .
آیا کسی تاکنون عمیق فکر کرده و به این نتیجه رسیده که تبهکارترین چهره نظام ایران در چهل سال گذشته، نه خامنه ای، نه خمینی، نه کوسه رفسنجان، نه کسی دیگر است، بلکه این خوش چهره سید خندان ! این ابر جنایتکار تاریخ که با خنده، پنبه، و نرم جنایات جنایتکاران نامبرده را بنحوی موثری لاپوشانی، کمرنگ، و باعث تداوم و استمرار رژیم سفاک شده است
نتیجه گیری:
روحانیون سادات، مخصوصا پدر آنها روحانی معروفی بوده، انسانهای خطرناکی هستند. با توجه به تربیت خاص خود و ارزش نهادن ژنتیکی به امامان و پیامبر اسلام، هویت ایرانی ندارند و هدف آنها منافع ملی نیست، بلکه حتا مغایر آنست. در این راه آنها از هزاران میلیارد دلار درآمد بیشتر گذشته اند.
بدون خمینی احتمال پیروزی انقلاب ۵۷ بسیار ناچیز میبود. بدون نواب صفوی و خمینی و روحانیون سادات دیگر ولایت فقیه نمیداشتیم و به احتمال زیاد جانشین خامنه ای نیز یک روحانی سید دیگری خواهد بود.
در نتیجه هیچ امیدی برای تغییر رفتار رژیم توسط رهبر را نمیتوان داشت. سیاسیون و نظامیان داخل کشور باید بدانند که ابزار این افراد غیر ایرانی برای عقب ماندگی بیشتر و نابودی ایران هستند.
هر دو رهبر سید و پدر و یا پدر بزرگ آنها یک روحانی معروف بوده و تربیت خاصی داشته اند. در خانواه ای بزرگ شده اند که مذهب مهمترین بوده و پدرانشان مرتب حکومت را بدلیل سیاستهای غیر دینی نقد میکرده اند.
در کودکی به آنها و پدر و مادرشان از طرف مردم احترام زیادی گذارده شده است. به حدی که حتا اگر فرزندشان بیماری سختی میگرفت، از سیدی میخواستند که در لیوان آب تف کنند تا به فرزندشان بدهند.
در نتیجه اعتماد بنفس زیادی دارند و خود بزرگ بین و حاضر به قبول ریاست و رهبری هستند. شاید حتا خود را موظف میدانند راه امامان را در پیش بگیرند و از آنجا که فقط هویت اسلامی شیعه دارند و هویت ایرانی ندارند، برایشان کشور ایران و یا مردم ایران اهمیتی ندارد و فقط یک وسیله برای اهدافشان می باشد.
وجه مشترک این افراد: سید روحانی شیعه از یک خانواده روحانی معروف، اعتماد بنفس بسیار زیاد، بدنبال قدرت سیاسی، از مخالفان رژیم گذشته و از طرفداران سر سخت ولایت فقیه
چرا پیشوند سید را حفظ کرده اند؟ آیا نژادشان (نژادی غیر ایرانی) برایشان مهم نبوده است؟
چرا به منافع ملی توجهی نداشته و ندارند؟ اگر سیاستی معمولی مانند دیگر کشورها میداشتند، میتوانستند تا کنون هزاران میلیارد دلار نفت و گاز بیشتری بفروشند. چرا از بین رفتن محیط زیست ایران برایشان اهمیتی ندارد؟ چرا جنگ را طولانی کردند و صدها هزار ایرانی بیشتری را به کشتن دادند؟ چرا موافق رشد جمعیت ۱۵۰ میلیونی، که نتیجه اش فقر بیشتر است، هستند؟ …
ویکیپدیا: سید ابراهیم رئیسی در خانوادهای روحانی در محله نوغان مشهد مقدس دیده به جهان گشود. پدرش از روحانیون مشهد و جدّ مادریاش هم روحانی بود. ایشان از سادات حسینی(ع) است و نسباش از هر دو سو به امام زین العابدین؛ علی ابن الحسین علیهم السلام میرسد.
ویکیپدیا: پدر سید علی خامنهای، سید جواد و پدربزرگ پدریش سید حسین خامنهای از روحانیان آذری مقیم نجف بودند. پدر سید علی خامنهای، سید جواد و پدربزرگ پدریش سید حسین خامنهای از روحانیان آذری مقیم نجف بودند. پدر وی سید جواد خامنهای زاده نجف است. جد بزرگ وی سید محمد حسینی تفرشی از سلسله سادات افطسی است. شجره وی به سلطان سید احمد میرسد که با پنج واسطه از اخلاف علی بن الحسین، پیشوای چهارم شیعیان، است. سلسله نسب سید علی خامنهای از سوی مادر به امام جعفر صادق، پیشوای ششم شیعیان، میرسد.
ویکیپدیا: سید روحالله خمینی در خانوادهای به دنیا آمد که سابقه فعالیتهای دینی و مذهبی در آن به قرنها قبل برمیگشت. آنها نسبشان به محمد، پیامبر اسلام، و از طریق دختر او فاطمه و نیز به موسی کاظم، هفتمین امام شیعیان، برمیگشت.
خمینی طرح اصلاحات (انقلاب سفید) را بیش از هر چیز به سود شاه و سلطنت او و زمینه برای نفوذ بیشتر آمریکا و اسرائیل به ایران میدانست. بنابراین او در نشست علمای قم، خواهان تحریم رفراندوم شد… خمینی با پیشنهاد استقبال از شاه در قم شدیداً مخالفت و حتی خروج از مدارس و منازل را تحریم کرد.
احزاب ملیگرا با شعار «اصلاحات آری، دیکتاتوری نه» با اصلاحات موافقت کردند. احزاب چپ نیز همراه با رادیو مسکو از اقدام شاه حمایت کردند.
ویکیپدیا: سید مجتبی میرلوحی (۱۳۰۳-۱۳۳۴) معروف به نواب صفوی طلبه، بنیانگذار و رهبر تشکیلات بنیادگرای فدائیان اسلام بود که بر طبق بسیاری از منابع به اقدامات تروریستی دست میزد و از پیشتازان مبارزات مسلحانه اسلامی بود. او در ترور هژیر و رزم آرا و حسین علاء و احمد کسروی نقش داشت. وی در سال ۱۳۲۹ کتابی بنام راهنمای حقایق را به چاپ رساند که در آن یک «حکومت اسلامی» ترسیم شده بود. این کتاب به اعتقاد برخی محققان، سلف نظریه جمهوری اسلامی بود. وی از افرادی بود که بر روی افکار سیدعلی خامنهای و علیاکبر هاشمی رفسنجانی تأثیر گذاشته بود.
ویکیپدیا: سید حسین طباطبایی بروجردی یکی از مخالفان سرسخت اصلاحات ارضی بود. این مخالفت در حدی بود که محمدرضا پهلوی طرح اصلاحات ارضی را تا زمان فوت وی عملیاتی نکرد. البته آیت الله شاه را تهدید کرده بود که اگر اصلاحات ارضی را عملیاتی کند زمین بدست آمده از اصلاحات اراضی را حرام یا نجس اعلام خواهد کرد. در همان دوران بروجردی فتوای حرام بودن رادیو و تلویزیون و پپسی کولا را نیز اعلام کرد.
دولت آمریکا باید سیاست فشار بر این دولت را ادامه دهد و نه مذاکره با آن را. دولت کنونی ایران نماینده راستین مردمش نیست، بنابراین اگر امریکا با آن وارد مذاکره شود در واقع با سرکوبگران مردم ایران قرار و مدار گذاشته است. یک مذاکره عادلانه زمانیست که نمایندگان مردم ایران از طریق یک انتخابات دمکراتیک و آزاد تشکیل دولت بدهند. هر تعهدی از طرف دولت کنونی تعهد نسبت به اسلام است و نه نسبت به تمامی آحاد ملت.
محمد خاتمی نیز سید است. این حکومت، حکومت سادات است.
سید روحالله خمینی، سید علی خامنهای، سید ابراهیم رئیسی، سید محمود هاشمی شاهرودی، سید احمد علمالهدی، سید احمد خاتمی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سید محمدرضا موسوی گلپایگانی، سید محمد بهشتی، سید مجتبی نواب صفوی، سید حسین طباطبایی بروجردی (مرجعیت عامه شیعه مخالف شاه): همگی با اعتماد بنفس زیاد، موافق ولایت فقیه و بدنبال قدرت سیاسی بوده اند و هستند و منافع ملی مردم ایران برایشان اهمیتی نداشته و ندارد.
خود را از ژنهای پیامبر، انتخاب شده از جانب خداوند، می بینند. این موجب خود بزرگ بینی آنها شده و خود را ایرانی نمی بینند و مسئول ادامه راه امامان می دانند.
آیا بدون این سادات انقلابی رخ میداد؟
باقی ماندن یا نماندن ، اخوند و فقه و شیعه گری و زنجیر زنی اسلامی در حکومت اینده ایران . ربطی به شاه اینده نداره که بخواهد این ویروس ۱۴۰۰ ساله را نگاه بدارد یا نه . بلکه تصمیم ملت غارت شده و به اسارت گرفته ایران خواهد بود که یکبار برای همیشه از شر غده سرطانی اسلام اخوندی و روضه خوانان چپی کت و شلواری این فرقه خود را برهاند و کل تشکیلاتشان را به زباله دان تاریخ بیاندازد . رضا شاه روحت شاد .
اسقاط ملا ممدجان !
میگوید که :» انجام مذاکره هیچ وقت در نظام جمهوری اسلامی ایران ممانعتی نداشته « ، خب پس کی بود که از ترس علی فرزانه روضه خوان، اندر مستراح سازمان ملل گم شد؟ کلینتون در زد و گفتی: ملا ممد جان رفته لاله زار !؟… باز دستمال یزدی ات را داری پهن میکنی؟ از تو ذلیل تر تازی زاده بزدلی در یزد یافت نمی شود! تو که بیضه اسلام را در دست داری، راستش را هم بگو که: » چه چیزی را می خواهی اصلاح کنی ؟ «، همین !
درود بر نکته سنجی نظر نویس «ناشناس»! اتفاقاً بازگشت پادشاهی پهلوی نجات مذهب تشیع در ایران خواهد شد و باقی ماندن فرقه تبهکار نابودی این مذهب
این دلقکهای سیرک اخوندی یا همان افتضاح طلبان چرا نمی فهمند ، ملت ازدیدن عبا و عمامه و اخوند ، حالش بهم می خورد . انوقت مابین این جماعت ژن های برتر، یکنفر وجود ندارد که به جای اخوند صیغه باز ، رهبری این جریان افتضاح طلبی را بدست بگیرد . واقعا که برای افتضاح طلبی حتما یک اخوند لازمه . همان کاری که ، ملی یون و چپها ، برای سرنگونی رژیم شاهنشاهی پهلوی از چهل سال پیش شروع کردند ، و به غارت همه جانبه و ویرانی ایران همچنان مشغولند . ننگ امروز و فردای تاریخ برشما مارکسیست اسلامیست های افتضاح طلب اخوندی باد . برقرار باد ، حکومت سکولار شاهنشاهی پهلوی ایرانساز . رضا شاه روحت شاد
ملتى که به دعاى شب جمهـورى اسلامى (فرقه تبهـکار ) محتاج است
رو به نابودى است ??
اگر ملاها تا اینحد. از مهبوبیتشان در جامعه ایران مطمئن هستند، یک رفراندوم با حضور بازرسان سازمان های ببن امللی نشان خواهد داد که در. صورت پیروزی ج.ا. همه دنیا منجمله آقای ترامپ در اشتیاه اند
آقای خاتمی شما تشریف ببرید فلسطین، ونزویلا یا انگلیس نزد دوستان و اربابهایتان و دست از سر مردم برداری.
راستی تا الان شما و دوستان دزدتان چقدر به جیب زده اید؟ رقمش بالای تریلیون دلار که میرسد؟
من و بقیه از سال ۸۸ فهمیدیم که اینها تنها شعارهایی زیبا برای برگ کردن عفریته ای بنام ج ا بیش نیست. از سلطان شکر تا صدیقی گرفته تا زیبا کلام فلانژیست و حالا هم شیخ بی بخار اصلاحات بالاخره فهمیدن که دیگه تمومه ماجرا